آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
چرا آدم‌های معمولی در یک حکومت استبدادی، تبدیل به عاملان ظلم می‌شوند؟
نوشته احمدرضا یزدی

شاید تصور کنیم شکنجه، سرکوب، یا تحقیر مردم، فقط کار آدم‌های خشن، بی‌رحم یا روان‌پریشه...
ااما روان‌شناسی اجتماعی یه چیز دیگه می‌گه
توی آزمایش‌های معروفی مثل «زندان استنفورد» یا «مطالعه‌ی زندان بی‌بی‌سی»، نشون داده شد که آدم‌های عادی، صرفاً به‌خاطر نقشی که بهشون داده شده، ممکنه به شکلی غیرمنتظره دست به رفتارهای ظالمانه بزنن.
فقط بهشون گفتن:

تو نگهبانی، تو قدرت داری

تو زندانی‌ای، باید اطاعت کنی

و بلافاصله رفتارها تغییر کرد:
نگهبان‌ها خشن‌تر شدن، زندانی‌ها ترسو یا شورشی. نه با آموزش، نه با تهدید؛ فقط به خاطر نقش.

نظریه پشت ماجرا چیه؟

دو تا از مهم‌ترین مطالعات تاریخ روان‌شناسی اجتماعی به این موضوع پرداختن:

آزمایش میلگرام (1961)
نشان داد که آدم‌های عادی حاضرن به دیگران شوک الکتریکی وارد کنن، فقط چون شخصی با ظاهر "اقتدار علمی" ازشون خواسته بود.
اطاعت کورکورانه از قدرت مشروع.

آزمایش زندان استنفورد (زیمباردو، 1971)
نشان داد آدم‌های عادی، وقتی در موقعیت قدرت قرار می‌گیرن (نقش «نگهبان»)، خیلی زود ممکنه به خشونت، تحقیر و سرکوب رو بیارن.

این‌ها باعث شکل‌گیری دیدگاهی شدن که می‌گه:

خشونت و ظلم، نه از شخصیت‌های "ضد اجتماعی"، بلکه از ساختارهایی میاد که افراد رو توی نقش‌های نابرابر قرار می‌دن.

زیمباردو خودش گفته بود:

«ما به کسی نگفتیم که ظالم باشه. ما فقط شرایطی ساختیم که در اون، ظلم به یه واکنش "منطقی" تبدیل بشه.»

وقتی ظلم بخشی از "نقش سازمانی" می‌شه

یعنی چی ساختار اجتماعی؟ یعنی اینکه در یک سیستم:

بعضی‌ها لباس رسمی دارن، اختیار دارن، حق تنبیه دارن، سلاح دارن، مجوز قانونی دارن...

و بقیه بی‌صدا، بی‌دفاع، فاقد قدرت، و تحت‌نظر و ظلم هستن...

در چنین شرایطی، ظلم کردن تبدیل می‌شه به "وظیفه شغلی" نه انتخاب شخصی.
و از اون‌طرف، سکوت در برابر ظلم هم می‌تونه بشه "واکنش عاقلانه" برای بقا.
مأمور گشت ارشاد، بسیجی، نیروهای انتظامی، لباس‌شخصی‌ها، آتش به اختیارها، «آمران به معروف»، حجاب‌بان‌ها، قضات و بازجویان...
نقش‌شون چیه؟
«ناظر، مجری قانون، حافظ نظم، عامل سرکوب»

و در سوی دیگر:

زنان بی‌حجاب، معترضان خیابانی، دانشجویان، فعالان مدنی، اقلیت‌های دینی و قومی...
به این‌ها چه نقشی داده شده؟
«تحت‌نظر، منحرف، تهدید، عامل بیگانه، دشمن داخلی»

وقتی این تقسیم‌بندی به‌صورت روزمره، سیستماتیک، و قانونی اجرا بشه،
خشونت هم "عادی" می‌شه و هم "موجه" جلوه می‌کنه.
پس:
استبداد از ذات مردم نمیاد.
از ساختارهایی میاد که نقش‌های نابرابر می‌سازن
و افراد رو وادار می‌کنن به ظلم‌کردن، یا سکوت‌کردن.

#استبداد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
15👍8💯4
حق براندازی؛
حقی برای مردم، کابوسی برای دیکتاتورها!

«حق براندازی» یعنی اگر حکومتی از مسیر عدالت، آزادی و حقوق شهروندان منحرف شد، مردم حق دارند آن را تغییر دهند—حتی اگر این تغییر بنیادین و ریشه‌ای باشد. این حق به معنای خشونت و آشوب نیست؛ برعکس، تأکید دارد که مردم می‌توانند با شیوه‌های مدنی و خشونت‌پرهیز برای ساختن جامعه‌ای بهتر اقدام کنند.

اما چرا حکومت‌های استبدادی از این حق می‌ترسند؟
زیرا مشروعیتشان نه بر رضایت مردم، بلکه بر سرکوب و تقدس‌سازی استوار است. در جمهوری اسلامی، حاکمان همواره نظامشان را «مقدس» معرفی کرده‌اند تا امکان هرگونه نقد را ببندند. هر فعالیت سیاسی یا مدنی—حتی اگر صرفاً صنفی یا حقوق بشری باشد—می‌تواند با برچسب‌هایی چون «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» سرکوب شود.

چرا حق براندازی ضروری است؟

1. هیچ حکومتی مقدس نیست
حتی اگر نام «اسلامی» داشته باشد. حکومت یک پدیده‌ی بشری است و همان‌طور که ساخته‌ی انسان است، می‌تواند نقد، اصلاح یا برکنار شود.


2. قرارداد اجتماعی
حکومت تنها نماینده‌ی مردم است، نه صاحب مردم. وقتی این قرارداد نقض شود، مردم حق دارند آن را فسخ کنند.


3. جلوگیری از خشونت
وقتی براندازی مسالمت‌آمیز ممنوع شود، جامعه دیر یا زود به انفجار و خشونت کشیده می‌شود. به رسمیت شناختن این حق، راهی است برای پیشگیری از انقلاب‌های خونین.


4. نمونه‌های تاریخی
اعلامیه استقلال آمریکا در قرن هجدهم حق شورش علیه ظلم را به رسمیت شناخت. جنبش ضدآپارتاید آفریقای جنوبی هم با اتکا به همین اصل توانست ساختار تبعیض را فرو بریزد. این نشان می‌دهد که براندازی مدنی نه تنها ممکن، بلکه مشروع است.



نتیجه

ترس حکومت‌های توتالیتر از حق براندازی، ترس از یک حقیقت ساده است: مردم مالک کشورند، نه حاکمان.
هیچ قدرتی—حتی اگر خود را «الهی» یا «اسلامی» بداند—ابدی نیست. حق براندازی یادآور این واقعیت است که مردم همیشه آخرین سخن را می‌گویند، نه دیکتاتورها.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #براندازی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍252👌2👎1