آنتی الیگارشی
7.7K subscribers
14.5K photos
5.31K videos
94 files
5.04K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
#دیدگاه

محمد حسین خوش بیان :

🔻در جنگ #چالدران، ایران مفتضحانه از توپ های عثمانی شکست خورد. ایرانی که خودش پیش تر توپ و تفنگ داشت، اما علمای آن زمان و خود شاه اسماعیل استفاده از این تجهیزات را خلاف #مروت و قواعد #دین تلقی می کردند! بعد از آن جنگ در این پایه های اخلاقی و مروتی قدری تجدید نظر شد..

در #دفاع_مقدس صدام بسیاری از مناطق عمومی و شهری را بمباران می کرد و امام ره مقابله به مثل را خلاف مروت و دین می دانستند. اما وقتی شهدای غیر نظامی بسیار شد بعد از ۴ سال با سه قید با بمباران مناطق فقط نظامی و غیر مذهبی و زیرساخت ها و با اخطار ۲۴ ساعت قبل از بمباران، موافقت کردند.

امیدوارم هرگز و هرگز شاهد تجربه بمباران اتمی داخل ایران عزیز نباشیم تا علما و جوانمردان این قوم راضی به داشتن بمب اتم شوند. خبرهای خوبی از #سعودی لامروت و بی دین نمی رسد. باید قبل از او بمب اتم را بسازیم حتی اگر نخواهیم هرگز از آن استفاده کنیم.

💢مکتوبات

@antioligarchie
درس هایی از #جنگ_چالدران

✍️علی مرادی مراغه‌ای

🔻وقتی در تابستان ۱۵۱۴م. قشون ۴۰ هزار نفری قزلباش صفوی در دشت #چالدران با قشون ۱۰۰ هزار نفری سلطان سليم عثمانی روبرو شدند، در واقع این اولین جنگ ایرانِ کهنه در مقابل دنیای مدرن بود. دنیای مدرنی که با توپ و سلاحهای گرم چون شبحی بر آستانهِ در نشسته بود و ایرانیان آنرا ندیدند و بخاطر همین، شکستی سخت و سرنوشت سازی خوردند.
شکستهای بزرگ همیشه عبرت‌های بزرگ دارد که مدام باید درس گرفته شوند، چرا که به تعبیر جوزف کمبل: «...و دلیلی ندارد که این نغمه‌ها همچنان در آینده ساز نشود... از سوی مردم عاقل برای مقاصد عاقلانه و یا از سوی افراد نابخرد و دیوانه در راه بیهودگی و فاجعه».

در آن جنگ، قشونِ عثمانی بیش از دو برابر قشون ایرانی و مجهز به ارابه و توپخانه آتشین بود، اما قشونِ ایرانی نيزه، شمشیر، تير، طپانچه، گرز و خنجر داشتند و البته #غیرت...! اما علت اصلی شکست ایرانیان تنها اینها نبود، بلکه افکار کهنه و خشک مغزی بود که به غرور و تکبر نیز آلوده بود، به حدی که سربازان ایرانی بجای تکیه بر فن نظامی و تکنیک جنگ، به شکست ناپذیری مرشد کاملشان (ظل الله) اسماعیل صفوی ایمان پیدا کرده بودند، چون در هیچ جنگی تاکنون شکست نخورده بود!. عجیب اینکه وقتی قشون سلطان سلیم شروع به آرایش جنگی میکنند و ارّابه‌هاى جنگى و توپها، قشون ایرانی را بصورت نیم دایره احاطه میکنند، دو تن از سردارانِ ایرانی که آشنا به وضعیت جنگی دشمن بودند پیشنهاد میکنند که قبل از اینکه دشمن به آرایش جنگی بپردازد بر آنان بتازیم و مانع شویم؛ اما درمقابل، دورمش خان پیشنهاد میکند که چون شاه اسماعیل رسالت غیبی دارد و شکست ناپذیر است پس «ما مكث میكنيم تا وقتى كه آنچه مقدور ايشان است از قوّت به فعل آورند...» و شاه اسماعیل پیشنهاد دورمش خان را قبول میکند! [أحسن التواریخ‌، ...ج ۲، ص۱۰۸۳] و میگوید «هر چه مقدور الهی است به ظهور می‌آید [تاریخ عالم آرای صفوی... ج۱، ص۴۲ ] در نتیجه، سلطان سليم كه در طرّاحى جنگ يكى از سرداران معروف دنيا بود [انقلاب الإسلام بین الخواص و العوام... ص ۱۶۳] به راحتی به آرایش جنگی پرداخت که بقول حسن بيگ روملو، عثمانی ها در استفاده از توپخانه، چنان ماهر بودند كه حتى از يك فرسنگ مسافت میتوانستند هدف را بزنند [احسن التواریخ... ص ۱۴۴] و در مقابل، قزلباشان صفوی در جنگ مست بودند و شب تا صباح شراب خوردند... [فارسنامه ناصری... ص ۱، ص۳۹۲]

سرانجام، همین تعصبات وهم آلود، سرنوشت جنگ را رقم زد و دشت چالدران مشحون از اجساد قزلباش گشت. آنان با تمام توان پیکار کردند، خود شاه اسماعیل جانفشانی‌ها کرد و سرانجام از دوش و از پا زخمى شده، بى‌حال در روى زمين آلودۀ گل و لاى افتاده [انقلاب الإسلام بین... ص۱۱۰] چیزی نمانده بود حتی دستگیر شود که یکی از قزلباشان خود را به اسم شاه اسماعيل معرفى كرد تا شاه نجات یابد. روایت است که به جز ۸۵ نفر، تمام سربازان و فرماندهان ایران کشته شدند، چرا که سرنوشت این جنگ را زور و بازو و جانفشانی رقم نمی‌زد، بلکه فکر نو و تکنیک نو تعیین میکرد. تبریز، ارومیه، کردستان و همدان به دست عثمانی افتاد. قزلباشان اندکی که زنده مانده بودند شاه زخمی را نجات داده، باخود بردند. اما زخمِ کاری وقتی بر قلبِ شاه مغرور و ۲۷ ساله نشست که شنید زنش، بهروزه خانم توسط دشمن اسیر شده و سلطان سلیم براینکه بقول خودش «قلب اردبيل‌ اوغلى را بسوزاند» [انقلاب الإسلام بین... ص ۱۳۷] او را به یکی از سردارانش پیشکش نمود. داستان اسارت بهروزه خانم یک داستانی است پر از آب چشم، و در سالهای اخير، موضوع رمانهاى تاريخى در ايران و اروپا گرديده. افسانه شکست ناپذیری «مرشد کامل» نقش بر آب گشت. طرفداران جان برکفش سرخورده شده، شاه صفوی متزلزل شد و هرج و مرج شدت یافت و شاه دیگر از این شکست و تحقیر کمر راست نکرد، مخصوصا وقتی بعدا شنید بهروزه خانم باردار و پسری زاییده.
شاه ماتم گرفت و دست از جنگ كشید، لباس سياه پوشيده، به گوشه ای خزیده و مدام در كاسه سر شيبك خان شراب مینوشید [اسماعیل نامه... ص ۱۲۷] البته تاریخ‌نگاری رسمی صفوی بجای اینکه شکست چالدران را تحلیل خردمندانه کند، تا چراغ راه آیندگان گردد به بافتن جفنگیاتی پرداخته و علت شکست را حکمت بالغه الهی دانسته که «چون اگر در این جنگ هم پیروز میشد ارادت قزلباشان به او به چنان درجه میرسید که از دین گمراه میشدند» [جهانگشای خاقان... ص۵۰۶ ] و...


@antioligarchie