آموزشکده توانا
56.1K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
ادای دِینی به عباس زریاب خویی در سالگرد درگذشت او

بعدها و پس از پیروزی انقلاب اسلامی زریاب خویی به واسطه‌ی آشنایی قدیمی با خمینی به هم‌راه جمعی از نویسندگان به دیدار خمینی می‌رود تا با گفت‌وگو با او، جمهوری اسلامی را از تعطیلی دانش‌گاه منصرف کند. باستانی پاریزی شرح ماجرایی از این دیدار آورده است و در آن از سخن‌رانی زریاب خویی مقابل خمینی سخن می‌گوید: «یک روز خانم هما ناطق که اهل قلم و کتاب بود و زن فاضله‌ای است و الان در پاریس استاد است، وارد گروه شد. خانم ناطق، عضو گروه تاریخ بود. آن روز من و زریاب خویی، نشسته بودیم و صحبت می‌کردیم. ناطق ما را مخاطب قرار داد و گفت: چرا شما در این جا با خیال راحت نشسته اید؟ کاری بکنید! گفتیم: چه اتفاقی افتاده است؟ گفت: می خواهند دانشگاه را تعطیل کنند! پیش‌نویس حکم اخراج پنجاه استاد هم تهیه شده است. شما باید از این کار جلوگیری کنید!

زریاب گفت: خانم ناطق! در برابر تعطیل‌شدن دانشگاه ما چه کاری می‌توانیم انجام بدهیم؟ خانم ناطق که می‌دانست دکتر زریاب خوئی، شاگرد آیت‌الله خمینی بوده است، گفت: آقای دکتر زریاب! شما شاگرد آقای خمینی بوده‌اید! با توجه به این مسئله، تلفنی بزیند، نامه‌ای بنویسد و ارتباطی بگیرید تا کاری انجام بدهید! دکتر زریاب گفت: من سال‌هاست که آیت‌الله خمینی را ندید‌ه‌ام و الان هم ارتباطی با ایشان ندارم. خانم ناطق وقتی این حرف را شنید، رو کرد به ما دو نفر و گفت: شماها همتی ندارید و اتاق را ترک کرد، در حالی که می‌گفت: همه‌تان عضو ساواک هستید!» باستانی پاریزی در ادامه‌ی ماجرا شرح می‌دهد که چگونه آقای مدرسی طباطبایی که در آن زمان نویسنده بود و هم‌اکنون استاد اسلام‌شناسی در دانش‌گاه‌های آمریکا است وارد اتاق می‌شود و از موضوع مطلع می‌شود و هماهنگی‌های لازم برای این دیدار را فراهم می‌سازد. او می‌گوید که خمینی دو شرط می‌گذارد یکی این‌که اساتیدی که به دیدارش می‌آیند تعدادشان زیاد نباشد و دیگر این‌که طاغوتی نباشند. دیدار میسر می‌شود و در آن دیدار زریاب خویی سخنانی می‌گوید و پاریزی شرح می‌دهد که چگونه خمینی مقابل سخنان زریاب خویی موضع‌گیری تندی کرد.

پس از انقلاب اسلامی زریاب خویی مجبور به ترک دانش‌گاه شد. احمد تفضلی در این‌باره و حسرتش از این اتفاق می‌گوید: «پس از انقلاب، دستگاه اداری #دانشگاه قدر او را ندانست و زریاب اجباراً دانشگاه را ترک گفت و از این راه دانشگاه بود که زیان فراوان دید نه او. فراغت ایام بازنشستگی او را مدتی به کنج خلوت دلخواستهٔ پژوهش کشاند، ولی هنگامی که بنیاد دایره‌المعارف اسلامی و مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و دایره‌المعارف تشیع تأسیس شد، بر همه‌ی اهل #علم و معرفت معلوم بود که هر دایرةالمعارفی در این زمینه‌ها بدون همکاری پرثمر زریاب ناقص خواهد بود. از این‌رو بود که همه خاضعانه دست کمک به سوی او دراز کردند و از او درخواست همکاری کردند. زریاب کوشید تا رنجیدگی خود را از دستگاه اداری دولتی دانشگاه به دست فراموشی سپرد. با دل و جان با سازمان‌های علمی نامبرده به همکاری پرداخت و اکنون مقالات او زینت‌بخش این دایرةالمعارف‌هاست.»

دکتر عباس زریاب خویی در ۱۴ بهمن‌ماه ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/x0lpVP

#عباس_زریاب‌_خویی
#عباس‌زریاب‌خویی


@Tavaana_TavaanaTech
ادای دِینی به عباس زریاب خویی
goo.gl/qP1PdP

عباس زریاب خویی در بیستم مردادماه سال ۱۲۹۷ در شهر خوی از شهرهای آذربایجان غربی به دنیا آمد.

دکتر زریاب خویی از سال ۱۳۴۴ استاد تاریخ در دانش‌کده ادبیات دانش‌گاه تهران بود و پیش از این در سال ۱۳۴۱ به دعوت والتر هنینگ که در آن زمان کرسی استادی دانش‌گاه برکلی داشت به برکلی رفت و به مدت دو سال در آن دانش‌گاه به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول شد. والتر هنینگ خاورشناس و ایران‌شناسی آلمانی بود که متخصص زبان‌های باستانی و پژوهش‌گر آئین مانی بود.

دکتر احمد تفضلی در مورد هنینگ و رابطه‌اش با زریاب خویی چنین می‌گوید: «هنينگ دانشمندی بود سختگير و به دست آوردن پسند خاطر او کاری بس دشوار بود. او نابغه بود و از ديگران توقع نبوغ داشت که البته انتظار به جايی نبود. با اين‌همه، احاطه‌ی علمی بی‌نظير زرياب و سازگاری و بردباری و فروتنی او هنينگ را شيفته‌اش کرد تا آن‌جا که از او خواست هميشه در برکلی بماند، اما زرياب که عاشق ايران بود، بازگشت به ايران و شغل کتابداری مجلس سنا را بر استادی دانشگاه برکلی ترجيح نهاد و به ايران بازگشت. زرياب اينجايی بود.»
زریاب خویی تا سال ۱۳۵۷ در دانش‌گاه تهران مشغول به تدریس بود. خویی عضو انجمن فلسفه، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران، عضو فرهنگستان تاریخ و عضو بنیاد شاهنامه‌ی فردوسی بود. هم‌چنین با دایره‌المعارف فارسی زیر نظر غلام‌حسین مصاحب و همین‌طور دانش‌نامه‌ی ایران و اسلام به همراهی احسان یارشاطر هم‌کاری می‌کرد.

پس از انقلاب اسلامی زریاب خویی مجبور به ترک دانش‌گاه شد. احمد تفضلی در این‌باره و حسرتش از این اتفاق می‌گوید: «پس از انقلاب، دستگاه اداری دانشگاه قدر او را ندانست و زریاب اجباراً دانشگاه را ترک گفت و از این راه دانشگاه بود که زیان فراوان دید نه او. فراغت ایام بازنشستگی او را مدتی به کنج خلوت دلخواستهٔ پژوهش کشاند، ولی هنگامی که بنیاد دایره‌المعارف اسلامی و مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و دایره‌المعارف تشیع تأسیس شد، بر همه‌ی اهل علم و معرفت معلوم بود که هر دایرةالمعارفی در این زمینه‌ها بدون همکاری پرثمر زریاب ناقص خواهد بود.

از این‌رو بود که همه خاضعانه دست کمک به سوی او دراز کردند و از او درخواست همکاری کردند. زریاب کوشید تا رنجیدگی خود را از دستگاه اداری دولتی دانشگاه به دست فراموشی سپرد. با دل و جان با سازمان‌های علمی نامبرده به همکاری پرداخت و اکنون مقالات او زینت‌بخش این دایرةالمعارف‌هاست.» (جشن‌نامه‌ی دکتر عباس زریاب خویی، یکی قطره باران، به کوشش احمد تفضلی ص ۷ تهران ۱۳۶۹) از دکتر عباس زریاب خویی آثار بسیاری به جا مانده است که هر کدام به تنهایی نشانه‌ی عمق دانش این انسان بزرگ و خدمت‌گذار فرهنگ ایران است.

دکتر عباس زریاب خویی در ۱۴ بهمن‌ماه ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.
https://tavaana.org/fa/Abbas_Zaryab

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز عباس زریاب خویی

دکتر زریاب خویی از سال ۱۳۴۴ استاد تاریخ در دانش‌کده ادبیات دانش‌گاه تهران بود و پیش از این در سال ۱۳۴۱ به دعوت والتر هنینگ که در آن زمان کرسی استادی دانش‌گاه برکلی داشت به برکلی رفت و به مدت دو سال در آن دانش‌گاه به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول شد. والتر هنینگ خاورشناس و ایران‌شناسی آلمانی بود که متخصص زبان‌های باستانی و پژوهش‌گر آئین مانی بود.

دکتر احمد تفضلی در مورد هنینگ و رابطه‌اش با زریاب خویی چنین می‌گوید: «هنينگ دانشمندی بود سختگير و به دست آوردن پسند خاطر او کاری بس دشوار بود. او نابغه بود و از ديگران توقع نبوغ داشت که البته انتظار به جايی نبود. با اين‌همه، احاطه‌ی علمی بی‌نظير زرياب و سازگاری و بردباری و فروتنی او هنينگ را شيفته‌اش کرد تا آن‌جا که از او خواست هميشه در برکلی بماند، اما زرياب که عاشق ايران بود، بازگشت به ايران و شغل کتابداری مجلس سنا را بر استادی دانشگاه برکلی ترجيح نهاد و به ايران بازگشت. زرياب اينجايی بود.»
.
زریاب خویی تا سال ۱۳۵۷ در دانش‌گاه تهران مشغول به تدریس بود. خویی عضو انجمن فلسفه، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران، عضو فرهنگستان تاریخ و عضو بنیاد شاهنامه‌ی فردوسی بود. هم‌چنین با دایره‌المعارف فارسی زیر نظر غلام‌حسین مصاحب و همین‌طور دانش‌نامه‌ی ایران و اسلام به همراهی احسان یارشاطر هم‌کاری می‌کرد.

پس از انقلاب اسلامی زریاب خویی مجبور به ترک دانش‌گاه شد. احمد تفضلی در این‌باره و حسرتش از این اتفاق می‌گوید: «پس از انقلاب، دستگاه اداری دانشگاه قدر او را ندانست و زریاب اجباراً دانشگاه را ترک گفت و از این راه دانشگاه بود که زیان فراوان دید نه او. فراغت ایام بازنشستگی او را مدتی به کنج خلوت دلخواستهٔ پژوهش کشاند، ولی هنگامی که بنیاد دایره‌المعارف اسلامی و مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و دایره‌المعارف تشیع تأسیس شد، بر همه‌ی اهل علم و معرفت معلوم بود که هر دایرةالمعارفی در این زمینه‌ها بدون همکاری پرثمر زریاب ناقص خواهد بود.

از این‌رو بود که همه خاضعانه دست کمک به سوی او دراز کردند و از او درخواست همکاری کردند. زریاب کوشید تا رنجیدگی خود را از دستگاه اداری دولتی دانشگاه به دست فراموشی سپرد. با دل و جان با سازمان‌های علمی نامبرده به همکاری پرداخت و اکنون مقالات او زینت‌بخش این دایرةالمعارف‌هاست.»
.
از دکتر عباس زریاب خویی آثار بسیاری به جا مانده است که هر کدام به تنهایی نشانه‌ی عمق دانش این انسان بزرگ و خدمت‌گزار فرهنگ ایران است.

دکتر #عباس_زریاب_خویی در ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.

بیشتر بخوانید:
bit.ly/2TrzQHJ

@Tavaana_TavaanaTech
ادای دِینی به عباس زریاب خویی

دکتر زریاب خویی از سال ۱۳۴۴ استاد تاریخ در دانش‌کده ادبیات دانش‌گاه تهران بود و پیش از این در سال ۱۳۴۱ به دعوت والتر هنینگ که در آن زمان کرسی استادی دانش‌گاه برکلی داشت به برکلی رفت و به مدت دو سال در آن دانش‌گاه به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول شد. والتر هنینگ خاورشناس و ایران‌شناسی آلمانی بود که متخصص زبان‌های باستانی و پژوهش‌گر آئین مانی بود.

دکتر احمد تفضلی در مورد هنینگ و رابطه‌اش با زریاب خویی چنین می‌گوید: «هنينگ دانشمندی بود سختگير و به دست آوردن پسند خاطر او کاری بس دشوار بود. او نابغه بود و از ديگران توقع نبوغ داشت که البته انتظار به جايی نبود. با اين‌همه، احاطه‌ی علمی بی‌نظير زرياب و سازگاری و بردباری و فروتنی او هنينگ را شيفته‌اش کرد تا آن‌جا که از او خواست هميشه در برکلی بماند، اما زرياب که عاشق ايران بود، بازگشت به ايران و شغل کتابداری مجلس سنا را بر استادی دانشگاه برکلی ترجيح نهاد و به ايران بازگشت. زرياب اينجايی بود.»
زریاب خویی تا سال ۱۳۵۷ در دانش‌گاه تهران مشغول به تدریس بود. خویی عضو انجمن فلسفه، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران، عضو فرهنگستان تاریخ و عضو بنیاد شاهنامه‌ی فردوسی بود. هم‌چنین با دایره‌المعارف فارسی زیر نظر غلام‌حسین مصاحب و همین‌طور دانش‌نامه‌ی ایران و اسلام به همراهی احسان یارشاطر هم‌کاری می‌کرد.

پس از انقلاب اسلامی زریاب خویی مجبور به ترک دانش‌گاه شد. احمد تفضلی در این‌باره و حسرتش از این اتفاق می‌گوید: «پس از انقلاب، دستگاه اداری دانشگاه قدر او را ندانست و زریاب اجباراً دانشگاه را ترک گفت و از این راه دانشگاه بود که زیان فراوان دید نه او. فراغت ایام بازنشستگی او را مدتی به کنج خلوت دلخواستهٔ پژوهش کشاند، ولی هنگامی که بنیاد دایره‌المعارف اسلامی و مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و دایره‌المعارف تشیع تأسیس شد، بر همه‌ی اهل علم و معرفت معلوم بود که هر دایرةالمعارفی در این زمینه‌ها بدون همکاری پرثمر زریاب ناقص خواهد بود.

از این‌رو بود که همه خاضعانه دست کمک به سوی او دراز کردند و از او درخواست همکاری کردند. زریاب کوشید تا رنجیدگی خود را از دستگاه اداری دولتی دانشگاه به دست فراموشی سپرد. با دل و جان با سازمان‌های علمی نامبرده به همکاری پرداخت و اکنون مقالات او زینت‌بخش این دایرةالمعارف‌هاست.»

از دکتر عباس زریاب خویی آثار بسیاری به جا مانده است که هر کدام به تنهایی نشانه‌ی عمق دانش این انسان بزرگ و خدمت‌گزار فرهنگ ایران است.

دکتر عباس زریاب خویی در ۱۴ بهمن‌ماه ۱۳۷۳ در تهران درگذشت.
https://tavaana.org/Abbas_Zaryab

#عباس_زریاب_خویی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech