آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
اولین #مرخصی سعید مدنی پس از چهار سال #زندان

دکتر سعید مدنی، جامعه‌شناس عضو شورای فعالان ملی مذهبی پس از ۴ سال برای نخستین بار به مرخصی آمد.

به گزارش سایت ملی مذهبی سعید مدنی پزوهشگر مسائل اجتماعی در سال ۹۰ به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد، پس از یکسال بازجویی به بند ۳۵۰ فرستاده شد.اما در سال ۱۳۹۲ به دلیل اعتراض به وضعیت بند به زندان رجایی شهر تبعید شد.
وی در سال ۱۳۹۲ در دادگاه تجدیدنظر به تحمل ۶ سال زندان و ۱۰ سال تبعید به بندرعباس محکوم شد.

دکتر مدنی که هفدهم دی ماه سال ۱۳۹۰ دستگیر شد پیش از صدور #حکم قطعی، دو سال از حبس خود را در بازداشت موقت زندان #اوین تحت #بازجویی های شدید گذرانده بود. با وجود گذشت ماه ها از بازداشت وی اتهام های وی نامشخص و تماس وی با خانواده محدود بود.

حکم دادگاه تجدید نظر آقای مدنی بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بدون هیچ تغییری نسبت به حکم بدوی اعلام شد و او به شش شال زندان و ده سال تبعید به بندرعباس محکوم شد. او هم اکنون ۴ سال از دوران #حبس خود را گذرانده است.

او پیش‌تر هم در سال ۱۳۷۳ زمانی که عضو مجله #ایران_فردا بود و همچنین در سال ۱۳۷۹ به اتهام همکاری با شورای فعالان ملی مذهبی بازداشت شده بود.

وی در اسفندماه ۱۳۷۹ در جریان #بازداشت گروهی نیروهای ملی مذهبی دستگیر شد و حدود ۶ ماه در سلول‌های #انفرادی #بازداشتگاه #سپاه #پاسداران، محبوس بود و همراه بسیاری از چهره ای شاخص #ملی_مذهبی احکام سنگینی را دریافت کرد.

#زندانیان سیاسی
#ایران

منبع عکس: اینستاگرام صبا مدنی

از مصاحبه‌های #سعیدمدنی در توانا بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Suicide_In_Iran

@Tavaana_TavaanaTech
این‌که چهار زندانی سیاسی و به گفته‌ی برخی صاحب‌نظران چهار #گروگان ایرانی- آمریکایی یعنی جسیون رضاییان، سعید عابدینی، امیرمیرزایی حکمتی و نصرت الله خسروی #آزاد شدند جای خوش‌حالی بسیار دارد. اما اگر برای لحظه‌ای به چهره‌ی عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری،عضو کانون مدافعان #حقوق_بشر و عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری که پس از چهار سال‌ونیم به #مرخصی آمده است نگاه کنیم و با چهار سال پیش قیاس کنیم، آن #شادی ِ آزادشدن گروگان‌ها چندان نمی‌پاید و جایش را #اندوه می‌گیرد.

عبدالفتاح سلطانی پس از چهار سال و نیم تحمل زندان برای مدت ۸ روز به مرخصی آمد.

برای آشنایی بیش‌تر با عبدالفتاح سلطانی به لینک زیر بروید:
https://goo.gl/hFBFSb

#عبدالفتاح‌سلطانی
#زندانی‌سیاسی

مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
به گواه #زندانیان، لحظه‌ی سال تحویل یکی از سخت‌ترین لحظات دوران حبس برای زندانی است، به‌خصوص برای زندانیانی که چند نوروز را در زندان به پیشواز سال نو رفته‌اند.
بعضی از خانواده‌های زندانیان سیاسی اما هفت‌سین‌شان را به یاد عزیزان #زندانی خود، در جلوی در #زندان پهن می‌کنند تا بگویند حضورشان همیشه سبز است و بهاری.

معصومه دهقان همسر زندانی سیاسی عبدالفتاح سلطانی-وکیل دادگستری، عضو کانون مدافعان #حقوق_بشر- در فیسبوکش نوشت:
«امروز صبح جلوی اوین حال و هوایی داشت. یکی یکی زندانی‌ها برای #مرخصی از در کوچک زندان خارج می‌شدند وقتی رسیدم گفتند همین الان تاجزاده رفت ...بعد امیر گلستانی بعد کیوان مهرگان بعد هادی حیدری و علیرضا هاشمی و مصطفی عزیزی و امیر نوذر و مسعود سید طالبی و محمود بهشتی و جعفر گنجی. دلم می‌خواست آن‌قدر بمانم تا #عبدالفتاح_سلطانی هم بیاید! بازگشتم تا فردا سفره‌ی هفت سینم را در مقابل اوین بگسترم! اگر خودش نیست یادش که هست!»
@Tavaana_TavaanaTech
فریبا کمال آبادی پس از هشت سال زندان به مرخصی پنج روزه آمد
به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز لحظاتی پیش فریبا کمال‌آبادی یکی از مدیران جامعه بهایی ایران پس از گذشت ۸ سال از زندان اوین با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به پنج روز مرخصی آمد.
بنابر این گزارش فریبا کمال‌آبادی پیشتر در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شده بود. این شهروند بهایی که یکی از مدیران جامعه بهایی ایران معروف به "یاران ایران" می باشد به صورت همزمان به همراه ۵ مدیر جامعه بهایی دیگر بازداشت شده بودند.
بنابر گزارش‌ها در بهمن ۱۳۸۷، دادسرای امنیت تهران اتهام وی و سایر رهبران بهایی را "جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام" اعلام کرد. جلسات دادگاه در زمستان ۱۳۸۸و بهار ۱۳۸۹ زیر نظر "قاضی مقیسه" در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. "مهناز پراکند"، وکیل این پرونده ضمن اشاره به محدودیت‌های فراوان برای دیدار با موکلان خود و دفاع از آن‌ها، درباره اتهام جاسوسی برای اسرائیل می‌گوید: "مرکز بهایی‌ها یعنی بیت‌العدل در اسرائیل واقع شده است. آن‌ها به این موضوع استناد می‌کردند که اسرائیل از بیت‌العدل مالیات نمی‌گیرد پس معلوم می‌شود شما در ازای این موضوع برای آن‌ها جاسوسی می‌کنید. جنس استدلال‌ها از این نوع بود."
فریبا کمال‌آبادی در تاریخ ۱۷ مرداد سال ۱۳۸۹ به بیست سال حبس محکوم شد، در حالی‌که هیچ‌یک از اتهامات وارد‌ شده را نپذیرفته بود. بر اساس این حکم، هریک از اعضای گروه «یاران ایران» به بیست سال زندان و در مجموع به ۱۴۰ سال زندان محکوم شدند. در تاریخ ۲۴ شهریور سال ۱۳۸۹ دادگاه تجدید نظر پس از حذف اتهاماتی چون جاسوسی و همکاری با دولت اسرائیل، این حکم را به ۱۰ سال کاهش داد. این حکم به صورت شفاهی به وکیل کمال‌آبادی ابلاغ شد اما نهایتا حکم دادگاه تجدید نظر از سوی دادستان کل کشور، برخلاف شریعت تشخیص داده شد و به ۲۰ سال افزایش یافت و حکم ۲۰ سال زندان به فریبا و شش عضو دیگر یاران ایران به صورت رسمی ابلاغ شد.اما پس از گذشت ۷ سال و نیم از دوران محکومیت مدیران جامعه بهایی ایران این حکم به ۱۰ سال زندان کاهش یافت
فریبا کمال آبادی چند باری در زندان‌های مختلف جابجا شد. وی که از زمان بازداشت در زندان اوین بود، در تاریخ هفدهم مرداد ۱۳۸۹همراه با سایر رهبران بهایی به زندان رجایی‌شهر منتقل شد. در پی انحلال بند #زنان زندان رجایی‌شهر در سیزدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۰، همراه با "مهوش ثابت" یکی دیگر از مدیران جامعه #بهایی ایران به "زندان قرچک ورامین" منتقل شد.دو هفته بعد آن‌ها مجددا به بند زنان زندان اوین فرستاده شدند. وی هم اکنون در زندان #اوین در حال گذراندن حکم ۱۰ سال #زندان است و در هشت سال گذشته برای اولین بار به #مرخصی آمده است.
برای آشنایی بیش‌تر با فریبا کمال‌آبادی
#فریباکمال‌آبادی؛ بیست سال زندان برای بهایی بودن
https://goo.gl/8kEkQ3

@Tavaana_TavaanaTech
"بیایید در این روز صدای آمانج ویسی باشیم
به بهانه ی 10 اکتبر روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام
goo.gl/ByYwxZ
10سال زندان بدون حتی یک روز مرخصی

ئامانج ویسی 10 سال است که منتظر اجرای حکم قصاص اش است
ئامانج کە پسرک 15سالەای بود الان جوان 25 سالەای است کە 10 سال از بهترین دوران زندگی خود را در زندان بە سر می برد، ئامانج قربانی نزاع خانوادگی ست کە بە دلیل اشتباهی پسر عمویش را ناخواستە و فقط برای دفاع از خود بە قتل میرساند.

در همین نزدیکی‌ها، در میان هیاهوی خیابان‌ها و تکاپوی مردم برای زندگی! با فاصلهٔ اندکی. نە ببخشید دقیقا داخل شهر همان جا که گروهی از انسان‌ها بە زندگی خود می اندیشند و درس زندگی بگیرند، گروهی دیگر درس مرگ می‌آموزند.

بی گمان دیوارهای ۴ متری، درب فولادی، سیم‌های خاردار و برجک‌های نگهبانی، که هر لحظه آماده شلیک هستند، برای رهگذران آنجا عادی‌تر از خوردن آب و تماشای تلویزیون است، اما از دید کسی که یک روز، در آن کشتار گاه عواطف و احساسات انسانی‌، داغ زندان بر پیشانی دلش نهاده است، می‌داند که سوز این سخن از کجا تا به کجاست.

جزیره نیست، اما به سلامت از آن رهیدن اقبال می‌خواهد، کویر نیست، اما نیش‌ها و شلاق‌ها و گرسنگی‌ها و فحاشی‌ها و رفتارهای غیرانسانی، در آن دست کمی از سوزش آفتاب کویر و بادها و رمل‌های جان گزای کویر ندارد، هر نامی را می‌توان بدان نهاد به جز نام‌های نیک انسانی و اخلاقی‌. القابی همچون کشتارگاه عواطف و اندیشه‌ها و اخلاق‌ها و انسانیت‌ها، برازندهٔ شرایطی است که در آنجا فراهم است. بی رحمی و شقاوت و بددهنی غباری است که از آن توفان، آنجا بر تن رهگذرانش می‌نشیند..."

متن فوق را یکی از همراهان توانا فرستاده است.

آمانج ویسی کودک-مجرمی که در ۱۵ سالگی به اتهام قتل دستگیر و به اعدام محکوم شد، پس از گذشت ۱۰ سال هم‌چنان درسایه شوم مرگ در زندان مریوان نگهداری می‌شود. او دیگر کودک نیست.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آمانج (ئامانج) ویسی متولد ۱۳۷۰ در سال ۸۵ به اتهام قتل پسرعمویش در حالی که فقط ۱۵ سال داشت دستگیر و اندکی بعد به اعدام محکوم شد. وی مدت ۱۰ سال است که منتظر اجرای حکم قصاص در زندان‌ به سر می برد.

یکی از نزدیکان این کودک-مجرم در معرض خطر اعدام، در گفتگو با گزارشگر هرانا گفت: “آمانج قربانی نزاع خانوادگی‌ست کە پسر عمویش را ناخواستە و فقط برای دفاع از خود در سال ۸۵ بە قتل رساند.”
.
این منبع مطلع هم‌چنین افزود: “آماج شش سال اول از ایام زندان خود را در زندان سنندج نگهداری می‌شد و پس از آن به زندان مریوان منتقل شده است.”

منبع نزدیک به خانواده ویسی در مورد شرایط جسمی این کودک-مجرم محکوم به اعدام در زندان تصریح کرد: “چندبار به دلیل مشکلات روده در بیمارستان بستری شده و یکبار نیز برای مشکلات دندانش به یکی از دندان‌پزشکی‌های داخل شهر منتقل شده بود.”

محکومیت آمانج ویسی به اعدام در حالی است که با توجه به ماده ۹۱ قانون جدید مجازات اسلامی این جوان به دلیل صغر سن تنها باید به پرداخت دیه و زندان محکوم شود.

مرتبط:
ز گهواره تا گور: گزارشی از اعدام کودکان در ایران
goo.gl/gVWSsr
اعدام کودکان: کارتون مانا نیستانی
goo.gl/5zVWWd

@Tavaana_TavaanaTech
۳۱۴۵ روز از حبس ناعادلانه مهوش شهریاری (ثابت) گذشت بدون یک روز مرخصی.
او در روزهای گذشته به مرخصی آمد.

او یکی از هفت نفر اعضا یاران ایران است که در تاریخ پانزدهم اسفند ماه ۸۶ در شهر مشهد بازداشت شد، سایر اعضای یاران در بیست و پنج اردیبهشت ماه سال بعد بازداشت شدند.

مرخصی او اولین مرخصی پس از ۹ سال حبس است. او ۹ روز در مرخصی بود و به زندان بازگشت.

نگار ثابت دختر مهوش شهریاری در نامه‌ای می‌نویسد:
goo.gl/XwOsjU
٩سال به ٩ روز ... ميشود هر سال به يك روز ...
خوب؛ خيلي هم نا عادلانه نيست !
حداقل براي اين يادآوري ها كافي بود !
مثلا يادمان رفته بود طعم داشتنت را، چراغ روشن خانه را، آرامش دل قرص را، عطر ياس گيس سپيدت را!
مثلا يادمان رفته بود روزگاري مراسم " خانواده خوشبخت" داشتيم: جعبه اي شكلات خارجي كه از راههاي دور به دستمان ميرسيد، صبر ميكرديم تا بابا از سر كارش به خانه بيايد و تو خسته از جلسات بي وقفه شبانه روزي ات، كشان كشان به خانه رنگ پريده امان برسي تا دور هم بنشينيم و چاي عطري دم كنيم و شكلاتي در دهانمان بگذاريم و سبكبال بخنديم به اينهمه خوشبختي خارجي!! يادمان رفته بود كه منفجر نشده ايم، چهار، پنج، شش و دوباره شش، پنج و چهار نَفَر نشده ايم؛ آنهم چارپاره اي تكه پاره!!! يكي اسير در اعماق زمين اوين ، يكي راهي غربت در كشور چين و دو ديگري اسير حبس هاي خانگي در ايران زمين ..
يادمان رفته بود كه ما هم سهمي داريم از شب نشيني ها و غزل خواني ها و درددل كردنهاي نيمه شبها..
يادمان رفته بود روي تخت ولو شويم و بلند فرياد بكشيم: مامااااان ؛ بيا! و تو چون معجزه اي، نه در خواب كه در بيداري؛ بيايي!
يادمان رفته بود بي دغدغه و بي منت؛ بي سر خم كردن و بي نامه نگاري، آغوش كشيدن ها را ..
يادمان رفته بود طعم خورشت كرفست را؛ و يا بوسه شب بخير را و يا بوسه خيس حمام را ...
ما همه چيز از يادمان رفته بود ، ٩ سال كم نيست براي فراموش كردنها و يا اقلاً تلاش براي اين زنده به گور كردن خاطرات...
ما قانع شده بوديم به هفته اي بيست دقيقه تقسيم شدن بين شش نَفَر آنهم از پشت شيشه هاي لك دار و گوشيهاي خراب ..
ما عادت كرده بوديم به آغوش كشيدنهاي ثانيه اي تحت نظرها ..
ما عادت كرده بوديم كه هر يك در خلوت تنهايي خود، چراغي، شمعي روشن كنيم و يا حتي در تاريكي مطلق به خود خير مقدم گوييم، بنشينيم و به سقف خيره شويم !
ما عادت كرده بوديم پيش خودمان خاطرات خوش قديم را مزه مزه كنيم و خاطرات تلخ اين دوران را در قبرستان خاطرات؛ زنده زنده به گوربسپاريم..
امروز؛ از ساعتي كه رفتي، مدام ميشنوم:
"تو ماهي و من ماهي اين بركه كاشي.. اندوه بزرگيست زماني كه نباشي ..."
...
ما يادمان رفته بود و يا حداقل تمام تلاش خود را ميكرديم اينهمه خفه ماندن، خفه مردن را !
حال اما، يادمان آوردي مادر من؛ همه خوشبختي خانواده خوشبختمان را ؛
همه ميگويند چيزي نمانده خدا را شكر ! شاكر باشيد، قوي باشيد، اين نيز بگذرد ...
بله، خدا را شكر!
بله؛ ميگذرد اين ثانيه هاي نا تمام !
بله؛ اين نيز بگذرد؛
مرگ هم در رسد !

در همین رابطه:

مهوش ثابت؛ شاعر و معلم بهایی زندانی
http://bit.ly/1PEjUv3

@Tavaana_TavaanaTech
یکی از همراهان توانا با ارسال این عکس و مقایسه دو زندانی نوشته است:
goo.gl/yJxIPq

«زندانیان در زندان دو کشور را در گذر زمان ببینید تا با ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر رافت اسلامی و عدالتخواهی آن بیش‌تر آشنا بشوید. بروجردی یک روحانی ناراضی جمهوری اسلامی است که از قضا اداعای در دست‌گرفتن حکومت نیز ندارد و تنها معتقد است که دین باید از دولت تفکیک بشود و در آن دخالت نکند. او را یازده سال زندانی کردند بدون این‌که یک روز مرخصی به او بدهند و پس از نزدیک به ۱۱ سال به مرخصی استعلاجی آمده است. می‌توانیم به چهره‌ی او قبل و بعد از بازداشت نگاه کینم.»

شما چه فکر می‌کنید؟

مطالب مرتبط:

آیت الله حسین کاظمینی بروجردی؛ معترضی متفاوت
http://bit.ly/1of9K65

حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO

حقوق زندانیان
http://bit.ly/2fayaO8

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ