تجربه کیانوش سنجری از شکنجه و بازداشت و انتقال به امینآباد
رادیو فردا گفتگویی با کیانوش سنجری - فعال سیاسی مقیم ایران - ترتیب داد و از او درباره تجربه بازداشت پرسید. سنجری از جمله فعالانی بود که به بیمارستان روانی در امینآباد منتقل شد. بخشهایی از سخنان کیانوش سنجری در زیر میآید:
- چراغ سلول انفرادی همیشه روشن است که خود این یک شکنجه بسیار بزرگ است و سیستم خواب و بیداری را به هم میزند و اوج شکنجه است. مسئله این است که درباره نور همیشه روشن نمیتوان اعتراض کرد. حتی اگر اعتراض بکنید با ضرب و شتم روبرو میشوید.
- اساسا هدف از سلول انفرادی و چراغهای روشن و دستبند و پابند یک هدف مشخص دارد؛ شما را بشکنند و با توسل به این فشارها شما را از هدف خودتان باز بدارند. باید با فشار روبرو شوید تا از فعالیت علیه سیستم دست بکشید.
- من، هنگامه شهیدی، بهنام محجوبی و اکنون پیام درفشان از نخستین زندانیان سیاسی بودیم که به تیمارستان منتقل شدهایم. در شوروی هم این کار را با متهمان سیاسی میکردند و در واقع جمهوری اسلامی با درسگیری از شوروی میخواهد متهمان را عملا دیوانه و مجنون نشان دهد.
- من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.
برگرفته از گفتوگوی رادیوفردا با کیانوش سنجری
https://bit.ly/3DXYVAj
#یاری_حقوقی_توانا #افول_انسانیت #امین_آباد #کیانوش_سنجری #واقعیت_زندان
@Tavaana_TavaanaTech
رادیو فردا گفتگویی با کیانوش سنجری - فعال سیاسی مقیم ایران - ترتیب داد و از او درباره تجربه بازداشت پرسید. سنجری از جمله فعالانی بود که به بیمارستان روانی در امینآباد منتقل شد. بخشهایی از سخنان کیانوش سنجری در زیر میآید:
- چراغ سلول انفرادی همیشه روشن است که خود این یک شکنجه بسیار بزرگ است و سیستم خواب و بیداری را به هم میزند و اوج شکنجه است. مسئله این است که درباره نور همیشه روشن نمیتوان اعتراض کرد. حتی اگر اعتراض بکنید با ضرب و شتم روبرو میشوید.
- اساسا هدف از سلول انفرادی و چراغهای روشن و دستبند و پابند یک هدف مشخص دارد؛ شما را بشکنند و با توسل به این فشارها شما را از هدف خودتان باز بدارند. باید با فشار روبرو شوید تا از فعالیت علیه سیستم دست بکشید.
- من، هنگامه شهیدی، بهنام محجوبی و اکنون پیام درفشان از نخستین زندانیان سیاسی بودیم که به تیمارستان منتقل شدهایم. در شوروی هم این کار را با متهمان سیاسی میکردند و در واقع جمهوری اسلامی با درسگیری از شوروی میخواهد متهمان را عملا دیوانه و مجنون نشان دهد.
- من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.
برگرفته از گفتوگوی رادیوفردا با کیانوش سنجری
https://bit.ly/3DXYVAj
#یاری_حقوقی_توانا #افول_انسانیت #امین_آباد #کیانوش_سنجری #واقعیت_زندان
@Tavaana_TavaanaTech
رادیو فردا
«امینآباد اوج قساوت بود»؛ گفتوگو با کیانوش سنجری
کیانوش سنجری که پس از بازگشت به ایران بار دیگر همچنان تحت تعقیب، بازداشت و زندان بود، با استفاده از تجربه خود درباره پرونده پیام درفشان و آنچه بر خود او گذشت گفتوگو کرده است.
روایت یک پرونده: مسیحا یوسفپور، زندانی سیاسی سابق
مسیحا یوسفپور، فعال مدافع حقوق بشر و از اعضای «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» و «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» بود که از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۴ در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس بود و در این مدت دچار عارضههای جدی جسمی شد. او در این برنامه از تجربه تلخ حبس در زندانهای جمهوری اسلامی و همچنین مشاهدات و خاطراتش میگوید.
این برنامه با حضور آرش صادقی، کنشگر مدافع حقوق بشر، امیرسالار داودی، وکیل و مدافع حقوق بشر، و جمعی از کنشگران در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
برنامه کامل را اینجا بشنوید:
https://youtu.be/MRmP3GBuGic
یا در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-30
#واقعیت_زندان #مسیحا_یوسفپور #لایو_ایونت #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسیحا یوسفپور، فعال مدافع حقوق بشر و از اعضای «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» و «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» بود که از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۴ در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس بود و در این مدت دچار عارضههای جدی جسمی شد. او در این برنامه از تجربه تلخ حبس در زندانهای جمهوری اسلامی و همچنین مشاهدات و خاطراتش میگوید.
این برنامه با حضور آرش صادقی، کنشگر مدافع حقوق بشر، امیرسالار داودی، وکیل و مدافع حقوق بشر، و جمعی از کنشگران در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
برنامه کامل را اینجا بشنوید:
https://youtu.be/MRmP3GBuGic
یا در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-30
#واقعیت_زندان #مسیحا_یوسفپور #لایو_ایونت #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
روایت یک پرونده: مسیحا یوسفپور، زندانی سیاسی سابق
مسیحا یوسفپور، فعال مدافع حقوق بشر و از اعضای «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» و «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» بود که از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۴ در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس بود و در این مدت دچار عارضههای جدی جسمی شد. او در این برنامه از تجربه تلخ حبس…