یک روز سرد زمستان سال ۱۹۸۶ از ایران خارج شدم و تا امروز کشورم را ندیده ام . در تمام این مدت یک بار سال ۱۹۹۴ مادرم به سوئد آمد . و سه بار هم پدر به سوئد آمد .
وقتی که مادر بیمار شد ، هر بار به او زنگ می زدم می گفت چرا نمی آیی به من سر بزنی و من سعی می کردم توجیه اش کنم که چرا نمیتوانم بیایم و تا هفته ی بعد که زنگ می زدم مسلمن یادش می رفت و باز می پرسید و روزی تصمیم گرفتم جواب دیگری به او بدهم ، گفتم خوب مادر جان دیروز که آنجا بودم . امروز وقت نکردم ولی فردا حتمن می آیم . و خوشحال شد و گفت : باشه مادر جان . به پسرت سلام برسان . و دیگر نگفتم که مادر جان من پسر ندارم ... گوشی را که گذاشتم زار زار گریه کردم . ولی بعد از آن سوالش را همینطور جواب میدادم و او خوشحال می شد و حال پسرم را می پرسید و من گوشی را می گذاشتم و گریه می کردم. گریه ام بیشتر از تنهایی مادر بود. از این که نمیتوانستم از او نگهداری کنم .
مادر در تنهایی مطلق مرد . و من نتوانستم او را ببینم . دلم خوش بود که دیگر زجری نمی کشد . دلم خوش بود که آنقدر به هوش نبود که بداند تنهاست . ولی من میدانستم .من را دیگر نمی شناخت . ولی من او را می شناختم . میدانستم که مادرم است و تنهاست . و گریه امانم نمیداد .
کسی گریه ام را ندید . حتی وقتی مادر مرد و چند تا از دوستان به دیدنم آمدند . گریه ام را ندیدند .
سالها کارم این بود که در خیال یکی از خیابانهای تهران را که می شناختم برمیداشتم و قدم می زدم و سعی می کردم که راه را پیدا کنم ... روزی رسید که گم شدم . و از آن روز به بعد چند بار دیگر گم شدم ... و دیگر قدم زدن در خیال را رها کردم . امروز دیگر حتی نمیدانم که می توانم خانه خودمان را پیدا کنم یا نه . روی گوگل که خانه را دیدم انگار نه که من در این خانه بزرگ شده بودم . خانه را نمی شناختم ...
مثل من زیادبودند تقریبن همه ی هم نسلان من ... دردمندان مشترک زیاد بود .
امروز مردم آمریکا در خیابانها برای امکان رفت و آمد ایرانی ها به آمریکا تظاهرات می کنند . اما هرگز مردم ایران برای رفت و آمد ما ایرانی ها به ایران تظاهرات نکردند . همیشه با طعنه و گوشه کنایه با ما برخورد می شد . ما را فراری می خواندند و بارها به من گفته شد : تو احساس نداری ، تو برای کشورت ارزش قائل نیستی . تو خانواده ات را دوست نداری !
دیگر پاسخ هایی برای گوشه کنایه ها ساخته بودم . اگر کسی به من می گفت : تو احساس نداری ؟ میگفتم نه والا . وقتی احساس تقسیم میکردند شما اول صف ایستاده بودید و همه را دادند به شما .
اگر کسی با طعنه می گفت : چیه ؟ می ترسی بری بگیرندت ؟ می گفتم : نه ، من میترسم برم نگیرندم . آخه خب افت داره دیگه ....
و خیلی ها هم نمی گرفتند ... فکر می کردند راست می گویم .
حق سفر به کشورم و دیدن خانواده ام را ترامپ از من نگرفت . جمهوری اسلامی از من گرفت . و نه . نه . نه ابدن ... این انتخاب من نبود که کشورم را ترک کنم . انتخاب شما بود شاید که کشورتان را ترک کنید و زندگی راحت تری در اروپا یا کشور دیگری داشته باشید . ولی انتخاب من نبود . من برای زندگی راحت تر به اروپا نیامدم .من حتی زمانی که پدرم می خواست من را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستد با او مخالفت کردم و گفتم من از ایران نمی روم . به من گفت که امکان گرفتن ویزای تحصیلی و پذیرش در دانشگاه های اروپا برایم وجود دارد و او هم میتواند کمک کند ولی من نخواستم. آمدن به خارج از کشور انتخاب من نبود . من برای زنده ماندن آمدم . انتخاب بین مرگ و زندگی بود .
امروز از آمدنم خوشحالم . چون زندگی ام را دوست دارم . ولی این انتخاب من نبود و بازنگشتن به ایران هم انتخاب من نبود .
و هیچ آمریکایی ای هم از این حق من جلوگیری نکرد . آنکه این حق را از من گرفت ایرانی بود . و هیچ ایرانی ای هم از این حق من دفاع نکرد ...
همینطوری ... گفتم که گفته باشم .
اگر الان سه روز است که حقی از شما گرفته شده است . الان سی و یک سال است که این حق را از من گرفته اند . از من و خیلی های دیگر مثل من .
و هیچ آمریکایی ای این حق را از ما نگرفت . آنکه چنین کرد ایرانی بود !
تظاهراتی ؟ چیزی ؟ نبود ؟
نظر شما درباره این نوشته از مهشید راستی چیست؟
Mahshid Rasti
کارتون: #مانانیستانی
goo.gl/44xiWT
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
وقتی که مادر بیمار شد ، هر بار به او زنگ می زدم می گفت چرا نمی آیی به من سر بزنی و من سعی می کردم توجیه اش کنم که چرا نمیتوانم بیایم و تا هفته ی بعد که زنگ می زدم مسلمن یادش می رفت و باز می پرسید و روزی تصمیم گرفتم جواب دیگری به او بدهم ، گفتم خوب مادر جان دیروز که آنجا بودم . امروز وقت نکردم ولی فردا حتمن می آیم . و خوشحال شد و گفت : باشه مادر جان . به پسرت سلام برسان . و دیگر نگفتم که مادر جان من پسر ندارم ... گوشی را که گذاشتم زار زار گریه کردم . ولی بعد از آن سوالش را همینطور جواب میدادم و او خوشحال می شد و حال پسرم را می پرسید و من گوشی را می گذاشتم و گریه می کردم. گریه ام بیشتر از تنهایی مادر بود. از این که نمیتوانستم از او نگهداری کنم .
مادر در تنهایی مطلق مرد . و من نتوانستم او را ببینم . دلم خوش بود که دیگر زجری نمی کشد . دلم خوش بود که آنقدر به هوش نبود که بداند تنهاست . ولی من میدانستم .من را دیگر نمی شناخت . ولی من او را می شناختم . میدانستم که مادرم است و تنهاست . و گریه امانم نمیداد .
کسی گریه ام را ندید . حتی وقتی مادر مرد و چند تا از دوستان به دیدنم آمدند . گریه ام را ندیدند .
سالها کارم این بود که در خیال یکی از خیابانهای تهران را که می شناختم برمیداشتم و قدم می زدم و سعی می کردم که راه را پیدا کنم ... روزی رسید که گم شدم . و از آن روز به بعد چند بار دیگر گم شدم ... و دیگر قدم زدن در خیال را رها کردم . امروز دیگر حتی نمیدانم که می توانم خانه خودمان را پیدا کنم یا نه . روی گوگل که خانه را دیدم انگار نه که من در این خانه بزرگ شده بودم . خانه را نمی شناختم ...
مثل من زیادبودند تقریبن همه ی هم نسلان من ... دردمندان مشترک زیاد بود .
امروز مردم آمریکا در خیابانها برای امکان رفت و آمد ایرانی ها به آمریکا تظاهرات می کنند . اما هرگز مردم ایران برای رفت و آمد ما ایرانی ها به ایران تظاهرات نکردند . همیشه با طعنه و گوشه کنایه با ما برخورد می شد . ما را فراری می خواندند و بارها به من گفته شد : تو احساس نداری ، تو برای کشورت ارزش قائل نیستی . تو خانواده ات را دوست نداری !
دیگر پاسخ هایی برای گوشه کنایه ها ساخته بودم . اگر کسی به من می گفت : تو احساس نداری ؟ میگفتم نه والا . وقتی احساس تقسیم میکردند شما اول صف ایستاده بودید و همه را دادند به شما .
اگر کسی با طعنه می گفت : چیه ؟ می ترسی بری بگیرندت ؟ می گفتم : نه ، من میترسم برم نگیرندم . آخه خب افت داره دیگه ....
و خیلی ها هم نمی گرفتند ... فکر می کردند راست می گویم .
حق سفر به کشورم و دیدن خانواده ام را ترامپ از من نگرفت . جمهوری اسلامی از من گرفت . و نه . نه . نه ابدن ... این انتخاب من نبود که کشورم را ترک کنم . انتخاب شما بود شاید که کشورتان را ترک کنید و زندگی راحت تری در اروپا یا کشور دیگری داشته باشید . ولی انتخاب من نبود . من برای زندگی راحت تر به اروپا نیامدم .من حتی زمانی که پدرم می خواست من را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستد با او مخالفت کردم و گفتم من از ایران نمی روم . به من گفت که امکان گرفتن ویزای تحصیلی و پذیرش در دانشگاه های اروپا برایم وجود دارد و او هم میتواند کمک کند ولی من نخواستم. آمدن به خارج از کشور انتخاب من نبود . من برای زنده ماندن آمدم . انتخاب بین مرگ و زندگی بود .
امروز از آمدنم خوشحالم . چون زندگی ام را دوست دارم . ولی این انتخاب من نبود و بازنگشتن به ایران هم انتخاب من نبود .
و هیچ آمریکایی ای هم از این حق من جلوگیری نکرد . آنکه این حق را از من گرفت ایرانی بود . و هیچ ایرانی ای هم از این حق من دفاع نکرد ...
همینطوری ... گفتم که گفته باشم .
اگر الان سه روز است که حقی از شما گرفته شده است . الان سی و یک سال است که این حق را از من گرفته اند . از من و خیلی های دیگر مثل من .
و هیچ آمریکایی ای این حق را از ما نگرفت . آنکه چنین کرد ایرانی بود !
تظاهراتی ؟ چیزی ؟ نبود ؟
نظر شما درباره این نوشته از مهشید راستی چیست؟
Mahshid Rasti
کارتون: #مانانیستانی
goo.gl/44xiWT
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. یک روز سرد زمستان سال ۱۹۸۶ از ایران خارج شدم و تا امروز کشورم را ندیده ام . در تمام این مدت یک بار سال ۱۹۹۴ مادرم به سوئد آمد . و سه بار هم پدر به سوئد آمد . وقتی که مادر بیمار شد ، هر بار به او زنگ می زدم می گفت چرا نمی آیی به من سر بزنی و من سعی می کردم…
کارتون؛ در حاشیه کشتار کولبران
شکستنی است مراقب باشید
#مانانیستانی
مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛چرا؟
bit.ly/1TUQA7P
کولبران کُرد
bit.ly/2jjd99N
@Tavaana_TavaanaTech
شکستنی است مراقب باشید
#مانانیستانی
مبارزه حکومت ایران با کولبری از رواج آن نکاسته است؛چرا؟
bit.ly/1TUQA7P
کولبران کُرد
bit.ly/2jjd99N
@Tavaana_TavaanaTech
«سه تار نوازی#مهدی_رجبیان آهنگساز ایرانی بصورت همزمان به دلیل ممنوع خروجی با کمک اینترنت در گردهمایی امسال مالمو در کشور سوئد برای حمایت از هنرمندان مستقل جهان و آزادی هنر. «ساف هاونس» یکی از مهم ترین نشست هنری سالانه کشور سوئد است.
مهدی رجبیان آهنگساز و نوازنده سه تار که بدلیل فعالیت هنری حدود یکسال و نیم در زندان اوین بسر میبرد فعلا وی مدت کوتاهی با قید وثیقه به دلیل فشار نهادهای معتبر و رسانه های خارجی بیرون از زندان می باشد، رجبیان بیش از سی روز برای آزادی خود در اعتصاب غذا بوده است و الان درحال درمان بیماری می باشد.
آقای رجبیان در حال ضبط پژوهش تاریخ ایران به روایت سهتار بود که تمامی آن پروژه با توقیف استودیوی شخصی و هارد دیسکهای حاوی صداهای ضبط شده متوقف شده است.
دفتر کمیسر عالی حقوقبشر مللمتحد گزارش داد: «کریمه بنون گزارشگر ویژه مللمتحد در زمینه حقوق فرهنگی و دیوید کی گزارشگر ویژه مللمتحد در آزادی بیان از مقامات ایران خواستار آزاد کردن موزیسین مهدی رجبیان شدند... .
پیشتر گروهی از نهادها و شخصیتهای فرهنگی و هنری اروپا، در نامه به حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، خواستار آزادی مهدی رجبیان شده بودند؛ از جمله شورای هنرمندان اروپا، سازمان ملل، انجمن جهانی قلم، بنیاد فری میوز، سازمان ینسکو، و سازمان عفو بینالملل و... .
سازمانی با نام «طرحهای متحد» در فرانسه با آغاز کارزاری در حمایت از مهدی رجبیان، نوازنده سه تار از کاریکاتوریستهای جهان دعوت کرده تا برای او طرح بزنند.
یوهان ورمینن موزیسین معروف بلژیکی (برنده گرامی) ساز سه تار مهدی رجبیان را به رسم اعتراض و یادبود از او گرفت و به حکم ناعادلانه او اعتراض کرد.
همچنین گروهی از هنرمندان و کنشگران شناختهشده در کارزاری به نام \"هنر، جرم نیست\" از وی حمایت کرده و خواستار آزادی رجبیان شده بودند؛ .
.
حمایت هنرمندان غیر ایرانی:
آیویوی (هنرمند اعتراضی چینی)، جرالد لتو (بازیگر برنده اسکار)، جانی دپ (بازیگر برنده اسکار)، و پیتر گابریل (آهنگساز و خواننده)، یوهان ورمینن و... .
.
حمایت هنرمندان ایرانی:
#کیهان_کلهر ، #رضادقتی ، #شیرین_نشاط ، #بهمن_قبادی،#جعفرپناهی ، #مانانیستانی ، #افیشن_ناغونی ، #نازنین_بنیادی ،#مهدی_باقری ، #شهرام_میرجلالی ، #بهمن_رجبی ،#اسفندیارمنفردزاده ، #نسرین_ستوده (کنشگر حقوق بشری)،#شیرین_عبادی (برنده جایزه صلح نوبل) و...»
از صفحه اینستاگرام iranian_artist_art
https://goo.gl/9D9NXS
درباره برادران رجبیان بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/rajabian
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی رجبیان آهنگساز و نوازنده سه تار که بدلیل فعالیت هنری حدود یکسال و نیم در زندان اوین بسر میبرد فعلا وی مدت کوتاهی با قید وثیقه به دلیل فشار نهادهای معتبر و رسانه های خارجی بیرون از زندان می باشد، رجبیان بیش از سی روز برای آزادی خود در اعتصاب غذا بوده است و الان درحال درمان بیماری می باشد.
آقای رجبیان در حال ضبط پژوهش تاریخ ایران به روایت سهتار بود که تمامی آن پروژه با توقیف استودیوی شخصی و هارد دیسکهای حاوی صداهای ضبط شده متوقف شده است.
دفتر کمیسر عالی حقوقبشر مللمتحد گزارش داد: «کریمه بنون گزارشگر ویژه مللمتحد در زمینه حقوق فرهنگی و دیوید کی گزارشگر ویژه مللمتحد در آزادی بیان از مقامات ایران خواستار آزاد کردن موزیسین مهدی رجبیان شدند... .
پیشتر گروهی از نهادها و شخصیتهای فرهنگی و هنری اروپا، در نامه به حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، خواستار آزادی مهدی رجبیان شده بودند؛ از جمله شورای هنرمندان اروپا، سازمان ملل، انجمن جهانی قلم، بنیاد فری میوز، سازمان ینسکو، و سازمان عفو بینالملل و... .
سازمانی با نام «طرحهای متحد» در فرانسه با آغاز کارزاری در حمایت از مهدی رجبیان، نوازنده سه تار از کاریکاتوریستهای جهان دعوت کرده تا برای او طرح بزنند.
یوهان ورمینن موزیسین معروف بلژیکی (برنده گرامی) ساز سه تار مهدی رجبیان را به رسم اعتراض و یادبود از او گرفت و به حکم ناعادلانه او اعتراض کرد.
همچنین گروهی از هنرمندان و کنشگران شناختهشده در کارزاری به نام \"هنر، جرم نیست\" از وی حمایت کرده و خواستار آزادی رجبیان شده بودند؛ .
.
حمایت هنرمندان غیر ایرانی:
آیویوی (هنرمند اعتراضی چینی)، جرالد لتو (بازیگر برنده اسکار)، جانی دپ (بازیگر برنده اسکار)، و پیتر گابریل (آهنگساز و خواننده)، یوهان ورمینن و... .
.
حمایت هنرمندان ایرانی:
#کیهان_کلهر ، #رضادقتی ، #شیرین_نشاط ، #بهمن_قبادی،#جعفرپناهی ، #مانانیستانی ، #افیشن_ناغونی ، #نازنین_بنیادی ،#مهدی_باقری ، #شهرام_میرجلالی ، #بهمن_رجبی ،#اسفندیارمنفردزاده ، #نسرین_ستوده (کنشگر حقوق بشری)،#شیرین_عبادی (برنده جایزه صلح نوبل) و...»
از صفحه اینستاگرام iranian_artist_art
https://goo.gl/9D9NXS
درباره برادران رجبیان بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/rajabian
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «سه تار نوازی#مهدی_رجبیان آهنگساز ایرانی بصورت همزمان به دلیل ممنوع خروجی با کمک اینترنت در گردهمایی امسال مالمو در کشور سوئد برای حمایت از هنرمندان مستقل جهان و آزادی هنر. «ساف هاونس» یکی از مهم ترین نشست هنری سالانه کشور سوئد است. مهدی رجبیان #آهنگساز…
سقوط ناگزیر
#دختران_خیابان_انقلاب
کار تازه #مانانیستانی در ایران وایر
#چهارشنبه_های_سفید
#نه_به_حجاب_اجباری
#دختران_انقلاب
رزا پارکس در برابر ظلم قد خم نکرد
goo.gl/U0DDaq
@Tavaana_TavaanaTech
#دختران_خیابان_انقلاب
کار تازه #مانانیستانی در ایران وایر
#چهارشنبه_های_سفید
#نه_به_حجاب_اجباری
#دختران_انقلاب
رزا پارکس در برابر ظلم قد خم نکرد
goo.gl/U0DDaq
@Tavaana_TavaanaTech
کارتون؛ تام و مقام معظم جری
#مانانیستانی /ایرانوایر
خامنهای: آمریکا مثل گربه معروف داستان تام و جری شکست خواهد خورد
فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی؛ اصلاح یا انقلاب؟
bit.ly/1IJbVZC
@Tavaana_TavaanaTech
#مانانیستانی /ایرانوایر
خامنهای: آمریکا مثل گربه معروف داستان تام و جری شکست خواهد خورد
فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی؛ اصلاح یا انقلاب؟
bit.ly/1IJbVZC
@Tavaana_TavaanaTech
.
کارتونی درباره ممانعت از بستهشدن «حرم حضرت معصومه» در قم
.
اثری از مانا نیستانی
.
- قم بیشترین میزان ابتلا و کشته در اثر کرونا را داشته است ولی متولی «حرم» میگوید که «حرم حضرت معصومه» مشکلی ندارد و «دارالشفا» است!
.
#کرونا #چین #قم #حرم_حضرت_معصومه #مانانیستانی
.
@mananey
@Tavaana_TavaanaTech
کارتونی درباره ممانعت از بستهشدن «حرم حضرت معصومه» در قم
.
اثری از مانا نیستانی
.
- قم بیشترین میزان ابتلا و کشته در اثر کرونا را داشته است ولی متولی «حرم» میگوید که «حرم حضرت معصومه» مشکلی ندارد و «دارالشفا» است!
.
#کرونا #چین #قم #حرم_حضرت_معصومه #مانانیستانی
.
@mananey
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
🔹یک معمای خیلی ساده
#مانانیستانی #اخبار_ایران #پرواز_اوکراین #بارش_بادمجان
منتشر شده در ایرانوایر
@tavaanatech
#مانانیستانی #اخبار_ایران #پرواز_اوکراین #بارش_بادمجان
منتشر شده در ایرانوایر
@tavaanatech
تبعیض جنسیتی در محل کار
.
طرحی از مانا نیستانی
.
#جداسازی_جنسیتی #زنان #مانانیستانی #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
.
طرحی از مانا نیستانی
.
#جداسازی_جنسیتی #زنان #مانانیستانی #حقوق_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
- خوزستان هوا ندارد
.
طرحی از مانا نیستانی
.
#کارتون #خوزستان #مانانیستانی #ایران #آلودگی_هوا #جمهوری_اسلامی #آموزشکده_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
طرحی از مانا نیستانی
.
#کارتون #خوزستان #مانانیستانی #ایران #آلودگی_هوا #جمهوری_اسلامی #آموزشکده_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهید رسولی کمک!
«این را هم به عنوان زنگ تفریح بگیرید: هفتهای که گذشت تعدادی «کمیک ارزشی» در اینترنت چرخید که یکیشان معروف شد به «شهید رسولی»... قصه کارمندی که حقوقش چندماهه تعویق افتاده، خرج زندگی و اجاره خانه و پول بنزینِ بالارفته را ندارد که بدهد و متوسل میشود به روح شهیدی به نام شهید رسولی که بیاید و جور مشکلاتی را بکشد که قاعدتا حل آنها باید با دولت و حکومت باشد.
خلاصه روح پرفتوح شهید هم با یک جفت بال کفتر ظاهر میشود و کار کارمند را با صلواتی راه میاندازد. نتیجه: تا شهید رسولی هست لازم نیست از مسوولین و شرایط مملکت طلبکار و شاکی باشید. یک روز کاری شهید رسولی را تصور کردهام».
کارتون و متن برگرفته از کانال مانا نیستانی
#مانانیستانی #خامنه_ای #شهید_رسولی #ارزشی #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_Tavaanatech
«این را هم به عنوان زنگ تفریح بگیرید: هفتهای که گذشت تعدادی «کمیک ارزشی» در اینترنت چرخید که یکیشان معروف شد به «شهید رسولی»... قصه کارمندی که حقوقش چندماهه تعویق افتاده، خرج زندگی و اجاره خانه و پول بنزینِ بالارفته را ندارد که بدهد و متوسل میشود به روح شهیدی به نام شهید رسولی که بیاید و جور مشکلاتی را بکشد که قاعدتا حل آنها باید با دولت و حکومت باشد.
خلاصه روح پرفتوح شهید هم با یک جفت بال کفتر ظاهر میشود و کار کارمند را با صلواتی راه میاندازد. نتیجه: تا شهید رسولی هست لازم نیست از مسوولین و شرایط مملکت طلبکار و شاکی باشید. یک روز کاری شهید رسولی را تصور کردهام».
کارتون و متن برگرفته از کانال مانا نیستانی
#مانانیستانی #خامنه_ای #شهید_رسولی #ارزشی #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_Tavaanatech
شهید رسولی کمک!
«این را هم به عنوان زنگ تفریح بگیرید…تعدادی «کمیک ارزشی» در اینترنت چرخید که یکیشان معروف شد به «شهید رسولی»...
قصه کارمندی که حقوقش چندماهه تعویق افتاده، خرج زندگی و اجاره خانه و پول بنزینِ بالارفته را ندارد که بدهد و متوسل میشود به روح شهیدی به نام شهید رسولی که بیاید و جور مشکلاتی را بکشد که قاعدتا حل آنها باید با دولت و حکومت باشد.
خلاصه روح پرفتوح شهید هم با یک جفت بال کفتر ظاهر میشود و کار کارمند را با صلواتی راه میاندازد.
نتیجه: تا شهید رسولی هست لازم نیست از مسوولین و شرایط مملکت طلبکار و شاکی باشید. یک روز کاری شهید رسولی را تصور کردهام».
کارتون و متن برگرفته از کانال مانا نیستانی
#مانانیستانی #خامنه_ای #شهید_رسولی #ارزشی #جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این را هم به عنوان زنگ تفریح بگیرید…تعدادی «کمیک ارزشی» در اینترنت چرخید که یکیشان معروف شد به «شهید رسولی»...
قصه کارمندی که حقوقش چندماهه تعویق افتاده، خرج زندگی و اجاره خانه و پول بنزینِ بالارفته را ندارد که بدهد و متوسل میشود به روح شهیدی به نام شهید رسولی که بیاید و جور مشکلاتی را بکشد که قاعدتا حل آنها باید با دولت و حکومت باشد.
خلاصه روح پرفتوح شهید هم با یک جفت بال کفتر ظاهر میشود و کار کارمند را با صلواتی راه میاندازد.
نتیجه: تا شهید رسولی هست لازم نیست از مسوولین و شرایط مملکت طلبکار و شاکی باشید. یک روز کاری شهید رسولی را تصور کردهام».
کارتون و متن برگرفته از کانال مانا نیستانی
#مانانیستانی #خامنه_ای #شهید_رسولی #ارزشی #جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech