آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
من سیاسی‌نویس نیستم، کارم ایراد گرفتن است با نیش و شوخی و طنز و تصویر. این چند خط را به عنوان سیاسی‌نویس نمی‌نویسم، به عنوان یک شهروند عادی می‌نویسم که با وجود خارج‌نشینیِ ناخواسته، همچنان نگران اوضاع و احوال مملکتش است. حالا موج هیجان انتخابات مجلس و خبرگان گذشته، حرف آدم را سریع طبقه‌بندی نمی‌کنند در دو قفسه «موافق شرکت» یا «تحریمی». می‌شود یک مقدار نگرانی‌ها را درمیان گذاشت و کمتر ترسید که بکشانندت در وادی‌های پرت بی‌ربط،‌ بگذارندت در موضعی که جایت نیست اما اگر آنجا قرارنداشته باشی انگار دیالوگ و حرفی با تو ندارند. زمان انتخابات در قالب یکی دو کارتون، مختصر غرغری کردم بابت سیاسی شدن ما فقط و فقط در دوره انتخابات، بعد هم خاموشی دوباره تا دو سال یا چهارسال بعد و نوبت بعدی انتخابات. این که حتی این سیاسی شدن ما هم از قالب دوگانه «باید رای داد» «نباید رای داد» و فریضه هدایت یا تحقیر طرف مقابل فراتر نمی‌رود، استدلال طرفین همیشه همان است، منطق حرفها همان است. همان کلیشه ها واگویه می‌شوند و بعد هم تمام، پرده نمایش فصلی می‌افتد و بازیگران غیب‌شان می‌زند تا فصل بعد. گروهی این غرغرها را گذاشتند به پای موج منفی دادن زمانه‌ای که همه لازم دارند مثبت باشند و امیدوار و تنها هدف‌شان حضور پای صندوق رأی باشد. بسیار خب، الان دیگر انتخابات هفتم اسفند به تاریخ پیوسته، پیغام‌های لازم بین حکومت و مردم رد و بدل شده و باز همه برگشته‌اند سر روزمرگی. برنامه استیج و فریال و دابسمش و غیره. ایرادی به زندگی عادی و روزمرگی نمی‌گیرم اما دوستان عزیز، حتما بهتر از من می‌دانید کشور ما ساز و کار دموکرات ندارد که دو سال یا چهارسال یکبار رأیی بدهیم بعد بنشینیم به نظاره عملکرد سیاسیون. حتی اگر سازوکار دموکرات هم داشت خلاصه کردن اصلاحات، تحولات، تغییرات و پروژه دموکراسی فقط و فقط به رای‌دادن و بعدش همه چیز را حواله دادن به «امید» و «آینده» یک اشتباه محض است. نگاهی بیندازیم به وضعیت آمریکا به عنوان کشوری با سابقه قدیم دموکراسی و صندوق رأی همیشه برقرار. آیا وجود صندوق به تنهایی کفایت کرده تا پدیده‌ای مثل «ترامپ» ظهور نکند و وحشت راسیسم و فاشیسم همه‌ را نگیرد؟ تازگی فیلم مناظره درون حزبی سی سال قبل جمهوری‌خواهان آمریکایی را نگاه می‌کردم. ریگان و بوش پدر- که تازه از هیچکدام خاطره خوش نداریم- بر سر مساله آموزش و پرورش و مهاجرین چنان مواضع نرم و عاقلانه‌ای می‌گرفتند که فکر می‌کردی کاندیداهای حزب دموکراتند. همین پسرفت، به اعتقاد من حاصل دست کم گرفتن کارها یا پروژه های مکمل دموکراسی‌خواهی است. همه‌جای دنیا مبارزه مدنی برای برقراری یا حفظ دموکراسی یک فعالیت مداوم است یا که باید باشد. می‌دانم در شرایط فعلی ایران، فعالیت مدنی یا پروژه های فرهنگی دموکراسی‌خواهانه غیر از انتخابات، بسیار دشوار و گاه ناممکن‌اند. در چنین شرایط بعضی به درستی دربرابر هر اعتراض به روند مبهم تحول‌خواهی ایرانی می‌پرسند «چه راه دیگری سراغ دارید؟»
مسلما اگر فواصل بین انتخابات به انفعال محض بگذرد و گردش قلم را فقط محدود کنیم به اظهار نظر درباره سریال شهرزاد یا مسابقه #استیج یا هر پدیده مد روز دیگر، چشم بر هم بگذاریم نوبت بعدی #انتخابات می‌رسد و اضطرار انتخاب بین بد و بدتر و البته که آن لحظه هیچ راه و آلترناتیوی به ذهن نخواهد رسید یا به کار نخواهد آمد. تا همه اهل تخصص و اندیشه فکرها را روی هم نریزند و تخیل نکنند، ننویسند و به جای انگ زدن به هم دیالوگ نکنند هیچ راه حل حاضر و آماده از آسمان نازل نخواهد شد. من این چند خط را می‌نویسم تا از دوستان سیاسی، سیاسی نویس، سیاست‌مدار دعوت کنم، در کنار سایر دوستان که بیایند از همین الان درباره امکانات و راههای کمک به جامعه مدنی بنویسند و صحبت کنند. اگر دوستان سیاستمدار یا سیاسی‌نویس داریم که فعالیت را محدود کرده اند به تبلیغ رأی دادن هر دوسال یکبار و مابقی خاموشی، بیایید ازشان بخواهیم و انقدر تلنگر بزنیم تا به حرف بیایند. من کارتونیست یا شاعر یا ادیب، اگر حرف از «امید» بزنم هیچ ایراد ندارد. لاعلاج‌ترین بیماری را داشته باشی باید برای #درمان امیدوار باشی اما اگر پزشک به جای گشتن به دنبال دوا و درمان تو را حواله به #امید بدهد یک جای کار می‌لنگد. در سیاست، امید بدون برنامه ریزی مشخص معنا ندارد. نمی‌شود آجر روی آجر گذاشت و گفت امیدوار باشیم به ساخته شدن یک ساختمان مستحکم، باید نقشه ساختمانی داشت!
به نظر من اول از همه باید «خواسته‌های مدنی و سیاسی» را فراموش نکنیم و #مطالبه داشته باشیم و مطالبات را مطرح کنیم. تمام وحشت من #عادت کردن به مشکلات، #سازش کردن با کمبود و #ظلم به بهانه حفظ امنیت ملی یا بدتر بودن وضعیت چند کشور همسایه یا نداشتن چاره یا هر بهانه دیگر است. طلب حقوق شهروندی هیچوقت امنیت ملی را به خطرنخواهد انداخت.
ادامه
👇👇👇👇👇👇👇👇