Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حرام بودن آواز زنان از چه اصل فقهی نشأت میگیرد؟
اینهمه عناد با صدای زنان از کجا میآید؟
صدای زن؛ حرام یا بهانهای برای محدودیت؟
صدیقه وسمقی در گفتوگو با یورونیوز، از ریشههای فقهی و فرهنگی این ممنوعیت میگوید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
برگرفته از یورونیوز فارسی
#آواز_زنان #صدیقه_وسمقی #حقوق_زنان #فقه_و_آزادی #ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حرام بودن آواز زنان از چه اصل فقهی نشأت میگیرد؟
اینهمه عناد با صدای زنان از کجا میآید؟
صدای زن؛ حرام یا بهانهای برای محدودیت؟
صدیقه وسمقی در گفتوگو با یورونیوز، از ریشههای فقهی و فرهنگی این ممنوعیت میگوید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
برگرفته از یورونیوز فارسی
#آواز_زنان #صدیقه_وسمقی #حقوق_زنان #فقه_و_آزادی #ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
مدرس پژوهشگاه اندیشه اسلامی: نادیده گرفتن آثار مثبت روحانیت خلاف انصاف است
محمد ملکزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: «نادیده گرفتن دستاوردها و خدمات و آثار مثبت مجموعه روحانیت و زیر سوال بردن آن، خلاف انصاف و واقعیتهای موجود جامعه است.»
او ادامه داد: «اعتماد مردم به روحانیت نسبت به قبل از انقلاب، افزایش داشته است.»
✅️مخاطبی برای ما نوشته:
دستاورد روحانیت کجاست؟ فقط فقر، تبعیض، ریا و سرکوب دیدهایم
آنچه ما از روحانیت در این سالها دیدهایم، چیزی جز فساد ساختاری، تحجر فکری، رانتخواری، ظلم سیستماتیک و انواع مفاسد اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بهنام دین نبوده است. چگونه میتوان از "آثار مثبت روحانیت" سخن گفت، وقتی نتیجهی عملکرد آنها، اقتصاد فروپاشیده، جامعهای گرفتار فقر و نابرابری، جوانانی ناامید و فرهنگی دچار انحطاط است؟ وقتی نهاد دین در خدمت قدرت قرار گرفت و لباسی که باید مایهی هدایت باشد، ابزار سلطه و سرکوب شد، دیگر چه چیزی از دین باقی میماند جز ظاهرگرایی و ریا؟
حتی وضعیت دینداری مردم – به اذعان بسیاری از خود روحانیون – نسبت به پیش از انقلاب وخیمتر شده است؛ نه ایمان عمیقتر شده، نه اخلاق دینی رواج یافته. مردم دین را از دریچهی رفتار روحانیت دیدهاند و آنچه دیدهاند، باعث دوریشان شده است. حالا جای سوال است: آیا شما واقعاً دستاورد مثبتی به یاد دارید که امروز در زندگی مردم نمود پیدا کرده باشد؟ دستاوردی که مردم از آن سود برده باشند، نه طبقهای خاص در سایهی رانت و قدرت؟
#فقه_شیعه #آخوند #ریا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مدرس پژوهشگاه اندیشه اسلامی: نادیده گرفتن آثار مثبت روحانیت خلاف انصاف است
محمد ملکزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: «نادیده گرفتن دستاوردها و خدمات و آثار مثبت مجموعه روحانیت و زیر سوال بردن آن، خلاف انصاف و واقعیتهای موجود جامعه است.»
او ادامه داد: «اعتماد مردم به روحانیت نسبت به قبل از انقلاب، افزایش داشته است.»
✅️مخاطبی برای ما نوشته:
دستاورد روحانیت کجاست؟ فقط فقر، تبعیض، ریا و سرکوب دیدهایم
آنچه ما از روحانیت در این سالها دیدهایم، چیزی جز فساد ساختاری، تحجر فکری، رانتخواری، ظلم سیستماتیک و انواع مفاسد اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بهنام دین نبوده است. چگونه میتوان از "آثار مثبت روحانیت" سخن گفت، وقتی نتیجهی عملکرد آنها، اقتصاد فروپاشیده، جامعهای گرفتار فقر و نابرابری، جوانانی ناامید و فرهنگی دچار انحطاط است؟ وقتی نهاد دین در خدمت قدرت قرار گرفت و لباسی که باید مایهی هدایت باشد، ابزار سلطه و سرکوب شد، دیگر چه چیزی از دین باقی میماند جز ظاهرگرایی و ریا؟
حتی وضعیت دینداری مردم – به اذعان بسیاری از خود روحانیون – نسبت به پیش از انقلاب وخیمتر شده است؛ نه ایمان عمیقتر شده، نه اخلاق دینی رواج یافته. مردم دین را از دریچهی رفتار روحانیت دیدهاند و آنچه دیدهاند، باعث دوریشان شده است. حالا جای سوال است: آیا شما واقعاً دستاورد مثبتی به یاد دارید که امروز در زندگی مردم نمود پیدا کرده باشد؟ دستاوردی که مردم از آن سود برده باشند، نه طبقهای خاص در سایهی رانت و قدرت؟
#فقه_شیعه #آخوند #ریا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402