آموزشکده توانا
56.4K subscribers
31.4K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز تولد زنده‌یاد درسا قندچی بود. درسا از جان‌باختگان هواپیمای اوکراینی بود او همراه با مادر و برادر کوچکش مسافر آن پرواز بود.
اگر جمهوری اسلامی درسا را در ۱۷ سالگی به قتل نرسانده بود، او حالا داشت برای تحقق رویاهایش تلاش می‌کرد و شاید خیلی از آن‌ها را محقق کرده بود. دختر با استعدادی و هنرمند بود که به ساختن انیمیشن علاقه داشت.

علیرضا قندچی، پدر درسا، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«درسای بابا، روز تولد بیست و دوسالگیت، این شمع‌ها را فوت می‌کنم نه برای خاموشی، که برای روشنایی خاطره‌ات. برای اینکه بدانی که تو هنوز در قلب من می‌درخشی، هنوز دلتنگی‌هایم را با خیال تو پر می‌کنم و خاطراتت را در قلبم می‌پرورم. تو همیشه برای من زنده ای و‌هرگز از یادم نمی‌روی
پدرت»

alirezaghandchi

#IRGCterrorists
#PS752justice
#هواپیمای_اوکراینی #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پنج سال پیش در چنین روزی، ویدا ربانی، روزنامه‌نگار، به خاطر اعتراض به ساقط کردن هواپیمای اوکراینی توسط جمهوری اسلامی، بازداشت شد.

همسرش به همین مناسبت این متن را در اینستاگرام خود منتشر کرد:

«پنج سال از ساقط کردن هواپیمای اوکراینی گذشت، پنج سال پیش در صبح چنین روزی ویدا برای اولین بار به خاطر دعوت و حضور در تجمعِ مقابل دانشگاه امیرکبیر، حضور در تجمع دانشگاه تهران(آن زمان خودش از دانشجویان آن دانشگاه بود) و نوشتن گزارش از آن تجمعات و اعتراضات بازداشت شد، حتی ساعتی پس از آزادی از بازداشت به تحریریه رفت و تا نزدیکی‌های صبح به نوشتن گزارش مشغول بود.
در آن بازداشت از او خواسته بودند تعهد بدهد به کارهایش ادامه نمی‌دهد. اما او بر حق تجمع و اعتراض پافشاری کرده بود و او را تهدید کرده بودند که برایش پرونده تشکیل می‌دهند و به زندان می‌فرستند.

اسلاید دوم بخشی از کیفرخواست همسرم است. سه سال حبس برای اصرار بر حقوق ساده مدنی. سه سالی که شش ماه به پایان آن باقی مانده، اما انگار همین‌ها برای گناه بزرگ او کفایت نمی‌کند که مدام ملاقات من و همسرم را هم قطع می‌کنند، بدون اینکه هیچ توضیحی بدهند و بگویند چرا!

ویدا همیشه می‌گوید “انگار زندگی در زندان سریعتر از بیرون می‌گذرد. باورش برایم سخت است که ۳۳ ساله آماده‌ام و ۳۶ ساله می‌روم. اما ما این شانس را داریم که زنده‌ایم، که امید داریم وطن شدن وطن را ببینیم، که روزی بدون نگرانی برای آنچه بر ما گذشت بر خاک ایران سوگواری کنیم.»

درباره ویدا ربانی بیشتر بخوانید:

https://tavaana.org/vida-rabbani/
#ویدا_ربانی
#روزنامه_نگاری_جرم_نیست
#هواپیمای_اوکراینی
#ps752justice
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech