آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
شنیدن صدای زن ایرانی ممنوع است. او چهار دهه است که نمی‌تواند بخواند. اما زن ایرانی علی‌رعم محدودیت‌ها صدایش را رها می‌کند و چنین آوای زیبایی خلق می‌کند.

شما چه فکر می‌کنید؟

صدای خانم زهره حسنی، برگرفته از ایسنتاگرام ایشان

او نوشته است:
«دوستان وسروران بزرگوار تصنیفی کوتاه از تصانیف زیبای استاد بنان را خوانده‌ام که امیدوارم مورد پسند همگان قرار گیرد.
https://www.instagram.com/p/BLbAT_KhTbZ/
مطلب مرتبط:

تحسر: تحلیلی بلاغی از اندوه و سرکوب در موسیقی ایران
http://bit.ly/2d3u2j4

آواز زنان؛صداهای ممنوعه
http://bit.ly/2dHUvDB

@Tavaana_TavaanaTech
این سالخورده با صدایی رسا آواز می‌خواند. این زن می‌توانست خواننده‌ای شناخته‌شده باشد و لابد شرایط مناسبی برای ایشان مهیا نبوده است.
goo.gl/mOqcgY
شما چه فکر می‌کنید؟

مطالب مرتبط:

آواز زنان؛صداهای ممنوعه
http://bit.ly/2dHUvDB

قمرالملوک وزیری؛ ملکه آواز ایران و زنی بخشنده
http://bit.ly/2eGgI7o

این سوسن است که می‌خواند
http://bit.ly/2cMLkz1

گوگوش، شاه‌ماهی موسیقی ایران
http://bit.ly/1I8wGOg

@Tavaana_TavaanaTech
«به راحتی تولید شادی می‌کند و از غم دیگران کم می‌کند. از دوست‌داشتن حرف می‌زند و خاطرات خوشی را برای ما می‌سازد. برای کمک به دیگران نباید حتمن نباید کارهای خیلی بزرگ انجام داد. می‌توان بدون خجالت گفت »تو رو دوست دارم» و این‌گونه در فضا عطر محبت و عشق پراکند. تقدیم به شما که همیشه به ما ترانه‌های ناب تقدیم می‌کنید!»

نظر شما در مورد این نوشته‌ی یکی از همراهان توانا چیست؟
goo.gl/wv7S5l
مطالب مرتبط:

چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2

تحسر: تحلیلی بلاغی از اندوه و سرکوب در موسیقی ایران
http://bit.ly/2d3u2j4

@Tavaana_TavaanaTech
«هر بار که از کنار خیابان رد می‌شوم و چنین هنرمندان خیابانی را می‌بینم دو حس متضاد به من دست می‌دهد یکی این‌که غرق لذت می‌شوم از این هنرمنمایی و روحم تازه می‌شود و دیگر این‌که به خودم می‌گویم آیا جای چنین هنرمند و هنرش جایی بهتر از کنار خیابان نیست و اندوهی وجودم را فرا می‌گیرد. کاش جایی باشد که این استعدادها ببالد.»

نظر شما در مورد این نوشته‌ی یکی از همراهان توانا چیست؟
goo.gl/qIMhuy

مطلب مرتبط:

تحسر: تحلیلی بلاغی از اندوه و سرکوب در موسیقی ایران
http://bit.ly/2d3u2j4

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مهرناز دبیرزاده، نوزانده و مدرس تمبک و سازهای کوبه‌ای است.
در این ویدئو آموزش او به یکی از شاگردانش را می‌بینیم و می‌شنویم. مهرناز دبیرزاده در توضیح این ویدئو در صفحه اینستاگرام خود نوشته است:

«ميگه خانم صدام خوب نيست كه بخوام بخونم..می‌گم مهم نيست، فقط می‌خوام ياد بگيری چجوری بخونی و بزني، می‌گه خيلي سخته آخه..می‌گم خيلی راحت بزن، تو می‌تونی، فقط بايد حالمون خوب باشه.
اين فيلم رو به اشتراک می‌گذارم برای اينكه اميرحسين بدونه با توجه به زمان خيلی كمی كه می‌اد ،خوب ساز می‌زنه و با تشويق شما بهتر هم می‌شه»
goo.gl/reruy8

مطلب مرتبط:

تحسر: تحلیلی بلاغی از اندوه و سرکوب در موسیقی ایران
http://bit.ly/2d3u2j4

ارفع اطرایی، استاد موسیقی و نخستین زن مدرس سنتور
http://bit.ly/2ixwIKf

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
به مناسبت سالگرد پرویز یاحقی نابغه‌ی کم‌نظیر موسیقی ایران
goo.gl/BrvJJC

پرویز صدیقی پارسی که با نام پرویز یاحقی شناخته می‌شود در سال سی‌ویکم شهریور ۱۳۱۴ در منزل پدری در خیابان خانقاه تهران زاده شد.

او از کودکی شیفته‌ی موسیقی بود و در آن زمان شاید راحت‌ترین سازی که می‌توانست به دست بگیرد نی‌لبک کوچکی بود. او تلاش می‌کرد که در خانه‌ مدام با این نی‌لبک نغمه‌های خوشی بنوازد. حسین یاحقی این استعداد شگرف را کشف می‌کند.پرویز از کودکی نزد دایی خود حسین یاحقی زندگی آغاز می‌کند و موسیقی را نیز از دایی‌اش می‌آموزد.

پرویز ۹ ساله بود که شد پرویز یاحقی و به رادیو رفت و نوازندگی کرد. نخستین آهنگ او برای غلام‌حسین بنان در برنامه‌ی گل‌های رنگارنگ بود و نام آن «ای امید دل من کجایی» بود. پرویز یاحقی در برنامه‌ی «گل‌ها» تکنوازی بسیار کرد. سبک نوازندگی پرویز یاحقی بر بسیاری از نوازندگان بعد از او تاثیر گذاشت. پدر با نوازندگی پرویز مخالف است و او را به قصد ادامه‌ی تحصیل با خود به بیروت می‌برد تا پس از آن راهی آمریکا شوند. پرویز اما از عشق موسیقی بیمار می‌شود. پزشکان توصیه می‌کنند که به ایران برگردد و به کلاس موسیقی برود که او به ایران بازمی‌گردد. پرویز یاحقی در ارکسترهای بسیاری ساز نواخت از جمله در ارکستر مجید وفادار، ویولونیست صاحب‌سبک که او را آهنگ‌سازی نابغه می‌دانستند. می‌گویند در همین ارکستر بود که یاحقی با «داریوش رفیعی» دوست می‌شود.

پرویز یاحقی هم‌کاری رسمی و جدی خود را برای آهنگ‌سازی ِ رادیو از سال ۱۳۳۵ شروع می‌کند و در یک زمان هشت ساله آهنگ‌‌های بسیار زیبایی را با هم‌کاری دوست شاعرش بیٓن ترقی خلق می‌کند؛ البته او با ترانه‌سرایان دیگری نیز هم‌کاری می‌کند. یاحقی از آهنگ‌ترانه‌های به یاد ماندنی که در گذر زمان هم‌واره درخشیده‌اند بسیار دارد که می‌توان به بیداد زمان، می زده شب، من اسیر دام توام، نسیم فروردین و … اشاره کرد. در سال ۱۳۴۲ دختری جوان را به جامعه‌ی موسیقی ایران معرفی کرد. همان که بعدها «مهستی» نام گرفت. او افراد بسیاری را به جامعه‌ی هنری شناساند اما هیچ‌گاه معلمی نکرد و شاگردی را به درس‌آموزی نپذیرفت اما نوازندگانی چون جهان‌شاه برومند و شهرام خسروی بسیار از سبک او آموختند.

پرویز یاحقی در ده سال پایانی عمرش انزوا گزید و برای همه‌گان دور از دست‌رس شد و تنها تعداد معدودی بودند که می‌توانستند با او دیدار داشته باشند. در این سال‌ها تمام هم‌دم او موسیقی بود و نواختن که تصادفی منجر به این شد که بر اثر آسیب‌دیدگی توانایی سابق خود در نوازندگی را از دست داد. یا حقی در ۱۳ بهمن‌ماه ۱۳۸۵ در آپارتمانش در خیابان آفریقای تهران درگذشت. سی ساعت پس از مرگ دو دوست که نگرانش شده بودند به در خانه‌اش آمدند. همسایه‌ها گفتند که دو روز است صدای ساز یاحقی به گوش نمی‌رسد. یاحقی به دلیل سکته‌ی قلبی درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/4u44UR

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
خبری خوش برای موسیقی ایران

گروه کیهان کلهر برنده جایزه گرمی شد
goo.gl/HLOU7K

آلبوم «Sing Me Home» به سرپرستی یویوما و آهنگسازی و نوازندگی کیهان کلهر برنده جایزه ِگرَمیِ بهترین موسیقی جهانی در پنجاه و نهمین دوره این رویداد شد.

به گزارش «تابناک»؛ یویوما یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین ویولن‌سل نوازان معاصر به همراه گروه موسیقی جاده ابریشم که شماری از برجسته ترین نوازندگان جهان از جمله کیهان کلهر عضو آن هستند، به عنوان بهترین موسیقی جهانی در سال 2017 انتخاب شد و یکی از «جوایز گرمی / Grammy Awards» را به خود اختصاص داد.

جایزه گرمی که توسط «آکادمی ملی علوم و هنرهای ضبط / National Academy of Recording Arts and Sciences» اهدا می شود، دقیقاً معادل اسکار در حوزه موسیقی است و به برندگانش یک تندیس طلا به شکل گرامافون اهدا می شود.

پیش از این، در میان هنرمندان موسیقی ایران تنها استاد محمدرضا شجریان و حسین علیزاده برای آلبوم‌های «فریاد» و «بی تو» به سر نمی‌شود، کاندیدای دریافت جایزه گرمی شده بودند و نام هیچ موزیسن ایرانی در میان برندگان جوایز گرمی (حتی به شکل گروهی) نبود اما کیهان کلهر این طلسم را شکست.

گروه «جاده ابریشم» اولین‌بار در سال ۱۹۹۸ توسط یویوما به منظور تعامل و تبادل فرهنگی کشورهای در مسیر جاده ابریشم و کشورهای اروپایی پیشنهاد شد. اصلی‌ترین و مهم‌ترین هدف این طرح تبادل فرهنگی میان کشورهای صاحب تمدن حاشیه جاده ابریشم و کشورهای اروپایی، از طریق برگزاری کنسرت، فستیوال، نمایشگاه، مسترکلاس، ضبط، انتشار و به وجود آوردن آثار جدید موسیقایی بود
.
«یویوما» در رابطه با چگونگی شکل‌گیری ایده اولیه جاده ابریشم گفته است: «در طول سفرهای متعددی که به نقاط مختلف دنیا داشتم، همواره عقاید، مذاهب و فرهنگ‌های قدرتمندی که توانسته بودند کشورهای صاحب تمدن چندین هزار ساله را تحت‌تاثیر قرار دهند مرا شگفت‌زده می‌کرد و همواره می‌اندیشیدم که چگونه می‌توان از تلفیق و ترکیب موسیقی فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف به صداهای جدیدی دست یافت.» از کشور ایران علاوه بر کیهان کلهر (کمانچه)، سیامک آقایی (سنتور) و سیامک جهانگیری (نی) نیز به عنوان نوازنده با این گروه همکاری کرده‌اند.
این گروه همچنین تمایل بسیاری به اجرای برنامه در ایران دارد، «کلهر» درمصاحبه‌ای در این باره گفته است: «اتفاقاً آنها خیلی دوست دارند به ایران بیایند، ولی اینجا یک سالن مناسب هم برای اجرا وجود ندارد .از سویی دیگر برنامه های جاده ابریشم خیلی گران است. اگر بیست نفر اعضای گروه با منشی‌ها و صدابردارهایشان و عوامل دیگر بخواهند به اینجا سفر کنند بودجه سرسام آوری را می طلبد. این درحالی است که بودجه کنسرت‌های موسیقی این چنینی در نقاط مختلف دنیا عموماً از طریق منابع دولتی تامین می شود و بلیت فروشی نمی تواند هزینه‌ها را تامین کند. مثلاً در چین، این قدر قیمت بلیط ها بالاست که مشخص است مردم نمی‌توانند بهای این بلیط ها را پرداخت کنند. گروه ها و سازمان‌هایی این بلیط ها را خریده بودند و به مردم داده بودند.»

مطلب مرتبط:

تحسر: تحلیلی بلاغی از اندوه و سرکوب در موسیقی ایران
http://bit.ly/2d3u2j4

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز هایده، صدای ماندگار
goo.gl/WXgUKY

رهی معیری،ترانه‌سرا، معصومه دده‌بالا را به علی تجویدی تکنواز ویلون معرفی می‌کند و علی تجویدی که آن روزها از فعال‌ترین آهنگ‌سازان ِ برنامه‌ی گل‌های رنگارنگ در رادیو تهران او را به جامعه‌ی هنری معرفی می‌کند و این‌گونه می‌شود که زندگی هنری «هایده» متولد می‌شود. فعالیت حرفه‌ای هنری هایده در سال ۱۳۴۷ و با اجرای ترانه‌ی «آزاده» و با هم‌کاری ارکستر گل‌ها در رادیو تهران آغاز می‌شود.

فرح پهلوی می‌گوید که قسمتی از ترانه‌ی «آزاده» با صدای هایده او را به یاد اپرای «نورما» اثر وینچنتزو بلینی با صدای ماریو کالاس،خواننده‌ی یونانی-آمریکایی می‌اندازد و اضافه می‌کند که «هایده، کالاس ما بود.»

معصومه دده‌بالا با نام هنری هایده ۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۲۱ در تهران و در خانواده‌ای پرجمعیت که اغلبشان صدای خوشی داشتند به دنیا آمد. پدرش محمد دده‌بالا اهل تبریز و مادرش زینب بلغاری، گیلانی بود. انقلاب اسلامی که بار نشست،بیش‌تر هنرها و اهالی هنر با محدودیت‌های فراوان مواجه شدند. زنان ِ خواننده دیگر اجازه‌ی خواندن نیافتند و صدای زنان ممنوعه شد.

بسیاری از خوانندگان پیش از انقلاب به دادگاه احضار شدند و برخی از آن‌ها بازداشت و ثروت برخی از آن‌ها نیز مصادره شد. آیت‌الله محمدی گیلانی حاکم شرع و رئیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ برخی از خوانندگان پیش از انقلاب را به دادگاه فراخواند. هایده یکی از این خوانندگان بود. با این‌که صدای کسانی مانند هایده پس از سیطره‌ی اسلام‌گرایان در ایران ممنوع شد اما این به آن معنا نبود که مردم دیگر به این صداها گوش نکردند و یا هنرمندان خود را از یاد بردند.

هایده زیر نظر استادان بنام موسیقی ایران درس موسیقی آموخته بود. او آموزش موسیقی را با علی تجویدی آغاز کرد. هایده بارها گفته است که تحت تاثیر ضدای دلکش بوده است.
اولین کار هایده -آزاده- نیز کار تجویدی بود. از نخستین سال‌های دهه‌ی ۵۰ هایده به اجرای موسیقی پاپ علاقه‌مند شد. هایده در کشورهای مختلف به اجرای برنامه می‌پرداخت. هایده چند ماه پیش از انقلاب از ایران خارج شد و در انگلستان ساکن شد. او در سال ۱۳۶۰ به آمریکا مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آمریکا ساکن بود.
انوشیروان روحانی، موسیقی‌دان و نوازنده‌ی پیانو که در رادیو تلویزیون ملی ایران کارهای مشترکی نیز با یک‌دیگر اجرا کرده‌اند در مورد آشنایی‌اش با هایده می‌گوید: «اولین بار خانم هایده را در رادیو دیدم که همره با آقای تاکستانی (نوازنده تار) بودند. البته پیش از خانم هایده، اول خانم مهستی تشریف آورده بودند به رادیو. بنابراین با خانم مهستی آشنا بودم؛ می‌گفتند که «خواهر من هم صدایش قشنگ است». من هم شنیده بودم در بعضی از این محافل که صدای خانم هایده را شنیده بودند و خیلی تعریف می‌کردند.در یکی از برنامه‌هایی که آقای علی تجویدی آهنگ آن را ساخته بودند و در برنامه گلها را اجرا می‌کردند من پیانو می‌زدم. در استودیو شماره‌ی ۸، قطعه که تمام شد و من هم با شور و حال جوانی، پیانو می‌زدم، خانم هایده تشریف آوردند کنار پیانو. من را مورد تشویق قرار دادند و یک ماچی از من کردند! آقای تجویدی گفتند آهنگش را من ساخته‌ام انوشیروان را ماچ می‌کنی؟!»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/EnOO0Y

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز جلیل شهناز، از نسل غول‌های موسیقی ایرانی
goo.gl/b6mxWQ

پرویز یاحقی:
یک عمر توان به ساز دم‌ساز شدن
ور ساز نواختن سرافراز شدن
صد سال توان به تار مضراب زدن
اما نتوان جلیل شهناز شدن
محمدرضا #شجریان:
«من آنچه در آواز آموخته‌ام متاثر از نوازندگی استاد شهناز بوده است و سال‌های سال با صدای تار این استاد بی‌بدیل زندگی کرده‌ام. اولین‌بار که ساز شهناز را شنیدم مرا در خود فرو برد و تا امروز هم چنان در من زندگی می‌کند.ساز او مرا به جائی برد که دیگران نمی‌شناسند....شهناز بیان واقعی موسیقی ما را یافته است.»
شهرام ناظری:
«به اعتقاد من با درگذشت استاد جلیل شهناز شاید آخرین بازمانده از نسل غول‌های موسیقی ایران از میان ما رفت.»
حسن کسایی:
«شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش می‌دهند و دوست می‌دارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواخته‌اند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز می‌زنند و همه خوب ساز می‌زنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز می‌دانند و اجرا کرده‌اند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العاده‌است. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کرده‌ام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده‌است.»
جلیل شهناز، یکی از سرشناس‌ترین نوازندگان تار و سه‌تار در سده‌ی اخیر ایران، در اول خردادماه ۱۳۰۰ در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. می‌توان گفت همه‌ی اعضای خانواده‌ی شهناز با موسیقی آشنایی داشتند و از اساتید نوازندگی بودند. پدرش شعبان‌خان علاقه‌ای بسیار به موسیقی سنتی ایرانی داشت و علاوه بر #تار، #سه‌تار و #سنتور نیز می‌نواخت.
عموی او غلام‌رضا سرانگ از نوازندگان چیره‌دست کمانچه بود. #جلیل_شهناز از کودکی به تار علاقه‌مند شد و نواختن این ساز را نزد عبدالحسین شهنازی که از نوازندگان سرشناس تار بود فراگرفت. او هم‌چنین نزد برادر بزرگ خود، حسین شهناز به آموختن موسیقی مشغول شد. پژمان اکبرزاده در کتاب «موسیقی‌دانان ایرانی» درباره‌ی جلیل شهناز چنین می‌نویسد: «شهناز #نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامه‌های گوناگونی مانند برنامه گل‌ها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید #موسیقی ایران کنسرت‌های بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامه‌های جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»
بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1Aom8t8

@Tavaana_TavaanaTech