برای چشمان #غزل_رنجکش، دختر جوان اهل بندرعباس که در اثر شلیک گلوله ساچمهای به دست نیروهای حکومتی بینایی چشم راست خود را از دست داده است
- طرحها ارسالی مخاطبان
#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- طرحها ارسالی مخاطبان
#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤128💔33👍14🔥6❤🔥2
غزل رنجکش، دختر بندرعباسی که جمهوری اسلامی بینایی چشم راستش را از او گرفت، ببینید چه انسان بزرگی است. او در سیامین روز از دست دادن چشم راستش، مطلبی تاثیرگذار در صفحه اینستاگرام خود نوشته است. او در انتهای مطلبش از همه خواسته که برای کمک به افرادی که چشمشان را از دست دادند، پیشقدم شوند.
متن نوشته غزل به شرح زیر است:
«سی روز از آخرین تصویری که چشم راستم ثبت کرد گذشت…
تو این سی روز، هربار خواستم اشک بریزم،با خودم گفتم اگه اون آدم تونست تو همچین موقعیتی لبخندش رو حفظ کنه،یا چشماش برق بزنه؛
چرا منی که حتی وقتی ازم پرسیدن پیداش کردی کدوم چشمش رو نابینا میکنی؟ گفتم رنگ چشماش قشنگ بود حیفه؛
اشک بریزم؟!
تا قبل از اینکه تعداد و اندازه ساچمه هاییکه از چشمم در آورده بودن رو از نزدیک ببینم؛فکر میکردم شاید امیدی برای بیناییم هست، هی میگفتم: نور از میان زخمهایمان وارد میشود
اما نشد؛هیچ نوری رو حس نکردم…
وقتی این جمله رو به بهترین دکتر فوقتخصص قرنیه تو تهران گفتم،برای چشمام اشک ریخت…
شاید بهترین و تلخترین ویژگی ما آدمها اینه: “عادتکردن”
الان دیگه یادم نمیاد زمانی رو که با هر دو چشمم میتونستم ببینم…
شاید بگین انسان تا چیزی رو از دست نده قدرش رو نمیدونه؛ اما من واقعا چشمام رو میپرستیدم، براشون مینوشتم،
از زمان وقوع این حادثه همه از قوی بودنم حرف میزدن، اما تا قبل از این هم اطرافیانم همیشه به من میگفتن:غزل تو چجوری انقدر در برابر همه چی صبور و قوی هستی؟!
من تو صفحه اول دفترچهای که همیشه همراهم بود نوشته بودم: “گریه کن،گریه کن غزل، تو اگه گریه نکنی نمیتونی چشمهای قشنگی داشته باشی”
من همیشه با این جمله تو سختترین شرایط آروم میشدم…
حتی قدر چشم راستم رو بیشتر میدونستم؛ چون در اثر یه حادثه توی بچگی باعث شد چشم چپم خیلی ضعیف شه و به کمک چشم راستم میتونستم بدون عینک ببینم؛اما الان اون عینکی که ازش فرار میکردم،شده رفیقترین همراه این روزهام…
من نمیتونم به خدا شکایت کنم بابت چشمی که تخلیه شد؛ چون من تنها شخصی نبودم که چشمم رو ازم گرفتن؛خیلیها بودن که چشمهاشون رو از دست دادن و تو تنهایی و سکوت زجر کشیدن…
و کلام آخر؛....
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.
#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن نوشته غزل به شرح زیر است:
«سی روز از آخرین تصویری که چشم راستم ثبت کرد گذشت…
تو این سی روز، هربار خواستم اشک بریزم،با خودم گفتم اگه اون آدم تونست تو همچین موقعیتی لبخندش رو حفظ کنه،یا چشماش برق بزنه؛
چرا منی که حتی وقتی ازم پرسیدن پیداش کردی کدوم چشمش رو نابینا میکنی؟ گفتم رنگ چشماش قشنگ بود حیفه؛
اشک بریزم؟!
تا قبل از اینکه تعداد و اندازه ساچمه هاییکه از چشمم در آورده بودن رو از نزدیک ببینم؛فکر میکردم شاید امیدی برای بیناییم هست، هی میگفتم: نور از میان زخمهایمان وارد میشود
اما نشد؛هیچ نوری رو حس نکردم…
وقتی این جمله رو به بهترین دکتر فوقتخصص قرنیه تو تهران گفتم،برای چشمام اشک ریخت…
شاید بهترین و تلخترین ویژگی ما آدمها اینه: “عادتکردن”
الان دیگه یادم نمیاد زمانی رو که با هر دو چشمم میتونستم ببینم…
شاید بگین انسان تا چیزی رو از دست نده قدرش رو نمیدونه؛ اما من واقعا چشمام رو میپرستیدم، براشون مینوشتم،
از زمان وقوع این حادثه همه از قوی بودنم حرف میزدن، اما تا قبل از این هم اطرافیانم همیشه به من میگفتن:غزل تو چجوری انقدر در برابر همه چی صبور و قوی هستی؟!
من تو صفحه اول دفترچهای که همیشه همراهم بود نوشته بودم: “گریه کن،گریه کن غزل، تو اگه گریه نکنی نمیتونی چشمهای قشنگی داشته باشی”
من همیشه با این جمله تو سختترین شرایط آروم میشدم…
حتی قدر چشم راستم رو بیشتر میدونستم؛ چون در اثر یه حادثه توی بچگی باعث شد چشم چپم خیلی ضعیف شه و به کمک چشم راستم میتونستم بدون عینک ببینم؛اما الان اون عینکی که ازش فرار میکردم،شده رفیقترین همراه این روزهام…
من نمیتونم به خدا شکایت کنم بابت چشمی که تخلیه شد؛ چون من تنها شخصی نبودم که چشمم رو ازم گرفتن؛خیلیها بودن که چشمهاشون رو از دست دادن و تو تنهایی و سکوت زجر کشیدن…
و کلام آخر؛....
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.
#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔221👍26❤🔥10🔥6👏3❤2