آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
محمدرضا اسکندری، جوان ۲۶ ساله‌ی پاکدشتی، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مستقیم ماموران امنیتی به قلبش جان باخت. محمدرضا روی دستش کلمه آزادی را خال‌کوبی کرده بود. پدر گرامی او از جانبازان جنگ هشت ساله است. پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده‌ی داغدارش به‌خاک سپرده شد. روانش شاد. زنده باد آزادی. پاینده ایران کهن.

برادر که روشن‌جهان من‌ست / گزیده‌پسر پهلوان من‌ست، همی‌گویی از خویشتن دور کن / زِ بخرد چُنین خام باشد سَخُن
مرا مرگ باید بدان زندگی / که سالار باشم کنم بندگی
یکی داستان زد برین‌بر پلنگ / که با شیر جنگاورش خاست جنگ: به نام اَر بریزی زِ من - گفت - خون / به از زندگانی به ننگ‌اندرون

داستان رزم یازده رخ / پادشاهی کیخسرو / سخنان پیران به گیو شاهنامه فردوسی تصحیح خالقی مطلق / دفتر چهارم / ص 18

طرح و متن از آدرگشسپ
azzargoshasp


#محمدرضا_اسکندری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #برای_ایران #برای_آزادی #فراموش_نمیکنیم #اتحاد #نه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پوریا علیپور، معروف به پسر نازی‌آباد، که فیلم ضرب و شتم او تا حد کشتن، در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، خبرساز شده بود، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«داشتم گالریمو نگاه می‌کردم
از رو دل تنگی (بر پدرت لعنت سید علی)
این فیلمو دیدم
یادمه این فیلمو شبی گرفتم که هنوز کسی منو نمیشناخت
و همه نگرانِ اون کسی بودن که تو فیلم هست و فکر میکردن که مُرده

ترسیده بودم

چون یادمه اون روزا اون بی پدر و مادر دستور داده بود همرو بکُشن
یادتونه که یکی بیماری پیش زمینه‌ای داشت یکی خودکشی کرده بود یکی نیت خودکشی داشت یکیو ماشین زده بود و...
این فیلمو گرفتم و گفتم امیر اگه من و بُردن پخشش کن

ولی واقعا طاقت نیاوردم وقتی ناراحتیه مردم و داشتم میدیدم
به دوستام گفتم چندتا عکس ازم پخش کنید و بگید زِندست و اسمشم پوریاست
خودمم گوشی نداشتم گوشیم دست نیرو انتظامی بود، اعصابشم نداشتم دروغ چرا...

حالا کجام؟
آلمان
چرا ؟
چون رفته بودم بگم بیخود می‌کنید با ماها مثل یه بَرده برخورد می‌کنید

چی شد که نتیجه نداد ؟
آخر فیلم کتک خوردن منو ببینید کاملا متوجه میشد
یکی اون پایین داره میمیره
یکی اون بالا داره فیلم میگیره
یکی داره فحش میده
و
یکی داره میگیه حقشه

بخاطر همین‌ها نتیجه نداد

نه هنوز حرف و حدیثی بود که بندازی گردن اون
نه ترس دزیده شدن انقلاب و این حرفا
روز دوم اعتراضات بود

فقط اینو خوب فهمیدم که تکی نمیشه»

- میدان واقعی مبارزه در روزهای خیزش، خیابان است، اگر همبسته و متحد همه با هم باشیم، نیروهای سرکوبگر عذه‌شان و توانشان از ما مردم خیلی خیلی کمتر است. در جریان تحریم انتخابات دیدیم، حدود هشتاد و پنج درصد مردم متحد شرکت نکردند. حالا اگر همین تعداد در خیابان پشت هم بایستند، قطعا حکومت توان سرکوب را ندارد. حکومت تنها قادر است مردم تنها مانده و جدا از جمع را سرکوب کند.

#اتحاد
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ما_ادامه_داریم
#پوریا_علیپور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه محتبایی، مادر جاویدنام غزاله چلابی ضمن انتشار این ویدئو نوشت:

،،دومین سالگرد فرزندان ایران فرا رسیده،،
،،سراسر ایران از خون جوانان وطن پوشیده شده،،🩸🩸
از امروز هر جا هستید شاخه گلی به یادشان بگذارید 🥀🥀


آمل خیابان شهید بهشتی ( چاکسر) اندیشه ۱۹ امام زاده قاسم

#غزاله_چلابی
#اتحاد_مردمی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم #مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی اعتنایی دیپلمات طالبان به سرود جمهوری اسلامی، آن هم در کنفرانس وحدت اسلامی

آیا اتحاد مسلمانان را ممکن می دانید؟

این کنفرانس‌ها، اختراع و معرفی هفته وحدت از طرف خمینی، ایجاد سازمان کشورهای مسلمان و دیگر اقدامات مشابه تا چه اندازه توانسته به اتحاد این کشورها کمک کند؟
آنچه در عالم واقع می‌بینیم، جنگ‌های خونین میان کشورهای مسلمان و درگیری‌های وحشتناک و حملات تروریستی گروه مسلمان علیه گروه مسلمان دیگر است.

به نظر شما چرا این همه نزاع و درگیری میان مسلمانان وجود دارد؟

#اسلام #صلح #اتحاد #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار می‌کرد و همیشه دست افراد نیازمند را می‌گرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان می‌گوید که آرزوی خانه‌اش و حنابندانش به دل همه ماند.

سی‌ام‌ شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوان‌شهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش می‌کرده بچه‌های دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشک‌آور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک می‌کردند. ساسان متوجه می‌شود یک نفر تیر خورده و می‌رود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک می‌کنند و او روی زمین می‌افتد.
سامان می‌خواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل می‌کنند. سامان می‌گوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجی‌ها با باتوم به جان او می‌افتند و او را کتک می‌زنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون می‌رفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق می‌شود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوان‌شهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمی‌کند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل می‌شود و در آنجا به آنها اعلام می‌کنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان می‌نویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آن‌روز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل می‌گیرند در حالی دفن می‌شود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها می‌گویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.

سامان نوشته است که که خانه‌ام خراب شد با قتل تنها برادرم.

ویدیو از صفحه برادر ساسان
saman_qorbani.pv
متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah

#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام غزاله چلابی، در سالگرد کشته شدن دخترش، این ویدیو دکلمه را منتشر کرد

«دختر نازم بخواب آرام 💝🥀🕊»


در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم می‌گرفت، ناگهان، گلوله‌ای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهت‌زده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد می‌زدند: «یکی رو کشتند.»

غزاله چلابی، ۳۳ ساله، فارغ‌التحصیل رشته‌ «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفر‌های هیچهایکی و طبیعت‌گردی بود و همیشه رمان‌های تازه را دنبال می‌کرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرف‌های آدم‌های اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگ‌های بیمار و گرسنه‌ خیابانی حمایت می‌کرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوه‌های اطراف آمل می‌شد. علَم‌کوه و دماوند و خیلی از قله‌های معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز می‌دوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زن‌هایی بود که در سال‌های اخیر هرجا که می‌توانست روسری‌اش را برمی‌داشت.

غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خاله‌اش می‌گوید یک گلوله‌ی جنگی به پیشانی‌‌اش شلیک شده بود، پیشانی‌اش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصل‌‌النخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُش‌ها ادامه داشت. غزاله می‌خواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سال‌های گذشته کارت‌های اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگه‌داشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و می‌شد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. اما نهادهای امنیتی اجازه این کار را ندادند.

غزاله چلابی از دنبال کننده‌های صفحه اینستاگرام توانا بود.

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روز سه‌شنبه سوم مهرماه، همزمان با حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بیش از ۴۵ زن زندانی سیاسی-عقیدتی در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده‌اند‌.
از روز دوشنبه نیز چهار زن زندانی در حیاط بند زنان زندان اوین تحصن و اعتصاب غذا کرده‌اند. یکی از تحصن‌کنندگان طبق دستور پزشکی قانونی باید آزاد شود.
زندانیان زن سیاسی-عقیدتیِ اعتصاب‌کننده و تحصن‌کننده در بند زنان زندان اوین خواهان
توقف اعدام
آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی هستند.

این در حالی است که هر هفته در اعتراض به اعدام و همراهی با کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» تعدادی در بند زنان اوین اعتصاب غذا می‌کنند.

#بند_زنان_اوین #نه_به_اعدام #اتحاد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرسده شاهین‌کار از مصدومان چشم در اثر شلیک عامدانه به نقاط حساس مردم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در سالگرد مصدوم‌شدنش، ضمن انتشار تصاویر از خود و جمعی از مصدومان انقلاب مهسا، نوشت:

«روز ۲۳ مهر آمد،
دو سال پیش همین‌موقع‌ها کارهای خونه رو انجام دادم، به تکالیف مدرسه رزا رسیدگی کردمو پا به خیابان با دستانی خالی گذاشتم و جواب اعتراضم به نداشتن هزاران حق پایمال شده مردمم، گلوله پینتبال به چشم راستم شد، نور چشمم رفت ولی نور چشم خیلیها روشن شد.
امسال در کنار انسان‌های شریف و باغیرتی هستم با شیرزنان و شیرمردان خواهر و برادر شدیم،
ما همخون شدیم،
چون خون‌هایمان در کف خیابان‌ها ریخته و باهم آمیخته شده و چه افتخاری بالاتر از این.
دومین سالگرد قویتر شدنم‌مبااارک.»


گفتگوی توانا با مرسده شاهین‌کار
https://tavaana.org/friday9/


#مرسده_شاهین_کار #چشم_برای_آزادی
#اتحاد_رمز_پیروزی #ایران_من #ایران_آزاد #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه مجتبایی، مادر جاویدنام غزاله چلابی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:


«هوا، هوای پاییز است

و من هوای تو در دل دارم 😔

تویی که از نبودنت سرشااارم 💔

و دلتنگیت پاییز را به گریه می اندازد 😭»

دلتنگی‌های خانواده‌های دادخواه تمامی ندارد. حق هم دارند. فرزندان آزاده و شجاع ایران، جرمشان آزادی‌خواهی بود و اگر یک حکومت مردمی و ملی و نرمال در ایران حاکم بود، حالا شرایط خیلی فرق می‌کرد و کشوری با ثروت سرشار و منابع انسانی مستعد، در جهان جایگاهی ویژه داشت و غزاله‌ها شادمانه در کنار خانواده‌هایشان زندگی را جشن می‌گرفتند.

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه مجتبایی با این ویدیو روز کوهنورد را به فرزند دلیرش تبریک گفت.

۱۴۰۳/۷/۲۹ روز کوهنورد

جان مادر روزت مباارک 💔


آخرین کلام غزاله چلابی پیش از جاودانه شدن این بود: «نترسید، نترسید»

در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم می‌گرفت، ناگهان، گلوله‌ای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهت‌زده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد می‌زدند: «یکی رو کشتند.»

غزاله چلابی، ۳۳ ساله، فارغ‌التحصیل رشته‌ «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفر‌های هیچهایکی و طبیعت‌گردی بود و همیشه رمان‌های تازه را دنبال می‌کرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرف‌های آدم‌های اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگ‌های بیمار و گرسنه‌ خیابانی حمایت می‌کرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوه‌های اطراف آمل می‌شد. علَم‌کوه و دماوند و خیلی از قله‌های معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز می‌دوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زن‌هایی بود که در سال‌های اخیر هرجا که می‌توانست روسری‌اش را برمی‌داشت.

غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خاله‌اش می‌گوید یک گلوله جنگی به پیشانی‌‌اش شلیک شده بود، پیشانی‌اش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصل‌‌النخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُش‌ها ادامه داشت. غزاله می‌خواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سال‌های گذشته کارت‌های اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگه‌داشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و می‌شد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. ولی مأموران امنیتی به خانواده‌اش اجازه‌ی این کار را ندادند و گفتند که «با این کار از غزاله اسطوره‌سازی می‌شود.»

اما او اسطوره شد، چون دماوند سرفراز و استوار.

#کوهنوردی🗻
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی

#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech