آنتی الیگارشی
7.7K subscribers
14.5K photos
5.31K videos
94 files
5.04K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
#داستانک

🔻در دبیرستانی در شیراز که آقای دکتر "مهدی حمیدی" [شاعر و ادیب معاصر] دبیر ادبیات آن بود ثبت نام کرده بودم. اولین انشا را با این مضمون دادند: دیوان حافظ بهتر است یا مولوی ؟
برداشتم نوشتم: من یک بچه قشقایی از عشایر هستم. بهتر است از بنده بپرسید: میش چند ماهه می زاید؟ اسب بیشتر بار می برد یا خر؟ تا برای من کاملا روشن باشد. ... و تقریبا شرح مفصلی از حیوانات که جز لاینفک زندگی عشایر بود، ارائه دادم و قلمفرسایی کردم و در پایان نوشتم: من دیوان حافظ و مولوی را بیشتر در ویترین کتاب فروشی ها دیده ام. چگونه می توانم راجع به فرق و برتری این با آن انشا بنویسم؟

وقتی شروع به خواندن انشا کردم، خنده بچه ها گوش فلک ر ا پر کرد؛ ولی آقای حمیدی فکورانه به آن گوش کرد و به من نمره بیست داد. در کمال تعجب و ناباوری گفت: اتفاقا این جوان، نویسنده بزرگی خواهد شد. ...

#محمد_بهمن_بیگی 
[پایه گذار "آموزش عشایر ایران"
نویسنده کتاب "ایل من بخارای من"]


@antioligarchie
#داستانک

🔻در دبیرستانی در شیراز که آقای دکتر "مهدی حمیدی" دبیر ادبیات آن بود ثبت نام کرده بودم. اولین انشاء را با این مضمون دادند:
دیوان حافظ بهتر است یا مولوی ؟

برداشتم نوشتم: من یک بچه قشقایی از عشایر هستم. بهتر است از بنده بپرسید: میش چند ماهه می‌زاید؟ اسب بیشتر بار می‌برد یا خر؟ تا برای من کاملا روشن باشد. و تقریبا شرح مفصلی از حیوانات که جز لاینفک زندگی عشایر بود، ارائه دادم و قلمفرسایی کردم و در پایان نوشتم: من دیوان حافظ و مولوی را بیشتر در ویترین کتاب فروشی‌ها دیده‌ام. چگونه می‌توانم راجع به فرق و برتری این با آن انشا بنویسم؟
وقتی شروع به خواندن انشاء کردم، خنده بچه‌ها گوش فلک ر ا پر کرد؛ ولی آقای حمیدی، فکورانه به آن گوش کرد و به من نمره بیست داد و در کمال تعجب و ناباوری گفت: اتفاقا این جوان، نویسنده بزرگی خواهد شد. 

در ایل ما گوسفندان را داغی روی صورت یا گوش‌شان می‌گذاشتند تا اگر گم شدند یا دزدیده شدند بتوان ردی از آنها گرفت. نشانی از آهن داغ که پشم و پوست و گوشت را می‌سوزاند و ضجه گوسفند بیچاره را به فلک می‌رساند و آن نشان تا همیشه خدا پیدا بود.
کاش همین داغ را روی دزدها می‌گذاشتند تا میان آدمها گم نمی‌شدند .
وگرنه گوسفند بیچاره هیچ گناهی نداشت.
ما از ترس آدم‌ها گوسفندان را داغ می‌کردیم.

#محمد_بهمن‌_بیگی، نویسندهٔ ایرانی و بنیان‌گذار آموزش و پرورش عشایری

@antioligarchie