Forwarded from گفتوشنود
ابوزید:
«وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود»
اعدام حکمی غیرانسانی است حتی اگر صریحا در قرآن آمده باشد!
در روزگاری که آمار اعدام در جمهوری اسلامی بهطور نگرانکنندهای افزایش یافته، پرسشی جدی مطرح است: آیا کشتن انسان میتواند عادلانه باشد، حتی اگر به آیهای از قرآن استناد شود؟
نصر حامد ابوزید، اسلامشناس مصری، یادآوری میکند: «متن مقدس وقتی به زبان درآمد، تاریخی شد.» یعنی احکام قرآن در بستر اجتماعی و فرهنگی زمان نزول قابل فهماند، نه بهعنوان فرمانهای ابدی. وقتی این بُعد تاریخی نادیده گرفته شود، دین به ابزاری برای ایدئولوژی قدرت تبدیل میشود.
در چنین وضعی، آیات نه برای هدایت و کرامت انسان، بلکه برای تثبیت اقتدار سیاسی و حذف مخالفان بهکار میروند. نمونه روشن آن پس از خیزش سراسری ۱۴۰۱ بود؛ جایی که حکومت، برای نمایش قدرت و ایجاد رعب، شماری از معترضان را اعدام کرد و همچنان این روند را ادامه میدهد. این اعدامها بیش از آنکه نشانی از عدالت باشند، نشانهای از حاکمیت ترس و خشونتاند.
اسلام هدفمحور ـ آنگونه که ابوزید میگوید ـ بر مقاصد شریعت تأکید دارد: عدالت، حفظ جان، آزادی و کرامت انسان. پرسش ساده اما اساسی این است: اعدام کدامیک از این اهداف را محقق میکند؟ آیا جان انسان حفظ میشود یا نابود؟ آیا عدالت برقرار میشود یا بیعدالتی نهادینه میگردد؟
ابوزید هشدار میدهد: «هیچکس مالک حقیقت نیست.» وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود. و نتیجهی آن همین است که میبینیم: اعدامهای پیدرپی به نام خدا، اما در خدمت حکومت.
بنابراین، اعدام نه پاسداری از دین است و نه دفاع از جامعه؛ اعدام تنها ابزار قدرت است. و هیچ قدرتی حق ندارد انسان را از کرامت و زندگی محروم کند.
اسلام اگر جان را پاس ندارد، اسلامِ قدرت است نه اسلامِ رحمت.
#نصر_حامد_ابوزید #اعدام #اسلام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ابوزید:
«وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود»
اعدام حکمی غیرانسانی است حتی اگر صریحا در قرآن آمده باشد!
در روزگاری که آمار اعدام در جمهوری اسلامی بهطور نگرانکنندهای افزایش یافته، پرسشی جدی مطرح است: آیا کشتن انسان میتواند عادلانه باشد، حتی اگر به آیهای از قرآن استناد شود؟
نصر حامد ابوزید، اسلامشناس مصری، یادآوری میکند: «متن مقدس وقتی به زبان درآمد، تاریخی شد.» یعنی احکام قرآن در بستر اجتماعی و فرهنگی زمان نزول قابل فهماند، نه بهعنوان فرمانهای ابدی. وقتی این بُعد تاریخی نادیده گرفته شود، دین به ابزاری برای ایدئولوژی قدرت تبدیل میشود.
در چنین وضعی، آیات نه برای هدایت و کرامت انسان، بلکه برای تثبیت اقتدار سیاسی و حذف مخالفان بهکار میروند. نمونه روشن آن پس از خیزش سراسری ۱۴۰۱ بود؛ جایی که حکومت، برای نمایش قدرت و ایجاد رعب، شماری از معترضان را اعدام کرد و همچنان این روند را ادامه میدهد. این اعدامها بیش از آنکه نشانی از عدالت باشند، نشانهای از حاکمیت ترس و خشونتاند.
اسلام هدفمحور ـ آنگونه که ابوزید میگوید ـ بر مقاصد شریعت تأکید دارد: عدالت، حفظ جان، آزادی و کرامت انسان. پرسش ساده اما اساسی این است: اعدام کدامیک از این اهداف را محقق میکند؟ آیا جان انسان حفظ میشود یا نابود؟ آیا عدالت برقرار میشود یا بیعدالتی نهادینه میگردد؟
ابوزید هشدار میدهد: «هیچکس مالک حقیقت نیست.» وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود. و نتیجهی آن همین است که میبینیم: اعدامهای پیدرپی به نام خدا، اما در خدمت حکومت.
بنابراین، اعدام نه پاسداری از دین است و نه دفاع از جامعه؛ اعدام تنها ابزار قدرت است. و هیچ قدرتی حق ندارد انسان را از کرامت و زندگی محروم کند.
اسلام اگر جان را پاس ندارد، اسلامِ قدرت است نه اسلامِ رحمت.
#نصر_حامد_ابوزید #اعدام #اسلام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍21🕊3