This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا شهباز طبری، مهندس بازنشسته برق از گیلان، با اتهام بغی مواجه شده است. بر اساس گفتههای فرزندش سروش سماک، یکی از دلایل این اتهام «یک تکه پارچه» بوده که روی آن شعار «زن، مقاومت، آزادی» نوشته شده و بازجوها مدعی شدهاند که او آن را نصب کرده است. همچنین یک فایل صوتی که به گفته خانم طبری «در گوشه خانه ضبط شده و برای جایی ارسال نشده»، به عنوان دلیل دیگر صدور حکم اعدام مطرح شده است.
دادگاه او در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت، با ریاست محمدعلی درویشگفتار و به صورت ویدیوکنفرانس برگزار شد. فرزند او میگوید که مقامات قضایی حاضر در جلسه، در حالی که با هم میخندیدند، حکم اعدام را صادر کردهاند.
زهرا شهباز طبری، متولد ۱۳۳۷ و ۶۷ ساله، فارغالتحصیل رشته مهندسی برق از دانشگاه صنعتی اصفهان و کارشناس ارشد انرژیهای پایدار از دانشگاه بوروس سوئد است. او بیش از سی سال در اداره برق گیلان خدمت کرده و دو فرزند دارد؛ دختر ۲۷-۲۸ ساله در ایران و پسر ۳۵ ساله در سوئد.
سروش سماک درباره سابقه بازداشت مادرش میگوید: «خانم طبری برای اولین بار در مه ۲۰۲۲ بازداشت شد، به اتهام تبلیغ علیه نظام، سه ماه بازداشت موقت داشت و پس از آزادی با پابند الکترونیکی آزاد شد. او یک سال پابند داشت و جریمه مالی نیز پرداخت کرد.»
وی بار دوم روز ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ بدون حکم قضایی در خانه بازداشت شد. پنج مأمور، از جمله یک زن، به منزل آمدند، خانواده را مجبور به نشستن در یک گوشه کردند و وسایل الکترونیکی از جمله موبایل، کامپیوتر و آیپد را ضبط کردند. مادر او همان شب در تماس کوتاه تلفنی اعلام کرد که در زندان لاکان رشت است. سروش سماک میگوید: «او یک ماه در انفرادی تحت بازجویی بوده، اما پس از شروع جنگ ۱۲ روزه، پرونده به تعویق افتاد.»
دستخطی از خانم شهباز طبری، توسط پسرشان در اختیار آموزشکده توانا قرار گرفته است، او در آن نوشته شرح میدهد که دادگاه به صورت ویدیو کنفرانس و با قطع و وصل زیاد برگزار شده و در طی ده دقیقه قاضی به تو حکم اعدام میدهد.
حکمی که شواهد نشان میدهد که پیش از جلسه دادگاه نوشته شده بود.
#زهرا_شهباز_طبری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادگاه او در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت، با ریاست محمدعلی درویشگفتار و به صورت ویدیوکنفرانس برگزار شد. فرزند او میگوید که مقامات قضایی حاضر در جلسه، در حالی که با هم میخندیدند، حکم اعدام را صادر کردهاند.
زهرا شهباز طبری، متولد ۱۳۳۷ و ۶۷ ساله، فارغالتحصیل رشته مهندسی برق از دانشگاه صنعتی اصفهان و کارشناس ارشد انرژیهای پایدار از دانشگاه بوروس سوئد است. او بیش از سی سال در اداره برق گیلان خدمت کرده و دو فرزند دارد؛ دختر ۲۷-۲۸ ساله در ایران و پسر ۳۵ ساله در سوئد.
سروش سماک درباره سابقه بازداشت مادرش میگوید: «خانم طبری برای اولین بار در مه ۲۰۲۲ بازداشت شد، به اتهام تبلیغ علیه نظام، سه ماه بازداشت موقت داشت و پس از آزادی با پابند الکترونیکی آزاد شد. او یک سال پابند داشت و جریمه مالی نیز پرداخت کرد.»
وی بار دوم روز ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ بدون حکم قضایی در خانه بازداشت شد. پنج مأمور، از جمله یک زن، به منزل آمدند، خانواده را مجبور به نشستن در یک گوشه کردند و وسایل الکترونیکی از جمله موبایل، کامپیوتر و آیپد را ضبط کردند. مادر او همان شب در تماس کوتاه تلفنی اعلام کرد که در زندان لاکان رشت است. سروش سماک میگوید: «او یک ماه در انفرادی تحت بازجویی بوده، اما پس از شروع جنگ ۱۲ روزه، پرونده به تعویق افتاد.»
دستخطی از خانم شهباز طبری، توسط پسرشان در اختیار آموزشکده توانا قرار گرفته است، او در آن نوشته شرح میدهد که دادگاه به صورت ویدیو کنفرانس و با قطع و وصل زیاد برگزار شده و در طی ده دقیقه قاضی به تو حکم اعدام میدهد.
حکمی که شواهد نشان میدهد که پیش از جلسه دادگاه نوشته شده بود.
#زهرا_شهباز_طبری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔31❤4🕊1
زهرا شهباز طبری؛ مهندس بازنشستهای که در دادگاهی ده دقیقهای به اعدام محکوم شد
زهرا شهباز طبری، مهندس بازنشسته و مادر دو فرزند، اکنون در شصتوهفتسالگی در زندان لاکان رشت با حکم اعدام روبهروست. زنی که بیش از سی سال از عمر خود را صرف خدمت در اداره برق گیلان کرد، اما امروز به اتهام «بغی» از طریق عضویت در «گروه تروریستی منافقین» (مجاهدین خلق) محکوم به مرگ شده است؛ اتهامی که نه در مدارک پرونده اثبات شده، نه در گفتار خانوادهاش و نه در منطق قانون، مصداق دارد.
بازداشت بدون حکم قضایی
صبح روز بیستوهشتم فروردین ۱۴۰۴ (هفدهم آوریل ۲۰۲۵)، پنج مأمور امنیتی – یکی از آنها زن بود – بدون حکم ورود به منزل، وارد خانهٔ زهرا شهباز طبری در رشت شدند.
به گفتهی خانواده، مأموران او و دخترش را در گوشهای از خانه نشاندند و مجبورشان کردند دستانشان را روی زانو بگذارند. سپس تمام خانه را زیرورو کردند، تلفن همراه، لپتاپ، آیپد و دیگر وسایل شخصی را ضبط کردند و زهرا را با خود بردند.
او همان روز از بازداشتگاه تماس کوتاهی با خانوادهاش میگیرد و اطلاع میدهد که به زندان لاکان رشت منتقل شده است. پسرش، سروش سماک، میگوید:
«مادرم یک ماه در انفرادی بود، تحت بازجویی و فشار روانی. بعد از آن، پروندهاش بیهیچ مدرک مشخصی به دادگاه فرستاده شد.»
دادگاهی دهدقیقهای، با صداهای قطع و وصل
بر اساس دستنوشتهٔ خانم شهباز طبری که بهدست آموزشکده توانا رسیده، جلسهی دادگاه او در شعبهی یکم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی احمد درویشگفتار برگزار شده است.
او در این نامه نوشته است:
«در دادگاه صدا قطع و وصل میشد. وقتی اعتراض کردم، گفتند با تلفن وصل شو. فقط یک سؤال پرسیدند: آخرین دفاع چیست؟ جواب دادم، ولی در صورتجلسه ننوشتند. ده دقیقه بیشتر طول نکشید و حکم مرگ صادر کردند.»
او در ادامه مینویسد که صورتجلسهی دادگاه سه روز بعد برای امضا آورده شده، در حالیکه «حکم اعدام پیشتر و در ساعت ۹:۲۰ صبح همان روز صادر شده بود».
در همین دستنوشته، به «اختلال سیستم صوتی» در جلسهٔ دوم بازپرسی هم اشاره شده است؛ نشانهای از روندی که او آن را «فاقد عدالت قضایی» توصیف کرده است.
اتهام «بغی»؛ از قانون تا واقعیت
اتهام اصلی در حکم او «بغی از طریق عضویت در گروه تروریستی منافقین» ذکر شده است. اما در واقع، هیچ مدرکی مبنی بر فعالیت مسلحانه یا حتی ارتباط تشکیلاتی با چنین گروهی در پرونده وجود ندارد.
خانم شهباز طبری در نامهاش تصریح کرده است که:
تنها دو سند ادعایی در پروندهاش وجود دارد:
یکم. تکهپارچهای که روی آن نوشته شده بود «زن، مقاومت، آزادی» و مأموران مدعی شدند او آن را در جایی نصب کرده است؛
دوم. یک فایل صوتی شخصی که در خانه ضبط شده و هرگز برای کسی ارسال نشده است.
او در نامه میپرسد:
«آیا این شعار ضد حکومت است؟ آیا یک ویس در گوشهی خانه میتواند دلیل بغی باشد؟ آن هم حکم اعدام؟!»
خانم شهباز طبری در دستنوشتهاش گفته که بر اساس مادهی ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، بغی زمانی محقق میشود که گروهی بهصورت سازمانیافته و مسلحانه علیه اساس نظام جمهوری اسلامی قیام کند. اما سازمان مجاهدین خلق سالهاست فعالیت مسلحانه ندارد و در سطح بینالمللی نیز بهعنوان گروه مسلح شناخته نمیشود.
به همین دلیل، استناد دادگاه رشت به این ماده قانونی، حتی از دید بسیاری از حقوقدانان، مخدوش و فاقد مبنای فقهی و حقوقی است.
روایت پسر: «قضات میخندیدند وقتی حکم مرگ دادند»
در گفتوگوی اختصاصی با ایرانوایر، سروش سماک، پسر خانم شهباز طبری، میگوید:
«جلسهی دادگاه فقط ده دقیقه طول کشید و ویدیوکنفرانسی بود. وقتی مادرم صحبت میکرد، قضات با هم میخندیدند و در همان حال حکم اعدام را صادر کردند. نه وکیل داشت، نه اجازهی دفاع واقعی. فقط یک نمایش کوتاه بود.»
او اضافه میکند که مادرش حتی عضو هیچ سازمانی نبوده و در دوران بازنشستگی تنها به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی محدود مشغول بوده است:
«مادرم قربانی تبانی سیاسی است. او نه فعال سیاسی بود، نه عضو رسمی گروهی. تنها گناهش این بود که اهل فکر و عقیده است.»
شکنجه روانی و فشار بر خانواده
به گفتهی سروش سماک، مادرش در دوران بازجویی بارها تهدید شده که اگر اعتراف نکند، فرزندانش را بازداشت خواهند کرد.
او میگوید:
«مادرم شکنجه روحی شد. تهدیدش کردند که بچههایت را دچار مشکل میکنیم. او حالا از نظر روحی خیلی آسیب دیده، لاغر و نحیف شده و صدایش در تماس تلفنی میلرزد.»
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/fcyvb5cd
#زهرا_شهباز_طبری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا شهباز طبری، مهندس بازنشسته و مادر دو فرزند، اکنون در شصتوهفتسالگی در زندان لاکان رشت با حکم اعدام روبهروست. زنی که بیش از سی سال از عمر خود را صرف خدمت در اداره برق گیلان کرد، اما امروز به اتهام «بغی» از طریق عضویت در «گروه تروریستی منافقین» (مجاهدین خلق) محکوم به مرگ شده است؛ اتهامی که نه در مدارک پرونده اثبات شده، نه در گفتار خانوادهاش و نه در منطق قانون، مصداق دارد.
بازداشت بدون حکم قضایی
صبح روز بیستوهشتم فروردین ۱۴۰۴ (هفدهم آوریل ۲۰۲۵)، پنج مأمور امنیتی – یکی از آنها زن بود – بدون حکم ورود به منزل، وارد خانهٔ زهرا شهباز طبری در رشت شدند.
به گفتهی خانواده، مأموران او و دخترش را در گوشهای از خانه نشاندند و مجبورشان کردند دستانشان را روی زانو بگذارند. سپس تمام خانه را زیرورو کردند، تلفن همراه، لپتاپ، آیپد و دیگر وسایل شخصی را ضبط کردند و زهرا را با خود بردند.
او همان روز از بازداشتگاه تماس کوتاهی با خانوادهاش میگیرد و اطلاع میدهد که به زندان لاکان رشت منتقل شده است. پسرش، سروش سماک، میگوید:
«مادرم یک ماه در انفرادی بود، تحت بازجویی و فشار روانی. بعد از آن، پروندهاش بیهیچ مدرک مشخصی به دادگاه فرستاده شد.»
دادگاهی دهدقیقهای، با صداهای قطع و وصل
بر اساس دستنوشتهٔ خانم شهباز طبری که بهدست آموزشکده توانا رسیده، جلسهی دادگاه او در شعبهی یکم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی احمد درویشگفتار برگزار شده است.
او در این نامه نوشته است:
«در دادگاه صدا قطع و وصل میشد. وقتی اعتراض کردم، گفتند با تلفن وصل شو. فقط یک سؤال پرسیدند: آخرین دفاع چیست؟ جواب دادم، ولی در صورتجلسه ننوشتند. ده دقیقه بیشتر طول نکشید و حکم مرگ صادر کردند.»
او در ادامه مینویسد که صورتجلسهی دادگاه سه روز بعد برای امضا آورده شده، در حالیکه «حکم اعدام پیشتر و در ساعت ۹:۲۰ صبح همان روز صادر شده بود».
در همین دستنوشته، به «اختلال سیستم صوتی» در جلسهٔ دوم بازپرسی هم اشاره شده است؛ نشانهای از روندی که او آن را «فاقد عدالت قضایی» توصیف کرده است.
اتهام «بغی»؛ از قانون تا واقعیت
اتهام اصلی در حکم او «بغی از طریق عضویت در گروه تروریستی منافقین» ذکر شده است. اما در واقع، هیچ مدرکی مبنی بر فعالیت مسلحانه یا حتی ارتباط تشکیلاتی با چنین گروهی در پرونده وجود ندارد.
خانم شهباز طبری در نامهاش تصریح کرده است که:
تنها دو سند ادعایی در پروندهاش وجود دارد:
یکم. تکهپارچهای که روی آن نوشته شده بود «زن، مقاومت، آزادی» و مأموران مدعی شدند او آن را در جایی نصب کرده است؛
دوم. یک فایل صوتی شخصی که در خانه ضبط شده و هرگز برای کسی ارسال نشده است.
او در نامه میپرسد:
«آیا این شعار ضد حکومت است؟ آیا یک ویس در گوشهی خانه میتواند دلیل بغی باشد؟ آن هم حکم اعدام؟!»
خانم شهباز طبری در دستنوشتهاش گفته که بر اساس مادهی ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، بغی زمانی محقق میشود که گروهی بهصورت سازمانیافته و مسلحانه علیه اساس نظام جمهوری اسلامی قیام کند. اما سازمان مجاهدین خلق سالهاست فعالیت مسلحانه ندارد و در سطح بینالمللی نیز بهعنوان گروه مسلح شناخته نمیشود.
به همین دلیل، استناد دادگاه رشت به این ماده قانونی، حتی از دید بسیاری از حقوقدانان، مخدوش و فاقد مبنای فقهی و حقوقی است.
روایت پسر: «قضات میخندیدند وقتی حکم مرگ دادند»
در گفتوگوی اختصاصی با ایرانوایر، سروش سماک، پسر خانم شهباز طبری، میگوید:
«جلسهی دادگاه فقط ده دقیقه طول کشید و ویدیوکنفرانسی بود. وقتی مادرم صحبت میکرد، قضات با هم میخندیدند و در همان حال حکم اعدام را صادر کردند. نه وکیل داشت، نه اجازهی دفاع واقعی. فقط یک نمایش کوتاه بود.»
او اضافه میکند که مادرش حتی عضو هیچ سازمانی نبوده و در دوران بازنشستگی تنها به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی محدود مشغول بوده است:
«مادرم قربانی تبانی سیاسی است. او نه فعال سیاسی بود، نه عضو رسمی گروهی. تنها گناهش این بود که اهل فکر و عقیده است.»
شکنجه روانی و فشار بر خانواده
به گفتهی سروش سماک، مادرش در دوران بازجویی بارها تهدید شده که اگر اعتراف نکند، فرزندانش را بازداشت خواهند کرد.
او میگوید:
«مادرم شکنجه روحی شد. تهدیدش کردند که بچههایت را دچار مشکل میکنیم. او حالا از نظر روحی خیلی آسیب دیده، لاغر و نحیف شده و صدایش در تماس تلفنی میلرزد.»
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/fcyvb5cd
#زهرا_شهباز_طبری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊5