🔺مرجع تقلید یا مرجع تحقیق؟!
🖋 مارکوپولو
امروز با یک روحانی بحث میکردیم گپ مان رسید به بحث جواز تقلید از علما. گفتم روی چه حسابی تقلید از غیر را جایز میدانید؟ گفت با توجه به اصل رجوع به متخصص ما تقلید را جایز میدانیم همان طور که به پزشک مراجعه می کنیم. گفتم اولا من از یک روحانی انتظار داشتم استدلالش مثل همیشه که رجوع به آیه قرآن است از قرآن باشد یا حداقل ارجاع به یک حدیث مستند از یک معصوم؛ اما گویا در این گونه مسائل حکم خدا با واسطه تنها به شما ها الهام می شود! در ثانی حالا روی چه حسابی رجوع را با تقلید یکی میدانید؟ من و من کرد و گفت فرقش چیست مگر شما به پزشک رجوع می کنید تقلید نمی کنید؟ خندیدم و گفتم فرق رجوع با تقلید این است که در اولی شما برای همیشه تصمیم گیرنده ای اما در دومی شما تصمیم گیری را واگذار کرده ای به غیر؛ در اولی پزشک جرئت خطا کردن ندارد ولی در دومی هیچ شاخص یا مرجعی برای تنبیه یا قضاوت وجود ندارد خود فرد هم که از اساس همه چیز را واگذار کرده به یکی دیگر. در جواب گفت که شما اساسا تقلید را اشتباه درک کرده ای تقلید هم یک جور مشورت است، البته با رجوع به متخصص، که بجای پزشک یه عالم روحانیست. در جواب گفتم در اینصورت هرکس مجاز است همزمان چند مرجع داشته باشد. یک مکسی کرد و گفت نه نه برادر نمی شود!! اصلا شما اگر خیلی عالمی میتوانی مرجع نداشته باشی. مرجع تقلید برای عوام است نه خواص. باز هم در جوابش گفتم میدانید مشکل کجاست؟ مشکل این نیست که شما اجازه تحقیق را نمی دهید [ نه اینکه نخواهید... نمی توانید] مشکل از آن جایی است که شما مجوز تقلید را میدهید! نتیجه این میشود که یک عالمی حکم قتل شیعه را صادر می کند و یکی دیگر قمه زنی را، بر مقلد هم که تقلید واجب. همه این ها از همین بلا تکلیفی و مقلد بار آوردن امت اسلام نتیجه شده دقیقا همان چیزی که امثال شما در کتب تقلیدتان در حال تئوریزه کردنش هستید. البته بدون هیچ سند قرآنی یا روایی.
گفتیم و گفتیم اما آخرش نه من قانع شدم و نه جناب حجت الاسلام.
#مرجع_تقلید_یا_مرجع_تحقیق
💢 مارکوپولو
@antioligarchie
🖋 مارکوپولو
امروز با یک روحانی بحث میکردیم گپ مان رسید به بحث جواز تقلید از علما. گفتم روی چه حسابی تقلید از غیر را جایز میدانید؟ گفت با توجه به اصل رجوع به متخصص ما تقلید را جایز میدانیم همان طور که به پزشک مراجعه می کنیم. گفتم اولا من از یک روحانی انتظار داشتم استدلالش مثل همیشه که رجوع به آیه قرآن است از قرآن باشد یا حداقل ارجاع به یک حدیث مستند از یک معصوم؛ اما گویا در این گونه مسائل حکم خدا با واسطه تنها به شما ها الهام می شود! در ثانی حالا روی چه حسابی رجوع را با تقلید یکی میدانید؟ من و من کرد و گفت فرقش چیست مگر شما به پزشک رجوع می کنید تقلید نمی کنید؟ خندیدم و گفتم فرق رجوع با تقلید این است که در اولی شما برای همیشه تصمیم گیرنده ای اما در دومی شما تصمیم گیری را واگذار کرده ای به غیر؛ در اولی پزشک جرئت خطا کردن ندارد ولی در دومی هیچ شاخص یا مرجعی برای تنبیه یا قضاوت وجود ندارد خود فرد هم که از اساس همه چیز را واگذار کرده به یکی دیگر. در جواب گفت که شما اساسا تقلید را اشتباه درک کرده ای تقلید هم یک جور مشورت است، البته با رجوع به متخصص، که بجای پزشک یه عالم روحانیست. در جواب گفتم در اینصورت هرکس مجاز است همزمان چند مرجع داشته باشد. یک مکسی کرد و گفت نه نه برادر نمی شود!! اصلا شما اگر خیلی عالمی میتوانی مرجع نداشته باشی. مرجع تقلید برای عوام است نه خواص. باز هم در جوابش گفتم میدانید مشکل کجاست؟ مشکل این نیست که شما اجازه تحقیق را نمی دهید [ نه اینکه نخواهید... نمی توانید] مشکل از آن جایی است که شما مجوز تقلید را میدهید! نتیجه این میشود که یک عالمی حکم قتل شیعه را صادر می کند و یکی دیگر قمه زنی را، بر مقلد هم که تقلید واجب. همه این ها از همین بلا تکلیفی و مقلد بار آوردن امت اسلام نتیجه شده دقیقا همان چیزی که امثال شما در کتب تقلیدتان در حال تئوریزه کردنش هستید. البته بدون هیچ سند قرآنی یا روایی.
گفتیم و گفتیم اما آخرش نه من قانع شدم و نه جناب حجت الاسلام.
#مرجع_تقلید_یا_مرجع_تحقیق
💢 مارکوپولو
@antioligarchie