آموزشکده توانا
56.1K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای یلدا آقافضلی، انگار صدای بسیاری دیگر از فرزندان این سرزمین است. جوانانی که توسط حکومت شکنجه فیزیکی و روانی شدند. برخی در زندان جان سپردند، برخی خارج از زندان به طرز مشکوکی جان خود را از دست دادند.
آزار بازجویان حتی پس از آزادی موقت ادامه دارد و از این موضوع نباید به راحتی گذر کرد. بازجویانی که دستشان باز است تا هر وقت که بخواهند با تماس‌های گاه‌وبی‌گاه، با مزاحمت در خیابان، مبارزان را آزار دهند.‌
هدف‌شان واداشتن به سکوت یا همکاری با دستگاه امنیتی است.
مگر جوانان ما چریک هستند و آموزش دیده که اینهمه فشار به آن‌ها می‌آورند؟!
شهروندانی عادی اما به ستوه آمده از زندگی زیر سیطره حکومتی ستمگر هستند که می‌خواهند آزاد باشند و از چنگ حکومتی که سیطره خود را در تمام عرصه‌های عمومی و خصوصی زندگی مردم گسترده، رها شوند.
یلدا آقافضلی‌ها و سارا تبریزی‌های زیادی اکنون در جامعه ایران هستند که با دیدن تماس‌های ناشناس و شنیدن صدای زنگ تلفن دچار تپش قلب شدید می‌شوند. چون نمی‌خواهند دیگر صدای بازجویی را بشنوند که قبلا در شرایط دشوار بازجویی بالای سرشان بوده و آن‌ها را که چشمشان بسته و بی‌پناه بودند، تحت فشار قرار داده و حالا با تهدید خواسته‌های دیگری دارد.


#یلدا_آقافضلی #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #منصوره_سگوند #بامشاد_سلیمانخانی #مهدی_زارع_اشکذری #متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد جاویدنام عرشیا امامقلی‌راده بر سر مزارش برگزار شد. مادر عرشیا ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«ای کاش می‌توانستم بگویم چقدر دلتنگت هستم. این روزها که نزدیک مراسم سالگردت بود، غم و بی‌تابی‌ام بیشتر شده بود. در کنار این همه درد، غم، دوری، دلتنگی و حسرت، ذهنم مدام به «ای کاش»هایی پرواز می‌کند. ای کاش قرار بود من این همه گل‌آرایی را برای مراسم عروسی‌ات انجام دهم. قرار بود در جشن و شادی‌هایت سنگ تمام بگذارم و لبخند رضایتت را ببینم. اما... اما!

ای جان مادر، عزیز دل مادر، قهرمان من! اسم و یادت همیشه زنده خواهد ماند و مادر آن را زنده نگه خواهد داشت. هرگز فراموش نمی‌شوی، حتی در سالیان سال. نامت باعث افتخار نسل ما خواهد بود. عرشیای قهرمان ما، همیشه در قلب‌هایمان هستی.

از صمیم قلب از همه عزیزانم تشکر می‌کنم؛ از خانواده عزیز همسرم که این دو سال کنارمان بودند، از مادر، پدر و خواهر مهربانم، از دوستان وفادارم، و حتی غریبه‌هایی که نمی‌شناختم، اما با هر درد من گریه و همدردی کردند و نزدیک‌تر از آشنا شدند. چه در فضای مجازی و چه در کنارمان، حضورشان برایم گران‌بها بود. من قدردان محبت همه شما هستم و از شما تشکر می‌کنم که در این دو سال همراه ما بودید.

به امید روزهای خوب و خوش در کنار همه هم‌وطنان ایرانی. یاشاسین وطنیم!»

elnaz.abdalii


عرشیا امامقلیزاده؛ معترض نوجوانی که تحت تاثیر شکنجه و تهدید ماموران در دوران بازداشت، به زندگی خود پایان داد.

عرشیا امامقلیزاده هم شکنجه شد. شکنجه‌ای که خواندن و شنیدنش دل آدمی را به درد می‌آورد، برای مادرش از آن گفته است.

« آنقدر زدن که بگم اشتباه کردم، ولی من نگفتم. گفتم که کاری نکردم که بگم اشتباه کردم.» این روایت عرشیا است پس از آزادی از زندان.»

عرشیا امامقلی زاده که به دلیل عمامه‌پرانی در آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، روز ۵ آذر ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از آزادی از زندان تاب فشارهای روحی و روانی که در زندان متحمل شده بود را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

یک منبع آگاه درباره عرشیا می‌گوید: « عرشیا گفته بود آخوندی که عرشیا عمامه او را انداخته بود، رضایت نداد و وقتی عرشیا فهمید باید دوباره به زندان برگردد، ترسید، مداوم می‌گفت این‌ها من را اعدام می‌کنند و او می‌ترسید.»

#عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #عرشیا_امامقلی_زاده #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech