آنتی الیگارشی
#داستانک 🔻اشتباه باورنکردنی #قسمت_اول اسفند ۶۲ بنا بود در شب دوم عملیات خیبر چهار گردان از نیروهای مهدی باکری و احمد کاظمی از محور هور و نیروهای همت از مسیر طلاییه حمله کنند و در نقطه ای به هم برسند. حمله یک شب عقب افتاد اما به محور باکری و کاظمی درست…
#داستانک
#قسمت_دوم
🔻معرکه ی مرگبار
همت نیروهایش را روانه ی خط طلاییه کرد. عملیاتشان کامال ناموفق و پرتلفات شد. حسین بهزاد تصاویر دردناک این روز را از یک فیلم
عراقی دیده است: تصاویر مبهمی از خاکی پوشان ایرانی که در روشنایی روز، افتان و خیزان به زحمت در آن زمین شبه باتلاقی به پیش می آمدند و با اصابت همزمان ده ها گلوله ی خمپاره ۱۲۰ و انفجار آنها به زمین می غلطیدند... مشاهده ی آن تصاویر واقعا دیوانه کننده بود.
روشنایی روز پنجم اسفند به تاریکی شب رسید اما تلفات ادامه داشت. همت دستور داشت که خط را بشکند و به نیروهایش فشار می آورد و می پرسید: پس چی شد؟ چرا شما خط را نمی شکنید؟"
فرمانده گردان می گفت :تلاش می کنند اما نمی شود. همت گفت: اگر تو نمی توانی خط را بشکنی، بگو تا خودم به آن جا بیایم! فرمانده گفت: دیگر کاری از دست من برنمیآید ؛ اگر شما تدبیر بهتری سراغ دارید، بسم الله!
لشکر ۲۷ ذره ذره زیر آتش دشمن آب می شد اما عملیات متوقف نشد . روز ۶ اسفند هم نبرد نابرابر ادامه پیدا کرد؛ بدون شکسته شدن خط و پرتلفات و خیلی تلخ.
۵ اسفند گردان مسلم بن عقیل منهدم شده
بود و ۶ اسفند، گردان مقداد و روزهای بعد گردان های دیگر.
ارتش صدام کاملا بر میدان نبرد مسلط شده بود و تلخ تر از همه اینکه با بلندگو برای رزمنده های ایرانی سخنرانی می کردند: ای بسیجیان فریب خورده ی لشکر همت! دیگر باید به شما ثابت شده باشد که خطوط آهنین سپاه سوم عراق، عبورناپذیر است. زورتان را زدید و دیدید که
توان شکست خطوط ما را ندارید. پس بهتر است با پای خودتان بیایید و به ما تسلیم بشوید. به شما قول می دهیم ارتش قهرمان صدام حسین با شما فریب خوردگان به نحوی انسانی و اسلامی رفتار کند.
فارسی روان صحبت می کردند. فرماندهانی که با همت کار می کردند می گفتند امکان ادامه ی عملیات نیست. همت حرف هایشان را تایید می کرد اما می گفت: چندبار بگویم از بالا به ما می گویند هرطور شده، شما باید در اینجا عمل کنید؟
وقتی دیدیم خود همت هم تحت فشار قرار گرفته کوتاه آمدیم.
جنگ طلاییه به همین صورت ۷ اسفند هم ادامه پیدا کرد و ۸ اسفند. چهار گردان خط شکن لشکرهای عاشورا و نجف هم در محور دیگر به تدریج منهدم می شدند.
محمد ابوترابی که شاهد گفتگوی همت و کاظم رستگار در آن روزها بوده، می نویسد:
بیشتر حاج همت صحبت می کرد. بعضی جاها صدای گریه با صحبتش آمیخته می شد. حاج کاظم رستگار هم مدام می گفت: همینه دیگه، به خدا توکل کن، اونا کی فهمیدن ما چی می کشیم
که حالا بفهمن؟ مهم خداست... همت در حرفهایش روی یک موضوع خیلی تاکید می کرد، آن هم اینکه بالایی ها تصور می کنند کوتاهی می کنم و توقع دارند بعد از پنج شش بار زدن به پل طلاییه و شکست خوردن، کماکان ادامه بدهم، درحالی که شدنی نیست.
حاج همت می گفت: من باید بچه ها را از روی بدن شهدای شب قبل حرکت بدم. عملا فضایی واسه تحرک و مانور باقی نمونده. از اون طرف دشمن هم دست ما رو خونده... این طرف هم پایینی ها فکر می کنن من مطالب رو به بالا منتقل نمی کنم و گردان گردان رو واسه یه هدف
دست نیافتنی هزینه می کنم... دیگه خسته شدم!!
@antioligarchie
#ادامه_دارد
#قسمت_دوم
🔻معرکه ی مرگبار
همت نیروهایش را روانه ی خط طلاییه کرد. عملیاتشان کامال ناموفق و پرتلفات شد. حسین بهزاد تصاویر دردناک این روز را از یک فیلم
عراقی دیده است: تصاویر مبهمی از خاکی پوشان ایرانی که در روشنایی روز، افتان و خیزان به زحمت در آن زمین شبه باتلاقی به پیش می آمدند و با اصابت همزمان ده ها گلوله ی خمپاره ۱۲۰ و انفجار آنها به زمین می غلطیدند... مشاهده ی آن تصاویر واقعا دیوانه کننده بود.
روشنایی روز پنجم اسفند به تاریکی شب رسید اما تلفات ادامه داشت. همت دستور داشت که خط را بشکند و به نیروهایش فشار می آورد و می پرسید: پس چی شد؟ چرا شما خط را نمی شکنید؟"
فرمانده گردان می گفت :تلاش می کنند اما نمی شود. همت گفت: اگر تو نمی توانی خط را بشکنی، بگو تا خودم به آن جا بیایم! فرمانده گفت: دیگر کاری از دست من برنمیآید ؛ اگر شما تدبیر بهتری سراغ دارید، بسم الله!
لشکر ۲۷ ذره ذره زیر آتش دشمن آب می شد اما عملیات متوقف نشد . روز ۶ اسفند هم نبرد نابرابر ادامه پیدا کرد؛ بدون شکسته شدن خط و پرتلفات و خیلی تلخ.
۵ اسفند گردان مسلم بن عقیل منهدم شده
بود و ۶ اسفند، گردان مقداد و روزهای بعد گردان های دیگر.
ارتش صدام کاملا بر میدان نبرد مسلط شده بود و تلخ تر از همه اینکه با بلندگو برای رزمنده های ایرانی سخنرانی می کردند: ای بسیجیان فریب خورده ی لشکر همت! دیگر باید به شما ثابت شده باشد که خطوط آهنین سپاه سوم عراق، عبورناپذیر است. زورتان را زدید و دیدید که
توان شکست خطوط ما را ندارید. پس بهتر است با پای خودتان بیایید و به ما تسلیم بشوید. به شما قول می دهیم ارتش قهرمان صدام حسین با شما فریب خوردگان به نحوی انسانی و اسلامی رفتار کند.
فارسی روان صحبت می کردند. فرماندهانی که با همت کار می کردند می گفتند امکان ادامه ی عملیات نیست. همت حرف هایشان را تایید می کرد اما می گفت: چندبار بگویم از بالا به ما می گویند هرطور شده، شما باید در اینجا عمل کنید؟
وقتی دیدیم خود همت هم تحت فشار قرار گرفته کوتاه آمدیم.
جنگ طلاییه به همین صورت ۷ اسفند هم ادامه پیدا کرد و ۸ اسفند. چهار گردان خط شکن لشکرهای عاشورا و نجف هم در محور دیگر به تدریج منهدم می شدند.
محمد ابوترابی که شاهد گفتگوی همت و کاظم رستگار در آن روزها بوده، می نویسد:
بیشتر حاج همت صحبت می کرد. بعضی جاها صدای گریه با صحبتش آمیخته می شد. حاج کاظم رستگار هم مدام می گفت: همینه دیگه، به خدا توکل کن، اونا کی فهمیدن ما چی می کشیم
که حالا بفهمن؟ مهم خداست... همت در حرفهایش روی یک موضوع خیلی تاکید می کرد، آن هم اینکه بالایی ها تصور می کنند کوتاهی می کنم و توقع دارند بعد از پنج شش بار زدن به پل طلاییه و شکست خوردن، کماکان ادامه بدهم، درحالی که شدنی نیست.
حاج همت می گفت: من باید بچه ها را از روی بدن شهدای شب قبل حرکت بدم. عملا فضایی واسه تحرک و مانور باقی نمونده. از اون طرف دشمن هم دست ما رو خونده... این طرف هم پایینی ها فکر می کنن من مطالب رو به بالا منتقل نمی کنم و گردان گردان رو واسه یه هدف
دست نیافتنی هزینه می کنم... دیگه خسته شدم!!
@antioligarchie
#ادامه_دارد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بازخوانی
⭕️[ فروردین ۹۷] #محسن_کنگرلو، مشاور امنیتی میرحسین موسوی در دهه ۶۰ :
(محسن) رفیقدوست به من گفت تاجر بحرینی ۱.۵ میلیون دلار پول ما رو خورده، میتونی ازش بگیری؟ گفتم این باید بچهاش رو گروگان بگیری تا چک بکشه. به واحد نهضتهای (سپاه) بگو من هم کمکشون میکنم.
@antioligarchie
پانوشت ▪️لینک مصاحبه کامل محسن کنگرلو👇
https://t.me/antioligarchie/23549
⭕️[ فروردین ۹۷] #محسن_کنگرلو، مشاور امنیتی میرحسین موسوی در دهه ۶۰ :
(محسن) رفیقدوست به من گفت تاجر بحرینی ۱.۵ میلیون دلار پول ما رو خورده، میتونی ازش بگیری؟ گفتم این باید بچهاش رو گروگان بگیری تا چک بکشه. به واحد نهضتهای (سپاه) بگو من هم کمکشون میکنم.
@antioligarchie
پانوشت ▪️لینک مصاحبه کامل محسن کنگرلو👇
https://t.me/antioligarchie/23549
آنتی الیگارشی
⭕️شورای نگهبان و مدرک تحصیلی نمایندگان/ #قسمت_اول ( شرح ویدئو) سخنان سخنگوی شورای نگهبان : افرادی که حداقلی ترین شرایط ثبت نام در انتخابات (مدرک تحصیلی) را نداشتهاند از همه فیلترها گذشته اند و وارد مجلس شدهاند و چندسال است بعنوان نماینده در مجلس حضور دارند.…
#تکمیلی
⭕️شورای نگهبان و مدرک تحصیلی نمایندگان/ #قسمت_دوم
به بهانه سخنان آقای طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان، چند خطی در مورد یکی از نمایندگان مجلس، آقای #علی_اصغر_خانی نماینده شاهرود مینویسم که الآن داخل مجلس است.
علی اصغرخانی یکی از شهرداران مناطق تهران در زمان آقای قالیباف و یکی از نزدیکترین مدیران وی بود که در لیستهای انتخاباتی مختلف اصولگرایان در مجلس و شورا نامزد میشد و بعنوان سهمیه #یاران_قالیباف شناخته میشد.
دور پیش بالاخره توانست به اسم #جبهه_انقلاب از شاهرود وارد مجلس شود.
طبق ماده ۲۸ قانون انتخابات، ثبت نام مجلس مدرک کارشناسی ارشد می خواهد.
ایشان چون جانباز است میتواند شامل قانون احتساب یک مقطع تحصیلی بالاتر برای جانبازان شود.یعنی یک مدرک لیسانس رسمی مورد تایید وزارت علوم داشته باشد هم کافی است و برایش فوق لیسانس محسوب میشود.
البته مدرک رسمی مورد تایید وزارت علوم که ارزش علمی داشته باشد نه مدارک با ارزش استخدامی.این صراحت قانون است.
حالا ایشان در آذرماه ۹۸ که در مجلس ثبت نام کرده یک لیسانس از یک موسسه دولتی ارائه کرده و ارزشش را متاسفانه به دروغ ارزش علمی اعلام کرده است!
عجیب این که علی رغم ارائه مدرک لیسانس برای انتخابات در تبلیغات از عنوان دکتر برای خودش استفاده میکرد.
حتی الآن تابلو دفتر این نماینده در شاهرود هم نوشته شده "دکتر علی اصغر خانی نماینده... "
حالا آیا همان لیسانس را دارد؟
ما مدرک ایشان را در سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات استعلام کردیم.
موسسه صادر کننده مدرک اعلام کرد این مدرک مربوط به مرکز مدیریت دولتی است.
مرکز مدیریت دولتی رسما اعلام کرد این مدرک ارزش علمی ندارد و غیر رسمی است.
یعنی دکتر همان لیسانس را هم ندارد.
سازمان امور دانشجویان در پاسخ همین استعلام اعلام کرد هیچگونه اطلاعاتی در بانک اطلاعات دانشجویان و دانش آموختگان درمورد علی اصغر خانی موجود نمی باشد و معاونت قوانین مجلس هم گفت اطلاعات یا اسنادی در رابطه با مدرک تحصیلی این نماینده در این معاونت موجود نیست.
میبینید چقدر ساده یک نفر در سال ۱۳۷۸ در مرکز مدیریت دولتی یک دوره کارمندی را گذرانده سپس پس از ۹ سال مورخ ۱۳۸۷/۰۸/۲۱ برای نامبرده یک گواهینامه صادر شده که حتی ارزش لیسانس هم ندارد ولی طرف را در این مملکت دکتر کرده و الآن نماینده مجلس است بدون اینکه مشکلی برایش بوجود بیاید.
با همین گواهینامه از ثبتنام در فرمانداری که بگیرید تخلف آغاز شده و همه نهادهایی که مرحله به مرحله ایشان را تایید کردهاند ترک فعل کردهاند تا آنهایی که به اسم جبهه انقلاب ایشان را در لیستها قرار دادهاند و نهایتا چنین متقلبی را بعنوان قانونگذار به این مردم غالب کردهاند.
در همان انتخاباتی که کلی از چهرههای دانشگاهی و اساتید با سواد و نخبگان مملکت توسط همین نهادهای نظارتی به بهانههای مختلف رد صلاحیت شدهاند.
دو نمونه بعنوان مثال، دکتر سعید زیباکلام و دکتر راغفر که هر دو از اساتید دانشگاهی لیست #مجلس_عدالتخواه بودند و رد صلاحیت شدند.
▪️مستندات و تصاویر مربوط به این مطلب را می توانید در لینک زیر ببینید👇
https://t.me/ghablmed/612?single
🀄️وحید اشتری
#twitter
@antioligarchie
⭕️شورای نگهبان و مدرک تحصیلی نمایندگان/ #قسمت_دوم
به بهانه سخنان آقای طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان، چند خطی در مورد یکی از نمایندگان مجلس، آقای #علی_اصغر_خانی نماینده شاهرود مینویسم که الآن داخل مجلس است.
علی اصغرخانی یکی از شهرداران مناطق تهران در زمان آقای قالیباف و یکی از نزدیکترین مدیران وی بود که در لیستهای انتخاباتی مختلف اصولگرایان در مجلس و شورا نامزد میشد و بعنوان سهمیه #یاران_قالیباف شناخته میشد.
دور پیش بالاخره توانست به اسم #جبهه_انقلاب از شاهرود وارد مجلس شود.
طبق ماده ۲۸ قانون انتخابات، ثبت نام مجلس مدرک کارشناسی ارشد می خواهد.
ایشان چون جانباز است میتواند شامل قانون احتساب یک مقطع تحصیلی بالاتر برای جانبازان شود.یعنی یک مدرک لیسانس رسمی مورد تایید وزارت علوم داشته باشد هم کافی است و برایش فوق لیسانس محسوب میشود.
البته مدرک رسمی مورد تایید وزارت علوم که ارزش علمی داشته باشد نه مدارک با ارزش استخدامی.این صراحت قانون است.
حالا ایشان در آذرماه ۹۸ که در مجلس ثبت نام کرده یک لیسانس از یک موسسه دولتی ارائه کرده و ارزشش را متاسفانه به دروغ ارزش علمی اعلام کرده است!
عجیب این که علی رغم ارائه مدرک لیسانس برای انتخابات در تبلیغات از عنوان دکتر برای خودش استفاده میکرد.
حتی الآن تابلو دفتر این نماینده در شاهرود هم نوشته شده "دکتر علی اصغر خانی نماینده... "
حالا آیا همان لیسانس را دارد؟
ما مدرک ایشان را در سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات استعلام کردیم.
موسسه صادر کننده مدرک اعلام کرد این مدرک مربوط به مرکز مدیریت دولتی است.
مرکز مدیریت دولتی رسما اعلام کرد این مدرک ارزش علمی ندارد و غیر رسمی است.
یعنی دکتر همان لیسانس را هم ندارد.
سازمان امور دانشجویان در پاسخ همین استعلام اعلام کرد هیچگونه اطلاعاتی در بانک اطلاعات دانشجویان و دانش آموختگان درمورد علی اصغر خانی موجود نمی باشد و معاونت قوانین مجلس هم گفت اطلاعات یا اسنادی در رابطه با مدرک تحصیلی این نماینده در این معاونت موجود نیست.
میبینید چقدر ساده یک نفر در سال ۱۳۷۸ در مرکز مدیریت دولتی یک دوره کارمندی را گذرانده سپس پس از ۹ سال مورخ ۱۳۸۷/۰۸/۲۱ برای نامبرده یک گواهینامه صادر شده که حتی ارزش لیسانس هم ندارد ولی طرف را در این مملکت دکتر کرده و الآن نماینده مجلس است بدون اینکه مشکلی برایش بوجود بیاید.
با همین گواهینامه از ثبتنام در فرمانداری که بگیرید تخلف آغاز شده و همه نهادهایی که مرحله به مرحله ایشان را تایید کردهاند ترک فعل کردهاند تا آنهایی که به اسم جبهه انقلاب ایشان را در لیستها قرار دادهاند و نهایتا چنین متقلبی را بعنوان قانونگذار به این مردم غالب کردهاند.
در همان انتخاباتی که کلی از چهرههای دانشگاهی و اساتید با سواد و نخبگان مملکت توسط همین نهادهای نظارتی به بهانههای مختلف رد صلاحیت شدهاند.
دو نمونه بعنوان مثال، دکتر سعید زیباکلام و دکتر راغفر که هر دو از اساتید دانشگاهی لیست #مجلس_عدالتخواه بودند و رد صلاحیت شدند.
▪️مستندات و تصاویر مربوط به این مطلب را می توانید در لینک زیر ببینید👇
https://t.me/ghablmed/612?single
🀄️وحید اشتری
@antioligarchie
Telegram
بایگانی قبل انقلاب
⭕️تمام راههایی که به موساد ختم میشود
#قسمت_دوم
✍شاهد علوی
ادارهکل اطلاعات زاهدان ماندانا زنگنه سروش، را به ارسال ۱۰۰۰ سند به محسن سراوانی متهم کرده است. زنگنه، در دفاعیات خودش در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، همکاری در ارائه تنها چند مدرک و سند را تائید کرده و دفاعش این بوده که به خاطر ترس از آبرویش مجبور شده با سراوانی همکاری کند.
ماندانا زنگنه در دفاع از خودش گفته در مقاطعی و به تناوب، این آزار و اذیت را به مدیرکل اطلاعات سیستانوبلوچستان، پلیس فتا، مدیرکل حفاظت پرسنلی سازمان انرژی اتمی و یا خانواده سراوانی گزارش داده اما مزاحمتهای تمام نشده و حتی به صورت حضوری هم ادامه یافته است.
در نهایت، شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر زاهدان، با توجه به این دفاعیات و حمایت اطلاعات استان، استانداری سیستان و بلوچستان و حفاظت سازمان انرژی اتمی از ماندانا زنگنه سروش ، حکم ۸ سال زندان او را به یک سال تقلیل داده و یازده ماه از آن را هم تعلیق کرده است و او اکنون در انرژی اتمی مشغول کار است.
اما سوال این است که چگونه مدیری استانی که خود در دفاعیات نهاییاش در دادگاه پذیرفته که ولو زیر فشار با نشان دادن میز کارش به محسن سراوانی به او اجازه داده از دو نامه محرمانه روی میز او تصویربرداری کند، ارتقا مقام پیدا کرده و در سازمان حساس انرژی اتمی مشغول به کار شده است؟
و مهمتر از اینها، دستگاه اطلاعاتی به دلایلی نامعلوم، وجود دستکم یک سند ویدیویی که نشان میدهد رابطهای عاطفی/جنسی بین این زنگنه و سراوانی شکل گرفته را نادیده گرفته، سندی دال بر اینکه این زن ۴۳ بوده که به لحاظ عاطفی این پسر بسیار جوان ۱۹ ساله را زیر فشار گذاشته نه برعکس.
در گوشی موبایل محسن سراوانی و البته گوش موبایل ماندانا زنگنه، که در زمان بازداشت در اختیار وزارت اطلاعات بود، شواهد زیادی از این رابطه عاطفی اختیاری بین این مرد جوان ۱۹ ساله و زن میانسال ۴۳ ساله (سن دو طرف در زمان اولین دیدار در سال ۱۳۹۷) وجود دارد. اسنادی که نشان میدهد اجبار و تهدیدی در رابطه آنها، (دستکم تا زمانی که دو طرف ساکن زاهدان بودهاند)، درکار نبوده است و همکاری اطلاعات استان سیستانوبلوچستان و حفاظت پرسنل سازمان انرژی اتمی در تهران برای اجباری نشان دادن این رابطه و رهایی این زن از زندان و انتقال او از زاهدان به تهران و به کار گماردن او در سازمان انرژی اتمی احتمالا دلایل دیگری دارد. دلایلی که زمینهها و ریشههایش را میتوان و باید در شکستهای گسترده جمهوریاسلامی در جنگ اطلاعاتی ده ساله اخیر با اسرائیل دید ...
@antioligarchie
#قسمت_دوم
✍شاهد علوی
ادارهکل اطلاعات زاهدان ماندانا زنگنه سروش، را به ارسال ۱۰۰۰ سند به محسن سراوانی متهم کرده است. زنگنه، در دفاعیات خودش در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، همکاری در ارائه تنها چند مدرک و سند را تائید کرده و دفاعش این بوده که به خاطر ترس از آبرویش مجبور شده با سراوانی همکاری کند.
ماندانا زنگنه در دفاع از خودش گفته در مقاطعی و به تناوب، این آزار و اذیت را به مدیرکل اطلاعات سیستانوبلوچستان، پلیس فتا، مدیرکل حفاظت پرسنلی سازمان انرژی اتمی و یا خانواده سراوانی گزارش داده اما مزاحمتهای تمام نشده و حتی به صورت حضوری هم ادامه یافته است.
در نهایت، شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر زاهدان، با توجه به این دفاعیات و حمایت اطلاعات استان، استانداری سیستان و بلوچستان و حفاظت سازمان انرژی اتمی از ماندانا زنگنه سروش ، حکم ۸ سال زندان او را به یک سال تقلیل داده و یازده ماه از آن را هم تعلیق کرده است و او اکنون در انرژی اتمی مشغول کار است.
اما سوال این است که چگونه مدیری استانی که خود در دفاعیات نهاییاش در دادگاه پذیرفته که ولو زیر فشار با نشان دادن میز کارش به محسن سراوانی به او اجازه داده از دو نامه محرمانه روی میز او تصویربرداری کند، ارتقا مقام پیدا کرده و در سازمان حساس انرژی اتمی مشغول به کار شده است؟
و مهمتر از اینها، دستگاه اطلاعاتی به دلایلی نامعلوم، وجود دستکم یک سند ویدیویی که نشان میدهد رابطهای عاطفی/جنسی بین این زنگنه و سراوانی شکل گرفته را نادیده گرفته، سندی دال بر اینکه این زن ۴۳ بوده که به لحاظ عاطفی این پسر بسیار جوان ۱۹ ساله را زیر فشار گذاشته نه برعکس.
در گوشی موبایل محسن سراوانی و البته گوش موبایل ماندانا زنگنه، که در زمان بازداشت در اختیار وزارت اطلاعات بود، شواهد زیادی از این رابطه عاطفی اختیاری بین این مرد جوان ۱۹ ساله و زن میانسال ۴۳ ساله (سن دو طرف در زمان اولین دیدار در سال ۱۳۹۷) وجود دارد. اسنادی که نشان میدهد اجبار و تهدیدی در رابطه آنها، (دستکم تا زمانی که دو طرف ساکن زاهدان بودهاند)، درکار نبوده است و همکاری اطلاعات استان سیستانوبلوچستان و حفاظت پرسنل سازمان انرژی اتمی در تهران برای اجباری نشان دادن این رابطه و رهایی این زن از زندان و انتقال او از زاهدان به تهران و به کار گماردن او در سازمان انرژی اتمی احتمالا دلایل دیگری دارد. دلایلی که زمینهها و ریشههایش را میتوان و باید در شکستهای گسترده جمهوریاسلامی در جنگ اطلاعاتی ده ساله اخیر با اسرائیل دید ...
@antioligarchie