روز ۱۳ آبان ۱۴۰۳، دختری ۱۶ ساله از طبقه ششم خانهای خودش را به پایین پرتاب کرده و پس از انتقال به بیمارستان هفتم تیر فوت می کند.
پدرش برای او هزاران آرزو داشت، امید خانواده بود اما آرزو خاوری نیز مانند بسیاری از زنان دیگر مانند آرمیتا گراوند، مهسا امینی، آرزو بدری و..... قربانی حجاب اجباری شذ، قربانی خشونت مدیر مدرسهای شد که به دلیل پوشیدن شلوار لی او را مورد آزار و اذیت قرار داد و جان و روح آرزو تاب نیاورد و تصمیم به پایان دادن به زندگی خود گرفت.
ماجرا از چه قرار است از زبان خبرنگار رکنا در گفت و گو با پدر آرزو بخوانیم:
«روز ۱۳ آبان ماه، دخترم آرزو به همراه مدرسه به اردو رفته بود. نزدیک ساعت ۵ بود که زنگ زدند. از مدرسه بود، گفتند: میدونید دخترتون چیکار کرده؟
منم متعجب گفتم: نه، چی کار کرده؟
گفتند: موقع رفتن، بهجای شلوار فرم، شلوار لی پوشیده بود.
نیم ساعت بعد مدیر مدرسه اش مجددا تماس گرفت و گفت:آرزو ساعت ۴ بعدازظهر، بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده و از اون زمان هم دیگه خبری ازش نداریم.همسرم به همراه پسرم راه افتادند تا دنبالش بگردند، اما هیچ اثری از دخترم پیدا نکردند تا اینکه یک ساعت بعد، از مدرسه باهامون تماس گرفتند و گفتند که سریع خودمون رو به بیمارستان برسونیم. من شغل ضایعات آهن دارم و با وانت کار میکنم، وقتی این خبر رو شنیدم، همه چیز رو رها کردم و به بیمارستان رفتم و با جسد دخترم روبرو شدم که فوت کرده بود.
آقای خاوری در ادامه گفت: ظاهراً ساختمانی که آرزو به اونجا رفته بود، خونه یکی از دوستانش بوده، تنها بوده و نمیدونم چی تو سرش گذشته که خودش رو از اونجا به پایین انداخته. مردم توی کوچه صداش رو شنیده بودن و به اورژانس زنگ زده بودن، اورژانس هم اومد و اون رو برد بیمارستان، اما…
پدر آرزو با بغض و حسرت ادامه میدهد:آرزو بچه سومم بود، ۲ پسر دارم و این دختر امید و آرزویم بود. آرزو برای من دختر نبود، مادر بود، همدم بود. یه دختر خیلی خوب بود، اصلاً به من بدی نمیکرد. صبحها اگر وقت نمیکرد ظرفها رو بشوره، یه یادداشت با ماژیک برام میذاشت که بابایی، قول میدم ظهر بیام ظرفها رو بشورم.
پدر آرزو در انتها مابین گریههای مردانهاش گفت:بعد از این اتفاق، تو کلانتری شهرری از مسئولان مدرسه شکایت کردیم. تا الان حتی یه تماس هم از طرف مدرسه نداشتیم، هیچ احوالی از ما نپرسیدند. ما از مدیر مدرسه شکایت کردیم.»
محمدمهدی مرادی، معلم مهاجر ایرانی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است:
ما نیز روزی در آن ویرانهای که «ایران» مینامیماش معلم بودیم. با تمام لجنزار مدیریتِ آموزشیِ دههی ۸۰، بسیاری از دانشآموزان ما، چه آنان که ماندند و چه آنان که همچون معلمانشان ترک دیار کردند، هرگز اینچنین به سوگِ اُمید ننشستند. ما سادهدلان اما از درک حقیقتِ فردا عاجز بودیم! از «کوتهی» نسل ما معلمان بود که «دیوارهای» رذالت و جنایت اینچنین بلند شدند؛ دیوارهای بلندی که بجای روایتِ امید و پرواز، تصویرِ سقوط و بدنهای متلاشیِ دانشآموزانِ نسل امروز را با نعرههای ممتد و گوشخراشِ صلوات بر محمد و آل محمد در هم آمیختند.
لازم به ذکر است، آرزو خاوری، از مهاجران افغانستانی بود که تحت ستم مضاعف قرار داشت.
#آرزو_خاوری #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدرش برای او هزاران آرزو داشت، امید خانواده بود اما آرزو خاوری نیز مانند بسیاری از زنان دیگر مانند آرمیتا گراوند، مهسا امینی، آرزو بدری و..... قربانی حجاب اجباری شذ، قربانی خشونت مدیر مدرسهای شد که به دلیل پوشیدن شلوار لی او را مورد آزار و اذیت قرار داد و جان و روح آرزو تاب نیاورد و تصمیم به پایان دادن به زندگی خود گرفت.
ماجرا از چه قرار است از زبان خبرنگار رکنا در گفت و گو با پدر آرزو بخوانیم:
«روز ۱۳ آبان ماه، دخترم آرزو به همراه مدرسه به اردو رفته بود. نزدیک ساعت ۵ بود که زنگ زدند. از مدرسه بود، گفتند: میدونید دخترتون چیکار کرده؟
منم متعجب گفتم: نه، چی کار کرده؟
گفتند: موقع رفتن، بهجای شلوار فرم، شلوار لی پوشیده بود.
نیم ساعت بعد مدیر مدرسه اش مجددا تماس گرفت و گفت:آرزو ساعت ۴ بعدازظهر، بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده و از اون زمان هم دیگه خبری ازش نداریم.همسرم به همراه پسرم راه افتادند تا دنبالش بگردند، اما هیچ اثری از دخترم پیدا نکردند تا اینکه یک ساعت بعد، از مدرسه باهامون تماس گرفتند و گفتند که سریع خودمون رو به بیمارستان برسونیم. من شغل ضایعات آهن دارم و با وانت کار میکنم، وقتی این خبر رو شنیدم، همه چیز رو رها کردم و به بیمارستان رفتم و با جسد دخترم روبرو شدم که فوت کرده بود.
آقای خاوری در ادامه گفت: ظاهراً ساختمانی که آرزو به اونجا رفته بود، خونه یکی از دوستانش بوده، تنها بوده و نمیدونم چی تو سرش گذشته که خودش رو از اونجا به پایین انداخته. مردم توی کوچه صداش رو شنیده بودن و به اورژانس زنگ زده بودن، اورژانس هم اومد و اون رو برد بیمارستان، اما…
پدر آرزو با بغض و حسرت ادامه میدهد:آرزو بچه سومم بود، ۲ پسر دارم و این دختر امید و آرزویم بود. آرزو برای من دختر نبود، مادر بود، همدم بود. یه دختر خیلی خوب بود، اصلاً به من بدی نمیکرد. صبحها اگر وقت نمیکرد ظرفها رو بشوره، یه یادداشت با ماژیک برام میذاشت که بابایی، قول میدم ظهر بیام ظرفها رو بشورم.
پدر آرزو در انتها مابین گریههای مردانهاش گفت:بعد از این اتفاق، تو کلانتری شهرری از مسئولان مدرسه شکایت کردیم. تا الان حتی یه تماس هم از طرف مدرسه نداشتیم، هیچ احوالی از ما نپرسیدند. ما از مدیر مدرسه شکایت کردیم.»
محمدمهدی مرادی، معلم مهاجر ایرانی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است:
ما نیز روزی در آن ویرانهای که «ایران» مینامیماش معلم بودیم. با تمام لجنزار مدیریتِ آموزشیِ دههی ۸۰، بسیاری از دانشآموزان ما، چه آنان که ماندند و چه آنان که همچون معلمانشان ترک دیار کردند، هرگز اینچنین به سوگِ اُمید ننشستند. ما سادهدلان اما از درک حقیقتِ فردا عاجز بودیم! از «کوتهی» نسل ما معلمان بود که «دیوارهای» رذالت و جنایت اینچنین بلند شدند؛ دیوارهای بلندی که بجای روایتِ امید و پرواز، تصویرِ سقوط و بدنهای متلاشیِ دانشآموزانِ نسل امروز را با نعرههای ممتد و گوشخراشِ صلوات بر محمد و آل محمد در هم آمیختند.
لازم به ذکر است، آرزو خاوری، از مهاجران افغانستانی بود که تحت ستم مضاعف قرار داشت.
#آرزو_خاوری #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«امروز دختر بی گناهی تنها به جرم اینکه تو اردوی مدرسه مقنعه از سر در آورده بود و شادمانه رقصیده بود ،به جرم یک شادی کوتاه که پیش پا افتادهترین حقش بود، به دلیل توبیخ و تهدید مسئولین بی مسئولیت مدرسه، خودش رو کشت.
من هم دختر دارم دختر من هم عاشق رقص و آواز خوندنه، یادم افتاد دو هفته پیش کنار خیابون پیرمرد هنرمند دوره گردی ویولون مینواخت و همسرم (یعنی پدرش) عاشقانه دخترمون رو به رقصیدن در خیابان تشویق میکرد ...
و با خودم فکر کردم اگر این دختر معصوم از امنیت و حمایت خانوادهاش مطمئن بود، آیا باز هم با سقوط از بلندی به خودش و آرزوهایش پایان میداد؟ فرض از مدرسه اخراج میشد، چه غمی داشت تا وقتی خیالش راحت می بود که خانوادهاش هرگز پشت او را خالی نخواهند کرد؟»
#آرزو_خاوری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
من هم دختر دارم دختر من هم عاشق رقص و آواز خوندنه، یادم افتاد دو هفته پیش کنار خیابون پیرمرد هنرمند دوره گردی ویولون مینواخت و همسرم (یعنی پدرش) عاشقانه دخترمون رو به رقصیدن در خیابان تشویق میکرد ...
و با خودم فکر کردم اگر این دختر معصوم از امنیت و حمایت خانوادهاش مطمئن بود، آیا باز هم با سقوط از بلندی به خودش و آرزوهایش پایان میداد؟ فرض از مدرسه اخراج میشد، چه غمی داشت تا وقتی خیالش راحت می بود که خانوادهاش هرگز پشت او را خالی نخواهند کرد؟»
#آرزو_خاوری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جزییات جدید از خودکشی آرزو خاوری، دانشآموز ۱۶ ساله:
نقش مقامات مدرسه غیر قابل انکار است
گروه حقوق بشری دادبان، در گزارشی که منتشر کرده به جزییات بیشتری از خودکشی آرزو خاوری، دختر ۱۶ ساله در ۱۳ آبان ماه جاری در شهرری تهران دست یافته است.
دادبان نوشته، خانواده خاوری از اتباع افغانستانی ساکن در شهرری هستند و مدرسهای که آرزو دانشآموز آن بوده، مدرسه کوثر واقع در منطقه ۲۰ شهرری بوده است. به شهادت یک منبع مطلع آرزو پیشتر نیز بارها از سوی مقامات این مدرسه به اخراج تهدید شده بود.
به گزارش دادبان، روایت یک منبع مطلع از اتفاقات پیش از اخراج آرزو خاوری را چنین است :
«مساله از یک اردوی دانشآموزی آغاز شد. دانشآموزان در اردوی مدرسه مانتوهای خود را درآوردند و سوییشرت پوشیدند اما مقنعههایشان سرشان بود و پردهی اتوبوس را نیز کشیده بودند. معاون مدرسه وقتی دانشآموزان را میبیند تذکر میدهد که چرا مانتوها را درآوردهاید و به آنها میگوید دیگر اسمتان را در هیچ اردوی دیگری نمینویسیم.»
به گفته این منبع آگاه پس از آنکه معاون مدرسه موضوع را به مدیر اطلاع میدهد، مدیر مدرسه با خانواده خاوری تماس میگیرد و آنها را به دلیل «پوشیدن شلوار لی توسط آرزو، و درآوردن مانتو و رقصیدن در اتوبوس» به مدرسه احضار میکند و قرار میشود آرزو فردا با خانواده به مدرسه بیاید.
به گفته این منبع، مدیر مدرسه آرزو را تهدید میکند که اگر فردا با خانواده به مدرسه نیاید، اخراج خواهد شد.
بنا بر روایت این منبع، تهدید به اخراج آرزو از سوی مدیر مدرسه به قدری جدی بوده که سبب به هم ریخته شدن کامل روح و روان این دختر ۱۶ ساله و سوق دادن او به خودکشی شده است. به ویژه اینکه این تهدیدات به اخراج مسبوق به سابقه نیز بوده است.
به گفته این منبع مطلع پس از تهدیدات صورت گرفته از سوی مدیر مدرسه، آرزو به بهانهای از مدرسه خارج شده و فاجعه رقم میخورد.
این منبع آگاه میگوید: «مدیر مدرسه خانم مهناز قنبریان در دفترش مانیتور دارد که همه جای مدرسه در آن معلوم است در خروجی مدرسه هم در آن معلوم بوده چطور متوجه نشده که او فرار کرده یا کسی نبوده به او بگوید کجا میروی؟ اگر کسی دست آرزو را میگرفت یا از او سوالی میکرد ممکن بود او منصرف شود. نقش مقامات مدرسه روشن است.»
این منبع ادامه میدهد: «اول خبر گم شدنش به دانش آموزان میرسد ولی بعد گفتند او پیدا شده و صحیح و سالم به خانه برگشته. اما زنگ آخر برادر و پدرش به مدرسه آمدند دانش آموزان با خود گفتند حتما دوستشان پیدا نشده درحال برنامه ریزی بودند تا دوستشان را پیدا کنند غافل از اینکه دو زنگ از فوت شدنش گذشته است.»
به گفته این منبع مطلع، پس از فوت آرزو خاوری مقامات مدرسه هیچ تلاشی برای تسکین دیگر دانشآموزان و دوستان او نمیکنند: «در گروه مجازی مدرسه حتی یک پیام تسلیت گذاشته نشد. معاون مدرسه تلاش کرد جلوی دانش آموزان پیدایش نشود. حتی دانشآموزان یکبار میروند تا به او خرما تعارف کنند اما او میگوید به کسی خرما تعارف نکنید.»
@daadbaan2021
#آرزو_خاوری #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نقش مقامات مدرسه غیر قابل انکار است
گروه حقوق بشری دادبان، در گزارشی که منتشر کرده به جزییات بیشتری از خودکشی آرزو خاوری، دختر ۱۶ ساله در ۱۳ آبان ماه جاری در شهرری تهران دست یافته است.
دادبان نوشته، خانواده خاوری از اتباع افغانستانی ساکن در شهرری هستند و مدرسهای که آرزو دانشآموز آن بوده، مدرسه کوثر واقع در منطقه ۲۰ شهرری بوده است. به شهادت یک منبع مطلع آرزو پیشتر نیز بارها از سوی مقامات این مدرسه به اخراج تهدید شده بود.
به گزارش دادبان، روایت یک منبع مطلع از اتفاقات پیش از اخراج آرزو خاوری را چنین است :
«مساله از یک اردوی دانشآموزی آغاز شد. دانشآموزان در اردوی مدرسه مانتوهای خود را درآوردند و سوییشرت پوشیدند اما مقنعههایشان سرشان بود و پردهی اتوبوس را نیز کشیده بودند. معاون مدرسه وقتی دانشآموزان را میبیند تذکر میدهد که چرا مانتوها را درآوردهاید و به آنها میگوید دیگر اسمتان را در هیچ اردوی دیگری نمینویسیم.»
به گفته این منبع آگاه پس از آنکه معاون مدرسه موضوع را به مدیر اطلاع میدهد، مدیر مدرسه با خانواده خاوری تماس میگیرد و آنها را به دلیل «پوشیدن شلوار لی توسط آرزو، و درآوردن مانتو و رقصیدن در اتوبوس» به مدرسه احضار میکند و قرار میشود آرزو فردا با خانواده به مدرسه بیاید.
به گفته این منبع، مدیر مدرسه آرزو را تهدید میکند که اگر فردا با خانواده به مدرسه نیاید، اخراج خواهد شد.
بنا بر روایت این منبع، تهدید به اخراج آرزو از سوی مدیر مدرسه به قدری جدی بوده که سبب به هم ریخته شدن کامل روح و روان این دختر ۱۶ ساله و سوق دادن او به خودکشی شده است. به ویژه اینکه این تهدیدات به اخراج مسبوق به سابقه نیز بوده است.
به گفته این منبع مطلع پس از تهدیدات صورت گرفته از سوی مدیر مدرسه، آرزو به بهانهای از مدرسه خارج شده و فاجعه رقم میخورد.
این منبع آگاه میگوید: «مدیر مدرسه خانم مهناز قنبریان در دفترش مانیتور دارد که همه جای مدرسه در آن معلوم است در خروجی مدرسه هم در آن معلوم بوده چطور متوجه نشده که او فرار کرده یا کسی نبوده به او بگوید کجا میروی؟ اگر کسی دست آرزو را میگرفت یا از او سوالی میکرد ممکن بود او منصرف شود. نقش مقامات مدرسه روشن است.»
این منبع ادامه میدهد: «اول خبر گم شدنش به دانش آموزان میرسد ولی بعد گفتند او پیدا شده و صحیح و سالم به خانه برگشته. اما زنگ آخر برادر و پدرش به مدرسه آمدند دانش آموزان با خود گفتند حتما دوستشان پیدا نشده درحال برنامه ریزی بودند تا دوستشان را پیدا کنند غافل از اینکه دو زنگ از فوت شدنش گذشته است.»
به گفته این منبع مطلع، پس از فوت آرزو خاوری مقامات مدرسه هیچ تلاشی برای تسکین دیگر دانشآموزان و دوستان او نمیکنند: «در گروه مجازی مدرسه حتی یک پیام تسلیت گذاشته نشد. معاون مدرسه تلاش کرد جلوی دانش آموزان پیدایش نشود. حتی دانشآموزان یکبار میروند تا به او خرما تعارف کنند اما او میگوید به کسی خرما تعارف نکنید.»
@daadbaan2021
#آرزو_خاوری #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دختربچهای که از ترس طالبان به ایران پناه آورده بود، زیر سایه حاکمیت جهل و ظلم جمهوری اسلامی به عمر کوتاه خود پایان داد.
آرزو خاوری، نوجوانی بود که قربانی تذکرات حجاب اجباری شد. این دانشآموز ۱۶ ساله، به دلیل فشار شدید از سوی مدیر مدرسه و تهدید به اخراج به دلیل «پوشیدن شلوار لی، درآوردن مانتو مدرسه و رقصیدن در اتوبوس»، خودکشی کرد.
سه روز از مرگ آرزو خاوری، میگذرد. او دانشآموز مدرسه کوثر در شهرری، بود.
پدر این دختر امروز ۱۶ آبان در گفتوگو با خبرگزاری «رکنا» گفت، روز حادثه از مدرسه با او تماس گرفته و گفتهاند، دخترش به جای شلوار فرم، شلوار جین پوشیده است. بعدازظهر همان روز دوباره از مدرسه تماس میگیرند و میگویند، آرزو بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده است.
مدتی بعد در سومین تماس به پدر میگویند که سریع خودش را به بیمارستان برساند و وقتی خانواده به بیمارستان میرسد، با پیکر بیجان آرزو روبرو میشود.
پدر آرزو گفته، این اولین بار نبوده که مسئولان مدرسه با آرزو بدرفتاری کردهاند.
این خودکشی اعتراضی بوده یا تحت تاثیر شرایط روانی تحمیلشده بر این نوجوان بوده یا از ترس بوده یا به دلیل شکست احساس و قلب غرور نوجوانی بوده، ... به هر دلیلی بوده قاتل او همان حاکمیت است همان مدیری است که حجاب اجباری را چون زنجیری بر گردن زنان میکشاند.
جمهوری اسلامی فکر میکند با دوگانهسازی از جامعه میتواند فریاد دادخواهی را خفه کند. آرزو دانشآموز نوجوانی بود که از افغانستان به ایران پناه آورده بود اما در کشورمان اینگونه به زندگی خود خاتمه داد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آرزو_خاوری
@Tavaana_TavaanaTech
آرزو خاوری، نوجوانی بود که قربانی تذکرات حجاب اجباری شد. این دانشآموز ۱۶ ساله، به دلیل فشار شدید از سوی مدیر مدرسه و تهدید به اخراج به دلیل «پوشیدن شلوار لی، درآوردن مانتو مدرسه و رقصیدن در اتوبوس»، خودکشی کرد.
سه روز از مرگ آرزو خاوری، میگذرد. او دانشآموز مدرسه کوثر در شهرری، بود.
پدر این دختر امروز ۱۶ آبان در گفتوگو با خبرگزاری «رکنا» گفت، روز حادثه از مدرسه با او تماس گرفته و گفتهاند، دخترش به جای شلوار فرم، شلوار جین پوشیده است. بعدازظهر همان روز دوباره از مدرسه تماس میگیرند و میگویند، آرزو بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده است.
مدتی بعد در سومین تماس به پدر میگویند که سریع خودش را به بیمارستان برساند و وقتی خانواده به بیمارستان میرسد، با پیکر بیجان آرزو روبرو میشود.
پدر آرزو گفته، این اولین بار نبوده که مسئولان مدرسه با آرزو بدرفتاری کردهاند.
این خودکشی اعتراضی بوده یا تحت تاثیر شرایط روانی تحمیلشده بر این نوجوان بوده یا از ترس بوده یا به دلیل شکست احساس و قلب غرور نوجوانی بوده، ... به هر دلیلی بوده قاتل او همان حاکمیت است همان مدیری است که حجاب اجباری را چون زنجیری بر گردن زنان میکشاند.
جمهوری اسلامی فکر میکند با دوگانهسازی از جامعه میتواند فریاد دادخواهی را خفه کند. آرزو دانشآموز نوجوانی بود که از افغانستان به ایران پناه آورده بود اما در کشورمان اینگونه به زندگی خود خاتمه داد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آرزو_خاوری
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فعالیت خیابانی فعالان، در خصوص خودکشی آرزو خاوری
دست حکومت ایدئولوژیک، آغشته به خون آرزوهایمان...
آرزو به خاطر پوشیدن شلوار جین و رقصیدن و برداشتن مقنعه در یک اردو، تهدید به اخراج شد.
رویا حشمتی، فعال مدنی، با انتشار تصویری از کودکی آرزو خاوری نوشت:
«تو فقط دلت میخواست زندگی کنی عزیز من.
زورت اما نرسید.
آهو رو توی بیمارستان روان بستری کردن. میگن میخواسته از اونجا فرار کنه و نتونسته. زورش نرسیده.
کاش زنده بودی و همهی شلوار لیهای دنیا رو برات میخریدم.
میشنوی آرزو؟»
fa_uyi
#آرزو_خاوری
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دست حکومت ایدئولوژیک، آغشته به خون آرزوهایمان...
آرزو به خاطر پوشیدن شلوار جین و رقصیدن و برداشتن مقنعه در یک اردو، تهدید به اخراج شد.
رویا حشمتی، فعال مدنی، با انتشار تصویری از کودکی آرزو خاوری نوشت:
«تو فقط دلت میخواست زندگی کنی عزیز من.
زورت اما نرسید.
آهو رو توی بیمارستان روان بستری کردن. میگن میخواسته از اونجا فرار کنه و نتونسته. زورش نرسیده.
کاش زنده بودی و همهی شلوار لیهای دنیا رو برات میخریدم.
میشنوی آرزو؟»
fa_uyi
#آرزو_خاوری
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«من
درد و استرس خاطرات خود را در چشمان #آرزو_خاوری دیدم…در آن چشمان بی گناه و معصومش…
من کودکی خود را در مقنعهی سفیدش دیدم…
من مرگ را زیبا دیدم…اما آغوش وطنم #افغانستان را هیچوقت ندیدم»
طرح و متن از مونیکا سلطانی
monika.soltani_
#حقوق_کودکان_در_ایران
#حق_دانش_آموز
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#هنر_اعتراض
#مهاجران_افغان
#زن_زندگی_آزادی
#درد_مشترک
#نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درد و استرس خاطرات خود را در چشمان #آرزو_خاوری دیدم…در آن چشمان بی گناه و معصومش…
من کودکی خود را در مقنعهی سفیدش دیدم…
من مرگ را زیبا دیدم…اما آغوش وطنم #افغانستان را هیچوقت ندیدم»
طرح و متن از مونیکا سلطانی
monika.soltani_
#حقوق_کودکان_در_ایران
#حق_دانش_آموز
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#هنر_اعتراض
#مهاجران_افغان
#زن_زندگی_آزادی
#درد_مشترک
#نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دانیال مقدم، هنرمند معترض، این بار در تهران میزبان شیخ زاهد شهابی (یکی از مرشدان یک خانقاه در سقز) بوده است.
او در واکنش به مرگ جانسوز آرزو خاوری، این ویدیو را منتشر کرده و نوشته:
«به ياد #آرزو_خاوری 💚🖤 همراه با برادر بزرگم شيخ زاهد، شيخِ ازاديخواه كه افتخار دادن از كردستان به تهران اومدن🙏🏻💚من زاده فارس و شیراز هستم… و ایران وطن من است… من آزاده هستم… و به آيين هنرمندان و مَردان كُهن رسالت خودم رو در عشق و شادمانی پيرامون و وطن خود ميبينم… ما تاب اين مصيبتها را نداريم… آزادی شعار هميشگی مَردم ايران بود … عشق و شادمانی حق ما مَردم ايران است.»
#دانیال_مقدم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در واکنش به مرگ جانسوز آرزو خاوری، این ویدیو را منتشر کرده و نوشته:
«به ياد #آرزو_خاوری 💚🖤 همراه با برادر بزرگم شيخ زاهد، شيخِ ازاديخواه كه افتخار دادن از كردستان به تهران اومدن🙏🏻💚من زاده فارس و شیراز هستم… و ایران وطن من است… من آزاده هستم… و به آيين هنرمندان و مَردان كُهن رسالت خودم رو در عشق و شادمانی پيرامون و وطن خود ميبينم… ما تاب اين مصيبتها را نداريم… آزادی شعار هميشگی مَردم ايران بود … عشق و شادمانی حق ما مَردم ايران است.»
#دانیال_مقدم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به یاد آرزو خاوری
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در ایرانوایر
آرزو خاوری، نوجوانی بود که قربانی تذکرات حجاب اجباری شد. این دانشآموز ۱۶ ساله، به دلیل فشار شدید از سوی مدیر مدرسه و تهدید به اخراج به دلیل «پوشیدن شلوار لی، درآوردن مانتو مدرسه و رقصیدن در اتوبوس»، خودکشی کرد.
@Farsi_Iranwire
@mananey
#آرزو_خاوری
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در ایرانوایر
آرزو خاوری، نوجوانی بود که قربانی تذکرات حجاب اجباری شد. این دانشآموز ۱۶ ساله، به دلیل فشار شدید از سوی مدیر مدرسه و تهدید به اخراج به دلیل «پوشیدن شلوار لی، درآوردن مانتو مدرسه و رقصیدن در اتوبوس»، خودکشی کرد.
@Farsi_Iranwire
@mananey
#آرزو_خاوری
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
پردیس ربیعی، فعال حقوق زنان، در یک رشته توییت در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«بچهها قصد برگزاری مراسم یادبود برای آرزو خاوری داشتند که با مخالفت مهناز قنبریان، مدیر مدرسه و فاطمه رسولی و خانم بغدادی مواجه شدند. دانشآموزها و مادرانشان در حالیکه عکسی از آرزو خاوری را در دست داشتند در مدرسه تجمع کرده بودند و خواستار توضیح و برکناری اولیای مدرسه را که موجب خودکشی آرزو خاوری شدند بودند.
یکی از مادران به قصد مصاحبه با خبرنگاران را داشت. به سمت در مدرسه دوید که خانم بغدادی و رسولی با خشونت جلوی او را گرفتند. بچهها حتی اجازهی پخش خرما نداشتند. با هر کدام از دوستان و همکلاسیهایش که گریه میکردند برخورد جدی داشتند و تهدیدشان میکردند. از بسیاری از آنها تعهد کتبی و قول گرفتهاند که با هیچ خبرنگاری مصاحبه نکنند و در صورت مصاحبه عواقب سختی در انتظار آنها خواهد بود. درهای مدرسه از روی که خبر خودکشی آرزو رسانهای شد بر روی دانشآموزان قفل است. رفتوآمد دانشآموزان هنگام ورود و خروج کنترل میشود. حتی با معلمانی که به یاد آرزو لباس و مقنعه تیره پوشیدهاند برخورد کردهاند و حتی روسری مشکی را از سر یکی از معلمان کشیدند. گفته شده که خانم رسولی حتی با روسری قرمز به مدرسه آمده و اندک اندوه و پشیمانیای در چهرهاش هویدا نبوده.»
- عکس مزار آرزو خاوری
در ضمن خانم ربیعی مصاحبهای تلفنی با مدیر مدرسه داشته و مدیر به لپ گفته دست نگه دارید تا جواب پزشکی قانونی آماده بشه!!
پزشکی قانونی چگونه میخواهد ثابت کند که مدیریت مدرسه نقشی در رساندن دانشآموز به اقدام به خودکشی داشته با نداشته؟!!
#آرزو_خاوری #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بچهها قصد برگزاری مراسم یادبود برای آرزو خاوری داشتند که با مخالفت مهناز قنبریان، مدیر مدرسه و فاطمه رسولی و خانم بغدادی مواجه شدند. دانشآموزها و مادرانشان در حالیکه عکسی از آرزو خاوری را در دست داشتند در مدرسه تجمع کرده بودند و خواستار توضیح و برکناری اولیای مدرسه را که موجب خودکشی آرزو خاوری شدند بودند.
یکی از مادران به قصد مصاحبه با خبرنگاران را داشت. به سمت در مدرسه دوید که خانم بغدادی و رسولی با خشونت جلوی او را گرفتند. بچهها حتی اجازهی پخش خرما نداشتند. با هر کدام از دوستان و همکلاسیهایش که گریه میکردند برخورد جدی داشتند و تهدیدشان میکردند. از بسیاری از آنها تعهد کتبی و قول گرفتهاند که با هیچ خبرنگاری مصاحبه نکنند و در صورت مصاحبه عواقب سختی در انتظار آنها خواهد بود. درهای مدرسه از روی که خبر خودکشی آرزو رسانهای شد بر روی دانشآموزان قفل است. رفتوآمد دانشآموزان هنگام ورود و خروج کنترل میشود. حتی با معلمانی که به یاد آرزو لباس و مقنعه تیره پوشیدهاند برخورد کردهاند و حتی روسری مشکی را از سر یکی از معلمان کشیدند. گفته شده که خانم رسولی حتی با روسری قرمز به مدرسه آمده و اندک اندوه و پشیمانیای در چهرهاش هویدا نبوده.»
- عکس مزار آرزو خاوری
در ضمن خانم ربیعی مصاحبهای تلفنی با مدیر مدرسه داشته و مدیر به لپ گفته دست نگه دارید تا جواب پزشکی قانونی آماده بشه!!
پزشکی قانونی چگونه میخواهد ثابت کند که مدیریت مدرسه نقشی در رساندن دانشآموز به اقدام به خودکشی داشته با نداشته؟!!
#آرزو_خاوری #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیناز کریمی به دلیل تهدید و آزار و اذیت مدیر مدرسهاش خودکشی کرد.
یک بار دیگر بخوانید دختری نوجوان لاک ناخن زده به مدرسه رفته مدیر مدرسه پس از آزار و اذیت و تحقیر و توهین با خانوادهاش تماس گرفته دختر را تهدید به اخراج کردهاند و در نهایت ...
جان ما ایرانیان در نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، بیارزش است.
به دلیل این رویداد تلخ «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» بیانیهای منتشر کرده که در پی میآید:
«یک قربانی دیگر از سیاستهای پوسیده و مدیریت سرکوبگرانه!
همین دیروز باز هم خبری تکاندهنده از جانباختن یک نوجوان، #آرزو_خاوری، دانشآموز کلاس نهم، منتشر شد. آرزو به جرم پوشیدن شلوار جین، مورد آزار و اذیت مدیریت مدرسه قرار گرفت و این فشارها او را به سمت خودکشی سوق داد. پدرش تمام ماجرا را به امید عدالت و پایان این برخوردهای مخرب بازگو کرد. اما آیا این اولین یا آخرین بار است؟
آیا کسی از خودکشیهای خاموش و بیصدا در روستاها و شهرهای کوچک خبر دارد؟ خودکشیهایی که زیر بار فشارهای تحقیر، تهدید، و به اسم «ارزشها» و «آبرو» رخ میدهند اما رسانهای نمیشوند؟
چند روز پیش، در روستای دریس، از توابع شهرستان #کازرون #آیناز_کریمی دانشآموز کلاس دوازدهم و نوجوانی پرامید به آینده، با خشونت و تهدید مدیر مدرسه به دلیل «رعایتنکردن شئونات» و داشتن لاک ناخن و موهای رنگشده روبهرو شد. خانم رحیمی، مدیر مدرسه، برای سرکوب این دختر جوان، حتی با برادرش تماس گرفت و او را از مدرسه بیرون کرد. نتیجه؟ فشار و بازخواستهای خانواده بر اساس سنتهای سختگیرانه محلی، و در نهایت، آیناز با طناب دار، زندگیاش را به پایان رساند.
در این میان، خبری از پیگیری مسئولین نیست! آموزشوپرورش کازرون و مسئولان آن، بهجای دفاع از حقوق دانشآموزان، سکوت کردهاند و به حفظ میز و مقام خود راضیاند. آیا نباید به جای پنهانکاریهای همیشگی، این زخمهای عمیق را برای همیشه ریشهکن کرد؟ چرا این مسائل را به جای دفنکردن، تحلیل و پیشگیری نمیکنیم؟
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با قاطعیت اعلام میکند: برخوردهای ایدئولوژیک و سرکوبگرانه در مدارس، نهتنها آینده دانشآموزان را به تاراج میبرد؛ بلکه به ازدسترفتن جان و انگیزه آنها نیز منجر میشود. ما خواستار پایاندادن به سیاستهای ایدئولوژیک، حذف نگاه تحقیرآمیز به دانشآموزان، و احترام به آزادیهای فردی و حقوق انسانی آنان هستیم. سیستم آموزشوپرورش باید از ابزار سرکوب و کنترل ایدئولوژیک دور شود و به جایش، نگاهی انسانی و دانشمحور جایگزین گردد.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#دانش_آموز
@Tavaana_TavaanaTech
یک بار دیگر بخوانید دختری نوجوان لاک ناخن زده به مدرسه رفته مدیر مدرسه پس از آزار و اذیت و تحقیر و توهین با خانوادهاش تماس گرفته دختر را تهدید به اخراج کردهاند و در نهایت ...
جان ما ایرانیان در نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، بیارزش است.
به دلیل این رویداد تلخ «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» بیانیهای منتشر کرده که در پی میآید:
«یک قربانی دیگر از سیاستهای پوسیده و مدیریت سرکوبگرانه!
همین دیروز باز هم خبری تکاندهنده از جانباختن یک نوجوان، #آرزو_خاوری، دانشآموز کلاس نهم، منتشر شد. آرزو به جرم پوشیدن شلوار جین، مورد آزار و اذیت مدیریت مدرسه قرار گرفت و این فشارها او را به سمت خودکشی سوق داد. پدرش تمام ماجرا را به امید عدالت و پایان این برخوردهای مخرب بازگو کرد. اما آیا این اولین یا آخرین بار است؟
آیا کسی از خودکشیهای خاموش و بیصدا در روستاها و شهرهای کوچک خبر دارد؟ خودکشیهایی که زیر بار فشارهای تحقیر، تهدید، و به اسم «ارزشها» و «آبرو» رخ میدهند اما رسانهای نمیشوند؟
چند روز پیش، در روستای دریس، از توابع شهرستان #کازرون #آیناز_کریمی دانشآموز کلاس دوازدهم و نوجوانی پرامید به آینده، با خشونت و تهدید مدیر مدرسه به دلیل «رعایتنکردن شئونات» و داشتن لاک ناخن و موهای رنگشده روبهرو شد. خانم رحیمی، مدیر مدرسه، برای سرکوب این دختر جوان، حتی با برادرش تماس گرفت و او را از مدرسه بیرون کرد. نتیجه؟ فشار و بازخواستهای خانواده بر اساس سنتهای سختگیرانه محلی، و در نهایت، آیناز با طناب دار، زندگیاش را به پایان رساند.
در این میان، خبری از پیگیری مسئولین نیست! آموزشوپرورش کازرون و مسئولان آن، بهجای دفاع از حقوق دانشآموزان، سکوت کردهاند و به حفظ میز و مقام خود راضیاند. آیا نباید به جای پنهانکاریهای همیشگی، این زخمهای عمیق را برای همیشه ریشهکن کرد؟ چرا این مسائل را به جای دفنکردن، تحلیل و پیشگیری نمیکنیم؟
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با قاطعیت اعلام میکند: برخوردهای ایدئولوژیک و سرکوبگرانه در مدارس، نهتنها آینده دانشآموزان را به تاراج میبرد؛ بلکه به ازدسترفتن جان و انگیزه آنها نیز منجر میشود. ما خواستار پایاندادن به سیاستهای ایدئولوژیک، حذف نگاه تحقیرآمیز به دانشآموزان، و احترام به آزادیهای فردی و حقوق انسانی آنان هستیم. سیستم آموزشوپرورش باید از ابزار سرکوب و کنترل ایدئولوژیک دور شود و به جایش، نگاهی انسانی و دانشمحور جایگزین گردد.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#دانش_آموز
@Tavaana_TavaanaTech