ساعتی پیش امیرمحمد خالقیدرمیان به خاک سپرده شد.
امیرمحمد ۱۹ ساله در جریان یک زورگیری به قتل رسید. بهزودی جزئیاتی از قتل او را منتشر خواهیم کرد اما تصاویری که امروز از خانواده او منتشر شده نشان میدهد خانواده سنیمذهب امیرمحمد در روستای درمیان دردمندانه فرزند دلبندشان را به خاک سپردهاند.
واژهها گاه برای تسکین آلام بازماندگان نرمتر و متعادلتر به کار میروند اما تلخی حقیقت قتل این جوان آنقدر دردناک است که در خاک آرمید به خانه ابدی رهسپار شد و ... از درد آنچه که بر ایران و ایرانی میرود نمیکاهد.
یکدیگر را تنها نگذاریم
جوانی که در برابر قطار زانو زده و دست به خودکشی زده جوانی که با حمله زورگیرها به قتل رسیده جوانی که در راهروهای بیمارستان درمانده شده و به دارو دسترسی ندارد جوانی که علیرغم سالها تلاش همچنان ناتوان از تامین مایحتاج اولیه زندگی است
این حقیقت تلخ کشورمان است.
#یاری_مدنی_توانا
#امیرمحمد_خالقی
#کوی_دانشگاه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امیرمحمد ۱۹ ساله در جریان یک زورگیری به قتل رسید. بهزودی جزئیاتی از قتل او را منتشر خواهیم کرد اما تصاویری که امروز از خانواده او منتشر شده نشان میدهد خانواده سنیمذهب امیرمحمد در روستای درمیان دردمندانه فرزند دلبندشان را به خاک سپردهاند.
واژهها گاه برای تسکین آلام بازماندگان نرمتر و متعادلتر به کار میروند اما تلخی حقیقت قتل این جوان آنقدر دردناک است که در خاک آرمید به خانه ابدی رهسپار شد و ... از درد آنچه که بر ایران و ایرانی میرود نمیکاهد.
یکدیگر را تنها نگذاریم
جوانی که در برابر قطار زانو زده و دست به خودکشی زده جوانی که با حمله زورگیرها به قتل رسیده جوانی که در راهروهای بیمارستان درمانده شده و به دارو دسترسی ندارد جوانی که علیرغم سالها تلاش همچنان ناتوان از تامین مایحتاج اولیه زندگی است
این حقیقت تلخ کشورمان است.
#یاری_مدنی_توانا
#امیرمحمد_خالقی
#کوی_دانشگاه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Masoud Alizadeh:
روایت سوءقصد نافرجام
امیرمحمد خالقی دانشجوی ۱۹ ساله اهل خراسان روز چهارشنبه ۲۴ بهمن،در حال بازگشت به خوابگاه دانشجویی در منطقه امیرآباد تهران،توسط دو زورگیر موتور سوار مورد حمله قرار گرفت.در این حمله که برای ربودن کول پشتی امیر محمد صورت گرفته بود چند ضربه چاقو به او زدند. متأسفانه بر اثر جراحات شدید امیر محمد صبح روز پنجشنبه ۲۵ بهمن جان خود را مظلومانه در بیمارستان از دست داد.
در طول بیش از چهار دهه عمر رژیم ، دستگاههای امنیتی همواره تلاش کردهاند با اعزام ارازل و اوباش حکومتی و صحنهسازیهایی از قبیل دزدی و خفتگیری، مخالفان خود را در خیابانها با چاقو بکشند و از میان بردارند. متأسفانه، همانطور که این اتفاق در سال ۸۹ برای خودم رخ داد، بسیاری از مخالفان با این روشها هدف قرار گرفتهاند.
بعد از یک سال پیگیری شکایت مان از مأمورین نیروی انتظامی در دادسرای سازمان قضایی نیروهای مسلح، پرونده قضات در دادسرای کارکنان دولت مطرح شد. پس از تماسی که از دادسرای کارکنان دولت با من برقرار شد، حدود یک ماه به من فرصت داده شد تا شکایتم را علیه سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، دهنوی حداد، قاضی شعبه ۳ امنیت دادگاه انقلاب تهران، و علیاکبر حیدریفر، دادیار شعبه ۳ دادگاه انقلاب را ثبت کنم.
آن زمان در یک مشاور املاک مشغول به کار بودم. چند روز پس از تماس از دادسرای کارکنان دولت، چندین تهدید تلفنی دریافت کردم که میگفتند نباید بیشتر از این پیگیر پرونده جنایت کهریزک باشم و بهتر است مبلغی پول دریافت کنم و از این پرونده کنار بکشم. چون قبلاً نیز تهدیدات مشابهی دریافت کرده بودم، به این تهدیدها توجهی نکردم و همچنان در حال برنامهریزی با دیگر آسیبدیدگان کهریزک بودم تا همه با هم به دادسرای کارکنان دولت برویم تا آنها شکایت کنیم.
اگر اشتباه نکنم، شب پنجشنبه بود. حدود ساعت ۱۰:۳۰ شب بود که بنگاه را بستم و پیاده به سمت خانه حرکت کردم. در مسیر، به سوپرمارکت رفتم و مقداری خرید برای خانه انجام دادم. وقتی به سر کوچه رسیدم، متوجه شدم دو جوان به من طعنه میزنند. این رفتار برایم کمی عجیب بود، بنابراین از آنها پرسیدم چرا در همان لحظه جفتشون بهم حمله کردند ، چند ضربه ای زدند و سریعا فرار کردن ، همان لحظه متوجه شدم ماشین پلیس چراغ خاموش جلوتر ایستاده ، آمدم وسایل خریدم را از روی زمین جمع کنم که دیدم نمیتونم نفس بکشم...
نگاهی به سمت قلبم انداختم که از شدت درد میسوخت و متوجه شدم که چاقو خوردهام. جای چاقو را محکم با دستم فشار دادم، اما خون همچنان بیرون میزد و نفس کشیدن برایم هر لحظه سختتر و دشوارتر میشد.
کمی جلوتر از جایی که به من حمله کرده بودند، درمانگاهی وجود داشت. با زحمت خودم را به درمانگاه کشاندم. مسئول درمانگاه گفت که باید به بیمارستان منتقل شوم و خونریزی شدیدی دارم. دوباره از درمانگاه خارج شدم و به جلوی درمانگاه رسیدم. به سختی میتوانستم نفس بکشم و در همان جا روی زمین افتادم. چند نفر از دوستانم دورم جمع شده بودند و به آمبولانس زنگ میزدند. حال بسیار بدی داشتم؛ چون چاقو طحالم را پاره کرده بود و خونریزی داخلی شدیدی داشتم.
همان زمان بسیجی ها بالای سرم آمدن و از من فیلم برداری کردند و رفتند ، آمبولانس آمد ، سوار آمبولانس شدم و دیگر نمیتونستم نفس بکشم ، زیرا از قسمتی که چاقو خورده بودم هوا میکشد و نمیگذاشت از دهن نفس بکشم ، از یک طرف هم خون وارد ریه هایم شده بود و از دهن و دماغم بیرون میزد ، آن موقع فکر میکردم که زنده نمیمانم و این بار خواهم رفت. تا اینکه به بیمارستان مدنی کرج رسیدیم.خلاصه، سریعاً مرا وارد اتاق عمل کردند و عمل جراحی چندین ساعت طول کشید. اما این بار هم نتوانستم زنده بمانم.
بعد از دو هفته که از بیمارستان مرخص شدم، با مجید مقدم، دیگر بازداشتی کهریزک، هماهنگ کردم و با بخیههای روی شکمم، با ماشین مجید به تهران رفتیم. در تهران، شکایتی علیه سعید مرتضوی، قاضی دهنوی حداد و دادیار حیدریفر تنظیم کردیم.
در نهایت، پرونده شکایت من از چاقو خوردنم به جایی نرسید و پلیس امنیت دو نفر را معرفی کرد که ادعا میکردند من را با چاقو زدهاند. در حالی که هیکل آن دو نفر به مراتب کوچکتر از کسانی بود که من را با چاقو زده بودند. پروندهام به نوعی ماستمالی شد، ولی برای همه ما روشن بود که این حمله از سوی چه کسانی و با چه هدفی انجام شده بود.
امیر محمد خالقی به توسط این حکومت به قتل رسیده است و متأسفانه دستگاه قضایی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی که به طور گسترده حقوق بشر را نقض میکند، روزی دو نفر از اراذل و اوباش حکومتی را به جای قاتلان اصلی معرفی خواهد کرد.
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#امیرمحمد_خالقی #مسعود_علیزاده #کهریزک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت سوءقصد نافرجام
امیرمحمد خالقی دانشجوی ۱۹ ساله اهل خراسان روز چهارشنبه ۲۴ بهمن،در حال بازگشت به خوابگاه دانشجویی در منطقه امیرآباد تهران،توسط دو زورگیر موتور سوار مورد حمله قرار گرفت.در این حمله که برای ربودن کول پشتی امیر محمد صورت گرفته بود چند ضربه چاقو به او زدند. متأسفانه بر اثر جراحات شدید امیر محمد صبح روز پنجشنبه ۲۵ بهمن جان خود را مظلومانه در بیمارستان از دست داد.
در طول بیش از چهار دهه عمر رژیم ، دستگاههای امنیتی همواره تلاش کردهاند با اعزام ارازل و اوباش حکومتی و صحنهسازیهایی از قبیل دزدی و خفتگیری، مخالفان خود را در خیابانها با چاقو بکشند و از میان بردارند. متأسفانه، همانطور که این اتفاق در سال ۸۹ برای خودم رخ داد، بسیاری از مخالفان با این روشها هدف قرار گرفتهاند.
بعد از یک سال پیگیری شکایت مان از مأمورین نیروی انتظامی در دادسرای سازمان قضایی نیروهای مسلح، پرونده قضات در دادسرای کارکنان دولت مطرح شد. پس از تماسی که از دادسرای کارکنان دولت با من برقرار شد، حدود یک ماه به من فرصت داده شد تا شکایتم را علیه سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، دهنوی حداد، قاضی شعبه ۳ امنیت دادگاه انقلاب تهران، و علیاکبر حیدریفر، دادیار شعبه ۳ دادگاه انقلاب را ثبت کنم.
آن زمان در یک مشاور املاک مشغول به کار بودم. چند روز پس از تماس از دادسرای کارکنان دولت، چندین تهدید تلفنی دریافت کردم که میگفتند نباید بیشتر از این پیگیر پرونده جنایت کهریزک باشم و بهتر است مبلغی پول دریافت کنم و از این پرونده کنار بکشم. چون قبلاً نیز تهدیدات مشابهی دریافت کرده بودم، به این تهدیدها توجهی نکردم و همچنان در حال برنامهریزی با دیگر آسیبدیدگان کهریزک بودم تا همه با هم به دادسرای کارکنان دولت برویم تا آنها شکایت کنیم.
اگر اشتباه نکنم، شب پنجشنبه بود. حدود ساعت ۱۰:۳۰ شب بود که بنگاه را بستم و پیاده به سمت خانه حرکت کردم. در مسیر، به سوپرمارکت رفتم و مقداری خرید برای خانه انجام دادم. وقتی به سر کوچه رسیدم، متوجه شدم دو جوان به من طعنه میزنند. این رفتار برایم کمی عجیب بود، بنابراین از آنها پرسیدم چرا در همان لحظه جفتشون بهم حمله کردند ، چند ضربه ای زدند و سریعا فرار کردن ، همان لحظه متوجه شدم ماشین پلیس چراغ خاموش جلوتر ایستاده ، آمدم وسایل خریدم را از روی زمین جمع کنم که دیدم نمیتونم نفس بکشم...
نگاهی به سمت قلبم انداختم که از شدت درد میسوخت و متوجه شدم که چاقو خوردهام. جای چاقو را محکم با دستم فشار دادم، اما خون همچنان بیرون میزد و نفس کشیدن برایم هر لحظه سختتر و دشوارتر میشد.
کمی جلوتر از جایی که به من حمله کرده بودند، درمانگاهی وجود داشت. با زحمت خودم را به درمانگاه کشاندم. مسئول درمانگاه گفت که باید به بیمارستان منتقل شوم و خونریزی شدیدی دارم. دوباره از درمانگاه خارج شدم و به جلوی درمانگاه رسیدم. به سختی میتوانستم نفس بکشم و در همان جا روی زمین افتادم. چند نفر از دوستانم دورم جمع شده بودند و به آمبولانس زنگ میزدند. حال بسیار بدی داشتم؛ چون چاقو طحالم را پاره کرده بود و خونریزی داخلی شدیدی داشتم.
همان زمان بسیجی ها بالای سرم آمدن و از من فیلم برداری کردند و رفتند ، آمبولانس آمد ، سوار آمبولانس شدم و دیگر نمیتونستم نفس بکشم ، زیرا از قسمتی که چاقو خورده بودم هوا میکشد و نمیگذاشت از دهن نفس بکشم ، از یک طرف هم خون وارد ریه هایم شده بود و از دهن و دماغم بیرون میزد ، آن موقع فکر میکردم که زنده نمیمانم و این بار خواهم رفت. تا اینکه به بیمارستان مدنی کرج رسیدیم.خلاصه، سریعاً مرا وارد اتاق عمل کردند و عمل جراحی چندین ساعت طول کشید. اما این بار هم نتوانستم زنده بمانم.
بعد از دو هفته که از بیمارستان مرخص شدم، با مجید مقدم، دیگر بازداشتی کهریزک، هماهنگ کردم و با بخیههای روی شکمم، با ماشین مجید به تهران رفتیم. در تهران، شکایتی علیه سعید مرتضوی، قاضی دهنوی حداد و دادیار حیدریفر تنظیم کردیم.
در نهایت، پرونده شکایت من از چاقو خوردنم به جایی نرسید و پلیس امنیت دو نفر را معرفی کرد که ادعا میکردند من را با چاقو زدهاند. در حالی که هیکل آن دو نفر به مراتب کوچکتر از کسانی بود که من را با چاقو زده بودند. پروندهام به نوعی ماستمالی شد، ولی برای همه ما روشن بود که این حمله از سوی چه کسانی و با چه هدفی انجام شده بود.
امیر محمد خالقی به توسط این حکومت به قتل رسیده است و متأسفانه دستگاه قضایی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی که به طور گسترده حقوق بشر را نقض میکند، روزی دو نفر از اراذل و اوباش حکومتی را به جای قاتلان اصلی معرفی خواهد کرد.
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#امیرمحمد_خالقی #مسعود_علیزاده #کهریزک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جزئیات قتل هولناک امیرمحمد خالقی
امیرمحمد دانشجوی ترم چهارم رشته کسبوکار مدیریت دانشگاه مدیریت تهران بود.
روز چهارشنبه، ۲۴ بهمنماه، اولین روز کاریاش در یک شرکت خصوصی بود. به گفته دوستانش او برای شروع این کار خیلی هیجانزده بود. یک ساعتی قبل از حادثه با هماتاقیهایش تماس میگیرد و از آنها میخواهد برایش شام بگیرند تا او به خوابگاه برسد.
امیرمحمد دانشجویی باهوش و خلاق بود که بهشهادت دوستان و اساتیدش آیندهای درخشان در انتظارش بود.
سارقان مسلح در کمتر از ۳۰ ثانیه دو ضربه چاقو به او زدند تا کولهپشتی او را که لپتاپش در آن بود، به سرقت ببرند.
ساعت ۲۱:۲۰ دقیقه کارمند یک داروخانه با پلیس و اورژانس تماس میگیرد و اطلاع میدهد که جوانی مقابل دانشگاه مدیریت به زمین افتاده و بهشدت خونریزی دارد.
امیرمحمد به بیمارستان منتقل میشود اما ساعت ۷:۳۰ دقیقه روز پنجشنبه فوت او اعلام میشود.
اما دوربینها چه چیزی ثبت کردهاند؟
امیر محمد در حالی که کولهپشتی بر دوش داشته، در خیابان جنت، نزدیک در ورودی خوابگاه بوده که ناگهان دو مرد سوار بر موتورسیکلت به سمت او میروند. ترکنشین موتور سعی میکند کوله امیرمحمد را بگیرد، اما امیرمحمد مقاومت میکند. سارق ترکنشین که صورتش را با نقاب پوشانده، از موتور پیاده میشود و با مشتولگد، کولهپشتی امیرمحمد را میگیرد و سریع سوار موتورسیکلت میشود.
اما امیرمحمد باز هم به سمت آنها میدود و کولهپشتی را پس میگیرد. اینبار هر دو سارق با چاقو از موتورسیکلت پیاده میشوند و هر کدام ضربهای به امیرمحمد میزنند.
یکی از ضربات به کتف امیرمحمد و ضربه دیگر به قفسه سینهاش اصابت میکند.
امیرمحمد بازهم دست از تلاش برنداشته و در حالی که وضعیت جسمی بدی داشته موتورسواران را تا سر کوچه تعقیب میکند، اما ناگهان روی زمین میافتد و ...
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#امیرمحمد_خالقی
#دانشگاه
@Tavaana_TavaanaTech
امیرمحمد دانشجوی ترم چهارم رشته کسبوکار مدیریت دانشگاه مدیریت تهران بود.
روز چهارشنبه، ۲۴ بهمنماه، اولین روز کاریاش در یک شرکت خصوصی بود. به گفته دوستانش او برای شروع این کار خیلی هیجانزده بود. یک ساعتی قبل از حادثه با هماتاقیهایش تماس میگیرد و از آنها میخواهد برایش شام بگیرند تا او به خوابگاه برسد.
امیرمحمد دانشجویی باهوش و خلاق بود که بهشهادت دوستان و اساتیدش آیندهای درخشان در انتظارش بود.
سارقان مسلح در کمتر از ۳۰ ثانیه دو ضربه چاقو به او زدند تا کولهپشتی او را که لپتاپش در آن بود، به سرقت ببرند.
ساعت ۲۱:۲۰ دقیقه کارمند یک داروخانه با پلیس و اورژانس تماس میگیرد و اطلاع میدهد که جوانی مقابل دانشگاه مدیریت به زمین افتاده و بهشدت خونریزی دارد.
امیرمحمد به بیمارستان منتقل میشود اما ساعت ۷:۳۰ دقیقه روز پنجشنبه فوت او اعلام میشود.
اما دوربینها چه چیزی ثبت کردهاند؟
امیر محمد در حالی که کولهپشتی بر دوش داشته، در خیابان جنت، نزدیک در ورودی خوابگاه بوده که ناگهان دو مرد سوار بر موتورسیکلت به سمت او میروند. ترکنشین موتور سعی میکند کوله امیرمحمد را بگیرد، اما امیرمحمد مقاومت میکند. سارق ترکنشین که صورتش را با نقاب پوشانده، از موتور پیاده میشود و با مشتولگد، کولهپشتی امیرمحمد را میگیرد و سریع سوار موتورسیکلت میشود.
اما امیرمحمد باز هم به سمت آنها میدود و کولهپشتی را پس میگیرد. اینبار هر دو سارق با چاقو از موتورسیکلت پیاده میشوند و هر کدام ضربهای به امیرمحمد میزنند.
یکی از ضربات به کتف امیرمحمد و ضربه دیگر به قفسه سینهاش اصابت میکند.
امیرمحمد بازهم دست از تلاش برنداشته و در حالی که وضعیت جسمی بدی داشته موتورسواران را تا سر کوچه تعقیب میکند، اما ناگهان روی زمین میافتد و ...
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#امیرمحمد_خالقی
#دانشگاه
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در صحن هنرهای زیبا پردیس مرکزی با شعار:
اگه با هم یکی نشیم یکی یکی کشته میشیم
📌 پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
دانشجویان طبق فراخوانی که روز قبل داده بودند، امروز هم تجمع کردند.
دانشجویان دانشگاههای امیرکبیر، تربیت مدرس، دانشگاه هنر و دانشگاه بهشتی از طریق بیانیه یا فعالیتهای میدانی حمایت خود را از اعتراضات دانشگاه تهران اعلام کردند.
همچنین امروز دو دانشجوی نخبه زندانی، علی یونسی و امیرحسین مرادی نیز در بیانیهای از زندان اوین نوشتند: «دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور، اکنون زمان برخاستن است. بیایید همه در کنار هم و در کنار دانشگاه تهران بایستیم.»
#دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #مهسا_امینی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اگه با هم یکی نشیم یکی یکی کشته میشیم
📌 پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
دانشجویان طبق فراخوانی که روز قبل داده بودند، امروز هم تجمع کردند.
دانشجویان دانشگاههای امیرکبیر، تربیت مدرس، دانشگاه هنر و دانشگاه بهشتی از طریق بیانیه یا فعالیتهای میدانی حمایت خود را از اعتراضات دانشگاه تهران اعلام کردند.
همچنین امروز دو دانشجوی نخبه زندانی، علی یونسی و امیرحسین مرادی نیز در بیانیهای از زندان اوین نوشتند: «دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور، اکنون زمان برخاستن است. بیایید همه در کنار هم و در کنار دانشگاه تهران بایستیم.»
#دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #مهسا_امینی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به کشته شدن #امیرمحمد_خالقی و بیکفایتی مسئولان، هماکنون در صحن پردیس مرکزی این دانشگاه ادامه دارد. دانشجویان شعار میدهند:
«کشته ندادیم که سازش کنیم/ مسئول قاتل رو ستایش کنیم.»
لازم به ذکر است، همزمان تجمع دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس هم طبق فراخوان قبلی، در حال برگزاری است.
#دانشگاه #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«کشته ندادیم که سازش کنیم/ مسئول قاتل رو ستایش کنیم.»
لازم به ذکر است، همزمان تجمع دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس هم طبق فراخوان قبلی، در حال برگزاری است.
#دانشگاه #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به کشته شدن #امیرمحمد_خالقی و بیکفایتی مسئولان، هماکنون در صحن پردیس مرکزی این دانشگاه ادامه دارد. دانشجویان شعار میدهند:
«دانشجو بیدار است، از استبداد بیزار است»
دانشجویان به درستی ریشه همه مشکلات را در استبداد میدانند و به همین خاطر است که حاکمیت مستبد از دانشگاه میهراسد.
با اینهمه اخراج و تعلیق و بگیر و ببند، نتوانستند دانشگاه را خاموش و مطیع خود کنند.
#دانشگاه #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دانشجو بیدار است، از استبداد بیزار است»
دانشجویان به درستی ریشه همه مشکلات را در استبداد میدانند و به همین خاطر است که حاکمیت مستبد از دانشگاه میهراسد.
با اینهمه اخراج و تعلیق و بگیر و ببند، نتوانستند دانشگاه را خاموش و مطیع خود کنند.
#دانشگاه #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوی دیگری از تجمع و راهپیمایی اعتراضی دانشجویان در دانشگاه تهران
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
دانشجویان شعار میدهند: حراست سپاهی جاش توی دانشگاه نیست.
لازم به ذکر است، نهاد بسیج دانشجویی وابسته به سپاه و حراست وابسته به وزارت علوم و وزارت اطلاعات است. کارکرد هر دو نهاد کنترل، سرکوب و ارعاب دانشجویان است.
#دانشگاه_تهران
#امیرمحمد_خالقی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
دانشجویان شعار میدهند: حراست سپاهی جاش توی دانشگاه نیست.
لازم به ذکر است، نهاد بسیج دانشجویی وابسته به سپاه و حراست وابسته به وزارت علوم و وزارت اطلاعات است. کارکرد هر دو نهاد کنترل، سرکوب و ارعاب دانشجویان است.
#دانشگاه_تهران
#امیرمحمد_خالقی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امیر محمد رو یه بارم وقتی امیدش رو بعد از اون همه تلاش برای قبول شدن تو دانشگاه تهران که اسم بزرگی داره از دست داد، کشتید.
شما هر روز مردم رو دارید میکشید و قاتل جان و جوانی مردم این سرزمین هستید.»
متن و تصاویر دیوارنویسی از مخاطبان توانا
#امیرمحمد_خالقی #دهدشت #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شما هر روز مردم رو دارید میکشید و قاتل جان و جوانی مردم این سرزمین هستید.»
متن و تصاویر دیوارنویسی از مخاطبان توانا
#امیرمحمد_خالقی #دهدشت #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعتراض شدید یکی از دانشجویان به عملکرد فاجعه بار پلیس و مسئولان دانشگاه، در حضور مشاور رئیس دانشگاه تهران
📌 پردیس مرکزی دانشگاه تهران
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی برای مقابله با اعتراض به حجاب، نیروی بیشتری تخصیص میدهد تا مبارزه با دزدان و قمهکشان و زورگیران و قاتلان ...
و البته ریشه همه این دزدیها و زورگیریها فقر و بیکاری در سایه حکومت استبدادی ولایت فقیه و مفاسد بزرگ و اختلاسهای گماشتگان نظام است.
#دانشگاه_تهران
#امیرمحمد_خالقی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
📌 پردیس مرکزی دانشگاه تهران
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی برای مقابله با اعتراض به حجاب، نیروی بیشتری تخصیص میدهد تا مبارزه با دزدان و قمهکشان و زورگیران و قاتلان ...
و البته ریشه همه این دزدیها و زورگیریها فقر و بیکاری در سایه حکومت استبدادی ولایت فقیه و مفاسد بزرگ و اختلاسهای گماشتگان نظام است.
#دانشگاه_تهران
#امیرمحمد_خالقی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳
تجمع و راهپیمایی دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با شعار
نفر نفر حجاببان دریغ از یک نگهبان
شعارهایی دیگر دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در راهپیمایی اعتراضی خود میدهند
دروغ چرا فراجا کیوسک نذاشتی اونجا
نیروی انتظامی انتظامی شهردار شهر تهران بیایید جوابگو باشید
الویت مو بوده امنیت مغفول بوده
#امیرمحمد_خالقی #دانشگاه_تهران #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تجمع و راهپیمایی دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با شعار
نفر نفر حجاببان دریغ از یک نگهبان
شعارهایی دیگر دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در راهپیمایی اعتراضی خود میدهند
دروغ چرا فراجا کیوسک نذاشتی اونجا
نیروی انتظامی انتظامی شهردار شهر تهران بیایید جوابگو باشید
الویت مو بوده امنیت مغفول بوده
#امیرمحمد_خالقی #دانشگاه_تهران #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech