Forwarded from گفتوشنود
اخیرا محمد میرباقری روحانی تندرو و عضو خبرگان رهبری در تلویزیون جمهوری اسلامی گفته: اگر نیمی از مردم دنیا هم برای رسیدن هدف کشته شوند مهم نیست، این اظهارات در فضای رسانه های اجتماعی با واکنش های زیادی روبرو شد.
محمد خوشبیان روحانی سابق در واکنش به او متن زیر را منتشر کرده است .
اخیرا محمد میرباقری روحانی تندرو و عضو خبرگان رهبری در تلویزیون جمهوری اسلامی گفته: اگر نیمی از مردم دنیا هم برای رسیدن هدف کشته شوند مهم نیست، این اظهارات در فضای رسانه های اجتماعی با واکنش های زیادی روبرو شد.
محمد خوشبیان روحانی سابق در واکنش به او متن زیر را منتشر کرده است .
اظهارات محمد میرباقری نمایانگر نگرشهای افراطی و واپسگرایانهای است که رژیم جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب و گسترش ایدئولوژی خود استفاده میکند.
دفاع آشکار از کشتار جمعی و جنگهای بیپایان برای دستیابی به اهداف ایدئولوژیک، تهدیدی جدی برای بشریت است. در جهانی که به دنبال صلح و حقوق بشر است، چنین دیدگاههایی نشان میدهد حاکمیت ایران به دنبال تحمیل تفکرات خطرناک خود بر منطقه و جهان است.
ادعای میرباقری مبنی بر ارزشمند بودن مرگ هزاران نفر برای دستیابی به قرب الهی، نه تنها توهینی به کرامت انسانی است، بلکه تلاشی برای توجیه جنایات جنگی است. این نوع نگرش، زمینهساز خشونت، نفرتپراکنی و کشتار بیشتر میشود و امنیت جهانی را تهدید میکند.
تلاش برای ایجاد نظم جهانی جدید تحت لوای جمهوری اسلامی، نشانگر تلاشی برای سرکوب آزادی بیان و حقوق بشر در سطح منطقهای و بینالمللی است.
این رژیم با گسترش ایدئولوژی سرکوبگرانه خود به دنبال تحمیل نظم دیکتاتوری و خفقان است.
جهان نباید در برابر چنین تفکراتی سکوت کند.
نهادهای بینالمللی باید این اظهارات را محکوم کرده و رژیمهایی که این دیدگاههای خطرناک را ترویج میدهند، به پاسخگویی وادارند.
محمد خوشبیان
#میرباقری #محمد_خوش_بیان #شیعه_گری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@dialogue1402
اخیرا محمد میرباقری روحانی تندرو و عضو خبرگان رهبری در تلویزیون جمهوری اسلامی گفته: اگر نیمی از مردم دنیا هم برای رسیدن هدف کشته شوند مهم نیست، این اظهارات در فضای رسانه های اجتماعی با واکنش های زیادی روبرو شد.
محمد خوشبیان روحانی سابق در واکنش به او متن زیر را منتشر کرده است .
اخیرا محمد میرباقری روحانی تندرو و عضو خبرگان رهبری در تلویزیون جمهوری اسلامی گفته: اگر نیمی از مردم دنیا هم برای رسیدن هدف کشته شوند مهم نیست، این اظهارات در فضای رسانه های اجتماعی با واکنش های زیادی روبرو شد.
محمد خوشبیان روحانی سابق در واکنش به او متن زیر را منتشر کرده است .
اظهارات محمد میرباقری نمایانگر نگرشهای افراطی و واپسگرایانهای است که رژیم جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب و گسترش ایدئولوژی خود استفاده میکند.
دفاع آشکار از کشتار جمعی و جنگهای بیپایان برای دستیابی به اهداف ایدئولوژیک، تهدیدی جدی برای بشریت است. در جهانی که به دنبال صلح و حقوق بشر است، چنین دیدگاههایی نشان میدهد حاکمیت ایران به دنبال تحمیل تفکرات خطرناک خود بر منطقه و جهان است.
ادعای میرباقری مبنی بر ارزشمند بودن مرگ هزاران نفر برای دستیابی به قرب الهی، نه تنها توهینی به کرامت انسانی است، بلکه تلاشی برای توجیه جنایات جنگی است. این نوع نگرش، زمینهساز خشونت، نفرتپراکنی و کشتار بیشتر میشود و امنیت جهانی را تهدید میکند.
تلاش برای ایجاد نظم جهانی جدید تحت لوای جمهوری اسلامی، نشانگر تلاشی برای سرکوب آزادی بیان و حقوق بشر در سطح منطقهای و بینالمللی است.
این رژیم با گسترش ایدئولوژی سرکوبگرانه خود به دنبال تحمیل نظم دیکتاتوری و خفقان است.
جهان نباید در برابر چنین تفکراتی سکوت کند.
نهادهای بینالمللی باید این اظهارات را محکوم کرده و رژیمهایی که این دیدگاههای خطرناک را ترویج میدهند، به پاسخگویی وادارند.
محمد خوشبیان
#میرباقری #محمد_خوش_بیان #شیعه_گری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
اخیرا محمد میرباقری روحانی تندرو و عضو خبرگان رهبری در تلویزیون جمهوری اسلامی گفته: اگر نیمی از مردم دنیا هم برای رسیدن هدف کشته شوند مهم نیست، این اظهارات در فضای رسانه های اجتماعی با واکنش های زیادی روبرو شد.
محمد خوشبیان روحانی سابق در واکنش به او متن زیر را منتشر کرده است .
اظهارات محمد میرباقری نمایانگر نگرشهای افراطی و واپسگرایانهای است که رژیم جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب و گسترش ایدئولوژی خود استفاده میکند.
دفاع آشکار از کشتار جمعی و جنگهای بیپایان برای دستیابی به اهداف ایدئولوژیک، تهدیدی جدی برای بشریت است. در جهانی که به دنبال صلح و حقوق بشر است، چنین دیدگاههایی نشان میدهد حاکمیت ایران به دنبال تحمیل تفکرات خطرناک خود بر منطقه و جهان است.
ادعای میرباقری مبنی بر ارزشمند بودن مرگ هزاران نفر برای دستیابی به قرب الهی، نه تنها توهینی به کرامت انسانی است، بلکه تلاشی برای توجیه جنایات جنگی است. این نوع نگرش، زمینهساز خشونت، نفرتپراکنی و کشتار بیشتر میشود و امنیت جهانی را تهدید میکند.
تلاش برای ایجاد نظم جهانی جدید تحت لوای جمهوری اسلامی، نشانگر تلاشی برای سرکوب آزادی بیان و حقوق بشر در سطح منطقهای و بینالمللی است.
این رژیم با گسترش ایدئولوژی سرکوبگرانه خود به دنبال تحمیل نظم دیکتاتوری و خفقان است.
جهان نباید در برابر چنین تفکراتی سکوت کند.
نهادهای بینالمللی باید این اظهارات را محکوم کرده و رژیمهایی که این دیدگاههای خطرناک را ترویج میدهند، به پاسخگویی وادارند.
محمد خوشبیان
#میرباقری #محمد_خوش_بیان #شیعه_گری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@dialogue1402
محمد خوشبیان روحانی سابق در واکنش به او متن زیر را منتشر کرده است .
اظهارات محمد میرباقری نمایانگر نگرشهای افراطی و واپسگرایانهای است که رژیم جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب و گسترش ایدئولوژی خود استفاده میکند.
دفاع آشکار از کشتار جمعی و جنگهای بیپایان برای دستیابی به اهداف ایدئولوژیک، تهدیدی جدی برای بشریت است. در جهانی که به دنبال صلح و حقوق بشر است، چنین دیدگاههایی نشان میدهد حاکمیت ایران به دنبال تحمیل تفکرات خطرناک خود بر منطقه و جهان است.
ادعای میرباقری مبنی بر ارزشمند بودن مرگ هزاران نفر برای دستیابی به قرب الهی، نه تنها توهینی به کرامت انسانی است، بلکه تلاشی برای توجیه جنایات جنگی است. این نوع نگرش، زمینهساز خشونت، نفرتپراکنی و کشتار بیشتر میشود و امنیت جهانی را تهدید میکند.
تلاش برای ایجاد نظم جهانی جدید تحت لوای جمهوری اسلامی، نشانگر تلاشی برای سرکوب آزادی بیان و حقوق بشر در سطح منطقهای و بینالمللی است.
این رژیم با گسترش ایدئولوژی سرکوبگرانه خود به دنبال تحمیل نظم دیکتاتوری و خفقان است.
جهان نباید در برابر چنین تفکراتی سکوت کند.
نهادهای بینالمللی باید این اظهارات را محکوم کرده و رژیمهایی که این دیدگاههای خطرناک را ترویج میدهند، به پاسخگویی وادارند.
محمد خوشبیان
#میرباقری #محمد_خوش_بیان #شیعه_گری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
محمد خوشبیان روحانی سابق: آنها که بر منبرهای قدرت در امنترین مکان دور از خطر نشستهاند، مردم را به جنگ و فداکاری فرامیخوانند
در نظامهای خودکامه و اقتدارگرا، بسیاری از سیاستمداران و مقامات دینی و نظامی بهعنوان ابزارهایی برای تحکیم قدرت استفاده میشوند. اظهارات طباطبایینژاد در مورد (بزدلی)کسانی که از جنگ میترسند، نمونهی بارزی از این الگوی رفتاری است؛ اظهاراتی که نهتنها از عمق بیتفاوتی این مقامات نسبت به رنج مردم پرده برمیدارد، بلکه بهروشنی نشاندهندهی رویکردی است که همیشه مسئولیت فداکاری و تحمل درد و رنج را بر دوش مردم گذاشته و خود از این مسئولیت شانه خالی میکنند.طباطبایینژاد بهعنوان نمایندهی خامنهای در اصفهان، بهوضوح سخن از جنگ میگوید، اما آیا او و هممسلکانش حاضرند خود و خانوادههایشان را به جبهههای جنگ بفرستند؟ پاسخ روشن است: نه. آنها که پشت منبرهای قدرت نشستهاند و با سخنرانیهای آتشین خواهان خون و شهادت مردم میشوند، خود هرگز دست در آتش جنگ نمیگذارند. این اظهارات یادآور دستورات حاکمانی است که همواره در ادوار مختلف تاریخ، مردم را به جنگ و فداکاری فراخواندهاند، اما خود در امنترین مکانها دور از هرگونه خطر و آسیب قرار داشتهاند.این موضعگیری گستاخانه و بیپروایانه، بهویژه در شرایطی که مردم ایران با مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیشماری مواجه هستند، تنها به بیاعتمادی بیشتر مردم نسبت به نظام و رهبران آن دامن میزند. مردمی که بهخاطر فساد گسترده، نابرابری اقتصادی و سیاسی، و نقض مداوم حقوق بشر در کشور، اعتماد خود را نسبت به حاکمان از دست دادهاند، اکنون با اینگونه اظهارات روبرو میشوند که بهوضوح نشان از عدم احساس مسئولیت این افراد دارد.نظام جمهوری اسلامی ایران در طول دهههای اخیر بهطور مکرر حقوق مردم را نقض کرده است. از سرکوب معترضان در خیابانها گرفته تا دستگیری و شکنجهی فعالان سیاسی، دانشجویان، و روزنامهنگاران، همواره شاهد رویکردی قهری و خشونتآمیز از سوی حکومت بودهایم. اما این تنها یک بخش از داستان است. حالا وقتی فردی چون طباطبایینژاد با چنین بیپروایی دربارهی جنگ سخن میگوید، بدون شک بیاعتنایی به جان و مال مردم را بهنمایش میگذارد.از دیگر مصادیق این رویکرد دوگانه، نقش فرزندان و وابستگان مقامات حکومتی در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی است. به اصطلاح(آقازادهها)که در شرایطی کاملاً متفاوت از مردم عادی زندگی میکنند، اغلب بهدور از واقعیتهای جاری کشور، در خارج از ایران زندگی لوکسی دارند و از فرصتهای اقتصادی و سیاسی بهرهمند میشوند که از هرگونه پاسخگویی و مسئولیتپذیری معاف هستند. در حالی که طباطبایینژاد و هممسلکانش مردم را به جنگ و تحمل رنج فرا میخوانند، فرزندان آنها در دانشگاههای خارجی تحصیل میکنند و از رفاه و آسایش کامل برخوردارند.حاکمیت جمهوری اسلامی با چنین مواضع گستاخانهای سالهاست که مشروعیت خودرا از دست داده است. مردم ایران بهخوبی میدانند که این نظام، که از آغاز تأسیس خود تا کنون با شعارهای عدالتخواهانه و دینی سعی در تحکیم پایههای قدرت داشته، نهتنها به آن شعارها پایبند نبوده، بلکه با فساد، تبعیض و نقض حقوق بشر خود بهعنوان یکی از حکومتهای بیرحم و غیرمردمی شناخته میشود.در نهایت، آنچه امروز در ایران میگذرد، نبردی است میان مردم و حاکمیتی که نهتنها به نیازها و خواستههای آنها بیتوجه است، بلکه با گستاخی تمام، آنها را به مسیرهای پرمخاطره و خشونتبار فرا میخواند، بیآنکه خود را در این فداکاری شریک بداند. در این میان، مردم ایران با آگاهی و تجربهی طولانی از دههها سرکوب و بحران، دیگر فریب این شعارهای تهی از محتوا را نمیخورند.
محمد خوش بیان
#جنگ #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در نظامهای خودکامه و اقتدارگرا، بسیاری از سیاستمداران و مقامات دینی و نظامی بهعنوان ابزارهایی برای تحکیم قدرت استفاده میشوند. اظهارات طباطبایینژاد در مورد (بزدلی)کسانی که از جنگ میترسند، نمونهی بارزی از این الگوی رفتاری است؛ اظهاراتی که نهتنها از عمق بیتفاوتی این مقامات نسبت به رنج مردم پرده برمیدارد، بلکه بهروشنی نشاندهندهی رویکردی است که همیشه مسئولیت فداکاری و تحمل درد و رنج را بر دوش مردم گذاشته و خود از این مسئولیت شانه خالی میکنند.طباطبایینژاد بهعنوان نمایندهی خامنهای در اصفهان، بهوضوح سخن از جنگ میگوید، اما آیا او و هممسلکانش حاضرند خود و خانوادههایشان را به جبهههای جنگ بفرستند؟ پاسخ روشن است: نه. آنها که پشت منبرهای قدرت نشستهاند و با سخنرانیهای آتشین خواهان خون و شهادت مردم میشوند، خود هرگز دست در آتش جنگ نمیگذارند. این اظهارات یادآور دستورات حاکمانی است که همواره در ادوار مختلف تاریخ، مردم را به جنگ و فداکاری فراخواندهاند، اما خود در امنترین مکانها دور از هرگونه خطر و آسیب قرار داشتهاند.این موضعگیری گستاخانه و بیپروایانه، بهویژه در شرایطی که مردم ایران با مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیشماری مواجه هستند، تنها به بیاعتمادی بیشتر مردم نسبت به نظام و رهبران آن دامن میزند. مردمی که بهخاطر فساد گسترده، نابرابری اقتصادی و سیاسی، و نقض مداوم حقوق بشر در کشور، اعتماد خود را نسبت به حاکمان از دست دادهاند، اکنون با اینگونه اظهارات روبرو میشوند که بهوضوح نشان از عدم احساس مسئولیت این افراد دارد.نظام جمهوری اسلامی ایران در طول دهههای اخیر بهطور مکرر حقوق مردم را نقض کرده است. از سرکوب معترضان در خیابانها گرفته تا دستگیری و شکنجهی فعالان سیاسی، دانشجویان، و روزنامهنگاران، همواره شاهد رویکردی قهری و خشونتآمیز از سوی حکومت بودهایم. اما این تنها یک بخش از داستان است. حالا وقتی فردی چون طباطبایینژاد با چنین بیپروایی دربارهی جنگ سخن میگوید، بدون شک بیاعتنایی به جان و مال مردم را بهنمایش میگذارد.از دیگر مصادیق این رویکرد دوگانه، نقش فرزندان و وابستگان مقامات حکومتی در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی است. به اصطلاح(آقازادهها)که در شرایطی کاملاً متفاوت از مردم عادی زندگی میکنند، اغلب بهدور از واقعیتهای جاری کشور، در خارج از ایران زندگی لوکسی دارند و از فرصتهای اقتصادی و سیاسی بهرهمند میشوند که از هرگونه پاسخگویی و مسئولیتپذیری معاف هستند. در حالی که طباطبایینژاد و هممسلکانش مردم را به جنگ و تحمل رنج فرا میخوانند، فرزندان آنها در دانشگاههای خارجی تحصیل میکنند و از رفاه و آسایش کامل برخوردارند.حاکمیت جمهوری اسلامی با چنین مواضع گستاخانهای سالهاست که مشروعیت خودرا از دست داده است. مردم ایران بهخوبی میدانند که این نظام، که از آغاز تأسیس خود تا کنون با شعارهای عدالتخواهانه و دینی سعی در تحکیم پایههای قدرت داشته، نهتنها به آن شعارها پایبند نبوده، بلکه با فساد، تبعیض و نقض حقوق بشر خود بهعنوان یکی از حکومتهای بیرحم و غیرمردمی شناخته میشود.در نهایت، آنچه امروز در ایران میگذرد، نبردی است میان مردم و حاکمیتی که نهتنها به نیازها و خواستههای آنها بیتوجه است، بلکه با گستاخی تمام، آنها را به مسیرهای پرمخاطره و خشونتبار فرا میخواند، بیآنکه خود را در این فداکاری شریک بداند. در این میان، مردم ایران با آگاهی و تجربهی طولانی از دههها سرکوب و بحران، دیگر فریب این شعارهای تهی از محتوا را نمیخورند.
محمد خوش بیان
#جنگ #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
پزشکیان، رئیسجمهور جمهوری اسلامی، به دیدار جعفر سبحانی، مرجع تقلید ساکن قم، رفته است. جعفر سبحانی در این دیدار عقیده دارد که «مردم قدر پیشرفتهای کشور پس از انقلاب را نمیدانند.» اما سوال این است: کدام پیشرفت؟ آیا این پیشرفت برای مردم بوده یا فقط نصیب همین چهرههای مذهبی و صاحبان نفوذ شده است؟ اگر جمهوری اسلامی برپا نمیشد، آیا همین روحانیون و نزدیکانشان میتوانستند به چنین امکانات و نفوذی دست یابند؟
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
فرزند جعفر سبحانی، سالها به بهانه (تبلیغ ایدئولوژی جمهوری اسلامی) به انگلستان اعزام شد و از فرصتهای ویژه بهرهمند گردید، در حالی که جوانان ایرانی با مشکلاتی نظیر کمبود امکانات و فرصتهای شغلی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. آیا چنین تبعیضها و امتیازات ویژهای نشانه همان پیشرفتی است که به مردم وعده داده شده بود؟ پیشرفتی که تنها به سود گروهی خاص است و عموم مردم از آن بینصیباند، چگونه میتواند نمایانگر دستاورد واقعی این تغییرات اجتماعی باشد؟
مردمی که امروز در خیابانها خواستار حقوق اولیه خود هستند، شاهدند که شخصیتهای مذهبی نه تنها در کنارشان نیستند، بلکه با توجیه وضع موجود و اتهامزنی به مردم، آنان را از دستیابی به حقوقشان بازمیدارند. حدیث «اذا فسدالعالم فسدالعالم» که همین بزرگان دینی بارها نقل کردهاند، اکنون به حقیقتی تلخ تبدیل شده است. وقتی فساد و وابستگی در میان چهرههای دینی ریشهدار شود، انتظار چه اصلاحی میتوان داشت؟
تحول اسلامی با وعدههای عدالت و رفاه آغاز شد، اما اکنون این وعدهها تنها برای عدهای خاص تحقق یافته و عموم مردم از آنها بهرهای نبردهاند. روحانیونی که روزگاری مدعی حمایت از عدالت و حق مردم بودند، امروز با سکوت یا همراهی با سیاستهای نظام، باعث گسترش نابرابریها و ناامیدی عمومی شدهاند. این سکوت و همراهی آنها در برابر بیعدالتی، نه تنها اعتماد مردم را از بین برده، بلکه فساد و نابرابری را نیز عمیقتر کرده است.
این چهرههای مذهبی، به جای آنکه در کنار مردم و در برابر بیعدالتی بایستند، به ابزاری برای حمایت از منافع خاص تبدیل شدهاند. این همسویی با قدرت و فاصلهگیری از مشکلات واقعی مردم، آنها را از نقشی که باید به عنوان صدای حقطلبی ایفا کنند، دور کرده است. امروز، مردم از روحانیت انتظار دارند که به جای دفاع از وضع موجود، در کنارشان بایستند؛ اما متأسفانه این انتظار برآورده نشده است.
در نتیجه، این شخصیتهای مذهبی که باید تکیهگاه مردم و صدای عدالتخواهی باشند، با رفتارهای منفعلانه و همراهی با سیاستهای قدرتطلبانه، اعتبار و اعتماد خود را در میان مردم بهطور چشمگیری از دست دادهاند. مردم تنها به رهبرانی احترام میگذارند که در کنارشان باشند و برای حق و عدالتشان تلاش کنند، نه کسانی که در سایه قدرت و فساد به توجیهگری ظلم و بیعدالتی مشغولند.
محمد خوش بیان
#نقد_دین #محمد_خوش_بیان #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، اخیراً از جهاد کوانتومی و آمادگی برای جنگ کوانتومی سخن گفته است،عباراتی پرطنین که بیش از هر چیز بوی تبلیغات و نمایش قدرت علمی میدهد تا گامی استوار در راه توسعه دانش. این روند، ادامه همان سیاست دیرپای بهرهگیری از مفاهیم علمی برای مشروعیتبخشی به قدرت است. از برنامههای هستهای و نانو گرفته تا ادعاهای فضایی و اکنون فناوریهای کوانتومی، حکومت همواره کوشیده است با پوشاندن رخت علم بر تن سیاست، تصویری پیشرفته و نیرومند از خود به نمایش بگذارد،در حالی که نبود آزادیهای علمی و فقدان بسترهای مناسب، بهروشنی راه تحقق این ادعاها را دشوار ساخته است.
در جهان امروز، دستیابی به فناوریهای پیچیدهای همچون کوانتوم نیازمند فضایی آزاد و اندیشهای بیطرف است؛ فضایی که در آن، پژوهشگر بتواند بیهراس از سایه سنگین سیاست، به جستجو و کشف بپردازد. اما در ایران، بسیاری از نخبگان بهدلیل فشارهای امنیتی و نبود آزادیهای بنیادین، یا ترک وطن کردهاند یا در صورت ماندن، با محدودیتهای طاقتفرسایی روبهرو شدهاند. در این میان، رسانههای حکومتی نیز بهگونهای پروژههای علمی را بزرگنمایی میکنند که گویی ایران بر قلههای علم ایستاده است، حال آنکه این تلاشها اغلب نه بهقصد پیشرفت واقعی دانش، که در جهت کنترل نخبگان و هدایت ایدئولوژیک صورت میگیرد.
خسروپناه از تدوین سند کوانتومی نیز سخن به میان آورده است، اما در فضایی که عرصه برای پژوهش آزاد بسته است، این سند بیشتر بهانهای برای نظارت و کنترل هر چه بیشتر بر جامعه علمی است تا گامی واقعی برای پیشرفت. در حالی که کشورهای پیشرو با فراهمسازی شرایطی آزاد و امن، دانشمندان خود را به سوی نوآوری هدایت میکنند، حکومت ایران در حصار تنگ محدودیتها و فشارها، نمیتواند ادعاهای پرطمطراق خود را محقق سازد. تنها در سایهی احترام به حقوق بنیادین، آزادی اندیشه و امنیت خاطر برای پژوهشگران است که میتوان امید داشت استعدادهای علمی ایرانی درخشانتر از پیش بدرخشند،اما این مسیر، با سیاستهای سختگیرانه و اقتدارگرایانه حاکمیت در تضاد است و جز با تغییر بنیادین مسیرها و نگرشها میسر نخواهد شد.
#محمد_خوش_بیان #کوانتوم #علم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جهان امروز، دستیابی به فناوریهای پیچیدهای همچون کوانتوم نیازمند فضایی آزاد و اندیشهای بیطرف است؛ فضایی که در آن، پژوهشگر بتواند بیهراس از سایه سنگین سیاست، به جستجو و کشف بپردازد. اما در ایران، بسیاری از نخبگان بهدلیل فشارهای امنیتی و نبود آزادیهای بنیادین، یا ترک وطن کردهاند یا در صورت ماندن، با محدودیتهای طاقتفرسایی روبهرو شدهاند. در این میان، رسانههای حکومتی نیز بهگونهای پروژههای علمی را بزرگنمایی میکنند که گویی ایران بر قلههای علم ایستاده است، حال آنکه این تلاشها اغلب نه بهقصد پیشرفت واقعی دانش، که در جهت کنترل نخبگان و هدایت ایدئولوژیک صورت میگیرد.
خسروپناه از تدوین سند کوانتومی نیز سخن به میان آورده است، اما در فضایی که عرصه برای پژوهش آزاد بسته است، این سند بیشتر بهانهای برای نظارت و کنترل هر چه بیشتر بر جامعه علمی است تا گامی واقعی برای پیشرفت. در حالی که کشورهای پیشرو با فراهمسازی شرایطی آزاد و امن، دانشمندان خود را به سوی نوآوری هدایت میکنند، حکومت ایران در حصار تنگ محدودیتها و فشارها، نمیتواند ادعاهای پرطمطراق خود را محقق سازد. تنها در سایهی احترام به حقوق بنیادین، آزادی اندیشه و امنیت خاطر برای پژوهشگران است که میتوان امید داشت استعدادهای علمی ایرانی درخشانتر از پیش بدرخشند،اما این مسیر، با سیاستهای سختگیرانه و اقتدارگرایانه حاکمیت در تضاد است و جز با تغییر بنیادین مسیرها و نگرشها میسر نخواهد شد.
#محمد_خوش_بیان #کوانتوم #علم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402