Forwarded from گفتوشنود
«نظامهای تامگرا برای بقای خویش همواره نیازمند یک یا چند «دشمن»اند. چنین وانمود میشود که گویا ایده یا نژاد یا مذهب یا ... در خطر است. دشمن میتواند ضد انقلاب، سرمایه بینالمللی، امپریالیسم، ملحد، کافر و... باشد.»
چند جملهای از کتاب جنگ و هولوکاست اثر میشائیل ویلد و مرکز فدرال آموزش مدنی آلمان
کتاب جنگ و هولوکاست ترجمهشده از سوی توانا، شرحی است بر حکومت نازیها در آلمان و جنگی که سقوط آنها را در پی داشت. این کتاب نشان میدهد که چگونه حزب نازی زمینه جنگ را ایجاد کرد؛ از بحران اقتصادی و عدم ثبات سیاسی برای گسترش حکومت اقتدارگرای خود بهرهبرداری کرد و سیاستهای نژادپرستانهای را در پیش گرفت که منجر به هولوکاست شد.
دانلود رایگان کتاب:
https://tavaana.org/war-and-holocaust/
#هولوکاست #کتاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«نظامهای تامگرا برای بقای خویش همواره نیازمند یک یا چند «دشمن»اند. چنین وانمود میشود که گویا ایده یا نژاد یا مذهب یا ... در خطر است. دشمن میتواند ضد انقلاب، سرمایه بینالمللی، امپریالیسم، ملحد، کافر و... باشد.»
چند جملهای از کتاب جنگ و هولوکاست اثر میشائیل ویلد و مرکز فدرال آموزش مدنی آلمان
کتاب جنگ و هولوکاست ترجمهشده از سوی توانا، شرحی است بر حکومت نازیها در آلمان و جنگی که سقوط آنها را در پی داشت. این کتاب نشان میدهد که چگونه حزب نازی زمینه جنگ را ایجاد کرد؛ از بحران اقتصادی و عدم ثبات سیاسی برای گسترش حکومت اقتدارگرای خود بهرهبرداری کرد و سیاستهای نژادپرستانهای را در پیش گرفت که منجر به هولوکاست شد.
دانلود رایگان کتاب:
https://tavaana.org/war-and-holocaust/
#هولوکاست #کتاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
سخنرانی تاریخی وداع با هموطنان، اثر جورج واشنگتن
جورج واشنگتن (۱۷۳۲ - ١۷٩٩) اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او که فرماندهی کل قوای نظامی آمریکا را در جنگهای استقلالطلبانه بر عهده داشت، در سال ۱۷۸۳ با برقراری صلح از ارتش کنارهگیری کرد اما به دلیل نگرانی از ضعف دولت مرکزی، با کمکگرفتن از اعتبار و نام خود برای اصلاحات کوشید.
حاصل تلاشهای واشنگتن، نوشتن پیشنویس قانون اساسی جدید آمریکا در سال ۱۷۸۷ بود. پس از تصویب قانون اساسی از سوی قاطبه نمایندگان مجمع فیلادلفیا، که واشنگتن ریاست آن را بر عهده داشت، او بدون هیچ مخالفتی به عنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برگزیده شد.
جورج واشنگتن در آخرین سخنرانی مهمی که در مقام رئیس جمهور آمریکا خطاب به مردم ایراد کرد، نسبت به دستبردن در قانون اساسی شدیدا هشدار داد. او باور داشت که تجربه، بهتر از هر آزمون دیگری قابلیتهای قانون اساسی جدید را نشان میدهد.
واشنگتن بیش از هر چیز دلنگران ظهور روحیه حزبگرایی بود و در سخنرانیاش ضمن تایید جنبههای مثبت حضور احزاب در کشورهای آزاد، از خطرات احتمالی ناشی از آن ابراز نگرانی کرد. او بهویژه نگران بود وابستگیهای حزبی به تفکیک قوا و نظارت و توازن پیشبینیشده در قانون اساسی، آسیب وارد کند. مثلا اینکه نمایندگان کنگره و قضات هوادار حزب جمهوریخواه نسبت به رئیس جمهور برآمده از حزب متبوعشان تمکین بیمورد نشان دهند.
واشنگتن باور داشت که «فضیلت یا اخلاق ضرورتا سرچشمه هر حکومت مردمی است» و خطاب به مردم گفت: «تلاش کنید اولین و مهمترین هدفتان ایجاد موسساتی برای گسترش و اشاعه معرفت باشد.»
«متن سخنرانی تاریخی وداع با هموطنان» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/book_farewell_george_washington/
#کتاب_توانا #قانون_اساسی #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جورج واشنگتن (۱۷۳۲ - ١۷٩٩) اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او که فرماندهی کل قوای نظامی آمریکا را در جنگهای استقلالطلبانه بر عهده داشت، در سال ۱۷۸۳ با برقراری صلح از ارتش کنارهگیری کرد اما به دلیل نگرانی از ضعف دولت مرکزی، با کمکگرفتن از اعتبار و نام خود برای اصلاحات کوشید.
حاصل تلاشهای واشنگتن، نوشتن پیشنویس قانون اساسی جدید آمریکا در سال ۱۷۸۷ بود. پس از تصویب قانون اساسی از سوی قاطبه نمایندگان مجمع فیلادلفیا، که واشنگتن ریاست آن را بر عهده داشت، او بدون هیچ مخالفتی به عنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برگزیده شد.
جورج واشنگتن در آخرین سخنرانی مهمی که در مقام رئیس جمهور آمریکا خطاب به مردم ایراد کرد، نسبت به دستبردن در قانون اساسی شدیدا هشدار داد. او باور داشت که تجربه، بهتر از هر آزمون دیگری قابلیتهای قانون اساسی جدید را نشان میدهد.
واشنگتن بیش از هر چیز دلنگران ظهور روحیه حزبگرایی بود و در سخنرانیاش ضمن تایید جنبههای مثبت حضور احزاب در کشورهای آزاد، از خطرات احتمالی ناشی از آن ابراز نگرانی کرد. او بهویژه نگران بود وابستگیهای حزبی به تفکیک قوا و نظارت و توازن پیشبینیشده در قانون اساسی، آسیب وارد کند. مثلا اینکه نمایندگان کنگره و قضات هوادار حزب جمهوریخواه نسبت به رئیس جمهور برآمده از حزب متبوعشان تمکین بیمورد نشان دهند.
واشنگتن باور داشت که «فضیلت یا اخلاق ضرورتا سرچشمه هر حکومت مردمی است» و خطاب به مردم گفت: «تلاش کنید اولین و مهمترین هدفتان ایجاد موسساتی برای گسترش و اشاعه معرفت باشد.»
«متن سخنرانی تاریخی وداع با هموطنان» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/book_farewell_george_washington/
#کتاب_توانا #قانون_اساسی #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا، اثر توماس جفرسون
توماس جفرسون (۱۷۴۳ – ۱۸۲۶) از متفکران و بنیانگذاران اصلی ایالات متحده و نویسنده اصلی اعلامیه استقلال این کشور بود. او که سومین رئیس جمهوری ایالات متحده (۱۸۰۱ –۱۸۰۹) بود از مدافعان سرسخت آزادی مذهبی و نویسنده منشور «وضع آزادی دینی در ویرجینیا» بود که در سال ۱۷۸۶ به تصویب رسید.
جفرسون که بیشتر از قلم به جای زبان استفاده میکرد در نامهای خطاب به جیمز مدیسون، از بنیانگذاران ایالات متحده، از ضرورت الحاق منشور حقوق به قانون اساسی مینویسد؛ منشوری که قدرت دولت فدرال را محدود و حقوق شهروندان ایالات متحده را تضمین میکرد. او، که دلنگران خطر استبداد قانونگذاران بود، تصدیق میکند که تصریح حقوق شهروندی «شاید دولت را تا حدودی در انجام موثر وظایفش محدود کند.»
کتاب «در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به زبان فارسی، دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/thomas_jefferson_book/
#کتاب_توانا #کتاب #حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توماس جفرسون (۱۷۴۳ – ۱۸۲۶) از متفکران و بنیانگذاران اصلی ایالات متحده و نویسنده اصلی اعلامیه استقلال این کشور بود. او که سومین رئیس جمهوری ایالات متحده (۱۸۰۱ –۱۸۰۹) بود از مدافعان سرسخت آزادی مذهبی و نویسنده منشور «وضع آزادی دینی در ویرجینیا» بود که در سال ۱۷۸۶ به تصویب رسید.
جفرسون که بیشتر از قلم به جای زبان استفاده میکرد در نامهای خطاب به جیمز مدیسون، از بنیانگذاران ایالات متحده، از ضرورت الحاق منشور حقوق به قانون اساسی مینویسد؛ منشوری که قدرت دولت فدرال را محدود و حقوق شهروندان ایالات متحده را تضمین میکرد. او، که دلنگران خطر استبداد قانونگذاران بود، تصدیق میکند که تصریح حقوق شهروندی «شاید دولت را تا حدودی در انجام موثر وظایفش محدود کند.»
کتاب «در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به زبان فارسی، دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/thomas_jefferson_book/
#کتاب_توانا #کتاب #حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزادی و شناخت
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم… بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
— جان آدامز
میان آزادی و شناخت پیوندی ناگسستنی وجود دارد. هرکجا که شناخت عمومی گسترش یافته، استبداد و سرکوب رو به کاهش گذاشته است. انسان ذاتاً موجودی متفکر و آزاد است؛ اما همین تمایل به شناخت، اگر مهار شود، او را به بردگی میکشاند و اگر آزاد باشد، موجب رهایی و آزادی او خواهد شد.
بدون آگاهی، آزادی دوام نمیآورد. مردم از حق مسلم شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خود برخوردارند، حقی که همیشه موجب ترس و هراس مستبدان بوده است. حاکمان چیزی جز نماینده، امانتدار و خادم مردم نیستند و اگر به این اعتماد خیانت کنند، مردم حق دارند قدرت را از آنان بازپس گیرند و حاکمان شایستهتری را برگزینند.
بنابراین، حفاظت از ابزارهای شناخت، از جمله آموزش عمومی، آزادی مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات، نهتنها برای مردم عادی، بلکه برای والادستان و آیندگان آنان نیز حیاتی است. در جهانی که ناآگاهی گسترش یابد، استبداد رشد میکند؛ و در هر جامعهای که آگاهی بیدار شود، پایههای ظلم فرو میریزد.
«در فقدان دانش عمومی، آزادی دوام نخواهد یافت.»
شناخت، سلاح مردم در برابر فساد و ظلم است.
جان آدامز؛ اندیشمندی در خدمت آزادی
جان آدامز (۱۷۳۵–۱۸۲۶)، دومین رئیسجمهور ایالات متحده و از شخصیتهای برجسته انقلاب آمریکا بود. او در سال ۱۷۶۵، بدون امضا، مقالهای در مخالفت با قانون تمبر در مستعمرات آمریکایی در روزنامه «بوستون گازت» منتشر کرد.
این مقاله که بعدها با عنوان «رسالهای بر قانون شرع و قانون فئودال» شناخته شد، به بررسی نقش تاریخی این قوانین در ایجاد ظلم و استبداد مذهبی و سیاسی پرداخت. آدامز در این اثر بر اهمیت تحصیلات عمومی بهعنوان ضامن آزادی تأکید کرد و هشدار داد که بدون آگاهی مردم، آزادی از بین خواهد رفت.
او همچنین نقش مطبوعات را در گسترش آگاهی و مبارزه با فساد سیاسی ستود و آزادی بیان را یکی از ابزارهای افشای استبداد و دفاع از حقوق مردم دانست.
📚 برای مطالعه کامل این اثر ارزشمند، «آزادی و شناخت» را با ترجمه آموزشکده توانا به رایگان دانلود کنید:
🔗 لینک دانلود
#کتاب_توانا #پدران_بنیانگذار #آزادی #آگاهی #ترجمه #جان_آدامز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم… بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
— جان آدامز
میان آزادی و شناخت پیوندی ناگسستنی وجود دارد. هرکجا که شناخت عمومی گسترش یافته، استبداد و سرکوب رو به کاهش گذاشته است. انسان ذاتاً موجودی متفکر و آزاد است؛ اما همین تمایل به شناخت، اگر مهار شود، او را به بردگی میکشاند و اگر آزاد باشد، موجب رهایی و آزادی او خواهد شد.
بدون آگاهی، آزادی دوام نمیآورد. مردم از حق مسلم شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خود برخوردارند، حقی که همیشه موجب ترس و هراس مستبدان بوده است. حاکمان چیزی جز نماینده، امانتدار و خادم مردم نیستند و اگر به این اعتماد خیانت کنند، مردم حق دارند قدرت را از آنان بازپس گیرند و حاکمان شایستهتری را برگزینند.
بنابراین، حفاظت از ابزارهای شناخت، از جمله آموزش عمومی، آزادی مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات، نهتنها برای مردم عادی، بلکه برای والادستان و آیندگان آنان نیز حیاتی است. در جهانی که ناآگاهی گسترش یابد، استبداد رشد میکند؛ و در هر جامعهای که آگاهی بیدار شود، پایههای ظلم فرو میریزد.
«در فقدان دانش عمومی، آزادی دوام نخواهد یافت.»
شناخت، سلاح مردم در برابر فساد و ظلم است.
جان آدامز؛ اندیشمندی در خدمت آزادی
جان آدامز (۱۷۳۵–۱۸۲۶)، دومین رئیسجمهور ایالات متحده و از شخصیتهای برجسته انقلاب آمریکا بود. او در سال ۱۷۶۵، بدون امضا، مقالهای در مخالفت با قانون تمبر در مستعمرات آمریکایی در روزنامه «بوستون گازت» منتشر کرد.
این مقاله که بعدها با عنوان «رسالهای بر قانون شرع و قانون فئودال» شناخته شد، به بررسی نقش تاریخی این قوانین در ایجاد ظلم و استبداد مذهبی و سیاسی پرداخت. آدامز در این اثر بر اهمیت تحصیلات عمومی بهعنوان ضامن آزادی تأکید کرد و هشدار داد که بدون آگاهی مردم، آزادی از بین خواهد رفت.
او همچنین نقش مطبوعات را در گسترش آگاهی و مبارزه با فساد سیاسی ستود و آزادی بیان را یکی از ابزارهای افشای استبداد و دفاع از حقوق مردم دانست.
📚 برای مطالعه کامل این اثر ارزشمند، «آزادی و شناخت» را با ترجمه آموزشکده توانا به رایگان دانلود کنید:
🔗 لینک دانلود
#کتاب_توانا #پدران_بنیانگذار #آزادی #آگاهی #ترجمه #جان_آدامز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صلح، توسعه و حقوق بشر، اثر آندره ساخاروف
آندره ساخاروف (Andrei Sakharov) یکی از دانشمندان فیزیک هستهای روسیه بود که بمب هیدروژنی شوروی را ساخت. بعدها او به یکی از برجستهترین چهرههای مدافع حقوق بشر در قرن بیستم تبدیل شد. ساخاروف یکی از بنیانگذاران کمیته حقوق بشر اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۰ بود، همچنین اولین شخصیت روسی است که برنده جایزه صلح نوبل شده است.
خطابه ساخاروف در مراسم اعطای جایزه نوبل در سال ۱۹۷۵ با عنوان «صلح، پیشرفت و حقوق بشر» نشانگر باور عمیق او به این نکته است که: «… غیرممکن است که یکی از این سه هدف (صلح، پیشرفت و حقوق بشر) با بیاعتنایی به دو هدف دیگر به دست آید.» ساخاروف با این استدلال که حقوق مدنی و سیاسی سرنوشت بشر را شکل میدهند، نه شرایط اقتصادی و اجتماعی؛ اذعان میکند که تنها یک جامعه باز که حقوق اساسی در آن پذیرفته شده، میتواند پایهای برای تفاهم متقابل باشد و به پیشرفت و امنیت بینالمللی بیانجامد.
به گفته مجله تایم «تا زمان درگذشت او در سال ۱۹۸۹ این فیزیکدان فروتن موجب پراکندهشدن ایدههای دموکراتیک در سرتاسر دنیای کمونیست شده بود. چالشهای اخلاقی او با استبداد، اعتقاد او به عقل فردی و قدرت آن، شجاعتش در مقابل محکومیت (از طرف شوروی) و نهایتا حبس خانگیاش، او را به قهرمانی برای شهروندان عادی در همه جای دنیا تبدیل کرد.»
«صلح، پیشرفت و حقوق بشر» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/peace-progress-humanrights/
#آزادی_بیان #ساخاروف #حقوق_بشر #سخنرانی #کتاب_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آندره ساخاروف (Andrei Sakharov) یکی از دانشمندان فیزیک هستهای روسیه بود که بمب هیدروژنی شوروی را ساخت. بعدها او به یکی از برجستهترین چهرههای مدافع حقوق بشر در قرن بیستم تبدیل شد. ساخاروف یکی از بنیانگذاران کمیته حقوق بشر اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۰ بود، همچنین اولین شخصیت روسی است که برنده جایزه صلح نوبل شده است.
خطابه ساخاروف در مراسم اعطای جایزه نوبل در سال ۱۹۷۵ با عنوان «صلح، پیشرفت و حقوق بشر» نشانگر باور عمیق او به این نکته است که: «… غیرممکن است که یکی از این سه هدف (صلح، پیشرفت و حقوق بشر) با بیاعتنایی به دو هدف دیگر به دست آید.» ساخاروف با این استدلال که حقوق مدنی و سیاسی سرنوشت بشر را شکل میدهند، نه شرایط اقتصادی و اجتماعی؛ اذعان میکند که تنها یک جامعه باز که حقوق اساسی در آن پذیرفته شده، میتواند پایهای برای تفاهم متقابل باشد و به پیشرفت و امنیت بینالمللی بیانجامد.
به گفته مجله تایم «تا زمان درگذشت او در سال ۱۹۸۹ این فیزیکدان فروتن موجب پراکندهشدن ایدههای دموکراتیک در سرتاسر دنیای کمونیست شده بود. چالشهای اخلاقی او با استبداد، اعتقاد او به عقل فردی و قدرت آن، شجاعتش در مقابل محکومیت (از طرف شوروی) و نهایتا حبس خانگیاش، او را به قهرمانی برای شهروندان عادی در همه جای دنیا تبدیل کرد.»
«صلح، پیشرفت و حقوق بشر» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/peace-progress-humanrights/
#آزادی_بیان #ساخاروف #حقوق_بشر #سخنرانی #کتاب_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«عقل سلیم» اثر توماس پین
کتاب «عقل سلیم» (Common Sense) یکی از تأثیرگذارترین رسالههای سیاسی در تاریخ ایالات متحده است که توسط توماس پین در ژانویه ۱۷۷۶ منتشر شد. این کتاب، استدلالی قاطع و بیپرده برای استقلال کامل مستعمرات آمریکایی از بریتانیا ارائه داد و در بیداری افکار عمومی نسبت به ظلم پادشاهی بریتانیا و ضرورت تأسیس حکومتی مستقل، نقش بیبدیلی ایفا کرد.
پین که در انگلستان زاده شد، پس از آشنایی با بنیامین فرانکلین به آمریکا مهاجرت کرد و در فضای پرتنش بین بریتانیا و مستعمرات، به یکی از صداهای برجسته جنبش استقلال تبدیل شد. او در «عقل سلیم» استدلال کرد که وابستگی آمریکا به بریتانیا نهتنها سودی ندارد، بلکه به زیان آن است.
کتاب در چهار بخش مجزا، به تحلیل سیاسی و تاریخی پرداخته و با زبان ساده اما تند و تیز، مستعمرهنشینان را به قیام علیه سلطه بریتانیا تشویق میکند.
او مقایسهای طنزآمیز میکند: «گویی کودکی که با شیر بزرگ شده است باید تا ابد از خوردن گوشت پرهیز کند!»
«اگر آمریکا از بریتانیا جدا شود، نهتنها آسیبی نمیبیند، بلکه قویتر نیز خواهد شد.»
او در این کتاب بر ضرورت حکومتی دموکراتیک و برآمده از مردم تأکید میکند.
«در حکومت استبدادی، پادشاه قانون است، اما در کشور آزاد، این قانون است که پادشاه است.»
«عقل سلیم» یکی از پرفروشترین آثار زمان خود شد. تنها در سه ماه نخست، ۱۲۰,۰۰۰ نسخه از آن فروخته شد که برای جمعیت ۲.۵ میلیونی آن زمان آمریکا، رقمی خیرهکننده بود. این کتاب افکار عمومی را متحول کرد و به تسریع روند استقلال آمریکا کمک کرد.
پین در پایان کتاب، با لحنی شورانگیز از مردم میخواهد که در برابر ستم بایستند و برای آزادی خود بجنگند:
«هان، ای شمایی که به نوع بشر عشق میورزید! هان، ای شمایی که این جرأت را به خود میدهید تا نهتنها با استبداد، که با مستبد دربیافتید! برخیزید و پا به پیش بگذارید!»
«عقل سلیم» بیش از یک جزوه سیاسی، مانیفستی انقلابی بود. این کتاب نهتنها آمریکا را برای استقلال آماده کرد، بلکه الهامبخش جنبشهای آزادیخواهانه در سراسر جهان شد. اگر به مطالعه تاریخ انقلابها و جنبشهای مردمی علاقهمندید، خواندن این کتاب شما را با ریشههای یکی از مهمترین انقلابهای جهان آشنا خواهد کرد.
از سایت توانا دانلود کنید:
https://tavaana.org/common-sense/
#کتاب_توانا #عقل_سلیم #توماس_پین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کتاب «عقل سلیم» (Common Sense) یکی از تأثیرگذارترین رسالههای سیاسی در تاریخ ایالات متحده است که توسط توماس پین در ژانویه ۱۷۷۶ منتشر شد. این کتاب، استدلالی قاطع و بیپرده برای استقلال کامل مستعمرات آمریکایی از بریتانیا ارائه داد و در بیداری افکار عمومی نسبت به ظلم پادشاهی بریتانیا و ضرورت تأسیس حکومتی مستقل، نقش بیبدیلی ایفا کرد.
پین که در انگلستان زاده شد، پس از آشنایی با بنیامین فرانکلین به آمریکا مهاجرت کرد و در فضای پرتنش بین بریتانیا و مستعمرات، به یکی از صداهای برجسته جنبش استقلال تبدیل شد. او در «عقل سلیم» استدلال کرد که وابستگی آمریکا به بریتانیا نهتنها سودی ندارد، بلکه به زیان آن است.
کتاب در چهار بخش مجزا، به تحلیل سیاسی و تاریخی پرداخته و با زبان ساده اما تند و تیز، مستعمرهنشینان را به قیام علیه سلطه بریتانیا تشویق میکند.
او مقایسهای طنزآمیز میکند: «گویی کودکی که با شیر بزرگ شده است باید تا ابد از خوردن گوشت پرهیز کند!»
«اگر آمریکا از بریتانیا جدا شود، نهتنها آسیبی نمیبیند، بلکه قویتر نیز خواهد شد.»
او در این کتاب بر ضرورت حکومتی دموکراتیک و برآمده از مردم تأکید میکند.
«در حکومت استبدادی، پادشاه قانون است، اما در کشور آزاد، این قانون است که پادشاه است.»
«عقل سلیم» یکی از پرفروشترین آثار زمان خود شد. تنها در سه ماه نخست، ۱۲۰,۰۰۰ نسخه از آن فروخته شد که برای جمعیت ۲.۵ میلیونی آن زمان آمریکا، رقمی خیرهکننده بود. این کتاب افکار عمومی را متحول کرد و به تسریع روند استقلال آمریکا کمک کرد.
پین در پایان کتاب، با لحنی شورانگیز از مردم میخواهد که در برابر ستم بایستند و برای آزادی خود بجنگند:
«هان، ای شمایی که به نوع بشر عشق میورزید! هان، ای شمایی که این جرأت را به خود میدهید تا نهتنها با استبداد، که با مستبد دربیافتید! برخیزید و پا به پیش بگذارید!»
«عقل سلیم» بیش از یک جزوه سیاسی، مانیفستی انقلابی بود. این کتاب نهتنها آمریکا را برای استقلال آماده کرد، بلکه الهامبخش جنبشهای آزادیخواهانه در سراسر جهان شد. اگر به مطالعه تاریخ انقلابها و جنبشهای مردمی علاقهمندید، خواندن این کتاب شما را با ریشههای یکی از مهمترین انقلابهای جهان آشنا خواهد کرد.
از سایت توانا دانلود کنید:
https://tavaana.org/common-sense/
#کتاب_توانا #عقل_سلیم #توماس_پین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کتاب الکترونیکی «آنچه میپسندم و نمیپسندم»
توماس جفرسون
این کتاب نامهای از توماس جفرسون به جیمز مدیسون است که در آن دیدگاههایش را درباره قانون اساسی ایالات متحده بیان میکند. جفرسون که در زمان تدوین قانون اساسی سفیر آمریکا در فرانسه بود، در این نامه هم به نقاط قوت این سند اشاره میکند و هم نگرانیهایش را درباره برخی کاستیهای آن شرح میدهد.
او تقسیم قدرت به سه قوه را میپسندد و معتقد است که نمایندگان مردم باید مسئول وضع مالیات باشند، اما هشدار میدهد که یک مجلس منتخب، به تنهایی صلاحیت کافی برای قانونگذاری ندارد. او از نبود منشور حقوق انتقاد میکند و آن را حق مسلم مردم در برابر هر دولتی میداند. همچنین، نگران است که اگر محدودیت زمانی برای مقام ریاست جمهوری در نظر گرفته نشود، رئیسجمهور مادامالعمر در قدرت بماند
جفرسون در این نامه بر لزوم تضمین آزادیهای اساسی چون آزادی مطبوعات، مصونیت در برابر ارتش دائمی، حق محاکمه با هیئت منصفه و اصل Habeas Corpus (حق اعتراض به بازداشت غیرقانونی) تأکید میکند.او معتقد است که هیچ دولت عادل و آزادیخواهی نباید از درج صریح این حقوق در قانون اساسی سر باز زند.
این کتاب، که به همت آموزشکده توانا ترجمه شده، تصویری روشن از تفکر جفرسون (از پدران بنیانگذار امریکا و سومین رئیسجمهور این کشور) درباره دموکراسی، حکومت قانون و حقوق شهروندی ارائه میدهد و هنوز هم، برای کسانی که به مباحث حقوقی و فلسفه سیاسی علاقه دارند، خواندنی و آموزنده است.
https://tavaana.org/what_i_like_and_dont/
#کتاب_توانا #کتاب #توماس_جفرسون #پدران_بنیانگذار #آمریکا #منشور_حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توماس جفرسون
این کتاب نامهای از توماس جفرسون به جیمز مدیسون است که در آن دیدگاههایش را درباره قانون اساسی ایالات متحده بیان میکند. جفرسون که در زمان تدوین قانون اساسی سفیر آمریکا در فرانسه بود، در این نامه هم به نقاط قوت این سند اشاره میکند و هم نگرانیهایش را درباره برخی کاستیهای آن شرح میدهد.
او تقسیم قدرت به سه قوه را میپسندد و معتقد است که نمایندگان مردم باید مسئول وضع مالیات باشند، اما هشدار میدهد که یک مجلس منتخب، به تنهایی صلاحیت کافی برای قانونگذاری ندارد. او از نبود منشور حقوق انتقاد میکند و آن را حق مسلم مردم در برابر هر دولتی میداند. همچنین، نگران است که اگر محدودیت زمانی برای مقام ریاست جمهوری در نظر گرفته نشود، رئیسجمهور مادامالعمر در قدرت بماند
جفرسون در این نامه بر لزوم تضمین آزادیهای اساسی چون آزادی مطبوعات، مصونیت در برابر ارتش دائمی، حق محاکمه با هیئت منصفه و اصل Habeas Corpus (حق اعتراض به بازداشت غیرقانونی) تأکید میکند.او معتقد است که هیچ دولت عادل و آزادیخواهی نباید از درج صریح این حقوق در قانون اساسی سر باز زند.
این کتاب، که به همت آموزشکده توانا ترجمه شده، تصویری روشن از تفکر جفرسون (از پدران بنیانگذار امریکا و سومین رئیسجمهور این کشور) درباره دموکراسی، حکومت قانون و حقوق شهروندی ارائه میدهد و هنوز هم، برای کسانی که به مباحث حقوقی و فلسفه سیاسی علاقه دارند، خواندنی و آموزنده است.
https://tavaana.org/what_i_like_and_dont/
#کتاب_توانا #کتاب #توماس_جفرسون #پدران_بنیانگذار #آمریکا #منشور_حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انقلاب اسلامی و آثار آن
قبل از انقلاب حدود ۴۵۰ سینما وجود داشت. یعنی برای هر ۷۰ هزار نفر یک
اکنون (سال ۱۳۹۷) حدود ۳۸۰ سالن سینمای فعال در ایران وجود دارد. یعنی برای هر ۲۱۳ هزار نفر یک سینما.
متوسط شمارگان یک کتاب که در پایان حکومت پهلوی بیش از ۷۰۰۰ جلد بود، حالا به طور متوسط به حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ جلد رسیده است.
#انقلاب_اسلامی #سینما #کتاب #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
قبل از انقلاب حدود ۴۵۰ سینما وجود داشت. یعنی برای هر ۷۰ هزار نفر یک
اکنون (سال ۱۳۹۷) حدود ۳۸۰ سالن سینمای فعال در ایران وجود دارد. یعنی برای هر ۲۱۳ هزار نفر یک سینما.
متوسط شمارگان یک کتاب که در پایان حکومت پهلوی بیش از ۷۰۰۰ جلد بود، حالا به طور متوسط به حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ جلد رسیده است.
#انقلاب_اسلامی #سینما #کتاب #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
نوآوری، تحریم و تاویل، اثر نصر حامد ابوزید
این کتاب خواننده را به نوآوری در گفتمان دینی و همچنین در سیاست و اجتماع، دعوت میکند. با کاوش در همدستی مقامات سیاسی و دستگاه مذهبی در مقابله با جنبشهای اصلاحطلبانه، ابوزید سرکوب فکری برجستهترین اندیشمندان و هنرمندان خاورمیانه را به نقد و تحلیل میکشد. ابوزید سپس تلاش میکند تا با بررسی رابطه میان اسلام و هنر، پاسخی برای این پرسش بیابد که چرا هنر چنین وحشتی در میان آنهایی که در پی ممنوعیت و سانسور آن است، به وجود میآورد. وی سپس به کاوش در انواع مختلف تفسیر سنتی و مدرن قرآن از جمله تغییر از مقوله سنتی تفسیر (exegesis) به تأویل یا جستجوی معانی درونی و پنهان قرآن، میپردازد. ابوزید سرانجام با دعوت به رویکردی نوین به قرآن، نتیجه میگیرد که قرآن را پس از این میباید نه به عنوان یک متن (text) که به مانند یک گفتمان (discourse) در نظر گرفت.
«نوآوری، تحریم و تاویل» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/nasr-abu-zaid-innovation-prohibition-and-hermeneutics/
ـ نصر حامد ابوزید از اندیشمندان مصری بود که عمری را در قرآن پژوهی صرف کرد. او به این باور رسیدهبود که قرآن منشا انسانی دارد و در حقیقت کلام محمد است.
نظریههای نصر حامد ابو زید باعث شد که تعدادی از مفتیان مصری در سال ۱۹۹۵ او را مرتد اعلام کنند و دادگاهی در مصر دستور صادر کند که همسر آقای ابوزید باید از او جدا شود. هرچند این دادگاه بعداً حکم خود را پس گرفت لکن در پی صدور دستور ارتداد نصر حامد ابوزید از سوی کسانی چون عبدالصبور شاهین، گروه جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن ظواهری اعلام کرد آقای ابوزید را به قتل خواهد رساند و همین مسئله باعث شد نصر حامد ابوزید در سال ۱۹۹۵ به همراه همسرش، مصر را ترک کند، و به کشور هلند مهاجرت کند.
البته برخوردهای تکفیریها با ابوزید، با مخالفت تعدادی از علمای برجسته الازهر نیز مواجه شد. مثلاً محمد عماره از اعضای برجسته مجمع البحوث الازهر ضمن اعتراض به برپایی دادگاه تفتیش عقیده، نوشت: «قضیه دکتر ابوزید، یک قضیه فکریست و مجال آن هم گفتگوی فکریست و متخصصین این حوزه هم، متفکران و پژوهشگرانند، و این یک قضیه قانونی نیست که به وکلا و قاضیان ربط پیدا کند»
#نصر_حامد_ابوزید #کتاب_توانا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
این کتاب خواننده را به نوآوری در گفتمان دینی و همچنین در سیاست و اجتماع، دعوت میکند. با کاوش در همدستی مقامات سیاسی و دستگاه مذهبی در مقابله با جنبشهای اصلاحطلبانه، ابوزید سرکوب فکری برجستهترین اندیشمندان و هنرمندان خاورمیانه را به نقد و تحلیل میکشد. ابوزید سپس تلاش میکند تا با بررسی رابطه میان اسلام و هنر، پاسخی برای این پرسش بیابد که چرا هنر چنین وحشتی در میان آنهایی که در پی ممنوعیت و سانسور آن است، به وجود میآورد. وی سپس به کاوش در انواع مختلف تفسیر سنتی و مدرن قرآن از جمله تغییر از مقوله سنتی تفسیر (exegesis) به تأویل یا جستجوی معانی درونی و پنهان قرآن، میپردازد. ابوزید سرانجام با دعوت به رویکردی نوین به قرآن، نتیجه میگیرد که قرآن را پس از این میباید نه به عنوان یک متن (text) که به مانند یک گفتمان (discourse) در نظر گرفت.
«نوآوری، تحریم و تاویل» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://tavaana.org/nasr-abu-zaid-innovation-prohibition-and-hermeneutics/
ـ نصر حامد ابوزید از اندیشمندان مصری بود که عمری را در قرآن پژوهی صرف کرد. او به این باور رسیدهبود که قرآن منشا انسانی دارد و در حقیقت کلام محمد است.
نظریههای نصر حامد ابو زید باعث شد که تعدادی از مفتیان مصری در سال ۱۹۹۵ او را مرتد اعلام کنند و دادگاهی در مصر دستور صادر کند که همسر آقای ابوزید باید از او جدا شود. هرچند این دادگاه بعداً حکم خود را پس گرفت لکن در پی صدور دستور ارتداد نصر حامد ابوزید از سوی کسانی چون عبدالصبور شاهین، گروه جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن ظواهری اعلام کرد آقای ابوزید را به قتل خواهد رساند و همین مسئله باعث شد نصر حامد ابوزید در سال ۱۹۹۵ به همراه همسرش، مصر را ترک کند، و به کشور هلند مهاجرت کند.
البته برخوردهای تکفیریها با ابوزید، با مخالفت تعدادی از علمای برجسته الازهر نیز مواجه شد. مثلاً محمد عماره از اعضای برجسته مجمع البحوث الازهر ضمن اعتراض به برپایی دادگاه تفتیش عقیده، نوشت: «قضیه دکتر ابوزید، یک قضیه فکریست و مجال آن هم گفتگوی فکریست و متخصصین این حوزه هم، متفکران و پژوهشگرانند، و این یک قضیه قانونی نیست که به وکلا و قاضیان ربط پیدا کند»
#نصر_حامد_ابوزید #کتاب_توانا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Tavaana_TavaanaTech
آزادی از نگاه نیاکان و مقایسه آن با دیدگاه معاصران
اثر بنجامین کانستنت
بنجامین کانستنت (۱۷۶۷-۱۸۳۰) نظريهپرداز سياسی فرانسوی-سوييسی، کنشگر سياسی و نويسندهای بود که مدافع آزادی فردی در دورهی پر فراز و نشیب انقلاب فرانسه، حکومت ناپلئون و بازگشت پادشاهی فرانسه بود. استدلالهای او در دفاع از آزادیهای فردی و دولت نمايندهی مردم هم بر انديشهی کلاسيک ليبرال و هم بر سياست فرانسه اثر گذاشت. «آزادی قدما در مقایسه با آزادی متجددان» (۱۸۱۶) که يکی از مهمترین مقالات کانستنت است، آزادی در روزگار قدیم را که به معنای آزادیهای رسمی سياسی ولی نه به معنای آزادیهای فردی بود با آزادی در عصر تجدد مقايسه میکند که محورش احترام گذاشتن به حقوق فردی، دولت نمايندهی مردم، حاکميت قانون و حق کسب و کار و تجارت است.
او در بخشی از این اثر خواندنی میآورد:
«آقایان، ابتدا از خود بپرسید که امروزه فردی انگلیسی، فرانسوی یا شهروندی در ایالات متحده آمریکا چه درک و دریافتی از واژه «آزادی» دارد. [با چشمپوشی از برخی تفاوتها] برای هرکدام از آنها آزادی به این معنی است که فقط ملزم به تبعیت از قانون باشد و اینکه بر اساس اراده مستبدانه هیچ فرد یا افرادی، بازداشت، زندانی، شکنجه و اعدام نشود.
برای آنان آزادی یعنی حق ابراز عقیده برای همگان، انتخاب شغل و پرداختن به آن، مدیریت و یا حتی سوءمدیریت دارایی خود؛ اینکه برای رفت و آمد به کسب اجازه نیاز نداشته باشند و به توضیح و توجیه انگیزه ها و مقاصدشان مجبور نباشند. آزادی یعنی حق همگان برای گردهمایی و همکاری با افراد دیگر، چه برای گفتگو درباره منافع، یا برای ابراز باورهای مذهبی، یا فقط برای وقت گذرانی به نحوی که دوست دارند و لذت میبرند. در نهایت، آزادی یعنی حق تاثیرگذاری بر دولت چه از طریق انتخاب مقامات مشخص و چه از طریق نمایندگان، دادخواهی و خواسته هایی که مقامات کمابیش مجبور به پاسخگویی به آنها هستند.
حال این آزادی را با آنچه در دوران باستان بود مقایسه کنید.
آزادی در دوران باستان بیشتر حقی جمعی انگاشته میشد و عبارت بود از مشارکت همگانی اما مستقیم در چندین بخش از کلیت حکومت: در رایزنیها، در میدانهای عمومی و درباره جنگ و صلح، در شکل گیری اتحادها با دولتهای خارجی، در رای دادن به قوانین، در قضاوتها، در بررسی حسابها، رفتارها و نظارت مقامات، در احضار آنها برای حضور در برابر اجتماع مردم، در متهم کردن، محکوم کردن و تبرئه کردن آنان. اما اگر در عهد باستان آزادی این گونه تعریف میشد، آنان همراه این آزادی جمعی، فرد را کاملا تحت انقیاد جامعه قرار میدادند.
در آن دوره تقریبا هیچ کدام از لذات آزادیهای دوران مدرن را مشاهده نمیکنید. تمام رفتارهای خصوصی تحت نظارت شدید قرار داشت.
استقلال فردی اساسا به رسمیت شمرده نمیشد، نه در زمینه عقاید، نه در کار و نه در مذهب. حق انتخاب دین که ما آن را یکی از مهمترین حقوق میدانیم در دوران باستان جرم و کفر تلقی میشد.»
متن کامل را از لینک زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/benjamin-constant-the-liberty-of-the-ancients-compared-with-that-of-the-moderns/
#کتاب_توانا #آزادی #آزادی_فردی #آزاذی_مدرن #کتاب #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اثر بنجامین کانستنت
بنجامین کانستنت (۱۷۶۷-۱۸۳۰) نظريهپرداز سياسی فرانسوی-سوييسی، کنشگر سياسی و نويسندهای بود که مدافع آزادی فردی در دورهی پر فراز و نشیب انقلاب فرانسه، حکومت ناپلئون و بازگشت پادشاهی فرانسه بود. استدلالهای او در دفاع از آزادیهای فردی و دولت نمايندهی مردم هم بر انديشهی کلاسيک ليبرال و هم بر سياست فرانسه اثر گذاشت. «آزادی قدما در مقایسه با آزادی متجددان» (۱۸۱۶) که يکی از مهمترین مقالات کانستنت است، آزادی در روزگار قدیم را که به معنای آزادیهای رسمی سياسی ولی نه به معنای آزادیهای فردی بود با آزادی در عصر تجدد مقايسه میکند که محورش احترام گذاشتن به حقوق فردی، دولت نمايندهی مردم، حاکميت قانون و حق کسب و کار و تجارت است.
او در بخشی از این اثر خواندنی میآورد:
«آقایان، ابتدا از خود بپرسید که امروزه فردی انگلیسی، فرانسوی یا شهروندی در ایالات متحده آمریکا چه درک و دریافتی از واژه «آزادی» دارد. [با چشمپوشی از برخی تفاوتها] برای هرکدام از آنها آزادی به این معنی است که فقط ملزم به تبعیت از قانون باشد و اینکه بر اساس اراده مستبدانه هیچ فرد یا افرادی، بازداشت، زندانی، شکنجه و اعدام نشود.
برای آنان آزادی یعنی حق ابراز عقیده برای همگان، انتخاب شغل و پرداختن به آن، مدیریت و یا حتی سوءمدیریت دارایی خود؛ اینکه برای رفت و آمد به کسب اجازه نیاز نداشته باشند و به توضیح و توجیه انگیزه ها و مقاصدشان مجبور نباشند. آزادی یعنی حق همگان برای گردهمایی و همکاری با افراد دیگر، چه برای گفتگو درباره منافع، یا برای ابراز باورهای مذهبی، یا فقط برای وقت گذرانی به نحوی که دوست دارند و لذت میبرند. در نهایت، آزادی یعنی حق تاثیرگذاری بر دولت چه از طریق انتخاب مقامات مشخص و چه از طریق نمایندگان، دادخواهی و خواسته هایی که مقامات کمابیش مجبور به پاسخگویی به آنها هستند.
حال این آزادی را با آنچه در دوران باستان بود مقایسه کنید.
آزادی در دوران باستان بیشتر حقی جمعی انگاشته میشد و عبارت بود از مشارکت همگانی اما مستقیم در چندین بخش از کلیت حکومت: در رایزنیها، در میدانهای عمومی و درباره جنگ و صلح، در شکل گیری اتحادها با دولتهای خارجی، در رای دادن به قوانین، در قضاوتها، در بررسی حسابها، رفتارها و نظارت مقامات، در احضار آنها برای حضور در برابر اجتماع مردم، در متهم کردن، محکوم کردن و تبرئه کردن آنان. اما اگر در عهد باستان آزادی این گونه تعریف میشد، آنان همراه این آزادی جمعی، فرد را کاملا تحت انقیاد جامعه قرار میدادند.
در آن دوره تقریبا هیچ کدام از لذات آزادیهای دوران مدرن را مشاهده نمیکنید. تمام رفتارهای خصوصی تحت نظارت شدید قرار داشت.
استقلال فردی اساسا به رسمیت شمرده نمیشد، نه در زمینه عقاید، نه در کار و نه در مذهب. حق انتخاب دین که ما آن را یکی از مهمترین حقوق میدانیم در دوران باستان جرم و کفر تلقی میشد.»
متن کامل را از لینک زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/benjamin-constant-the-liberty-of-the-ancients-compared-with-that-of-the-moderns/
#کتاب_توانا #آزادی #آزادی_فردی #آزاذی_مدرن #کتاب #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech