Forwarded from کلاس و کتاب توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۷ و ۸ (کتاب شنیداری)
در آخرین دور، هفت مرد آستینهایشان را تا آرنج بالا کشیدند، و دستمالها را باز کردند و کلاههایشان را از سر برداشتند تا چهرههایشان به تمامی نمایان گردد. پرویز باز همان شماره را برگزید.
مامور پرسید که شماره هفت در آن شب چه نقشی داشته است؟ پرویز بدون لحظهای درنگ گفت: "مردی است که پشت سر من ایستاده بود، تیرانداز اصلی."
هرچند تردیدهایی داشت اما همه کوشش خود را به کار برد تا مطمئن بنماید. شک از دید پرویز هنری به شمار میآمد که آدمی را به اندیشیدن وامیدارد. اما زمان شکگرایی نبود. او در جنگ بود و جنگها با پایداری پیش میروند، نه با دودلی.
مامور از او پرسید آیا پاسخش همچنان همان است؟
"بله" پرویز همان پاسخ را بازگفت: "من هیچ تردیدی ندارم که شماره هفت همان کسی است که او را شب هفدهم سپتامبر در رستوران، هنگام شلیک کردن دیدهام."
پرویز تنها نبود. مهدی هم همان مرد را میان کسانی که آنجا بودند شناسایی کرده بود، هرچند با اطمینان کمتر.
شماره هفت یوسف امین بود.
https://tavaana.org/assassins_turquoise7_8/
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690828
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
در آخرین دور، هفت مرد آستینهایشان را تا آرنج بالا کشیدند، و دستمالها را باز کردند و کلاههایشان را از سر برداشتند تا چهرههایشان به تمامی نمایان گردد. پرویز باز همان شماره را برگزید.
مامور پرسید که شماره هفت در آن شب چه نقشی داشته است؟ پرویز بدون لحظهای درنگ گفت: "مردی است که پشت سر من ایستاده بود، تیرانداز اصلی."
هرچند تردیدهایی داشت اما همه کوشش خود را به کار برد تا مطمئن بنماید. شک از دید پرویز هنری به شمار میآمد که آدمی را به اندیشیدن وامیدارد. اما زمان شکگرایی نبود. او در جنگ بود و جنگها با پایداری پیش میروند، نه با دودلی.
مامور از او پرسید آیا پاسخش همچنان همان است؟
"بله" پرویز همان پاسخ را بازگفت: "من هیچ تردیدی ندارم که شماره هفت همان کسی است که او را شب هفدهم سپتامبر در رستوران، هنگام شلیک کردن دیدهام."
پرویز تنها نبود. مهدی هم همان مرد را میان کسانی که آنجا بودند شناسایی کرده بود، هرچند با اطمینان کمتر.
شماره هفت یوسف امین بود.
https://tavaana.org/assassins_turquoise7_8/
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690828
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
جانیان قصر فیروزه، اثر رویا حکاکیان، ۷ و ۸ (کتاب شنیداری)
در آخرین دور، هفت مرد آستینهایشان را تا آرنج بالا کشیدند، و دستمالها را باز کردند و کلاههایشان را از سر برداشتند تا چهرههایشان به تمامی نمایان گردد. پرویز باز همان شماره را برگزید.
مامور پرسید که شماره هفت در آن شب چه نقشی داشته است؟ پرویز بدون لحظهای درنگ گفت: "مردی است که پشت سر من ایستاده بود، تیرانداز اصلی."
هرچند تردیدهایی داشت اما همه کوشش خود را به کار برد تا مطمئن بنماید. شک از دید پرویز هنری به شمار میآمد که آدمی را به اندیشیدن وامیدارد. اما زمان شکگرایی نبود. او در جنگ بود و جنگها با پایداری پیش میروند، نه با دودلی.
مامور از او پرسید آیا پاسخش همچنان همان است؟
"بله" پرویز همان پاسخ را بازگفت: "من هیچ تردیدی ندارم که شماره هفت همان کسی است که او را شب هفدهم سپتامبر در رستوران، هنگام شلیک کردن دیدهام."
پرویز تنها نبود. مهدی هم همان مرد را میان کسانی که آنجا بودند شناسایی کرده بود، هرچند با اطمینان کمتر.
شماره هفت یوسف امین بود.
https://tavaana.org/assassins_turquoise7_8/
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690828
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
در آخرین دور، هفت مرد آستینهایشان را تا آرنج بالا کشیدند، و دستمالها را باز کردند و کلاههایشان را از سر برداشتند تا چهرههایشان به تمامی نمایان گردد. پرویز باز همان شماره را برگزید.
مامور پرسید که شماره هفت در آن شب چه نقشی داشته است؟ پرویز بدون لحظهای درنگ گفت: "مردی است که پشت سر من ایستاده بود، تیرانداز اصلی."
هرچند تردیدهایی داشت اما همه کوشش خود را به کار برد تا مطمئن بنماید. شک از دید پرویز هنری به شمار میآمد که آدمی را به اندیشیدن وامیدارد. اما زمان شکگرایی نبود. او در جنگ بود و جنگها با پایداری پیش میروند، نه با دودلی.
مامور از او پرسید آیا پاسخش همچنان همان است؟
"بله" پرویز همان پاسخ را بازگفت: "من هیچ تردیدی ندارم که شماره هفت همان کسی است که او را شب هفدهم سپتامبر در رستوران، هنگام شلیک کردن دیدهام."
پرویز تنها نبود. مهدی هم همان مرد را میان کسانی که آنجا بودند شناسایی کرده بود، هرچند با اطمینان کمتر.
شماره هفت یوسف امین بود.
https://tavaana.org/assassins_turquoise7_8/
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id579690828
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/j-09-10
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/fa/Assassins_Turquoise
#کتاب_صوتی #رویا_حکاکیان #جنایت_میکونوس #تروریسم #جمهوری_اسلامی #پادکست #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech