Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مرتضی نعمتی، استاد فرهیختهای که با قلم زیبایش تجربه زیسته خود از تفتیش عقیده در دانشگاههای جمهوری اسلامی را بیان نموده و پشت پرده این نظام تمامیت خواه را آشکار کرده، اینک به اتهام نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام به دادگاه انقلاب آبدانان فراخوانده شده است؛ و چه ارتباط معناداری دارند این دو اتهام!
دکتر باقرینیا در این ویدیو بخشهایی از متن دکتر نعمتی را میخواند.
آقای نعمتی در تلگرام و اینستاگرام خود نوشته:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کتاب جغرافیای شخصی)
#مرتضی_نعمتی #حسن_بافری_نیا #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر باقرینیا در این ویدیو بخشهایی از متن دکتر نعمتی را میخواند.
آقای نعمتی در تلگرام و اینستاگرام خود نوشته:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کتاب جغرافیای شخصی)
#مرتضی_نعمتی #حسن_بافری_نیا #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آقای مرتضی نعمتی، استاد پیشین دانشگاه چمران اهواز، در ویدیویی که در کانال تلگرام خود منتشر کرده است، به اظهارات اخیر دکتر مسعود پزشکیان درباره بازگشت "بسیاری از اساتید اخراجی و تعلیقی به دانشگاهها" واکنش نشان داد. وی با طرح پرسشهایی، خواستار شفافسازی در این زمینه شد.
دکتر نعمتی ضمن درخواست انتشار لیست اساتید بازگشته، اظهار داشت که براساس اطلاعات وی، تعداد بازگشتگان انگشتشمار است و همین افراد نیز با موانع اداری، حقوقی و قضایی روبهرو هستند.
او همچنین به تشکیل پروندههای قضایی برای برخی از اساتید به اتهاماتی نظیر "نشر اکاذیب" و "تبلیغ علیه نظام" اشاره کرد و تأکید کرد که دولت نه اراده واقعی برای بازگرداندن اساتید دارد و نه توانایی عملی اجرای آن را.
دکتر نعمتی این روند را نشانهای از نبود عزم جدی برای اصلاح وضعیت دانشگاهها و بازگرداندن آزادی آکادمیک دانست.
#مرتضی_نعمتی #تعلیق_اساتید #اخراج_اساتید #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر نعمتی ضمن درخواست انتشار لیست اساتید بازگشته، اظهار داشت که براساس اطلاعات وی، تعداد بازگشتگان انگشتشمار است و همین افراد نیز با موانع اداری، حقوقی و قضایی روبهرو هستند.
او همچنین به تشکیل پروندههای قضایی برای برخی از اساتید به اتهاماتی نظیر "نشر اکاذیب" و "تبلیغ علیه نظام" اشاره کرد و تأکید کرد که دولت نه اراده واقعی برای بازگرداندن اساتید دارد و نه توانایی عملی اجرای آن را.
دکتر نعمتی این روند را نشانهای از نبود عزم جدی برای اصلاح وضعیت دانشگاهها و بازگرداندن آزادی آکادمیک دانست.
#مرتضی_نعمتی #تعلیق_اساتید #اخراج_اساتید #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مرتضی نعمتی، این ویدیو را با شرح زیر منتشر کرده است:
«ماردوشِ پیر»
شعر و آهنگ: مرتضی نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگامی که خوراک ماردوش مغزِ گرامیترینِ جانهاست، تنهایی آن جانِ شیرینی را تصور کن که مرگ فرا میخواندش، به نخستین دیدار بامدادی!
آن گمنامی غریب را دریاب و بر مصلحت زیستن تُف کن!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
لازم به ذکر است، آقای دکتر نعمتی در روزهای شنبه و سهشنبه هفته آینده برای رسیدگی به اتهامات خود باید در جلسه دادگاه حضور یابد.
دکتر نعمتی چندی پیش نوشته بود:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کانال جغرافیای شخصی)
آقای نعمتی در سال ۱۴۰۲ وقتی که گفته شد دانشگاه تهران، میخواهد به بشار اسد و شیخ زکزاکی مدرک دکترای افتخاری بدهد، در اعتراض به این موضوع مدرک دانشگاهیاش را پاره کرد.
او به تدریس مداحانی مثل سعید حدادیان در دانشگاه تهران نیز اعتراض کرده بود.
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ماردوشِ پیر»
شعر و آهنگ: مرتضی نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگامی که خوراک ماردوش مغزِ گرامیترینِ جانهاست، تنهایی آن جانِ شیرینی را تصور کن که مرگ فرا میخواندش، به نخستین دیدار بامدادی!
آن گمنامی غریب را دریاب و بر مصلحت زیستن تُف کن!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
لازم به ذکر است، آقای دکتر نعمتی در روزهای شنبه و سهشنبه هفته آینده برای رسیدگی به اتهامات خود باید در جلسه دادگاه حضور یابد.
دکتر نعمتی چندی پیش نوشته بود:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کانال جغرافیای شخصی)
آقای نعمتی در سال ۱۴۰۲ وقتی که گفته شد دانشگاه تهران، میخواهد به بشار اسد و شیخ زکزاکی مدرک دکترای افتخاری بدهد، در اعتراض به این موضوع مدرک دانشگاهیاش را پاره کرد.
او به تدریس مداحانی مثل سعید حدادیان در دانشگاه تهران نیز اعتراض کرده بود.
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مرتضی نعمتی، استاد معترض دانشگاه چمران اهواز، که به اجبار از استادی دانشگاه استعفا داده، ویدیویی را منتشر کرده که نشان میدهد که آستین همت را بالا زده و یک باشگاه سنگنوردی در زادگاهش آبدانان، درست کرده است.
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«گاه ارزش کارها نه به بزرگی و وسعت آن، بلکه به پسزمینهی تباهی است که در آن قرار گرفتهای...
دوسال پس از استعفای اجباریم از دانشگاه، سایهی سنگین دادگاه و زندان و اتهامات سیاسی بر بالای سرم سنگین بود. دست خالیام را مشت کردم و تصمیم گرفتم آرزوی دیرینهام برای ساختن یک باشگاه سنگنوردی را محقق کنم.
«زمستان سخت» عنوانی شایسته برای سه ماه زمانی است که در آن «باشگاه سنگنوردی لیت» را ساختم.
این میان روزهای حضورم در دادگاه انقلاب تنها مجال فراغت و استراحتم بود!
شغل دائم من «ساختن» است. فرقی ندارد کجا و چگونه اما همیشه مشغول ساختن چیزی بودهام. چیزهای کوچک و شاید ناچیز! چیزهایی که گاهی به چشم نمیآیند و گاهی نیز نادیده انگاشته میشوند. گاه برایم اهمیتی ندارد و گاهی انگشتم را در چشم محیط میکنم تا ببیند! چرا؟! برای آنکه یادمان نرود هیچ چیز سر جای خودش نیست...!
دوستانی همراهی و همدلی کردند؛ و همسرم که همراه همیشگیام در تمام این سالها بوده است.
فاز دوم توسعه و تکمیل باشگاه و ساخت دیوارهی سرطناب مستلزم یافتن یک اسپانسر خوشفکر است! امیدوارم با مساعدت دوستان محقق شود.»
مرتضی نعمتی
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«گاه ارزش کارها نه به بزرگی و وسعت آن، بلکه به پسزمینهی تباهی است که در آن قرار گرفتهای...
دوسال پس از استعفای اجباریم از دانشگاه، سایهی سنگین دادگاه و زندان و اتهامات سیاسی بر بالای سرم سنگین بود. دست خالیام را مشت کردم و تصمیم گرفتم آرزوی دیرینهام برای ساختن یک باشگاه سنگنوردی را محقق کنم.
«زمستان سخت» عنوانی شایسته برای سه ماه زمانی است که در آن «باشگاه سنگنوردی لیت» را ساختم.
این میان روزهای حضورم در دادگاه انقلاب تنها مجال فراغت و استراحتم بود!
شغل دائم من «ساختن» است. فرقی ندارد کجا و چگونه اما همیشه مشغول ساختن چیزی بودهام. چیزهای کوچک و شاید ناچیز! چیزهایی که گاهی به چشم نمیآیند و گاهی نیز نادیده انگاشته میشوند. گاه برایم اهمیتی ندارد و گاهی انگشتم را در چشم محیط میکنم تا ببیند! چرا؟! برای آنکه یادمان نرود هیچ چیز سر جای خودش نیست...!
دوستانی همراهی و همدلی کردند؛ و همسرم که همراه همیشگیام در تمام این سالها بوده است.
فاز دوم توسعه و تکمیل باشگاه و ساخت دیوارهی سرطناب مستلزم یافتن یک اسپانسر خوشفکر است! امیدوارم با مساعدت دوستان محقق شود.»
مرتضی نعمتی
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر مرتضی نعمتی، استاد دانشگاه منتقد، از محکومیت خود به پرداخت جزای نقدی بابت اتهام نشر اکاذیب، خبر داد و نوشت:
فیش حقوقی من!
مرتضی نعمتی
به گناهان هفتگانه «حماقت» را هم باید اضافه کرد. حماقت نقطهی مقابل نادانی نیست، زیرا احمقها در نادیده انگاشتن حقیقت صاحب اراده و عاملیتاند. به این اعتبار حماقت خویشاوند تنی تمامیتخواهی است چرا که دست کشیدن از حقیقت، دست کشیدن از آزادی است و دیکتاتوری چیزی نیست جز «حماقت سازمانیافته»!
درین سهسالی که مجبور به استعفای از شغلم در دانشگاه شدم، از سامانهی دروغ و تفتیش عقاید مستنداتی غیرقابل انکار ارائه کردم و نوشتم که در میان انبوه نامهایی که برای این شیوهی «حکمرانی علمی» میتوان برگزید، بهترین و گویاترین واژه «حکمرانی دروغ» است، آنهم در جایی که رسالت ذاتیاش جستجو و بیان واقعیت و حقیقت است. دانشگاه و دانشگاهیانی که آگاهانه خاک در چشم حقیقت میریزند یا آنرا نادیده میگیرند. جایی که زبان و بیان آکادمیک ابزاری برای «شرارت علمی» است و تعداد صفرهای فیشهای حقوقی نسبتی روشن با چنین «رواداری شیادانه»ای دارد. با این توضیح تکلیف گلواژهی معلومالحال «نشر اکاذیب» هم مشخص است.
ـــــــــــــــــــــ
این هم فیش حقوقی من است! محصول سه سال تلاش برای «نشر اکاذیب». البته از حساب و کتابش سر در نمیآورم، بخصوص آن بخش ریزش را نمیدانم چطور محاسبه کردهاند. بیمه و کسوراتش هم برایم پرسش بزرگی است!
دوستی میگفت: «برو خدا را شکر کن که فقط جریمهات کردهاند». راست میگفت؛ بالای برگه هم نوشتهاند با تکیه بر «شرف و وجدان»! همچنین خداوند را شاکرم که توفیقی اجباری نصیب این عنصر نامطلوب شد تا نقشی هرچند کوچک در تامین هزینههای جنگ تحمیلی دوازده روزه با «اسرائیل ظالم» داشته باشد.
آهنگ پایانی متن با صدای شادمهر عقیلی:
«وطـــــــــنم.... ای شکوه پابرجای»
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فیش حقوقی من!
مرتضی نعمتی
به گناهان هفتگانه «حماقت» را هم باید اضافه کرد. حماقت نقطهی مقابل نادانی نیست، زیرا احمقها در نادیده انگاشتن حقیقت صاحب اراده و عاملیتاند. به این اعتبار حماقت خویشاوند تنی تمامیتخواهی است چرا که دست کشیدن از حقیقت، دست کشیدن از آزادی است و دیکتاتوری چیزی نیست جز «حماقت سازمانیافته»!
درین سهسالی که مجبور به استعفای از شغلم در دانشگاه شدم، از سامانهی دروغ و تفتیش عقاید مستنداتی غیرقابل انکار ارائه کردم و نوشتم که در میان انبوه نامهایی که برای این شیوهی «حکمرانی علمی» میتوان برگزید، بهترین و گویاترین واژه «حکمرانی دروغ» است، آنهم در جایی که رسالت ذاتیاش جستجو و بیان واقعیت و حقیقت است. دانشگاه و دانشگاهیانی که آگاهانه خاک در چشم حقیقت میریزند یا آنرا نادیده میگیرند. جایی که زبان و بیان آکادمیک ابزاری برای «شرارت علمی» است و تعداد صفرهای فیشهای حقوقی نسبتی روشن با چنین «رواداری شیادانه»ای دارد. با این توضیح تکلیف گلواژهی معلومالحال «نشر اکاذیب» هم مشخص است.
ـــــــــــــــــــــ
این هم فیش حقوقی من است! محصول سه سال تلاش برای «نشر اکاذیب». البته از حساب و کتابش سر در نمیآورم، بخصوص آن بخش ریزش را نمیدانم چطور محاسبه کردهاند. بیمه و کسوراتش هم برایم پرسش بزرگی است!
دوستی میگفت: «برو خدا را شکر کن که فقط جریمهات کردهاند». راست میگفت؛ بالای برگه هم نوشتهاند با تکیه بر «شرف و وجدان»! همچنین خداوند را شاکرم که توفیقی اجباری نصیب این عنصر نامطلوب شد تا نقشی هرچند کوچک در تامین هزینههای جنگ تحمیلی دوازده روزه با «اسرائیل ظالم» داشته باشد.
آهنگ پایانی متن با صدای شادمهر عقیلی:
«وطـــــــــنم.... ای شکوه پابرجای»
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech