روز گذشته یک فایل صوتی از رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار ، منتشر شد که او در آن از فشارهایی که حکومت از طریق در تنگنای مالی قراردادن او و خانوادهاش اعمال میکند پرده برداشت و شرح داد که چگونه مانع وکالتدادن او به برادرش برای انجام کارهای انحصار وراثت شدهاند.
او شرح داد که در این سالهای زندان، پدرش به او کمک مالی میکرد، در آخرین بازداشتش در سال گذشته، پدر شاهد اعمال خشونت ماموران بود و تاب نیاورد و در مدت کمی پس از آن درگذشت.
حالا بازجوها مانع میشوند که کارهای انحصار وراثت انجام شود و از این طریق میخواهند این زندانی مقاوم را بشکنند.
امروز خبردار شدیم که در پی انتشار این فایل صوتی، آقای محمدحسینی تا اطلاع ثانوی، ممنوعالتماس شده است.
برای حکومتی که مدعی است اقتدار دارد و قدرت اول منطقه است، شرمآور است که با یک جوان منتقد اینچنین رفتار میکند و به جای شنیدن صدای دادخواهی او محرومیت بیشتری بر او تحمیل میکند.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او شرح داد که در این سالهای زندان، پدرش به او کمک مالی میکرد، در آخرین بازداشتش در سال گذشته، پدر شاهد اعمال خشونت ماموران بود و تاب نیاورد و در مدت کمی پس از آن درگذشت.
حالا بازجوها مانع میشوند که کارهای انحصار وراثت انجام شود و از این طریق میخواهند این زندانی مقاوم را بشکنند.
امروز خبردار شدیم که در پی انتشار این فایل صوتی، آقای محمدحسینی تا اطلاع ثانوی، ممنوعالتماس شده است.
برای حکومتی که مدعی است اقتدار دارد و قدرت اول منطقه است، شرمآور است که با یک جوان منتقد اینچنین رفتار میکند و به جای شنیدن صدای دادخواهی او محرومیت بیشتری بر او تحمیل میکند.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تهدید زندانیان به انتقال تنبیهی به سلول انفرادی
در روزهای گذشته زندانیان با اطلاعرسانی درباره وضعیت زندان قزلحصار دست به افشاگری درباره جیرهبندی و سانسور و فشار بر خانوادههای زندانیان زده بودند. پس از این افشاگریها بود که مسئولان زندان از جمله معاون زندان، قبادی، زندانیان را تهدید کرد.
بر اساس اطلاعات رسیده از منابع موثق قطع مکرر تماس زندانیان تهدید به انتقال به سلول انفرادی و فشار روانی بر خانواده زندانیان همچنان ادامه دارد.
در روزهای گذشته انتشار یک فایل صوتی از رضا محمدحسینی، خبرساز شده بود. این زندانی سیاسی از فشارهایی که حکومت از طریق در تنگنای مالی قراردادن او و خانوادهاش اعمال میکند پرده برداشت.
جمهوری اسلامی همواره ادعای اقتدار داشته و خود را قدرت اول منطقه میداند اما همانطور که میبینیم نقطهای را تاب نمیآورد صدای افشاکننده یک زندانی را تاب نمیآورد و یک جوان منتقد را به دلیل دادخواهی و اعتراض اینگونه تحت آزار قرار میدهد.
صدای ایران باشیم
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
#زندان #زندانی #نه_به_شكنجه
@Tavaana_TavaanaTech
در روزهای گذشته زندانیان با اطلاعرسانی درباره وضعیت زندان قزلحصار دست به افشاگری درباره جیرهبندی و سانسور و فشار بر خانوادههای زندانیان زده بودند. پس از این افشاگریها بود که مسئولان زندان از جمله معاون زندان، قبادی، زندانیان را تهدید کرد.
بر اساس اطلاعات رسیده از منابع موثق قطع مکرر تماس زندانیان تهدید به انتقال به سلول انفرادی و فشار روانی بر خانواده زندانیان همچنان ادامه دارد.
در روزهای گذشته انتشار یک فایل صوتی از رضا محمدحسینی، خبرساز شده بود. این زندانی سیاسی از فشارهایی که حکومت از طریق در تنگنای مالی قراردادن او و خانوادهاش اعمال میکند پرده برداشت.
جمهوری اسلامی همواره ادعای اقتدار داشته و خود را قدرت اول منطقه میداند اما همانطور که میبینیم نقطهای را تاب نمیآورد صدای افشاکننده یک زندانی را تاب نمیآورد و یک جوان منتقد را به دلیل دادخواهی و اعتراض اینگونه تحت آزار قرار میدهد.
صدای ایران باشیم
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
#زندان #زندانی #نه_به_شكنجه
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی و زرتشت احمدیراغب به سلول انفرادی منتقل شدند
طبق گزارش دریافتی؛ در پی انتشار گزارشی از وضعیت شنود و قطع پیدرپی تماس تلفنی زندانیان سیاسی و نیز جیره بندی آب در زندان قزلحصار، روز گذشته رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی تهدید به انتقال به سلول انفرادی شد. مسئولان زندان بهویژه از اینکه او نام آنها را افشا کرده، خشمگین بودند رضا محمدحسینی اعلام کرد که به انفرادی نخواهد رفت و سایر زندانیان هم از او حمایت کردند.
امروز با هجوم نیروهای گارد به بند زندانیان سیاسی، رضا محمدحسینی به زور و با خشونت به سلول انفرادی منتقل د، زرتشت احمدیراغب نیز که از آقای محمدحسینی حمایت میکرد، توسط نیروهای گارد زندان به سلول انفرادی منتقل شد.
از شرایط این دو زندانی پس از انتقال به سلول انفرادی اطلاعی در دست نیست.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #زندان_قزل_حصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی؛ در پی انتشار گزارشی از وضعیت شنود و قطع پیدرپی تماس تلفنی زندانیان سیاسی و نیز جیره بندی آب در زندان قزلحصار، روز گذشته رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی تهدید به انتقال به سلول انفرادی شد. مسئولان زندان بهویژه از اینکه او نام آنها را افشا کرده، خشمگین بودند رضا محمدحسینی اعلام کرد که به انفرادی نخواهد رفت و سایر زندانیان هم از او حمایت کردند.
امروز با هجوم نیروهای گارد به بند زندانیان سیاسی، رضا محمدحسینی به زور و با خشونت به سلول انفرادی منتقل د، زرتشت احمدیراغب نیز که از آقای محمدحسینی حمایت میکرد، توسط نیروهای گارد زندان به سلول انفرادی منتقل شد.
از شرایط این دو زندانی پس از انتقال به سلول انفرادی اطلاعی در دست نیست.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #زندان_قزل_حصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
همراهی جمعی از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار با زنان زندانی سیاسی و عقیدتی اوین در اعتراض به حکم اعدام
طبق اخبار دریافتی، در تداوم روند مخالفت با اعدامها و همراهی با اعتراضات زنان زندانی سیاسی در اوین بخشی از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام از دوشنبه هشت امردادگان تا سه شنبه با تحصن در مقابل درب ورودی بند زندانیان سیاسی در واحد۴ زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار، خواهان لغو صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام شدند.
این تحصن اعتراضی با حضور آقایان زرتشت احمدی راغب، رضاسلمانزاده، مصطفی رمضانی و رضا محمدحسینی شکل گرفت.
این زندانیان شعارهای زیر را سر دادند:
نه اعدام نه سرکوب، نه زندان راه نجات ایران
تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان
آزادی، عدالت راه رهایی ملت
حکومت اعدامی واژگون باید گردد.
آنها از این طریق همبستگی خود را با مردم بر علیه خشونت، اعدام و سرکوب ابراز کردند
پیش از ظهر امروز نیز ربیس زندان به همراه ۲ تن از مدیران داخلی، ضمن حضور در سالن زندانیان سیاسی شخصاً اقدام به کندن پلاکارد روی دیوار اتاق آقای زرتشت احمدیراغب کرده که روی آن نوشته ی لغو اعدام، رعایت حقوق بشر و دیگر مطالبات انسانی نقش بسته بود.
لازم به ذکر است که کارزار سهشنبههای اعتراضی همراه با اعتصاب غذا تا پایان قطعی صدور و اجرای احکام اعدامها با قدرت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #رضا_محمدحسینی #رضا_سلمان_زاده #مصطفی_رمضانی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق اخبار دریافتی، در تداوم روند مخالفت با اعدامها و همراهی با اعتراضات زنان زندانی سیاسی در اوین بخشی از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام از دوشنبه هشت امردادگان تا سه شنبه با تحصن در مقابل درب ورودی بند زندانیان سیاسی در واحد۴ زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار، خواهان لغو صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام شدند.
این تحصن اعتراضی با حضور آقایان زرتشت احمدی راغب، رضاسلمانزاده، مصطفی رمضانی و رضا محمدحسینی شکل گرفت.
این زندانیان شعارهای زیر را سر دادند:
نه اعدام نه سرکوب، نه زندان راه نجات ایران
تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان
آزادی، عدالت راه رهایی ملت
حکومت اعدامی واژگون باید گردد.
آنها از این طریق همبستگی خود را با مردم بر علیه خشونت، اعدام و سرکوب ابراز کردند
پیش از ظهر امروز نیز ربیس زندان به همراه ۲ تن از مدیران داخلی، ضمن حضور در سالن زندانیان سیاسی شخصاً اقدام به کندن پلاکارد روی دیوار اتاق آقای زرتشت احمدیراغب کرده که روی آن نوشته ی لغو اعدام، رعایت حقوق بشر و دیگر مطالبات انسانی نقش بسته بود.
لازم به ذکر است که کارزار سهشنبههای اعتراضی همراه با اعتصاب غذا تا پایان قطعی صدور و اجرای احکام اعدامها با قدرت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #رضا_محمدحسینی #رضا_سلمان_زاده #مصطفی_رمضانی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شش ماه است که زندانیان سیاسی و عقیدتی زندانهای مختلف ایران در اعتراض به صدور و اجرای احکام وحشیانه اعدام، در کارزاری روزهای سهشنبه هر هفته دست به اعتصاب غذا میزنند. قصد این کارزار جلب توجه افکار عمومی به موضوع اعدام در زندانهای ایران (اعم از زندانیان سیاسی و عقیدتی و جرایم عادی) و همبستگی علیه این حکم قرون وسطایی است. حمایت چهرههای معروف و تاثیرگذار میتواند قدرت این کارزار را بیشتر کند و توجه مجامع بینالمللی را جلب نماید.
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، نامهای خطاب به شاهزاده رضا پهلوی نوشته و از او خواسته تا از این کارزار حمایت کند.
متن نامه:
جناب آقای شاهزاده رضا پهلوی
با درود
بیش از ۶ ماه است که اینجانب و شمار بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف کشور و عموم زندانیان در اعتراض به نقض حقوق بنیادین فعالان سیاسی_مدنی و شهروندان معترض مخالف جمهوری اسلامی،صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام برای بسیاری از زندانیان،طی کارزاری به عنوان«سهشنبههای نه به اعدام»سهشنبههای هر هفته را دست به اعتصاب غذا زده و به طرق مختلف به این جنایت قرون وسطایی و نقض حق زندگی هممیهنانمان اعتراض میکنیم.
شایان ذکر است،مجموعه زندانیان سیاسی که در این کارزار حضور دارند،از طیفهای مختلف سیاسی از جمله شماری از زندانیان سیاسی مشروطهخواه هستند،و طی ۲۸ هفته گذشته استمرار این حرکت زندانیان سیاسی در زندان مختلف کشور از طیفهای گوناگون به این کارزار پیوسته که اوج آن را در اعلام همبستگی کلیه زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین و زندانیان بند زنان زندان لاکان رشت در هفته گذشته شاهد بودیم.
این کارزار که با هدف دفاع از«حق زندگی»هممیهنان زندانی و مقابله با مجازات غیر انسانی اعدام آغاز و تاکنون نیز تداوم یافته،از هرگونه جهت گیری سیاسی در طی این مسیر خودداری کرده است.
اما روشن است که بدون همراهی و همدلی عموم مردم و جریانات مختلف سیاسی در داخل و خارج از کشور امکان رسیدن به هدف انسانی خود را ندارند و جمهوری اسلامی به روند حرکت ماشین سرکوب و اعدام خود همچون گذشته ادامه خواهد داد.
از جنابعالی به عنوان شخصیت فراجناحی مورد اعتماد شمار وسیعی از مردم و زندانیان سیاسی،انتظار میرود و پسندیده است که به هر شیوه ای با اعلام حمایت از«کارزار سهشنبههای نه به اعدام» گام بسیار مهمی را در راستای کمک به تحقق اهداف انسانی این کارزار برداشته و ما کنشگران در بند را نیز در پیمودن این راه و تحقق اهداف ملی و انسانی آن یاری نمایید.
رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی مشروطهخواه
۱۳ امرداد ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، نامهای خطاب به شاهزاده رضا پهلوی نوشته و از او خواسته تا از این کارزار حمایت کند.
متن نامه:
جناب آقای شاهزاده رضا پهلوی
با درود
بیش از ۶ ماه است که اینجانب و شمار بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف کشور و عموم زندانیان در اعتراض به نقض حقوق بنیادین فعالان سیاسی_مدنی و شهروندان معترض مخالف جمهوری اسلامی،صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام برای بسیاری از زندانیان،طی کارزاری به عنوان«سهشنبههای نه به اعدام»سهشنبههای هر هفته را دست به اعتصاب غذا زده و به طرق مختلف به این جنایت قرون وسطایی و نقض حق زندگی هممیهنانمان اعتراض میکنیم.
شایان ذکر است،مجموعه زندانیان سیاسی که در این کارزار حضور دارند،از طیفهای مختلف سیاسی از جمله شماری از زندانیان سیاسی مشروطهخواه هستند،و طی ۲۸ هفته گذشته استمرار این حرکت زندانیان سیاسی در زندان مختلف کشور از طیفهای گوناگون به این کارزار پیوسته که اوج آن را در اعلام همبستگی کلیه زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین و زندانیان بند زنان زندان لاکان رشت در هفته گذشته شاهد بودیم.
این کارزار که با هدف دفاع از«حق زندگی»هممیهنان زندانی و مقابله با مجازات غیر انسانی اعدام آغاز و تاکنون نیز تداوم یافته،از هرگونه جهت گیری سیاسی در طی این مسیر خودداری کرده است.
اما روشن است که بدون همراهی و همدلی عموم مردم و جریانات مختلف سیاسی در داخل و خارج از کشور امکان رسیدن به هدف انسانی خود را ندارند و جمهوری اسلامی به روند حرکت ماشین سرکوب و اعدام خود همچون گذشته ادامه خواهد داد.
از جنابعالی به عنوان شخصیت فراجناحی مورد اعتماد شمار وسیعی از مردم و زندانیان سیاسی،انتظار میرود و پسندیده است که به هر شیوه ای با اعلام حمایت از«کارزار سهشنبههای نه به اعدام» گام بسیار مهمی را در راستای کمک به تحقق اهداف انسانی این کارزار برداشته و ما کنشگران در بند را نیز در پیمودن این راه و تحقق اهداف ملی و انسانی آن یاری نمایید.
رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی مشروطهخواه
۱۳ امرداد ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زرتشت احمدی راغب و رضا محمدحسینی دوتن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای شرایط حاکم در این زندان را تشریح کردند.
متن این نامه به شرح زیر است:
ما هم چنان در زندان بر پایه وظیفه انسانی تلاش میکنیم به عنوان دیدهبان، چشمهایمان به روی حقایق باز و گوشهایمان شنوای صدای ناله و فریاد زندانیان محروم که آسیبدیدگان حکومتی خیانتکار به امانت مردم هستند باشیم.
این بار میخواهیم به گونههایی دیگر از پایمالی حقوق اساسی زندانیان محروم بپردازیم که اغلب با جرایم مرتبط با مواد مخدر در حبس به سر میبرند.
دیدهبانی ما از آنجا آغاز شد که رنجهایمان را با خون دل فرو دادیم و تصمیم گرفتیم هر کجا که هستیم ظلمستیز باشیم و با روشنگری بطور شفاف افکار عمومی را در جریان بگذاریم.
گاه در حین گذر از کریدور کسانی را دیدهایم که با لباس زندان،چهرههای تکیده، چشمانی بی فروغ و جسمهای نحیف از کنار ما میگذرند، خط سیر آنان را دنبال میکنیم و میبینیم که در برابر بند معروف به در بسته واقع در واحد چهار بند۲۰سالن۲(زندان قزل حصار) توسط زندانبانان به صف میشوندحتی با نیم نگاهی میتوان دریافت که اینها را برای تنبیه با توسل به روشهای خشونتآمیز به آنجا آوردهاند که با تحقیر،هویت انسانی آنان را پایمال کرده و از میانشان بنده و مقلد و پیرو مسخ شده و بردگانی گوش به فرمان بسازد و شگفتا رفتاری که با آنان صورت میگیرد از همان آغاز ورود آشکار است که کسی این زندانیان را انسان نمیداند، هنگامی که پرسشگری میکنیم کیستاند؟ چه کردهاند؟ و در میانه پرسش ناگهان به یاد سیاهچالهای قدیم میافتیم.
زندانبان میگوید :دست روی دیوار پاها باز به صورت غیر متعارف تفتیش بدنی میکنند. دو،سه پیر مرد با پشتهای خمیده ناله میکنند و به روی زمین مینشینند حتی توان ایستادن را ندارند مشخص است که در طی سالیان زندان بر این اشخاص چه گذشته است.
اصل ماجرا از اینجا آغاز میشود زندانبانی درب آهنی را باز میکند زندانی را فقط با دو پتو کثیف به درون بند روانه میکند با نگاه کاوشگر همراه دهها سوال در ذهن.مان داخل بند را مینگریم و جز تاریکی و سیاهی چیزی دیده نمیشود، اینکه چرا آنان را به چنین مکانی به مدت یک تا سه هفته تحت فشار و شکنجه روحی و روانی و حتی در صورت اعتراض ضرب وشتم (مشاهده شده با لوله مورد خشونت یا به حلقههای تعبیه شده به دیوار واقع در واحد۳ سلول انفرادی معروف به سوییت دست بند و پا بند)می.شوند،خود پرسشیست که در ذهنمان شکل میگیرد، به جهت تخلفاتی که درون زندان یا به قول مسولان زیر پا گذاشتن مقررات بنابر تصمیم کمیته انضباطی به آنجا فرستاده شدهاند، لحظهای در مقابل این بند میایستیم هیچ امید و زیست انسانی در آن جا دیده نمیشود صداهایی از آنجا به گوش میرسد داروهایشان را میخواهند بعضیها نیاز به درمان در بهداری دارند اما کو گوش شنوا؟
زندانبان میخواهد این آسیبدیدگان را گلهوار، به درون بند براند که بتواند به پشت میزش برگردد و ما همچنان به دنبال کورسویی از روشنایی از میان این تاریکی بند هستیم که شاید پاسخ بعضی از پرسشهایمان در آن باشد.
بنابر مشاهدات خوراک مناسبی ندارند، مدت هواخوری که به آنها تعلق میگیرد هر چند روز یکبار به مدت حداکثر ۳۰ دقیقه که همین موضوع حتی بر خلاف مقررات سازمان زندانهاست.
از جمله حقوق اساسی این زندانیان قشر محروم دسترسی به تلفن،ملاقات با خانواده ،آب آشامیدنی سالم و آب گرم برای استحمام است که در شرایط موجود برایشان فراهم نیست.
پرسش این جاست بازدارندگی و اصلاح و تربیت در کجای این ماجرا قرار دارد واین آسیبدیدگان عدالت را چگونه بیابند؟
اینک گریزی هم به وضعیت خودمان میزنیم ما که پشتکارمان این است که وجدانمان بیدار باشد،استبداد،خشونت،اعدام،پرونده سازی،زندان و سرکوب را نپذیرفتیم.
در آستانهی نخستین سال تبعیدمان از زندان اوین با آن شرایط غیر انسانی که ما را با دست بند و پا بند به طور ناگهانی بدون هیچ خبر قبلی به زندان مشترک رجایی و قزلحصار آورده اند،به یاد داریم۱۲شهریور۱۴۰۲ به واحد ۳ بند سلول های انفرادی معروف به سوییت وارد شدیم که پیش از این در مورد شرایط آنجا بسیار گفتهایم، میزان فشار روحی و جسمی به روی ما لی اندازه بالا بود زندانبانان گفتند اجازه تماس با خانواده ندارید که با اعتراض جمعی به شکل اعتصاب غذا از سوی ما روبرو شدند. شوربختانه متوجه شدیم در جایی هستیم که زندان رجایی،در این محل از زندان قزلحصار استقرار یافته است، به خودمان آمدیم دیدیم در سلولهای انفرادیای قرار گرفتهایم که همان مکانی ست که زندانیان را به مسلخ اعدام میبرند و ما بار ها در دورههای پیشین زندان نیز به این شیوه غیر انسانی صدور و اجرای احکام اعدام مخالفت کرده بودیم..
ادامه نامه؛
tinyurl.com/4u5yxfhn
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
متن این نامه به شرح زیر است:
ما هم چنان در زندان بر پایه وظیفه انسانی تلاش میکنیم به عنوان دیدهبان، چشمهایمان به روی حقایق باز و گوشهایمان شنوای صدای ناله و فریاد زندانیان محروم که آسیبدیدگان حکومتی خیانتکار به امانت مردم هستند باشیم.
این بار میخواهیم به گونههایی دیگر از پایمالی حقوق اساسی زندانیان محروم بپردازیم که اغلب با جرایم مرتبط با مواد مخدر در حبس به سر میبرند.
دیدهبانی ما از آنجا آغاز شد که رنجهایمان را با خون دل فرو دادیم و تصمیم گرفتیم هر کجا که هستیم ظلمستیز باشیم و با روشنگری بطور شفاف افکار عمومی را در جریان بگذاریم.
گاه در حین گذر از کریدور کسانی را دیدهایم که با لباس زندان،چهرههای تکیده، چشمانی بی فروغ و جسمهای نحیف از کنار ما میگذرند، خط سیر آنان را دنبال میکنیم و میبینیم که در برابر بند معروف به در بسته واقع در واحد چهار بند۲۰سالن۲(زندان قزل حصار) توسط زندانبانان به صف میشوندحتی با نیم نگاهی میتوان دریافت که اینها را برای تنبیه با توسل به روشهای خشونتآمیز به آنجا آوردهاند که با تحقیر،هویت انسانی آنان را پایمال کرده و از میانشان بنده و مقلد و پیرو مسخ شده و بردگانی گوش به فرمان بسازد و شگفتا رفتاری که با آنان صورت میگیرد از همان آغاز ورود آشکار است که کسی این زندانیان را انسان نمیداند، هنگامی که پرسشگری میکنیم کیستاند؟ چه کردهاند؟ و در میانه پرسش ناگهان به یاد سیاهچالهای قدیم میافتیم.
زندانبان میگوید :دست روی دیوار پاها باز به صورت غیر متعارف تفتیش بدنی میکنند. دو،سه پیر مرد با پشتهای خمیده ناله میکنند و به روی زمین مینشینند حتی توان ایستادن را ندارند مشخص است که در طی سالیان زندان بر این اشخاص چه گذشته است.
اصل ماجرا از اینجا آغاز میشود زندانبانی درب آهنی را باز میکند زندانی را فقط با دو پتو کثیف به درون بند روانه میکند با نگاه کاوشگر همراه دهها سوال در ذهن.مان داخل بند را مینگریم و جز تاریکی و سیاهی چیزی دیده نمیشود، اینکه چرا آنان را به چنین مکانی به مدت یک تا سه هفته تحت فشار و شکنجه روحی و روانی و حتی در صورت اعتراض ضرب وشتم (مشاهده شده با لوله مورد خشونت یا به حلقههای تعبیه شده به دیوار واقع در واحد۳ سلول انفرادی معروف به سوییت دست بند و پا بند)می.شوند،خود پرسشیست که در ذهنمان شکل میگیرد، به جهت تخلفاتی که درون زندان یا به قول مسولان زیر پا گذاشتن مقررات بنابر تصمیم کمیته انضباطی به آنجا فرستاده شدهاند، لحظهای در مقابل این بند میایستیم هیچ امید و زیست انسانی در آن جا دیده نمیشود صداهایی از آنجا به گوش میرسد داروهایشان را میخواهند بعضیها نیاز به درمان در بهداری دارند اما کو گوش شنوا؟
زندانبان میخواهد این آسیبدیدگان را گلهوار، به درون بند براند که بتواند به پشت میزش برگردد و ما همچنان به دنبال کورسویی از روشنایی از میان این تاریکی بند هستیم که شاید پاسخ بعضی از پرسشهایمان در آن باشد.
بنابر مشاهدات خوراک مناسبی ندارند، مدت هواخوری که به آنها تعلق میگیرد هر چند روز یکبار به مدت حداکثر ۳۰ دقیقه که همین موضوع حتی بر خلاف مقررات سازمان زندانهاست.
از جمله حقوق اساسی این زندانیان قشر محروم دسترسی به تلفن،ملاقات با خانواده ،آب آشامیدنی سالم و آب گرم برای استحمام است که در شرایط موجود برایشان فراهم نیست.
پرسش این جاست بازدارندگی و اصلاح و تربیت در کجای این ماجرا قرار دارد واین آسیبدیدگان عدالت را چگونه بیابند؟
اینک گریزی هم به وضعیت خودمان میزنیم ما که پشتکارمان این است که وجدانمان بیدار باشد،استبداد،خشونت،اعدام،پرونده سازی،زندان و سرکوب را نپذیرفتیم.
در آستانهی نخستین سال تبعیدمان از زندان اوین با آن شرایط غیر انسانی که ما را با دست بند و پا بند به طور ناگهانی بدون هیچ خبر قبلی به زندان مشترک رجایی و قزلحصار آورده اند،به یاد داریم۱۲شهریور۱۴۰۲ به واحد ۳ بند سلول های انفرادی معروف به سوییت وارد شدیم که پیش از این در مورد شرایط آنجا بسیار گفتهایم، میزان فشار روحی و جسمی به روی ما لی اندازه بالا بود زندانبانان گفتند اجازه تماس با خانواده ندارید که با اعتراض جمعی به شکل اعتصاب غذا از سوی ما روبرو شدند. شوربختانه متوجه شدیم در جایی هستیم که زندان رجایی،در این محل از زندان قزلحصار استقرار یافته است، به خودمان آمدیم دیدیم در سلولهای انفرادیای قرار گرفتهایم که همان مکانی ست که زندانیان را به مسلخ اعدام میبرند و ما بار ها در دورههای پیشین زندان نیز به این شیوه غیر انسانی صدور و اجرای احکام اعدام مخالفت کرده بودیم..
ادامه نامه؛
tinyurl.com/4u5yxfhn
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهار نفر از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار، در این پیام صوتی، خواستار همراهی با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» شدند و تاکید کردند که این کارزار مربوط به هیچ گرایش سیاسی خاصی نیست و همه زندانیان با عقاید مختلف در برابر حکم ظالمانه اعدام متحد شدهاند.
۱۲ شهریور سال ۱۴۰۲ بود که رسانهها از تبعید تعدادی از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار خبر دادند. زندانی که تا پیش از آن به عنوان بزرگترین زندان مواد مخدر در ایران و بلکه در کل منطقه غرب آسیا از آن یاد میشد. اما مدت زیادی طول نکشید که قزلحصار نه به عنوان زندان مواد مخدر بلکه به عنوان کانون اصلی ایستادگی در برابر «اعدام» به عنوان مجازاتی غیرانسانی، در رسانهها و افکار عمومی شناخته شد.
کمتر از شش ماه پس از تبعید زندانیان سیاسی به نامهای جعفر ابراهیمی، احمدرضا حائری، زرتشت احمدی راغب، رضا سلمانزاده، سعید ماسوری، حمزه سواری، سپهر امام جمعه، میثم دهبانزاده، لقمان امینپور و رضا محمدحسینی از زندان اوین به زندان قزلحصار، با وجود فشار و سرکوب پس از تبعید، کارزاری را با عنوان «سهشنبههای #نه_به_اعدام» شکل دادند. کارزاری که اکنون به بیش از ۲۳ زندان ایران گسترش یافته و در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۲ نیز ۶۸ تشکل و سازمان حقوق بشری ایرانی و بینالمللی در حمایت از آن بیانیه مهمی را صادر کردند.
زندانیان تلاش میکنند تا از طریق این کمپین توجه جامعه، فعالان حقوق بشر و رسانهها را به منظور محو مجازات اعدام جلب کنند. آنها امیدوارند که در سطح داخلی و بینالمللی این پیام رسانده شود که اعدام به عنوان ابزار سرکوب علیه جامعه استفاده میشود. همچنین به این دلیل روز سهشنبه برای کارزار انتخاب شد که نماد آخرین روز زندگی زندانیانی است که در شرف اعدام هستند و نشانه مقاومت در برابر این مجازات غیرانسانی است.
براساس بررسی و تحلیل متن بیانیهها و نامههای منتشر شده از زندانیان سیاسی قزلحصار در رابطه با کمپین «سه شنبههای نه به اعدام» خواسته اصلی آنان و تفاوتش با برخی کنشهای قبلی، در ۴ مورد است:
۱. توجه بیشتر نسبت به اعدام زندانیان با جرائم غیرسیاسی
۲. تأکید بر عمل جمعی به منظور موفقیت
۳. لزوم استمرار و تداوم عمل جمعی
۴. توجه بیشتر به زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام زیر حکم اعدام
متن کامل گزارش خانم شیرین عبادی را درباره این کارزار:
tinyurl.com/ShiEdm
#رضا_سلمان_زاده #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #مصطفی_رمضانی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۲ شهریور سال ۱۴۰۲ بود که رسانهها از تبعید تعدادی از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار خبر دادند. زندانی که تا پیش از آن به عنوان بزرگترین زندان مواد مخدر در ایران و بلکه در کل منطقه غرب آسیا از آن یاد میشد. اما مدت زیادی طول نکشید که قزلحصار نه به عنوان زندان مواد مخدر بلکه به عنوان کانون اصلی ایستادگی در برابر «اعدام» به عنوان مجازاتی غیرانسانی، در رسانهها و افکار عمومی شناخته شد.
کمتر از شش ماه پس از تبعید زندانیان سیاسی به نامهای جعفر ابراهیمی، احمدرضا حائری، زرتشت احمدی راغب، رضا سلمانزاده، سعید ماسوری، حمزه سواری، سپهر امام جمعه، میثم دهبانزاده، لقمان امینپور و رضا محمدحسینی از زندان اوین به زندان قزلحصار، با وجود فشار و سرکوب پس از تبعید، کارزاری را با عنوان «سهشنبههای #نه_به_اعدام» شکل دادند. کارزاری که اکنون به بیش از ۲۳ زندان ایران گسترش یافته و در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۲ نیز ۶۸ تشکل و سازمان حقوق بشری ایرانی و بینالمللی در حمایت از آن بیانیه مهمی را صادر کردند.
زندانیان تلاش میکنند تا از طریق این کمپین توجه جامعه، فعالان حقوق بشر و رسانهها را به منظور محو مجازات اعدام جلب کنند. آنها امیدوارند که در سطح داخلی و بینالمللی این پیام رسانده شود که اعدام به عنوان ابزار سرکوب علیه جامعه استفاده میشود. همچنین به این دلیل روز سهشنبه برای کارزار انتخاب شد که نماد آخرین روز زندگی زندانیانی است که در شرف اعدام هستند و نشانه مقاومت در برابر این مجازات غیرانسانی است.
براساس بررسی و تحلیل متن بیانیهها و نامههای منتشر شده از زندانیان سیاسی قزلحصار در رابطه با کمپین «سه شنبههای نه به اعدام» خواسته اصلی آنان و تفاوتش با برخی کنشهای قبلی، در ۴ مورد است:
۱. توجه بیشتر نسبت به اعدام زندانیان با جرائم غیرسیاسی
۲. تأکید بر عمل جمعی به منظور موفقیت
۳. لزوم استمرار و تداوم عمل جمعی
۴. توجه بیشتر به زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام زیر حکم اعدام
متن کامل گزارش خانم شیرین عبادی را درباره این کارزار:
tinyurl.com/ShiEdm
#رضا_سلمان_زاده #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #مصطفی_رمضانی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، با نزدیک شدن به سالگرد درگذشت پدرش، در متنی ضمن اشاره به رنجی که بر او و پدرش در لحظه بازداشت و پس از آن تحمیل شد، نوشت:
«برای «اینها» این که یک شهروند ایرانی جرات کند که بگوید:«ما شما را نمیخواهیم» ازصدها عملیات تروریستی برایشان وحشتناک تر است چون میدانند در نهایت شجاعت«نه گفتن»به استبداد تکثیر شده و روزی فروپاشی استبداد دینی حاکم بر این کشور را قطعی میسازد.»
متن کامل نوشته آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«گوشه گوشه خانه پدر مامور اطلاعات سپاه بود که در حال به هم ریختن وسایل خانه بودند، پدر را روی مبل نشانده بودند؛ چند مامور بالای سر من چنان ضربات محکمی به سر و پهلویم زدند که ناخواسته به زانو به زمین افتادم، یکی از ماموران سپاه اسلحه کلت کمری را روی شقیقه خونینم گذاشت در آنی با پدر چشم در چشم شدم، آن لحظه نمیدانستم این آخرین دیدارمان است؛ لخته خون روی پرده چشمهایم را گرفته بود و نتوانستم درست او را ببینم،فقط شنیدم که با لحنی از سر استیصال به ماموران گفت: «نزنید پسرم رامگر تروریست دستگیر کردهاید؟!» چند ماه بعد(آبان۱۴۰۲)در انفرادیهای موسوم به سوییت زندان قزلحصار و در روزهایی که اعدام زندانیان دوباره اوج گرفته بود و وضع روحی من از شنیدن تراژدی شب های سه شنبه آخر زندگی زندانی های اعدامی از نزدیک، به کلی به هم ریخته بود؛مصادف شده بود با چهلمین روز جان باختن پدر که البته از «اینها» انتظار نداشته مرا تحت الحفظ از سلول انفرادی به مراسم چهلم ببرند.
این روزها یک سال از جان باختن و به تعبیر دقیق تر دق مرگ شدن پدر در(۱۴ مهر۱۴۰۲)با دیدن رفتارهای قرون وسطایی میگذرد، پدر نمیدانست «اینها»کینه شان از من و امثال من بسیار بیشتر از کسی است که اسلحه به دست بگیرد؛ چون چنانکه قاضی جنایتکار شعبه۲۸ بی دادگاه انقلاب محمد رضا عموزاد در حکم صادر شده(صفحه۱حکم بدوی)نوشته: متهم اقدام به حضور بر مزار کشته شدگان اغتشاشات اخیر و دیدار با خانواده معدوم محسن شکاری نموده.... و در فردای آزادی خود از زندان اقدام به تهیه و انتشار کلیپی از خود با مضمون نه به جمهوری اسلامی نموده و در آن بیان داشته که «به چه زبانی بگوییم که جمهوری اسلامی را نمیخواهیم!»
آن زندهیاد تصور نمیکرد برای «اینها»این که یک شهروند ایرانی جرات کند که بگوید: «ما شما را نمیخواهیم» ازصدها عملیات تروریستی برایشان وحشتناک تر است چون میدانند در نهایت شجاعت «نه گفتن» به استبداد تکثیر شده و روزی فروپاشی استبداد دینی حاکم بر این کشور را قطعی میسازد.
ادامه در کامنت
.
گمان نمیکنم «اینها»که پدری را چنان دق مرگ کردند آن اندازه شرافت و انسانیت داشته باشند که بگذارند در نخستین سالگرد جان باختنش با حضور مامورانشان بر سر مزارش لحظاتی آرام بگیرم؛
اما در هر حال این هفته را به یاد پدرم و تمام پدران و مادرانی که فرزندانشان را به ستم به دار آویختند با تنها به جرم اعتراض و آزایخواهی جان شیرین فرزندانشان را گرفتند، روز سه شنبه مورخ ۱۰مهر۱۴۰۳ را در اعتصاب غذا خواهم بود و به یاد همه ی پدران و مادرانی که تا به امروز دادخواه خون به ناحق ریخته شدهی فرزندانشان هستند در «سی و ششمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام» همگام و همراه با دیگر هم بندی ها دست به اعتصاب غذا خواهم زد.
رضا محمدحسینی
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳
زندان قزلحصار»
#رضا_محمدحسینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برای «اینها» این که یک شهروند ایرانی جرات کند که بگوید:«ما شما را نمیخواهیم» ازصدها عملیات تروریستی برایشان وحشتناک تر است چون میدانند در نهایت شجاعت«نه گفتن»به استبداد تکثیر شده و روزی فروپاشی استبداد دینی حاکم بر این کشور را قطعی میسازد.»
متن کامل نوشته آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«گوشه گوشه خانه پدر مامور اطلاعات سپاه بود که در حال به هم ریختن وسایل خانه بودند، پدر را روی مبل نشانده بودند؛ چند مامور بالای سر من چنان ضربات محکمی به سر و پهلویم زدند که ناخواسته به زانو به زمین افتادم، یکی از ماموران سپاه اسلحه کلت کمری را روی شقیقه خونینم گذاشت در آنی با پدر چشم در چشم شدم، آن لحظه نمیدانستم این آخرین دیدارمان است؛ لخته خون روی پرده چشمهایم را گرفته بود و نتوانستم درست او را ببینم،فقط شنیدم که با لحنی از سر استیصال به ماموران گفت: «نزنید پسرم رامگر تروریست دستگیر کردهاید؟!» چند ماه بعد(آبان۱۴۰۲)در انفرادیهای موسوم به سوییت زندان قزلحصار و در روزهایی که اعدام زندانیان دوباره اوج گرفته بود و وضع روحی من از شنیدن تراژدی شب های سه شنبه آخر زندگی زندانی های اعدامی از نزدیک، به کلی به هم ریخته بود؛مصادف شده بود با چهلمین روز جان باختن پدر که البته از «اینها» انتظار نداشته مرا تحت الحفظ از سلول انفرادی به مراسم چهلم ببرند.
این روزها یک سال از جان باختن و به تعبیر دقیق تر دق مرگ شدن پدر در(۱۴ مهر۱۴۰۲)با دیدن رفتارهای قرون وسطایی میگذرد، پدر نمیدانست «اینها»کینه شان از من و امثال من بسیار بیشتر از کسی است که اسلحه به دست بگیرد؛ چون چنانکه قاضی جنایتکار شعبه۲۸ بی دادگاه انقلاب محمد رضا عموزاد در حکم صادر شده(صفحه۱حکم بدوی)نوشته: متهم اقدام به حضور بر مزار کشته شدگان اغتشاشات اخیر و دیدار با خانواده معدوم محسن شکاری نموده.... و در فردای آزادی خود از زندان اقدام به تهیه و انتشار کلیپی از خود با مضمون نه به جمهوری اسلامی نموده و در آن بیان داشته که «به چه زبانی بگوییم که جمهوری اسلامی را نمیخواهیم!»
آن زندهیاد تصور نمیکرد برای «اینها»این که یک شهروند ایرانی جرات کند که بگوید: «ما شما را نمیخواهیم» ازصدها عملیات تروریستی برایشان وحشتناک تر است چون میدانند در نهایت شجاعت «نه گفتن» به استبداد تکثیر شده و روزی فروپاشی استبداد دینی حاکم بر این کشور را قطعی میسازد.
ادامه در کامنت
.
گمان نمیکنم «اینها»که پدری را چنان دق مرگ کردند آن اندازه شرافت و انسانیت داشته باشند که بگذارند در نخستین سالگرد جان باختنش با حضور مامورانشان بر سر مزارش لحظاتی آرام بگیرم؛
اما در هر حال این هفته را به یاد پدرم و تمام پدران و مادرانی که فرزندانشان را به ستم به دار آویختند با تنها به جرم اعتراض و آزایخواهی جان شیرین فرزندانشان را گرفتند، روز سه شنبه مورخ ۱۰مهر۱۴۰۳ را در اعتصاب غذا خواهم بود و به یاد همه ی پدران و مادرانی که تا به امروز دادخواه خون به ناحق ریخته شدهی فرزندانشان هستند در «سی و ششمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام» همگام و همراه با دیگر هم بندی ها دست به اعتصاب غذا خواهم زد.
رضا محمدحسینی
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳
زندان قزلحصار»
#رضا_محمدحسینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی؛ همراه باشرافت مردم رنجکشیده ایران
این زندانی سیاسی از اعضای کارزار «نه به اعدام» زندانیان سیاسی است.
رضا محمدحسینی طامه، متولد ۱۳۷۲ در تهران، یکی از فعالان سیاسی ایرانی است که طی سالهای اخیر به دلیل مبارزاتش علیه حکومت جمهوری اسلامی و مواضع انتقادیاش، بارها دستگیر و زندانی شده است. او به دلیل فعالیتهای سیاسی و اعتراضاتش علیه سیاستهای رژیم، از جمله در مورد سپاه پاسداران و سرکوب معترضان، به زندانهای مختلفی منتقل شده و تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته است. ماجرای بازداشت و حبس او یکی از نمونههای برجسته نقض حقوق بشر در ایران به شمار میآید.
اسلایدها را ورق بزنید.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/reza-mohammadhoseini/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رضا_محمدحسینی
#زندان
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی سیاسی از اعضای کارزار «نه به اعدام» زندانیان سیاسی است.
رضا محمدحسینی طامه، متولد ۱۳۷۲ در تهران، یکی از فعالان سیاسی ایرانی است که طی سالهای اخیر به دلیل مبارزاتش علیه حکومت جمهوری اسلامی و مواضع انتقادیاش، بارها دستگیر و زندانی شده است. او به دلیل فعالیتهای سیاسی و اعتراضاتش علیه سیاستهای رژیم، از جمله در مورد سپاه پاسداران و سرکوب معترضان، به زندانهای مختلفی منتقل شده و تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته است. ماجرای بازداشت و حبس او یکی از نمونههای برجسته نقض حقوق بشر در ایران به شمار میآید.
اسلایدها را ورق بزنید.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/reza-mohammadhoseini/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رضا_محمدحسینی
#زندان
@Tavaana_TavaanaTech
زرتشت احمدیراغب و رضا محمدحسینی، زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، به مناسبت هفتم آبان «روز کوروش»، بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
امروز دوشنبه ۷ آبان ماه ۱۴۰۳ در آستانه «چهلمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام» هستیم که همراه با اعتصاب غذا خواهد بود، اما این کنش در حمایت از جان انسانها ما را به یاد انسانی بزرگ در تاریخ ایران و جهان میاندازد که نامش از دیر باز تاکنون با حقوق بشر گره خورده است و این نام همچنان لرزه بر اندام خودکامگان میاندازد.
هفتم آبان روز گرامیداشت کوروش بزرگ است، انسانی که درباره او بسیار گفتهاند و نوشتهاند. از حکمت و عدالتخواهیاش، از احترامی که به عقاید، آیین و مذاهب مردم خود و دیگر ملل جهان میگذاشت، او با وجود قدرت فراوانی که داشت هیچگاه دست به ستم نزد و از جمله پادشاهان بیهمتایی بود که بردگان را رهایی بخشید و در دوران کهن تاریخ، بزرگترین امپراطوری جهان را بر پایه عدل و داد بنیان نهاد، که اساس آن حکومت مطلقه نبود چرا که به دادگری و مشورت و استفاده از دیدگاه نیک و انسانی خردمندان و شایستگان باور داشت، ماندگاری نامش به جهت تسخیر قلبهای انسانها بود و فرهنگ ایران با یاد او میدرخشد.
اما اکنون که درگیر حکومتی استبدادی هستیم که از جنگ و تروریست و انسانکشی حمایت میکند و این سیستم تبهکار حتی از رفتن مردم به پاسارگاد برای بزرگداشت یاد کوروش ،سخت در وحشت و هراس است، میخواهیم روش و منش نیک آن بزرگمرد تاریخ انسانیت را پاس بداریم تا با همدلی و همبستگی ایران را نجات بدهیم.
ما ضمن گرامیداشت هفتم آبان خواهان رعایت حقوق بشر، صلح و دادگری در ایران و جهان هستیم.
زرتشت احمدی راغب
رضا محمد حسینی
زندان قزلحصار
۷ ابان ۱۴۰۳
#روز_کوروش #کوروش_بزرگ #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز دوشنبه ۷ آبان ماه ۱۴۰۳ در آستانه «چهلمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام» هستیم که همراه با اعتصاب غذا خواهد بود، اما این کنش در حمایت از جان انسانها ما را به یاد انسانی بزرگ در تاریخ ایران و جهان میاندازد که نامش از دیر باز تاکنون با حقوق بشر گره خورده است و این نام همچنان لرزه بر اندام خودکامگان میاندازد.
هفتم آبان روز گرامیداشت کوروش بزرگ است، انسانی که درباره او بسیار گفتهاند و نوشتهاند. از حکمت و عدالتخواهیاش، از احترامی که به عقاید، آیین و مذاهب مردم خود و دیگر ملل جهان میگذاشت، او با وجود قدرت فراوانی که داشت هیچگاه دست به ستم نزد و از جمله پادشاهان بیهمتایی بود که بردگان را رهایی بخشید و در دوران کهن تاریخ، بزرگترین امپراطوری جهان را بر پایه عدل و داد بنیان نهاد، که اساس آن حکومت مطلقه نبود چرا که به دادگری و مشورت و استفاده از دیدگاه نیک و انسانی خردمندان و شایستگان باور داشت، ماندگاری نامش به جهت تسخیر قلبهای انسانها بود و فرهنگ ایران با یاد او میدرخشد.
اما اکنون که درگیر حکومتی استبدادی هستیم که از جنگ و تروریست و انسانکشی حمایت میکند و این سیستم تبهکار حتی از رفتن مردم به پاسارگاد برای بزرگداشت یاد کوروش ،سخت در وحشت و هراس است، میخواهیم روش و منش نیک آن بزرگمرد تاریخ انسانیت را پاس بداریم تا با همدلی و همبستگی ایران را نجات بدهیم.
ما ضمن گرامیداشت هفتم آبان خواهان رعایت حقوق بشر، صلح و دادگری در ایران و جهان هستیم.
زرتشت احمدی راغب
رضا محمد حسینی
زندان قزلحصار
۷ ابان ۱۴۰۳
#روز_کوروش #کوروش_بزرگ #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech