روایت مواجهه صدیقه وسمقی با محمد مقیسه
بخشهایی از کتاب تبعید با زندان
صدیقه وسمقی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر دینی، در بخشی از کتاب تبعید با زندان، روایت مواجهه خود با محمد مقیسه، قاضیای که اخیرا کشته شده است، به شرح زیر نوشته:
روز سیام مهرماه ۱۳۹۶
همراه با محمد و وکیلم آقای علیزاده به دادسرا رفتیم. پیش از جلسه، پرونده را در مدتی کوتاه مرور کردیم. برخی از اشعارم مانند پول نان ما، نوشتههایی همچون خون هاله ثمر خواهد داد، و متنی در رد سنگسار در پرونده موجود بود.
به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب رفتیم. من و محمد وارد شعبه شدیم، سلام کردیم و نشستیم. یک پایم را روی پای دیگرم انداخته بودم که قاضی مقیسه با پرخاش گفت:
«پایت را بینداز!»
سپس با لحنی تند ادامه داد:
«شما متهم هستید به تبلیغ علیه نظام، عضویت در کمیته غیرقانونی رسیدگی به امور آسیبدیدگان ۸۸ و عضویت در شورای هماهنگی راه سبز امید. از خودت دفاع کن!»
گفتم: «این یعنی تفهیم اتهام؟»
با تندی گفت: «حرف نباشد! از خودت دفاع کن!»
با آرامش پرسیدم: «دلیل و مدرک شما برای این ادعا که من عضو شورای هماهنگی راه سبز امید بودهام چیست؟»
گفت: «مدرک و سند در پرونده هست.»
گفتم: «نیست.»
عصبانی شد و گفت: «نیست که نیست، به من چه!»
بعد ادامه داد: «تو دفترت را در اختیار یک گروه غیرقانونی قرار داده بودی.»
توضیح دادم که در سال ۸۸ عده زیادی توسط عوامل حکومت کشته، زخمی و زندانی شدند. با ابتکار آقای موسوی و آقای کروبی، کمیتهای برای رسیدگی به این افراد تشکیل شد. این کار انسانی و اخلاقی بود و من افتخار میکنم که در آن مشارکت داشتم.
مقیسه عصبانی شد و گفت:
«تو با نوشتههایت پدر نظام را درآوردهای! تو نظام را جنایتکار دانستهای!»
گفتم: «سندش را ارائه کنید. در کدام نوشته؟»
پرونده را تند تند ورق زد و گفت:
«این عبارت یعنی چه؟ ما گذر خواهیم کرد از این بیابان، غم مخور. کدام بیابان؟!»
سپس رو به حاضرین کرد و گفت: «هیچ آثاری از توبه و پشیمانی در این خانم نیست. من بنا دارم همان پنج سال حبس را تأیید کنم.»
با قاطعیت گفتم: «هر کاری دوست دارید بکنید. من با اطلاع از این حکم، با پای خودم به ایران آمدهام. آن کسی که باید توبه کند، شما هستید، نه من.»
مقیسه تمسخرآمیز گفت: «میگویید با پای خودتان آمدهاید؟ خوش آمدید! حتماً حالا میخواهید مصاحبه کنید و بگویید به شما توهین شده!»
گفتم: «من و امثال من وسیلهای برای دفاع از خود جز رسانه نداریم. اگر لازم بدانم، مصاحبه میکنم.»
#محمد_مقیسه #صدیقه_وسمقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بخشهایی از کتاب تبعید با زندان
صدیقه وسمقی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر دینی، در بخشی از کتاب تبعید با زندان، روایت مواجهه خود با محمد مقیسه، قاضیای که اخیرا کشته شده است، به شرح زیر نوشته:
روز سیام مهرماه ۱۳۹۶
همراه با محمد و وکیلم آقای علیزاده به دادسرا رفتیم. پیش از جلسه، پرونده را در مدتی کوتاه مرور کردیم. برخی از اشعارم مانند پول نان ما، نوشتههایی همچون خون هاله ثمر خواهد داد، و متنی در رد سنگسار در پرونده موجود بود.
به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب رفتیم. من و محمد وارد شعبه شدیم، سلام کردیم و نشستیم. یک پایم را روی پای دیگرم انداخته بودم که قاضی مقیسه با پرخاش گفت:
«پایت را بینداز!»
سپس با لحنی تند ادامه داد:
«شما متهم هستید به تبلیغ علیه نظام، عضویت در کمیته غیرقانونی رسیدگی به امور آسیبدیدگان ۸۸ و عضویت در شورای هماهنگی راه سبز امید. از خودت دفاع کن!»
گفتم: «این یعنی تفهیم اتهام؟»
با تندی گفت: «حرف نباشد! از خودت دفاع کن!»
با آرامش پرسیدم: «دلیل و مدرک شما برای این ادعا که من عضو شورای هماهنگی راه سبز امید بودهام چیست؟»
گفت: «مدرک و سند در پرونده هست.»
گفتم: «نیست.»
عصبانی شد و گفت: «نیست که نیست، به من چه!»
بعد ادامه داد: «تو دفترت را در اختیار یک گروه غیرقانونی قرار داده بودی.»
توضیح دادم که در سال ۸۸ عده زیادی توسط عوامل حکومت کشته، زخمی و زندانی شدند. با ابتکار آقای موسوی و آقای کروبی، کمیتهای برای رسیدگی به این افراد تشکیل شد. این کار انسانی و اخلاقی بود و من افتخار میکنم که در آن مشارکت داشتم.
مقیسه عصبانی شد و گفت:
«تو با نوشتههایت پدر نظام را درآوردهای! تو نظام را جنایتکار دانستهای!»
گفتم: «سندش را ارائه کنید. در کدام نوشته؟»
پرونده را تند تند ورق زد و گفت:
«این عبارت یعنی چه؟ ما گذر خواهیم کرد از این بیابان، غم مخور. کدام بیابان؟!»
سپس رو به حاضرین کرد و گفت: «هیچ آثاری از توبه و پشیمانی در این خانم نیست. من بنا دارم همان پنج سال حبس را تأیید کنم.»
با قاطعیت گفتم: «هر کاری دوست دارید بکنید. من با اطلاع از این حکم، با پای خودم به ایران آمدهام. آن کسی که باید توبه کند، شما هستید، نه من.»
مقیسه تمسخرآمیز گفت: «میگویید با پای خودتان آمدهاید؟ خوش آمدید! حتماً حالا میخواهید مصاحبه کنید و بگویید به شما توهین شده!»
گفتم: «من و امثال من وسیلهای برای دفاع از خود جز رسانه نداریم. اگر لازم بدانم، مصاحبه میکنم.»
#محمد_مقیسه #صدیقه_وسمقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech