اما -به اصطلاح- عقلای اروپایی (!) به این فکر نکردند که با این کار، نظم کهنسال طبیعت بشری نابود خواهد شد. وقتی کشوری فقیر بشود و بحران #نان در آنجا به وجود بیاید، مردم آن سرزمین نهایتا برای غلبه بر گرسنگی، مهاجرت خواهند کرد. به کجا؟ به مناطق همجوار و نزدیک. ولی وقتی مناطق همجوار
Bahman Ansari
@Ansari_Bahman
·
Apr 29
هم فقیر شده باشند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ وقتی تمام آسیا و آفریقا، توسط اروپاییها به فقر و فلاکت افتاد، مردم این مناطق چارهای نخواهند داشت جز مهاجرت به تنها جایی که فقیر نیست: اروپا.
نتیجهٔ چهارصد سال استعمار و استثمار دنیا توسط اروپاییها، این شد که به مرور، سیل مهاجران
Bahman Ansari
@Ansari_Bahman
·
Apr 29
آفریقایی و آسیایی به غرب، سرازیر شدند. سیاهان، اعراب، مسلمانها، اهالی آسیای میانه و در مقیاس کمتر، چشمبادامیها، فوج فوج به غرب مهاجرت کردند. این اتفاق باعث شد تا:
١- فرهنگِ بومیِ تمدنهای آسیایی و آفریقایی بخاطر فقر اقتصادی و کمبود نیروی انسانی، به سمت نابود شدن برود.
٢- - این فرهنگهای نامتناجس و متفاوت که کمترین شباهتی به همدیگر ندارند، در اروپا در کنار هم قرار بگیرند و درنتیجه مهاجران برای اثبات برتری فرهنگهای خود، با همدیگر به رقابت بپردازند.
این چالشهای جدی باعث شد تا بافت جمعیتی اروپا کاملا تغییر کند. مهاجران برخلاف بومیهای اروپایی، شروع به زاد و ولد گسترده کردند. این هم یک اتفاق قابل پیشبینی بود که غربیهای مثلا عاقل، در دوران استعمار، به آن فکر نکرده بودند!
مهاجران در سرزمین جدید برای آن که محتاج نان نباشند، باید نیروی کار داشته باشند. این نیروی کار چگونه به دست میآید؟ با زاد و ولد! هر خانوادهای که فرزندان بیشتری داشته باشد، به نسبت تعداد فرزندان، شغل بیشتر و درآمد بیشتری
نیز خواهد داشت و چالشهای اقتصادی را بهتر مدیریت خواهد کرد.
در اروپا با زاد و ولد گسترده سیاهان، خاورمیانهایها، و زردهای آسیای میانه، بافت جمعیتی دگرگون شد. این مهاجران رفته رفته به یک اقلیت قدرتمند تبدیل شدند؛ وارد پارلمانهای اروپایی شدند و برای منافعِ همتبارانشان، قانون
وضع کردند. این روند همچنان ادامه دارد و من پیشبینی میکنم که تا دهه ٢٠٨٠، جمعیت این مهاجران در غرب نسبت به بومیان چشمآبی، به اکثریت تبدیل بشود.
شعلههای آتشی که استعمار غرب در آسیا و آفریقا برپا کرد، حالا بعد از گذشت چند قرن، به خود غرب رسیده و تا نیمقرن آینده، فرهنگ بیماری
بر اثر اختلاط فرهنگهای ناهمگون در غرب به وجود آمده، غرب و جهان را خواهد سوزاند.
آیا دنیا به دَرَک میرود؟ به نظر من بله؛ اما نه تمام دنیا. امروزه برخی از کشورهای شرقی که زودتر متوجه این فاجعه شدهاند، شروع به بازسازی اقتصادی کشورشان کردهاند و همزمان با بالابردن کیفیت اقتصادی،
جلوی مهاجرتهای بیرویه و بیحسابوکتابِ جهانسومیها به کشورشان را گرفتهاند. روسیه، چین، ژاپن و کرهجنوبی، نمونهای از این کشورها هستند.
آتشی که غرب به جان دنیا انداخت، ریتم زندگی بشریت را تغییر داد. برای نمونه، امروز بیشتر مردم جهان، فرهنگ اجدادی و ملیشان را فراموش کردهاند
و ناخواسته در گردابِ اختلاطِ فرهنگهای ناهمگون، مشغول غرق شدن هستند. از دل همین اختلاطِ فرهنگهای نامتناجس، ایدئولوژیهای بیریشهای مثل #سوسیالیسم در دانشگاهها، و تفکراتِ ناکارآمدی مثل اندیشهٔ #جهان_وطنی در رسانهها، و سلایق بیمار و مریضی مثل فروکردن تفکرات لگبتها (#LGBTQ) در
مغز کودکان خردسال در مدارس و کودکستانها، بیرون آمد که خروجی آن، این بلبشویی است که در جهان مشاهده میکنیم.
از سوی دیگر، مهاجران جدید، از آنجایی که توانایی سوئیچ کردن از تفکرات فرهنگ ملی وطن قبلی به فرهنگ
سرزمین جدید را ندارند، میکوشند تا فرهنگ قبلی را در سرزمین جدید پیاده کنند که اینکار باعث درگیری و تقابل فرهنگی میشود. مثلا علاقه به پیادهکردن چندهمسری توسط مسلمانان در غرب یا حمایت لگبتها از فلسطینیها.
اگر میخواهیم #ایران_ما در این گردابِ ویرانگر، زنده بماند، فرهنگ ملی باستانیمان را باید احیا کنیم. شدنی است؟ پاسخ این سوال را از خودتان بپرسید.
ـ #بهمن_انصاری
@TwitterMeligarayan
Bahman Ansari
@Ansari_Bahman
·
Apr 29
هم فقیر شده باشند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ وقتی تمام آسیا و آفریقا، توسط اروپاییها به فقر و فلاکت افتاد، مردم این مناطق چارهای نخواهند داشت جز مهاجرت به تنها جایی که فقیر نیست: اروپا.
نتیجهٔ چهارصد سال استعمار و استثمار دنیا توسط اروپاییها، این شد که به مرور، سیل مهاجران
Bahman Ansari
@Ansari_Bahman
·
Apr 29
آفریقایی و آسیایی به غرب، سرازیر شدند. سیاهان، اعراب، مسلمانها، اهالی آسیای میانه و در مقیاس کمتر، چشمبادامیها، فوج فوج به غرب مهاجرت کردند. این اتفاق باعث شد تا:
١- فرهنگِ بومیِ تمدنهای آسیایی و آفریقایی بخاطر فقر اقتصادی و کمبود نیروی انسانی، به سمت نابود شدن برود.
٢- - این فرهنگهای نامتناجس و متفاوت که کمترین شباهتی به همدیگر ندارند، در اروپا در کنار هم قرار بگیرند و درنتیجه مهاجران برای اثبات برتری فرهنگهای خود، با همدیگر به رقابت بپردازند.
این چالشهای جدی باعث شد تا بافت جمعیتی اروپا کاملا تغییر کند. مهاجران برخلاف بومیهای اروپایی، شروع به زاد و ولد گسترده کردند. این هم یک اتفاق قابل پیشبینی بود که غربیهای مثلا عاقل، در دوران استعمار، به آن فکر نکرده بودند!
مهاجران در سرزمین جدید برای آن که محتاج نان نباشند، باید نیروی کار داشته باشند. این نیروی کار چگونه به دست میآید؟ با زاد و ولد! هر خانوادهای که فرزندان بیشتری داشته باشد، به نسبت تعداد فرزندان، شغل بیشتر و درآمد بیشتری
نیز خواهد داشت و چالشهای اقتصادی را بهتر مدیریت خواهد کرد.
در اروپا با زاد و ولد گسترده سیاهان، خاورمیانهایها، و زردهای آسیای میانه، بافت جمعیتی دگرگون شد. این مهاجران رفته رفته به یک اقلیت قدرتمند تبدیل شدند؛ وارد پارلمانهای اروپایی شدند و برای منافعِ همتبارانشان، قانون
وضع کردند. این روند همچنان ادامه دارد و من پیشبینی میکنم که تا دهه ٢٠٨٠، جمعیت این مهاجران در غرب نسبت به بومیان چشمآبی، به اکثریت تبدیل بشود.
شعلههای آتشی که استعمار غرب در آسیا و آفریقا برپا کرد، حالا بعد از گذشت چند قرن، به خود غرب رسیده و تا نیمقرن آینده، فرهنگ بیماری
بر اثر اختلاط فرهنگهای ناهمگون در غرب به وجود آمده، غرب و جهان را خواهد سوزاند.
آیا دنیا به دَرَک میرود؟ به نظر من بله؛ اما نه تمام دنیا. امروزه برخی از کشورهای شرقی که زودتر متوجه این فاجعه شدهاند، شروع به بازسازی اقتصادی کشورشان کردهاند و همزمان با بالابردن کیفیت اقتصادی،
جلوی مهاجرتهای بیرویه و بیحسابوکتابِ جهانسومیها به کشورشان را گرفتهاند. روسیه، چین، ژاپن و کرهجنوبی، نمونهای از این کشورها هستند.
آتشی که غرب به جان دنیا انداخت، ریتم زندگی بشریت را تغییر داد. برای نمونه، امروز بیشتر مردم جهان، فرهنگ اجدادی و ملیشان را فراموش کردهاند
و ناخواسته در گردابِ اختلاطِ فرهنگهای ناهمگون، مشغول غرق شدن هستند. از دل همین اختلاطِ فرهنگهای نامتناجس، ایدئولوژیهای بیریشهای مثل #سوسیالیسم در دانشگاهها، و تفکراتِ ناکارآمدی مثل اندیشهٔ #جهان_وطنی در رسانهها، و سلایق بیمار و مریضی مثل فروکردن تفکرات لگبتها (#LGBTQ) در
مغز کودکان خردسال در مدارس و کودکستانها، بیرون آمد که خروجی آن، این بلبشویی است که در جهان مشاهده میکنیم.
از سوی دیگر، مهاجران جدید، از آنجایی که توانایی سوئیچ کردن از تفکرات فرهنگ ملی وطن قبلی به فرهنگ
سرزمین جدید را ندارند، میکوشند تا فرهنگ قبلی را در سرزمین جدید پیاده کنند که اینکار باعث درگیری و تقابل فرهنگی میشود. مثلا علاقه به پیادهکردن چندهمسری توسط مسلمانان در غرب یا حمایت لگبتها از فلسطینیها.
اگر میخواهیم #ایران_ما در این گردابِ ویرانگر، زنده بماند، فرهنگ ملی باستانیمان را باید احیا کنیم. شدنی است؟ پاسخ این سوال را از خودتان بپرسید.
ـ #بهمن_انصاری
@TwitterMeligarayan