Forwarded from گفتوشنود
تجزیه ایران و سلطه غرب!
واقعیتی محتمل یا توهمی سیاسی؟
آیا هایدگریها به بقای جمهوری اسلامی کمک کردهاند؟
یکی از پرسشهای مهم امروز این است که چرا جمهوری اسلامی پس از چهار دهه سرکوب و بحران همچنان پابرجاست. پاسخها فراواناند: اقتصاد نفتی، حمایت خارجی، سرکوب، ضعف اپوزیسیون. اما یک عامل کمتر دیدهشده، نفوذ گفتمان هایدگری در ایران است.
هایدگر فیلسوف آلمانی، منتقد مدرنیته و تکنولوژی بود. در غرب، برداشتهای گوناگونی از او وجود دارد، از الهامهای محیطزیستی گرفته تا اگزیستانسیالیستی. اما در ایران، بهواسطه احمد فردید و شاگردانش، هایدگر به پرچم «غربستیزی» تبدیل شد. این برداشت یکسویه، به جای آزادیخواهی، بر حفظ «اصالت» و مبارزه با «غربزدگی» تمرکز داشت و عملاً به کار ایدئولوژی جمهوری اسلامی آمد.
هایدگریهای ایرانی و همفکرانشان، به جای دفاع از دموکراسی، دائم بر دو خطر تأکید کردند: تجزیه ایران و سلطه غرب. هر جنبش اعتراضی با این برچسبها تخطئه شد: جنبش ۸۸ «فتنه آمریکایی»، آبان ۹۸ «پروژه سیا»، و زن، زندگی، آزادی «طرح ناتو». در حالی که این حرکتها ریشه در نارضایتی واقعی مردم داشت، نه طراحی خارجی.
ترس از تجزیه، در عمل ابزاری برای حفظ وضع موجود شد. تجربه جهانی نشان میدهد که فروپاشی بیشتر محصول تبعیض و استبداد است، نه نتیجه دموکراسی. همینطور، خطر «سلطه غرب» اغراقآمیز است. استقلال واقعی نه در انزوا، بلکه در آزادی و اقتصاد پایدار معنا پیدا میکند.
البته تداوم جمهوری اسلامی فقط نتیجه هایدگریها نیست؛ نفت، سرکوب و اپوزیسیون پراکنده هم سهم دارند. اما این جریان فکری با تئوریزه کردن ترس، مردم و حتی بخشی از اپوزیسیون را خلعسلاح کرده است.
راه آینده جنبش آزادیخواهی روشن است:
بازتعریف استقلال در چارچوب آزادی و عدالت.
تمرکز بر برابری قومی برای رفع نگرانی از تجزیه.
افشای ترسسازیهایی که رژیم و همفکرانش تکرار میکنند.
هایدگریسم ایرانی، با همه پیچیدگیهایش، بیش از آنکه در خدمت آزادی باشد، به تداوم سلطه کمک کرده است. تنها با عبور از این ترمز ذهنی است که میتوان به آیندهای آزاد، عادلانه و یکپارچه اندیشید.
مطالعه بیشتر در وبسایت
https://dialog.tavaana.org/ahmad-fardid/
#احمد_فردید #هایدگر #غرب_ستیزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تجزیه ایران و سلطه غرب!
واقعیتی محتمل یا توهمی سیاسی؟
آیا هایدگریها به بقای جمهوری اسلامی کمک کردهاند؟
یکی از پرسشهای مهم امروز این است که چرا جمهوری اسلامی پس از چهار دهه سرکوب و بحران همچنان پابرجاست. پاسخها فراواناند: اقتصاد نفتی، حمایت خارجی، سرکوب، ضعف اپوزیسیون. اما یک عامل کمتر دیدهشده، نفوذ گفتمان هایدگری در ایران است.
هایدگر فیلسوف آلمانی، منتقد مدرنیته و تکنولوژی بود. در غرب، برداشتهای گوناگونی از او وجود دارد، از الهامهای محیطزیستی گرفته تا اگزیستانسیالیستی. اما در ایران، بهواسطه احمد فردید و شاگردانش، هایدگر به پرچم «غربستیزی» تبدیل شد. این برداشت یکسویه، به جای آزادیخواهی، بر حفظ «اصالت» و مبارزه با «غربزدگی» تمرکز داشت و عملاً به کار ایدئولوژی جمهوری اسلامی آمد.
هایدگریهای ایرانی و همفکرانشان، به جای دفاع از دموکراسی، دائم بر دو خطر تأکید کردند: تجزیه ایران و سلطه غرب. هر جنبش اعتراضی با این برچسبها تخطئه شد: جنبش ۸۸ «فتنه آمریکایی»، آبان ۹۸ «پروژه سیا»، و زن، زندگی، آزادی «طرح ناتو». در حالی که این حرکتها ریشه در نارضایتی واقعی مردم داشت، نه طراحی خارجی.
ترس از تجزیه، در عمل ابزاری برای حفظ وضع موجود شد. تجربه جهانی نشان میدهد که فروپاشی بیشتر محصول تبعیض و استبداد است، نه نتیجه دموکراسی. همینطور، خطر «سلطه غرب» اغراقآمیز است. استقلال واقعی نه در انزوا، بلکه در آزادی و اقتصاد پایدار معنا پیدا میکند.
البته تداوم جمهوری اسلامی فقط نتیجه هایدگریها نیست؛ نفت، سرکوب و اپوزیسیون پراکنده هم سهم دارند. اما این جریان فکری با تئوریزه کردن ترس، مردم و حتی بخشی از اپوزیسیون را خلعسلاح کرده است.
راه آینده جنبش آزادیخواهی روشن است:
بازتعریف استقلال در چارچوب آزادی و عدالت.
تمرکز بر برابری قومی برای رفع نگرانی از تجزیه.
افشای ترسسازیهایی که رژیم و همفکرانش تکرار میکنند.
هایدگریسم ایرانی، با همه پیچیدگیهایش، بیش از آنکه در خدمت آزادی باشد، به تداوم سلطه کمک کرده است. تنها با عبور از این ترمز ذهنی است که میتوان به آیندهای آزاد، عادلانه و یکپارچه اندیشید.
مطالعه بیشتر در وبسایت
https://dialog.tavaana.org/ahmad-fardid/
#احمد_فردید #هایدگر #غرب_ستیزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍15❤2👌2💯1