🟣 دلنوشتهی شریفه محمدی از پشت دیوارهای زندان
از متن:
«با عشق به زندگی و نام و یاد همه آنان که ارزشهای انسانی و زندگی را پاس داشتند و پاس میدارند.
لشکر سبز بهار، زیبا و باوقار سرمیرسد و تو در اوج شکوفایی، طراوت و سرزندگی به استقبالش میروی و رقصان و پایکوبان با او همآوا میشوی و دست رد بر سینه هر آنچه تیرگی، زشتی و ناپاکیست میزنی و این، همان معنای زندگی است.
نازنینانم:
از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ که در یک روز عادی پاییزی، مثل همه روزهای دیگر، در حین بازگشت به منزل، در خیابان و در داخل یک ماشین دستگیر شدم!! تا به امروز که روزهای آغازین سال نو ( سال ۱۴۰۴ ) را سپری میکنیم، بیش از ۱۵ ماه گذشته است. همیشه تصور میکردم که تحمل دوری از آیدین عزیزم را ندارم. اما الان میبینم که مثل خیلی از مادرها، نهتنها طاقت دوری فرزندم را پیدا کردهام، بلکه فراتر از آن، حتی تحمل رنجها و سختیهایی را نیز که علاوه بر دوری او بر من تحمیل میشود دارم. رنجها و سختیهایی که عدهای با گزارش غیرواقعی، به ناحق بر من تحمیل کردهاند و در صددند تا با همین گزارشها و ادعاهای نادرست و غیرواقعی زندگی را نیز از من بگیرند ...
گاه، وقتی به عقب برمیگردم و وقایعی را که بعد از ساعتها و روزهای طولانی بازجویی بر من گذشت مرور میکنم، در بهت و حیرت فرو میروم که چرا و به چه علت باید عدهای که خود را کارشناس وزارتخانهای عریض و طویل میدانند تا این حد سطحی و ناباورانه چنین روزگاری را بر من تحمیل کنند و با وجود ادلهای قوی و قابل تامل در راستای مخالفت با آن، همچنان ناعادلانه بر روی آن پافشاری نمایند…»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/2v3d8c94
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از متن:
«با عشق به زندگی و نام و یاد همه آنان که ارزشهای انسانی و زندگی را پاس داشتند و پاس میدارند.
لشکر سبز بهار، زیبا و باوقار سرمیرسد و تو در اوج شکوفایی، طراوت و سرزندگی به استقبالش میروی و رقصان و پایکوبان با او همآوا میشوی و دست رد بر سینه هر آنچه تیرگی، زشتی و ناپاکیست میزنی و این، همان معنای زندگی است.
نازنینانم:
از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ که در یک روز عادی پاییزی، مثل همه روزهای دیگر، در حین بازگشت به منزل، در خیابان و در داخل یک ماشین دستگیر شدم!! تا به امروز که روزهای آغازین سال نو ( سال ۱۴۰۴ ) را سپری میکنیم، بیش از ۱۵ ماه گذشته است. همیشه تصور میکردم که تحمل دوری از آیدین عزیزم را ندارم. اما الان میبینم که مثل خیلی از مادرها، نهتنها طاقت دوری فرزندم را پیدا کردهام، بلکه فراتر از آن، حتی تحمل رنجها و سختیهایی را نیز که علاوه بر دوری او بر من تحمیل میشود دارم. رنجها و سختیهایی که عدهای با گزارش غیرواقعی، به ناحق بر من تحمیل کردهاند و در صددند تا با همین گزارشها و ادعاهای نادرست و غیرواقعی زندگی را نیز از من بگیرند ...
گاه، وقتی به عقب برمیگردم و وقایعی را که بعد از ساعتها و روزهای طولانی بازجویی بر من گذشت مرور میکنم، در بهت و حیرت فرو میروم که چرا و به چه علت باید عدهای که خود را کارشناس وزارتخانهای عریض و طویل میدانند تا این حد سطحی و ناباورانه چنین روزگاری را بر من تحمیل کنند و با وجود ادلهای قوی و قابل تامل در راستای مخالفت با آن، همچنان ناعادلانه بر روی آن پافشاری نمایند…»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/2v3d8c94
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام صالح میرهاشمی، دسته گلی را نثار مزار فرزند دلیرش میکند و بر آن بوسه میزند.
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«نامت تا ابد جاودان صالح مادر
جان و جهانم»
ـ صالح میرهاشمی، ورزشکار و جوان بامرام اصفهانی، در جریان اعتراضات محله خانه اصفهان در آبان ۱۴۰۱ بازداشت و در پروندهای پر از ابهام به اعدام محکوم شد. او در ۲۶ آبان، در مسیر رفتن به شمال ایران دستگیر شد و در همان ابتدا، بدون بازجویی، از تلویزیون بهعنوان «تروریست خانه اصفهان» معرفی شد. خانواده او ۴۷ روز بیخبر ماندند و هیچگونه دسترسی به وکیل یا اطلاعات پرونده نداشتند.
در دوران بازجویی، صالح تحت فشارهای شدید جسمی و روانی، از جمله اعدام مصنوعی، ضربوشتم با شوکر، و تهدید به آسیب به خانوادهاش، مجبور به اعترافات اجباری شد. با این حال، او علیه کسی شهادت نداد و سناریوی بازجویان را نپذیرفت. حکم اعدام او بدون مدارک معتبر، تنها بر اساس اعترافات اجباری و تحت فشار برخی بازداشتشدگان دیگر صادر شد.
دادگاه صالح در شرایطی برگزار شد که او گیج و خسته از فشارها قادر به دفاع از خود نبود. خانواده او نیز تحت تهدید و فشارهای مداوم نیروهای امنیتی قرار گرفتند و اجازه هیچگونه اطلاعرسانی یا اقدام قانونی موثر را نداشتند. پس از تأیید حکم توسط دیوان عالی، اعدام صالح در شبی تعطیل و با عجله انجام شد، بدون اینکه اجازه ثبت اعاده دادرسی داده شود.
صالح میرهاشمی، که به دلیل روحیه پهلوانی و محبوبیتش هدف قرار گرفت، امروز به نمادی از قربانیان بیعدالتی در ایران تبدیل شده است. خانوادهاش، بهویژه مادر و همسرش، غمگین و ویران از فقدان او، یادش را گرامی میدارند.
#نه_به_اعدام #صالح_میرهاشمی #دادخواهی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«نامت تا ابد جاودان صالح مادر
جان و جهانم»
ـ صالح میرهاشمی، ورزشکار و جوان بامرام اصفهانی، در جریان اعتراضات محله خانه اصفهان در آبان ۱۴۰۱ بازداشت و در پروندهای پر از ابهام به اعدام محکوم شد. او در ۲۶ آبان، در مسیر رفتن به شمال ایران دستگیر شد و در همان ابتدا، بدون بازجویی، از تلویزیون بهعنوان «تروریست خانه اصفهان» معرفی شد. خانواده او ۴۷ روز بیخبر ماندند و هیچگونه دسترسی به وکیل یا اطلاعات پرونده نداشتند.
در دوران بازجویی، صالح تحت فشارهای شدید جسمی و روانی، از جمله اعدام مصنوعی، ضربوشتم با شوکر، و تهدید به آسیب به خانوادهاش، مجبور به اعترافات اجباری شد. با این حال، او علیه کسی شهادت نداد و سناریوی بازجویان را نپذیرفت. حکم اعدام او بدون مدارک معتبر، تنها بر اساس اعترافات اجباری و تحت فشار برخی بازداشتشدگان دیگر صادر شد.
دادگاه صالح در شرایطی برگزار شد که او گیج و خسته از فشارها قادر به دفاع از خود نبود. خانواده او نیز تحت تهدید و فشارهای مداوم نیروهای امنیتی قرار گرفتند و اجازه هیچگونه اطلاعرسانی یا اقدام قانونی موثر را نداشتند. پس از تأیید حکم توسط دیوان عالی، اعدام صالح در شبی تعطیل و با عجله انجام شد، بدون اینکه اجازه ثبت اعاده دادرسی داده شود.
صالح میرهاشمی، که به دلیل روحیه پهلوانی و محبوبیتش هدف قرار گرفت، امروز به نمادی از قربانیان بیعدالتی در ایران تبدیل شده است. خانوادهاش، بهویژه مادر و همسرش، غمگین و ویران از فقدان او، یادش را گرامی میدارند.
#نه_به_اعدام #صالح_میرهاشمی #دادخواهی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز نامهای از شریفه محمدی، فعال کارگری محکوم به اعدام، منتشر شد. او در یادداشتی از زندان لاکان رشت خطاب به پسر و همسرش، با اشاره به تلاش بازجویان برای گرفتن اعترافات دروغین از او، نوشت: «با آنکه مسئولان زندان دو ماه برای ابلاغ "حکم جدید" اعدام فرصت داشتهاند، اما حکم را "درست در ساعتی قبل از ملاقات با همسر و فرزند" او، آنهم در روز تولد پسرش، ابلاغ کردهاند.»
پس از انتشار این نامه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان زندانی سابق، در پستی در اینستاگرام به شرح وضعیت ناگوار شریفه محمدی در زندان اشاره کرد و خطاب به شریفه محمدی نوشت:
«من تو را با همان تصویر به خاطر سپردهام؛ شریفه محمدی آزاد و رها.»
ورق بزنید و متن نامه را بخوانید.
صدای زندانیان باشیم
#شریفه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
پس از انتشار این نامه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان زندانی سابق، در پستی در اینستاگرام به شرح وضعیت ناگوار شریفه محمدی در زندان اشاره کرد و خطاب به شریفه محمدی نوشت:
«من تو را با همان تصویر به خاطر سپردهام؛ شریفه محمدی آزاد و رها.»
ورق بزنید و متن نامه را بخوانید.
صدای زندانیان باشیم
#شریفه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«حکم شریفه محمدی، حکم اعدامِ فعالیت مدنی در ایران است»
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پسرم بیگناهه، پاسپورتش مهر خروج داره؛ چرا حکم اعدام؟»
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار اعلام کرد که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«بیانیه آغاز اعتصاب غذای نامحدود
رضا محمدحسینی | زندان قزلحصار
من، رضا محمدحسینی، اعلام میکنم که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم. این تصمیم را نه از روی ضعف، بلکه از سر ایمان و مسئولیت در برابر جانهایی که بیصدا سرکوب میشوند، گرفتهام.
در اعتراض به اعدامهای پیدرپی، به زندانیبودن زنان و مردانی که تنها گناهشان ایستادن در برابر ظلم است، به نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندانها، به شکنجه، به فشارهای امنیتی و به سکوت مرگباری که تحمیل میشود، با جانم فریاد میزنم: بس است!
ما زندانی نیستیم؛ ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم. آیا جای یک انسان تنها به خاطر اعتراض یا حرفزدن، باید سلول انفرادی و شکنجهگاه باشد؟ چرا باید در حالی که هیچ جرمی مرتکب نشدهایم، ماهها و سالها در حبس بمانیم؟
امروز که خیلی از حرفهایی که ما زدیم و بابتش زندانی شدیم را همه میزنند، قرار بود ما زندانی شویم تا عبرتی باشیم برای بقیه، تا بترسند و سکوت کنند، ولی این حربه حکومت بیفایده بود. صدای اعتراض امروز از هر گوشه و کنار مملکت برخاسته است. پس چرا هنوز ما را در حبس نگه داشتهاید؟ چرا باید جوانیمان در زندان بگذرد؟
در دل این چهاردیواری، چه ابزاری برایمان مانده جز آنکه بدنمان را، جانمان را به سلاحی علیه دیکتاتوری بدل کنیم؟ وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد؛ فریادی علیه ظلم.
اعتصاب غذای نامحدودم را با اعتصاب غذای تر از امروز آغاز میکنم. این آخرین ابزار من است برای اعتراض به بیداد، برای یادآوری این حقیقت به جامعه جهانی که هنوز انسانهایی هستند که ایستادهاند، حتی در میانه دیوارهای بلند زندان.
من میخواهم جانم، فریاد بیصدای آنهایی باشد که پیش از ما زیر این سرکوب له شدند و آنهایی که بعد از ما، اگر ما سکوت کنیم، نوبتشان خواهد رسید.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
۱۸ فروردین ۱۴۰۴»
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #اعتصاب_غذا #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«بیانیه آغاز اعتصاب غذای نامحدود
رضا محمدحسینی | زندان قزلحصار
من، رضا محمدحسینی، اعلام میکنم که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم. این تصمیم را نه از روی ضعف، بلکه از سر ایمان و مسئولیت در برابر جانهایی که بیصدا سرکوب میشوند، گرفتهام.
در اعتراض به اعدامهای پیدرپی، به زندانیبودن زنان و مردانی که تنها گناهشان ایستادن در برابر ظلم است، به نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندانها، به شکنجه، به فشارهای امنیتی و به سکوت مرگباری که تحمیل میشود، با جانم فریاد میزنم: بس است!
ما زندانی نیستیم؛ ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم. آیا جای یک انسان تنها به خاطر اعتراض یا حرفزدن، باید سلول انفرادی و شکنجهگاه باشد؟ چرا باید در حالی که هیچ جرمی مرتکب نشدهایم، ماهها و سالها در حبس بمانیم؟
امروز که خیلی از حرفهایی که ما زدیم و بابتش زندانی شدیم را همه میزنند، قرار بود ما زندانی شویم تا عبرتی باشیم برای بقیه، تا بترسند و سکوت کنند، ولی این حربه حکومت بیفایده بود. صدای اعتراض امروز از هر گوشه و کنار مملکت برخاسته است. پس چرا هنوز ما را در حبس نگه داشتهاید؟ چرا باید جوانیمان در زندان بگذرد؟
در دل این چهاردیواری، چه ابزاری برایمان مانده جز آنکه بدنمان را، جانمان را به سلاحی علیه دیکتاتوری بدل کنیم؟ وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد؛ فریادی علیه ظلم.
اعتصاب غذای نامحدودم را با اعتصاب غذای تر از امروز آغاز میکنم. این آخرین ابزار من است برای اعتراض به بیداد، برای یادآوری این حقیقت به جامعه جهانی که هنوز انسانهایی هستند که ایستادهاند، حتی در میانه دیوارهای بلند زندان.
من میخواهم جانم، فریاد بیصدای آنهایی باشد که پیش از ما زیر این سرکوب له شدند و آنهایی که بعد از ما، اگر ما سکوت کنیم، نوبتشان خواهد رسید.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
۱۸ فروردین ۱۴۰۴»
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #اعتصاب_غذا #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
فعالان میدانی، در فضای سانسور و خفقان حاکم، دیوارهای شهر را تبدیل به رسانهای برای حمایت از زندانیان در معرض خطر اعدام کردهاند.
روز گذشته مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
فعالان میدانی، در فضای سانسور و خفقان حاکم، دیوارهای شهر را تبدیل به رسانهای برای حمایت از زندانیان در معرض خطر اعدام کردهاند.
روز گذشته مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
شصتوسومین هفتهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۳۸ زندان کشور
رد دوبارهی اعاده دادرسی پخشان عزیزی و اتهام «بغی» علیه کریم خجسته
با پایان تعطیلات نوروزی، که طی آن میزان اعدامها بهطور نسبی کاهش یافته بود، بار دیگر شاهد افزایش چشمگیر صدور و اجرای احکام اعدام هستیم. در روزهای اخیر، شمار زیادی از زندانیان برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شدهاند. از جمله روز دوشنبه، دستکم ۱۰ زندانی در زندان قزلحصار به «بند امن» منتقل شدند که نشاندهندهی احتمال قریبالوقوع اجرای حکم اعدام آنان است.
همزمان با این تشدید سرکوب، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در پایان پنجاهوهشتمین نشست خود در ژنو، با تصویب قطعنامهای، نقض گستردهی حقوق بشر در ایران را محکوم و مأموریت «گزارشگر ویژه» و «هیئت حقیقتیاب مستقل» را برای یک سال دیگر تمدید کرد. در این قطعنامه، دامنهی مأموریت هیئت حقیقتیاب از قیام ۱۴۰۱ فراتر رفته و شامل سایر جنایات نظام و جمعآوری اسناد و مدارک برای پیگرد قضایی مسئولان نیز شده است.
همچنین در همین هفته، پارلمان اروپا با صدور قطعنامهای، موج گستردهی اعدامها در ایران و تأیید احکام اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی را محکوم کرده و بار دیگر خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا شده است.
با اینحال، حاکمیت جمهوری اسلامی بیاعتنا به فشارها و اعتراضات داخلی و بینالمللی، همچنان به روند سرکوب و صدور احکام مرگ ادامه میدهد. برای نمونه، اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، برای دومینبار از سوی دیوان عالی کشور رد شده و خطر اجرای حکم اعدام او بیش از پیش افزایش یافته است. همچنین، کریم خجسته، دیگر زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت، به اتهام «بغی» متهم شده که میتواند مقدمهی صدور حکم اعدام برای او باشد.
ما، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، ضمن اعلام نگرانی عمیق از افزایش تهدید اجرای احکام اعدام علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، این احکام را قاطعانه محکوم میکنیم و نسبت به گسترش اعدام زندانیان با جرایم غیرسیاسی محکوم به اعدام هشدار میدهیم. همچنین ضمن قدردانی از حمایتهای بینالمللی، خواستار آن هستیم که جامعهی جهانی ادامهی هرگونه رابطه یا معامله با جمهوری اسلامی را مشروط به لغو کامل مجازات اعدام کند.
زندانهایی که در هفتهی شصتوسوم (سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴) در اعتصاب غذا شرکت میکنند:
اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اراک، خرمآباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (زنان و مردان)، برازجان، رامهرمز، بم، کهنوج، طبس، جوین، مشهد، گنبدکاووس، قائمشهر، لاکان رشت (زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، سقز، بانه، مریوان، کامیاران.
لازم به ذکر است گزارشهای هفتگی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از این پس در لینک زیر منتشر خواهد شد. همچنین، تمامی بیانیههای پیشین نیز در این کانال در دسترس هستند. از همه رسانهها، مخالفان حکم اعدام، همراهان و حامیان میخواهیم برای اطلاعرسانی بیشتر، لینک زیر را بازنشر دهند:
https://t.me/No_To_Execution_Tuesdays
سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ | هفته شصتوسوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
#بیانیه #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رد دوبارهی اعاده دادرسی پخشان عزیزی و اتهام «بغی» علیه کریم خجسته
با پایان تعطیلات نوروزی، که طی آن میزان اعدامها بهطور نسبی کاهش یافته بود، بار دیگر شاهد افزایش چشمگیر صدور و اجرای احکام اعدام هستیم. در روزهای اخیر، شمار زیادی از زندانیان برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شدهاند. از جمله روز دوشنبه، دستکم ۱۰ زندانی در زندان قزلحصار به «بند امن» منتقل شدند که نشاندهندهی احتمال قریبالوقوع اجرای حکم اعدام آنان است.
همزمان با این تشدید سرکوب، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در پایان پنجاهوهشتمین نشست خود در ژنو، با تصویب قطعنامهای، نقض گستردهی حقوق بشر در ایران را محکوم و مأموریت «گزارشگر ویژه» و «هیئت حقیقتیاب مستقل» را برای یک سال دیگر تمدید کرد. در این قطعنامه، دامنهی مأموریت هیئت حقیقتیاب از قیام ۱۴۰۱ فراتر رفته و شامل سایر جنایات نظام و جمعآوری اسناد و مدارک برای پیگرد قضایی مسئولان نیز شده است.
همچنین در همین هفته، پارلمان اروپا با صدور قطعنامهای، موج گستردهی اعدامها در ایران و تأیید احکام اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی را محکوم کرده و بار دیگر خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا شده است.
با اینحال، حاکمیت جمهوری اسلامی بیاعتنا به فشارها و اعتراضات داخلی و بینالمللی، همچنان به روند سرکوب و صدور احکام مرگ ادامه میدهد. برای نمونه، اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، برای دومینبار از سوی دیوان عالی کشور رد شده و خطر اجرای حکم اعدام او بیش از پیش افزایش یافته است. همچنین، کریم خجسته، دیگر زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت، به اتهام «بغی» متهم شده که میتواند مقدمهی صدور حکم اعدام برای او باشد.
ما، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، ضمن اعلام نگرانی عمیق از افزایش تهدید اجرای احکام اعدام علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، این احکام را قاطعانه محکوم میکنیم و نسبت به گسترش اعدام زندانیان با جرایم غیرسیاسی محکوم به اعدام هشدار میدهیم. همچنین ضمن قدردانی از حمایتهای بینالمللی، خواستار آن هستیم که جامعهی جهانی ادامهی هرگونه رابطه یا معامله با جمهوری اسلامی را مشروط به لغو کامل مجازات اعدام کند.
زندانهایی که در هفتهی شصتوسوم (سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴) در اعتصاب غذا شرکت میکنند:
اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اراک، خرمآباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (زنان و مردان)، برازجان، رامهرمز، بم، کهنوج، طبس، جوین، مشهد، گنبدکاووس، قائمشهر، لاکان رشت (زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، سقز، بانه، مریوان، کامیاران.
لازم به ذکر است گزارشهای هفتگی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از این پس در لینک زیر منتشر خواهد شد. همچنین، تمامی بیانیههای پیشین نیز در این کانال در دسترس هستند. از همه رسانهها، مخالفان حکم اعدام، همراهان و حامیان میخواهیم برای اطلاعرسانی بیشتر، لینک زیر را بازنشر دهند:
https://t.me/No_To_Execution_Tuesdays
سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ | هفته شصتوسوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
#بیانیه #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش عفو بینالملل: ایران همچنان در صدر اجرای اعدام در جهان؛ ۶۴ درصد کل اعدامهای ثبتشده در سال ۲۰۲۴ در ایران اجرا شده است
سازمان عفو بینالملل در گزارش سالانه خود درباره وضعیت اعدام در جهان اعلام کرد که ایران با اجرای دستکم ۹۷۲ مورد اعدام در سال ۲۰۲۴، مسئول ۶۴ درصد کل اعدامهای ثبتشده در سطح جهانی بوده است؛ آماری نگرانکننده که بار دیگر جایگاه جمهوری اسلامی را در صدر کشورهایی با بالاترین میزان اجرای احکام مرگ تثبیت میکند.
بر اساس این گزارش که سهشنبه، ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ منتشر شد، در مجموع ۱۵۱۸ اعدام در ۱۵ کشور به ثبت رسیده که نسبت به سال قبل افزایشی ۳۲ درصدی را نشان میدهد. ایران نهتنها رکورد خود را شکسته، بلکه با افزایش ۱۱۹ موردی نسبت به سال ۲۰۲۳، فاصله معناداری با سایر کشورها ایجاد کرده است.
عفو بینالملل هشدار داده است که جمهوری اسلامی همچنان از مجازات اعدام، نه بهعنوان ابزاری قضایی، بلکه بهعنوان ابزار سرکوب سیاسی، ارعاب عمومی و کنترل اقلیتهای مذهبی و قومی استفاده میکند. در این گزارش تأکید شده که بخش بزرگی از اعدامها در ایران، بهویژه در میان اقلیتهای بلوچ و کرد، در پی محاکمههای ناعادلانه و بدون دسترسی کافی به وکیل انجام شدهاند.
از دیگر نکات برجسته این گزارش، اعدام دستکم ۳۰ زن در ایران طی سال گذشته است؛ آماری که ضمن نقض حقوق بشر، زنگ خطری جدی در زمینه خشونت سیستماتیک علیه زنان به شمار میآید.
عفو بینالملل همچنین خاطرنشان کرده که بخش قابل توجهی از این اعدامها مربوط به جرایم مرتبط با مواد مخدر است؛ در حالی که بر اساس موازین بینالمللی، چنین جرایمی نباید با مجازات مرگ همراه باشند.
این در حالی است که آمار کلی کشورهایی که در سال ۲۰۲۴ حکم اعدام اجرا کردهاند، به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده و تنها به ۱۵ کشور محدود شده است. با این حال، نقش ایران، عربستان سعودی و عراق در افزایش چشمگیر آمار جهانی اعدام، بهویژه در خاورمیانه، بسیار تعیینکننده بوده است.
سازمان عفو بینالملل بار دیگر از جامعه جهانی خواسته است تا برای پایاندادن به موج اعدامها در ایران، بهویژه اعدامهای سیاسی و ناعادلانه، فشارهای حقوقی و دیپلماتیک را بر جمهوری اسلامی افزایش دهند.
#نه_به_اعدام #عفو_بین_الملل
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سازمان عفو بینالملل در گزارش سالانه خود درباره وضعیت اعدام در جهان اعلام کرد که ایران با اجرای دستکم ۹۷۲ مورد اعدام در سال ۲۰۲۴، مسئول ۶۴ درصد کل اعدامهای ثبتشده در سطح جهانی بوده است؛ آماری نگرانکننده که بار دیگر جایگاه جمهوری اسلامی را در صدر کشورهایی با بالاترین میزان اجرای احکام مرگ تثبیت میکند.
بر اساس این گزارش که سهشنبه، ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ منتشر شد، در مجموع ۱۵۱۸ اعدام در ۱۵ کشور به ثبت رسیده که نسبت به سال قبل افزایشی ۳۲ درصدی را نشان میدهد. ایران نهتنها رکورد خود را شکسته، بلکه با افزایش ۱۱۹ موردی نسبت به سال ۲۰۲۳، فاصله معناداری با سایر کشورها ایجاد کرده است.
عفو بینالملل هشدار داده است که جمهوری اسلامی همچنان از مجازات اعدام، نه بهعنوان ابزاری قضایی، بلکه بهعنوان ابزار سرکوب سیاسی، ارعاب عمومی و کنترل اقلیتهای مذهبی و قومی استفاده میکند. در این گزارش تأکید شده که بخش بزرگی از اعدامها در ایران، بهویژه در میان اقلیتهای بلوچ و کرد، در پی محاکمههای ناعادلانه و بدون دسترسی کافی به وکیل انجام شدهاند.
از دیگر نکات برجسته این گزارش، اعدام دستکم ۳۰ زن در ایران طی سال گذشته است؛ آماری که ضمن نقض حقوق بشر، زنگ خطری جدی در زمینه خشونت سیستماتیک علیه زنان به شمار میآید.
عفو بینالملل همچنین خاطرنشان کرده که بخش قابل توجهی از این اعدامها مربوط به جرایم مرتبط با مواد مخدر است؛ در حالی که بر اساس موازین بینالمللی، چنین جرایمی نباید با مجازات مرگ همراه باشند.
این در حالی است که آمار کلی کشورهایی که در سال ۲۰۲۴ حکم اعدام اجرا کردهاند، به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده و تنها به ۱۵ کشور محدود شده است. با این حال، نقش ایران، عربستان سعودی و عراق در افزایش چشمگیر آمار جهانی اعدام، بهویژه در خاورمیانه، بسیار تعیینکننده بوده است.
سازمان عفو بینالملل بار دیگر از جامعه جهانی خواسته است تا برای پایاندادن به موج اعدامها در ایران، بهویژه اعدامهای سیاسی و ناعادلانه، فشارهای حقوقی و دیپلماتیک را بر جمهوری اسلامی افزایش دهند.
#نه_به_اعدام #عفو_بین_الملل
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech