به مناسبت زادروز نوال سعداوی: از برجستهترین فعالان #حقوق_زنان #خاورمیانه
بیست و هفتم اکتبر (پنجم آبان) زادروز «نوال سعداوی» نویسنده و فعال اجتماعی مشهور مصری است. او در سال ۱۹۳۱ میلادی در روستای کفر طحله چشم به جهان گشود. پدر وی در کودکیاش به خاطر نقشی که در انقلاب مصر و سودان بر علیه اشغال بریتانیا ایفا کرده بود به شهری کوچک نزدیک دلتای نیل تبعید شد. پیشرو و خوشفکر بودن پدر سبب شخصیت متفاوت نوال وعزتنفس وی در بزرگسالی شد.
سعداوی بعدها در رشته پزشکی و جراحی در دانشگاه قاهره تحصیل کرد. او همچنین در سال ۱۹۶۵ کارشناسی ارشد پزشکی خود را از دانشگاه کلمبیای نیویورک دریافت کرد. سعداوی طی سالهای زندگی پرثمرش کتابها، یادداشتها و داستانهای بسیاری نوشته است. اولین رمان او مذاکرات طبیبه (خاطرات یک زن پزشک) بود. از کتابهای دیگر او میتوان به «چهره عریان زن عرب»، «زن و جنسیت»، «نزاعی نو در مسئله زن»، «مسئله زن مصری سیاسی و جنسی» و «چهره پنهان حوا: زنان در جهان عرب» اشاره کرد. دو کتاب او به نامهای «زن، دین و اخلاق» و «چهره عریان زن عرب» به فارسی برگردانده شدهاند.
یکی از کتابهای بحثبرانگیز سعداوی «زن و جنسیت» نام دارد که هدف آن نقد فرهنگ و رفتارهای خشونتآمیز نسبت به بدن #زنان است. متن کتاب او بعدها به یکی از کتب اصلی #فمینیستی تبدیل شد. سعداوی پس از نگارش این کتاب از سمتش در وزارت بهداشت مصر اخراج شد. زندگی سعداوی پس از آن زیر ذرهبین رفت و او در سال ۱۹۸۱ در دولت انور السادات زندانی شد. پس از مدتی از بازداشت آزاد شد اما باز هم در سال ۱۹۸۸ توسط نیروهای تندروی اسلامی مورد تعقیب و فشار قرار گرفت. سعداوی نهایتا از مصر گریخت و در دانشگاههای امریکا مشغول به تدریس شد.
فعالیتهای نوال سعداوی با وجود فشارها و تهدیدات هیچگاه متوقف نشد به طوری که به یکی از اصلیترین مبارزان توقفسازی «ختنه جنسی» زنان در مصر مبدل شد. سعداوی «جمعیت همبستگی زنان عرب» را پایهگذاری کرد و در سال ۲۰۱۱ و انقلاب مصر یکی از چهرهها و رهبران این جنبش بود.
درباره انقلاب #مصر و رهبران آن در توانا بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/node/1784
توانا در تلگرام:
https://telegram.me/Tavaana_TavaanaTech
فایل زیر در همین رابطه ارایه می گردد.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بیست و هفتم اکتبر (پنجم آبان) زادروز «نوال سعداوی» نویسنده و فعال اجتماعی مشهور مصری است. او در سال ۱۹۳۱ میلادی در روستای کفر طحله چشم به جهان گشود. پدر وی در کودکیاش به خاطر نقشی که در انقلاب مصر و سودان بر علیه اشغال بریتانیا ایفا کرده بود به شهری کوچک نزدیک دلتای نیل تبعید شد. پیشرو و خوشفکر بودن پدر سبب شخصیت متفاوت نوال وعزتنفس وی در بزرگسالی شد.
سعداوی بعدها در رشته پزشکی و جراحی در دانشگاه قاهره تحصیل کرد. او همچنین در سال ۱۹۶۵ کارشناسی ارشد پزشکی خود را از دانشگاه کلمبیای نیویورک دریافت کرد. سعداوی طی سالهای زندگی پرثمرش کتابها، یادداشتها و داستانهای بسیاری نوشته است. اولین رمان او مذاکرات طبیبه (خاطرات یک زن پزشک) بود. از کتابهای دیگر او میتوان به «چهره عریان زن عرب»، «زن و جنسیت»، «نزاعی نو در مسئله زن»، «مسئله زن مصری سیاسی و جنسی» و «چهره پنهان حوا: زنان در جهان عرب» اشاره کرد. دو کتاب او به نامهای «زن، دین و اخلاق» و «چهره عریان زن عرب» به فارسی برگردانده شدهاند.
یکی از کتابهای بحثبرانگیز سعداوی «زن و جنسیت» نام دارد که هدف آن نقد فرهنگ و رفتارهای خشونتآمیز نسبت به بدن #زنان است. متن کتاب او بعدها به یکی از کتب اصلی #فمینیستی تبدیل شد. سعداوی پس از نگارش این کتاب از سمتش در وزارت بهداشت مصر اخراج شد. زندگی سعداوی پس از آن زیر ذرهبین رفت و او در سال ۱۹۸۱ در دولت انور السادات زندانی شد. پس از مدتی از بازداشت آزاد شد اما باز هم در سال ۱۹۸۸ توسط نیروهای تندروی اسلامی مورد تعقیب و فشار قرار گرفت. سعداوی نهایتا از مصر گریخت و در دانشگاههای امریکا مشغول به تدریس شد.
فعالیتهای نوال سعداوی با وجود فشارها و تهدیدات هیچگاه متوقف نشد به طوری که به یکی از اصلیترین مبارزان توقفسازی «ختنه جنسی» زنان در مصر مبدل شد. سعداوی «جمعیت همبستگی زنان عرب» را پایهگذاری کرد و در سال ۲۰۱۱ و انقلاب مصر یکی از چهرهها و رهبران این جنبش بود.
درباره انقلاب #مصر و رهبران آن در توانا بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/node/1784
توانا در تلگرام:
https://telegram.me/Tavaana_TavaanaTech
فایل زیر در همین رابطه ارایه می گردد.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
توانا
روزهای خشم: انقلاب مردم مصر برای آزادی
بینش و انگیزه
بنیادهای #دموکراسی
جلسه پنجم: #حریم_خصوصی و دموکراسی
بحث را با بررسی نقدهای #فمینیستی بر ایده حریم خصوصی آغاز می کنیم. با توجه به این نقدها از خود می پرسیم: آیا تأیید این که مرز روشن و قاطعی میان امر خصوصی/امر عمومی یا حریم خصوصی/#فضای_عمومی وجود ندارد، دفاع #دموکراتیک از ایده حریم خصوصی را ناممکن می کند؟
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
فایل های مربوطه
جلسه پنجم: #حریم_خصوصی و دموکراسی
بحث را با بررسی نقدهای #فمینیستی بر ایده حریم خصوصی آغاز می کنیم. با توجه به این نقدها از خود می پرسیم: آیا تأیید این که مرز روشن و قاطعی میان امر خصوصی/امر عمومی یا حریم خصوصی/#فضای_عمومی وجود ندارد، دفاع #دموکراتیک از ایده حریم خصوصی را ناممکن می کند؟
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
فایل های مربوطه
«حقوق زنان» از مجموعه مطالعات موردی انجام شده توسط توانا تحت عنوان «تجربهها» است که به جنبشهای مدنی در تلاش برای احقاق حقوق زنان در سراسر دنیا میپردازد. این مجموعه اطلاعات جامع و در عین حال موجزی را در خصوص جنبشهای فمینیستی در کشورهای مختلف در اختیار خواننده قرار میدهد. جنبش فمینیستی زنان در آمریکا در دهههای ۶۰ و ۷۰ با هدف رفع تبعیض علیه زنان در تمام جوانب زندگی و حمایت قانونی از حقوق آنها، کمپین یک میلیون امضا در ایران در اعتراض به قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و نیز مبارزات گروه خواهران مسلمان به رهبری زینا انور برای حمایت از حقوق زنان تحت لوای تفاسیر متفاوت از قرآن و قوانین اسلامی از این جمله اند.
«حقوق زنان» از مجموعه مطالعات موردی انجام شده توسط توانا تحت عنوان «تجربهها» است که به جنبشهای مدنی در تلاش برای احقاق حقوق زنان در سراسر دنیا میپردازد. این مجموعه اطلاعات جامع و در عین حال موجزی را در خصوص جنبشهای فمینیستی در کشورهای مختلف در اختیار خواننده قرار میدهد. #جنبش #فمینیستی زنان در آمریکا در دهههای ۶۰ و ۷۰ با هدف رفع تبعیض علیه زنان در تمام جوانب زندگی و حمایت قانونی از حقوق آنها، کمپین یک میلیون امضا در ایران در اعتراض به قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و نیز مبارزات گروه خواهران مسلمان به رهبری زینا انور برای حمایت از #حقوق_زنان تحت لوای تفاسیر متفاوت از قرآن و قوانین اسلامی از این جمله اند.
لینک دانلود: http://bit.ly/ZQkShN
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«حقوق زنان» از مجموعه مطالعات موردی انجام شده توسط توانا تحت عنوان «تجربهها» است که به جنبشهای مدنی در تلاش برای احقاق حقوق زنان در سراسر دنیا میپردازد. این مجموعه اطلاعات جامع و در عین حال موجزی را در خصوص جنبشهای فمینیستی در کشورهای مختلف در اختیار خواننده قرار میدهد. #جنبش #فمینیستی زنان در آمریکا در دهههای ۶۰ و ۷۰ با هدف رفع تبعیض علیه زنان در تمام جوانب زندگی و حمایت قانونی از حقوق آنها، کمپین یک میلیون امضا در ایران در اعتراض به قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و نیز مبارزات گروه خواهران مسلمان به رهبری زینا انور برای حمایت از #حقوق_زنان تحت لوای تفاسیر متفاوت از قرآن و قوانین اسلامی از این جمله اند.
لینک دانلود: http://bit.ly/ZQkShN
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Forwarded from آموزشکده توانا
بنیادهای #دموکراسی
جلسه پنجم: #حریم_خصوصی و دموکراسی
بحث را با بررسی نقدهای #فمینیستی بر ایده حریم خصوصی آغاز می کنیم. با توجه به این نقدها از خود می پرسیم: آیا تأیید این که مرز روشن و قاطعی میان امر خصوصی/امر عمومی یا حریم خصوصی/#فضای_عمومی وجود ندارد، دفاع #دموکراتیک از ایده حریم خصوصی را ناممکن می کند؟
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
فایل های مربوطه
جلسه پنجم: #حریم_خصوصی و دموکراسی
بحث را با بررسی نقدهای #فمینیستی بر ایده حریم خصوصی آغاز می کنیم. با توجه به این نقدها از خود می پرسیم: آیا تأیید این که مرز روشن و قاطعی میان امر خصوصی/امر عمومی یا حریم خصوصی/#فضای_عمومی وجود ندارد، دفاع #دموکراتیک از ایده حریم خصوصی را ناممکن می کند؟
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
فایل های مربوطه
زادروز ویرجینیا وولف، #رماننویس و #منتقد #فمینیست
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، #ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری #فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم #آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
#ویرجینیا_وولف
#ویرجینیاوولف
@Tavaana_Tavaanatech
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، #ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری #فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم #آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
#ویرجینیا_وولف
#ویرجینیاوولف
@Tavaana_Tavaanatech
Tavaana
ویرجینیا وولف
سالگرد درگذشت #غزالهعلیزاده، #داستاننویس
غزاله علیزاده در «خانهی ادریسیها»
در یک روز جمعه ۲۱ ادردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محلهای در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلقآویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده» نویسندهی ایرانی و صاحب رمان مشهور دو جلدی «خانه ادریسیها».
غزاله علیزاده ۲۷ بهمنماه ۱۳۲۷ در مشهد زاده شد. مادر غزاله، منیرالسادات سیدی زنی #شاعر و #نویسنده بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و پس از آن به فرانسه سفر کرد و در دانشگاه سوربن ِ شهر پاریس در رشتههای #فلسفه و #سینما درس خواند.البته او در ابتدا برای تحصیل در رشتهی حقوق که رشتهی مورد علاقهی مادر بود راهی فرانسه شده بود اما با تلاش فراون رشتهاش را به فلسفه تغییر داد. او قصد داشت پایاننامهاش را در مورد مولانا، شاعر و عارف سرشناس ایرانی بنویسد، اما مرگ ناگهانی پدر مانع این کار شد. فعالیت ادبی غزاله علیزاده در دههی ۱۳۴۰ و در شهر زادگاهش با چاپ داستان شروع شد. اولین مجموعه داستانی علیزاده «سفر ناگذشتنی» نام داشت که در سال ۱۳۵۶انتشار یافت. غزاله علیزاده دو بار ازدواج کرد؛ بار اول با «بیژن الهی» که از این ازدواح دختری به نام «سلما» مانده است. غزاله از دو دختر بیسرپرست نیز نگهداری میکرد. علیزاده پس از جدایی از الهی در سال ۱۳۵۴ با محمدرضا نظامشهیدی ازدواج کرد. سلما الهی دختر غزاله و بیژن، از شاگردان موسیقی ِ خوانندهی ایرانی، پری زنگنه بود.
غزاله علیزاده در مورد خود و زندگیاش در گفتوگویی با مجلهی ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهرماه ۱۳۷۴ اینچنین میگوید:
«دوازده، سيزده ساله بودم، دنيا را نمیشناختم. کی دنيا را میشناسد؟ اين تودهی بیشکل مدام در حال تغيير را که دور خودش میپيچد و از يک تاريکی میرود به طرف تاريکی ديگر. در اين فاصله، ما بيش و کم رؤيا میبافيم، فکر میکنيم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مايهی حيرتانگيز از حيوانيت در خود و ديگران را. ما نسلی بوديم آرمانخواه. به رستگاری اعتقاد داشتيم. هيچ تأسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤيا، حيرت میکنم. تا اين درجه وابستگی به ماديت، اگر هم نشانهی عقل معيشت باشد، باز حاکي از زوال است. ما واژههای مقدس داشتيم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زيبايی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت… اغلب دراز میکشيدم روی چمن مرطوب و خيره میشدم به آسمان. پارههای ابر گذر میکردند، اشتياق و حيرت نوجوانی بیقرار میدميدم به آسمان. در گلخانه مینشستم، بیوقفه کتاب میخواندم، #نويسندگان و #شاعران بزرگ را تا حد تقديس میستودم. از جهان #روزمرگی، تقديس گريخته است و اين بحران جنبهی بومی ندارد. پشت مرزها هم تقديس و آرمانگرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، #جنسيت و پول گريزنده، اقيانوسهای عظيم را در حد حوضچههایی تنگ فروکاسته است.»
آنچه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسندهای صاحبسبْک و معتبر در #قصهنویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی ِ «خانه ادریسیها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده همچون «چهار راه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شبهای تهران» همه نشانهای از تسلط نویسندهای در حیطهی کار خود است. #علیزاده در همهی آثارش #آرمانگرایی ایدهآلیست با دغدغههای #فمینیستی است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TxY8D2
شعر ترا من چشم در راهم اثر نیما یوشیج را با صدای غزاله علیزاده بشنویم
@Tavaana_TavaanaTech
غزاله علیزاده در «خانهی ادریسیها»
در یک روز جمعه ۲۱ ادردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محلهای در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلقآویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده» نویسندهی ایرانی و صاحب رمان مشهور دو جلدی «خانه ادریسیها».
غزاله علیزاده ۲۷ بهمنماه ۱۳۲۷ در مشهد زاده شد. مادر غزاله، منیرالسادات سیدی زنی #شاعر و #نویسنده بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و پس از آن به فرانسه سفر کرد و در دانشگاه سوربن ِ شهر پاریس در رشتههای #فلسفه و #سینما درس خواند.البته او در ابتدا برای تحصیل در رشتهی حقوق که رشتهی مورد علاقهی مادر بود راهی فرانسه شده بود اما با تلاش فراون رشتهاش را به فلسفه تغییر داد. او قصد داشت پایاننامهاش را در مورد مولانا، شاعر و عارف سرشناس ایرانی بنویسد، اما مرگ ناگهانی پدر مانع این کار شد. فعالیت ادبی غزاله علیزاده در دههی ۱۳۴۰ و در شهر زادگاهش با چاپ داستان شروع شد. اولین مجموعه داستانی علیزاده «سفر ناگذشتنی» نام داشت که در سال ۱۳۵۶انتشار یافت. غزاله علیزاده دو بار ازدواج کرد؛ بار اول با «بیژن الهی» که از این ازدواح دختری به نام «سلما» مانده است. غزاله از دو دختر بیسرپرست نیز نگهداری میکرد. علیزاده پس از جدایی از الهی در سال ۱۳۵۴ با محمدرضا نظامشهیدی ازدواج کرد. سلما الهی دختر غزاله و بیژن، از شاگردان موسیقی ِ خوانندهی ایرانی، پری زنگنه بود.
غزاله علیزاده در مورد خود و زندگیاش در گفتوگویی با مجلهی ادبی «گردون»، شماره ۵۱، مهرماه ۱۳۷۴ اینچنین میگوید:
«دوازده، سيزده ساله بودم، دنيا را نمیشناختم. کی دنيا را میشناسد؟ اين تودهی بیشکل مدام در حال تغيير را که دور خودش میپيچد و از يک تاريکی میرود به طرف تاريکی ديگر. در اين فاصله، ما بيش و کم رؤيا میبافيم، فکر میکنيم میشود سرشت انسان را عوض کرد، آن مايهی حيرتانگيز از حيوانيت در خود و ديگران را. ما نسلی بوديم آرمانخواه. به رستگاری اعتقاد داشتيم. هيچ تأسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رؤيا، حيرت میکنم. تا اين درجه وابستگی به ماديت، اگر هم نشانهی عقل معيشت باشد، باز حاکي از زوال است. ما واژههای مقدس داشتيم: آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زيبايی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفتهای داشت… اغلب دراز میکشيدم روی چمن مرطوب و خيره میشدم به آسمان. پارههای ابر گذر میکردند، اشتياق و حيرت نوجوانی بیقرار میدميدم به آسمان. در گلخانه مینشستم، بیوقفه کتاب میخواندم، #نويسندگان و #شاعران بزرگ را تا حد تقديس میستودم. از جهان #روزمرگی، تقديس گريخته است و اين بحران جنبهی بومی ندارد. پشت مرزها هم تقديس و آرمانگرایی به انسان پشت کرده و شهرت فصلی، #جنسيت و پول گريزنده، اقيانوسهای عظيم را در حد حوضچههایی تنگ فروکاسته است.»
آنچه نام غزاله علیزاده را به عنوان نویسندهای صاحبسبْک و معتبر در #قصهنویسی ایران به ثبت رساند انتشار رمان دو جلدی ِ «خانه ادریسیها» در سال ۱۳۷۰ بود. البته آثار دیگر علیزاده همچون «چهار راه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شبهای تهران» همه نشانهای از تسلط نویسندهای در حیطهی کار خود است. #علیزاده در همهی آثارش #آرمانگرایی ایدهآلیست با دغدغههای #فمینیستی است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TxY8D2
شعر ترا من چشم در راهم اثر نیما یوشیج را با صدای غزاله علیزاده بشنویم
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
غزاله علیزاده در «خانه ادریسیها»
روز جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵، تعدادی از ساکنان محلی در جنگل اطراف شهر رامسر در شمال ایران و در روستای «جواهرده» جسدی را یافتند که از درختی حلقآویز شده بود. او کسی نبود جز «غزاله علیزاده»، نویسنده
زنان و اقتصاد
«زن ناچار است ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت- نه تنها این بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد.»
دنیا پیش روی مرد جوانی که با زندگی مواجه میشود، گسترده است. هر توانی را که در وجودش هست میتواند به کار ببندد. اگر ابتدا در انتخابش اشتباه کند، میتواند دوباره و دوباره دست به انتخاب بزند. اگر در مسیری موفق یا موثر نباشد، میتواند در زمینه دیگری بهتر نقش ایفا کند. نیازهای رو به رشد و متنوع بشریت او را به خدمت در زمینههای مختلف فرا میخواند که او رشدش را در آنها مییابد. میتواند برای رسیدن به هرآنچه میخواهد باشد تلاش کند. میتواند برای به دستآوردن هرآنچه میخواهد، بکوشد. میتواند برای به دست آوردن ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت و هرآنچه میخواهد، تلاش کند.
زن جوانی که با زندگی مواجه میشود هم همان دنیا را پیشرو دارد، با همان
نیرو و میل و بلندپروازی درونی. اما هرآنچه او آرزوی داشتن یا انجامش را دارد، باید از یک کانال واحد و انتخاب واحد بگذرد. ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت - و نه تنها اینها بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را باید از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد. و این فشار بسیار سنگینی است که به واسطه وراثت پشت او جمع شده و از طریق محیط ادامه پیدا کرده است، تا جایی که خود او هم این موقعیت را پذیرفته است و با انگیزه فراوان، تاثیر آن را بر زندگی دخترش پیاده میکند. آیا عجیب است که زنان زیادی گرفتار #جنسیت هستند؟
اما با توجه به #وراثت مدام زنان از جنس مذکر، ما باید خیلی پیش از این به زنبورهای ملکه تبدیل میشدیم. اما دختر سرباز و ملوان و هنرمند و مخترع و بازرگان، در ذهن و تناش سهمی از رشد مردان را که در هر نسل صورت گرفته، به ارث برده و با همه زنانگیاش انسان مانده است.
شارلوت پرکینز گیلمن (١٨۶٠ – ١٩٣۵) در سال ١٨٩٨ در این بخش از کتاب «زنان و اقتصاد» تصویری پر تب و تاب از #استقلال #اقتصادی #زنان ارائه میکند.
اگر چه گیلمن در طی زندگی خود بخاطر نوشتههای #فمینیستی خود به شهرت دست یافت، پس از مرگ به بوته فراموشی سپرده شد تا اینکه در فمینیستهای دهه ١٩٧٠ بار دیگر آثار ادبی او را کشف کردند. داستان کوتاه او «کاغذ دیواری زرد» خصوصاً به عنوان تصویری تکان دهنده از سرکوبی که زنان از آن رنج میبردند - چه از طریق ازدواج و چه از طریق روشهای متداول پزشکی آن زمان - مورد تقدیر قرار گرفت. تمهای #سرکوب و خفه شدن آرزوها که #شارلوتپرکینز در مورد آنها نوشته است پژواک خود را در آثار ورجینیا ولف، کیت چوپین، و سایر نویسندههای #فمینیست یافتهاند.
از اینجا دانلود کنید:
https://goo.gl/8geDgt
@Tavaana_TavaanaTech
«زن ناچار است ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت- نه تنها این بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد.»
دنیا پیش روی مرد جوانی که با زندگی مواجه میشود، گسترده است. هر توانی را که در وجودش هست میتواند به کار ببندد. اگر ابتدا در انتخابش اشتباه کند، میتواند دوباره و دوباره دست به انتخاب بزند. اگر در مسیری موفق یا موثر نباشد، میتواند در زمینه دیگری بهتر نقش ایفا کند. نیازهای رو به رشد و متنوع بشریت او را به خدمت در زمینههای مختلف فرا میخواند که او رشدش را در آنها مییابد. میتواند برای رسیدن به هرآنچه میخواهد باشد تلاش کند. میتواند برای به دستآوردن هرآنچه میخواهد، بکوشد. میتواند برای به دست آوردن ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت و هرآنچه میخواهد، تلاش کند.
زن جوانی که با زندگی مواجه میشود هم همان دنیا را پیشرو دارد، با همان
نیرو و میل و بلندپروازی درونی. اما هرآنچه او آرزوی داشتن یا انجامش را دارد، باید از یک کانال واحد و انتخاب واحد بگذرد. ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت - و نه تنها اینها بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را باید از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد. و این فشار بسیار سنگینی است که به واسطه وراثت پشت او جمع شده و از طریق محیط ادامه پیدا کرده است، تا جایی که خود او هم این موقعیت را پذیرفته است و با انگیزه فراوان، تاثیر آن را بر زندگی دخترش پیاده میکند. آیا عجیب است که زنان زیادی گرفتار #جنسیت هستند؟
اما با توجه به #وراثت مدام زنان از جنس مذکر، ما باید خیلی پیش از این به زنبورهای ملکه تبدیل میشدیم. اما دختر سرباز و ملوان و هنرمند و مخترع و بازرگان، در ذهن و تناش سهمی از رشد مردان را که در هر نسل صورت گرفته، به ارث برده و با همه زنانگیاش انسان مانده است.
شارلوت پرکینز گیلمن (١٨۶٠ – ١٩٣۵) در سال ١٨٩٨ در این بخش از کتاب «زنان و اقتصاد» تصویری پر تب و تاب از #استقلال #اقتصادی #زنان ارائه میکند.
اگر چه گیلمن در طی زندگی خود بخاطر نوشتههای #فمینیستی خود به شهرت دست یافت، پس از مرگ به بوته فراموشی سپرده شد تا اینکه در فمینیستهای دهه ١٩٧٠ بار دیگر آثار ادبی او را کشف کردند. داستان کوتاه او «کاغذ دیواری زرد» خصوصاً به عنوان تصویری تکان دهنده از سرکوبی که زنان از آن رنج میبردند - چه از طریق ازدواج و چه از طریق روشهای متداول پزشکی آن زمان - مورد تقدیر قرار گرفت. تمهای #سرکوب و خفه شدن آرزوها که #شارلوتپرکینز در مورد آنها نوشته است پژواک خود را در آثار ورجینیا ولف، کیت چوپین، و سایر نویسندههای #فمینیست یافتهاند.
از اینجا دانلود کنید:
https://goo.gl/8geDgt
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
زنان و اقتصاد، اثر شارلوت پرکینز گیلمن
Tavaana e-Books
از قرار معلوم, یک دانشگاه خارجی درس خوانده و سالها در ینگه دنیا زندگی کرده است، اما ضد زن بودن هیچ ربطی به هیچ یک از این پارامترها ندارد. نه سطح تحصیلات نه قومیت نه ملیت نه مذهب ونه حتی جنسیت. در یک دوره مارکتینگ شرکت کردم که ذکر و خیر استاد در بالا شد، نيمي از کلاس خانمها هستند و کاملاً هم در کلاس فعالیم. همه مثالهای ذکر شده ضد زن و جنسیتی است. زن در نقش آشپز و رخت شور مصرف کننده و ...همان نگاه سنتی! در بین کلاس برای خارج نشدن از بحث سکوت کردم اما در انتهای کلاس نتوانستم حرف نزنم، گفتم فلان مثال و فلان مثل ضد زن بود، گفت: در مثال مناقشه نیست.گفتم مثالها فرهنگ میسازند و فرهنگ مردسالار ما پر این مثالهاست که شما بهعنوان استاد...گفت: اين حرفها خیلی فمینیستی است! گفتم خوب من فمینیست هستم، گفت: پس خودت رو به دکتر نشان بده.
مرد، مدرن، تحصيلكرده، خارج رفته، استاد، منتقد به همه سنتها سری تکان دادم و بغض همه سالهای فمینیست بودن را قورت دادم. اگر این درس نمرهای داشته باشد که از دست رفت و مهم نیست،قطعاً مهمتر از همه آن سالها نیست. اما ما چقدر وظیفه خود میدانیم در مقابل این غلطهای مصطلح سکوت نکنیم؟! اصلاح دنیا از همین روابط روزمره ماست، خسته بودم و بی حوصله اما میدانستم وظیفه دارم باید توضیح دهم، بايد توضیح دهنم، بايد توضیح دهم.
goo.gl/AesX4Z
نظر شما درباره این نوشته از «مهدیه گلرو» چیست؟
http://bit.ly/2iU2QrZ
مطالب مرتبط:
مهدیه گلرو، ستارهای در میان دانشجویان ستارهدار http://bit.ly/1pyG1qc
مطالب مرتبط:
هراس زنان ایران از حکومت و خیابان
http://bit.ly/2em5yQS
انقیاد زنان
http://bit.ly/1v4u0MJ
حق زن بر بدن خود ، اثر مارگارت سانگر
http://bit.ly/1w00U2b
حق زن بر بدنش
مهرانگیز کار
http://bit.ly/1jCEnls
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مرد، مدرن، تحصيلكرده، خارج رفته، استاد، منتقد به همه سنتها سری تکان دادم و بغض همه سالهای فمینیست بودن را قورت دادم. اگر این درس نمرهای داشته باشد که از دست رفت و مهم نیست،قطعاً مهمتر از همه آن سالها نیست. اما ما چقدر وظیفه خود میدانیم در مقابل این غلطهای مصطلح سکوت نکنیم؟! اصلاح دنیا از همین روابط روزمره ماست، خسته بودم و بی حوصله اما میدانستم وظیفه دارم باید توضیح دهم، بايد توضیح دهنم، بايد توضیح دهم.
goo.gl/AesX4Z
نظر شما درباره این نوشته از «مهدیه گلرو» چیست؟
http://bit.ly/2iU2QrZ
مطالب مرتبط:
مهدیه گلرو، ستارهای در میان دانشجویان ستارهدار http://bit.ly/1pyG1qc
مطالب مرتبط:
هراس زنان ایران از حکومت و خیابان
http://bit.ly/2em5yQS
انقیاد زنان
http://bit.ly/1v4u0MJ
حق زن بر بدن خود ، اثر مارگارت سانگر
http://bit.ly/1w00U2b
حق زن بر بدنش
مهرانگیز کار
http://bit.ly/1jCEnls
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
از قرار معلوم, یک دانشگاه خارجی درس خوانده و سالها در ینگه دنیا زندگی کرده است، اما ضد زن بودن هیچ ربطی به هیچ یک از این پارامترها ندارد. نه سطح تحصیلات نه قومیت نه ملیت نه مذهب ونه حتی #جنسیت. در یک دوره مارکتینگ شرکت کردم که ذکر و خیر استاد در بالا شد،…
از قرار معلوم, یک دانشگاه خارجی درس خوانده و سالها در ینگه دنیا زندگی کرده است، اما ضد زن بودن هیچ ربطی به هیچ یک از این پارامترها ندارد. نه سطح تحصیلات نه قومیت نه ملیت نه مذهب ونه حتی #جنسیت. در یک دوره مارکتینگ شرکت کردم که ذکر و خیر استاد در بالا شد،…
نوال سعداوی درگذشت؛ او از برجستهترین فعالان #حقوق_زنان #خاورمیانه بود که ساعتی پیش در ۹۰ سالگی از دنیا رفت۔
«نوال سعداوی» نویسنده و فعال اجتماعی مشهور مصری در سال ۱۹۳۱ میلادی در روستای کفر طحله چشم به جهان گشود. پدر وی در کودکیاش به خاطر نقشی که در انقلاب مصر و سودان بر علیه اشغال بریتانیا ایفا کرده بود به شهری کوچک نزدیک دلتای نیل تبعید شد. پیشرو و خوشفکر بودن پدر سبب شخصیت متفاوت نوال و عزتنفس وی در بزرگسالی شد.
سعداوی بعدها در رشته پزشکی و جراحی در دانشگاه قاهره تحصیل کرد. او همچنین در سال ۱۹۶۵ کارشناسی ارشد پزشکی خود را از دانشگاه کلمبیای نیویورک دریافت کرد. سعداوی طی سالهای زندگی پرثمرش کتابها، یادداشتها و داستانهای بسیاری نوشته است. اولین رمان او مذکرات طبیبه (خاطرات یک زن پزشک) بود. از کتابهای دیگر او میتوان به «چهره عریان زن عرب»، «زن و جنسیت»، «نزاعی نو در مسئله زن»، «مسئله زن مصری سیاسی و جنسی» و «چهره پنهان حوا: زنان در جهان عرب» اشاره کرد. دو کتاب او به نامهای «زن، دین و اخلاق» و «چهره عریان زن عرب» به فارسی برگردانده شدهاند.
یکی از کتابهای بحثبرانگیز سعداوی «زن و جنسیت» نام دارد که هدف آن نقد فرهنگ و رفتارهای خشونتآمیز نسبت به بدن #زنان است. متن کتاب او بعدها به یکی از کتب اصلی #فمینیستی تبدیل شد. سعداوی پس از نگارش این کتاب از سمتش در وزارت بهداشت مصر اخراج شد. زندگی سعداوی پس از آن زیر ذرهبین رفت و او در سال ۱۹۸۱ در دولت انور السادات زندانی شد. پس از مدتی از بازداشت آزاد شد اما باز هم در سال ۱۹۸۸ توسط نیروهای تندروی اسلامی مورد تعقیب و فشار قرار گرفت. سعداوی نهایتا از مصر گریخت و در دانشگاههای امریکا مشغول به تدریس شد.
فعالیتهای نوال سعداوی با وجود فشارها و تهدیدات هیچگاه متوقف نشد به طوری که به یکی از اصلیترین مبارزان توقفسازی «ختنه جنسی» زنان در مصر مبدل شد. سعداوی «جمعیت همبستگی زنان عرب» را پایهگذاری کرد و در سال ۲۰۱۱ و انقلاب مصر یکی از چهرهها و رهبران این جنبش بود.
درباره انقلاب #مصر و رهبران آن در توانا بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/node/1784
@Tavaana_TavaanaTech
«نوال سعداوی» نویسنده و فعال اجتماعی مشهور مصری در سال ۱۹۳۱ میلادی در روستای کفر طحله چشم به جهان گشود. پدر وی در کودکیاش به خاطر نقشی که در انقلاب مصر و سودان بر علیه اشغال بریتانیا ایفا کرده بود به شهری کوچک نزدیک دلتای نیل تبعید شد. پیشرو و خوشفکر بودن پدر سبب شخصیت متفاوت نوال و عزتنفس وی در بزرگسالی شد.
سعداوی بعدها در رشته پزشکی و جراحی در دانشگاه قاهره تحصیل کرد. او همچنین در سال ۱۹۶۵ کارشناسی ارشد پزشکی خود را از دانشگاه کلمبیای نیویورک دریافت کرد. سعداوی طی سالهای زندگی پرثمرش کتابها، یادداشتها و داستانهای بسیاری نوشته است. اولین رمان او مذکرات طبیبه (خاطرات یک زن پزشک) بود. از کتابهای دیگر او میتوان به «چهره عریان زن عرب»، «زن و جنسیت»، «نزاعی نو در مسئله زن»، «مسئله زن مصری سیاسی و جنسی» و «چهره پنهان حوا: زنان در جهان عرب» اشاره کرد. دو کتاب او به نامهای «زن، دین و اخلاق» و «چهره عریان زن عرب» به فارسی برگردانده شدهاند.
یکی از کتابهای بحثبرانگیز سعداوی «زن و جنسیت» نام دارد که هدف آن نقد فرهنگ و رفتارهای خشونتآمیز نسبت به بدن #زنان است. متن کتاب او بعدها به یکی از کتب اصلی #فمینیستی تبدیل شد. سعداوی پس از نگارش این کتاب از سمتش در وزارت بهداشت مصر اخراج شد. زندگی سعداوی پس از آن زیر ذرهبین رفت و او در سال ۱۹۸۱ در دولت انور السادات زندانی شد. پس از مدتی از بازداشت آزاد شد اما باز هم در سال ۱۹۸۸ توسط نیروهای تندروی اسلامی مورد تعقیب و فشار قرار گرفت. سعداوی نهایتا از مصر گریخت و در دانشگاههای امریکا مشغول به تدریس شد.
فعالیتهای نوال سعداوی با وجود فشارها و تهدیدات هیچگاه متوقف نشد به طوری که به یکی از اصلیترین مبارزان توقفسازی «ختنه جنسی» زنان در مصر مبدل شد. سعداوی «جمعیت همبستگی زنان عرب» را پایهگذاری کرد و در سال ۲۰۱۱ و انقلاب مصر یکی از چهرهها و رهبران این جنبش بود.
درباره انقلاب #مصر و رهبران آن در توانا بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/node/1784
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram