«گشتن کیف‌هامونم توسط ناظم و بسیجی‌های مدرسه فاجعه بود. واقعا تجاوز به حریم خصوصی. مخصوصا برای ما دخترا. تا ته کیفمونو هر روز صبح جلوی در مدرسه می‌گشتن.
یا آرایش. راهنمایی بودم. من طبیعاتا مژه‌هام بلند بود، صبح صورتمو با عجله می‌شستم برم مدرسه، با حوله خشک نمی‌کردم. صورتم خشک می‌شد اما مژه‌‌هام خیس می‌موند. همش گیر می‌دادن که ریمل زدی. به زور یه کرم می‌مالیدن به چشم من که ببینن سیاه می‌شه یا نه! چشم و چالم می‌سوخت. آخرشم می‌دیدن هیچی نیست. دورباره هفته بعد همین بساط بود.»
.
- آنچه خواندید تجربه‌ی یکی از مخاطبان توانا از دوران مدرسه‌اش است.

شما هم چنین نجربه‌هایی داشته‌اید؟ چه تاثیری روی زندگی، تحصیل و سلامتی شما داشته است؟
.

می‌توانید تجربه شخصی خودتان از آموزش‌های ایدئولوژیک را در فرم زیر بنویسید، تا منتشر کنیم:

http://bit.ly/3dKoVSU

#آموزش_و_پرورش #آموزش_مذهبی #آموزش_ایدئولوژیک #نظام_آموزشی

@Tavaana_TavaanaTech

«یکی دیگه از سخت گیری‌های مدرسه این بود که حق پوشیدن شلوار لی رو تو زمستون نداشتی. من مشکل کلیه و مثانه داشتم و باید پاهام گرم می‌بود .مجبور بودم شلوار لی بپوشم. بارها جلوی درب مدرسه تو سرما نگهم می‌داشتن تا برگردم خونه عوض کنم و هربار پدرم با نامه پزشک می‌اومد مدرسه تا یه مدت بهم کاری نداشتن. آخرش خسته شدم از گیرای مدیر مدرسه و ناظم و توضیح‌دادن و دیگه نپوشیدم الان ۳۶ سالمه و هنوزم بابت سرمای اون سال‌ها درگیر بیماری هستم.»
.
- آنچه خواندید تجربه‌ی یکی از مخاطبان توانا از دوران مدرسه‌اش است.

شما هم چنین تجربه‌هایی داشته‌اید؟ چه تاثیری روی زندگی، تحصیل و سلامتی شما داشته است؟
.

می‌توانید تجربه شخصی خودتان از آموزش‌های ایدئولوژیک را در فرم زیر بنویسید، تا منتشر کنیم:

http://bit.ly/3dKoVSU

#آموزش_و_پرورش #آموزش_مذهبی #آموزش_ایدئولوژیک

@Tavaana_TavaanaTech