This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
اینجا جوانرود است در جریان انقلاب زن زندگی آزادی
۳۰ آبان ۱۴۰۱ یکی از هموطنانمان با ارسال این ویدئو میگوید:
«با تیربار دوشکا به مردم حمله کردهاند، جنگ سوریه هم اینطوری نبوده.»
کشتار مردم جوانرود در روزهای ۲۹ و ۳۰ آبان ادامه داشت. از هموطنانمان که در این روزها به قتل رسیدند توسط جمهوری اسلامی، میتوان به
عرفان کاکایی، بهاالدین ویسی، تحسین میری، مسعود تیموری، جمال اعظمی، جوهر فتاحی و اسماعیل گلعنبر اشاره کرد.
#جوانرود #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
#علیه_فراموشی
@Tavaana_TavaanaTech
اینجا جوانرود است در جریان انقلاب زن زندگی آزادی
۳۰ آبان ۱۴۰۱ یکی از هموطنانمان با ارسال این ویدئو میگوید:
«با تیربار دوشکا به مردم حمله کردهاند، جنگ سوریه هم اینطوری نبوده.»
کشتار مردم جوانرود در روزهای ۲۹ و ۳۰ آبان ادامه داشت. از هموطنانمان که در این روزها به قتل رسیدند توسط جمهوری اسلامی، میتوان به
عرفان کاکایی، بهاالدین ویسی، تحسین میری، مسعود تیموری، جمال اعظمی، جوهر فتاحی و اسماعیل گلعنبر اشاره کرد.
#جوانرود #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
#علیه_فراموشی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرود فاتحانِ خیابان
کاری از درخت گردو
بازنشر
#زن_زندگی_آزادی
walnuttree__
ما در بند این قفس
جور را بر ملا کنیم
ما هم پا و هم نفس
زندگی را صدا کنیم
ما با زخم ترکه ها
تن را صد ندا کنیم
تا بهار آزادی
مشت ها را هوا کنیم
به کوچه ها
ز هر دیار
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای کرد
عرب و لر
پناه و یاور و هم رزمیم
به دست ما
نشانده شد
نهال زن زندگی آزادی
به کوچه ها
به هر زبان
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای ترک
بلوچ و سیستان
پناه و یاور و هم رزمیم
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سرود فاتحانِ خیابان
کاری از درخت گردو
بازنشر
#زن_زندگی_آزادی
walnuttree__
ما در بند این قفس
جور را بر ملا کنیم
ما هم پا و هم نفس
زندگی را صدا کنیم
ما با زخم ترکه ها
تن را صد ندا کنیم
تا بهار آزادی
مشت ها را هوا کنیم
به کوچه ها
ز هر دیار
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای کرد
عرب و لر
پناه و یاور و هم رزمیم
به دست ما
نشانده شد
نهال زن زندگی آزادی
به کوچه ها
به هر زبان
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای ترک
بلوچ و سیستان
پناه و یاور و هم رزمیم
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته، جمعی از خانوادههای دادخواه، بر سر مزار جاویدنام محمدرضا اسکندری حضور یافتند و زادروزش را گرامی داشتند.
- محمدرضا اسکندری متولد ۱۸ آذر ۱۳۷۵، اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار میکرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمیگردد در تماسی با خانواده میگوید که به مرکز شهر میرود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان میسپارد.
«روی دستش freedom رو تتو کرده بود چون همیشه در آرزوی آزادی بود.» این گفته مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، درباره اوست.
محمدرضا اسکندری، که پدرش جانباز جنگ ایران و عراق، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در محله پاکدشت به ضرب گلولههای ماموران امنیتی کشته شد: « ورزشکار بود و آخرین بار هم از باشگاه رفته بود مرکز پاکدشت که اونجا شلوغ میشه و تیراندازی میکنند، با گلوله جنگی به قلبش زدند. ساک باشگاهش آخرین چیزیه که همراهش بوده.»
محمدرضا در آخرین تماس تلفنی به مادرش گفت: «شام میام؛ میام خونه.»
مادر حدود ساعت ۷ و نیم عصر به محمدرضا زنگ میزند و جویای حال او میشود که در این تماس همه چیز عادی است و صدای اعتراضات به گوش مادر نمیرسد. به نظر میآید هنوز محمدرضا به محل اعتراضات نرسیده است.
ساعت ۹ شب از محمدرضا خبری نمیشود. خانواده که از اعتراضات و تیراندازی در پاکدشت باخبر شده است، به محل میروند، ماشین محمدرضا را پیدا میکنند، اما از خودش خبری نیست. به درمانگاه محل میروند. یکی از نزدیکان خانواده اسکندری در گفتوگویی درباره آن شب میگوید: «پیکر محمدرضا روی زمین افتاده بود. غرق در خون؛ یعنی این [...]ها حتی محمدرضا را روی تخت نگذاشته بودند؛ روی زمین بود؛ یک چیزی شبیه به نوعی بنر هم روی محمدرضا کشیده بودند؛ جای گلوله روی قلب محمدرضا به وضوح دیده میشد که روی آن چسب زده بودند؛ باور نمیکنید کف درمانگاه همهاش خون بود.»
ماموران امنیتی و لباس شخصیها اغلب «با لباس مشکی» و «چماقهای چوبی در دست» بالای سر پیکر محمدرضا و خانواده او ایستاده بودند
#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- محمدرضا اسکندری متولد ۱۸ آذر ۱۳۷۵، اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار میکرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمیگردد در تماسی با خانواده میگوید که به مرکز شهر میرود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان میسپارد.
«روی دستش freedom رو تتو کرده بود چون همیشه در آرزوی آزادی بود.» این گفته مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، درباره اوست.
محمدرضا اسکندری، که پدرش جانباز جنگ ایران و عراق، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در محله پاکدشت به ضرب گلولههای ماموران امنیتی کشته شد: « ورزشکار بود و آخرین بار هم از باشگاه رفته بود مرکز پاکدشت که اونجا شلوغ میشه و تیراندازی میکنند، با گلوله جنگی به قلبش زدند. ساک باشگاهش آخرین چیزیه که همراهش بوده.»
محمدرضا در آخرین تماس تلفنی به مادرش گفت: «شام میام؛ میام خونه.»
مادر حدود ساعت ۷ و نیم عصر به محمدرضا زنگ میزند و جویای حال او میشود که در این تماس همه چیز عادی است و صدای اعتراضات به گوش مادر نمیرسد. به نظر میآید هنوز محمدرضا به محل اعتراضات نرسیده است.
ساعت ۹ شب از محمدرضا خبری نمیشود. خانواده که از اعتراضات و تیراندازی در پاکدشت باخبر شده است، به محل میروند، ماشین محمدرضا را پیدا میکنند، اما از خودش خبری نیست. به درمانگاه محل میروند. یکی از نزدیکان خانواده اسکندری در گفتوگویی درباره آن شب میگوید: «پیکر محمدرضا روی زمین افتاده بود. غرق در خون؛ یعنی این [...]ها حتی محمدرضا را روی تخت نگذاشته بودند؛ روی زمین بود؛ یک چیزی شبیه به نوعی بنر هم روی محمدرضا کشیده بودند؛ جای گلوله روی قلب محمدرضا به وضوح دیده میشد که روی آن چسب زده بودند؛ باور نمیکنید کف درمانگاه همهاش خون بود.»
ماموران امنیتی و لباس شخصیها اغلب «با لباس مشکی» و «چماقهای چوبی در دست» بالای سر پیکر محمدرضا و خانواده او ایستاده بودند
#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۴۶ سال، ۴۶ گام به عقب...
چه شد که ایران، از اوج آرزوها به دامان ارتجاع سقوط کرد؟
تاریخ نه فراموش میکند و نه بخشنده است؛
این ویدیوی کوتاه، نگاهی سریع به مسیری است که از پیشرفت دورمان کرد...
چه چیزی ما را به نابودی خود کشاند؟ نااگاهی؟ بیسوادی؟ مذهب؟ عدم درک توسعه؟ توسعه آمرانه؟ توسعه نیافتگی سیاسی؟ دشمنان خارجی؟ عدم مسئولیتپذیری اکثریت خاموش؟ جنگ سرد و تاثیرپذیری از انقلابها؟
برای آنکه نگاهی رو به آینده داشته باشیم چه باید بکنیم؟ چگونه مسئولیتپذیر باشیم و ایران را به مدار رشد و توسعه برگردانیم؟
چقدر میتوانیم پذیرای گوناگونی باشیم و با هم در عین اختلاف نظر اتحاد داشته باشیم؟
ما به ایران برمیگردیم این جبر زمانه است. ایران یگانه وطن ماست و چیزی است که ما را پیوند میدهد. خیر و سعادت جمعی ما در توجه توامان به حقوق بشر، دموکراسی، سکولاریسم و ایرانیت است.
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران #اتحاد
#انقلاب_ملی_ایران #آزادی #زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ملی #هنر_اعتراض
#شورش_۵۷ #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چه شد که ایران، از اوج آرزوها به دامان ارتجاع سقوط کرد؟
تاریخ نه فراموش میکند و نه بخشنده است؛
این ویدیوی کوتاه، نگاهی سریع به مسیری است که از پیشرفت دورمان کرد...
چه چیزی ما را به نابودی خود کشاند؟ نااگاهی؟ بیسوادی؟ مذهب؟ عدم درک توسعه؟ توسعه آمرانه؟ توسعه نیافتگی سیاسی؟ دشمنان خارجی؟ عدم مسئولیتپذیری اکثریت خاموش؟ جنگ سرد و تاثیرپذیری از انقلابها؟
برای آنکه نگاهی رو به آینده داشته باشیم چه باید بکنیم؟ چگونه مسئولیتپذیر باشیم و ایران را به مدار رشد و توسعه برگردانیم؟
چقدر میتوانیم پذیرای گوناگونی باشیم و با هم در عین اختلاف نظر اتحاد داشته باشیم؟
ما به ایران برمیگردیم این جبر زمانه است. ایران یگانه وطن ماست و چیزی است که ما را پیوند میدهد. خیر و سعادت جمعی ما در توجه توامان به حقوق بشر، دموکراسی، سکولاریسم و ایرانیت است.
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران #اتحاد
#انقلاب_ملی_ایران #آزادی #زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ملی #هنر_اعتراض
#شورش_۵۷ #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بازنشر، علیه فراموشی
مدتی پس از قتل حکومتی مجیدرضا، تصاویری از جاویدنام مجیدرضا رهنورد منتشر شده که نشان میداد او روی دست چپ خود تتوی نقش شیر و خورشید را داشت.
تصاویری که از صفحه اینستاگرام او به دست آمده بود.
و مشخص شد که چرا دست چپ او را شکسته بودند.
البته اینهمه کینه و نفرت از یک نقش که ریشه در ایران باستان دارد، از جمهوری اسلامی جای تعجب ندارد.
اما تصور اینکه این قهرمان چه آزار و شکنجهای را تحمل کرده، هر انسانی را آزار میدهد و البته احترام به مجیدرضا رهنورد را بیشتر میکند.
#مجیدرضا_رهنورد #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مدتی پس از قتل حکومتی مجیدرضا، تصاویری از جاویدنام مجیدرضا رهنورد منتشر شده که نشان میداد او روی دست چپ خود تتوی نقش شیر و خورشید را داشت.
تصاویری که از صفحه اینستاگرام او به دست آمده بود.
و مشخص شد که چرا دست چپ او را شکسته بودند.
البته اینهمه کینه و نفرت از یک نقش که ریشه در ایران باستان دارد، از جمهوری اسلامی جای تعجب ندارد.
اما تصور اینکه این قهرمان چه آزار و شکنجهای را تحمل کرده، هر انسانی را آزار میدهد و البته احترام به مجیدرضا رهنورد را بیشتر میکند.
#مجیدرضا_رهنورد #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هنر و موسیقی اعتراضی: صدای گذار از استبداد در ایران
هنر در تاریخ ایران، همواره ابزاری برای بیان مقاومت، اعتراض و هویت ملی بوده است. موسیقی، بهویژه آواز و ترانه، نقش پررنگی در این مسیر ایفا کرده و از مشروطه تاکنون، زبان گویای مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. امروز، در میانه خیزشهای اجتماعی، این میراث با خلاقیتی نوین در آثار هنرمندان مختلف ادامه دارد.
رپ اعتراضی و موسیقی زیرزمینی: صدای اعتراض بیواسطه
در سالهای اخیر، رپ اعتراضی در ایران به یک زبان گویای نسل جوان تبدیل شده است. توماج صالحی، رپری که موسیقیاش فریاد زخمهای جامعه است، با آثار خود چون «سوراخ موش بخر» و «فال» به صراحت علیه سرکوب و تبعیض سخن گفته است. توماج، با زبانی تند و بیپرده، نمادی از مقاومت بیواسطه نسل جوان ایرانی در برابر ظلم شده است. بازداشت و فشارهای امنیتی نتوانست صدای او را خاموش کند، بلکه او را به یک سمبل اعتراضی بدل ساخت.
وفا احمدپور نیز یکی دیگر از صداهای تاثیرگذار در موسیقی زیرزمینی است. او در ترانههایی چون «مردم توی کوچهها» و «صدای زن»، هویت زنانه و مقاومت مردم را به شکلی شاعرانه و خلاقانه بازنمایی میکند. رپ اعتراضی، با زبان صریح و شفاف خود، در کنار موسیقی سنتی و پاپ اعتراضی، بخشی از مقاومت فرهنگی ایران را تشکیل داده است.
ترانههای اعتراضی خیزش ۱۴۰۱: موسیقیای که مرزها را درنوردید
در جریان خیزش ۱۴۰۱، ترانه «برای» شروین حاجیپور، که از دل شعارها و مطالبات مردم ساخته شده بود، به سرعت به سرود این جنبش تبدیل شد. این اثر، با روایت خواستههای جامعه، چنان تاثیرگذار بود که صدای آن از مرزهای ایران فراتر رفت و جایزه معتبر گرمی را در بخش «ترانهای برای تغییر اجتماعی» دریافت کرد.
مهدی یراحی نیز با آثاری چون «سرود زن» و «روسریتو» به قلب خیزش ۱۴۰۱ پیوست. او، با تلفیق موسیقی سنتی و مدرن، اعتراض خود را به قوانین سرکوبگر و نابرابریهای اجتماعی به گوش همه رساند. یراحی، همچون شجریان در دهههای گذشته، نشان داد که موسیقی میتواند به یک بیانیه سیاسی تبدیل شود.
میراث آواز اعتراضی در ایران
این جنبش موسیقایی ریشه در تاریخی بلند دارد. از عارف قزوینی، که تصنیفهای میهنپرستانهاش الهامبخش مشروطهخواهان بود، تا محمدرضا شجریان که با آثار ماندگاری چون «تفنگت را زمین بگذار» و «همه جان و دلم، وطنم»، به صدای اعتراضهای دهه ۶۰ و ۸۰ بدل شد، آواز اعتراضی همواره در متن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بوده است.
الهام از انقلاب آواز استونی
تجربه استونی در استفاده از موسیقی برای استقلالطلبی، الگویی ارزشمند برای ایران است. در استونی، آوازهای میهنپرستانه در دهه ۱۹۸۰، به ابزاری برای مقابله با سلطه شوروی تبدیل شد و «انقلاب آواز» را رقم زد. جشنوارههای موسیقی، با حضور هزاران نفر، صحنههایی از اتحاد ملی را خلق کردند که به استقلال این کشور در ۱۹۹۱ انجامید.
ایران نیز، با آوازهای اعتراضی و ترانههایی که به زبان ساده و صریح از مطالبات مردم سخن میگویند، میتواند تجربهای مشابه خلق کند. ترانههایی چون «برای»، «تفنگت را زمین بگذار»، «ای ایران»، و آثار زیرزمینی رپرهایی چون توماج و وفا، میتوانند نقطههای اتصالی برای یک جنبش فرهنگی-سیاسی باشند.
آواز زنان: صدای آزادی
در این میان، صدای زنان جایگاهی ویژه دارد. پرستو احمدی، با اجرای «کنسرت کاروانسرا»، بدون حجاب اجباری، نشان داد که چگونه آواز زنان میتواند به یک حرکت اعتراضی و نمادی از مقاومت تبدیل شود. حکم حبس برای نگار معظمی به دلیل آوازخوانی در ابیانه نیز گواهی بر این است که جمهوری اسلامی چگونه از صدای زنان هراس دارد و آن را ابزاری تهدیدآمیز میبیند.
هنر بهمثابه گذار از استبداد
از تصنیفهای سنتی تا ترانههای زیرزمینی و از آواز زنان تا رپ اعتراضی، موسیقی ایران امروز زبانی برای بیان خواستههای سرکوبشده است. این آثار، فراتر از یک حرکت هنری، تبدیل به بیانیههای سیاسی و اجتماعی شدهاند. همانگونه که یکی از معترضان در انقلاب آواز استونی گفته بود: «اگر ۲۰هزار نفر شروع به آواز خواندن کنند، نمیتوانید آنها را خفه کنید.»
هنر و موسیقی در ایران، صدای مردمانی است که از استبداد خسته شدهاند و برای آزادی، عدالت و برابری میخوانند. این صداها، پژواکی از تاریخ مقاومت و امید به آیندهای روشنتر هستند؛ آیندهای که در آن هنر به عنوان زبانی برای آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد.
مرتبط:
هنر، ابزار همبستگی در برابر سرکوب
https://tavaana.org/art_protesters_iran
انقلاب آواز و جنبش استقلال بیخشونت در استونی
https://tavaana.org/singing_revolution
#هنر_اعتراض #پرستو_احمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #توماج_صالحی #انقلاب_استونی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هنر در تاریخ ایران، همواره ابزاری برای بیان مقاومت، اعتراض و هویت ملی بوده است. موسیقی، بهویژه آواز و ترانه، نقش پررنگی در این مسیر ایفا کرده و از مشروطه تاکنون، زبان گویای مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. امروز، در میانه خیزشهای اجتماعی، این میراث با خلاقیتی نوین در آثار هنرمندان مختلف ادامه دارد.
رپ اعتراضی و موسیقی زیرزمینی: صدای اعتراض بیواسطه
در سالهای اخیر، رپ اعتراضی در ایران به یک زبان گویای نسل جوان تبدیل شده است. توماج صالحی، رپری که موسیقیاش فریاد زخمهای جامعه است، با آثار خود چون «سوراخ موش بخر» و «فال» به صراحت علیه سرکوب و تبعیض سخن گفته است. توماج، با زبانی تند و بیپرده، نمادی از مقاومت بیواسطه نسل جوان ایرانی در برابر ظلم شده است. بازداشت و فشارهای امنیتی نتوانست صدای او را خاموش کند، بلکه او را به یک سمبل اعتراضی بدل ساخت.
وفا احمدپور نیز یکی دیگر از صداهای تاثیرگذار در موسیقی زیرزمینی است. او در ترانههایی چون «مردم توی کوچهها» و «صدای زن»، هویت زنانه و مقاومت مردم را به شکلی شاعرانه و خلاقانه بازنمایی میکند. رپ اعتراضی، با زبان صریح و شفاف خود، در کنار موسیقی سنتی و پاپ اعتراضی، بخشی از مقاومت فرهنگی ایران را تشکیل داده است.
ترانههای اعتراضی خیزش ۱۴۰۱: موسیقیای که مرزها را درنوردید
در جریان خیزش ۱۴۰۱، ترانه «برای» شروین حاجیپور، که از دل شعارها و مطالبات مردم ساخته شده بود، به سرعت به سرود این جنبش تبدیل شد. این اثر، با روایت خواستههای جامعه، چنان تاثیرگذار بود که صدای آن از مرزهای ایران فراتر رفت و جایزه معتبر گرمی را در بخش «ترانهای برای تغییر اجتماعی» دریافت کرد.
مهدی یراحی نیز با آثاری چون «سرود زن» و «روسریتو» به قلب خیزش ۱۴۰۱ پیوست. او، با تلفیق موسیقی سنتی و مدرن، اعتراض خود را به قوانین سرکوبگر و نابرابریهای اجتماعی به گوش همه رساند. یراحی، همچون شجریان در دهههای گذشته، نشان داد که موسیقی میتواند به یک بیانیه سیاسی تبدیل شود.
میراث آواز اعتراضی در ایران
این جنبش موسیقایی ریشه در تاریخی بلند دارد. از عارف قزوینی، که تصنیفهای میهنپرستانهاش الهامبخش مشروطهخواهان بود، تا محمدرضا شجریان که با آثار ماندگاری چون «تفنگت را زمین بگذار» و «همه جان و دلم، وطنم»، به صدای اعتراضهای دهه ۶۰ و ۸۰ بدل شد، آواز اعتراضی همواره در متن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بوده است.
الهام از انقلاب آواز استونی
تجربه استونی در استفاده از موسیقی برای استقلالطلبی، الگویی ارزشمند برای ایران است. در استونی، آوازهای میهنپرستانه در دهه ۱۹۸۰، به ابزاری برای مقابله با سلطه شوروی تبدیل شد و «انقلاب آواز» را رقم زد. جشنوارههای موسیقی، با حضور هزاران نفر، صحنههایی از اتحاد ملی را خلق کردند که به استقلال این کشور در ۱۹۹۱ انجامید.
ایران نیز، با آوازهای اعتراضی و ترانههایی که به زبان ساده و صریح از مطالبات مردم سخن میگویند، میتواند تجربهای مشابه خلق کند. ترانههایی چون «برای»، «تفنگت را زمین بگذار»، «ای ایران»، و آثار زیرزمینی رپرهایی چون توماج و وفا، میتوانند نقطههای اتصالی برای یک جنبش فرهنگی-سیاسی باشند.
آواز زنان: صدای آزادی
در این میان، صدای زنان جایگاهی ویژه دارد. پرستو احمدی، با اجرای «کنسرت کاروانسرا»، بدون حجاب اجباری، نشان داد که چگونه آواز زنان میتواند به یک حرکت اعتراضی و نمادی از مقاومت تبدیل شود. حکم حبس برای نگار معظمی به دلیل آوازخوانی در ابیانه نیز گواهی بر این است که جمهوری اسلامی چگونه از صدای زنان هراس دارد و آن را ابزاری تهدیدآمیز میبیند.
هنر بهمثابه گذار از استبداد
از تصنیفهای سنتی تا ترانههای زیرزمینی و از آواز زنان تا رپ اعتراضی، موسیقی ایران امروز زبانی برای بیان خواستههای سرکوبشده است. این آثار، فراتر از یک حرکت هنری، تبدیل به بیانیههای سیاسی و اجتماعی شدهاند. همانگونه که یکی از معترضان در انقلاب آواز استونی گفته بود: «اگر ۲۰هزار نفر شروع به آواز خواندن کنند، نمیتوانید آنها را خفه کنید.»
هنر و موسیقی در ایران، صدای مردمانی است که از استبداد خسته شدهاند و برای آزادی، عدالت و برابری میخوانند. این صداها، پژواکی از تاریخ مقاومت و امید به آیندهای روشنتر هستند؛ آیندهای که در آن هنر به عنوان زبانی برای آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد.
مرتبط:
هنر، ابزار همبستگی در برابر سرکوب
https://tavaana.org/art_protesters_iran
انقلاب آواز و جنبش استقلال بیخشونت در استونی
https://tavaana.org/singing_revolution
#هنر_اعتراض #پرستو_احمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #توماج_صالحی #انقلاب_استونی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در اواخر دوران قاجار، ایران وارد مرحلهای شد که آشنایی با دنیای مدرن و تلاش برای اصلاحات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آغاز گردید. آشنایی ایرانیان با غرب از طریق دانشجویان اعزامی به اروپا و سفرهای شاهان قاجار به کشورهای اروپایی، زمینهای برای شناخت مفاهیم مدرن همچون قانون، عدالت اجتماعی، آموزش عمومی و حکومت مبتنی بر قانون فراهم کرد. این دوره با نهضت مشروطه به اوج خود رسید، حرکتی که تلاش داشت حکومتی قانونمدار و مشروط به آرای ملت بنا کند. با این حال، تضاد عمیقی میان سنتهای ریشهدار مذهبی و فرهنگی و ارزشهای مدرنیته وجود داشت که مانعی جدی برای تحقق این ایدهها بود.
در دوران پهلوی، تلاشهای گستردهای برای مدرنسازی ایران صورت گرفت، از جمله اصلاحات ارضی، توسعه زیرساختهای آموزشی و اقتصادی، و گسترش حقوق زنان. اما این اصلاحات غالباً از بالا و بدون مشارکت عمومی انجام میشد و واکنشهای شدید نیروهای سنتگرا را به همراه داشت. نفوذ روحانیون و جریانهای مذهبی که خود را حافظان هویت فرهنگی و دینی میدانستند، در کنار ضعف نهادهای دموکراتیک، زمینهای برای تعمیق این تضادها ایجاد کرد.
با وقوع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، ایران از مسیر توسعه مدرن فاصله گرفت و شاهد بازگشت به سیاستها و ارزشهای سنتگرایانه شد. روحانیون که رهبری انقلاب را به دست گرفتند، با تکیه بر ایدئولوژی اسلامی، بسیاری از دستاوردهای مدرنیته، همچون آزادیهای اجتماعی، حقوق زنان و سکولاریسم را کنار گذاشتند. سیاستهای فرهنگی و اقتصادی پس از انقلاب، بهویژه تأکید بر شریعت در قانونگذاری و آموزش، مانعی برای رشد علمی و فرهنگی شد و ایران را در مسیر نوعی ارتجاع تاریخی قرار داد.
تضاد بین سنت و مدرنیته در ایران معاصر، نتیجه عدم تحقق همزمان اصلاحات سیاسی و فرهنگی و ضعف در نهادسازی دموکراتیک بوده است. انقلاب اسلامی، به جای حل این تضاد، آن را عمیقتر کرده و زمینهساز محدودیتهای بیشتری در جامعه ایران شده است.
و امروز، موجی از آگاهی در حال شکلگیری است و جامعه در حال گذار از حکومت اسلامی و استبدادی به سمت حکومتی سکولار و دموکراتیک است و نسل جدید و عصیانگر این نوید را میدهد که ایران از جهل و تباهی نجات یابد.
تاریخ فراموش نخواهد کرد
•دودمان
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران
#انقلاب_ملی_ایران
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#سرنگونی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در دوران پهلوی، تلاشهای گستردهای برای مدرنسازی ایران صورت گرفت، از جمله اصلاحات ارضی، توسعه زیرساختهای آموزشی و اقتصادی، و گسترش حقوق زنان. اما این اصلاحات غالباً از بالا و بدون مشارکت عمومی انجام میشد و واکنشهای شدید نیروهای سنتگرا را به همراه داشت. نفوذ روحانیون و جریانهای مذهبی که خود را حافظان هویت فرهنگی و دینی میدانستند، در کنار ضعف نهادهای دموکراتیک، زمینهای برای تعمیق این تضادها ایجاد کرد.
با وقوع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، ایران از مسیر توسعه مدرن فاصله گرفت و شاهد بازگشت به سیاستها و ارزشهای سنتگرایانه شد. روحانیون که رهبری انقلاب را به دست گرفتند، با تکیه بر ایدئولوژی اسلامی، بسیاری از دستاوردهای مدرنیته، همچون آزادیهای اجتماعی، حقوق زنان و سکولاریسم را کنار گذاشتند. سیاستهای فرهنگی و اقتصادی پس از انقلاب، بهویژه تأکید بر شریعت در قانونگذاری و آموزش، مانعی برای رشد علمی و فرهنگی شد و ایران را در مسیر نوعی ارتجاع تاریخی قرار داد.
تضاد بین سنت و مدرنیته در ایران معاصر، نتیجه عدم تحقق همزمان اصلاحات سیاسی و فرهنگی و ضعف در نهادسازی دموکراتیک بوده است. انقلاب اسلامی، به جای حل این تضاد، آن را عمیقتر کرده و زمینهساز محدودیتهای بیشتری در جامعه ایران شده است.
و امروز، موجی از آگاهی در حال شکلگیری است و جامعه در حال گذار از حکومت اسلامی و استبدادی به سمت حکومتی سکولار و دموکراتیک است و نسل جدید و عصیانگر این نوید را میدهد که ایران از جهل و تباهی نجات یابد.
تاریخ فراموش نخواهد کرد
•دودمان
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران
#انقلاب_ملی_ایران
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#سرنگونی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
جمهوری اسلامی هم سرانجام مثل حکومت اسد خواهد رفت، حکومتی که اینهمه سال جنایت کرده، منابع کشور را غارت کرده، ثروت ایران را به تاراج برده، برای مقاصد ایدئولوژیک خود گروههای نیابتی درست کرده و کشور را به فلاکت کشانده، چارهای جز سقوط ندارد.
اما، ایران فرصت زیادی ندارد. تمدن ایران در خطر است و رفتن جمهوری اسلامی هرچه به تاخیر بیفتد، خسارتش برای ایران بیشتر خواهد بود.
درباره روشهای مبارزه با رژیمهای دیکتاتوری در سایت آموزشکده توانا منابع متعددی موجود است، پیشنهاد ما به جوانان انقلابی این است که این منابع و سایر منابع را مطالعه کنید و آگاهانه روش مبارزه خاص با دیکتاتوری در ایران را با توجه به تجربههای کشورهای دیگر و تجربههای مبارزات مردم ایران، پیدا کنید.
ما تلاش میکنیم در این خصوص اطلاعات لازم را در اختیار بگذاریم.
https://tavaana.org
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران
#انقلاب_ملی_ایران
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#سرنگونی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی هم سرانجام مثل حکومت اسد خواهد رفت، حکومتی که اینهمه سال جنایت کرده، منابع کشور را غارت کرده، ثروت ایران را به تاراج برده، برای مقاصد ایدئولوژیک خود گروههای نیابتی درست کرده و کشور را به فلاکت کشانده، چارهای جز سقوط ندارد.
اما، ایران فرصت زیادی ندارد. تمدن ایران در خطر است و رفتن جمهوری اسلامی هرچه به تاخیر بیفتد، خسارتش برای ایران بیشتر خواهد بود.
درباره روشهای مبارزه با رژیمهای دیکتاتوری در سایت آموزشکده توانا منابع متعددی موجود است، پیشنهاد ما به جوانان انقلابی این است که این منابع و سایر منابع را مطالعه کنید و آگاهانه روش مبارزه خاص با دیکتاتوری در ایران را با توجه به تجربههای کشورهای دیگر و تجربههای مبارزات مردم ایران، پیدا کنید.
ما تلاش میکنیم در این خصوص اطلاعات لازم را در اختیار بگذاریم.
https://tavaana.org
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران
#انقلاب_ملی_ایران
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#سرنگونی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انقلاب مخملی: پایان مسالمت آمیز کمونیسم در چکسلواکی
انقلاب مخملی، جنبش غیرخشونتآمیز مردم چکسلواکی در پاییز سال ۱۹۸۹، نقطه عطفی در تاریخ این کشور و جنبشهای دموکراسیخواهی در اروپای شرقی بود. این انقلاب که با اعتراضات دانشجویی آغاز شد، در نهایت توانست نظام کمونیستی را پس از دههها سرکوب و اقتدارگرایی سرنگون کند و راه را برای تأسیس یک حکومت دموکراتیک هموار سازد.
ریشههای این انقلاب در سالها نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی، محدودیتهای سیاسی، و سرکوب آزادیهای مدنی قابل جستجو است. اعتراضات دانشجویی در ۱۷ نوامبر ۱۹۸۹، به مناسبت یادبود یک دانشجوی کشتهشده در سال ۱۹۳۹ توسط نازیها، جرقهای برای حرکتهای گستردهتر مردمی شد. این اعتراضات به سرعت به خیابانهای پراگ و سپس به سایر شهرهای چکسلواکی کشیده شد. رهبری این جنبش را واسلاو هاول، نمایشنامهنویس و فعال حقوق بشر، بر عهده داشت که به نماد مقاومت مسالمتآمیز تبدیل شد.
ویژگی برجسته انقلاب مخملی، تأکید آن بر روشهای غیرخشونتآمیز بود. مردم چکسلواکی با برگزاری تظاهرات عظیم، اعتصابهای عمومی، و بسیج مدنی گسترده توانستند قدرت حکومت کمونیستی را به چالش بکشند. طی شش هفته، این جنبش چنان گسترش یافت که دولت مجبور به مذاکره و پذیرش تغییر شد. در دسامبر ۱۹۸۹، حاکمان کمونیست استعفا دادند و واسلاو هاول به عنوان رئیسجمهور جدید انتخاب شد.
انقلاب مخملی نمادی از قدرت همبستگی مردمی و تأثیر روشهای صلحآمیز در دستیابی به تغییرات بنیادین سیاسی است. این جنبش نه تنها دموکراسی را برای مردم چکسلواکی به ارمغان آورد، بلکه الهامبخش سایر کشورها در مسیر مبارزه با سرکوب و دستیابی به آزادی شد. دستاورد این انقلاب، ایجاد فضایی برای احیای جامعه مدنی و پایهریزی ارزشهای حقوق بشر بود که تأثیرات آن همچنان در اروپای شرقی محسوس است.
این انقلاب نمونهای بارز از توانایی مردم در تغییر نظامهای استبدادی از طریق اتحاد، مقاومت مدنی، و رهبری خردمندانه است و یادآور این حقیقت که تغییرات بزرگ، حتی در برابر قدرتمندترین رژیمها، از اراده جمعی مردم ممکن است.
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/SSzF5F
نسخه نوشتاری:
https://goo.gl/AKFVyS
#اسلایدشو #انقلاب_مخملی #میدان_میلیونی
#انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انقلاب مخملی، جنبش غیرخشونتآمیز مردم چکسلواکی در پاییز سال ۱۹۸۹، نقطه عطفی در تاریخ این کشور و جنبشهای دموکراسیخواهی در اروپای شرقی بود. این انقلاب که با اعتراضات دانشجویی آغاز شد، در نهایت توانست نظام کمونیستی را پس از دههها سرکوب و اقتدارگرایی سرنگون کند و راه را برای تأسیس یک حکومت دموکراتیک هموار سازد.
ریشههای این انقلاب در سالها نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی، محدودیتهای سیاسی، و سرکوب آزادیهای مدنی قابل جستجو است. اعتراضات دانشجویی در ۱۷ نوامبر ۱۹۸۹، به مناسبت یادبود یک دانشجوی کشتهشده در سال ۱۹۳۹ توسط نازیها، جرقهای برای حرکتهای گستردهتر مردمی شد. این اعتراضات به سرعت به خیابانهای پراگ و سپس به سایر شهرهای چکسلواکی کشیده شد. رهبری این جنبش را واسلاو هاول، نمایشنامهنویس و فعال حقوق بشر، بر عهده داشت که به نماد مقاومت مسالمتآمیز تبدیل شد.
ویژگی برجسته انقلاب مخملی، تأکید آن بر روشهای غیرخشونتآمیز بود. مردم چکسلواکی با برگزاری تظاهرات عظیم، اعتصابهای عمومی، و بسیج مدنی گسترده توانستند قدرت حکومت کمونیستی را به چالش بکشند. طی شش هفته، این جنبش چنان گسترش یافت که دولت مجبور به مذاکره و پذیرش تغییر شد. در دسامبر ۱۹۸۹، حاکمان کمونیست استعفا دادند و واسلاو هاول به عنوان رئیسجمهور جدید انتخاب شد.
انقلاب مخملی نمادی از قدرت همبستگی مردمی و تأثیر روشهای صلحآمیز در دستیابی به تغییرات بنیادین سیاسی است. این جنبش نه تنها دموکراسی را برای مردم چکسلواکی به ارمغان آورد، بلکه الهامبخش سایر کشورها در مسیر مبارزه با سرکوب و دستیابی به آزادی شد. دستاورد این انقلاب، ایجاد فضایی برای احیای جامعه مدنی و پایهریزی ارزشهای حقوق بشر بود که تأثیرات آن همچنان در اروپای شرقی محسوس است.
این انقلاب نمونهای بارز از توانایی مردم در تغییر نظامهای استبدادی از طریق اتحاد، مقاومت مدنی، و رهبری خردمندانه است و یادآور این حقیقت که تغییرات بزرگ، حتی در برابر قدرتمندترین رژیمها، از اراده جمعی مردم ممکن است.
لینک یوتیوب:
https://goo.gl/SSzF5F
نسخه نوشتاری:
https://goo.gl/AKFVyS
#اسلایدشو #انقلاب_مخملی #میدان_میلیونی
#انقلاب_ملی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازنشر؛
ششم دیماه ۱۳۹۶، روزی بود که ویدا موحدی، که بعدها به دختر خیابان انقلاب معروف شد، از یک سکو بالا رفت و شالش را عنوان نمادی از سیطرهی ایدئولوژیک نظام و سرکوب زنان، به چوبی بست و تکان داد.
از آن پس جنبش زنان در مبارزه با انواع تبعیض جانی تازه گرفت. این حرکت که در پی فعالیتهایی چون چهارشنبههای سفید شکل گرفته بود، زنان بسیاری را به حقوق خود آگاهتر کر گد و به آنها شهامت و جسارت بیشتری برای ابراز خواستههای خود بخشید.
این نرمترین و مدنیترین مبارزه زنان، نیمی از جمعیت ایران، برای بهدستآوردن بدیهیترین حقشان، یعنی حق انتخاب پوشش بود، اما حکومت عده زیادی از این زنان را بازداشت کرد.
(این ویدئو در همان سال ۹۶ ساخته و منتشر شده بود)
#زوم : تکثیر #دختران_انقلاب
https://youtu.be/M1gkvRWphQ4?feature=shared
امروز پس از قتل حکومتی مهسا امینی، جنبش زنان به انقلابی ملی پیوند خورده است. انقلابی که برداشتن روسریها و چرخاندن آنها در هوا تبدیل به یکی از نمادهایش شده است.
امروز ششم دی ماه، روز ویدا موحد (موحدی) است.
#نه_به_پوشش_اجباری #ویدا_موحد #ویدا_موحدی #نه_به_حجاب_اجباری #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #آرمیتا_گراوند #سپیده_رشنو #نافرمانی_مدنی
#نه_روسری_نه_توسری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ششم دیماه ۱۳۹۶، روزی بود که ویدا موحدی، که بعدها به دختر خیابان انقلاب معروف شد، از یک سکو بالا رفت و شالش را عنوان نمادی از سیطرهی ایدئولوژیک نظام و سرکوب زنان، به چوبی بست و تکان داد.
از آن پس جنبش زنان در مبارزه با انواع تبعیض جانی تازه گرفت. این حرکت که در پی فعالیتهایی چون چهارشنبههای سفید شکل گرفته بود، زنان بسیاری را به حقوق خود آگاهتر کر گد و به آنها شهامت و جسارت بیشتری برای ابراز خواستههای خود بخشید.
این نرمترین و مدنیترین مبارزه زنان، نیمی از جمعیت ایران، برای بهدستآوردن بدیهیترین حقشان، یعنی حق انتخاب پوشش بود، اما حکومت عده زیادی از این زنان را بازداشت کرد.
(این ویدئو در همان سال ۹۶ ساخته و منتشر شده بود)
#زوم : تکثیر #دختران_انقلاب
https://youtu.be/M1gkvRWphQ4?feature=shared
امروز پس از قتل حکومتی مهسا امینی، جنبش زنان به انقلابی ملی پیوند خورده است. انقلابی که برداشتن روسریها و چرخاندن آنها در هوا تبدیل به یکی از نمادهایش شده است.
امروز ششم دی ماه، روز ویدا موحد (موحدی) است.
#نه_به_پوشش_اجباری #ویدا_موحد #ویدا_موحدی #نه_به_حجاب_اجباری #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #آرمیتا_گراوند #سپیده_رشنو #نافرمانی_مدنی
#نه_روسری_نه_توسری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech