This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیزدهبدرِ خاموش…
شهر در سکوتی سنگین فرو رفته بود؛ نه صدای خندهای، نه هیاهوی کودکانی که سبزه گره بزنند. حتی پرندهای هم در آسمان پر نمیزد. اما یک نفر، در شهر ماند…
#دایه_مینا.
نه در دل طبیعت، نه در سایهی درختان، که در میان سنگهای سرد و خاموش.
در گورستان، کنار جگرگوشهاش شهریار و تنها برادرش. همانجا که جمهوری اسلامی، پسر و برادرش را از او گرفت و جز تنهایی، چیزی برایش باقی نگذاشت.
اشکهایش را از ما پنهان میکند، مثل همیشه که نمیخواهد کسی ضعفش را ببیند.
اما چشمهای سرخ و ورمکردهاش، سکوت دردناکش، و عکسهایی که از او ماندهاند، فریاد میزنند از دردی که هیچ زبانی توان توصیفش را ندارد.
با همان دستان مهربانی که عمری گرما و عشق بخشیده بودند، آرام بر خاک مزار پسرش دست میکشد؛ گویی هنوز امیدی هست که گرمای تن او را احساس کند. اما نه!
فقط سرما مانده،
سرمای خاک، سرمای فقدان، سرمای جهانی که او را بیرحمانه تنها گذاشت.
اما #دایه_مینا، شکستنی نیست.
داغ دید، اما خاموش نشد.
گریست، اما سر خم نکرد.
يكى از فرزندانش را كشتند يكى را زخمى و تبعيد ديگرى را بازداشت كردن و آواره ،اما صدایش را نتوانستند بمیرانند.
او هنوز همان #مادر است، همان زن که درد را تاب آورد اما دادخواهی را واننهاد.
او هنوز ایستاده است.
برای شهریار ، برای فرزندانش اسرين و ميلاد ، و تمام فرزندان بهخاکافتادهی این سرزمین.
و او تنها نیست.
ما کنارش ایستادهایم.
#دایه_مینا #شهریار_محمدی #بوکان #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهر در سکوتی سنگین فرو رفته بود؛ نه صدای خندهای، نه هیاهوی کودکانی که سبزه گره بزنند. حتی پرندهای هم در آسمان پر نمیزد. اما یک نفر، در شهر ماند…
#دایه_مینا.
نه در دل طبیعت، نه در سایهی درختان، که در میان سنگهای سرد و خاموش.
در گورستان، کنار جگرگوشهاش شهریار و تنها برادرش. همانجا که جمهوری اسلامی، پسر و برادرش را از او گرفت و جز تنهایی، چیزی برایش باقی نگذاشت.
اشکهایش را از ما پنهان میکند، مثل همیشه که نمیخواهد کسی ضعفش را ببیند.
اما چشمهای سرخ و ورمکردهاش، سکوت دردناکش، و عکسهایی که از او ماندهاند، فریاد میزنند از دردی که هیچ زبانی توان توصیفش را ندارد.
با همان دستان مهربانی که عمری گرما و عشق بخشیده بودند، آرام بر خاک مزار پسرش دست میکشد؛ گویی هنوز امیدی هست که گرمای تن او را احساس کند. اما نه!
فقط سرما مانده،
سرمای خاک، سرمای فقدان، سرمای جهانی که او را بیرحمانه تنها گذاشت.
اما #دایه_مینا، شکستنی نیست.
داغ دید، اما خاموش نشد.
گریست، اما سر خم نکرد.
يكى از فرزندانش را كشتند يكى را زخمى و تبعيد ديگرى را بازداشت كردن و آواره ،اما صدایش را نتوانستند بمیرانند.
او هنوز همان #مادر است، همان زن که درد را تاب آورد اما دادخواهی را واننهاد.
او هنوز ایستاده است.
برای شهریار ، برای فرزندانش اسرين و ميلاد ، و تمام فرزندان بهخاکافتادهی این سرزمین.
و او تنها نیست.
ما کنارش ایستادهایم.
#دایه_مینا #شهریار_محمدی #بوکان #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech