روز عشق!
مصلح ۱۷ ساله بود که به همراه دوست دخترش در اطراف سنندج توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدند. ۶ سال در زندان مرکزی سنندج محبوس بود و در ۲۶ آذر ماه ۱۳۸۸، در زندان دیزلآباد کرمانشاه به «جرم» تجاوز به عنف و «شرارت» اعدام شد.
مصلح اهل روستای دادانه از توابع سنندج بود. بنابر گفته ساناز زمانی، خواهر مصلح، استشهاد محلی که توسط سه نفر از اهالی روستا علیه وی تهیه شده بود، مستند صدور رای دادگاه بوده است.
در حالیکه بنابر اطلاعیه عفو بینالملل، آقای زمانی و دوستدخترش در مقابل قاضی دادگاه تاکید کرده بودند که ارتباط جنسیاشان با رضایت طرفین بوده است، اما قاضی این ادعای آنان را نپذیرفته و گفته بود که وی باید اعدام شود تا به قول او «درس عبرت» دیگر جوانان ایرانی باشد.
برادر آقای زمانی تنها جرم او را دوست داشتن یک زن بیوه ۲۷ ساله دانسته و سوال کرده که کدام قانون میپذیرد که یک پسر ۱۷ ساله را به خاطر دوست داشتن زن ۲۷ سالهای اعدام کنند؟
منبع: بنیاد برومند و صدای آمریکا
#یاری_مدنی_توانا #روز_عشق #ولنتاین_مبارک #جمهوری_اسلامی #ارتجاع_مذهبی
@Tavaana_TavaanaTech
مصلح ۱۷ ساله بود که به همراه دوست دخترش در اطراف سنندج توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدند. ۶ سال در زندان مرکزی سنندج محبوس بود و در ۲۶ آذر ماه ۱۳۸۸، در زندان دیزلآباد کرمانشاه به «جرم» تجاوز به عنف و «شرارت» اعدام شد.
مصلح اهل روستای دادانه از توابع سنندج بود. بنابر گفته ساناز زمانی، خواهر مصلح، استشهاد محلی که توسط سه نفر از اهالی روستا علیه وی تهیه شده بود، مستند صدور رای دادگاه بوده است.
در حالیکه بنابر اطلاعیه عفو بینالملل، آقای زمانی و دوستدخترش در مقابل قاضی دادگاه تاکید کرده بودند که ارتباط جنسیاشان با رضایت طرفین بوده است، اما قاضی این ادعای آنان را نپذیرفته و گفته بود که وی باید اعدام شود تا به قول او «درس عبرت» دیگر جوانان ایرانی باشد.
برادر آقای زمانی تنها جرم او را دوست داشتن یک زن بیوه ۲۷ ساله دانسته و سوال کرده که کدام قانون میپذیرد که یک پسر ۱۷ ساله را به خاطر دوست داشتن زن ۲۷ سالهای اعدام کنند؟
منبع: بنیاد برومند و صدای آمریکا
#یاری_مدنی_توانا #روز_عشق #ولنتاین_مبارک #جمهوری_اسلامی #ارتجاع_مذهبی
@Tavaana_TavaanaTech
جواد سلیمانی، که همسرش الناز نبیئی را در جریان هدف قرارگرفتن هواپیمای اوکراینی توسط موشکهای سپاه پاسداران از دست داده، به مناسبت ولنتاین در توییتر نوشت:
«متاسفانه قدر دوست داشتن و دوست داشته شدن را وقتی خوب میفهمی که یک خیلی خوب رو از دست داده باشی
الناز جان، ولنتاین مبارک، رفیق نیمه راه
بر همه مبارک ولنتاین»
الناز کانادا زندگی و تحصیل میکرد. دانشجوی دکترا بود. دکترای مدیریت عملیات در دانشگاه آلبرتا. او و جواد در یک رشته درس میخواندند. او رتبه ۱۴۷ کنکور بود و در رشته برق دانشگاه شریف درس خوانده بود. اگر در ایران در یک دانشگاه بودند حالا در یک کلاس کنار هم مینشستند. جواد اولین باری را به یاد میآورد که الناز را دید. در کتابخانهی دانشکدهی مدیریت و اقتصادِ دانشگاه شریف در تهران. جواد صبوری را به یاد میآورد. آرام آرام جلو رفتن برای اینکه قلب این دختر را به دست بیاورد.
الناز در دی ماه ۱۳۶۸ در شهر زنجان به دنیا آمده بود. نامش ترکی بود و آن را دوست میداشت.
الناز به جواد گفته بود:
«دوست دارم یه دختر داشته باشم. یه دختر با موهای بلند. یه دختر که خوب بزرگ بشه. زیر دست یه سیستم آموزشی درست. دوست دارم انسان بزرگ بشه. اگه همه بچههاشونو خوب تربیت کنن بچهها زیر دست آدمای خوب بزرگ شن ما هم اینهمه حرص نمیخوریم… »
اما جمهوری اسلامی این رویا را از الناز و جواد گرفت و حالا جواد در روز ولنتاین و مناسبتهای دیگر سال خاطرات الناز را مرور میکند....
#هواپیمای_اوکراینی #ولنتاین #مهسا_امینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«متاسفانه قدر دوست داشتن و دوست داشته شدن را وقتی خوب میفهمی که یک خیلی خوب رو از دست داده باشی
الناز جان، ولنتاین مبارک، رفیق نیمه راه
بر همه مبارک ولنتاین»
الناز کانادا زندگی و تحصیل میکرد. دانشجوی دکترا بود. دکترای مدیریت عملیات در دانشگاه آلبرتا. او و جواد در یک رشته درس میخواندند. او رتبه ۱۴۷ کنکور بود و در رشته برق دانشگاه شریف درس خوانده بود. اگر در ایران در یک دانشگاه بودند حالا در یک کلاس کنار هم مینشستند. جواد اولین باری را به یاد میآورد که الناز را دید. در کتابخانهی دانشکدهی مدیریت و اقتصادِ دانشگاه شریف در تهران. جواد صبوری را به یاد میآورد. آرام آرام جلو رفتن برای اینکه قلب این دختر را به دست بیاورد.
الناز در دی ماه ۱۳۶۸ در شهر زنجان به دنیا آمده بود. نامش ترکی بود و آن را دوست میداشت.
الناز به جواد گفته بود:
«دوست دارم یه دختر داشته باشم. یه دختر با موهای بلند. یه دختر که خوب بزرگ بشه. زیر دست یه سیستم آموزشی درست. دوست دارم انسان بزرگ بشه. اگه همه بچههاشونو خوب تربیت کنن بچهها زیر دست آدمای خوب بزرگ شن ما هم اینهمه حرص نمیخوریم… »
اما جمهوری اسلامی این رویا را از الناز و جواد گرفت و حالا جواد در روز ولنتاین و مناسبتهای دیگر سال خاطرات الناز را مرور میکند....
#هواپیمای_اوکراینی #ولنتاین #مهسا_امینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهاره منشیرودسری، دختر عباسعلی منشی رودسری نوشته:
«من زوج عاشقی را میشناسم که ۳۴سال است ولنتاین ندارند
عکس آخر:حلقه ازدواج پدرم که جاساز کرده بود در جیب یکی از شلوارهایش و بعدها که ساکش رو دادند پیدایش کردیم در زندان لاغر شده بود و حلقه برایش گشاد شده بود دورش را نخ بسته بود
نخ هنوز به حلقهاش مانده»
بانو صابری، مادر بهاره چند سال پیش نوشته بود:
«روز دستگيرى ما(من و عباس به همراه دو فرزندمان بهاره ٢ ساله و بيژن ٣ ماهه) ما خانوادهى خوشبختى بوديم. بعد از بگير و ببندهاى سال ٦٢ ناچاراً بلافاصله به زندگى مخفى رو آورده بوديم. قيمت وسايل زندگى ما سر جمع به پنج هزار تومان هم نمى رسيد. من خودم را سعادتمند مى دانستم و از ته قلبم احساس خوشبختى مى كردم. عباس كه به خانه مىآمد چشمانِ روشنش با برقى كه از آن ساطع ميشد و نمىتوانستى رنگشان را تشخيص دهى و هر لحظه به رنگى در مىآمد در ذره ذره وجود من نفوذ مىكرد و با خوشحالى مىدانستم كه خوشبخت و سعادتمندم. واى كه چه احساس آرامش و امنيتى به من دست مى داد در آن زندگى مخفى كه حتى از پنج دقيقه بعدمان خبر نداشتيم. عباس با نگاهش، با هر حركتش و با هر لبخندش سراپا عشق بود و من هميشه فكر مىكردم من او را يك هزارم آنى كه او مرا دوست دارد، دوست ندارم. به اين همه عشق، به اين همه مهر و زيبايى كه او بيشتر در عمل تا در حرف نثار من مى كرد هرگز عادت نكردم حتى هنوزم در نبودنش فكر كردن به آن همه عشق قلب مرا مىلرزاند. هيچوقت نشد كه صدايش كنم: عباس جان و او با گوشه ى چشم مرا نگاه كند و من قلبم نلرزد. تمام وجودم مىلرزيد. هنوز وقتى يادم مى آيد كه ظرف مىشستم و او با فشار دو انگشت ميانه و شصت به آرامى بازوى مرا مىفشرد و قلب من فرو مىريخت باز هم فرو مىريزد.»
عباسعلی منشی رودسری در تابستان ۶۷ اعدام شد و داستان عشق او ناتمام ماند.
#عباسعلی_منشی_رودسری #خاوران #تابستان۶۷ #ولنتاین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«من زوج عاشقی را میشناسم که ۳۴سال است ولنتاین ندارند
عکس آخر:حلقه ازدواج پدرم که جاساز کرده بود در جیب یکی از شلوارهایش و بعدها که ساکش رو دادند پیدایش کردیم در زندان لاغر شده بود و حلقه برایش گشاد شده بود دورش را نخ بسته بود
نخ هنوز به حلقهاش مانده»
بانو صابری، مادر بهاره چند سال پیش نوشته بود:
«روز دستگيرى ما(من و عباس به همراه دو فرزندمان بهاره ٢ ساله و بيژن ٣ ماهه) ما خانوادهى خوشبختى بوديم. بعد از بگير و ببندهاى سال ٦٢ ناچاراً بلافاصله به زندگى مخفى رو آورده بوديم. قيمت وسايل زندگى ما سر جمع به پنج هزار تومان هم نمى رسيد. من خودم را سعادتمند مى دانستم و از ته قلبم احساس خوشبختى مى كردم. عباس كه به خانه مىآمد چشمانِ روشنش با برقى كه از آن ساطع ميشد و نمىتوانستى رنگشان را تشخيص دهى و هر لحظه به رنگى در مىآمد در ذره ذره وجود من نفوذ مىكرد و با خوشحالى مىدانستم كه خوشبخت و سعادتمندم. واى كه چه احساس آرامش و امنيتى به من دست مى داد در آن زندگى مخفى كه حتى از پنج دقيقه بعدمان خبر نداشتيم. عباس با نگاهش، با هر حركتش و با هر لبخندش سراپا عشق بود و من هميشه فكر مىكردم من او را يك هزارم آنى كه او مرا دوست دارد، دوست ندارم. به اين همه عشق، به اين همه مهر و زيبايى كه او بيشتر در عمل تا در حرف نثار من مى كرد هرگز عادت نكردم حتى هنوزم در نبودنش فكر كردن به آن همه عشق قلب مرا مىلرزاند. هيچوقت نشد كه صدايش كنم: عباس جان و او با گوشه ى چشم مرا نگاه كند و من قلبم نلرزد. تمام وجودم مىلرزيد. هنوز وقتى يادم مى آيد كه ظرف مىشستم و او با فشار دو انگشت ميانه و شصت به آرامى بازوى مرا مىفشرد و قلب من فرو مىريخت باز هم فرو مىريزد.»
عباسعلی منشی رودسری در تابستان ۶۷ اعدام شد و داستان عشق او ناتمام ماند.
#عباسعلی_منشی_رودسری #خاوران #تابستان۶۷ #ولنتاین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حامد اسماعیلیون در توییتر نوشت:
«روزِ عشقِ آخرین با هیجان از پلهها پایین آمد و به پریسا گفت: ببین مامان! بابا برای من هم گل خریده.
گلها را نگه داشت تا خشک شدند. شاید هنوز جایی در اتاقش باشد. نمیدانم.
دوست بدارید به یادِ آن گلها، به یادِ آن هیجان و خندهها...»
- رنجی که جمهوری اسلامی بر ایرانیان تحمیل کرده قابل توصیف نیست. این رنج را در تفاوت چهره حامد اسماعیلیون در طی همین سه سال گذشته میتوان به وضوح مشاهده کرد.
#دادخواهی #مهسا_امینی #ولنتاین #هواپیما_اوکراینی
#IranRevolution
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«روزِ عشقِ آخرین با هیجان از پلهها پایین آمد و به پریسا گفت: ببین مامان! بابا برای من هم گل خریده.
گلها را نگه داشت تا خشک شدند. شاید هنوز جایی در اتاقش باشد. نمیدانم.
دوست بدارید به یادِ آن گلها، به یادِ آن هیجان و خندهها...»
- رنجی که جمهوری اسلامی بر ایرانیان تحمیل کرده قابل توصیف نیست. این رنج را در تفاوت چهره حامد اسماعیلیون در طی همین سه سال گذشته میتوان به وضوح مشاهده کرد.
#دادخواهی #مهسا_امینی #ولنتاین #هواپیما_اوکراینی
#IranRevolution
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهاردهم فوریه، روز عشق یا ولنتاین نامیده شده است که بسیاری آن را در جهان جشن میگیرند. اما جمهوری اسلامی در سالیان حکومتش بر ایران، زوجهای عاشق فراوانی را از هم جدا کرد و عشقهای زیادی را خاکستر کرد.
متن و ویدیو از ایران اینترنشنال
این ویدیو تنها بخش کوچکی از قربانیان را نشان میدهد.
#ولنتاین #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن و ویدیو از ایران اینترنشنال
این ویدیو تنها بخش کوچکی از قربانیان را نشان میدهد.
#ولنتاین #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
سوال از همراهان
آیا ولنتاین را مراسمی مسیحی و مختص غربیها میدانید؟
هرگاه به یک مناسبت اجتماعی خاص همانند ولنتاین یا سال نو میلادی و نظایر آنها نزدیک میشویم، معمولا مباحثه و مجادله درباره ماهیت این مراسمها و تکلیف شهروندان ایرانی با آنها در شبکههای اجتماعی بالا میگیرد.
عدهای به جای «خاستگاه» این مناسبتها، «ماهیت» آنها را مهم میدانند و بر این باورند که مثلا «عشق» یک مقولهی جهانی و بدون مرز است و اشکالی ندارد ولنتاین برگزار کنیم.
گروهی دیگر با توجه به موضوع «جهانیشدن فرهنگ غربی»، اعتقاد دارند که بزرگداشت این مناسبتها در نهایت به کمرنگشدن فرهنگ بومی و اصیل خودمان میانجامد.
- نظر شما چیست؟
#ولنتاین #جهانی_شدن #فرهنگ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آیا ولنتاین را مراسمی مسیحی و مختص غربیها میدانید؟
هرگاه به یک مناسبت اجتماعی خاص همانند ولنتاین یا سال نو میلادی و نظایر آنها نزدیک میشویم، معمولا مباحثه و مجادله درباره ماهیت این مراسمها و تکلیف شهروندان ایرانی با آنها در شبکههای اجتماعی بالا میگیرد.
عدهای به جای «خاستگاه» این مناسبتها، «ماهیت» آنها را مهم میدانند و بر این باورند که مثلا «عشق» یک مقولهی جهانی و بدون مرز است و اشکالی ندارد ولنتاین برگزار کنیم.
گروهی دیگر با توجه به موضوع «جهانیشدن فرهنگ غربی»، اعتقاد دارند که بزرگداشت این مناسبتها در نهایت به کمرنگشدن فرهنگ بومی و اصیل خودمان میانجامد.
- نظر شما چیست؟
#ولنتاین #جهانی_شدن #فرهنگ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402