«امروز تولد مصطفاست
چگونه می‌توانم به قاب‌ عکس‌های دیوار نگاه کنم و نوزادی که در آغوشم تازه به دنیا آمده را تصور کنم؟ چگونه میتوانم روز تولدش را به یاد بیاورم ولی روزی که با کفن خونین روبرویم گذاشتن را فراموش کنم؟
ذهنم هر دو روز را کنار هم میگذارد و یاداوری میکند که امرور تولد پسری است که دیگر نیست و‌ من دسته گل‌هایم را باید روی قبرش بچینم.

من تولدهای غم‌انگیز زیادی دیده‌ام ، مادرانی که با قاب عکس فرزندانشان روی مزار میفتند و صدای ناله‌شان نه تا آسمان که به اعماق زمین می‌رسد و همان‌جا دفن می‌شود.
من هم یکی از همان مادرانم که اگر پسرم زنده بود تولد ۳۸ سالگی‌اش را جشن می‌گرفتیم»
#مصطفی_کریم_بیگی
#عاشورای۸۸

از اینستاگرام شهناز اکملی، مادر مصطفی کریم‌ببگی

@Tavaana_TavaanaTech

شهناز اکملی، مادر مصطفی: «‏هر قطره اشک در سکوت، فریادیست که پژواک آن عرشیان را می‌لرزاند و عاقبت پس‌لرزه‌ی آن به زمین هم خواهد رسید.»

- حواسمان به خانواده‌های داغدار و دادخواه باشد...

دادخواهی؛ آتشی که خاموش نمی‌شود
https://tavaana.org/fa/Litigation_Mvement

شهناز اکملی؛ فرزندش را کشتند و مادر را حبس کردند
http://bit.ly/2n9CINS

شهناز کریم بیگی؛ مادری که خون‌بهای فرزندش را آزادی ایران می‌داند
https://bit.ly/2BI5ewk

#مصطفی_کریم_بیگی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech