آنجا «متروپولیتن» است، اینجا «تختجمشید»!
هرچند ایرانیان یکی از #افتخارات خود را پیشینه تاریخی سرزمین کهنشان میدانند، اما متاسفانه برخی از افراد بدون توجه به #هویت تاریخی و باستانی ایران و در تناقضی آشکار با این روحیه، #آثارتاریخی را تختهسیاه یادگارینویسی خود میبینند و نام، تاریخ حضورشان در مکان و حتی جملاتی که به ذهنشان میآید را به راحتی و بدون هیچ دغدغهای روی بناهای تاریخی حک میکنند.
«تختجمشید»، پایههای «سیوسهپل» و «پل خواجو»، «میدان جهانی نقش جهان»، «چهلستون»، «حمام فین کاشان»، «چهارطاقی نیاسر»، ستونهای کاخ «آپادانا در شوش»، گنبد «علویان در همدان»، در چوبی «قلعه شوش» و جدارههای «پیرچکچک یزد»، «پل کهنه دزفول» و حتی بدنهی درختان کهنسال و دیوارهی غارها از این قاعده مستثنی نبودهاند و هر کدام به نحوی هنوز زخمهای یادگارنویسانی که خود را برای ثبت و ضبط نامشان در آینده آماده کردهاند، به دوش میکشند.
در موزهی «متروپولیتن» نیویورک، بازدیدکنندگان، از تمام قارهها و فرهنگها، مستقیما به این آثار دسترسی دارند، اما کسی به آنها دست نمیزند. با آنها عکس یادگاری میگیرند، اما رویشان یادگاری نمینویسند. این موزهی کهن که در 1872 میلادی درهای خود را به روی بازدیدکنندگانش گشود، آنقدر به فرهنگ حفاظت از میراث و تاریخ مخاطباناش اعتماد دارد که برخی از آثار کهن خود مانند «مجسمه سنگ آهکی متعلق به 6 قرن قبل از میلاد» را در دسترس مستقیم بازدیدکنندگانش قرار میدهد و آنها هم با شیء ارزشمند عکس یادگاری میگیرند، اما نه یادگاری روی آن مینویسند، نه اثری مخدوش میشود و نه شیءای گم.
«علیرضا کاظملو»، روانشناس پیش از این در بررسی جنبههای روانی این پدیده، به ایسنا گفته بود: از بُعد روانکاوی، برخی افراد که توانایی ارضای نیاز به ماندگاری را از طریق روشهای صحیح ندارند، دست به اعمال #مخرب میزنند.
ایرج ابراهیمی، جامعهشناس نیز در این رابطه به خبرنگار ایسنا اظهار کرده بود: «میل به #جاودانگی» بهطور طبیعی در همه افراد وجود دارد و نمیتوان کسی را یافت که رویای ماندگاری نام خود را در تاریخ نداشته باشد.
(شما چه فکر میکنید؟)
بیشتر بخوانید: bit.ly/1mHWt9C
@Tavaana_Tavaanatech
هرچند ایرانیان یکی از #افتخارات خود را پیشینه تاریخی سرزمین کهنشان میدانند، اما متاسفانه برخی از افراد بدون توجه به #هویت تاریخی و باستانی ایران و در تناقضی آشکار با این روحیه، #آثارتاریخی را تختهسیاه یادگارینویسی خود میبینند و نام، تاریخ حضورشان در مکان و حتی جملاتی که به ذهنشان میآید را به راحتی و بدون هیچ دغدغهای روی بناهای تاریخی حک میکنند.
«تختجمشید»، پایههای «سیوسهپل» و «پل خواجو»، «میدان جهانی نقش جهان»، «چهلستون»، «حمام فین کاشان»، «چهارطاقی نیاسر»، ستونهای کاخ «آپادانا در شوش»، گنبد «علویان در همدان»، در چوبی «قلعه شوش» و جدارههای «پیرچکچک یزد»، «پل کهنه دزفول» و حتی بدنهی درختان کهنسال و دیوارهی غارها از این قاعده مستثنی نبودهاند و هر کدام به نحوی هنوز زخمهای یادگارنویسانی که خود را برای ثبت و ضبط نامشان در آینده آماده کردهاند، به دوش میکشند.
در موزهی «متروپولیتن» نیویورک، بازدیدکنندگان، از تمام قارهها و فرهنگها، مستقیما به این آثار دسترسی دارند، اما کسی به آنها دست نمیزند. با آنها عکس یادگاری میگیرند، اما رویشان یادگاری نمینویسند. این موزهی کهن که در 1872 میلادی درهای خود را به روی بازدیدکنندگانش گشود، آنقدر به فرهنگ حفاظت از میراث و تاریخ مخاطباناش اعتماد دارد که برخی از آثار کهن خود مانند «مجسمه سنگ آهکی متعلق به 6 قرن قبل از میلاد» را در دسترس مستقیم بازدیدکنندگانش قرار میدهد و آنها هم با شیء ارزشمند عکس یادگاری میگیرند، اما نه یادگاری روی آن مینویسند، نه اثری مخدوش میشود و نه شیءای گم.
«علیرضا کاظملو»، روانشناس پیش از این در بررسی جنبههای روانی این پدیده، به ایسنا گفته بود: از بُعد روانکاوی، برخی افراد که توانایی ارضای نیاز به ماندگاری را از طریق روشهای صحیح ندارند، دست به اعمال #مخرب میزنند.
ایرج ابراهیمی، جامعهشناس نیز در این رابطه به خبرنگار ایسنا اظهار کرده بود: «میل به #جاودانگی» بهطور طبیعی در همه افراد وجود دارد و نمیتوان کسی را یافت که رویای ماندگاری نام خود را در تاریخ نداشته باشد.
(شما چه فکر میکنید؟)
بیشتر بخوانید: bit.ly/1mHWt9C
@Tavaana_Tavaanatech
www.isna.ir
ایسنا - آنجا «متروپولیتن» است، اینجا «تختجمشید»!
بازدیدکنندگان، از تمام قارهها و فرهنگها، مستقیما به این آثار دسترسی دارند، اما کسی به آنها...