Forwarded from گفتوشنود
پزشکیان، رئیسجمهور جمهوری اسلامی، به دیدار جعفر سبحانی، مرجع تقلید ساکن قم، رفته است. جعفر سبحانی در این دیدار عقیده دارد که «مردم قدر پیشرفتهای کشور پس از انقلاب را نمیدانند.» اما سوال این است: کدام پیشرفت؟ آیا این پیشرفت برای مردم بوده یا فقط نصیب همین چهرههای مذهبی و صاحبان نفوذ شده است؟ اگر جمهوری اسلامی برپا نمیشد، آیا همین روحانیون و نزدیکانشان میتوانستند به چنین امکانات و نفوذی دست یابند؟
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402