آنتی الیگارشی
7.7K subscribers
14.5K photos
5.32K videos
94 files
5.04K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
2 از 2

✍️ از شمس تأویل تا کسوف تکفیر
(عقل سرخ)

🔸ثانیاً مزید بر مطلب فوق، در ظاهر کلام بایزید نیز کفری پیدا نیست. چنان‌که از برخی کلمات عرفانی چنین مستفاد می‌گردد که حدود ماهوی (همچون تعاریف محدود از انسان) و‌ اعراض (همچون زمانمندی و مکانمندی) تنها شئون و حیثیات حق‌اند و وجود حقیقی، جز یکی نیست.
بنابراین اگر بزرگی می‌گوید «ما أعظم شأنی»، نظر به همان ظاهر کلام، پر پیداست که شأن محدود عین‌الفقر عین‌الربطش مراد او‌ نیست و نظر به شدت اتصال خویش به آن وجود بسیط عالم دارد.
بر همین مبنا، کلام «لیس فی جبتی سوی الله» نیز بر اساس ظاهرش قابل تفسیر است؛ بدین صورت که این لباسِ شأنیِ حیثیِ مرا جز وجود سرشار حق، فیض نبخشیده‌است و احیا نکرده‌است.
(نک: شمس‌الدین محمدبن‌حمزه فَناری، مصباح الأنس بین المعقول و المشهود)

🔹در تایید آن‌چه عرض شد، به‌ روایتی منقول از امام صادق (ع) نیز استشهاد (و نه استدلال) می‌کنیم:
«ان الجمع بلا تفرقةٍ زندقة و التفرقة بلا جمع، تعطیل و الجمع بینهما توحید»[۲]؛ جمع بین حق و خلق بدون تنزیه و فرق‌نهادن کفر است و تنزیه بدون جمع بین حق و‌ خلق [موجب] تعطیل [معرفت ‌الله] است و جمع بین جمع و تفریق، توحید است.

تطبیق: تعبیر ماهیات امکانی به شئون حق (و نه وجود حقیقی)، محظور تشبیه را مرتفع می‌سازد؛ شدت اتصال شئون حق و حق، محضور تعطیل را رفع می‌کند و انحصار وجود در حق، توحید را تبیین می‌کند.

نتیجه: نوشتار فوق، مختصری بود در شرح دعوای دیرینه‌ی نص‌گرایان با عارفان و توضیح این‌که چگونه با مقداری تدقیق و تعمق، می‌توان خود را از ورطه‌ی تکفیر رهانید.
موضوع اصلی، شمس تبریزی و بایزید بسطامی و محی‌الدین عربی یا‌ حر عاملی و مکارم شیرازی و‌ نوری همدانی و... نیست.
موضوع اصلی این است که‌ چرا کثیری از فقها در طول تاریخ اسلام و شیعه، نتوانسته‌اند بروز و ظهور معارف متفاوت انسانی را تحمل کنند؟ و تا کی قرار است این نفی ناشایست ادامه یابد؟


[۱]. حر عاملی، نقدی جامع بر تصوف: ترجمه‌ی رساله‌ی الإثنى‏ عشريه فی الرد علی التصوف، ترجمه‌ی عباس جلالی، چ۲، قم: انصاریان، ۱۳۸۶ ش، ص ۲۵۰.
[2]. صائن‌الدين‌بن‌تركه، تمهید القواعد، چاپ انجمن فلسفة ايران، ص۱۱۵؛ همان، چاپ دفتر تبليغات، ص۲۶۲؛ همان، چاپ مؤسسة امّ‌ القري، ص۳۱۲.

#نص‌گرایی
#ظاهرگرایی
#عرفان
#باطن‌گرایی
#تأویل #تفسیر_اشاری

@antioligarchie