مترو تکذیب کرد، عکاس خود را معرفی کرد
روز گذشته عکسی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که هم حیرتانگیز بود و هم بحثهای زیادی را به دنبال داشت. عکس یک معتاد را نشان میداد که روی صندلیهای یکی از واگنهای مترو تهران نشسته بود و با خیالی آسوده، مشغول کشیدن شیشه بود. معتاد لم داده و فندکش را زیر پایپی که به دهان گرفته بود گذاشته بود. انتشار همین عکس و بحثهای فراوان مرتبط با آن، که انتقاداتی را متوجه شهرداری و شرکت مترو تهران میکرد، با واکنش روابط عمومی این شرکت مواجه شد.روابط عمومی شرکت بهرهبرداری مترو تهران با انتشار خبری، #استعمال #شیشه در داخل واگنهای مترو تهران را تکذیب و این عکس را ساختگی و با هدف تخریب مترو دانست اما دیروز، عکاس این عکس وقتی دید مترو چنین جوابی داده، رسما خودش را معرفی کرد و ضمن گلایه از برخورد مترو، اصل ماجرا را توضیح داد.مقدم، مدیر روابط عمومی شرکت بهرهبرداری #مترو، قویا موضوع را تکذیب کرده بود. وی این عکس را، که فردی پایپبهدست را در حال مصرف شیشه نشان میدهد، یک عکس تعمدی و برای خرابکردن مجموعه مترو برشمرده است. وی با بیان اینکه در داخل قطارها دوربین وجود دارد، گفت: بررسی عکس نشان میدهد این عکس زمانی که قطارها خلوت بودهاند گرفته شده و قطعا اگر فردی #موادمخدر #مصرف میکرد، راهبر با استفاده از دوربینها این صحنه را مشاهده میکرد و برخوردهای لازم را انجام میداد. او تأکید کرده که این عکس صحنهسازی است ….
ماجرا داشت فیصله پیدا میکرد که شاهد از غیب رسید. چند ساعت بعد یک سایت خبری به نام «روز نو» توضیحات مفصل عکاس این عکس را در گفتوگویی منتشر و ماجرا روی دیگری پیدا کرد.
صالح محلوجی، عکاس این عکس است و دراینباره میگوید: «عقربهها نزدیک به ساعت ٢١ بودند که وارد ایستگاه متروی قیطریه شدم و در واگن انتهایی قطار که کنار واگن بانوان است، نشستم. به دلیل اینکه جمعه بود، مترو طبق معمول خلوت بود. روبهرویم یک روحانی جوان نشسته بود و کمی آنطرفتر فردی با ظاهری ژولیده و نامرتب در حال خوردن غذا بود. نوع نشستن و غذاخوردن او توجهم را جلب کرد. چند دقیقهای گذشت و سرم در گوشیام بود که صدای فندک باعث شد اطرافم را نگاه کنم و با صحنهای غیرقابلتوصیف مواجه شوم. بله، همانطور که در عکسهای پخششده در #مترو معلوم است، آن فرد بعد از اتمام غذایش با بیتوجهی و ندیدن شرایط مترو، شروع به مصرف شیشه کرد. ایستگاهها هر چقدر که به سمت کهریزک نزدیکتر میشد، جمعیت بیشتری به واگن میآمد و نکته جالب این بود که برای هیچکس این اتفاق عجیب نبود. شب که به خانه رسیدم در اولین فرصت عکس را همراه با یادداشت در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردم. صبح که از خواب بلند شدم، گوشی همراهم پر شده بود از پیامها و کامنتهای متعدد. در فضای مجازی این #عکس به صورت گسترده منتشر شده بود. آن چیزی که برایم مهم بود و باعث شد این یادداشت را بنویسم، بیصداقتی روابط عمومی متروی تهران است که این عکس را ساختگی خوانده بود».
وی با طرح این سؤال که «برای چه مردمان شهر خود را #دروغگو خطاب میکنید؟ که جایگاهتان حفظ شود؟ برای چه بهجای حل این مسئله میخواهید خود را بیعیبونقص نشان دهید و صورتمسئله را پاک میکنید؟» گفته است: به جای این بیانیه بهتر بود تدابیری را میاندیشیدید که دیگر این اتفاق نیفتد.
روزنامه شرق
@Tavaana_Tavaanatech
روز گذشته عکسی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که هم حیرتانگیز بود و هم بحثهای زیادی را به دنبال داشت. عکس یک معتاد را نشان میداد که روی صندلیهای یکی از واگنهای مترو تهران نشسته بود و با خیالی آسوده، مشغول کشیدن شیشه بود. معتاد لم داده و فندکش را زیر پایپی که به دهان گرفته بود گذاشته بود. انتشار همین عکس و بحثهای فراوان مرتبط با آن، که انتقاداتی را متوجه شهرداری و شرکت مترو تهران میکرد، با واکنش روابط عمومی این شرکت مواجه شد.روابط عمومی شرکت بهرهبرداری مترو تهران با انتشار خبری، #استعمال #شیشه در داخل واگنهای مترو تهران را تکذیب و این عکس را ساختگی و با هدف تخریب مترو دانست اما دیروز، عکاس این عکس وقتی دید مترو چنین جوابی داده، رسما خودش را معرفی کرد و ضمن گلایه از برخورد مترو، اصل ماجرا را توضیح داد.مقدم، مدیر روابط عمومی شرکت بهرهبرداری #مترو، قویا موضوع را تکذیب کرده بود. وی این عکس را، که فردی پایپبهدست را در حال مصرف شیشه نشان میدهد، یک عکس تعمدی و برای خرابکردن مجموعه مترو برشمرده است. وی با بیان اینکه در داخل قطارها دوربین وجود دارد، گفت: بررسی عکس نشان میدهد این عکس زمانی که قطارها خلوت بودهاند گرفته شده و قطعا اگر فردی #موادمخدر #مصرف میکرد، راهبر با استفاده از دوربینها این صحنه را مشاهده میکرد و برخوردهای لازم را انجام میداد. او تأکید کرده که این عکس صحنهسازی است ….
ماجرا داشت فیصله پیدا میکرد که شاهد از غیب رسید. چند ساعت بعد یک سایت خبری به نام «روز نو» توضیحات مفصل عکاس این عکس را در گفتوگویی منتشر و ماجرا روی دیگری پیدا کرد.
صالح محلوجی، عکاس این عکس است و دراینباره میگوید: «عقربهها نزدیک به ساعت ٢١ بودند که وارد ایستگاه متروی قیطریه شدم و در واگن انتهایی قطار که کنار واگن بانوان است، نشستم. به دلیل اینکه جمعه بود، مترو طبق معمول خلوت بود. روبهرویم یک روحانی جوان نشسته بود و کمی آنطرفتر فردی با ظاهری ژولیده و نامرتب در حال خوردن غذا بود. نوع نشستن و غذاخوردن او توجهم را جلب کرد. چند دقیقهای گذشت و سرم در گوشیام بود که صدای فندک باعث شد اطرافم را نگاه کنم و با صحنهای غیرقابلتوصیف مواجه شوم. بله، همانطور که در عکسهای پخششده در #مترو معلوم است، آن فرد بعد از اتمام غذایش با بیتوجهی و ندیدن شرایط مترو، شروع به مصرف شیشه کرد. ایستگاهها هر چقدر که به سمت کهریزک نزدیکتر میشد، جمعیت بیشتری به واگن میآمد و نکته جالب این بود که برای هیچکس این اتفاق عجیب نبود. شب که به خانه رسیدم در اولین فرصت عکس را همراه با یادداشت در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردم. صبح که از خواب بلند شدم، گوشی همراهم پر شده بود از پیامها و کامنتهای متعدد. در فضای مجازی این #عکس به صورت گسترده منتشر شده بود. آن چیزی که برایم مهم بود و باعث شد این یادداشت را بنویسم، بیصداقتی روابط عمومی متروی تهران است که این عکس را ساختگی خوانده بود».
وی با طرح این سؤال که «برای چه مردمان شهر خود را #دروغگو خطاب میکنید؟ که جایگاهتان حفظ شود؟ برای چه بهجای حل این مسئله میخواهید خود را بیعیبونقص نشان دهید و صورتمسئله را پاک میکنید؟» گفته است: به جای این بیانیه بهتر بود تدابیری را میاندیشیدید که دیگر این اتفاق نیفتد.
روزنامه شرق
@Tavaana_Tavaanatech
جمعآوری تابلوهای «صحابه حسینی، صحابه خمینی»
انتشار تابلوهایی با عنوان «صحابه حسینی، صحابه #خمینی» که سعی در مقایسه #کشتهشدگان #انقلاب اسلامی با کشتههای #عاشورا داشته است، با اعتراض شهردار تهران همراه شد. اعتراضی که اگرچه در ابتدا خبرش منتشر نشد اما آنگونه که رئیس سازمان زیباسازی شهر تهران به «شرق» گفته است، محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، دستور اکید جمعآوری آنها را داده است. البته این تابلوها هنوز روی دیوار ایستگاهها و قطارهای مترو وجود دارند.
عیسی علیزاده، رئیس سازمان زیباسازی شهرداری، ضمن تأیید موضوع به «شرق» گفت: تنها تبلیغات #فرهنگی مترو به سازمان زیباسازی سپرده شده و شخص شهردار تهران خواسته است این موضوعات زیر نظر معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری و سازمان #زیباسازی تهیه و در شهر منتشر شوند.
علیزاده اثرگذاری مجموعه تابلوهای «صحابه حسینی، صحابه خمینی» و واکنشهای منفی نسبت به آنها در تصمیم شهردار تهران را تأیید کرد و به «شرق» گفت: واکنشها به این تبلیغ #مفهومی بسیار بد بود و واکنش شخص #شهردار تهران را به همراه داشت. تا جایی که من هم میدانم، دستور #جمعآوری فوری این تبلیغات را دادهاند اما شرکت مترو به دلایلی همچون طولانیبودن پروسه جمعآوری، هنوز این #تبلیغات را در فضاهای #مترو حذف نکرده است.
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار تابلوهایی با عنوان «صحابه حسینی، صحابه #خمینی» که سعی در مقایسه #کشتهشدگان #انقلاب اسلامی با کشتههای #عاشورا داشته است، با اعتراض شهردار تهران همراه شد. اعتراضی که اگرچه در ابتدا خبرش منتشر نشد اما آنگونه که رئیس سازمان زیباسازی شهر تهران به «شرق» گفته است، محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، دستور اکید جمعآوری آنها را داده است. البته این تابلوها هنوز روی دیوار ایستگاهها و قطارهای مترو وجود دارند.
عیسی علیزاده، رئیس سازمان زیباسازی شهرداری، ضمن تأیید موضوع به «شرق» گفت: تنها تبلیغات #فرهنگی مترو به سازمان زیباسازی سپرده شده و شخص شهردار تهران خواسته است این موضوعات زیر نظر معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری و سازمان #زیباسازی تهیه و در شهر منتشر شوند.
علیزاده اثرگذاری مجموعه تابلوهای «صحابه حسینی، صحابه خمینی» و واکنشهای منفی نسبت به آنها در تصمیم شهردار تهران را تأیید کرد و به «شرق» گفت: واکنشها به این تبلیغ #مفهومی بسیار بد بود و واکنش شخص #شهردار تهران را به همراه داشت. تا جایی که من هم میدانم، دستور #جمعآوری فوری این تبلیغات را دادهاند اما شرکت مترو به دلایلی همچون طولانیبودن پروسه جمعآوری، هنوز این #تبلیغات را در فضاهای #مترو حذف نکرده است.
@Tavaana_TavaanaTech
#نقاشی #دختران استثنایی در #مترو تهران!
این روزها متروی امام خمینی #تهران شاهد #هنرنمایی دخترانی است که با پا و دهان خود نقاشی های زیبایی را روی بوم نقاشی خلق می کنند. گفت و گوی ما با یکی از این دختران هنرمند را بخوانید:
شايد اگر #اشتباه #پزشكي موجب نمي شد كه فاطمه در زمان تولد به #معلوليت #جسمي گرفتار شود الان مانند خواهر دوقلويش زندگي معمولي خودش را داشت. مثل او درس مي خواند، ازدواج مي كرد و شايد علاقه و استعدلد به نقاشي اش را بيشتر از امروز مي توانست دنبال كند. اما مثل اينكه روزگار جور ديگري براي او رقم خورده است. فاطمه حمامي نصرآباداني ٢٥ سال سن دارد و با وجود معلوليت شديد جسمي اش نه با دست بلكه با پايش نقاشي مي كشد؛ آن هم نقاشي هايي كه با ديدنش شايد باورتان نشود آنها را كسي مانند فاطمه كشيده باشد. او چند روزي است كه از سفيد شهر كاشان به تهران آمده و ميهمان پايتخت نشينان شده است تا آثارش را به همراه هم طيفانش در معرض نمايش عموم قرار دهد و چه جايي بهتر از ايستگاه مترو كه محل رفت و آمد بسياري از مردم است. ٣-٤ روزي مي شود كه او به همراه خانواده اش و پروفسور حسين فخيمي، #طراح و مجسمه ساز در ايستگاه متروي امام خميني مستقر شده و نقاشي هايش را براي نمايش و فروش چيده است. فاطمه در ميان آثارش نشسته و ميزباني بازيد كننده ها را مي كند... گـزارش آزاده باقری - خبرگزاری مهر http://goo.gl/fpqxIw
https://www.instagram.com/p/_LjAvClqaS/
این روزها متروی امام خمینی #تهران شاهد #هنرنمایی دخترانی است که با پا و دهان خود نقاشی های زیبایی را روی بوم نقاشی خلق می کنند. گفت و گوی ما با یکی از این دختران هنرمند را بخوانید:
شايد اگر #اشتباه #پزشكي موجب نمي شد كه فاطمه در زمان تولد به #معلوليت #جسمي گرفتار شود الان مانند خواهر دوقلويش زندگي معمولي خودش را داشت. مثل او درس مي خواند، ازدواج مي كرد و شايد علاقه و استعدلد به نقاشي اش را بيشتر از امروز مي توانست دنبال كند. اما مثل اينكه روزگار جور ديگري براي او رقم خورده است. فاطمه حمامي نصرآباداني ٢٥ سال سن دارد و با وجود معلوليت شديد جسمي اش نه با دست بلكه با پايش نقاشي مي كشد؛ آن هم نقاشي هايي كه با ديدنش شايد باورتان نشود آنها را كسي مانند فاطمه كشيده باشد. او چند روزي است كه از سفيد شهر كاشان به تهران آمده و ميهمان پايتخت نشينان شده است تا آثارش را به همراه هم طيفانش در معرض نمايش عموم قرار دهد و چه جايي بهتر از ايستگاه مترو كه محل رفت و آمد بسياري از مردم است. ٣-٤ روزي مي شود كه او به همراه خانواده اش و پروفسور حسين فخيمي، #طراح و مجسمه ساز در ايستگاه متروي امام خميني مستقر شده و نقاشي هايش را براي نمايش و فروش چيده است. فاطمه در ميان آثارش نشسته و ميزباني بازيد كننده ها را مي كند... گـزارش آزاده باقری - خبرگزاری مهر http://goo.gl/fpqxIw
https://www.instagram.com/p/_LjAvClqaS/
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
نقاشی دختران استثنایی در مترو تهران!
این روزها متروی امام خمینی شاهد هنرنمایی دخترانی است که با پا و دهان خود نقاشی های زیبایی را روی بوم نقاشی خلق می کنند. گفت و گوی ما با یکی از این دختران هنرمند را بخوانید:
صدها نفر از نویسندگان، فعالین کارگری، #هنرمندان و فعالین سیاسی در دفاع از دستفروشان
از دستفروشان مترو حمایت میکنیم
دستفروشان مترو غریبه نیستند. آنها دوست ما، همشهری ما، همسایه ما هستند. قصدشان آزار ما نیست، هرگز این نبوده است. تنها شرایط ناگوار اقتصادی حاکم بر ایران که وزرای دولت نیز زبان اعتراف بدان گشودهاند، دستفروشی را بهعنوان یک گزینه و گاه تنها گزینه پیش روی آنها گذاشته است. کافی است نرخ بالای #بیکاری از یک سو و رواج گسترده انواع قراردادهای ظالمانه را از سوی دیگر طی سالهای اخیر به یاد آورد تا معلوم شود چهگونه و چرا دستفروشی در قطارهای مترو تا این اندازه رونق گرفته است.
در عین حال، تا آنجا که به مترو تهران مربوط میشود، مشکل نه حضورِ دستفروشان، که کمبودِ آشکار قطار و ازدحام فوقالعاده مسافران در ساعات پرتردد است که شرایطی عمیقاً غیرانسانی و سخت باورنکردنی را داخل واگنها رقم میزند. نیز این نکته را نباید از یاد برد که شهرداری تهران در روزگاری برای برخورد با دستفروشان مترو به حضور پلیس متوسل میشود و تبلیغات گستردهای در این باره به راه میاندازد که از آلودهگی هوا گرفته تا معضلاتِ ترافیکی، جایی برای سلامت و آرامشِ همشهریان باقی نگذاشته است. مدیران شهرداری تدبیری اساسی برای حل این مشکلات نمیاندیشند که هیچ؛ عملاً نفع خود را در دامنزدن به آنها میبینند. مدام با صرفِ هزینههای سرسامآور به تعداد بزرگراهها و تونلها و پلهایی اضافه میشود و هر روز در گوشهوکنار شهر مجتمعهای تجاری کوچک و بزرگ و گاه هیولاوشی سربرمیآورند. تهران به شهرِ خودروها و مراکز خرید تبدیل شده است؛ این بهایی است که همشهریان در ازای هر چه بیشتر کالاییشدن و مالیشدن مناسبات شهری میپردازند.
هم از این رو است که پای پلیس به قطارهای مترو و برخورد با دستفروشان باز میشود. هر چه باشد، دستفروشان نمیتوانند جایی در این مناسبات داشته باشند و نفعی به آن برسانند: مالیات و عوارض نمیپردازند، اجناس مارک و برند نمیفروشند، و احتمالاً برای مدیران شهری که مهمترین میدان مرکزیاش – میدان ولیعصر- هم قرار است به مرکز تجاری تبدیل شود، حضورشان صورت خوشی ندارد.
این روزها در تبلیغات محیطیِ ایستگاههای مترو دستفروشی همچون خطری در کمین وانمود میشود که زندهگیِ شهروندان را تهدید میکند. ما #نویسندهگان و امضاکنندهگان این بیانیه، چنان که تاکید شد، خطر را جایی دیگر میبینیم و تهدید را بهشکلی دیگر و ملموستر احساس میکنیم. #دستفروشان #مترو نیز در کنار ما در معرض این خطر و تهدید هستند. حمایتِ ما از آنها #حمایتِ ما از حیاتِ فردی و اجتماعیِ تکتکِ همشهریان است.
(شما چه فکر میکنید؟)
امضاها را میتوانید در لینک زیر ببینید:
http://bit.ly/22XvneX
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
از دستفروشان مترو حمایت میکنیم
دستفروشان مترو غریبه نیستند. آنها دوست ما، همشهری ما، همسایه ما هستند. قصدشان آزار ما نیست، هرگز این نبوده است. تنها شرایط ناگوار اقتصادی حاکم بر ایران که وزرای دولت نیز زبان اعتراف بدان گشودهاند، دستفروشی را بهعنوان یک گزینه و گاه تنها گزینه پیش روی آنها گذاشته است. کافی است نرخ بالای #بیکاری از یک سو و رواج گسترده انواع قراردادهای ظالمانه را از سوی دیگر طی سالهای اخیر به یاد آورد تا معلوم شود چهگونه و چرا دستفروشی در قطارهای مترو تا این اندازه رونق گرفته است.
در عین حال، تا آنجا که به مترو تهران مربوط میشود، مشکل نه حضورِ دستفروشان، که کمبودِ آشکار قطار و ازدحام فوقالعاده مسافران در ساعات پرتردد است که شرایطی عمیقاً غیرانسانی و سخت باورنکردنی را داخل واگنها رقم میزند. نیز این نکته را نباید از یاد برد که شهرداری تهران در روزگاری برای برخورد با دستفروشان مترو به حضور پلیس متوسل میشود و تبلیغات گستردهای در این باره به راه میاندازد که از آلودهگی هوا گرفته تا معضلاتِ ترافیکی، جایی برای سلامت و آرامشِ همشهریان باقی نگذاشته است. مدیران شهرداری تدبیری اساسی برای حل این مشکلات نمیاندیشند که هیچ؛ عملاً نفع خود را در دامنزدن به آنها میبینند. مدام با صرفِ هزینههای سرسامآور به تعداد بزرگراهها و تونلها و پلهایی اضافه میشود و هر روز در گوشهوکنار شهر مجتمعهای تجاری کوچک و بزرگ و گاه هیولاوشی سربرمیآورند. تهران به شهرِ خودروها و مراکز خرید تبدیل شده است؛ این بهایی است که همشهریان در ازای هر چه بیشتر کالاییشدن و مالیشدن مناسبات شهری میپردازند.
هم از این رو است که پای پلیس به قطارهای مترو و برخورد با دستفروشان باز میشود. هر چه باشد، دستفروشان نمیتوانند جایی در این مناسبات داشته باشند و نفعی به آن برسانند: مالیات و عوارض نمیپردازند، اجناس مارک و برند نمیفروشند، و احتمالاً برای مدیران شهری که مهمترین میدان مرکزیاش – میدان ولیعصر- هم قرار است به مرکز تجاری تبدیل شود، حضورشان صورت خوشی ندارد.
این روزها در تبلیغات محیطیِ ایستگاههای مترو دستفروشی همچون خطری در کمین وانمود میشود که زندهگیِ شهروندان را تهدید میکند. ما #نویسندهگان و امضاکنندهگان این بیانیه، چنان که تاکید شد، خطر را جایی دیگر میبینیم و تهدید را بهشکلی دیگر و ملموستر احساس میکنیم. #دستفروشان #مترو نیز در کنار ما در معرض این خطر و تهدید هستند. حمایتِ ما از آنها #حمایتِ ما از حیاتِ فردی و اجتماعیِ تکتکِ همشهریان است.
(شما چه فکر میکنید؟)
امضاها را میتوانید در لینک زیر ببینید:
http://bit.ly/22XvneX
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
واكنشتان بعد از ديدن اين ويديو چيست؟
ايستگاه صادقيه تهران: قطار خالي از راه مي رسد، در باز مي شود و آدمها از سر و كول همديگر بالا مي روند تا صندلي گيرشان بيايد. واكنشتان بعد از ديدن اين ويديو چيست؟ با گفتن "اينجا ايران است" و يك غر، آسان نگذريم... براي #اصلاح بايد از خودمان شروع كنيم. دفعه بعد كه در #قطار باز شد، حتي اگر به قيمت ايستاده ماندن تا ته خط هم تمام شد، شبيه انسان هاي متمدن به صندلي ها هجوم نبريم.
Ali Hamedani
لینک ویدیو: http://bit.ly/1XjpO6n
#مترو
@Tavaana_TavaanaTech
ايستگاه صادقيه تهران: قطار خالي از راه مي رسد، در باز مي شود و آدمها از سر و كول همديگر بالا مي روند تا صندلي گيرشان بيايد. واكنشتان بعد از ديدن اين ويديو چيست؟ با گفتن "اينجا ايران است" و يك غر، آسان نگذريم... براي #اصلاح بايد از خودمان شروع كنيم. دفعه بعد كه در #قطار باز شد، حتي اگر به قيمت ايستاده ماندن تا ته خط هم تمام شد، شبيه انسان هاي متمدن به صندلي ها هجوم نبريم.
Ali Hamedani
لینک ویدیو: http://bit.ly/1XjpO6n
#مترو
@Tavaana_TavaanaTech
Facebook
Ali Hamedani | Facebook
ايستگاه صادقيه تهران: قطار خالي از راه مي رسد، در باز مي شود و آدمها از سر و كول همديگر بالا مي روند تا صندلي گيرشان بيايد. واكنشتان بعد از ديدن اين...
جنگ شهربهشهر با دستفروشان
goo.gl/lstiwQ
دستفروشان کمسرمایهترین و ناچارترین کسانیاند که در چرخدنده اقتصاد بیمار کشور له شدهاند. آیا باید این زنان و کودکان و افراد ازکارافتاده و بیدرآمد را از سطح شهر جارو کرد؟ یا باید بخشی از فضاها و معابری را که با دستودلبازی در اختیار برجسازان و شهرکسازان به صورت دائمی و ابدی، بهویژه در شهر تهران و بهویژهتر در مناطق گرانقیمت شمال شهر، قرار میگیرد، برای کسبوکار به آنها اختصاص داد؟
آیا تمام مجوزهایی که برای اشغال پیادهروها، آنهم در معابر بسیار باریک، در اختیار برجسازان قرار داده میشود، به معنای مجوز اشغال معابر نیست؟ آیا نظارتی بر پیادهروهایی که پس از پایان ساختوساز به صورت ایوان یا رمپ یا باغچه یا بخشی از نمای برجها و شهرکها درمیآیند وجود دارد؟ آیا اصلا نظارتی بر اینکه بناست چند سال ساختوسازی طول بکشد وجود دارد؟ اگر پاسخ مثبت است و بهراستی شهرداریها عزم جزم کردهاند تا پیادهروها و گذرگاههای تهران و دیگر شهرهای ایران را آزاد کنند، چرا فلان مجتمع تجاری، پیادهرو پیشتر هموار خیابان سعدآباد را با پلهدارکردن و ایجاد رمپهایی با شیب بسیار تند دستکاری کرده است.
چرا آن مجموعه فرهنگي و مذهبي زعفرانیه طوری پیادهرو را جزء نما و باغچه خود کردهاند که هیچ عابری نمیتواند از آن عبور کند. چرا به ساختمانهایی که پیادهرو را رمپ وردودی گاراژ خود کردهاند پایان کار و سند داده میشود. برخورد با دستفروشان نشان میدهد که عزم شهرداری برای جلوگیری از سد معابر فقط برای راندن و نادیدهگرفتن بیچیزترین و ناگزیرترین افراد از سطح شهر جزم شده است. زیرا تمام فضاهای زمینی و زیرزمینی و هوایی، به آهنگی بیسابقه، در ازای کسب درآمد برای شهرداری به حراج گذاشته شده، کافی است در مناطق شمال شهر قدمی بزنید- اگر اصلا جای قدمزدن وجود داشته باشد- تا نمونههای فراوان این بهحراجگذاشتهشدن را به صورت واقعیتی دردناک ببینید. آیا این برخورد برابر با همه افراد در برابر قانون است، یا فقط برخورد با بیچیزان و کمدرآمدترینها؟
تهران ناامنترین شهر ایران برای عبور کودکان، زنان باردار، سالمندان و معلولان است. چه کسی بیشتر این شهر را ناامن کرده است؟ دستفروشان که گاهی موقتا بساط فروش کتاب دستِدوم یا جوراب را در جایی پهن میکنند و همواره آمادگی آن را دارند که بساط کوچک خود را به کول بکشند و از دست مأموران شهرداری فرار کنند؟ یا شهرکسازانی که به آنها مجوز اشغال دائمی و قانونی معابر داده میشود تا با خیال راحت درخت ببرند و دل زمین را بشکافند و پنج طبقه در زیرزمین و ٢٠ طبقه روی زمین بسازند و فضاها و معابر شهر را به میل خود تغییر دهند؟
کاش عزمی، عزمی، عزمی برای پایاندادن به سد معابر و آزادسازی پیادهروها وجود داشته باشد.
روزنامه شرق
نیره توکلی
طرح از مانا نیستانی
مطالب مرتبط:
زنان دستفروش؛ ناگزیرانِ فراری از استیصال
http://bit.ly/2fgHodQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/lstiwQ
دستفروشان کمسرمایهترین و ناچارترین کسانیاند که در چرخدنده اقتصاد بیمار کشور له شدهاند. آیا باید این زنان و کودکان و افراد ازکارافتاده و بیدرآمد را از سطح شهر جارو کرد؟ یا باید بخشی از فضاها و معابری را که با دستودلبازی در اختیار برجسازان و شهرکسازان به صورت دائمی و ابدی، بهویژه در شهر تهران و بهویژهتر در مناطق گرانقیمت شمال شهر، قرار میگیرد، برای کسبوکار به آنها اختصاص داد؟
آیا تمام مجوزهایی که برای اشغال پیادهروها، آنهم در معابر بسیار باریک، در اختیار برجسازان قرار داده میشود، به معنای مجوز اشغال معابر نیست؟ آیا نظارتی بر پیادهروهایی که پس از پایان ساختوساز به صورت ایوان یا رمپ یا باغچه یا بخشی از نمای برجها و شهرکها درمیآیند وجود دارد؟ آیا اصلا نظارتی بر اینکه بناست چند سال ساختوسازی طول بکشد وجود دارد؟ اگر پاسخ مثبت است و بهراستی شهرداریها عزم جزم کردهاند تا پیادهروها و گذرگاههای تهران و دیگر شهرهای ایران را آزاد کنند، چرا فلان مجتمع تجاری، پیادهرو پیشتر هموار خیابان سعدآباد را با پلهدارکردن و ایجاد رمپهایی با شیب بسیار تند دستکاری کرده است.
چرا آن مجموعه فرهنگي و مذهبي زعفرانیه طوری پیادهرو را جزء نما و باغچه خود کردهاند که هیچ عابری نمیتواند از آن عبور کند. چرا به ساختمانهایی که پیادهرو را رمپ وردودی گاراژ خود کردهاند پایان کار و سند داده میشود. برخورد با دستفروشان نشان میدهد که عزم شهرداری برای جلوگیری از سد معابر فقط برای راندن و نادیدهگرفتن بیچیزترین و ناگزیرترین افراد از سطح شهر جزم شده است. زیرا تمام فضاهای زمینی و زیرزمینی و هوایی، به آهنگی بیسابقه، در ازای کسب درآمد برای شهرداری به حراج گذاشته شده، کافی است در مناطق شمال شهر قدمی بزنید- اگر اصلا جای قدمزدن وجود داشته باشد- تا نمونههای فراوان این بهحراجگذاشتهشدن را به صورت واقعیتی دردناک ببینید. آیا این برخورد برابر با همه افراد در برابر قانون است، یا فقط برخورد با بیچیزان و کمدرآمدترینها؟
تهران ناامنترین شهر ایران برای عبور کودکان، زنان باردار، سالمندان و معلولان است. چه کسی بیشتر این شهر را ناامن کرده است؟ دستفروشان که گاهی موقتا بساط فروش کتاب دستِدوم یا جوراب را در جایی پهن میکنند و همواره آمادگی آن را دارند که بساط کوچک خود را به کول بکشند و از دست مأموران شهرداری فرار کنند؟ یا شهرکسازانی که به آنها مجوز اشغال دائمی و قانونی معابر داده میشود تا با خیال راحت درخت ببرند و دل زمین را بشکافند و پنج طبقه در زیرزمین و ٢٠ طبقه روی زمین بسازند و فضاها و معابر شهر را به میل خود تغییر دهند؟
کاش عزمی، عزمی، عزمی برای پایاندادن به سد معابر و آزادسازی پیادهروها وجود داشته باشد.
روزنامه شرق
نیره توکلی
طرح از مانا نیستانی
مطالب مرتبط:
زنان دستفروش؛ ناگزیرانِ فراری از استیصال
http://bit.ly/2fgHodQ
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #دستفروش کاری از #مانانیستانی #دستفروشی #دستفروشان #مترو @neyestanimana