چهارم ژانویه سال 2011 برابر با چهاردهم دی ماه 1389 روز درگذشت #شاهپور_علیرضا_پهلوی و امسال نهمین سالگرد این واقعه دردناک است. با سطوری چند از کتاب #سقوط_بهشت، یاد و خاطره شان را گرامی میداریم.
#علیرضا سومین فرزند زوج سلطنتی، شخصیت و روحیه ای داشت که یادآور #رضاشاه پدر بزرگش بود. او همان قدر جذاب بود که مقاوم. پنج ساله بود که شبی از اتاق خوابش در لباس خواب بیرون خزید و طول راهرو را طی کرد و از ایوان، گلوله های نان به سر پدر و مادرش که مشغول پذیرایی از میهمانان
در تالار بزرگ بودند پرتاب کرد.
مادرش به یاد می آورد که علیرضا در همان سن بود که در بشکه قیری پرید که برای اندود کردن ایوان ها استفاده می شد.
ملکه با لبخند گفت: " خیلی بازی دوست بود. جلوی ورودی نیاوران نگهبانی بود که پشت میزی می نشست و اسلحه پُرش را زیر آن می گذاشت.
یکروز ، علیرضا زیر میز خزید و اسلحه کمری مرد را برداشت."
علیرضا روز اولی که به کودکستان رفت آن قدر خوشحال بود که به راننده اش گفت او را بگذارد و به خانه برگردد. یک روز صبح، که برای بازی بیرون از خانه بی قرار بود، به مادرش اصرار داشت که عجله کند
و لباس بپوشد. او به زبان فرانسه روان مادرش را سرزنش کرد که
" مردم خواهند گفت : این چه علیاحضرتی است که هنوز در لباس حمام است؟"
ملکه می گفت که علیرضا در حرف زدن با تامل بود ولی وقتی حرف میزد، جملات را کامل و با صراحتی ادا می کرد که اغلب جایی برای ادامه مکالمه نمی گذاشت.
@TwitterMamnoe
#علیرضا سومین فرزند زوج سلطنتی، شخصیت و روحیه ای داشت که یادآور #رضاشاه پدر بزرگش بود. او همان قدر جذاب بود که مقاوم. پنج ساله بود که شبی از اتاق خوابش در لباس خواب بیرون خزید و طول راهرو را طی کرد و از ایوان، گلوله های نان به سر پدر و مادرش که مشغول پذیرایی از میهمانان
در تالار بزرگ بودند پرتاب کرد.
مادرش به یاد می آورد که علیرضا در همان سن بود که در بشکه قیری پرید که برای اندود کردن ایوان ها استفاده می شد.
ملکه با لبخند گفت: " خیلی بازی دوست بود. جلوی ورودی نیاوران نگهبانی بود که پشت میزی می نشست و اسلحه پُرش را زیر آن می گذاشت.
یکروز ، علیرضا زیر میز خزید و اسلحه کمری مرد را برداشت."
علیرضا روز اولی که به کودکستان رفت آن قدر خوشحال بود که به راننده اش گفت او را بگذارد و به خانه برگردد. یک روز صبح، که برای بازی بیرون از خانه بی قرار بود، به مادرش اصرار داشت که عجله کند
و لباس بپوشد. او به زبان فرانسه روان مادرش را سرزنش کرد که
" مردم خواهند گفت : این چه علیاحضرتی است که هنوز در لباس حمام است؟"
ملکه می گفت که علیرضا در حرف زدن با تامل بود ولی وقتی حرف میزد، جملات را کامل و با صراحتی ادا می کرد که اغلب جایی برای ادامه مکالمه نمی گذاشت.
@TwitterMamnoe
Telegraph
شاهپور علیرضا پهلوی
. چهارم ژانویه سال 2011 برابر با چهاردهم دی ماه 1389 روز درگذشت #شاهپور_علیرضا_پهلوی و امسال نهمین سالگرد این واقعه دردناک است. با سطوری چند از کتاب #سقوط_بهشت، یاد و خاطره شان را گرامی میداریم. 2. #علیرضا سومین فرزند زوج سلطنتی، شخصیت و روحیه ای داشت که…
بخشی از خدمات شاهنشاه آریامهر برگرفته از کتاب #سقوط_بهشت نوشته اسکات کوپر:
شاه چرا اهمیت دارد؟ پاسخ این سوال برای مسافرینی که از تهران بازدید میکنند آشکار است. مسافرینی که از جنوب شهر به تهران میآیند، از مسیرهای چندباندهای استفاده میکنند که به دستور شاه ساخته شدند. ادامه
در حومه شهر، آنها از کمربندیهای سبز عبور میکنند که شاه برای محافظت از تهران در برابر گرد و غبار در نظر گرفته بود. در مرکز شهر، بازدیدکنندگان از کنار وزارتخانهها، بیمارستانها، دانشگاهها، مدارس، سالنهای کنسرت، بناهای تاریخی، پلها، مجتمعهای ورزشی، هتلها،موزهها، گالریها
و از متروهای زیرزمینی عبور میکنند که یکی از دهها پروژه ویژه او بودند.
این شاه بود که برای پیشرفت تکنولوژی سرمایهگذاری کرد و با خریداری راکتورها، برنامه هستهای ایران را آغاز نمود. او از رفاه اجتماعی که امروزه مراقبتهای بهداشتی و آموزش دولتی را در دسترس همگان قرار داده،
پشتیبانی کرد.
او کمک هزینه تحصیلی را افزایش داد که موجب شد صدها هزار نفر از دانشجویان ایرانی، از جمله بسیاری از روشنفکران جمهوری اسلامی، بتوانند در برجستهترین دانشگاههای آمریکایی و اروپایی تحصیل کنند.
شاه جِتهای جنگی خریداری کرد که نیروی هوایی ایران را به قدرت اول در جنوب
غرب آسیا تبدیل کرد.
وی اولین پارکهای ملی و جنگلهای دولتی را بنیاد نهاد و دستور داد به منظور حفاظت از آب، حیوانات و محیط زیست اقدامات سختگیرانهای صورت گیرد. نباید تعجب کرد که ایران امروز به خانه ارواح مانند شدهاست. مردی که ایران مدرن را بنا نهاد دیگر در خانه نیست،اما حضورش
همچنان حس میشود.
شاید این سخن برای انقلابیونی که بهجای او در ایران به قدرت رسیدند خوشایند نباشد، اما ایران امروز نه تنها به آنها بلکه به شاه نیز تعلق دارد.
— سقوط بهشت - نوشته اندرو اسکات کوپر - ترجمه نیما نانآور، بخش اول، صفحه ۲۱-۲۰
#جاویدشاه
بونوبو
@TwitterMamnoe
شاه چرا اهمیت دارد؟ پاسخ این سوال برای مسافرینی که از تهران بازدید میکنند آشکار است. مسافرینی که از جنوب شهر به تهران میآیند، از مسیرهای چندباندهای استفاده میکنند که به دستور شاه ساخته شدند. ادامه
در حومه شهر، آنها از کمربندیهای سبز عبور میکنند که شاه برای محافظت از تهران در برابر گرد و غبار در نظر گرفته بود. در مرکز شهر، بازدیدکنندگان از کنار وزارتخانهها، بیمارستانها، دانشگاهها، مدارس، سالنهای کنسرت، بناهای تاریخی، پلها، مجتمعهای ورزشی، هتلها،موزهها، گالریها
و از متروهای زیرزمینی عبور میکنند که یکی از دهها پروژه ویژه او بودند.
این شاه بود که برای پیشرفت تکنولوژی سرمایهگذاری کرد و با خریداری راکتورها، برنامه هستهای ایران را آغاز نمود. او از رفاه اجتماعی که امروزه مراقبتهای بهداشتی و آموزش دولتی را در دسترس همگان قرار داده،
پشتیبانی کرد.
او کمک هزینه تحصیلی را افزایش داد که موجب شد صدها هزار نفر از دانشجویان ایرانی، از جمله بسیاری از روشنفکران جمهوری اسلامی، بتوانند در برجستهترین دانشگاههای آمریکایی و اروپایی تحصیل کنند.
شاه جِتهای جنگی خریداری کرد که نیروی هوایی ایران را به قدرت اول در جنوب
غرب آسیا تبدیل کرد.
وی اولین پارکهای ملی و جنگلهای دولتی را بنیاد نهاد و دستور داد به منظور حفاظت از آب، حیوانات و محیط زیست اقدامات سختگیرانهای صورت گیرد. نباید تعجب کرد که ایران امروز به خانه ارواح مانند شدهاست. مردی که ایران مدرن را بنا نهاد دیگر در خانه نیست،اما حضورش
همچنان حس میشود.
شاید این سخن برای انقلابیونی که بهجای او در ایران به قدرت رسیدند خوشایند نباشد، اما ایران امروز نه تنها به آنها بلکه به شاه نیز تعلق دارد.
— سقوط بهشت - نوشته اندرو اسکات کوپر - ترجمه نیما نانآور، بخش اول، صفحه ۲۱-۲۰
#جاویدشاه
بونوبو
@TwitterMamnoe
Twitter
Shayan X 🏳️
بخشی از خدمات شاهنشاه آریامهر برگرفته از کتاب #سقوط_بهشت نوشته اسکات کوپر: شاه چرا اهمیت دارد؟ پاسخ این سوال برای مسافرینی که از تهران بازدید میکنند آشکار است. مسافرینی که از جنوب شهر به تهران میآیند، از مسیرهای چندباندهای استفاده میکنند که به دستور شاه…
وقتی کتاب #سقوط_بهشت را میخوانم، میتوانم بخوبی تشخیص بدهم که یکسری بد بیاریهای خاصی نیز در آنزمان گریبان حکومت را گرفته بود. بعبارتی همه چیز دست بدست هم داده بود که نظام را به 22 بهمن برساند. بخشی از مردم با فعال شدن در کوششهای خرابکارانه به پادشاه پشت کردند
و اکثریتی نیز با سکوت شان به کشور و پادشاه خیانت کردند. ایستادگی نکردن در مقابل اعمال وطنفروشان که کارهایشان تماما زیر پا گذاشتن قانون بود، یکی از دلایل موفقیت آنها بود.
آنچه که آن مخالفان آشوبگر میکردند، ارتباطی به آزادی نداشت و مشخصا یک شورش بود.
آنهایی که حیران بودند از وقوع آنچه که هر روز می دیدند، باید به خیابان می رفتند و برای مثال بایستی در مقابل آن دانشجویانی که ورود به سلف سرویس دانشگاه را بر دختران می بستند، در می آمدند. مردم باید به آشوبگران نشان میدادند که موافق خواسته های آنها نیستند. اما هیچکس چیزی نمیگفت.
ادارات آزادی سازی را در جهت این می دیدند که وظایف خود را بنحو درست مثل همیشه انجام ندهند. طبیعت هم سر جنگ داشت. در سالی که همه چیز داشت به بیراهه میرفت، سازمان ملل به ایران هشدار داد که برای مقابله با هجوم ملخ افریقای شرقی آماده شود.
جالب نیست که آخرین هجوم ملخ به ایران در سال
1342 به هنگام شورش خمینی اتفاق افتاده بود.
در اوج بروز مشکلات و شدت گرفتن ناآرامی ها حکومت مرتکب سه اشتباه عمده شد. به علت در پیش گرفتن سیاست ریاضتی، طی سال قبل، بودجه گمرک کاهش یافته بود و هفتصد نفر از کارکنان آن اخراج
و هشتصد نفر بازنشسته شده بودند. برای کاستن از صف های طولانی و معطلی در مرزها و نیز تسریغ جریان ورود کالا به بازار، مقررات گمرکی تغییر کرد: " تصمیم گرفته شد که کامیونهای حامل کالاهای وارداتی شرکتها برای بازرسی در مرز متوقف نشوند؛ در عوض، مقرر شد بازرسی و تعیین عوارض گمرکی
در محل واحد تجاری یا صنعتی انجام شود." اتخاظ چنین تصمیمی موجب شد راننده کامیون که در شهری اروپایی بارگیری کرده بود بعد از عبور از مرز ایران محموله اش تا رسیدن به انبار تهران مورد بازرسی قرار نگیرد. این اقدام مخرب در امنیت مرزی کشور به سود سازمان آزادی بخش فلسطین
و شبکه بازار سیاه اسلحه تمام شد و موجب گردید حجم زیادی سلاح و مواد منفجره وارد و در مناطق مختلف انبار شود.
یکی از ماموران ارشد سابق ساواک با تاسف می گفت: در سال 1357، هیچ نظارتی وجود نداشت و همه چیز سیل آسا به کشور وارد میشد.
اغلب کارمندان ساواک از این موضوع اطلاع نداشتند. در آن زمان، قضیه چنان که باید جدی گرفته نشد تا اینکه یکی از ماموران گمرک به راننده ای اتریشی دستور داد یکی از صندوقهای بار کامیون را باز کند. به راننده پول داده شده بودکه بدون پرسش بار را به تهران برساند.
وقتی محموله باز شد، مامور گمرک و راننده به تعدادی سلاح خودکار جاسازی شده در صندوقها برخوردند. سعی شده بودکه کامیون در وین متوقف شود، ولی دیر شده بود- ردی از آن برجا تمانده بود."
یکی دیگر از پیش بینی های غلط مربوط به نیروهای امنیتی بود. شاه تعدادی از تمایندگان مورد اعتماد، از جمله محمد بهبهانیان، مشاور مالی دربار و سپهبد ناصر مقدم، رئیس تازه ساواک را برای رسیدن به توافغی با ایت الله شریعتمداری و سایر علمای میانه روی که با خمینی همراه نبودند
به قم فرستاد. یکی از خواسته های آن علما، آزاد کردن چند صدنفر از فعالان مذهبی بود که به پیشنهاد #پرویزثابتی در پی اغتشاشات اردیبهشت بازداشت شده بودند. #سپهبد_مقدم با وجود مخالفت ثابتی با این خواسته موافقت کرد و برای این تصمیمش توضیح داد
که موضوع خریدن روحانیان را از راه امتیاز دادن به آنها دنبال خواهد کرد.تغییر لحن کلام مقدم شک ثابتی را برانگیخت. دو ماه پیش از این تاریخ مقدم و ثابتی گفتگویی داشتند که پس از آن گفتگو، مقدم به سفر واشیگتن دی سی برای شرکت در یک مجموعه ای از جلسات توجیهی با مقامات اطلاعاتی امریکا
عازم شده بود. ثابتی بیاد میاورد که " در بازگشت مقدم دیگر مردی سخت گیر نبود." رئیس اداره سوم ساواک مطمئن بود که سیا طرز فکر مقدم را دگرگون کرده بود: او قانع شده بود که اگر قدرت عملیاتی نیروهای امنیتی را خنثی کند و با مخالفان حکومت وارد مذاکره شود به نتیجه خواهد رسید.
اواسط خرداد ثابتی و مقدم در مراسم ازدواج دوستی مشترک شرکت کرده بودند که همکار جوان تر از دوست ارشد خود خواست دلیل تصمیم به ازاد کردن زندانیان را توضیح دهد. مقدم اعتراض کرد که "اعلیحضرت گفتند این وضع درست نیست." ثابتی میگفت: " اختلاف ما بالا گرفت. من گفتم:
پیش از تمام شدن مراسم چهلم نباید این آدمها را آزاد میکردیم. مقدم فکر میکرد در کار او خرابکاری میکنم. برخوردهای ما نزدیک به پنج ماه طول کشید."
شکاف در ساواک نیروهای امنیتی را در زمانی خطیر ضعیف کرد.
Azadeh Khorasani👑💙
@TwitterMamnoe
و اکثریتی نیز با سکوت شان به کشور و پادشاه خیانت کردند. ایستادگی نکردن در مقابل اعمال وطنفروشان که کارهایشان تماما زیر پا گذاشتن قانون بود، یکی از دلایل موفقیت آنها بود.
آنچه که آن مخالفان آشوبگر میکردند، ارتباطی به آزادی نداشت و مشخصا یک شورش بود.
آنهایی که حیران بودند از وقوع آنچه که هر روز می دیدند، باید به خیابان می رفتند و برای مثال بایستی در مقابل آن دانشجویانی که ورود به سلف سرویس دانشگاه را بر دختران می بستند، در می آمدند. مردم باید به آشوبگران نشان میدادند که موافق خواسته های آنها نیستند. اما هیچکس چیزی نمیگفت.
ادارات آزادی سازی را در جهت این می دیدند که وظایف خود را بنحو درست مثل همیشه انجام ندهند. طبیعت هم سر جنگ داشت. در سالی که همه چیز داشت به بیراهه میرفت، سازمان ملل به ایران هشدار داد که برای مقابله با هجوم ملخ افریقای شرقی آماده شود.
جالب نیست که آخرین هجوم ملخ به ایران در سال
1342 به هنگام شورش خمینی اتفاق افتاده بود.
در اوج بروز مشکلات و شدت گرفتن ناآرامی ها حکومت مرتکب سه اشتباه عمده شد. به علت در پیش گرفتن سیاست ریاضتی، طی سال قبل، بودجه گمرک کاهش یافته بود و هفتصد نفر از کارکنان آن اخراج
و هشتصد نفر بازنشسته شده بودند. برای کاستن از صف های طولانی و معطلی در مرزها و نیز تسریغ جریان ورود کالا به بازار، مقررات گمرکی تغییر کرد: " تصمیم گرفته شد که کامیونهای حامل کالاهای وارداتی شرکتها برای بازرسی در مرز متوقف نشوند؛ در عوض، مقرر شد بازرسی و تعیین عوارض گمرکی
در محل واحد تجاری یا صنعتی انجام شود." اتخاظ چنین تصمیمی موجب شد راننده کامیون که در شهری اروپایی بارگیری کرده بود بعد از عبور از مرز ایران محموله اش تا رسیدن به انبار تهران مورد بازرسی قرار نگیرد. این اقدام مخرب در امنیت مرزی کشور به سود سازمان آزادی بخش فلسطین
و شبکه بازار سیاه اسلحه تمام شد و موجب گردید حجم زیادی سلاح و مواد منفجره وارد و در مناطق مختلف انبار شود.
یکی از ماموران ارشد سابق ساواک با تاسف می گفت: در سال 1357، هیچ نظارتی وجود نداشت و همه چیز سیل آسا به کشور وارد میشد.
اغلب کارمندان ساواک از این موضوع اطلاع نداشتند. در آن زمان، قضیه چنان که باید جدی گرفته نشد تا اینکه یکی از ماموران گمرک به راننده ای اتریشی دستور داد یکی از صندوقهای بار کامیون را باز کند. به راننده پول داده شده بودکه بدون پرسش بار را به تهران برساند.
وقتی محموله باز شد، مامور گمرک و راننده به تعدادی سلاح خودکار جاسازی شده در صندوقها برخوردند. سعی شده بودکه کامیون در وین متوقف شود، ولی دیر شده بود- ردی از آن برجا تمانده بود."
یکی دیگر از پیش بینی های غلط مربوط به نیروهای امنیتی بود. شاه تعدادی از تمایندگان مورد اعتماد، از جمله محمد بهبهانیان، مشاور مالی دربار و سپهبد ناصر مقدم، رئیس تازه ساواک را برای رسیدن به توافغی با ایت الله شریعتمداری و سایر علمای میانه روی که با خمینی همراه نبودند
به قم فرستاد. یکی از خواسته های آن علما، آزاد کردن چند صدنفر از فعالان مذهبی بود که به پیشنهاد #پرویزثابتی در پی اغتشاشات اردیبهشت بازداشت شده بودند. #سپهبد_مقدم با وجود مخالفت ثابتی با این خواسته موافقت کرد و برای این تصمیمش توضیح داد
که موضوع خریدن روحانیان را از راه امتیاز دادن به آنها دنبال خواهد کرد.تغییر لحن کلام مقدم شک ثابتی را برانگیخت. دو ماه پیش از این تاریخ مقدم و ثابتی گفتگویی داشتند که پس از آن گفتگو، مقدم به سفر واشیگتن دی سی برای شرکت در یک مجموعه ای از جلسات توجیهی با مقامات اطلاعاتی امریکا
عازم شده بود. ثابتی بیاد میاورد که " در بازگشت مقدم دیگر مردی سخت گیر نبود." رئیس اداره سوم ساواک مطمئن بود که سیا طرز فکر مقدم را دگرگون کرده بود: او قانع شده بود که اگر قدرت عملیاتی نیروهای امنیتی را خنثی کند و با مخالفان حکومت وارد مذاکره شود به نتیجه خواهد رسید.
اواسط خرداد ثابتی و مقدم در مراسم ازدواج دوستی مشترک شرکت کرده بودند که همکار جوان تر از دوست ارشد خود خواست دلیل تصمیم به ازاد کردن زندانیان را توضیح دهد. مقدم اعتراض کرد که "اعلیحضرت گفتند این وضع درست نیست." ثابتی میگفت: " اختلاف ما بالا گرفت. من گفتم:
پیش از تمام شدن مراسم چهلم نباید این آدمها را آزاد میکردیم. مقدم فکر میکرد در کار او خرابکاری میکنم. برخوردهای ما نزدیک به پنج ماه طول کشید."
شکاف در ساواک نیروهای امنیتی را در زمانی خطیر ضعیف کرد.
Azadeh Khorasani👑💙
@TwitterMamnoe
Forwarded from پادشاهیخواهان توئیتر
بخشی از خدمات شاهنشاه آریامهر برگرفته از کتاب #سقوط_بهشت نوشته اسکات کوپر:
شاه چرا اهمیت دارد؟ پاسخ این سوال برای مسافرینی که از تهران بازدید میکنند آشکار است. مسافرینی که از جنوب شهر به تهران میآیند، از مسیرهای چندباندهای استفاده میکنند که به دستور شاه ساخته شدند. ادامه
در حومه شهر، آنها از کمربندیهای سبز عبور میکنند که شاه برای محافظت از تهران در برابر گرد و غبار در نظر گرفته بود. در مرکز شهر، بازدیدکنندگان از کنار وزارتخانهها، بیمارستانها، دانشگاهها، مدارس، سالنهای کنسرت، بناهای تاریخی، پلها، مجتمعهای ورزشی، هتلها،موزهها، گالریها
و از متروهای زیرزمینی عبور میکنند که یکی از دهها پروژه ویژه او بودند.
این شاه بود که برای پیشرفت تکنولوژی سرمایهگذاری کرد و با خریداری راکتورها، برنامه هستهای ایران را آغاز نمود. او از رفاه اجتماعی که امروزه مراقبتهای بهداشتی و آموزش دولتی را در دسترس همگان قرار داده،
پشتیبانی کرد.
او کمک هزینه تحصیلی را افزایش داد که موجب شد صدها هزار نفر از دانشجویان ایرانی، از جمله بسیاری از روشنفکران جمهوری اسلامی، بتوانند در برجستهترین دانشگاههای آمریکایی و اروپایی تحصیل کنند.
شاه جِتهای جنگی خریداری کرد که نیروی هوایی ایران را به قدرت اول در جنوب
غرب آسیا تبدیل کرد.
وی اولین پارکهای ملی و جنگلهای دولتی را بنیاد نهاد و دستور داد به منظور حفاظت از آب، حیوانات و محیط زیست اقدامات سختگیرانهای صورت گیرد. نباید تعجب کرد که ایران امروز به خانه ارواح مانند شدهاست. مردی که ایران مدرن را بنا نهاد دیگر در خانه نیست،اما حضورش
همچنان حس میشود.
شاید این سخن برای انقلابیونی که بهجای او در ایران به قدرت رسیدند خوشایند نباشد، اما ایران امروز نه تنها به آنها بلکه به شاه نیز تعلق دارد.
— سقوط بهشت - نوشته اندرو اسکات کوپر - ترجمه نیما نانآور، بخش اول، صفحه ۲۱-۲۰
#جاویدشاه
بونوبو
@TwitterMamnoe
شاه چرا اهمیت دارد؟ پاسخ این سوال برای مسافرینی که از تهران بازدید میکنند آشکار است. مسافرینی که از جنوب شهر به تهران میآیند، از مسیرهای چندباندهای استفاده میکنند که به دستور شاه ساخته شدند. ادامه
در حومه شهر، آنها از کمربندیهای سبز عبور میکنند که شاه برای محافظت از تهران در برابر گرد و غبار در نظر گرفته بود. در مرکز شهر، بازدیدکنندگان از کنار وزارتخانهها، بیمارستانها، دانشگاهها، مدارس، سالنهای کنسرت، بناهای تاریخی، پلها، مجتمعهای ورزشی، هتلها،موزهها، گالریها
و از متروهای زیرزمینی عبور میکنند که یکی از دهها پروژه ویژه او بودند.
این شاه بود که برای پیشرفت تکنولوژی سرمایهگذاری کرد و با خریداری راکتورها، برنامه هستهای ایران را آغاز نمود. او از رفاه اجتماعی که امروزه مراقبتهای بهداشتی و آموزش دولتی را در دسترس همگان قرار داده،
پشتیبانی کرد.
او کمک هزینه تحصیلی را افزایش داد که موجب شد صدها هزار نفر از دانشجویان ایرانی، از جمله بسیاری از روشنفکران جمهوری اسلامی، بتوانند در برجستهترین دانشگاههای آمریکایی و اروپایی تحصیل کنند.
شاه جِتهای جنگی خریداری کرد که نیروی هوایی ایران را به قدرت اول در جنوب
غرب آسیا تبدیل کرد.
وی اولین پارکهای ملی و جنگلهای دولتی را بنیاد نهاد و دستور داد به منظور حفاظت از آب، حیوانات و محیط زیست اقدامات سختگیرانهای صورت گیرد. نباید تعجب کرد که ایران امروز به خانه ارواح مانند شدهاست. مردی که ایران مدرن را بنا نهاد دیگر در خانه نیست،اما حضورش
همچنان حس میشود.
شاید این سخن برای انقلابیونی که بهجای او در ایران به قدرت رسیدند خوشایند نباشد، اما ایران امروز نه تنها به آنها بلکه به شاه نیز تعلق دارد.
— سقوط بهشت - نوشته اندرو اسکات کوپر - ترجمه نیما نانآور، بخش اول، صفحه ۲۱-۲۰
#جاویدشاه
بونوبو
@TwitterMamnoe
Twitter
Shayan X 🏳️
بخشی از خدمات شاهنشاه آریامهر برگرفته از کتاب #سقوط_بهشت نوشته اسکات کوپر: شاه چرا اهمیت دارد؟ پاسخ این سوال برای مسافرینی که از تهران بازدید میکنند آشکار است. مسافرینی که از جنوب شهر به تهران میآیند، از مسیرهای چندباندهای استفاده میکنند که به دستور شاه…