اینجا اصفهان است...
و #دیوارمهربانی که بر آن نوشته شده نیاز نداری بگذار، نیاز داری بردار!
من به روسری ام نیاز ندارم
اما چه کسی نیازمند آن است
نمی گویم به پلک، به دریچهای در ذهن نیازمند است!
چند مادر و دختر در کنار این عکس (که پدرم از من گرفت) مرا دیدند و لبخند زنان گفتند همین روسری هم سرنگون می شود!
فردای آن روز در خیابان های شهر سوار بر دوچرخه بودم که زنی ساده و مادر به من لبخند زد و گفت آفرین و خوش به حالت!
به لبخند هایم جان می دادند...
اما
به یادم آمد وقتی ۱۲ ساله بودم، در اتوبوس مسافربری ايرانمان پسرک بی مادری از صندلی عقب دستش را بار ها و بار ها برای تجاوز به من دراز می کرد و من از بی خوابی و بد حالی تا چند روز بعد از آن فاجعه مریض بودم و وقتی فریاد هایم را بر بی شرمی اش کشیدم حتی آقای راننده هم نپرسید دخترم چه شده و نه هیچ کدام از پدران و مادران مسافر!
بدتر از آن.. وقتی این فاجعه برای خواهر دیگری پیش آمده بود زن نمای بغل دستی اش به او گفته بود خودت دختر خوبی نیستی...
هيهات برای دل مظلوم و بی پناه آن دختر که هيهات برای آن زن نما کافی نیست!
به امید حمایت از هم جنس هايمان...
به امید حمایت از جنس مخالفمان...!
چه دلنشین است وقتی مرد های غریبه در خیابان از ما مقابل مزاحمان امانت داری می کنند، با وجود ابعاد سیاه مزاحمت!
من به #روسری ام نیاز ندارم
و نمی گویم ای کاش کسی آن را برندارد،
می گویم ای کاش وقتی آن را بر دیوار اختیاری می گذارم با من انسان و مهربان باشند!
من به نور هر چه بیشتر نیاز دارم
تا آن را ببخشم بر ایرانم!
اصفهان - یکی از دخترانِ رهای ایران!
برگرفته از صفحهی My Stealthy Freedom آزادی یواشکی زنان در ایران
#حجاباجباری
#حجاب_اجباری
#زنان #حجاب_اختیاری
@Tavaana_TavaanaTech
و #دیوارمهربانی که بر آن نوشته شده نیاز نداری بگذار، نیاز داری بردار!
من به روسری ام نیاز ندارم
اما چه کسی نیازمند آن است
نمی گویم به پلک، به دریچهای در ذهن نیازمند است!
چند مادر و دختر در کنار این عکس (که پدرم از من گرفت) مرا دیدند و لبخند زنان گفتند همین روسری هم سرنگون می شود!
فردای آن روز در خیابان های شهر سوار بر دوچرخه بودم که زنی ساده و مادر به من لبخند زد و گفت آفرین و خوش به حالت!
به لبخند هایم جان می دادند...
اما
به یادم آمد وقتی ۱۲ ساله بودم، در اتوبوس مسافربری ايرانمان پسرک بی مادری از صندلی عقب دستش را بار ها و بار ها برای تجاوز به من دراز می کرد و من از بی خوابی و بد حالی تا چند روز بعد از آن فاجعه مریض بودم و وقتی فریاد هایم را بر بی شرمی اش کشیدم حتی آقای راننده هم نپرسید دخترم چه شده و نه هیچ کدام از پدران و مادران مسافر!
بدتر از آن.. وقتی این فاجعه برای خواهر دیگری پیش آمده بود زن نمای بغل دستی اش به او گفته بود خودت دختر خوبی نیستی...
هيهات برای دل مظلوم و بی پناه آن دختر که هيهات برای آن زن نما کافی نیست!
به امید حمایت از هم جنس هايمان...
به امید حمایت از جنس مخالفمان...!
چه دلنشین است وقتی مرد های غریبه در خیابان از ما مقابل مزاحمان امانت داری می کنند، با وجود ابعاد سیاه مزاحمت!
من به #روسری ام نیاز ندارم
و نمی گویم ای کاش کسی آن را برندارد،
می گویم ای کاش وقتی آن را بر دیوار اختیاری می گذارم با من انسان و مهربان باشند!
من به نور هر چه بیشتر نیاز دارم
تا آن را ببخشم بر ایرانم!
اصفهان - یکی از دخترانِ رهای ایران!
برگرفته از صفحهی My Stealthy Freedom آزادی یواشکی زنان در ایران
#حجاباجباری
#حجاب_اجباری
#زنان #حجاب_اختیاری
@Tavaana_TavaanaTech
«از دستمال گریه من روسری کنند»
موزیک ویدیوی «روسری» تازه ترین کار خواننده ۲۹ ساله ساکن لس آنجلس شادی امینی است که برای اولین بار از طریق تارنمای رادیو فردا منتشر می شود.
شادی امینی امسال اولین آلبوم خود را با ترانه هایی از سروده های خود و کارهایی بر روی اشعار دو غزل سرای معاصر مهدی موسوی و فاطمه اختصاری منتشر کرد.
دو شاعری که از غزل سرایان پست مدرن در ایران شناخته می شوند و چندی پیش از سوی دادگاه انقلاب اسلامی در تهران به اتهام آنچه توهین به مقدسات نامیده شد، به حبس های طولانی مدت محکوم شدند.
حاصل صدور این حکم برای این دو #شاعر، ترک ایران بود.
حال شادی امینی با تک آهنگ «روسری» بر روی شعری از مهدی موسوی بازگشته است.
سیروس کردونی کارگردان جوانی که تا کنون کارهای پرمخاطبی را بر روی ترانه های «هیاهو» با صدای گوگوش و «چشمات» با صدای مهرنوش ساخته است، کار ساخت ویدیو کلیپ این آهنگ را بر عهده داشته است.
او برای کارگردانی این کار به سراغ فضایی کاملا غیر تجاری رفته است مساله ای که ترانه روسری را از سایر کارهای این کارگردان متمایز می کند.
هرچه غزل مهدی موسوی سربسته و در ایهام می کوشد مفاهیم خود را رها سازد، سیروس کردونی این ایهام را با مدد گرفتن از فضاسازی ها، بریده روزنامه ها و تصاویر کشته شدگان قلم، می شکند.
استفاده از صدای هوشنگ #گلشیری نویسنده معاصر در ابتدای این ویدیوکلیپ یادآور دوران موسوم به قتل های زنجیره ای است که طی آن روشنفکران ایرانی در دهه هفتاد خورشیدی به دست آنچه که حکومت ایران عوامل خودسر وزارت اطلاعات نامید، کشته شدند.
شادی امینی می گوید که به هنر سیاسی اعتقاد ندارد ولی معتقد است «بی تفاوتی» ذات هنر نبوده و نیست. او به همین خاطر این ترانه را به «تمام آزاد اندیشانی که به جرم قلم و هنر محاکمه و در این راه قربانی شده اند»، تقدیم کرده است.
از آهنگساز این کار نامی در میان نیست، شادی امینی پیشتر نیز کارهایی داشته است که از آهنگساز آن به دلیل سکونت در ایران نامی برده نشده است.
اما تنظیم این کار را هومن تهرانی فارغالتحصیل رشته موسیقی از دانشگاه هنر تهران که هم اکنون در خارج از ایران به فعالیت مشغول است در فضای موسیقیهای لانج، آمبینت و موسیقی الکترونیک غربی به انجام رسانده است.
محمد ضرغامی- Radio Farda
"روسری"
تسلیم باد/ رفتن ِ نامـوس ِ باغ ها
آواز دسته جمعی و شاد ِ کلاغ ها
جنگل به خون نشست ... درختان تبر شدند
و بار مـــی بــرنــــــد کماکان الاغ هــــــــا!
لعنت به ساده لوحی ات و آن دل ِ خرت!
بهتت زده! شکسته در این شــهر باورت
به دست دوست یا که به آغوش امن عشق
این بار اعتمـــاد کنــــــی خاک بـــــر سرت!!
از یاد مـــی برند مــــرا دیگـــــری کنند
از دستمال ِ گریه ی من روسری کنند
در کلّ شهر، خاله زنک ها نشسته اند
درباره ی زنـــی کــــه منــم داوری کنند
چشم تو را که اسم شبش آفتاب بود
با ابرهای غمــــزده خاکستــــری کنند
ما درد می کشیم که جوجه فسیل ها!
در وصف عشق و زیر کمر شاعری کنند
از بحث روزنامـــه ســــــر ِ کارمـــزدها
از بوی دست های تو در جیب دزدها
از انحراف من وسط ِ مستقیـــــم هـــــا!
از عشق جاودانه ی ما پشت سیم ها!!
از آدمی که مثل تو از ماه آمده ست
از اینهمه بپرس:
چرا حال من بد است؟!!
ترانه: سید مهدی موسوی
تنظیم: هامون تهرانی
کارگردان: سیروس کردونی
و با تشکر دوستان زیادی که در تهیه و تولید این اثر ما را همراهی کردند ...
و همینطور شما که با انتشار آن ما را حمایت می کنید.
#روسری، با شعری از سید مهدی موسوی که بعد از دریافت حکم ده سال زندان هم اکنون در #تبعید به سر می برد و تنظیم هامون تهرانی، تقدیم شده است به تمام آزاد اندیشانی که به جرم قلم و هنر، محاکمه و در این راه قربانی شده اند.
@Tavaana_Tavaanatech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
موزیک ویدیوی «روسری» تازه ترین کار خواننده ۲۹ ساله ساکن لس آنجلس شادی امینی است که برای اولین بار از طریق تارنمای رادیو فردا منتشر می شود.
شادی امینی امسال اولین آلبوم خود را با ترانه هایی از سروده های خود و کارهایی بر روی اشعار دو غزل سرای معاصر مهدی موسوی و فاطمه اختصاری منتشر کرد.
دو شاعری که از غزل سرایان پست مدرن در ایران شناخته می شوند و چندی پیش از سوی دادگاه انقلاب اسلامی در تهران به اتهام آنچه توهین به مقدسات نامیده شد، به حبس های طولانی مدت محکوم شدند.
حاصل صدور این حکم برای این دو #شاعر، ترک ایران بود.
حال شادی امینی با تک آهنگ «روسری» بر روی شعری از مهدی موسوی بازگشته است.
سیروس کردونی کارگردان جوانی که تا کنون کارهای پرمخاطبی را بر روی ترانه های «هیاهو» با صدای گوگوش و «چشمات» با صدای مهرنوش ساخته است، کار ساخت ویدیو کلیپ این آهنگ را بر عهده داشته است.
او برای کارگردانی این کار به سراغ فضایی کاملا غیر تجاری رفته است مساله ای که ترانه روسری را از سایر کارهای این کارگردان متمایز می کند.
هرچه غزل مهدی موسوی سربسته و در ایهام می کوشد مفاهیم خود را رها سازد، سیروس کردونی این ایهام را با مدد گرفتن از فضاسازی ها، بریده روزنامه ها و تصاویر کشته شدگان قلم، می شکند.
استفاده از صدای هوشنگ #گلشیری نویسنده معاصر در ابتدای این ویدیوکلیپ یادآور دوران موسوم به قتل های زنجیره ای است که طی آن روشنفکران ایرانی در دهه هفتاد خورشیدی به دست آنچه که حکومت ایران عوامل خودسر وزارت اطلاعات نامید، کشته شدند.
شادی امینی می گوید که به هنر سیاسی اعتقاد ندارد ولی معتقد است «بی تفاوتی» ذات هنر نبوده و نیست. او به همین خاطر این ترانه را به «تمام آزاد اندیشانی که به جرم قلم و هنر محاکمه و در این راه قربانی شده اند»، تقدیم کرده است.
از آهنگساز این کار نامی در میان نیست، شادی امینی پیشتر نیز کارهایی داشته است که از آهنگساز آن به دلیل سکونت در ایران نامی برده نشده است.
اما تنظیم این کار را هومن تهرانی فارغالتحصیل رشته موسیقی از دانشگاه هنر تهران که هم اکنون در خارج از ایران به فعالیت مشغول است در فضای موسیقیهای لانج، آمبینت و موسیقی الکترونیک غربی به انجام رسانده است.
محمد ضرغامی- Radio Farda
"روسری"
تسلیم باد/ رفتن ِ نامـوس ِ باغ ها
آواز دسته جمعی و شاد ِ کلاغ ها
جنگل به خون نشست ... درختان تبر شدند
و بار مـــی بــرنــــــد کماکان الاغ هــــــــا!
لعنت به ساده لوحی ات و آن دل ِ خرت!
بهتت زده! شکسته در این شــهر باورت
به دست دوست یا که به آغوش امن عشق
این بار اعتمـــاد کنــــــی خاک بـــــر سرت!!
از یاد مـــی برند مــــرا دیگـــــری کنند
از دستمال ِ گریه ی من روسری کنند
در کلّ شهر، خاله زنک ها نشسته اند
درباره ی زنـــی کــــه منــم داوری کنند
چشم تو را که اسم شبش آفتاب بود
با ابرهای غمــــزده خاکستــــری کنند
ما درد می کشیم که جوجه فسیل ها!
در وصف عشق و زیر کمر شاعری کنند
از بحث روزنامـــه ســــــر ِ کارمـــزدها
از بوی دست های تو در جیب دزدها
از انحراف من وسط ِ مستقیـــــم هـــــا!
از عشق جاودانه ی ما پشت سیم ها!!
از آدمی که مثل تو از ماه آمده ست
از اینهمه بپرس:
چرا حال من بد است؟!!
ترانه: سید مهدی موسوی
تنظیم: هامون تهرانی
کارگردان: سیروس کردونی
و با تشکر دوستان زیادی که در تهیه و تولید این اثر ما را همراهی کردند ...
و همینطور شما که با انتشار آن ما را حمایت می کنید.
#روسری، با شعری از سید مهدی موسوی که بعد از دریافت حکم ده سال زندان هم اکنون در #تبعید به سر می برد و تنظیم هامون تهرانی، تقدیم شده است به تمام آزاد اندیشانی که به جرم قلم و هنر، محاکمه و در این راه قربانی شده اند.
@Tavaana_Tavaanatech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇