آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.7K photos
34.7K videos
2.53K files
17.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

مجتبی قناعتی خلاری⁩، دانشجوی ۲۸ ساله، ۹دی‌‌ ۱۴۰۱ به اتهام شعارنویسی بازداشت و توسط نیروهای حکومتی کشته شد.
مجتبی را روز نهم دی‌ماه دستگیر کردند و پنج روز بعد، پیکر بی‌جان او با صورت و دهان خونین از بیابانی بیرون شهر شیراز به پزشک قانونی منتقل شد.
پزشکی قانونی، مانند سایر کشته شدگان، علت اصلی مرگ را ننوشت و در مورد مجتبی علت مرگ را «مسمویت» اعلام کرد.
چند ماه گذشته پزشکی قانونی دلایل مرگ را یا خودکشی اعلام کرده با مسمومیت!
فامیل مجتبی را تحت فشار قرار داده بودند که علت مرگ را سکته قلبی اعلام کنند.
مجتبی یک آزادی‌خواه و معترض بود، آرزو داشت در ایران آزاد، زندگی و تحصیل کند، سربازان خامنه‌ای با حکم آتش به اختیارشان او را دستگیر و زیر شکنجه کشتند و پیکر بی جانش را در بیابان رها کردند.
نام و یاد جاویدنام مجتبی در قلب و یاد مردم ایران جاودانه باقی خواهد ماند.

ویدیو ارسالی حسین وثوق
hosseinvosough
#مجتبی_قناعتی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#مهسا_امینی #یادمون_نمیره #انقلاب_ملی
#فراموش_نمی‌کنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته در مراسم زادروز عرفان خزایی بر سر مزار او، تصاویر تعدادی از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و آبان ۹۸ قرار داده شد و حاضران ترانه «برای» را سر دادند و یادآور شدند که این جوانان «برای» چه خواسته‌هایی به خیابان رفتند و جان خود را نثار کردند.
این یادآوری‌ها هر وقت درگیر موضوعات فرعی می‌شویم و هدف یادمان می‌رود، ضروری است.
همیشه باید به خودمان یادآوری کنیم که چه جان‌های پاکی را از دست دادیم و هنوز جمهوری اسلامی مستقر است و به ویرانی کشور مشغول است، هنوز افرادی نابلد بر سر کار مملکت ما هستند و هنوز کشور را دارند عقب نگاه می‌دارند. هنوز محیط زیستمان دارد از بین می‌رود و هنوز فقر و فلاکت گسترش می‌یابد. هنوز آزادی بیان در کشور وجود ندارد.... و اینها همه نشان می‌دهد اعتراضات و انقلاب ادامه خواهد داشت چون علل و ریشه‌ها همچنان وجود دارند.

#عرفان_خزایی #یادمون_نمیره #فراموش_نمی‌کنیم #مهسا_امینی‌ #انقلاب_ملی #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم به خانواده های داغدار راه آزادی...

#فراموش_نمیکنیم
.

شعر و دکلمه : #مه_زاد_رازی
mahzadrazi
.
ساخت موزیک : مهیار پور حلاجی
mahyar_musician
.
ویدئو: فرشاد خوشبخت
farshaadkhoshbakht
.
شعر "یوسف زمان":

کدام گرگ دریده برادرانه تنت را
که باد نیز نیاورده عطر پیرهنت را

عزیز عالمی امروز گرچه چاه زمانه
کشید در دلش ای یوسفِ زمان! بدنت را

چقدر سنگ مزار تو را به حرف بگیرم
مگر که ثانیه ای وا کنی تو هم دهنت را

تو نیستی که ببینی چه حسرتی ست که چشمم
به راه مانده و دیده فقط نیامدنت را

چه بود جرم تو ای گل!‌‌ به غیر از اینکه بخواهی
بهار باز بجوید نشانی وطنت را...

#دادخواهی #کیان_پیرفلک #منصوره_سگوند #پویا_مولایی_راد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام عرفان خزایی، تولد ابوالفضل آدینه‌زاده را بر سر مزار عرفان جشن گرفتند.

خواهر عرفان نوشت:

«برای تو پسر ایران
هزاران تبریک و بوسه و اشک و آه حسرت تقدیم به تویی که بهار را برای پرواز و جاودانه شدنت انتخاب کردی
زادروزت خجسته باد
قهرمان وطن»

#ابوالفضل_آدینه_زاده
#مجید_رضا_رهنورد
#عرفان_خزایی
#فراموش_نمیکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مخاطبان توانا، روز سی خرداد ۱۴۰۲ با حضور بر سر مزار جمعی از جان‌باختگان اعتراضات سال ۱۳۸۸ حاضر شد و ضمن گرامیداشت یاد آن‌ها، سخنانی در خصوص هر یک از آن‌ها گفت و با این عزیزان تجدید پیمان کرد.

توضیح: مزاری که سنگش سبز است، مزار جاویدنام سعید عباسی، از کشته‌شده های سی خرداد ۱۳۸۸ است.

یاد تمام این عزیزان گرامی

لازم به ذکر است، هنوز بعد از گذشت ۱۴ سال، بسیاری از جان‌باختگان اعتراضات ۸۸ گمنام مانده‌اند.

#ندا_آقاسلطان #سهراب_اعرابی #اشکان_سهرابی #سعید_عباسی #یاد_آر #فراموش_نمیکنیم #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سیامک اعظمی، برادر جاویدنام سپهر اعظمی، ضمن انتشار عکسی از خود همراه با دو تن از مصدومان چشم نوشت:

«تصویری غم انگیز از بازماندگان آبان ۱۴۰۱
همدلی با آسیب دیدگان چشمی
سمت راستی #حسین_نادربیگی که هردو چشمم
سمت چپی #سالار_وطنخواه که چشم راست از دست داده
تصویری برای ثبت در تاریخ که ما دستمان خالی بود اما با شجاعت تمام جلوی گلوله وایسادیم»

siamak_azami

#سپهر_اعظمی #فراموش_نمیکنیم #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدجواد زاهدی، ۲۰ ساله، اهل ساری، در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مستقیم گلوله نیروهای حکومت سخت مجروح شد و در روز ۳۱ شهریور جان داد.

محمد چند روز پس از تولد ۲۰ سالگی‌اش، شامگاه ۳۰ شهریور از خانه خارج شد و در خیابان انقلاب ساری روبه‌روی چهارراه برق مورد هدف گلوله نیروهای حکومت قرار گرفت.

نیروهای حکومتی «تقریباً ۹۵ گلوله ساچمه‌ای به گردن، سر و پشت کمر» محمدجواد زاهدی شلیک کرده بودند.

بعد از کشته شدن محمد خانواده‌اش را تحت فشار قرار دادند و مراسم خاک‌سپاری روز هفتم او با حضور نیروهای امنیتی و تحت نظر خودشان در آرامگاه «ولشکلا» در ساری برگزار شد.

جنایت کشته شدن جوانان وطن را نه فراموش می‌کنیم و نه می‌بخشیم.

یاد محمدجواد در قلبمان جاودانه باقی خواهد ماند.

#محمد_جواد_زاهدی #محمدجواد_زاهدی #یادمون_نمیره
#مهسا_امینی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#فراموش_نمی‌کنیم #ساری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«شماها رو نمی‌دونم، ولی من وقتی که تو خیابون راه میرم، همه جا تصاویر جان‌باختگان انقلاب‌مون رو می‌بینم. حتی صداشون رو می‌شنوم. صدای یلدا آقافضلی، صدای سارینا، محسن، حمیدرضا، نیما و ...
خیلی جاشون خالیه
واسه همین به یاد بچه‌ها این ویدیو رو درست کردم تا یه روزی که دور نیست به واقعیت تبدیل بشه»

- ویدیو و متن از مخاطبان توانا

#فراموش_نمیکنیم #یادمون_نمیره #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #محسن_شکاری #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای مردم سرزمینی که هر روز، روز واقعه را زندگی می‌کنند...

#فراموش_نمیکنیم
.
شعر "روز واقعه":

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
ما حالمان همیشه به رنگ مُحَرم است

هر روز، روزِ واقعه تکرار می شود
اینجا سرای نوحه و صحرای ماتم است

اینجا هزار زینبِ ام المصائبند
هر شب بساط شام غریبان فراهم است

گفتند از غمِ علی اصغر ولی مگر
تیری که خورده اند کیان های ما کم است

تابوت زندگیست که بر دوش می برند
اینجا خدا همیشه عزادار آدم است

نازل نمی شوند به جز آیه های فقر
ایمانتان اگر که بر انسان مقدم است

.
شعر و دکلمه : #مه_زاد_رازی
@mahzadrazi
.
ساخت موزیک : مهیار پور حلاجی
mahyar_musician
.
ویدئو: فرشاد خوشبخت
farshaadkhoshbakht
.
پ.ن.۱:
مصراع اول، تضمینی از شعر محتشم کاشانی ست.

#ایران #وطن #آزادی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

«برای زادروز غزاله ی عزیز
.
با پیراهن سفید و موهای رها
جهانی را به نترسیدن واداشته ای
عجیب این زن یاداور دماوند است»
_nazanin_nasr

ویدیو از صفحه سپهر زند وکیلی
sepehr.zandevakili

آخرین کلامش پیش از جاودانه شدن این بود: «نترسید، نترسید»

در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم می‌گرفت، ناگهان، گلوله‌ای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهت‌زده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد می‌زدند: «یکی رو کشتند.»

غزاله چلابی، ۳۳ ساله، فارغ‌التحصیل رشته‌ «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفر‌های هیچهایکی و طبیعت‌گردی بود و همیشه رمان‌های تازه را دنبال می‌کرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرف‌های آدم‌های اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگ‌های بیمار و گرسنه‌ خیابانی حمایت می‌کرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوه‌های اطراف آمل می‌شد. علَم‌کوه و دماوند و خیلی از قله‌های معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز می‌دوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زن‌هایی بود که در سال‌های اخیر هرجا که می‌توانست روسری‌اش را برمی‌داشت.

غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خاله‌اش می‌گوید یک گلوله جنگی به پیشانی‌‌اش شلیک شده بود، پیشانی‌اش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصل‌‌النخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُش‌ها ادامه داشت. غزاله می‌خواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سال‌های گذشته کارت‌های اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگه‌داشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و می‌شد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. ولی مأموران امنیتی به خانواده‌اش اجازه‌ی این کار را ندادند و گفتند که «با این کار از غزاله اسطوره‌سازی می‌شود.»

اما او اسطوره شد، چون دماوند سرفراز و استوار.

#نترسید_نترسید_ما_همه_باهم_هستیم
#فراموش_نمیکنیم
#غزاله_چلابی #غزاله_چلاوی #زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech