#داستانک
🔻مامور پلیسی در ترکیه، که در سال ۲۰۱۹ برای فعالیت در عملیات مبارزه با مواد مخدر جایزه دریافت کرده بود، به همراه همسرش درحال حمل ۳۵ کیلو مواد مخدر و فروش آن دستگیر شد.
#واقعی
@antioligarchie
🔻مامور پلیسی در ترکیه، که در سال ۲۰۱۹ برای فعالیت در عملیات مبارزه با مواد مخدر جایزه دریافت کرده بود، به همراه همسرش درحال حمل ۳۵ کیلو مواد مخدر و فروش آن دستگیر شد.
#واقعی
@antioligarchie
#داستانک
#واقعی
🔻ما را همه شب نمی برد خواب !
...در مرحله عقب نشینی عملیات والفجر مقدماتی سرعت و شدت پاتک عراق بسیار بالا بود ،لذا فرصتی برای تخلیه اجساد شهدا و مجروحین بجا مانده پیدا نشد.
به اتفاق شهید عاصمی به کانال حدفاصل خط خودی و خط اول عراق که نزدیک به خط اول عراق بود و کاملا در دسترس آنها رسیدیم .
جایی که همه مجروحین به آنجا پناه برده و منتظر کمک بودن و خبر نداشتند امکان آن نیست.
شهید عاصمی صراحتا وضعیت را تشریح کرد و گفت به هر شکل و روی پای خودتان باید این کمتر از ۱ کیلومتر تا خط خودی را برگردید...
سیل زخمی ها و قطع عضوها بود که حتی با یک پا شروع به برگشت کردند ولی تعداد زیادی هم قادر به حرکت نبودند .
با ماشین وانتمان در چند مرحله توانستیم تعدادی را به عقب منتقل کنیم تا اینکه عراقیها رسیدند و دیگر ادامه کار ممکن نبود
امداد به آن جامانده امکان پذیر نبود...
در روزها و شب های بعد عراق هم کاری برای آنها نکرد ،گاها در سکوت شب صدای ناله بعضی از آنها به گوش میرسید و کمتر یک هفته آن تک صداها هم تمام شد...
تا اینکه یک شب عراقیها با آوردن یک تانکر گازوئیل کل آن محدوده از کانال را به آتش کشیدند !
چه شبی بود آن شب تا صبح صدای آتش و بوی سوختن تن آدمی و دل بی تاب ما و ....سلام بر آن اجساد شعله ور !
#قربانعلی_صلواتیان
@antioligarchie
#واقعی
🔻ما را همه شب نمی برد خواب !
...در مرحله عقب نشینی عملیات والفجر مقدماتی سرعت و شدت پاتک عراق بسیار بالا بود ،لذا فرصتی برای تخلیه اجساد شهدا و مجروحین بجا مانده پیدا نشد.
به اتفاق شهید عاصمی به کانال حدفاصل خط خودی و خط اول عراق که نزدیک به خط اول عراق بود و کاملا در دسترس آنها رسیدیم .
جایی که همه مجروحین به آنجا پناه برده و منتظر کمک بودن و خبر نداشتند امکان آن نیست.
شهید عاصمی صراحتا وضعیت را تشریح کرد و گفت به هر شکل و روی پای خودتان باید این کمتر از ۱ کیلومتر تا خط خودی را برگردید...
سیل زخمی ها و قطع عضوها بود که حتی با یک پا شروع به برگشت کردند ولی تعداد زیادی هم قادر به حرکت نبودند .
با ماشین وانتمان در چند مرحله توانستیم تعدادی را به عقب منتقل کنیم تا اینکه عراقیها رسیدند و دیگر ادامه کار ممکن نبود
امداد به آن جامانده امکان پذیر نبود...
در روزها و شب های بعد عراق هم کاری برای آنها نکرد ،گاها در سکوت شب صدای ناله بعضی از آنها به گوش میرسید و کمتر یک هفته آن تک صداها هم تمام شد...
تا اینکه یک شب عراقیها با آوردن یک تانکر گازوئیل کل آن محدوده از کانال را به آتش کشیدند !
چه شبی بود آن شب تا صبح صدای آتش و بوی سوختن تن آدمی و دل بی تاب ما و ....سلام بر آن اجساد شعله ور !
#قربانعلی_صلواتیان
@antioligarchie
#داستانک
#واقعی
🔻یک پیشنهاد
امشب بالاخره حُکمِ «دادگاهِ جنایتکارانِ یوگسلاویِ سابق» در موردِ «قصّابِ بالکان» اعلام شُد.
ترجیح میدادم تا «رادوان کارادزیچ» به بدترین و دردناکترین روشِ مُمکن «زجرکُش» میشُد تا اینجوری سوسولی و مسخره محکوم به چهلسال حبس! نه! زندان برای امثالِ او اصلا مجازاتِ عادلانهای نیست موجوداتی بینهایت پست و رذل و کثیف و به همان تعبیرِ «قرآن» از جنسِ «أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»
رییسجمهورِ سابقِ صرب گرچه برایِ خودش کُلّی "شاعرپیشه و روانپزشک و روشنفکر" بود و تحصیلکرده یِ دانشگاهِ مشهورِ کُلمبیا در منتهنِ نیویورک و شاید اگر جنگِ داخلی در «بوسنیوهرزگوین» رُخ نمیداد الان در صفحاتِ مجازیاش شونصدهزار فرندِ نادیده و دلخسته داشت که در پایِ نظراتِ «اولترافمینیستی»اش جان فدا میکردند.
و البته... تا قبل از دستورِ او برایِ تجاوزهایِ دسته جمعی و کُشتارِهمه یِ همه یِ هشتهزار زن و کودکِ تنها و غیرِ مُسلح در «سربرنیتسا» شهری مُسلماننشین که کلّیه مردانِ بالایِ چهارده سالش با اعتماد به آتشبسِ پیشنهادیِ شورایِ امنیت و قولِ کُلاهآبیهایِ سازمانِملل از آن بیرون رفته بودند تا تنها چندساعتِ بعد خبرِ «بزرگترین و فجیعترین نسلکشی تاریخِ مُعاصرِ اروپا» به گوششان برسد.
آنروزها مثلِ همین الان نیروهایِ داوطلبِ بسیجی و سپاهیِ اعزامی از ایران و خیلی بیتجربهتر و کمامکاناتتر از حالا جزء معدود یاریرسانان به مُسلمانان و کرواتها شُدند پیش از آنکه آمریکاییها یکجورهایی مُتّحدِ دولتِ ما شوند در جنگِ با «چتنیک»هایِ صرب که از اوّل تا آخرش مستظهر به حمایتِ بیدریغِ ارتشِ روسیه بودند.
حالا شُما یادتان نمیآید همین آقایِ «احمدِجنّتی» که الان خیلیها از ایشان دلخورند و از بابِ همین دلخوری به انبوهِ شوخیهایِ در مورد ایشان حسابی میخندند و دل خُنک میکُنند از جُمله نگارنده! (در انتخاباتِ اخیرِ مجلسِ شورایِ اسلامی، ردِ صلاحیّتم فرمودند خُب!) آنموقعها تا چه حدِ محبوبِ دلِ قحطیزده و محاصرهشده یِ بوسنیاییها بود به جهتِ سفری که به آنجا داشت و کمکهایِ گرچه ناچیز امّا دلگرمکُنندهای که از جانبِ مردمِ مظلومنوازِ ما برایشان بُرد.
و امّا بعد که اکنون شاید وقتِ افشاکردنِ «راز»ی باشد! که صاحبِ این قلم تا امشب در نهانیترین زاویه یِ دلِ خود پنهان کرده بود و نه جایی گفته و نه نوشته!
روزهایِ سختی بود روزهایی خیلی سخت سختتر از آنکه فکرش را بکُنید !
صربها قدم به قدم جلو میآمدند و با اطمینان از سُکوت و همراهیِ پنهانِ همسایگانِ اروپایی در هر قدم جنایتهایی میکردند که زبان از گفتن و قلم از نوشتنش شرم دارد . در سفر و به همراهِ آقایِ جنّتی چندنفر خبرنگارِ ایرانی هم آمده و بعد از رفتنِ او هم مانده بودند از جُمله خانُمِ ثقفی، محمدصدری، رضا بُرجی، شهید سیّدابراهیمِ اصغرزاده و یکی دیگر که اسمش را آخر میگویم!
در یکی از همان شبها و روزهایِ سخت که به گمانم همان وقتی بود که دُخترکِ زیبارویِ شانزدهساله یِ تازه فرار کرده از اردوگاهِ اُسرا که به قولِ پزشکانِ بدون مرز بیش از هزاربار به او تجاوز شده بود خودش را پیشِ چشمِ همه و جلویِ قرارگاهِ نیروهایِ موسوم به پاسدارِ صُلح آتش زد ! آری همان شب تصمیم گرفته شُد که یکی از خبرنگارانِ ایرانی دست از جان بشوید و به بهانه یِ مُصاحبه خودش را به «رادوان کارادزیچ» برساند و در فُرصتی مناسب و با انفجارِ بُمبی که داخلِ دوربینش بود او را به درک و هزارنفر انسانِ بیگناه و دستِ خالی را به آزادی و آرامش و خود را به شهادت برساند.
آب در دهانِ همه خُشک شُده بود! و هیچ کس دلش را نداشت و تنها یکی بود که پا پیش گذاشت و برایِ اینکه دیگران شرمنده یِ ترسشان نشوند دلیل آورد که تنها کسی در میانِ جمع است که چهرهای با پوستِ سپید و چشمانِ آبی و مویِ بور و شبیهِ غربیها دارد و انگلیسی را به لهجه و اصطلاحاتِ فاخرِ شرقِ آمریکا صحبت میکُند و تازه تحصیلکرده «کُلمبیا» و هم دانشگاهیِ «رادوان کارادزیچ» است.
آن طرحِ ماجراجویانه و مومنانه و بشردوستانه البته و شاید که چه بهتر هرگز اجرا نشد و همینکه خبرش به تهران رسید و گویا شخصِ آقایِ خامنهای اجازه نداد لغو و دیگر کسی از آن سُخنی نگفت تا امشب که یادِ همه یِ فداکاریهایِ بیدریغ و بیچشمداشتی که همه ما ایرانیان یکی کمتر و دیگری بیشتر برایِ همکیشانِ خود داشتهایم . اُفتادم و یادِ تنها داوطلبِ آن عملیاتِ محرمانه: «نادرِ طالبزاده»!
#حسین_دهباشی
https://is.gd/oRFO5c
@antioligarchie
#واقعی
🔻یک پیشنهاد
امشب بالاخره حُکمِ «دادگاهِ جنایتکارانِ یوگسلاویِ سابق» در موردِ «قصّابِ بالکان» اعلام شُد.
ترجیح میدادم تا «رادوان کارادزیچ» به بدترین و دردناکترین روشِ مُمکن «زجرکُش» میشُد تا اینجوری سوسولی و مسخره محکوم به چهلسال حبس! نه! زندان برای امثالِ او اصلا مجازاتِ عادلانهای نیست موجوداتی بینهایت پست و رذل و کثیف و به همان تعبیرِ «قرآن» از جنسِ «أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»
رییسجمهورِ سابقِ صرب گرچه برایِ خودش کُلّی "شاعرپیشه و روانپزشک و روشنفکر" بود و تحصیلکرده یِ دانشگاهِ مشهورِ کُلمبیا در منتهنِ نیویورک و شاید اگر جنگِ داخلی در «بوسنیوهرزگوین» رُخ نمیداد الان در صفحاتِ مجازیاش شونصدهزار فرندِ نادیده و دلخسته داشت که در پایِ نظراتِ «اولترافمینیستی»اش جان فدا میکردند.
و البته... تا قبل از دستورِ او برایِ تجاوزهایِ دسته جمعی و کُشتارِهمه یِ همه یِ هشتهزار زن و کودکِ تنها و غیرِ مُسلح در «سربرنیتسا» شهری مُسلماننشین که کلّیه مردانِ بالایِ چهارده سالش با اعتماد به آتشبسِ پیشنهادیِ شورایِ امنیت و قولِ کُلاهآبیهایِ سازمانِملل از آن بیرون رفته بودند تا تنها چندساعتِ بعد خبرِ «بزرگترین و فجیعترین نسلکشی تاریخِ مُعاصرِ اروپا» به گوششان برسد.
آنروزها مثلِ همین الان نیروهایِ داوطلبِ بسیجی و سپاهیِ اعزامی از ایران و خیلی بیتجربهتر و کمامکاناتتر از حالا جزء معدود یاریرسانان به مُسلمانان و کرواتها شُدند پیش از آنکه آمریکاییها یکجورهایی مُتّحدِ دولتِ ما شوند در جنگِ با «چتنیک»هایِ صرب که از اوّل تا آخرش مستظهر به حمایتِ بیدریغِ ارتشِ روسیه بودند.
حالا شُما یادتان نمیآید همین آقایِ «احمدِجنّتی» که الان خیلیها از ایشان دلخورند و از بابِ همین دلخوری به انبوهِ شوخیهایِ در مورد ایشان حسابی میخندند و دل خُنک میکُنند از جُمله نگارنده! (در انتخاباتِ اخیرِ مجلسِ شورایِ اسلامی، ردِ صلاحیّتم فرمودند خُب!) آنموقعها تا چه حدِ محبوبِ دلِ قحطیزده و محاصرهشده یِ بوسنیاییها بود به جهتِ سفری که به آنجا داشت و کمکهایِ گرچه ناچیز امّا دلگرمکُنندهای که از جانبِ مردمِ مظلومنوازِ ما برایشان بُرد.
و امّا بعد که اکنون شاید وقتِ افشاکردنِ «راز»ی باشد! که صاحبِ این قلم تا امشب در نهانیترین زاویه یِ دلِ خود پنهان کرده بود و نه جایی گفته و نه نوشته!
روزهایِ سختی بود روزهایی خیلی سخت سختتر از آنکه فکرش را بکُنید !
صربها قدم به قدم جلو میآمدند و با اطمینان از سُکوت و همراهیِ پنهانِ همسایگانِ اروپایی در هر قدم جنایتهایی میکردند که زبان از گفتن و قلم از نوشتنش شرم دارد . در سفر و به همراهِ آقایِ جنّتی چندنفر خبرنگارِ ایرانی هم آمده و بعد از رفتنِ او هم مانده بودند از جُمله خانُمِ ثقفی، محمدصدری، رضا بُرجی، شهید سیّدابراهیمِ اصغرزاده و یکی دیگر که اسمش را آخر میگویم!
در یکی از همان شبها و روزهایِ سخت که به گمانم همان وقتی بود که دُخترکِ زیبارویِ شانزدهساله یِ تازه فرار کرده از اردوگاهِ اُسرا که به قولِ پزشکانِ بدون مرز بیش از هزاربار به او تجاوز شده بود خودش را پیشِ چشمِ همه و جلویِ قرارگاهِ نیروهایِ موسوم به پاسدارِ صُلح آتش زد ! آری همان شب تصمیم گرفته شُد که یکی از خبرنگارانِ ایرانی دست از جان بشوید و به بهانه یِ مُصاحبه خودش را به «رادوان کارادزیچ» برساند و در فُرصتی مناسب و با انفجارِ بُمبی که داخلِ دوربینش بود او را به درک و هزارنفر انسانِ بیگناه و دستِ خالی را به آزادی و آرامش و خود را به شهادت برساند.
آب در دهانِ همه خُشک شُده بود! و هیچ کس دلش را نداشت و تنها یکی بود که پا پیش گذاشت و برایِ اینکه دیگران شرمنده یِ ترسشان نشوند دلیل آورد که تنها کسی در میانِ جمع است که چهرهای با پوستِ سپید و چشمانِ آبی و مویِ بور و شبیهِ غربیها دارد و انگلیسی را به لهجه و اصطلاحاتِ فاخرِ شرقِ آمریکا صحبت میکُند و تازه تحصیلکرده «کُلمبیا» و هم دانشگاهیِ «رادوان کارادزیچ» است.
آن طرحِ ماجراجویانه و مومنانه و بشردوستانه البته و شاید که چه بهتر هرگز اجرا نشد و همینکه خبرش به تهران رسید و گویا شخصِ آقایِ خامنهای اجازه نداد لغو و دیگر کسی از آن سُخنی نگفت تا امشب که یادِ همه یِ فداکاریهایِ بیدریغ و بیچشمداشتی که همه ما ایرانیان یکی کمتر و دیگری بیشتر برایِ همکیشانِ خود داشتهایم . اُفتادم و یادِ تنها داوطلبِ آن عملیاتِ محرمانه: «نادرِ طالبزاده»!
#حسین_دهباشی
https://is.gd/oRFO5c
@antioligarchie
صراط عشق؛ مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
روایت حسین دهباشی از شهادتطلبی نادرطالب زاده - صراط عشق؛ مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
روایت حسین دهباشی از شهادتطلبی نادرطالب زاده چند سال قبل، حسین دهباشی کارگردان مستند انتخاباتی حس
#خبر
⭕️ از سیاست های کلی برنامه هفتم :
....۴ - ایجاد تحول در نظام مالیاتی با رویکرد تبدیل مالیات به منبع اصلی تامین بودجه جاری دولت . ایجاد پایه های مالیاتی جدید ، جلوگیری از فرار مالیاتی و تقویت نقش هدایت و تنظیم گری مالیات در اقتصاد با تاکید بر رونق تولید و عدالت مالیاتی ...
https://dolat.ir/detail/395982
#نقد_و_نظر
✍ امیر تفرشی
🔻 اگر جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است مانند کشورهای توسعهیافته هزینههای دولت را از #جیب_مردم تأمین کند، باید به الزامات این مدل حکمرانی نیز تن بدهد و دیگر هیچ ارادهای فراتر از «خواست مالیاتدهندگان» نباید در تعیین جهتگیری و اولویتهای دولت مداخله کند. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که مردم هزینه اداره دولت را بدهند و دستور کار دولت از جایی دیگر بیاید!
دو مسأله در دورۀ اخیر به #واقعی_سازی رابطه میان مردم و نظام در ایران کمکی شایان کرده؛ یکی #بورس و دیگری #مالیات. مردم وقتی دست دولت را به شکل ملموس در جیب خود احساس کنند به تدریج با #امر_مقدس خداحافظی و به مرحلهای جدید در حکمرانی مدرن سلام خواهند کرد.
اینجا قاعدۀ بازی متفاوت است!
@antioligarchie
⭕️ از سیاست های کلی برنامه هفتم :
....۴ - ایجاد تحول در نظام مالیاتی با رویکرد تبدیل مالیات به منبع اصلی تامین بودجه جاری دولت . ایجاد پایه های مالیاتی جدید ، جلوگیری از فرار مالیاتی و تقویت نقش هدایت و تنظیم گری مالیات در اقتصاد با تاکید بر رونق تولید و عدالت مالیاتی ...
https://dolat.ir/detail/395982
#نقد_و_نظر
✍ امیر تفرشی
🔻 اگر جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است مانند کشورهای توسعهیافته هزینههای دولت را از #جیب_مردم تأمین کند، باید به الزامات این مدل حکمرانی نیز تن بدهد و دیگر هیچ ارادهای فراتر از «خواست مالیاتدهندگان» نباید در تعیین جهتگیری و اولویتهای دولت مداخله کند. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که مردم هزینه اداره دولت را بدهند و دستور کار دولت از جایی دیگر بیاید!
دو مسأله در دورۀ اخیر به #واقعی_سازی رابطه میان مردم و نظام در ایران کمکی شایان کرده؛ یکی #بورس و دیگری #مالیات. مردم وقتی دست دولت را به شکل ملموس در جیب خود احساس کنند به تدریج با #امر_مقدس خداحافظی و به مرحلهای جدید در حکمرانی مدرن سلام خواهند کرد.
اینجا قاعدۀ بازی متفاوت است!
@antioligarchie
سایت دولت
سياستهاي كلي برنامه هفتم از سوي مقام معظم رهبري ابلاغ شد
سياستهاي كلي برنامه هفتم از سوي مقام معظم رهبري ابلاغ شد/ پيشرفت اقتصادي توأم با عدالت در اولويت است