بیانیه مشترک با ۱۶۱ امضا از داخل و خارج کشور:
آواز زنان، پژواک آزادی
سرکوب صدای زن، سرکوب آزادی است
۱۶۱ فعال حقوق زنان ساکن داخل و خارج از کشور با امضای بیانیهای سرکوب زنان را توسط جمهوری اسلامی محکوم کردند.
متن کامل بیانیه:
«دهههاست که زنان از ابتداییترین حق انسانی خود، یعنی آوازخوانی و حضور آزادانه در عرصه موسیقی، محروم شدهاند.
پس از قتل حکومتی ژینامهسا امینی و آغاز انقلاب "زن زندگی آزادی" زنان آوازخوان از سایهها بیرون آمده و در دانشگاه، خیابانها، مترو، و دیگر اماکن عمومی و همچنین در شبکههای اجتماعی، طنین اعتراض و ایستادگی را بلندتر از همیشه در تاریخ مبارزه و مقاومت حک کردهاند.
اما جمهوری اسلامی، که از قدرت زن و صدای زن در هراس است، سرکوب را شدیدتر کرده است؛ تهدید، بازداشت، بستن صفحات شخصی و فشارهای قضایی و امنیتی بر زنان خواننده تنها بخشی از رویکرد خفهکردن این صداست.
سرکوب خوانندگان زن، تنها یک محدودیت فرهنگی نیست؛ بلکه امری سیاسی و بخشی از پروژه سرکوب سیستماتیک زنان است که با پیشروی انقلاب زن زندگی آزادی در شکستن دیوارهای آپارتاید جنسیتی، بهویژه فتح خاکریز حجاب، شدت گرفته است. وقتی زنی به جرم خواندن زندانی میشود، این تنها یک اقدام سرکوبگرایانه علیه هنر نیست، بلکه تلاشی برای تثبیت نظامی زنستیز و تبعیض جنسیتی است.
حذف زنان از عرصه موسیقی، نه فقط آنها را از هنر، که از استقلال اقتصادی و اجتماعی نیز محروم میکند. این یک خشونت ساختاری است که زنان را به حاشیه، وابستگی و فقر سوق میدهد.
✍️ما امضا کنندگان این بیانیه، با صدای بلند اعلام میکنیم:
- سرکوب آوازخوانی زنان، جنایتی علیه هنر و آزادی بیان، نقض حقوق انسانی و خشونت آشکار علیه زنان است. ما تلاش حکومت برای حذف صدای زن را به شدت محکوم میکنیم و از تمامی زنان خواننده قاطعانه حمایت مینماییم.
- حکومت باید تمامی خوانندگان زن که به دلیل خوانندگی بازداشت یا زندانی شدهاند را فوراً و بیقیدوشرط آزاد کند. خواندن زن جرم نیست؛ مجرم، حکومتی است که صدای زنان را خفه میکند.
- همچنین تاکید داریم صفحات بستهشده زنان خواننده در شبکههای اجتماعی باید فورا و تمام و کمال بازگردانده شوند.
نسخه کامل متن بیانیه مشترک و لیست امضا کنندگان در ۶ اسلاید موجود است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
آواز زنان، پژواک آزادی
سرکوب صدای زن، سرکوب آزادی است
۱۶۱ فعال حقوق زنان ساکن داخل و خارج از کشور با امضای بیانیهای سرکوب زنان را توسط جمهوری اسلامی محکوم کردند.
متن کامل بیانیه:
«دهههاست که زنان از ابتداییترین حق انسانی خود، یعنی آوازخوانی و حضور آزادانه در عرصه موسیقی، محروم شدهاند.
پس از قتل حکومتی ژینامهسا امینی و آغاز انقلاب "زن زندگی آزادی" زنان آوازخوان از سایهها بیرون آمده و در دانشگاه، خیابانها، مترو، و دیگر اماکن عمومی و همچنین در شبکههای اجتماعی، طنین اعتراض و ایستادگی را بلندتر از همیشه در تاریخ مبارزه و مقاومت حک کردهاند.
اما جمهوری اسلامی، که از قدرت زن و صدای زن در هراس است، سرکوب را شدیدتر کرده است؛ تهدید، بازداشت، بستن صفحات شخصی و فشارهای قضایی و امنیتی بر زنان خواننده تنها بخشی از رویکرد خفهکردن این صداست.
سرکوب خوانندگان زن، تنها یک محدودیت فرهنگی نیست؛ بلکه امری سیاسی و بخشی از پروژه سرکوب سیستماتیک زنان است که با پیشروی انقلاب زن زندگی آزادی در شکستن دیوارهای آپارتاید جنسیتی، بهویژه فتح خاکریز حجاب، شدت گرفته است. وقتی زنی به جرم خواندن زندانی میشود، این تنها یک اقدام سرکوبگرایانه علیه هنر نیست، بلکه تلاشی برای تثبیت نظامی زنستیز و تبعیض جنسیتی است.
حذف زنان از عرصه موسیقی، نه فقط آنها را از هنر، که از استقلال اقتصادی و اجتماعی نیز محروم میکند. این یک خشونت ساختاری است که زنان را به حاشیه، وابستگی و فقر سوق میدهد.
✍️ما امضا کنندگان این بیانیه، با صدای بلند اعلام میکنیم:
- سرکوب آوازخوانی زنان، جنایتی علیه هنر و آزادی بیان، نقض حقوق انسانی و خشونت آشکار علیه زنان است. ما تلاش حکومت برای حذف صدای زن را به شدت محکوم میکنیم و از تمامی زنان خواننده قاطعانه حمایت مینماییم.
- حکومت باید تمامی خوانندگان زن که به دلیل خوانندگی بازداشت یا زندانی شدهاند را فوراً و بیقیدوشرط آزاد کند. خواندن زن جرم نیست؛ مجرم، حکومتی است که صدای زنان را خفه میکند.
- همچنین تاکید داریم صفحات بستهشده زنان خواننده در شبکههای اجتماعی باید فورا و تمام و کمال بازگردانده شوند.
نسخه کامل متن بیانیه مشترک و لیست امضا کنندگان در ۶ اسلاید موجود است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته خبردار شدیم که پدر جاویدنام عرفان رضایی پس از سالها رنجبردن از اثرات جانبازی در جنگ و پس از غم و رنج ناشی از فراق فرزندش، جانش را از دست داد.
پدر دادخواه عرفان را یک بار در آبان ماه ۱۴۰۲ بازداشت کرده و هنگام بازداشت در چشمش اسپری فلفل زده بودند.
خانواده عرفان سالها رنج کشیدند، پدر عرفان هزینه درمان نداشت، به علت صدمات ناشی از جانبازی در اثر موج انفجار توانایی کار نداشت، تنها شد، کسی نمیتوانست شرایط او را تحمل کند، او که برای دفاع از وطن رفته بود، فرزندش را هم گرفتند که امید زندگیش بود و با گرفتن عرفان او را نابود کردند.
محسن رضایی میگفت، از حکومتی که فرزندش را کشته، کمک دریافت نمیکند... او رنج کشید و درد کشید تا بالاخره جانش را از دست داد... این سرنوشت بسیاری از جانبازان جنگ است که حکومت از نام آنها برای پیش بردن ایدئولوژی خود سوءاستفاده میکند...
این ویدیو را فرزانه برزهکار، مادر عرفان منتشر کرده است.
ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ سالهای که در مسیر عدالتخواهی و اعتراض به سرکوبهای جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانوادهای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سالها با رنجهای ناشی از جنگ دستوپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتابخوان و آگاه، با وجود تمام دشواریهای زندگی در خانوادهای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.
قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنهای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنهای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزهکار، از رنجهای فرزندش و دلتنگی عمیق خود میگوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت میکرد و زندگیاش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع میکند. داغ عرفان، زخمی است که هیچگاه التیام نمییابد.
#عرفان_رضایی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر دادخواه عرفان را یک بار در آبان ماه ۱۴۰۲ بازداشت کرده و هنگام بازداشت در چشمش اسپری فلفل زده بودند.
خانواده عرفان سالها رنج کشیدند، پدر عرفان هزینه درمان نداشت، به علت صدمات ناشی از جانبازی در اثر موج انفجار توانایی کار نداشت، تنها شد، کسی نمیتوانست شرایط او را تحمل کند، او که برای دفاع از وطن رفته بود، فرزندش را هم گرفتند که امید زندگیش بود و با گرفتن عرفان او را نابود کردند.
محسن رضایی میگفت، از حکومتی که فرزندش را کشته، کمک دریافت نمیکند... او رنج کشید و درد کشید تا بالاخره جانش را از دست داد... این سرنوشت بسیاری از جانبازان جنگ است که حکومت از نام آنها برای پیش بردن ایدئولوژی خود سوءاستفاده میکند...
این ویدیو را فرزانه برزهکار، مادر عرفان منتشر کرده است.
ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ سالهای که در مسیر عدالتخواهی و اعتراض به سرکوبهای جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانوادهای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سالها با رنجهای ناشی از جنگ دستوپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتابخوان و آگاه، با وجود تمام دشواریهای زندگی در خانوادهای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.
قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنهای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنهای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزهکار، از رنجهای فرزندش و دلتنگی عمیق خود میگوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت میکرد و زندگیاش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع میکند. داغ عرفان، زخمی است که هیچگاه التیام نمییابد.
#عرفان_رضایی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech