حدودا پنجاه سال پیش، در چنین روزهایی کاترین سویتزر تصمیم گرفت در مسابقهی دو ماراتن بوستون شرکت کند. مهمترین و اولین موضوع در یک مسابقهی دو و میدانی داشتن شماره است. اما زنان اجازهی حضور در مسابقات را نداشتند. کاترین تصمیم گرفت زمان ثبت نام با تغییر کوچکی در نامش زن بودنِ خود را مخفی کند. بنابراین به او شماره ۲۶۱ تعلق گرفت. در طول مسیر برخی مسئولان و مردان دونده وقتی متوجه این موضوع شدند، چندین بار سعی در بیرون کردن او از مسابقه را کردند، اما او با کمکهای دوستِ خود که در کنارش میدوید، اولین زنی شد که ماراتن را به پایان رسانده است.
عکسهای او بلافاصله تمامی صفحات روزنامهها را به خود اختصاص داد. از آنجایی که اکثریت مطلق صندلیهای #قدرت در اختیار #مردان بود، خشم این سیاستمداران برانگیخته شد، که اقدام او غیرقانونی بوده است. حتما از مردم، زن و مرد، کسانی هم بودند در نیم قرن گذشته که حرکت او را رادیکال نامیدند، یا گفتند حالا میان این همه مشکلات، مسئلهی زنان دویدن نیست. این کار غیر قانونی است و... اما او بدون توجه به هیچکدام از این حرفها دوید و تا انتهای خط هم دوید و شد الهام بخشِ هزاران هزار زنِ دیگر و خیلی زودتر از آنچیزی که انتظار میرفت، محدودیت زنان در مارتن از بین رفت.
حالا امروز، فقط پنجاه سالِ بعد، نام او که یک نویسنده و روزنامهنگار هم است، در «تالار مشاهیر دوندگان استقامت» قرار دارد. چند روز پیش در شیراز نیز مسابقهی دو ماراتنی به نام «نخستین ماراتن بینالمللی در ایران» و با شعار «امنیت ایران» برگزار شد و به مانند پنجاه سال پیش فقط مردان اجازهی دویدن داشتند. اما این میان "مهسا ترابی" چند ساعت زودتر و بدون توجه به تمامی این قوانین تبعیض آمیز و ضدزن تمام مسیر بیش از چهل کیلومتر را دوید.
هر چند او شمارهی رسمی نداشت و مقامی کسب نکرد، اما بیشک رتبهی اول آن ماراتن به او تعلق دارد. تاریخ همیشه به شکلهای مختلف تکرار میشود، گاهی مضحک و گاهی آموزنده. آنها که امروز به مهسا و مهساها شماره برای دویدن نمیدهند و شوی ماراتنی با شعار «من در ایران میدوم» برگزار میکنند، دور یا نزدیک، اگر باشند، به صف و با حسی توام از #خجالت و #شرمسازی در کنار امثال او عکس خواهند گرفت، به مانند همانی که در عکس مشهور #ماراتن بوستون سعی در متوقف کردن کاترین را داشت، که بعد از مدتی خود تبدیل به یکی از فعالین مبارزه برای حق #دویدن #زنان شد و در کنار همانی که روزی برای بیرون کردنش با خشم و نفرت تلاش میکرد، با افتخار عکس یادگاری گرفت.
برگرفته از صفحهی محسن فرشیدی
https://goo.gl/xFCEju
@Tavaana_TavaanaTech
عکسهای او بلافاصله تمامی صفحات روزنامهها را به خود اختصاص داد. از آنجایی که اکثریت مطلق صندلیهای #قدرت در اختیار #مردان بود، خشم این سیاستمداران برانگیخته شد، که اقدام او غیرقانونی بوده است. حتما از مردم، زن و مرد، کسانی هم بودند در نیم قرن گذشته که حرکت او را رادیکال نامیدند، یا گفتند حالا میان این همه مشکلات، مسئلهی زنان دویدن نیست. این کار غیر قانونی است و... اما او بدون توجه به هیچکدام از این حرفها دوید و تا انتهای خط هم دوید و شد الهام بخشِ هزاران هزار زنِ دیگر و خیلی زودتر از آنچیزی که انتظار میرفت، محدودیت زنان در مارتن از بین رفت.
حالا امروز، فقط پنجاه سالِ بعد، نام او که یک نویسنده و روزنامهنگار هم است، در «تالار مشاهیر دوندگان استقامت» قرار دارد. چند روز پیش در شیراز نیز مسابقهی دو ماراتنی به نام «نخستین ماراتن بینالمللی در ایران» و با شعار «امنیت ایران» برگزار شد و به مانند پنجاه سال پیش فقط مردان اجازهی دویدن داشتند. اما این میان "مهسا ترابی" چند ساعت زودتر و بدون توجه به تمامی این قوانین تبعیض آمیز و ضدزن تمام مسیر بیش از چهل کیلومتر را دوید.
هر چند او شمارهی رسمی نداشت و مقامی کسب نکرد، اما بیشک رتبهی اول آن ماراتن به او تعلق دارد. تاریخ همیشه به شکلهای مختلف تکرار میشود، گاهی مضحک و گاهی آموزنده. آنها که امروز به مهسا و مهساها شماره برای دویدن نمیدهند و شوی ماراتنی با شعار «من در ایران میدوم» برگزار میکنند، دور یا نزدیک، اگر باشند، به صف و با حسی توام از #خجالت و #شرمسازی در کنار امثال او عکس خواهند گرفت، به مانند همانی که در عکس مشهور #ماراتن بوستون سعی در متوقف کردن کاترین را داشت، که بعد از مدتی خود تبدیل به یکی از فعالین مبارزه برای حق #دویدن #زنان شد و در کنار همانی که روزی برای بیرون کردنش با خشم و نفرت تلاش میکرد، با افتخار عکس یادگاری گرفت.
برگرفته از صفحهی محسن فرشیدی
https://goo.gl/xFCEju
@Tavaana_TavaanaTech
Facebook
Mohsen Farshidi
حدودا پنجاه سال پیش، در چنین روزهایی کاترین سویتزر تصمیم گرفت در مسابقهی دو ماراتن بوستون شرکت کند. مهمترین و اولین موضوع در یک مسابقهی دو و میدانی داشتن شماره است. اما زنان اجازهی حضور در...