آموزشکده توانا
54.3K subscribers
32.9K photos
38.2K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا کسی که خود را رییس‌جمهور یک کشور می‌داند واقعا نمی‌تواند درست حرف بزند؟ چرا نمی‌تواند بدون توهین سخن بگوید؟ اگر شما با کشور دیگری مشکل دارید چرا در این میان به بخشی از هم‌میهنان ایرانی که دچار مشکلات ذهنی هستند توهین می‌کنید؟
.
فکر کنید این را یک پدری بشنود که فرزندش به توان‌یابی ذهنی مبتلاست. پیش خود چه فکر می‌کند؟ تصور غمی که در دلش می‌نشیند را می‌کنید؟ واقعا مخاطب حیران می‌ماند که این کسانی که خود را رییس‌جمهور کشور بزرگی به نام ایران می‌دانند، از بدیهی‌ترین آداب سخن، اساسا آگاه هستند؟ این‌ها مشاور ندارند تا این دست مسائل را به آنان تذکر دهد؟

@Tavaana_TavaanaTech
تصویر متعلق به ریچارد رتکلیف - همسر نازنین زاغری - است در چهاردهمین روز از اعتصاب و تحصن مقابل سفارت جمهوری‌اسلامی در لندن.
.
لازم به ذکر است نازنین زاغری شهروند انگلیسی ‌ایرانی‌تبار نیز در زندان اوین دست به اعتصاب زده است و همسرش ریچارد در پی اعتصاب همسرش و برای همراهی با او این اعتصاب را آغاز کرد.
.
نازنین زاغری بیش از ۳ سال پیش هنگام خروج از ایران در فرودگاه امام خمینی دستگیر شد. او از سوی قاضی صلواتی به اتهام جاسوسی و براندازی به تحمل پنج سال زندان محکوم شده است.

@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش خبرگزاری هرانا، رئیس دیوان عالی کشور، از قضات مرد ایرانی خواسته است که در هنگام قضاوت مقابل وکلای زن، مراقب باشند تا جذب آنان نشوند.
.
احمد مرتضوی مقدم، درباره وکلای زن با بیانی بی‌ادبانه گفته است که: «برخی از آنها با ناز کردن سعی میکنند که قاضی را جلب رفتارهای خود کنند که باید مواظب بود».

@Tavaana_TavaanaTech
تازه از توانا؛
جهان‌شمولی حقوق اساسی- اثر گیبسن کامائو کوریا


توانا-  گیبسن کامائو کوریا از رهبران پیشتاز کنیا و از برجسته‌ترین وکلای مدافع حقوق بشر بود که به تکثرگرایی سیاسی، استقلال دستگاه قضائی، آزادی مطبوعات و حکومت قانون اعتقاد داشت.

او، که والدینش تحصیل نکرده بودند، تا کسب بالاترین درجات دانشگاهی به تحصیل ادامه داد. کامائو کوریا پس از سال‌ها تدریس حقوق در دانشگاه نایروبی دفتر وکالت خود را گشود و وکالت مخالفان سیاسی را بر عهده گرفت. همین امر سبب شد در سال 1987 او را به جرم ارتباط با برهم‌زنندگان نظم عمومی (موکلانش) بازداشت کنند.

بنیاد رابرت اف. کندی در سال ۱۹۸۸ جایزه حقوق بشر خود را به کامائو کوریا اهدا کرد اما او که ممنوع‌الخروج بود نتوانست جایزه را بگیرد. به دنبال این اتفاق خانواده کندی در ماه مارس۱۹٨۹ به کنیا سفر کردند تا جایزه را به او تقدیم کنند.

کامائو کوریا در بخشی از سخنرانی‌اش در این مراسم گفت: «اصطلاح حقوق بشر اشاره به یک رشته حقوق اساسی دارد که به باور جامعه بین‌المللی انسان برای آن‌که بتواند با سربلندی زندگی کند نیازمند آن است یا برایش ضرورت دارد.»

کامائو کوریا پس از سرکوب گسترده مخالفان و روزنامه‌نگاران توسط پلیس کنیا در سال 1990 به سفارت آمریکا پناه برد و نهایتا به این کشور مهاجرت کرد.

«جهان‌شمولی حقوق اساسی»، گزیده‌ای از سخنرانی گیبسن کامائو کوریا، را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید:

https://goo.gl/Dnzh8n


#کتاب #توانا #کتاب_توانا

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
جهان‌شمولی حقوق اساسی.pdf
6.1 MB
«جهان‌شمولی حقوق اساسی»، گزیده‌ای از سخنرانی گیبسن کامائو کوریا، را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید.

https://goo.gl/Dnzh8n

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
۲۷ ژوئن زادروز هلن کلر، نویسنده نابینا و ناشنوا و فعال مدنی آمریکایی است.

ویدیوی کوتاهی از نحوه آموزش هلن کلر از سوی آموزگارش سالیوان را در زیر می‌بینید.

در کتاب‌های درسی‌مان در مورد هلن کلر زیاد خواندیم. اما شاید برای شما هم دیدن ویدیویی از او و آموزگار صبورش جالب باشد.

هلر کلر زمانی که نوزاد بود، در اثر ابتلا به بیماری مننژیت ، بینایی و شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که شش سال داشت، سالیوان آموزش او را به عهده گرفت. در این ویدیوی جالب سالیوان شرح می‌دهد که چگونه با به کمک دست‌ها و بردن دستان کلر به سمت دهان و گلوی خود کلمات را به او آموزش داده بود.

هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «تاسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) را که در مؤسسه آموزش نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت می‌کرد، برای آموزش او فرستاد.

چنان‌که کلر بعدها دربارهٔ خود می‌نویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهم‌ترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد می‌کند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوق‌العاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.

سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار می‌کرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده می‌نمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس می‌کند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارت‌هایی که حروف برجسته بر آن‌ها نوشته شده بود، جمله‌هایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد. ‌

بین سال‌های ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستان‌ها را در مؤسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دوره‌ای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لب‌خوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.

در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانی‌ها را در کف دست او می‌نوشت، از آنجا فارغ‌التحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد؛ بنابراین او اولین فرد نابینا-ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمی‌کرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.

هلن کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در زمینه حقوق زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و حق رای برای زنان حمایت می‌کرد.

در مورد حقوق کودک معلول جزوه زیر را بخوانید:
https://goo.gl/UmXvZs

کتاب جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان را به رایگان از سایت توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/FMBwGK

@Tavaana_TavaanaTech
باز حکمی عجیب و ظالمانه از سوی قوه‌قضاییه کام عدالت‌جویان ایرانی را تلخ کرد. صدور حکم ۳۰ سال زندان و ۱۱۱ ضربه شلاق برای یک وکیل دادگستری؛ امیرسالار داوودی. حکمی که امیرسالار داوودی تصمیم گرفته است به آن اعتراضی نکند؛ شاید برای آنکه می‌پندارد فایده‌ای ندارد و شاید برای آنکه می‌خواهد اینگونه اعتراض خود را رساتر به گوش آنانکه باید، برساند.

این حکم اعتراض عفو بین‌الملل را نیز به دنبال داشته است. این سازمان، این حکم را «بی‌رحمانه و حیرت‌انگیز» خوانده است و مدیر بخش خاورمیانه این سازمان تاکید کرده است این هزینه‌ای‌ست که داوودی بابت «دفاع از حقوق بشر» می‌پردازد.

امیرسالار داوودی بابت اتهاماتی همچون «توهین به مقامات»، «تبلیغ علیه نظام»، «ارتباط با دول متخاصم از طریق مصاحبه» و «تشکیل گروه برای براندازی نظام» به این حکم سنگین محکوم شده است.

او در آبان ۱۳۹۷ در خانه‌اش بازداشت شد و از آن تاریخ تا به مدت نزدیک به ۲۰۰ روز در سلول انفرادی نگاه‌داری شد. به گفته سازمان‌های حقوق‌بشری او از زمان بازداشت تماس‌های بسیار معدودی با خانواده و وکیلش داشته است. او به گفته همسرش - طناز کلاهچیان - پس از گذران این مدت در سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شد.

امیرسالار داوودی وکالت‌ پرونده‌های متعددی را قبول کرده بود؛ زینب جلالیان، سهیل عربی، برخی از بهاییان، سعید شیرزاد، از جمله متهمان سیاسی - عقیدتی برجسته‌ای بودند که امیرسالار داوودی قبول کرده بود وکیل آنان برای دفاع از حقوق‌شان باشد. پس از صدور این حکم سنگین برای امیرسالار داوودی بود که «سعید شیرزاد» - که از جمله موکلان او بود - و اکنون در زندان رجایی‌شهر نگهداری می‌شود، نامه‌ای سرگشاده منتشر کرد و به این حکم به شدت اعتراض کرد. او در نامه خود، داوودی را «وکیل و یار دلسوز فعالین سیاسی و مدنی» خواند که از جمله در پرونده خود سعید شیرزاد از هیچ کوششی دریغ نکرد.

بیشتر بخوانید
http://bit.ly/2X9hNXc

#امیرسالار_داوودی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالروز بمباران شیمیایی شهر سردشت
«دلی من»
هانا کامکار

ملودی ارسلان کامکار
شعر عبدالله پشیو

کلیسای کچریاس ارمنستان

مرتبط:
نودشه، شهر زیبایی که بمباران شیمیایی شد
bit.ly/1AHffOd
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد بمباران شیمیایی سردشت

«جنگ به‌ هیچ‌وجه رابطهٔ انسان با انسان نیست، بلکه رابطهٔ دولت با دولت است که در این رابطه افراد خصوصی به گونه‌ای اتّفاقی دشمنِ یکدیگر شده‌اند و این نه به عنوان دو انسان بلکه به عنوان شهروند، نه به عنوان اعضاء یک میهن بلکه به عنوان مدافع»- شارل روسو
امروز روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی است. ۳۲ سال پیش در چنین روزی (۷ تیر ۱۳۶۶) نیروی هوایی عراق با استفاده از بمب‌های شیمیایی چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت را بمباران شیمیایی کرد . در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته و ۸۰۰۰ تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند.

سردشت اولین شهر قربانی جنگ‌افزارهای شیمیایی در جهان پس از بمباران هسته‌ای هیروشیما نامیده شده است.

سَردَشت با حدود ۱۲۰ هزار نفر جمعیت از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی در جنوب این استان و هم‌مرز با کشور عراق واقع‌شده است.

ویدیو: حمید توبه‌کار
http://bit.ly/1Hov6YS

@Tavaana_TavaanaTech
تلاش برای پلمپ یک واحد خانه سالمندان متعلق به بهائیان در گلشهر کرج و احضار "خانم گیتی چرخی زرین(خلص)" شهروند بهائی و مدیر محل فوق به دادستانی استان البرز

بر طبق خبر رسیده ؛ روز گذشته چندین مامور اداره اماکن کرج با حضور در یکی از خانه های سالمندان متعلق به بهائیان واقع در گلشهر کرج که در آن از بهائیان سالمند و ناتوان نگه‌داری و مراقبت می‌شود با ارائه حکمی از دادستانی استان البرز سعی بر پلمپ مکان فوق را داشته‌اند.

مطابق اطلاعات دریافتی در یکسال گذشته برای چندمین بار است که مامورین اداره اماکن سعی بر پلمپ واحد مربوطه را داشته‌اند که برخورد دیروز آنها نسبت به پلمپ مکان فوق بسیار جدی‌تر از سابق بوده است به شکلی که سعی داشته‌اند سالمندان بهائی ناتوان و معلول را از ساختمان مربوطه خارج و در خیابان رها نمایند تا بر طبق حکم دادستانی کرج مکان فوق را پلمپ نمایند که با عدم خروج سالمندان ناتوان و پرسنل مواجه شده و از پلمپ واحد مربوطه موقتا خودداری نمود‌ه‌اند.

یکی از شهروندان بهائی به توانا گفته است: "مامورین اماکن دلیل پلمپ را نداشتن جواز از اداره بهزیستی عنوان نموده‌اند در حالی که مکان فوق در بیست سال اخیر بدون اینکه مزاحمتی حتی یکبار برای همسایگان ایجاد نماید از سوی اداره بهزیستی دارای تاییدیه رسمی و مجوز بوده، اما درسال‌های اخیر بدلیل بهائی بودن مدیریت مکان فوق تعمدا از تمدید جواز خودداری شده است تا در زمان مناسبت اقدام به پلمپ واحد مربوطه با بهانه نداشتن مجوز نمایند."

بر طبق گزارش رسیده، فردی به اسم آقای "سپه‌وند" از تهران که خود را نماینده مجلس شواری اسلامی معرفی می‌کرد در یکسال گذشته با حضور در مکان فوق و نهادهای دولتی در کرج بشدت پیگیر پلمپ کردن خانه سالمندان بهائیان بوده است.

طبق اخبار رسیده دیروز "خانم گیتی چرخی زرین (خلص) " مدیر خانه سالمندان و شهروند بهائی توسط مامورین اماکن کرج برای یکشنبه آینده به دادستانی استان البرز احضار شده است.

بهائیان در ایران با اتواعدو اقسام محدودیت‌ها و محرومیت‌ها رو به رو هستند سال گذشته بود که با نبش قبر یک هموطن بهائی در گیلاوند مانع از تدفین او در فبرستان گیلاوند شدند!! حالا هم برای خانه سالمندان بهائیان مشکل ایجاد می‌کنند.

@Tavaana_TavaanaTech
- به بهانه‌ی سال‌گرد تولد و وفات سهراب شهید ثالث، کارگردان شهیر سینمای ایران

دهم تیرماه، سال‌گرد درگذشت کارگردان شهیر سینمای ایران، سهراب شهیدثالث است. او در تیرماه ِ تابستان آمد و در تیرماه بر اثر ابتلا به سرطان کبد زندگی را وداع گفت.
او کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، مترجم و تدوین‌گر سینما بود. شهیدثالث را از آغازگران ِ «موج نوی سینمای ایران» می‌شناسند. او هم‌چنین از بنیان‌گذاران کانون سینماگران پیشرو بود. موج نوی سینمای ایران به جنبشی در سینمای ایران اشاره دارد که در اواخر دهه‌ی چهل شمسی و با فیلم‌هایی چون «گاو» داریوش مهرجویی، «قیصر» از مسعود کیمیایی و «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی آغاز شد.
سهراب شهیدثالث در هفتم تیرماه ۱۳۲۲ در تهران به دنیا آمد. سال ۱۳۴۲ به قصد تحصیل در رشته‌ی سینما ایران را ترک کرد و به اتریش رفت. او تحصیلاتش را به دلیل ابتلا به بیماری سل قطع کرد و برای درمان به پاریس رفت و در آنجا تحصیلات در رشته‌ی سینما را آغاز کرد. او سال ۱۳۴۸ به ایران بازگشت و در وزارت فرهنگ و هنر به کار مشغول شد. او در دوران اقامتش در ایران دو فیلم «یک اتفاق ساده»(۱۳۵۲) و «طبیعت بی‌جان»(۱۳۵۳) را ساخت که هر دو جوایز معتبر بین‌المللی را کسب کردند.
سهراب شهیدثالث در سال ۱۳۵۳ ایران را به قصد اقامت در آلمان ترک کرد و برای رسانه‌ها آلمانی به تولید مستند پرداخت که این فیلم‌ها برای او شهرت بین‌المللی به ارمغان آورد.
شهیدثالث در زمان اقامتش در آلمان فیلم‌های «در غربت»، «قرنطینه»، «زمان بلوغ»، «آخرین تابستان گرابه»، «یک زندگی، چخوف» و فیلم‌های دیگری را ساخت.
سهراب‌ شهیدثالث از لحاظ سیاسی چپ و از اعضای حزب توده‌ی ایران بود. او چند سال قبل از مرگ به آمریکا رفت و در شهر شیکاگو ساکن شد.
سهراب شهید ثالث در دهم تیرماه ۱۳۷۷ بر اثر ابتلا به سرطان کبد در آمریکا درگذشت.

https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/10613

@Tavaana_TavaanaTech
خبر تلخی است، دانش‌آموخته‌ی دکترای جامعه‌شناسی از فرط بیکاری خودکشی می‌کند. در حالی که جامعه ایران در انواع آسیب‌های اجتماعی مثل اعتیاد، خشونت خانگی، فحشا، تجاوز به کودکان، شیوع دروغ و ... غوطه‌ور است و نیاز مبرم به بررسی کارشناسان و اندیشمندان علوم انسانی دارد، دکتر جامعه‌شناس به کار گرفته نمی‌شود! و از فزط بیکاری خودکشی می‌کند.
این در حالی‌ست که چند هزار روحانی تنها در وزارت نفت استخدام شده و تحت عنوان "پیوست فرهنگی برای پروژه‌ها" حقوق دریافت می‌کنند!!
.
بسیاری از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دوره‌های دکترا و کارشناسی ارشد، به کارهایی غیرمرتبط با تحصیلات خود مشغول هستند.
.
مرتبط:
به ازای هر ۲۰۰ نفر یک روحانی و هر ۶۸۳ نفر یک پزشک
https://bit.ly/2VwW2Rh

.
#جامعه_شناسی #بیکاری #روحانیت #وزارت_نفت #توانا #کارگر #فارغ_التحصیلان_بیکار

تصویر: توئیت مریم طالشی، روزنامه‌نگار (روزنامه ایران)

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سه‌شنبه‌ها با مهدی موسوی

در این قسمت برنامه «سه‌شنبه‌ها با مهدی موسوی»، این شاعر و نویسنده به معرفی فیلم و کتاب و بررسی برخی رویدادهای فرهنگی می‌پردازد.

http://bit.ly/2X9SjZI
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2XdmD5S
فرمت صوتی در ساوندکلاد:
http://bit.ly/2XbCeCZ

#سه_شنبه_ها
@Tavaana_TavaanaTech
وحید رجبلو، شهروند دارای معلولیت است که می‌خواهد مثل هر شهروند دیگری برای هواخوری به محوطه محل زندگی خود برود. شهرکی که او در آن زندگی می‌کند فضایی برای تفریح مردم دارد. ولی شهرداری یا هر نهادی خواسته جلوی ورود خودرو و موتور به آن محوطه را بگیرد، اما در نظر نگرفته که شهروندانی هم هستند که ویلجرنشین هستند و آنها هم حق دارند وارد محوطه شوند.
.
مشکل جامعه‌ی معلولان ما این است که اصولا دیده نمی‌شوند! در حالی که آنها بزرگترین اقلیت جامعه شهری را تشکیل می‌دهند.
جامعه عادت نکرده است که آنها را به عنوان یک شهروند دارای حق حرکت و حق دسترسی به همه‌ی اماکن مثل سایر افراد سالم ببیند.
.
وحید رجب‌لو جوان ۳۰ ساله دارای معلولیت است که ۹۸درصد معلولیت دارد و تنها ۲۰ درصد از دست راستش کار می‌کند اما با یادگیری زبان برنامه نویسی و ۷ سال فعالیت در طراحی وب توانسته استارتاپی برای معلولین طراحی کند که دنیای بهتر و آرام تری برایشان می سازد.
.
زوم: ایران، برزخ معلولان
https://bit.ly/2NO4zPE
حمایت‌گری از حقوق معلولان
http://bit.ly/2ovU845

@Tavaana_TavaanaTech
اعتصاب غذای ریچارد رتکلیف در برابر سفارت ایران در لندن

#ریچارد_رتکلیف با اعتصاب غذا در برابر سفارت ایران در لندن چشم به زندان دارد تا مگر با این آخرین راه بتواند همسرش #نازنین_زاغری را آزاد کند. این اعتصاب به روز چهاردهم رسید.

http://bit.ly/2X5gLvm

طرح از:
بهنام محمدی

#کارتون

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم: خدایگان و بردگان نظام پزشکی

سال‌ها ست که نظام پزشکی و سیستم درمانی در ایران بیمار است و در هرج‌ومرج به سر می‌برد؛ چه برای بیمار و چه برای پزشک. درآمدهای نجومی بعضی پزشکان در ایران، و رفتار نادرست‌شان؛ مثل دریافت زیرمیزی و «خودخداپنداری»، تصوری از یک شغل با درآمد افسانه‌ای و در عین حال یک تجارت ناسالم، در ذهن شمار زیادی از مردم ایجاد کرده است. اما این واقعیت‌ اکثریت این قشر نیست. سختی‌ها و زحمت‌های پزشکانی که در بیمارستان‌های دولتی و مناطق محروم به عنوان پزشک یا رزیدنت فعالیت می‌کنند، و اتفاقا اکثریت این جامعه را در بر می‌گیرند، زیر سایه رفتار این اقلیت سودجو پنهان می‌شود. در این برنامه با مصائب این قشر آشنا می‌شویم.

http://bit.ly/2Xb0Iw2
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2X8gurm

#زوم #توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
در این برنامه مجری این برنامه به روحانی حاضر می‌گوید، وقت برنامه تمام شده و دیگر مجال صحبت نیست. مسئله‌ای که در تلویزیون و رادیو معمول است. اما این روحانی به صورت کاملا عجیبی ناراحت می‌شود!
چرا؟ علت این ناراحتی را شما در چه می‌دانید؟

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهدی‌هاشمی در این ویدئو صراحتا از ازدواج دوم خود دفاع می‌کند و می‌گوید مسئله‌ای شخصی‌ست! چگونه می‌توان پایمال‌کردن حق‌و‌حقوق اساسی یک زن - در اینجا شخص گلاب‌آدینه - را مسئله‌ای شخصی دانست؟ قوانین جمهوری‌اسلامی در حمایت از تعدد زوجات چرا باید کسانی چون مهدی‌هاشمی را این اندازه وقیح کند؟
.
دوره آموزشی حمایت از حقوق زنان
https://bit.ly/1iolbS5

#مهدی_هاشمی #گلاب_آدینه #چندهمسری #حقوف_زنان #خشونت_علیه_زنان #تعدد_زوجات #ازدواج_دوم

@Tavaana_TavaanaTech
نامه نرگس محمدی به همسر نارنین زاغری:

اقای رتکلیف;
مدتی است در مقابل سفارتخانه کشورم به تحصن و اعتصاب نشسته اید و نازنین هم در زندان اوین اعتصاب غذا کرده است. اعتصاب نازنین، تظلم خواهی یک مادر در هراس از دست دادن فرزند و اعتصاب شما، شرف و غیرت انسانی است و از ان حمایت می‌کنم.

روز پنجم دی ماه سال ۹۵ که برای تحویل گرفتن زندانی به دفتر بند فرا خوانده شدم، زنی جوان و تکیده را دیدم که روی صندلی نشسته بود، ‌ زندانبان معرفیش کرد: نازنین زاغری، بوسیدمش و به اغوش کشیدم و خوش امد گفتم. گفت از کجا مرا میشناسی؟ گفتم شما مادر کودک ۲۲ماهه‌ای هستی که پیشتر خبرت را شنیده بودم و از صمیم قلب برای صبر و تحملت در فراق فرزند خردسالت دعا کرده‌ام.

به واقع علاوه برهموطن و هم‌بندی بودن با نازنین، انچه حلقه وصل قلب من با نازنین شد، مادر بودن او بود.

نازنین روزهای اول در تخت دوم اتاق دو مجاور تخت من بود. شب‌ها تا صبح می نشست و نمی‌خوابید و رنج عمیق او قابل وصف نبود. اشک‌های نازنین وقتی نام گیسو را بر زبان می‌راند، هرگز از خاطرم نخواهد رفت.

اقای رتکلیف;
نازنین سه سال و نیم است که رنج جدایی از شما و دوری و حسرت از فرزند خردسالش را تحمل کرده ، اما گیسوی کوچکش به زودی می.بایست برای شروع تحصیل، کشور ایران را ترک کند و نازنین، درد جدا شدن از گیسو را با اعتصاب غذایش به فریاد در اورده است.

اعتصاب نازنین علیه کسی نیست. فریاد مادری است که ضمن تظلم خواهی از مسوولان هر دو کشور، نتوانستن تحمل درد کوچ و فراق پرستوی کوچکش را فریاد می.زند و این ننگ جامعه بشری و لکه سیاهی بر عملکرد مسئولان است.

اقای رتکلیف;
من مادری هستم که چهار سال پیش کودکان خردسال دو قلویم به دلیل حبس طولانیم کشورم را ترک کردند و سالهاست در حسرت دیدارشان به سر می برم و رنج عمیق یک مادر را در از دست دادن دیدار کودکانش با تمام وجودم چشیده‌ام و رنجی عمیق‌تر از ان را تجربه نکرده‌ام. می‌دانم هراس نازنین از روز پرواز گیسو به لندن و ندیدن او تا روز ازادی بی‌شباهت به جان کندن نیست.

متاسفم اما باید بگویم حکومت سرزمین من مادرانی را به حبس کشیده است که هر یک روز از حبس آنها، برگی تاریک در حکومت‌شان خواهد بود. کودکانی که در حسرت مادران بزرگ می‌شوند و مادرانی که در رنج دوری از فرزندان روزگار سپری می‌کنند.

یکی از آنها مادری است به نام مریم اکبری منفرد که ۱۰سال است بدون حتی یک روز مرخصی از لذت در کنار کودکان خود بودن محروم است و همچنان در حبس به سر می‌برد.

مادرانی چون آزیتا رفیع‌زاده و فاطمه مثنا که همراه شوهرانشان در زندان بوده و کودکان بی‌پناه و خردسالشان به تنهایی زندگی می‌کنند.
متاسفم، اما حکومت سرزمین من ۴۰ سال است که با زنان و مادران این سرزمین چنین کرده است. ما در این کشور در ستیز با استبداد حتی در حسرت آزادی و زندگیِ همسران و کودکانمان ایستاده‌ایم و خرسندم زنان و مردان با غیرتی چون شما به موجب شرف انسانی صدای مظلومیت این زنان و مادران در بند هستید.

شما در مقابل سفارت کشور من ایستاده‌اید و صدای تظلم خواهی مادری در هراس از جدایی از کودک خردسالش شده‌اید اما بدانید مردم سرزمین ایران مردمانی پر مهر و عشق و با فرهنگی انسانی هستند و شهروندانش با هر دین و مرام و آیینی پایبند و مروج صلح‌اند و آنچه از حکومت ایران می‌بینید و دردی که متحمل شده.اید عمیقا موجب درد و رنج ماست.

نرگس محمدی

زندان اوین، تهران

#نرگس_محمدی #نازنین_زاغری #فاطمه_مثنا #حسن_صادقی #مریم_اکبری_منفرد #آزیتا_رفیع_زاده #ریچارد_رتکلیف

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدحسین سپهری، فعال مدنی و معلم شریف مشهدی که چند روز پیش از ایجاد مزاحمت برای خود و خانواده‌اش توسط فردی ناشناس خبر داده بود، در ویدئویی تازه اعلام کرد که «این فرد چاقوکش، یک زندانی است که از یک هفته پیش به مرخصی آمده است».

آقای سپهری که یکی از ۱۴ امضاکننده‌ی بیانیه‌ای با خواست استعفای خامنه‌ای و گذار کامل از جمهوری اسلامی است، این سوال را مطرح می‌کند: «حالا این زندانی که من هیچ‌وقت او را ندیده و با او سر و کار نداشته‌ام، چرا و با چه هدفی و با تحریک چه کسی با این خشونت مزاحم من و خانواده‌ام می‌شود. حتما جوابش باید مشخص شود.»

@Tavaana_TavaanaTech