دفن آثار تاریخی پشت آب سدها
معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و #گردشگری کشور در ارتباط با نجات بخشی #آثار_تاریخی که در آب پشت سدها مدفون شده است، در گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا گفت: این کار هزینههای خاص خودش را دارد.
محمدحسن طالبیان در ارتباط با آثار تاریخی کشور همچون #شیرهای_سنگی که پس از احداث برخی سدها و #آبگیری آنها در زیر آب ماندهاند، اظهار کرد: برای نجات برخی از این آثار که زیر آب هستند، میتوان با استفاده از فنون باستان شناسیهای زیر آب، اقدام کرد اما این کار هزینههای خاص خودش را دارد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا آثار تاریخی ارزشمند کشور باید در زیر آب پشت #سدها مدفون شوند، گفت: این مسئله برای ما نیز یک سوال است.
طالبیان در گفتوگو با ایلنا در ارتباط با تمهیداتی که سازمان #میراث_فرهنگی در زمینه انتقال بناهای تاریخی به بخش خصوصی واجد شرایط و دارای سابقه فرهنگی میتواند انجام دهد؛ گفت: این واگذاریها حوزه جدیدی در کشور ماست و سابقه آن به چند سال اخیر باز میگردد، بنابراین چارهای نیست جز آنکه مراحل قانونی این کار را انجام دهیم، هرچند که سوابق بسیار مهم است اما ما به اندازه انگشتان دست شاید بخش خصوصی دارای سابقه در این زمینه نداریم.
@Tavaana_TavaanaTech
معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و #گردشگری کشور در ارتباط با نجات بخشی #آثار_تاریخی که در آب پشت سدها مدفون شده است، در گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا گفت: این کار هزینههای خاص خودش را دارد.
محمدحسن طالبیان در ارتباط با آثار تاریخی کشور همچون #شیرهای_سنگی که پس از احداث برخی سدها و #آبگیری آنها در زیر آب ماندهاند، اظهار کرد: برای نجات برخی از این آثار که زیر آب هستند، میتوان با استفاده از فنون باستان شناسیهای زیر آب، اقدام کرد اما این کار هزینههای خاص خودش را دارد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا آثار تاریخی ارزشمند کشور باید در زیر آب پشت #سدها مدفون شوند، گفت: این مسئله برای ما نیز یک سوال است.
طالبیان در گفتوگو با ایلنا در ارتباط با تمهیداتی که سازمان #میراث_فرهنگی در زمینه انتقال بناهای تاریخی به بخش خصوصی واجد شرایط و دارای سابقه فرهنگی میتواند انجام دهد؛ گفت: این واگذاریها حوزه جدیدی در کشور ماست و سابقه آن به چند سال اخیر باز میگردد، بنابراین چارهای نیست جز آنکه مراحل قانونی این کار را انجام دهیم، هرچند که سوابق بسیار مهم است اما ما به اندازه انگشتان دست شاید بخش خصوصی دارای سابقه در این زمینه نداریم.
@Tavaana_TavaanaTech
تخریب بخشی از بافت تاریخی یزد با #لودر
لودری که نفرین ابدی گذشتگان پشت سرش ماند
«پروندهی ثبت جهانی یزد در حالی تکمیل میشود که لودر قرار گرفته در بخشی از این بافت، مساحتی گسترده از منطقهی همجوار مسجد ملااسماعیل یزد را در طول یک هفتهی گذشته تخریب کرد، تخریبی که نفرین ابدی گذشتگان را با خود همراه دارد.»
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، بیش از یک هفته قبل در بخشی از زمینها و کنار خانههای تاریخی باقیمانده در محله میرقطب یزد، در همجواری مسجد بزرگ «ملااسماعیل» و در حاشیهی جنوبی امامزاده «جعفر» یک لودر نقش نگهبان را بازی میکرد و این نگهبانی بالاخره با تخریب حجم وسیعی از این بخش از بافت تاریخی یزد به سرانجام رسید، بافتی که قرار است پروندهی ثبت جهانیاش تکمیلتر شود، پروندهای برای تخریبها!
به نظر میرسد «تاریخ یزد زیر چرخهای غول آهنی» دوام نیاورد و بدتر از تخریبهای دو سال گذشته که به دنبال طرح توسعهی امامزاده جعفر یزد بودT چیزی حدود سه خانه تخریب شد، حالا این اتفاق در ابعاد گستردهتر اما در 100 متری امامزاده جعفر و پشت یکی از بزرگترین مساجد تاریخی دنیا در همان بافت و فقط چند متر آنطرفتر به صورت یک فاجعه رخ داده است.
امیر ترقینژاد، دوستدار میراث فرهنگی یزد که ابعاد تخریب جدید را به چشم دیده است، در گفتوگو با خبرنگار #میراث_فرهنگی ایسنا، این درصد تخریب را بسیار گستردهتر و بزرگتر از تخریبهای دو سال گذشته میداند و تاکید میکند: در این اقدام جدید چند برابر تخریبهای دو سال گذشته بافت #تاریخی یزد با خاک یکسان شده است.
او با اشاره به حضور این لودر از بیش از یک هفتهی گذشته در این منطقه از بافت تاریخی یزد، ادامه میدهد: این ابزار تخریب در یکی دو روز گذشته از منطقه خارج شد، اما پشت سرش تخریبی در ابعاد گسترده رخ داده است.
وی با تاکید بر این نکته که امکان تخمینِ تعداد خانهها و مساحت زمینهای تخریب شده وجود ندارد، بیان میکند: #بافت_تاریخی #یزد به عنوان یکی از یکپارچهترین بافتهای #تاریخی کشور مطرح است، اما در وضعیت کنونی به نظر میرسد این یکپارچگی در حال از بین رفتن است، در حالی که پروندهی ثبت جهانی آن از چند سال پیش در دست تهیه بود و خبرهای خوشی برای فرستادن آن به #یونسکو به گوش میرسد.
منبع: ایسنا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
لودری که نفرین ابدی گذشتگان پشت سرش ماند
«پروندهی ثبت جهانی یزد در حالی تکمیل میشود که لودر قرار گرفته در بخشی از این بافت، مساحتی گسترده از منطقهی همجوار مسجد ملااسماعیل یزد را در طول یک هفتهی گذشته تخریب کرد، تخریبی که نفرین ابدی گذشتگان را با خود همراه دارد.»
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، بیش از یک هفته قبل در بخشی از زمینها و کنار خانههای تاریخی باقیمانده در محله میرقطب یزد، در همجواری مسجد بزرگ «ملااسماعیل» و در حاشیهی جنوبی امامزاده «جعفر» یک لودر نقش نگهبان را بازی میکرد و این نگهبانی بالاخره با تخریب حجم وسیعی از این بخش از بافت تاریخی یزد به سرانجام رسید، بافتی که قرار است پروندهی ثبت جهانیاش تکمیلتر شود، پروندهای برای تخریبها!
به نظر میرسد «تاریخ یزد زیر چرخهای غول آهنی» دوام نیاورد و بدتر از تخریبهای دو سال گذشته که به دنبال طرح توسعهی امامزاده جعفر یزد بودT چیزی حدود سه خانه تخریب شد، حالا این اتفاق در ابعاد گستردهتر اما در 100 متری امامزاده جعفر و پشت یکی از بزرگترین مساجد تاریخی دنیا در همان بافت و فقط چند متر آنطرفتر به صورت یک فاجعه رخ داده است.
امیر ترقینژاد، دوستدار میراث فرهنگی یزد که ابعاد تخریب جدید را به چشم دیده است، در گفتوگو با خبرنگار #میراث_فرهنگی ایسنا، این درصد تخریب را بسیار گستردهتر و بزرگتر از تخریبهای دو سال گذشته میداند و تاکید میکند: در این اقدام جدید چند برابر تخریبهای دو سال گذشته بافت #تاریخی یزد با خاک یکسان شده است.
او با اشاره به حضور این لودر از بیش از یک هفتهی گذشته در این منطقه از بافت تاریخی یزد، ادامه میدهد: این ابزار تخریب در یکی دو روز گذشته از منطقه خارج شد، اما پشت سرش تخریبی در ابعاد گسترده رخ داده است.
وی با تاکید بر این نکته که امکان تخمینِ تعداد خانهها و مساحت زمینهای تخریب شده وجود ندارد، بیان میکند: #بافت_تاریخی #یزد به عنوان یکی از یکپارچهترین بافتهای #تاریخی کشور مطرح است، اما در وضعیت کنونی به نظر میرسد این یکپارچگی در حال از بین رفتن است، در حالی که پروندهی ثبت جهانی آن از چند سال پیش در دست تهیه بود و خبرهای خوشی برای فرستادن آن به #یونسکو به گوش میرسد.
منبع: ایسنا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تیشه بر ریشه خیابان سعدی میزنند...
کارگران #تیشه در دست گرفتند و ریشه به هرچه از #تزئینات #آجری ارزشمند در ابتدای #خیابان #سعدی بود زدند تا پروژهی #مرمت، #ساماندهی و #پاکسازی جدارههای این خیابان را نیز عملی کنند.
به گزارش ایسنا، پروژهی «پیرایش و آرامسازی پهنه خیابانهای تهران» توسط سازمان #زیباسازی در دست انجام است، اما در این طرح یکی از مهمترین مواردی که گاه و بیگاه صدای اعتراض و هشدارهای کارشناسان #میراث_فرهنگی را بلند میکند، بیتوجهی به جدارههای #تاریخی و #ارزشمند این خیابانهاست.
در خیابان سعدی و جدارههای تقاطع خیابان تقوی، کارگران ساختمانی تیشه به ریشهی گچبریهای باقیمانده بالای مغازهها میزنند و آنچه باقی میماند، آجرهای قدیمی و منحصربهفرد و شکسته و خرد شده زیر پای رهگذرانی است که آنها هم به حال این آجر شکستهها دل میسوزانند...
اما نکتهی جالب توجه در این اقدام،صحبتهای یکی از کارگران پروژهی بهسازی خیابان سعدی است. این کارگر دربارهی علت اینکار به خبرنگار ایسنا گفت: ما طبق دستور پیمانکار عمل میکنیم. او به ما گفته است باید آجرهای قدیمی را زمین بریزیم تا بتوانیم جای آن آجرهای جدید نصب کنیم.
به گفتهی این کارگر، پیمانکار پروژه به آنها اطمینان خاطر داده که این کار مطابق با اصول و ضوابط حفاظت از آثار تاریخی و ارزشمند در محوطههای شهری است!
مهدی معمارزاده، کارشناس میراث فرهنگی استان تهران در این زمینه به ایسنا گفت: پروژههای مرمت و نوسازی سازمان زیباسازی چیزی شبیه مَثَل «یک بام و دو هوا» است. متوجه نمیشوم منظور شهرداری از اینکه برخی خیابانها و میادین را در قالب طرحی ساماندهی و نوسازی میکند چیست؟ آیا قصدش خدمت به بافت تاریخی و ارزشهای این بافت است یا فقط میخواهد براساس وظیفه ذاتی خود ساماندهی خیابانها را انجام دهد.
تیشه را از کارگران بگیرید
این کارشناس میراث فرهنگی با اشاره به اشکالاتی که در پروژهی خیابان انقلاب در قالب رنگزدن روی سردر دانشگاه تهران پیش آمد، افزود: در این کار یک اشتباه فاحش رخ داد، پیمانکار روش مناسب برای مرمت سردر را تشخیص نداد و یک کار باسمهای انجام شد. در خیابان ناصرخسرو نیز کم و بیش کارها در حد ۵۰ در ۵۰ است، اما در خیابان سعدی عملاً آنچه از گذشته باقی مانده را نابود میکنند.
این مدرس دانشگاه افزود: به چشم خود دیدم که با تیشه گچبریهای خیابان سعدی را پایین ریختند. همه هنر گذشته را نابود کردند و آنچه که در یک دوره نمود پیدا کرده بود را خورد کردند و حالا در طرحشان روی آنها را سیمان میکشند، در حالی که به نظر میرسد نمیدانند در مسائل مرمتی سیمان جاذب رطوبتی است و از سوی دیگر مصالح بناهای ساخته شده در گذشته از گچ آب و ملات بوده؛ در حالی که سیمان باعث فرسودگی بیشتر بنا میشود.
معمارزاده با تاکید بر این نکته که انجام هر کاری بدون مطالعه یک اشتباه فاحش است، افزود: شهرداری فقط در پروژهی خیابان ناصرخسرو با میراث فرهنگی هماهنگ میکند و برای اجرایی کردن این پروژه در دیگر خیابانها سراغ میراث فرهنگی نمیرود، از آنها نظرخواهی نمیکند و هیچ هماهنگی با آنها ندارد. در واقع این یک نوع فرار از کار درست و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن است.
ایسنا
@Tavaana_Tavaanatech
کارگران #تیشه در دست گرفتند و ریشه به هرچه از #تزئینات #آجری ارزشمند در ابتدای #خیابان #سعدی بود زدند تا پروژهی #مرمت، #ساماندهی و #پاکسازی جدارههای این خیابان را نیز عملی کنند.
به گزارش ایسنا، پروژهی «پیرایش و آرامسازی پهنه خیابانهای تهران» توسط سازمان #زیباسازی در دست انجام است، اما در این طرح یکی از مهمترین مواردی که گاه و بیگاه صدای اعتراض و هشدارهای کارشناسان #میراث_فرهنگی را بلند میکند، بیتوجهی به جدارههای #تاریخی و #ارزشمند این خیابانهاست.
در خیابان سعدی و جدارههای تقاطع خیابان تقوی، کارگران ساختمانی تیشه به ریشهی گچبریهای باقیمانده بالای مغازهها میزنند و آنچه باقی میماند، آجرهای قدیمی و منحصربهفرد و شکسته و خرد شده زیر پای رهگذرانی است که آنها هم به حال این آجر شکستهها دل میسوزانند...
اما نکتهی جالب توجه در این اقدام،صحبتهای یکی از کارگران پروژهی بهسازی خیابان سعدی است. این کارگر دربارهی علت اینکار به خبرنگار ایسنا گفت: ما طبق دستور پیمانکار عمل میکنیم. او به ما گفته است باید آجرهای قدیمی را زمین بریزیم تا بتوانیم جای آن آجرهای جدید نصب کنیم.
به گفتهی این کارگر، پیمانکار پروژه به آنها اطمینان خاطر داده که این کار مطابق با اصول و ضوابط حفاظت از آثار تاریخی و ارزشمند در محوطههای شهری است!
مهدی معمارزاده، کارشناس میراث فرهنگی استان تهران در این زمینه به ایسنا گفت: پروژههای مرمت و نوسازی سازمان زیباسازی چیزی شبیه مَثَل «یک بام و دو هوا» است. متوجه نمیشوم منظور شهرداری از اینکه برخی خیابانها و میادین را در قالب طرحی ساماندهی و نوسازی میکند چیست؟ آیا قصدش خدمت به بافت تاریخی و ارزشهای این بافت است یا فقط میخواهد براساس وظیفه ذاتی خود ساماندهی خیابانها را انجام دهد.
تیشه را از کارگران بگیرید
این کارشناس میراث فرهنگی با اشاره به اشکالاتی که در پروژهی خیابان انقلاب در قالب رنگزدن روی سردر دانشگاه تهران پیش آمد، افزود: در این کار یک اشتباه فاحش رخ داد، پیمانکار روش مناسب برای مرمت سردر را تشخیص نداد و یک کار باسمهای انجام شد. در خیابان ناصرخسرو نیز کم و بیش کارها در حد ۵۰ در ۵۰ است، اما در خیابان سعدی عملاً آنچه از گذشته باقی مانده را نابود میکنند.
این مدرس دانشگاه افزود: به چشم خود دیدم که با تیشه گچبریهای خیابان سعدی را پایین ریختند. همه هنر گذشته را نابود کردند و آنچه که در یک دوره نمود پیدا کرده بود را خورد کردند و حالا در طرحشان روی آنها را سیمان میکشند، در حالی که به نظر میرسد نمیدانند در مسائل مرمتی سیمان جاذب رطوبتی است و از سوی دیگر مصالح بناهای ساخته شده در گذشته از گچ آب و ملات بوده؛ در حالی که سیمان باعث فرسودگی بیشتر بنا میشود.
معمارزاده با تاکید بر این نکته که انجام هر کاری بدون مطالعه یک اشتباه فاحش است، افزود: شهرداری فقط در پروژهی خیابان ناصرخسرو با میراث فرهنگی هماهنگ میکند و برای اجرایی کردن این پروژه در دیگر خیابانها سراغ میراث فرهنگی نمیرود، از آنها نظرخواهی نمیکند و هیچ هماهنگی با آنها ندارد. در واقع این یک نوع فرار از کار درست و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن است.
ایسنا
@Tavaana_Tavaanatech
سرقتهای دنبالهدار در بناهای تاریخی تهران!
سارقان کاشیها را به سرقت بردند
«پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان سراغ تزئینات تاریخی پایتخت آمدهاند و در سکوت، تاکنون به بیش از پنج خانه و بنای تاریخی دستبرد زدهاند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، شهرام شهریار - فعال میراث فرهنگی و نویسنده سایت "سفرنویس" - در مطلبی با عنوان «سرقتهای سریالی تهران، اینبار تزئینات تاریخی» به بیان جزئیات چند سرقت دیگر در تهران اشاره کرده است.
او در مطلب خود نوشته است: «پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان به سراغ تزئینات تاریخی شهر آمدهاند، سرقتهایی که شامل کاشیهای ارزشمند عمارتهای قاجاری و تزئینات دروازههای تاریخی شده است.
در تازهترین سرقتها، کاشیهای مساجد قاجاری شهر تهران قرار دارد، مسجد و حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان کرد مافی»، مسجد «میرزا ابوالحسن معمارباشی» و چند روز پیش نیز کاشیهای سردر خانه مخروبه «صدیق اعلم ادیب»، نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران مفقود شد.
«میرمحمدی»، مدیر حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان» که از وضعیت نامناسب و نگران کننده پیرامون حوزه گلایه داشت، با تایید خبر سرقت کاشیهای این مسجد اعلام کرد، چندین ماه قبل بخشی از کاشیها سرقت شده بود و جدیدا سارقان در مدت کوتاهی که خادم بیرون از عمارت قرار داشت، کاشیهای دیگر را کنده و با خود بردهاند.
این مسجد #تاریخی که مناره و بادگیر منحصر به فرد آن در تهران منحصربفرد است، لوکیشن بخشی از فیلم «مارمولک» نیز بوده است.
مسجد #قاجاری «میرزا ابوالحسن معمارباشی» نیز از این سرقتها در امان نبوده و آقای حفیظی مدیریت این مدرسه علمیه اعلام کرد: چندی پیش بخشی از کاشیهای ارزشمند #سردر مسجد #سرقت شده است، سرقتی که به تمامی مراجع ذیربط مانند نیروی انتظامی، سازمان #میراث_فرهنگی و دیگر دستگاهها اعلام شده است.
همچنین تزئینات دروازه حوزهی «عالی شهید مطهری (سپهسالار)» نیز ماه پیش سرقت شده بود، سرقتهایی که در شهر تهران به صورت سریالی در حال انجام و نیاز است تا موضوع به صورت جدی پیگیری شود.
از سوی دیگر براساس اخبار شنیده شده، سرقت کاشیها محدود به این چند عمارت نبوده و چندین #عمارت دیگر نیست مورد دستبرد قرار گرفتهاند.»
ــ در این عکسها شما کاشیهای بنا را قبل و بعد از سرقت میبینید؟
به نظر شما آیا راهی وجود ندارد که از بناهای تاریخی سرقت نشود؟
منبع: ایسنا
@Tavaana_TavaanaTech
سارقان کاشیها را به سرقت بردند
«پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان سراغ تزئینات تاریخی پایتخت آمدهاند و در سکوت، تاکنون به بیش از پنج خانه و بنای تاریخی دستبرد زدهاند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، شهرام شهریار - فعال میراث فرهنگی و نویسنده سایت "سفرنویس" - در مطلبی با عنوان «سرقتهای سریالی تهران، اینبار تزئینات تاریخی» به بیان جزئیات چند سرقت دیگر در تهران اشاره کرده است.
او در مطلب خود نوشته است: «پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان به سراغ تزئینات تاریخی شهر آمدهاند، سرقتهایی که شامل کاشیهای ارزشمند عمارتهای قاجاری و تزئینات دروازههای تاریخی شده است.
در تازهترین سرقتها، کاشیهای مساجد قاجاری شهر تهران قرار دارد، مسجد و حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان کرد مافی»، مسجد «میرزا ابوالحسن معمارباشی» و چند روز پیش نیز کاشیهای سردر خانه مخروبه «صدیق اعلم ادیب»، نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران مفقود شد.
«میرمحمدی»، مدیر حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان» که از وضعیت نامناسب و نگران کننده پیرامون حوزه گلایه داشت، با تایید خبر سرقت کاشیهای این مسجد اعلام کرد، چندین ماه قبل بخشی از کاشیها سرقت شده بود و جدیدا سارقان در مدت کوتاهی که خادم بیرون از عمارت قرار داشت، کاشیهای دیگر را کنده و با خود بردهاند.
این مسجد #تاریخی که مناره و بادگیر منحصر به فرد آن در تهران منحصربفرد است، لوکیشن بخشی از فیلم «مارمولک» نیز بوده است.
مسجد #قاجاری «میرزا ابوالحسن معمارباشی» نیز از این سرقتها در امان نبوده و آقای حفیظی مدیریت این مدرسه علمیه اعلام کرد: چندی پیش بخشی از کاشیهای ارزشمند #سردر مسجد #سرقت شده است، سرقتی که به تمامی مراجع ذیربط مانند نیروی انتظامی، سازمان #میراث_فرهنگی و دیگر دستگاهها اعلام شده است.
همچنین تزئینات دروازه حوزهی «عالی شهید مطهری (سپهسالار)» نیز ماه پیش سرقت شده بود، سرقتهایی که در شهر تهران به صورت سریالی در حال انجام و نیاز است تا موضوع به صورت جدی پیگیری شود.
از سوی دیگر براساس اخبار شنیده شده، سرقت کاشیها محدود به این چند عمارت نبوده و چندین #عمارت دیگر نیست مورد دستبرد قرار گرفتهاند.»
ــ در این عکسها شما کاشیهای بنا را قبل و بعد از سرقت میبینید؟
به نظر شما آیا راهی وجود ندارد که از بناهای تاریخی سرقت نشود؟
منبع: ایسنا
@Tavaana_TavaanaTech
چُغازَنبیل، نیایشگاهی باستانی در خوزستان
#معبد شهر چغازبیل در ۶ بهمنماه ۱۳۴۸ به ثبت آثار ملی ایران درآمد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ به ثبت جهانی یونسکو رسید.این معبد نخستین اثری از ایران است که در فهرست #میراث_جهانی جای گرفته است و جهانیان این اثر تاریخی را یکی از مهمترین دستاوردهای بشری میشناسند.
بسیاری از کارشناسان بر این نظر هستند که از مجموعهی #میراث_فرهنگی ایران که در مجموعهی میراث فرهنگی جهان ثبت شدهاند معبد چغازنبیل به دلیل طرحهای عمرانی و کاوش نفت در خطر آسیبهای جدی هستند. تردد و عبور احشام یکی از امور زننده و ویرانگری است که در این معبد بزرگ تاریخی اتفاق میافتد که موجب انباشت فضولات حیوانی میشود و همینطور بوی پسابهای نیشکر مانع از آن میشود که گردشگران بتوانند از این منطقه دیدار داشته باشند.
چُغازَنبیل نیاشگاهی است باستانی که در زمان ایلام (عیلام) و چیزی حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد مسیح ساخته شده است. ایلام یا همان عیلام نام تمدنی است در منطقهای که بخش وسیعی در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزارهی سوم قبل از میلاد در بر میگرفت ولی در دورهی هخامنشیان به منطقهی جغرافیایی سوزیانا -شوش Susa- تقلیل یافت.
این محوطه در ۳۵ کیلومتری جنوب شهر باستانی شوش واقع شده است که بعد از حملهی آشوریها ناتمام ماند. چغازنبیل در سال ۱۹۷۹ در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد. محوطهی چغازبیل را ژاک دمرگان و براون خلبان نیوزلندی که در سال ۱۳۱۴ در خوزستان به دنبال نفت بودند کشف و شناسایی کردند. و پس از این اتفاق رولان دومکنم، باستانشناس فرانسوی و همکارانش از این محل دیدن کردند. در میان این همکاران محسن مقدم از بنیانگذاران دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران که همسری فرانسوی و باستانشناس داشت نیز حضور داشت.
عیسی بهنام از بنیانگذاران رشتهی باستانشناسی دانشگاه تهران و از پایهگذارن موزهی مردمشناسی تهران در مورد کشف این معبد باستانی چنین میگوید: «در سال ۱۸۹۰ ژاك دمرگان زمينشناس معروف گزارش داد كه در ناحيهی معروف به چغازنبيل معادن نفت وجود دارد. ظاهراً در نتيجهی همين گزارش بود كه شركت نفت ايران به وجود آمد. در حدود ۵۰ سال بعد از آن تاريخ مهندسانی كه مشغول كار #نفت در آن ناحيه بودند به باستانشناسی كه در شوش كاوش میكردند آجری فرستادند كه روی آن نوشتههايی بود و همين آجر موجب آغاز يک رشته كاوشهايی در چغازنبيل شد كه منتهی به كشف آثار جالبی گرديد. بنابراين میتوان گفت كه نفتیها دين خود را به باستان شناسان در اين مورد ادا كردند. بسياری از ماها با قيافهی مرحوم «دمكنم» آشنا هستيم. وی قسمت عمدهی عمر خود را در شوش گذراند و از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ در چغازنبيل مشغول تجسس بود. ولی مدت اقامت ساليانهی دمكنم و وسائل كار او با عظمت تپه چغازنبيل تناسب نداشت. در واقع قسمتی از خاك اين ناحيه كه حاوی آثار باستانی است به يکصد هكتار میرسد و برج معبد آن كه در قديم #زيگوارت نام داشته در حال حاضر ۲۵ متر ارتفاع دارد.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/igkuuK
#چُغازَنبیل
#آثارباستانی
@Tavaana_Tavaanatech
#معبد شهر چغازبیل در ۶ بهمنماه ۱۳۴۸ به ثبت آثار ملی ایران درآمد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ به ثبت جهانی یونسکو رسید.این معبد نخستین اثری از ایران است که در فهرست #میراث_جهانی جای گرفته است و جهانیان این اثر تاریخی را یکی از مهمترین دستاوردهای بشری میشناسند.
بسیاری از کارشناسان بر این نظر هستند که از مجموعهی #میراث_فرهنگی ایران که در مجموعهی میراث فرهنگی جهان ثبت شدهاند معبد چغازنبیل به دلیل طرحهای عمرانی و کاوش نفت در خطر آسیبهای جدی هستند. تردد و عبور احشام یکی از امور زننده و ویرانگری است که در این معبد بزرگ تاریخی اتفاق میافتد که موجب انباشت فضولات حیوانی میشود و همینطور بوی پسابهای نیشکر مانع از آن میشود که گردشگران بتوانند از این منطقه دیدار داشته باشند.
چُغازَنبیل نیاشگاهی است باستانی که در زمان ایلام (عیلام) و چیزی حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد مسیح ساخته شده است. ایلام یا همان عیلام نام تمدنی است در منطقهای که بخش وسیعی در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزارهی سوم قبل از میلاد در بر میگرفت ولی در دورهی هخامنشیان به منطقهی جغرافیایی سوزیانا -شوش Susa- تقلیل یافت.
این محوطه در ۳۵ کیلومتری جنوب شهر باستانی شوش واقع شده است که بعد از حملهی آشوریها ناتمام ماند. چغازنبیل در سال ۱۹۷۹ در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد. محوطهی چغازبیل را ژاک دمرگان و براون خلبان نیوزلندی که در سال ۱۳۱۴ در خوزستان به دنبال نفت بودند کشف و شناسایی کردند. و پس از این اتفاق رولان دومکنم، باستانشناس فرانسوی و همکارانش از این محل دیدن کردند. در میان این همکاران محسن مقدم از بنیانگذاران دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران که همسری فرانسوی و باستانشناس داشت نیز حضور داشت.
عیسی بهنام از بنیانگذاران رشتهی باستانشناسی دانشگاه تهران و از پایهگذارن موزهی مردمشناسی تهران در مورد کشف این معبد باستانی چنین میگوید: «در سال ۱۸۹۰ ژاك دمرگان زمينشناس معروف گزارش داد كه در ناحيهی معروف به چغازنبيل معادن نفت وجود دارد. ظاهراً در نتيجهی همين گزارش بود كه شركت نفت ايران به وجود آمد. در حدود ۵۰ سال بعد از آن تاريخ مهندسانی كه مشغول كار #نفت در آن ناحيه بودند به باستانشناسی كه در شوش كاوش میكردند آجری فرستادند كه روی آن نوشتههايی بود و همين آجر موجب آغاز يک رشته كاوشهايی در چغازنبيل شد كه منتهی به كشف آثار جالبی گرديد. بنابراين میتوان گفت كه نفتیها دين خود را به باستان شناسان در اين مورد ادا كردند. بسياری از ماها با قيافهی مرحوم «دمكنم» آشنا هستيم. وی قسمت عمدهی عمر خود را در شوش گذراند و از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ در چغازنبيل مشغول تجسس بود. ولی مدت اقامت ساليانهی دمكنم و وسائل كار او با عظمت تپه چغازنبيل تناسب نداشت. در واقع قسمتی از خاك اين ناحيه كه حاوی آثار باستانی است به يکصد هكتار میرسد و برج معبد آن كه در قديم #زيگوارت نام داشته در حال حاضر ۲۵ متر ارتفاع دارد.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/igkuuK
#چُغازَنبیل
#آثارباستانی
@Tavaana_Tavaanatech
توانا
چُغازَنبیل، نیایشگاهی باستانی در خوزستان
توانا- چُغازَنبیل نیاشگاهی است باستانی که در زمان ایلام (عیلام) و چیزی حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد مسیح ساخته شده است. ایلام یا همان عیلام نام تمدنی است در منطقهای که بخش وسیعی در جنوب غربی فلات ایران
حال وخيم مادركاروانسراهاي ایران: «دیرگچین» نگهبان ندارد
در منابع تاریخی دوره اسلامي ساخت کاروانسرای دیر گچین را به اردشیر اول ساسانی نسبت دادهاند و شماری از پژوهشگران گفتهاند که این کاروانسرا در اصل به عنوان یک دژ نظاميساخته شده است . کاوشهای باستان شناسی و پیگردیهای معماری در کاروانسرای دیر گچین آثار و پلان این بنا در دوره ساسانی را نمودار ساخته است.
در دوره اسلاميکاروانسرای دیرگچین از منزلگاههای بینراهی بسیار مهم درمسیر تاریخ قم به ری بود و از آنجا که در مسیر جاده ابریشم قرار داشته جغرافیدانان، سیاحان و مورخان زیادی از آن یاد کردهاند. این اثر در دوره سلجوقی به شکل اساسی بازسازی شد و به صورت یک کاروانسرای چهار ایوانی با حیاط مرکزی در آمد و سپس در دوره صفویه تعمیرات مهميدر آن صورت پذیرفت. این تعمیرات به تناوب تا دوره قاجار ادامه داشت؛ در زمان ناصرالدین شاه قاجار، صدر اعظم او میرزا علی اصغر خان امین السلطان، راه تاریخی قم به ری را از مسیر کاروانسرای دیر گچین به مسیر علیآباد منتقل کرد و موجب شد که این بنا پس از 1700 سال از رونق بیفتد و متروک شود. از آن پس عشایر محلی دیرگچین را به عنوان محل نگهداری گلههای شتر مورد استفاده قرار دادند تا اینکه با ثبت ملی این اثر در اول مهر 1382 به شماره ثبت 10480 و انتقال مالکیت آن به سازمان میراث فرهنگی کاوشها و مرمتهای مختصری در آن صورت گرفت و از خطر تخریب قطعی نجات پیدا کرد.
دیر گچین تا سال 1385 دراختیار اداره کل میراث فرهنگی استان تهران بود که در این زمان کاوشها و مرمتهای مختصری روی این بنا صورت پذیرفت. بعد از سال 1385 مدیریت این بنای تاریخی به اداره کل میراث فرهنگی استان قم سپرده شد و در 9 سال گذشته مرمتهای اندکی روی بنا انجام شده است. کاروانسرای دیر گچین در 60 کیلومتری قم در مسیر بزرگراه قم - گرمسار واقع شده و با 1800 سال قدمت و 12 هزار مترمربع وسعت قدیمیترین و یکی از بزرگترین و کاملترین کاروانسراهای برجای مانده در ایران است. وجود مکانهایی با کاربریهای مختلف که میتوانسته تمامينیازهای ساکنان کاروانسرا را برآرورده کند از مواردی است که این کاروانسرا را در میان همتایانش ممتاز کرده است. چهار گوشه این بنا هر کدام کاربری خاصی دارد که از ویژگیهای مهم این بناست. مسجدی با حدود 300 مترمربع وسعت در گوشه جنوب شرقی، حمام و سرویسهای بهداشتی در گوشه جنوب غربی، آسیاب در گوشه شمال غربی و یک حیاط خلوت برای پذیرایی از میهمانان ویژه و به اصطلاح امروزی VIP ، در ضلع شمال شرقی قرار دارند. پلان مسجد نشان میدهد که به احتمال زیاد این مکان در ابتدا آتشکده بوده و همچون بسیاری از آتشکدهها درنقاط مختلف ایران بعد از ورود اسلام به ایران به مسجد بدل شده است. در بیرون کاروانسرا و در ضلع جنوب غربی آن نیز آب انباری قرار دارد که با جمع آوری آبهای سطحی در اطراف، آب مورد نیاز دیر گچین را تامین میکرده است.
عمار کاووسی، معاون میراث فرهنگی اداره کل #میراث_فرهنگی استان قم، درخصوص وضعیت این بنا دردهههای اخیر، گفت: از اواخر دوران قاجار تا زمانی که بنا ثبت ملی میشود و میراث فرهنگی آن را در اختیار میگیرد #کاروانسرا در دست عشایر محلی بوده و آنها کاروانهای شتر خودشان را در آن نگهداری میکردند. بیشترین حجم آسیبی هم که به بنا وارد شده مربوط به همین حدود 150 سال اخیر است که بنا کاربری اصلی خود را از دست داده و از آن به عنوان محل نگهداری گلههای شتر استفاده شده است.
به گفته کاووسی زمانی که اداره کل میراث استان تهران اینجا را تحویل میگیرد در حدود یک متر فضولات حیوانی در بخشهای مختلف آن انبار شده بود.
گزارش بیشتر در لینک زیر: http://goo.gl/N7rsXg
@Tavaana_Tavaanatech
در منابع تاریخی دوره اسلامي ساخت کاروانسرای دیر گچین را به اردشیر اول ساسانی نسبت دادهاند و شماری از پژوهشگران گفتهاند که این کاروانسرا در اصل به عنوان یک دژ نظاميساخته شده است . کاوشهای باستان شناسی و پیگردیهای معماری در کاروانسرای دیر گچین آثار و پلان این بنا در دوره ساسانی را نمودار ساخته است.
در دوره اسلاميکاروانسرای دیرگچین از منزلگاههای بینراهی بسیار مهم درمسیر تاریخ قم به ری بود و از آنجا که در مسیر جاده ابریشم قرار داشته جغرافیدانان، سیاحان و مورخان زیادی از آن یاد کردهاند. این اثر در دوره سلجوقی به شکل اساسی بازسازی شد و به صورت یک کاروانسرای چهار ایوانی با حیاط مرکزی در آمد و سپس در دوره صفویه تعمیرات مهميدر آن صورت پذیرفت. این تعمیرات به تناوب تا دوره قاجار ادامه داشت؛ در زمان ناصرالدین شاه قاجار، صدر اعظم او میرزا علی اصغر خان امین السلطان، راه تاریخی قم به ری را از مسیر کاروانسرای دیر گچین به مسیر علیآباد منتقل کرد و موجب شد که این بنا پس از 1700 سال از رونق بیفتد و متروک شود. از آن پس عشایر محلی دیرگچین را به عنوان محل نگهداری گلههای شتر مورد استفاده قرار دادند تا اینکه با ثبت ملی این اثر در اول مهر 1382 به شماره ثبت 10480 و انتقال مالکیت آن به سازمان میراث فرهنگی کاوشها و مرمتهای مختصری در آن صورت گرفت و از خطر تخریب قطعی نجات پیدا کرد.
دیر گچین تا سال 1385 دراختیار اداره کل میراث فرهنگی استان تهران بود که در این زمان کاوشها و مرمتهای مختصری روی این بنا صورت پذیرفت. بعد از سال 1385 مدیریت این بنای تاریخی به اداره کل میراث فرهنگی استان قم سپرده شد و در 9 سال گذشته مرمتهای اندکی روی بنا انجام شده است. کاروانسرای دیر گچین در 60 کیلومتری قم در مسیر بزرگراه قم - گرمسار واقع شده و با 1800 سال قدمت و 12 هزار مترمربع وسعت قدیمیترین و یکی از بزرگترین و کاملترین کاروانسراهای برجای مانده در ایران است. وجود مکانهایی با کاربریهای مختلف که میتوانسته تمامينیازهای ساکنان کاروانسرا را برآرورده کند از مواردی است که این کاروانسرا را در میان همتایانش ممتاز کرده است. چهار گوشه این بنا هر کدام کاربری خاصی دارد که از ویژگیهای مهم این بناست. مسجدی با حدود 300 مترمربع وسعت در گوشه جنوب شرقی، حمام و سرویسهای بهداشتی در گوشه جنوب غربی، آسیاب در گوشه شمال غربی و یک حیاط خلوت برای پذیرایی از میهمانان ویژه و به اصطلاح امروزی VIP ، در ضلع شمال شرقی قرار دارند. پلان مسجد نشان میدهد که به احتمال زیاد این مکان در ابتدا آتشکده بوده و همچون بسیاری از آتشکدهها درنقاط مختلف ایران بعد از ورود اسلام به ایران به مسجد بدل شده است. در بیرون کاروانسرا و در ضلع جنوب غربی آن نیز آب انباری قرار دارد که با جمع آوری آبهای سطحی در اطراف، آب مورد نیاز دیر گچین را تامین میکرده است.
عمار کاووسی، معاون میراث فرهنگی اداره کل #میراث_فرهنگی استان قم، درخصوص وضعیت این بنا دردهههای اخیر، گفت: از اواخر دوران قاجار تا زمانی که بنا ثبت ملی میشود و میراث فرهنگی آن را در اختیار میگیرد #کاروانسرا در دست عشایر محلی بوده و آنها کاروانهای شتر خودشان را در آن نگهداری میکردند. بیشترین حجم آسیبی هم که به بنا وارد شده مربوط به همین حدود 150 سال اخیر است که بنا کاربری اصلی خود را از دست داده و از آن به عنوان محل نگهداری گلههای شتر استفاده شده است.
به گفته کاووسی زمانی که اداره کل میراث استان تهران اینجا را تحویل میگیرد در حدود یک متر فضولات حیوانی در بخشهای مختلف آن انبار شده بود.
گزارش بیشتر در لینک زیر: http://goo.gl/N7rsXg
@Tavaana_Tavaanatech