آنتی الیگارشی
7.65K subscribers
14.8K photos
5.47K videos
95 files
5.11K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
#یادداشت

مسعود شفیعی کیا


⭕️یکی از مسئولان دانشگاه افسری نهادی هفته گذشته بین مردم گفت: ‎#احمدی_نژاد قصد مقابله با نظام بعد از فوت رهبری را دارد!
او تایید نمی‌شود، ولی برای تاییدشدن نیامده، برای اینکه گمنام و مفقودالاثر نشه آمده تا بعداز رهبری راس فتنه باشد!

▪️فرماندهان و توجیه‌گران دیگری هم چنین کنش‌هایی بین مردم داشته‌اند، ولی چرا؟!

۱.اینکه بر این انتخابات سایه‌ی انتخاب رهبری آینده افتاده، قابل تأمل است.

۲.مسئله اینقدر پیچیده نیست؛ احمدی‌نژاد پتانسیل و توانایی و درایت و عرضه‌ی اصلاح وضع مردم را درخود دید و با درخواست ‎#مردم درست یا غلط آمد.

۳. اینکه معاونت مرکز حساس نهادی نظامی زمینه‌ی دامنه‌ی برخورد با ایشان را به پس از #ردصلاحیت هم گسترش می‌دهد، توجیه عقلانی ندارد.

۴.احمدی‌نژاد به عنوان یک فرد ایرانی که حق ثبت‌نام در انتخابات آزاد را دارد، وارد صحنه شده و همین!

دیدید که دوبار در ۹۶ و ۴۰۰ ردش کردید و مانع خدمتش شدید و در خانه نشست، اکنون هم حتی فراغت ابراز کنش شخصی خود در بیان نوع مشارکتش را مانند ۱۴۰۰ ندارد، اگر تقصیرش این است که محبوبیتش از دیگران بالاتر است؟

- آقایان! باید علت و ریشه‌ی محبوبیتش را با مقایسه‌ی خدمت ۸ سال دولتش با ۳۲ سال دولت‌های دیگر بسنجید.

-
مگر محبوبیت و دوست بودن و معاشقه با مردم گناه است؟!

۵.بنده شاید در مواردی با ایشان اختلاف نظر داشته باشم، ولی آیا برای چنین سرمایه‌ای که رئیس رژیم جعلی ننگ شدن با او را خواسته چنین داستان‌پردازی کنند، انصاف است؟!

۶. در این ۱۳ سال که حذف او در دستور تمام ارکان قرارگرفته، این همه هزینه و شکاف حاکمیت و مردم کافی نیست.

۷. امورات ایشان از حفاظت تا ... هم که دست شما است و به اندازه کافی از کنشش خبر دارید، حتی در دفتر ایشان هم دوستانی دارید و بر ارتباطاتش اشراف دارید، پس چرا داستان‌پردازی ؟!....


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️ نظر خداوند در انتخابات ریاست‌جمهوری

✍️ جعفر شیرعلی نیا

آیت‌الله خزعلی بسیار پرحرارت سخن می‌گفت؛ "به حق سادات و اجدادشان قسم» ناطق نوری بهتر است."

چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت، دو روز مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری دوم خرداد ۷۶ برای بسیاری مسجل شده بود که آرای سیدمحمد خاتمی با شتاب از آرای ناطق نوری پیشی گرفته است اما آیت‌الله خزعلی به یزد، زادگاه خاتمی، رفته بود و در سخنرانی‌اش از احتمال پیروزی قطعی ناطق نوری با اختلاف رای بالا سخن گفت.

خزعلی به مردم یزد گفت، شنیده است که یزد در دفاع از حق خاموش است؛ "من زنده باشم و یزد خاموش؟"

او از رای جامعه‌ی مدرسین به ناطق گفت و این‌که از چهار مسیر، از اطرافیان رهبری بررسی کرده است و دریافته که تمایل رهبری به ناطق نوری است. از خاتمی انتقاد می‌کرد اما می‌گفت:"اما آقای ناطق نوری صد درصد دستش توی دست ولایت فقیه است."
خزعلی به مردم ‌گفت: "ببینید چه کسانی دارند کار می‌کنند و پشت سرند؟ روزنامه‌ی اسرائیل را ببینید. بی‌بی‌سی را ببینید. برادران، خواهران، بیدار باشید!"

به فیلمی اشاره کرد که در تهران از خانمی که؛ "زلفش را هم بیرون گذاشته" می‌پرسند به چه کسی رای می‌دهد و او می‌گوید خاتمی؛ چون آزادی می‌دهد؛ "بند چارقدش را هم بر می‌دارد. چرا این‌ها را نمی‌گیرند؟!" انتقاد از خاتمی را ادامه داد، دقایقی جلسه به هم ریخت و شعارها سخنرانی را قطع کرد؛ "حسین حسین شعار ماست، خاتمی افتخار ماست" شعارها که تمام شد، خزعلی گفت در پایان سخنانش حقیقتی را آشکار خواهد کرد که شعاردهندگان؛ "از این‌که از روی نادانی شعار داده‌اند شرمنده خواهند شد."

آن روزها سیدمحمدحسین طباطبایی در کانون توجه افراد مذهبی بود و تسلطش بر قرآن در سن پنج، شش سالگی بسیاری را شگفت‌زده کرده بود. خزعلی گفت پیش از سخنرانی به محمد‌حسین طباطبایی زنگ زده است و درباره‌ی انتخابات پرسیده است و طباطبایی جواب داده؛ "فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ" خزعلی گفت یعنی به هدایت روحانیون اقتدا کن. «گفتم به تیپ آقای خاتمی چه می‌گویی؟» پاسخ داد؛ «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ» خزعلی معنی این جواب را این‌گونه توضیح داد؛ « این‌ها گمراه شده‌اند و تو نمی‌توانی هدایت‌شان کنی.» و گفت این همان حرفی است که شعاردهندگان را شرمنده می‌کند؛ «حالا تا صبح به خودت بپیچ. این حرف دیگر مال من نیست، مال روحانیت نیست، مال خداست که دارد به قلب این بچه القا می‌کند. حالا فردا برو پای صندوق هر چی خواستی و به هر کی خواستی رأی بده... اگر سر جنگ با خدا داری بارک‌الله!» نتیجه‌ی انتخابات را نیز چنین پیش‌بینی کرد؛ «برای هر چهار نفر کاندیدا دعا کنید، برادران مسلمان ما هستند. یکی‌شان یک و نیم درصد رأی می‌آورد. یکی‌شان شاید پنج، شش درصد و آقای ناطق نوری حدس می‌زنم بین پنجاه و شش تا شصت درصد و مابقی پایین‌تر.»

[📚جمهوریت؛ افسون‌زدایی از قدرت ص۴۲۱-۴۲۷]


توان زیادی از حوزه و روحانیت در این انتخابات خرج شد تا ناطق نوری رای بیاورد. سیدمهدی طباطبایی در خاطراتش روایت کرده است: "به نقاط مختلف کشور سفر کردیم و علما را دعوت می‌کردیم که از آقای ناطق حمایت کنند... حتی حوزه علمیه هم وارد شد. آقای قرائتی در برنامه‌های تلویزیونی خودش اشاره‌هایی داشت، آقای جوادی آملی هم در تیزر تلویزیونی به همراه چند تن دیگر از بزرگان برای تایید شخصیت آقای ناطق صحبت کرد اما این یک کشتی بود که هرچه بیشتر به آن آویزان می‌شدیم، بیشتر غرق می‌شد. یعنی هر چه‌قدر به این کشتی وزنه آویزان می‌کردیم، سنگین‌تر می‌شد. من چند روز مانده بود به انتخابات متوجه این نکته شدم." او توضیح داده است که چه‌گونه این پشتیبانی زیاد بخشی از روحانیت را هم رویگردان کرد.

[📚اخلاق و مبارزه ص۲۰۳ و ۲۰۴]

در نهایت خاتمی با اختلاف چند برابری پیروز انتخابات شد. چند روز پس از انتخابات آیت‌الله امینی در دیدار با هاشمی رفسنجانی از «سوءمدیریتی که باعث شکست اعتبار روحانیت در انتخابات شد» گله کرد و نیز«از کارشکنی های احتمالی که به زودی علیه آقای خاتمی بروز خواهد کرد» گفت. چند روز بعد آیت‌الله امامی کاشانی از هاشمی«برای قرض‌هایی که در تبلیغات ریاست‌جمهوری بارآورده استمداد کرد.» و ری‌شهری به هاشمی خبر داد؛ روحیه افرادی مانند آیت‌الله جوادی آملی و حجت‌الاسلام قرائتی که وادار به موضع‌گیری در انتخابات شده‌اند، بد است.

[📚انتقال قدرت، ص۲۲، ۱۷۲، ۱۸۳]


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️لایحه "منع الخمور"/ بررسی وضعیت مشروبات الکلی در کشورهای عربی

ویدئو پیوست به خوبی توضیح می‌دهد که چرا در کشور‌های عربیِ بسیار مذهبی مانند عراق، فروش مشروبات الکلی در مغازه‌ها و خیابان‌ها و سوپرمارکت‌های شهرها از بصره تا بغداد و از موصل تا استان الرمادی و دیگر شهرهای آزاد و مشهود است اما در کشوری چون کویت خیر!؟

فؤاد الهاشم نويسنده و از مشهورترین روزنامه‌نگاران کویت در مصاحبه با القبس تشریح می کند که منع فروش مشروبات الکلی در کویت به سال ۱۹۶۴م برمی‌گردد که أمیر کویت «عبدالله سالم‌الصباح»بود. تا این سال از آنجا که کویت قطب متمول و مروارید خلیج‌ فارس بود و گردشگران بسیاری داشت،تولید و فروش مشروبات الکلی هیچ منعی در این کشور نداشت.

"الهاشم"  در ویدئو از پشت‌پرده‌ی تصویب لایحه‌ی منع مشروبات الکلی در کویت می‌گوید که چنین ممنوعیتی به هیچ‌وجه دلیل و انگیزه‌ی مذهبی خاصی نداشت.
وی می‌گوید در مصاحبه‌ای که با ابوعلی آل الصباح داشته از او پرسیده است که آیا به دلایل مذهبی بود که نمایندگان به لایحه‌ی منع مشروبات الکلی رأی دادند؟. وی خندید و گفت: خیر!

سپس توضیح می‌دهد که نمایندگان مجلس بر سر اینکه کدامشان مالکیت آژانس‌ها و نمایندگی شرکت‌های بزرگ و مشهور تولید ویسکی در کشور را به دست آورند با یکدیگر کشمکش و نزاع داشتند و همه بر سر تصاحب نمایندگی «جان‌ویکر» رقابت می‌کردند، کسی حاضر نبود ویسکی جان ویکر را با محصول "وایت‌هورس" تاخت بزند، برای همین اختلافات میان آنها بالا گرفت. در حقیقت این تضاد منافع نمایندگان بود که کدام‌یک سودآورترین شرکت‌های الکلی را تصاحب کند و چون به توافق نرسیدند لایحه به رأی گذاشته شد و ۴۹ نفر به آن رأی مثبت دادند و فقط یک نفر با آن مخالفت کرد.
با این وجود قانون منع، یک ماه بر سر میز "عبدالله سالم" امیر کویت ماند به طوری که حاضر به امضای آن نمی‌شد.
الهاشم می‌‌گوید: امیر کویت برای عدم امضای قانون منع خمور استدلال جالبی داشت می‌گفت:
تنها فقیران و کم‌درآمدهای جامعه‌اند که از این قانون متضرر می‌شوند چرا که قشر مرفه به هر ترتیب مشروبات خودش را از هرجا که شده تهیه می‌کند.
اما وقتی امیر پس از یک‌ماه به امضای لایحه‌ی منع مشروبات الکلی تن داد، نمایندگان مجلس پشت فیگوری مذهبی سنگر گرفتند و چنین اظهار می‌کردند که ما به دلیل اطاعت از فرامین الهی و اطاعت از شریعت اسلامی بوده است که به لایحه رأی داده‌ایم.

سپس مهمان برنامه‌ی القبس مثال دیگری می‌زند که می‌گوید آن نماینده مجلس کویت به ویژگی طبقاتی این قانون هم برایم اشاره کرد.
گفت: وقتی مشروبات برای همگان مجاز باشد چندان که در عراق می‌بینیم راننده تاکسی و یک هندوانه‌فروش هم به راحتی روی داشبرد ماشین و گاری هندوانه‌اش بطری ویسکی‌اش را گذاشته و می‌نوشد، در اینجا پس فرق میان این فرد طبقه‌ی فرودست با کسی که به هتل مجللی می‌رود و ویسکی‌اش را سفارش می‌دهد در چیست؟ بدین گونه تمایز طبقاتی این محصول با مجاز بودن عمومی آن از بین می‌رود.

این تحلیل نشان می‌دهد که مجالسی که مانع از اصلاحات در کشور می‌شوند، از این‌روست که این اصلاحات در تضاد با منافع آن نمایندگان است، نه باورهای اعتقادی ایشان.

💢مسعود باب الحوائجی

https://t.me/antioligarchie/39388

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️حداقل سعی کنید سیاه‌لشکر نباشید!

هادی مسعودی

در انتخابات پیشِ رو، بیش از همه دلم برای یک گروه می‌سوزد: کسانی که رأی سفید می‌دهند.

حرف کسانی که رأی سفید می‌دهند غالبا این است: هیچ‌کدام از گزینه‌ها را در حد ریاست جمهوری نمی‌دانیم، اما رأی می‌دهیم که بگوییم این نظام را قبول داریم و به آن پایبندیم...

این برساخت ذهنی را از کجا آورده‌اند که: کسانی که رأی نمی‌دهند با این حکومت ضدیت صددرصدی دارند یا کسانی که رأی نمی‌دهند لزوما براندازند؟
جمهوری اسلامی سال‌هاست با همین گزاره‌های مبهم و نامعلوم درصد مشارکت را بالا برده است.


▪️اما گزاره‌های دیگری برای عدم‌مشارکت وجود دارد:
رأی نمی‌دهم چون این‌ انتخابات را، در واقع انتخابات نمی‌دانم، چون عملکرد ناشفاف شورای نگهبان را توهین به شعورم می‌دانم...

رأی نمی‌دهم به این دلیل که می خواهم صدای اعتراضم را به گوش حاکمیت برسانم...به این دلیل که غالبا توسط این‌حکومت حقوقم نادیده گرفته شده...به این دلیل که از حضورم پای صندوق رأی سوءاستفاده شده...به این دلیل که این نظام، انتخابات را بیشتر شوی تبلیغاتی می‌داند تا مسیری برای انتخاب کارآمدترین گزینه‌...
در انتخابات شرکت نمی‌کنم چون طی سال‌ها متوجه شده‌ام تغییر رئیس‌جمهورها، تأثیر زیادی در سیاست‌های اعمالی این حکومت ندارد. تمام رأی و نظرها، منتهی به نظر یک نفر و متوقف به تصمیم یک شخص می‌شود. و تا زمانی که روال مدیریت در کشور اینگونه است، شرکت در انتخابات جز بالا بردن میزان مشارکت و افزایش توهم مشروعیت در حاکمان، سودی ندارد.

کسی که رأی سفید می‌دهد، هم از انتخاب رئیس‌جمهور آینده شانه خالی می‌کند و از آن بدتر با حضورش پای صندوق رأی، به مشروعیت اعمال این حکومت اعتراف کرده و خودش را در جایگاه سیاه‌لشکر نظام قرار می‌دهد.

از این جهت رأی سفیدی‌ها خیلی وضعیت رقت‌باری دارند. هم با حضورشان چک سفید امضا به حاکمیت می‌دهند، هم با رأی سفیدشان، انتخاب رئیس‌جمهور را به دیگری حواله می‌دهند یا سیاه لشکر نباشید، یا اگر آمدید محکم بیایید و روی یک کاندیدا اجماع کنید و برای رأی‌آوری اش بجنگید...نه این‌وری نه آن‌وری نباشید...

پ.ن: افرادی که بدلیل مسائل شغلی، مجبور به رأی دادن می‌شوند را از نوشته بالا استثنا کنید...


@antioligarchie
#یادداشت

.⭕️در حکایتِ بی‌نظری!

جواد موگویی

بعید است نامزدی، اقتصاد و معیشت مردم را اولویت اول کشور نداند‌. اما آنچه تاکنون از پزشکیان به‌چشم آمده، بی‌نظری در ارائه راه‌حل‌های اقتصادی است.
او مدام تکرار می‌کند «کارمندان دیگر نمی‌توانند راحت زندگی کنند و بازنشستگان گرفتار هستند قدرت خرید ندارند و... امروز همه نگران و ناراضی هستند و...»
آیا واقعا جای این عبارات در برنامه تخصصی اقتصادیست؟!
این دست حرف‌ها را که عامه مردم هم در یک گزارش خبری در مترو یا وسط‌شهر بیان خواهند کرد.
او در برنامه با کارشناسان اقتصادی مدام به کارشناسان همراه خویش ارجاع داد.
تکیه به نگاه متخصصان اقتصادی امریست منطقی و ستوده. لکن نمی‌توان از رجالی همچون پزشکیان که سابقه وزارت و نایب رییسی مجلس را داشته، پذیرفت که هیچ‌نظری درباره چالش‌های اقتصادی نداشته باشد. کسی که در طول ۱۶سال نمایندگی مجلس، صدها جلسه اقتصادی را تجربه کرده و رای به برنامه بودجه سه دولت داده، حداقل باید توان نقد چالش‌ها، معایب و محاسنات ریل‌های اقتصادی گذشته را داشته باشد.
اما او صرفا می‌گوید: «من کارشناس اقتصادی نیستم. کارشناسان باید نظر بدهند» و این یعنی «بی‌نظری».
رییس‌جمهور باید توان پالایش و انتخاب نظرات کارشناسان را داشته باشد. چنانکه احمدی‌نژاد در مناظره با کروبی گفت: «اگر بین کارشناسان اختلاف شد چی؟ رئیس‌جمهور باید خودش کارشناس ارشد باشد.»
اوج پزشکیان در میزگرد اقتصادی جایی بود که در یک دقیقه به سه زبان سخن گفت! در پاسخ به پرسش اقتصاددانی که از برنامه‌اش در مردمی‌سازی پرسید، بعد از چند اصطلاح تخصصی پزشکی در جراحی قلب به زبان انگلیسی، ناگهان تعابیری از نهج‌البلاغه را به عربی خواند و سپس به فارسی سخن گفت و کم‌مانده بود با ضرب‌المثلی ترکی به چهار زبان هم برسد!
اما پزشکیان حتی در پاسخ به انتقادات درباره نداشتن برنامه، بجای اینکه برنامه خود را ارایه بدهد گفت:
«آنهایی که برنامه داشتند، مملکت را به اینجا رساندند.»
این یعنی چون برنامه‌های بقیه سازنده نبوده، من نیز برنامه ندارم!
سرنوشت این انتخابات را آرای خفته و قهرکرده از صندوق مشخص خواهد کرد. وگرنه در انتخابات ۵۰درصدی پیروزی با اصولگراهاست.
کاملا عیان است که پزشکیان هیچ‌ ایده‌‌ی اقتصادی، برای بیدار کردن آرای خفته ندارد. و صرفا روی اعتراض به فیلترینگ، گشت‌ارشاد و... حساب باز کرده.

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️مناظرات انتخاباتی و چند نکته!

حبیب رمضانخانی

⭕️‌ این روزها حاکمیت بسیار تلاش می کند تا زمینه حضور پررنگ و حداکثری مردم در انتخابات را، بدون انعطاف و در چارچوب مدنظر خود، فراهم کند که البته تا به امروز آن شور و حال انتخابات پرشور گذشته ایجاد نشده.
پیشنهادم به مسئولان این است که اگر دنبال انتخابات پرشور هستید، کمتر در مورد توصیه به مردم و انتخابات اظهار نظر کنید! چون با این اصرار و تبلیغ ها، انگاره ای که در مردم شکل گرفته، گویای آن است که حضور در انتخابات، بیشتر به نفع اقتدارایان و منافع آن هاست تا مردم! ...

در مناظره شب قبل، نامزدها بسان باقی مسئولان و زمان ها، فقط غر زدند و انتقاد کردند! فقط مشکلات را کلی و تیتر وار عنوان کردند که باید حل شود! خوب بزرگواران همه می دانند، بایستی سیاست خارجی ایران اصلاح شود، بورس باید سرو سامان یابد، از بخش خصوصی حمایت شود، تولید و صادرات فزونی گیرد، مردم پای کار باشند و... ولی چگونه؟ با چه برنامه، امکانات و ابزارهایی؟ مهم ارائه راه حل های شدنی تحت اختیارات رییس جمهور است که کسی ان را شفاف بیان نمی کند!

در مناظره شب گذشته، ظاهراً از نامزدها خواسته شده بود، به تجربه گذشته، وارد تقابل با هم نشده و اسناد مهم و اقدامات پشت پرده را به پای رای اوری، فاش نکنند! در همین راستا بود که مناظره برخلاف انتظار جذاب نبود و حتی نامزدهای پوششی هم با آن وظیفه گمارده شدن در جهت تخریب نماینده اصلاح طلبان، از کنترل خارج نشدند.

در مناظره شب گذشته، جناب قالیباف بسیار با سیاست عمل می کرد و در تلاش بود تا با همراهی و تایید تلویحی اظهارات آقای پزشکیان، از دامن زدن بر دوقطبی بین خود و ایشان بپرهیزد. سیاستی که می دانند در صورت ایجاد دوقطبی، باعث به صحنه کشاندن آرا مرددین گشته که به نفع اصلاح طلبان و به ضرر اصولگرایان تمام خواهد شد و منجر به تکرار تجربه سال های ۷۶ و ۹۶، البته باشدت کمتر خواهد شد.


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️درس های یک انتخابات

انتخابات هشتم تیر برگزار و دو نامزد از چهار نامزد باقیمانده به دور دوم راه یافتند درحالی که حدود ۶۰ درصد واجدین شرایط در کشور و ۷۷ درصد آنان در تهران پای صندوق نرفتند.
این انتخابات، درس های دارد...

▪️جمهوری اسلامی نظامی است که مسوولانش در تلاش برای افول آن هستند اما مردم نمی گذارند. آرای نامزدها را می توان از این زاویه با دقت بیشتری ملاحظه کرد.

▪️نه به روند حکمرانی : آمدن و نیامدن و رای دادن و رای ندادن مردم در مقابل حضور ارکان نظام با همه قوای رسمی و غیررسمی خود معنای روشنی داشت و آن اعلام آشکار نارضایتی از روند حکمرانی در کشور است. 

▪️نه به دولت سیزدهم : پرسش مهم این انتخابات که مهمترین کلیدواژه آن تداوم راه رییس جمهور شهید بود این است که ۱۸ میلیون رای مرحوم #رییسی چه شد؟ پاسخ ملت، نشان داد که تصور مردم از تداوم دولت رییسی با تصور نظام و دولتمردان آن فاصله زیادی دارد.

▪️ابطال نظریه تاثیر چشمگیر حضور نامزد اصلاح طلب بر میزان مشارکت 

▪️شکاف آشکار جریان موسوم به جبهه انقلاب و ضرورت ارایه جریان شناسی جدید

▪️عبور جامعه از کارگزار به ساختار :  شصت درصد مردم نقش کارگزار در بهبود شرایط را رد کردند و اینک تغییر را از مجرای اصلاح ساختار جستجو می کنند. این خطر را باید به تنهایی جدی گرفت.

▪️تغییر پایگاه رای جامعه 

▪️رای سلبی جامعه و گزینش نامزدی که تقریبا هیچ شعار و وعده ای نداشت جز تغییر ریل حکمرانی

▪️افول پایگاه رای اصولگرایان (جبهه انقلاب) : جمع آرای دو نامزد اصولگرا به سختی به ۵۰ درصد و حتی آرای رییس جمهور اصولگرای سابق می رسد. 

▪️ابطال این نظریه محبوب در میان برخی انقلابیون که مشارکت کمتر منجر به پیروزی گزینه انقلابی است.

▪️نمایش آشکار ضعف نظام انتخابات در مراحل مختلف (ثبت نام، احزاب، بررسی صلاحیت، تبلیغات و...)

▪️شکست فاجعه بار افکارسنجی در ایران در دو عرصه :
۱.چالش جامعه شناسی مردم ایران  
۲.چالش موسسات نظرسنجی

▪️پیروزی گفتمان چپ و احیای گفتمان (شعار) عدالت با رویکرد فانتزی

▪️توسعه دوقطبی در جامعه و رشد نورادیکالیسم و حذف گزینه میانه از رقابت، این پدیده به تنهایی حاوی آثاری است که آینده روابط میان دولت و ملت را تحت تاثیر عمیقی قرار خواهد داد.

💢خط سبز

@antioligarchie
.
#یادداشت

⭕️نام زخم: کوی دانشگاه تهران/زمان جراحت: ربع قرن قبل

اول▪️ ربع قرن قبل، روزی مثل امروز، ۱۸ تیر سال ۷۸، روز جمعه‌ای بود. یک روز قبل‌ترش روزنامه سلام توقیف شده بود چون اعلام کرده بود قانون اعمال محدودیت بیشتر علیه مطبوعات، پیشنهاد سعید امامی بوده (او مقام ارشد امنیتی بود که در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای متهم شد ولی پیش از دادگاه در زندان از دنیا رفت). دانشجویان در کوی دانشگاه تهران عصر پنج‌شنبه اعتراض را شروع کرده بودند، این اعتراض با هجوم ماموران نیروی انتظامی و لباس‌شخصی‌ها به شدت سرکوب و به کوی دانشگاه هم خسارت‌های زیادی وارد شد. این ماجرا به چند روز ناآرامی و اعتراض در تهران و تبریز (و چند شهر دیگر) منجر شد. خشم بسیاری دامنگیر امیدواران اصلاحات شده بود. یک سال بعد، دادگاه فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران (سردار فرهاد نظری) و همه متهمان را از اتهامات وارد شده تبرئه کرد؛ غیر از دو نفر: فرهاد ارجمندی و اروجعلی ببرزاده؛ اروجعلی (که چند سال بعد برخی مدعی شدند سرهنگ نیروی انتظامی شده) آن موقع  سرباز وظیفه بود که به خاطر دزدیدن یک ریش‌تراش دانشجویی، مجرم شناخته شد!

دوم‌ ▪️ آن روزها من در هفته‌نامه پیام زنجان بودم و می‌نوشتم؛ همزمان در دفتر حزب کارگزاران سازندگی در زنجان فعالیت می‌کردم. آقای مهدی اسکندری (سردبیر وقت پیام زنجان و دبیر حزب در استان) پیشنهاد کرد در اعتراض به این سرکوب، همایشی برگزار کنیم؛ روزگار همدلی و شوق بسیار بود، همه جبهه اصلاحات زنجان بسیج شدند (از احد رضایی و رئوف طاهری تا رحمت‌الله بیگدلی و برویچه‌های پرشور دانشگاه زنجان و بسیاری دیگر)، مجوز گرفته شد، احمد زیدآبادی دعوت به سخنرانی را پذیرفت (بعدها گفت اولین سخنرانی‌اش بوده برای جمعیتی بیش از چهل نفر)، سالن ورزشی دانشگاه آزاد (اعتمادیه) محل برگزاری مراسم بود، قرار شد احمد مدادی (عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان، اکنون مقیم آمریکا) مجری مراسم باشد، اطلاعیه مراسم طراحی شد (با شعار «هر شب ستاره‌ای به زمین می‌کشند و باز، این آسمان غرق ستاره است» که بعدتر داستان شد!)؛ مراسم با شکوه و آرامش تمام و حضور پیش‌بینی نشده بسیاری از مردم برگزار شد، بعد از پایان مراسم برخی حاضران خودجوش راهپیمایی کردند، شعار دادند و به سمت پایین خیابان معلم راهپیمایی کردند. ماموران انتهای خیابان را بسته بودند. جریان مقابل چند روز بعد مراسمی در مسجد سید برگزار کرد، سخنران‌شان غلامحسین الهام بود (بعدها از حلقه احمدی‌نژاد)، مجری برنامه‌شان سعید ارجمندفر (اکنون مقام مسئول در جامعه‌المصطفی قم). فرمت اطلاعیه‌شان عین اطلاعیه ما بود!

سوم▪️ در پی وقایع کوی دانشگاه تهران، سفر از قبل پیش‌بینی شده محمد خاتمی به زنجان، به تاخیر افتاد.

چهارم▪️ بسیاری معتقدند واقعه کوی دانشگاه تهران، پایان دوره اقتدار دو ساله خاتمی در مقام ریاست‌جمهوری بود. فشارها روی خشن و بی‌رحم خود را با قربانی کردن حرمت دانشجو و دانشگاه، نشان داده بود.

پنجم▪️ ربع قرن گذشته و سعید زینالی (دانشجوی مفقودی) هنوز پیدا نشده است.

💢mmoeeni1


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️آرمانشهرها، حسرتهای ماست!

✍️
علی مرادی مراغه ای

زمانی در دهه چهل و پنجاه، انسان ایرانی لبریز از آرمانشهر بود و شیفته اسطوره و ناجی...
آرمانشهرهای محصول نداشته ها و حسرتهاست، آنچه می خواهیم نمی یابیم، یا نمی توانیم در واقعیتِ بوجود بیاوریم، پس در تخیلِ خود می سازیم...!

آرمانشهرها، محصولِ نه داشته ها، بلکه نداشته های ماست، اگر می داشتیم چه نیازی به ساختن آن در تخیل بود؟! کپه مرگمان را می گذاشتیم و زندگیِ خودمان را می کردیم!
آرمانشهرها و چشم دوختن بر قهرمان نجاتبخش، جان پناهِ انسانهای ستمدیده و رمانتیک است، ناتوانی و درماندگی انسان در تغییر واقعیتی است که نمی خواهد باشد، اما هست.
امروزه، آرمانشهری و گرایش به رهبر و قهرمان ناجی کمرنگ شده اما زمانی، انسان ایرانی بخش اعظم زندگی خود را در آرمانشهر می گذرانده! یا به گذشته اساطیری پناه برده یا به آینده ی دوردست در پس افقها یا به مدینه فاضله مارکسی یا...!

ما کمتر نویسنده و شاعری داشتیم که آرمانشهر نداشته باشد به برخی از آنها که پس از کودتای ۲۸مرداد و خفقانِ پس از آن آمدند اشاره می کنم.
البته به انقلاب ۵۷ که نزدیک می شویم فکر نمی کنم که دیگر یک ایرانی پیدا شود که مدینه فاضله ای در ذهنش نداشته باشد!
شاعرانی چون اخوان ثالث، شاملو، فروغ فرخزاد، سپهری، حمید مصدق، کسرایی، ابتهاج، شفیعی کدکنی و...

▪️فروغ فرخزاد در شعر«کسی که مثل هیچ کس نیست» بدنبال ظهور یک منجی است:
«من خواب دیده ام کسی می آید
من خواب یک ستاره قرمز دیده ام
من خواب آن ستاره قرمز
را وقتی که خواب نبوده ام دیده ام
کسی می آید...کسی که مثل هیچ کس نیست...»


▪️فریدون مشیری در «فریادهای سوخته» چشم به کودکی دوخته که به دنیا بیاید:
«ای کودک نیامده! ای آرزوی دور
کی چهره می نمایی
ای نور مبهمی که نمی بینمت درست
کی پرده میگشایی
امروز دست گیر که فردا از دست رفته است
انسان خسته ای که نجاتش
به دست توست...»

▪️شفیعی کدکنی نیز در «فصل پنجم» به دنبال مدینه فاضله است:
«وقتی که فصل پنجمِ این سال
آغاز شد
دیوارهای واهمه خواهد ریخت؛
و کوچه باغهای نشابور
سرشار از ترنّمِ مجنون خواهد شد
مجنون بی قلاده و زنجیر...»

▪️آرمانشهر سپهری شعر «آب» است که توصیه می کند آنرا گِل نکنیم و گل کردن آن کنایه از ستمگری است، آرمانشهر سپهری که ده «بالادستی» است آب را هیچگاه گِل نکردند و آنجا نهایت صفا، صمیمت و صداقت است و «بی گمان پای چپرهاشان جا پای خداست».
و یا آرمانشهرش، «پشت دریاها»ست جایی بسیار دور، که شاید دست هیچ بشری بدانجا نرسیده...و شاعر برای رفتن به آنجا قایقی خواهد ساخت...و
«در آن پنجره ها رو به تجلّی باز است.
بامها جای کبوترهایی است، که به فواره ی هوش بشری می نگرند.
دست هر کودک ده ساله ی شهر، شاخه ی معرفتی است....»

▪️اخوان از این «شهر سنگستان» که همه انگار به سنگ تبدیل شده اند شهریار شکست خورده شهر سنگستان مصدّق که با کودتای ۲۸ مرداد به احمدآباد تبعید شد:
«یکی آواره مرد است این پریشانگرد
همان شهزاده ی از شهر خود رانده...»

▪️در آرمانشهرِ کسرایی، این ناجی به قامت آرش ظهور می کند و اوضاع بدی که او فضاسازی کرد یعنی:
«برف می بارد
برف میبارد به روی خار و خارا سنگ
کوهها خاموش
درّه ها دلتنگ
راهها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ...»
و قهرمانش آرش، جانش را فدا می کند تا آن مدینه فاضله رخ نماید:
«فرورفتن به کام مرگ شیرین است
همان بایسته ی آزادگی این است»

▪️اما آرشِ کسرایی در قهرمانِ حمید مصدق، کاوه آهنگر می گردد:
«نهاده پای در سندان
دژم، پژمان
پریشان بود...
ولی در سینه اش دل؟
نه که خورشید محبت گرم می تابید»
و «نگاه کاوه آنگه چون عقابی، بیکران دور را پیمود»
و خطاب به مردم: «کنون یاران به پا خیزید
...به سوی خصم روی آرید!
به سوی فتح و پیروزی
به سوی روز بهروزی»

▪️به نظر شاملو در این اوضاع سیاهی که:
«روبروشون تو افق شهر غلامای اسیر
پشت شون سرد و سیا قلعه افسانه پیر
از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می اومد
از عقب از توی برج ناله شبگیر می اومد»
شاملو، "پریا" را به شهر آرمانی خود دعوت می کند که مردم در جشن و شادی بخاطر شکست دیوها بدست شان
«امشب تو شهر چراغونه
خونه دیوها داغونه...»


▪️پوپر سخن جالبی دارد، می گوید:
همانطور که تقاضا (برای یک کالا) می‌تواند به تولید و عرضه آن بیانجامد، به همین منوال هم، تقاضا برای آمدنِ پیشوا، می تواند به یک تولیدِ انبوه از آنان (در تاریخ) بیانجامد.

مارکس در توصیفِ انسانِ جامعه یِ کمونیستی می گفت:
در جامعه کمونیستی صبح ها شکار می‌کند، ظهرها ماهی می گیرد و عصر دامداری می کند، شب هم بحث های مختلف می کند!
اما بجای آن، استالینیزم و اردوگاه های اجباری سیبری آمد!.
همیشه پس از انقلاب ها، دردناکترین سیلی بر آرمانگرائی و خیالپردازی و اسطوره سازی زده می شود...

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️تفاوت حرف های اتاق سیگار مسوولان با حرف های رسمی

جعفر شیرعلی نیا

روغنی زنجانی از اعضای کابینه دولت میرحسین موسوی درباره سال های پایانی جنگ هشت ساله به ماجرای یک اتفاق جالب در ساختمان دولت اشاره می کند.
ااو می گوید اتاقی پشت در محل برگزاری جلسات هیات دولت بود که وزرا برای تماس با دفتر و منازل شان یا رفع خستگی و کشیدن سیگار و نوشیدن چای به آن جا می رفتند. معمولا وقتی خبر یا گزارشی از وضعیت جنگ ارایه می شد وزرا نظرات واقعی شان را در آن اتاق با صراحت می گفتند و  مخالف ادامه جنگ بودند. اما ده متر آن طرفتر در اتاق جلسات ماجرا رنگ و بویی دیگر داشت و محکم از آمادگی برای ادامه جنگ صحبت می کردند و جلسه حالت شعاری می گرفت. به روایت روغنی«در مجلس نیز همین طور بود، تمام نطق های پیش از دستور نمایندگان در دفاع از ادامه جنگ بود. اما وقتی با تک تک نمایندگان به صحبت می نشستی» و وضعیت را توضیح می دادی آن ها هم به نقد ادامه جنگ می پرداختند.  
تا این که وضعیت کشور  و جنگ به نقطه ای رسید تا بسیاری مجبور شدند رودربایستی را کنار بگذارند و  حرف اتاق سیگار و غیر سیگارشان به هم نزدیک شود.
نکته این جاست حتی اگر نخواهی ساخت زمانه چنان است که تورا مجبور به دیدن واقعیت ها خواهد کرد پس بهتر است از دوگانگی دست برداشت که خطرناک است. روزی از قضای اتفاق نزد دوستی بودم  که یکی از شاعران نامی پیش از رفتن به مراسمی مهم نزد او آمد. از وضعیت شعر  در میان جوان ها گله کرد و برخی از شعرهای دختران و پسران جوان را خواند که عرق شرم بر صورت ما نشست، باور نمی کردم با آن کلمات هم کسی شعر بگوید.
فردای آن روز سخنان او را در مراسمی که شرکت کرده بود شنیدم که از رشد چشمگیر شعرهایی با مضامین عالی در میان جوانان شاعر می گفت...


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️صبح آرامی است در بیروت. دمای هوا سی درجه و رطوبت نزدیک ۶۰ درصد ولی دست کم اینجا در جمیزه که من هستم؛ باد خوبی می‌آید و خیلی گرم نیست.
دیشب تا حوالی ساعت ۳ شب صدای جنگنده می‌آمد. ولی دیوار صوتی شکسته نشد. نزدیک ساعت ۱۲ هم صدای چند انفجار پیاپی آمد و بعد معلوم شد که نتایج امتحانات آمده و آتش بازی به راه انداخته‌اند.
فضایی که در رسانه‌های فارسی و همین طور عبری و نیز کانال‌های تلگرامی و اکانت‌های میلیتاریستی توییتر می‌بینیم دست کم با مشاهدات من همخوانی ندارد. در همه این‌ها،

بیروت شهری است ترسیده و به همریخته ولی واقعیت این نیست. شهر آرام است. تنشی وجود ندارد. در فرودگاه ممکن است دعوایی رخ بدهد ولی اینکه بخواهی آن را به شهر نسبت بدهی خیلی کار درستی نیست.
ضمن اینکه باید فرودگاه را در بافت لبنان بشناسی. لبنان تنها یا یکی از معدود کشورهایی است که جمعیت اتباعش در بیرون از کشور بیش از داخل کشور است. از طرفی دیگر یک فرودگاه بیشتر ندارد. همسایگانش هم یک سوریه جنگ زده است و یک اسراییل که با آن رابطه‌ای ندارد. برای همین فرودگاه در اینجا حکم شاهرگ را دارد. حکم گلو. از این روست که تحولاتش خیلی مهم است و رسانه‌ای می‌شود.
نکته بعدی که باید در مورد معادلات بیروت در نظر داشته باشید وضعیت سلاح حزب الله است. بله. بخشی از جامعه لبنان و بلکه بخش مهمی (نمی شود گفت اکثریت) جامعه لبنان با سلاح حزب الله مخالف هستند

ولی همین بخش مهم، قدرت آن را انکار نمی‌کنند. این کاملا با رویکرد اپوزیسیون ایران نسبت به سپاه فرق دارد. اپوزیسیون ایران با سپاه مخالف است و قدرت آن را هم انکار می‌کند ولی اینجا در لبنان این طور نیست.
نکته آخر اینکه هر حمله ای به لبنان بزرگ‌ترین خدمت به حزب الله در ریبرندینگ خود در افکار عمومی جامعه لبنان است. واقعیت این است که بعد از ورود حزب الله به جنگ داخلی سوریه، حزب الله در افکار عمومی لبنانی (نه کل جامعه) از نیروی مدافع لبنان به نماینده ایران تغییر پوزیشن داده. ورود حزب الله به نبرد فلسطین پس از هفت اکتبر هم این برچسب را پررنگ‌تر کرد و حالا حمله به لبنان و دفاع حزب الله از این کشور، باعث خواهد شد که دوباره حزب الله بتواند به عنوان یک جنبش لبنانی در این کشور قد علم کند.

🀄️مصطفی ارانی


#twitter

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️توصیفِ انفجار شادی و شدت ضربان قلب‌هایی که داشت از فرط هیجان از قفسه‌ی سینه جاکن می‌شد در روزی مثلِ امروز که اولین گروه از اسرای ایرانی در عراق آزاد شدند واقعاً چقدر سخت است.

دو اشتباه احمقانه‌ی صدام در حمله به کویت و تصور اتحاد با ج.ا در جنگ با آمریکا، این معجزه را ساخت.

نام بیش از دوسوم اسرا در فهرست‌های صلیب سرخ ثبت نشده بود و تعداد مفقودالاثرها چند برابر آمار احتمالی آزادگان بود و هزاران خانواده چون اسپند بر آتش در تلاش برای دانستن آن‌که عزیزشان شهید شده یا اسیر است.

چهره‌ی مردان بسیار نحیف و سر و صورت تراشیده و آفتاب سوخته‌ای که رها شده و روی دست‌ها و شانه‌های مردم حمل شده یا در آغوش پدران سپید موی خود گم می‌شدند، خیلی فرق داشت با جوانان رعنایی که به جبهه‌ها رفته بودند.

اصوات بلند و نامفهومی که از حنجره‌ی میلیون‌ها ایرانی، همهمه‌هایی عظیم می‌ساخت، معجونی بود از جیغ و فریاد و آه و هق‌هق.

خانه‌هایی که نازنین‌شان بازگشته بود، جا و امکانی برای پذیرایی از انبوه کسانی که به تبریک می‌آمدند نداشتند و همسایه‌ها با نهایت افتخار برایشان شیرینی و شربت و صبحانه و ناهار و شام می‌پختند و می‌بردند و مهمانان مسافرشان را جا می‌دادند.

به روزنامه‌ها اکیدا توصیه شده بود تا مدتی از اخبار منفی چیزی ننویسند و مردم هم، همدیگر را مدام هشدار و قسم می‌دادند به نمایشِ لب‌هایی خندان ولو با دل‌هایی خونین، تا اعصاب آزرده‌ی آزادگانی که آرزوهای آرمانی‌ در روز اسارت و تصورات ذهنی‌شان از ایران، خیلی فرق داشت با آنچه به چشم می‌دیدند، کم‌کم عادت کند.

مای زخمی و تحقیرشده‌ای که فرماندهان مملکت آنچه به قیمت صدها هزارشهید در هشت‌سال جنگ به دست آمده بود را در کمتر از هشت روز عقب‌نشینی باخته بودند و همزمان هزاران جوان ایرانی را گم کردند بودند، نیاز داشتیم به این بهانه برای تکیه بر دیوار و سرگذاشتن بر شانه‌های هم و شکستن بغض‌هایی که خفه‌مان می‌کرد و بوسیدن صورت‌های خیس از اشکِ همدیگر.

حالِ خونین‌دلان که گوید باز؟
وز فلک -خونِ خُم- که جوید باز؟
شرمش از چشمِ مِی‌پرستان باد،
نرگسِ مست! اگر بروید باز!...

#بازگشت_آزادگان


🀄️حسین دهباشی

#twitter

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️مجلس و اوامر رهبران جمهوری اسلامی
(این یادداشت اولین بار ۶ سال قبل منتشر شده است.)

۱۶ مرداد ۷۹ ، دوره‌ی ششم مجلس، رشیدیان نماینده‌ی آبادان کوتاه نمی‌آمد، میکروفنش خاموش بود اما فریاد زد: «می‌خواهم شرع را به آقای خامنه‌ای یادآوری کنم.» شاهرخی در‌حالی‌که به رشیدیان فحش می‌داد به سمت او حمله کرد: «خفه شو بی‌شعور.» و چند نماینده‌ی دیگر وارد معرکه شدند. کروبی رئیس مجلس از نمایندگان خواست سرجایشان بنشینند. حسینی‌نسب نماینده‌ی دهلران به کروبی گفت: «این‌طور برخورد مى‌كنید كه یك سگى جرأت پیدا بكند به رهبر انقلاب توهین بكند. در مقابل حكم حكومتى رهبر بایستند و در مقابل این همه تصاویر شهداء ما این‌جا شاهد باشیم؟ ... باید كارى كنید كه كسى جرأت نكند به رهبر توهین بكند.»
کروبی آن روز با حکم حکومتیِ رهبری، «طرح اصلاح موادى از قانون مطبوعات‏» را از دستور خارج کرده بود و وقتی نماینده‌ها اعتراض کردند به آن‌ها یادآوری کرد جناحِ نماینده‌هایی که امروز اعتراض می‌کنند در مجلس دوم چه بلایی سر آذری قمی آورده بودند؛ وقتی در مقابل سخنان امام بحث ولایی و ارشادی را مطرح کرده بود. کروبی گفت: «فاضل و آیت‌اللهِ مجتهدی را از همه‌چیز انداختید به خاطر یک بحث مولوی و ارشادی.» کروبی همچنین اشاره کرد در جریان مک‌فارلین وقتی ۸  نماینده سوالی مطرح کردند و امام از آن‌ها انتقاد کرد: «دیدیم دوستانمان در داخل و بیرون چه كردند، بخصوص در دانشگاه در رابطه با آن هشت نفر.»
پس از افشای ماجرای مک‌فارلین در آبان ۶۵ ، هشت نماینده‌ی مجلس در سوال‌هایی مکتوب از وزیر خارجه خواستند پاسخگوی سوالاتشان باشد. نامه یک نامه‌ی معمولی به نظر می‌رسید اما آیت‌الله خمینی در سخنرانی‌اش به‌شدت از آن‌ها انتقاد کرد و گفت لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید از اسراییل تندتر بود. برخی فرازهای سخنرانی امام توهین‌آمیز به نظر می‌رسید؛ «من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص ولو بعض‌شان در نظر من پوچند لكن از بعضى از این اشخاص كه سابقه دارند هیچ توقع نداشتم»(صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۶۲ ) اکثریت مجلس نه تنها از برخورد امام ناراحت نشدند که در نامه به رهبری از «انزجار و تبری از این‌گونه حرکت‌های شیطانی» نوشتند و این‌که بیش از این تحمل رنجش خاطر امام را ندارند که توسط «گروهی پوچ و منحرف از اصول انقلاب» انجام شده. (اوج دفاع، ص۶۷۹ )
هرچند جمله‌ی امام که «مجلس در رأس همه‌ی امور واقع است» در دهه‌ی ۶۰ جمله‌ی مشهوری بود اما موارد بی‌اطلاعی نمایندگان از مسائل اصلی کشور، محدود به ماجرای مک‌فارلین نمی‌شد. گاه نیز مانند ماجرای تعطیلی جلسات مجمع عقلا در مجلس، قدرت فرمانده سپاه در برابر نمایندگانِ مردم کاملا به چشم می‌آمد.
اگر نمایندگان مردم، شان نمایندگی و قانون‌گذاری را حفظ نکنند، نمی‌توان انتظار داشت که مجلس جایگاهی مهم در امور کشور داشته باشد و وظیفه‌ی رئیس مجلس در این موضوع سنگین‌تر است.
دیروز رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس خبر از دستور علی‌ لاریجانی داد که بر اساس آن؛ «مقرر شد با همکاری جمعی از نمایندگان، کارشناسان، پژوهشگران و معاون قوانین مجلس طرحی را جهت اصلاح قانون، مطابق با نظر مقام معظم رهبری تدوین و آماده کنیم.» به‌راستی قوانين مجلس چقدر پشتوانه‌ی کارشناسی دارد و چرا لاریجانی به جای آن‌که از قانون دفاع کند به‌سرعت راه بازنگری را در پیش می‌گیرد و چرا نقص‌های آن پیش از تصویب بررسی نمی‌شود؟
این دستور چگونه صادر شد؟
دو روز پیش طلبه‌ای از شاگردان درس خارج فقه رهبری، در پایان درس با شتاب خودش را به آیت‌الله خامنه‌ای رساند و با اوقات‌تلخی تمام فریاد زد: «بازنشسته‌هایی که طبق قانون باید برکنار بشوند، این‌ها را برمی‌گردانند و این را به پای شما می‌نویسند.» آیت‌الله خامنه‌ای: «اشکالش این بود که سر من داد می‌کشید. من هم به ایشان یک قدری تند گفتم آقا! چرا داد می‌کشید؟»
دیروز رهبری به این ماجرا اشاره کرد و تایید کرد برخی بازنشستگان با اجازه‌ی او در پست‌هایشان باقی مانده‌اند. رهبری از خوبی‌های این قانون گفت و این‌که بهتر است: «خود نمایندگان محترم مجلس قانون را جوری ترتیب بدهند و اصلاح کنند که دیگر این اشکالات پیش نیاید، مجبور نشوند که به اجازه‌‌ی رهبری متوسل بشوند.»
آیا اجازه‌ از رهبری برای بقای برخی بازنشستگان حکم حکومتی است؟ نظیر آنچه در مورد طرح اصلاح قانون مطبوعات رخ داد؟  اگر در قانون مصوب استثناهای جدیدی وارد شود با روندی که مشاهده می‌کنیم، در اجرا چیزی از شیرینی این قانونِ خوب باقی خواهد ماند؟ شاید تغییر قانون بازنشستگی برخی فریاد‌ها و اعتراض‌ها را از رهبری دور کند اما بر سرِ امید مردم و جوانانی که به اجرای بدون‌استثنای آن دل بسته‌اند، چه خواهد آمد؟ آیا با این شیوه‌ی تصمیم‌گیری برای بازنگری، شان نمایندگی مردم و قانون‌گذاری مجلس حفظ می‌شود؟

💢جعفر شیرعلی نیا


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️لحظه یِ نفسگیر خاورمیانه!

صلاح الدین خدیو

ظاهرا تاریخ بحران خاورمیانە به طرزی غریب در حال تکرار شدن است. در میانەی اخبار ضد و نقیض امروز که حاکی از آغاز حملەی حزب الله در انتقام خون فرماندەی ارشد خود است، اخبار دقیق تر بیانگر پیشدستی اسرائیل است.
تل آویو پس از کسب هشدارهای اطلاعاتی مبنی بر حملەی قریب الوقوع حزب الله، پیشاپیش با صد فروند جنگنده، سکوهای پرتاب موشک و پایگاه های این گروه را در جنوب لبنان بمباران کرده است.

با این وصف حملەی بامداد امروز یادآور جنگ شش روزەی اعراب و اسرائیل است.
در آن زمان جهانیان پس از نطق های آتشین جمال عبدالناصر رهبر وقت مصر و تهدید وی به ریختن یهودیان به داخل دریای مدیترانه و اقدام او به اخراج ناظران ملل متحد از تنگه های تیران، در انتظار حملەای بزرگ به اسرائیل بودند.
حتی فضا به گونه ای شده بود که در جوامع غربی سخن از نابودی دولت یهود می رفت و یهودیان دیاسپورا و لابی های طرفدار اسرائیل سخت به تکاپو افتاده بودد.
در این وانفسا، اسرائیل پیشدستی کرد و با نابودی نیروی هوایی مصر و سوریه و اردن بر روی زمین، ابتکار عمل را به دست گرفت و در عرض شش روز مساحت خود را سه برابر و شکستی خرد کننده به دولت های عرب تحمیل نمود.

طرفه این جاست که حماس در اکتبر گذشته با غافل گیر کردن کامل اسرائیل، جنگ اکتبر ۱۹۷۳ را به نحوی تکرار کرد.
جنگ اکتبر یا رمضان که انتقام جنگ شش روزه محسوب می شد، در سه روز اول با پیروزی غیر مترقبەی مصر و سوریه همراه بود.
اما در روزهای بعد با حمایت تمام قد آمریکا و برخی اشتباهات جنگی اعراب، ورق برگشت و با پیش روی متقابل اسرائیل، شهرهای دمشق و قاهره در خطر اشغال قرار گرفتند.

اکنون که تاریخ خاورمیانه با دور تند و به صورت معکوس در حال تکرار شدن است، آیا باید منتظر تکرار دراماتیک جنگ ۱۹۴ح هم بود؟
جنگی چند ماهه کە عرب ها آن را روز نکبت و یهودیان نیرد استقلال می خوانند.
در این مقطع ارتش های مصر، سوریه، اردن و عراق پس از اعلام موجودیت اسرائیل بر اساس قطعنامەی سازمان ملل دربارەی تقسیم فلسطین به دو دولت یهودی و فلسطینی متفقا به آن هجوم بردند.
عرب ها سرانجام پس از جنگی چند ماهه ناکام ماندند  و در مجموع اسرائیل زمین های بیش تری از آنچه مقرر بود، به دست آورد.
تکرار این جنگ و بازگشت خاورمیانه به لحظەی آغاز بحران به رفتار ایران بستگی دارد.
ظاهرا ایران هم که احتمال می رفت با همراهی حزب الله در ساعات یا روزهای آتی به انتقام از اسرائیل بپردازد، از حملات امروز غافلگیر شده است.
اکنون باید منتظر ماند و مخصوصا به ارزیابی واکنش حزب الله پرداخت. این که توانایی های هجومی آن بر اثر حمله ی امروز واقعا آسیب دیده است؟
همچنین به لحاظ سیاسی آیا تصمیم گرفته با اسرائیل وارد جنگی تمام عیار شبیه ژوئیەی ۲۰۰۶ شود؟
قرائن و شواهد نشان می دهد دستکم یک طرف ماجرا یعنی اسرائیل به دلایل مشخص نظامی و سیاسی که بخشی از آنها به سیاست داخلی مربوط است، تضمیم نهایی خود را اتخاذ کرده است!
البته احتمالا حملەی امروز به جنگی یک روزه تبدیل و فعلا در این نقطه متوقف خواهد شد.


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️برای پاول دورف(Pavel Durov)

محمدحسین غیاثی

امریکای کاپیتالیستی قصد داشت در داخل مدیریت تلگرام نفوذ کند. جمهوری اسلامی تلگرام را فیلتر کرده است. روسیه‌ی کمونیستی بنیان‌گذار، مالک و مدیرعامل تلگرام را تحت تعقیب قرار داده بود و عاقبت پاول دورف در فرانسه، مهد دموکراسی جهانِ مدرن بازداشت شد. معلوم شد در دنیای مدرن موضوعاتی وجود دارد که ازین سر طیف تا آن سر طیف همگی بر سر آن توافق داشته باشند.
سلطه و حاکمیت بی‌چون و چرا بر جهان موجب وحدت حکومت هاست. انها ترجیح می‌دهند چند دولت انگشت‌ شمار بر سر سرنوشت جهان صحبت کنند تا که هرکسی از هرگوشه‌ای ازین جهان اگر حرفی دارد، سخن خود را بگوید.
از وزیر ارتباطات حسن روحانی بعد ازاین که از اسب قدرت پیاده شده بود ، پرسیدند چرا تلگرام در ایران فیلتر شد؟ گفت :"تلگرام یک رسانه است."

https://www.aparat.com/v/1lxQ0


من نزدیک به ده سال در دو کانال تلگرام نوشته‌ام. نمی‌دانم چند هزار صفحه یا چند میلیون کلمه شده است. بدون اینکه مدیرمسئول یا سردبیری نوشته‌های مرا کم یا زیاد یا حذف کند!
بدون انکه من رسانه‌ای داشته باشم، توانسته‌ام نظرات، دغدغه‌ها، افکار، نگرانی‌ها و خیلی چیزهای دیگر را با دیگران درمیان بگذارم.
این تلگرام است که رسانه‌ی بی‌صدایان است.

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️در طول تاریخ بشر هزاران خونخوار بر کره زمین حکومت کرده اما در این میان چون هیتلر نگاه مثبتی به یهودیان نداشت، توسط رسانه‌ها و هالیوود و...، به تنها شر مطلق تاریخ بشر که حتی بردن نامش هم تابوست، تبدیل شد.

این مسئله بیش از هر چیز نشان تسلط  بی‌چون و چرای یهودیان بر تمام دستگاه‌های تبلیغاتی جهان است. آنها هر کسی که با اسرائیل اندک زاویه‌ای داشته باشد را به صورت شیطان مطلق معرفی می‌کنند.

بر این اساس در روزهایی که توحش اسرائیل از کنترل رسانه‌ها هم خارج شده و صدای اعتراض جهانیان بلند شده است، فیلمی به نام تاتامی با کارگردانی یک اسرائیلی و یک نوچه اسرائیل (زرامیربراهیمی) با موضوع مظلوم نمایی اسرائیل در جشنواره‌های سینمایی جهان دست به دست می‌شود.

این فیلم زندگی زن ایرانی را روایت می‌کند، که به مسابقات جهانی جودو اعزام می‌شود و شانس قهرمانی است اما در میان راه مسابقه، حکومت با او و مربی‌اش اتمام حجت می‌کند و برای عدم مسابقه با حریف اسرائیلی خانواده‌اش را گروگان گرفته و...

این فیلم ضدایرانی مسئولیت شستن دست متوحشین یهودی آن هم در برهه‌ای که انتقادات جهانی به اوج خود رسیده است را بر عهده دارد.


پی نوشت :
زر امیر ابراهیمی بازیگر تلویزیون ایران در دهه هشتاد شمسی بود که به واسطه پخش فیلم خصوصی‌اش به چهره‌ جنجالی عرصه رسانه‌ آن روزهای کشور تبدیل شد.
ایشان پس از آن حادثه بی‌سرو صدا از ایران خارج شد و پس از بیش از یک دهه سکوت به عرصه بازیگری و رسانه و سینما بازگشت و با ایفای چند نقش در آثار ضدایرانی به سرعت به چهره محبوب رسانه‌های غربی بدل شد. ایشان در ادامه این مسیر دو سال پیش جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن برای بازی در فیلم به غایت سخیف عنکبوت مقدس را به خود اختصاص داد.

پخش فیلم خصوصی دیگران در هر گوشه دنیا عملی غیرانسانی و غیراخلاقی است اما ایشان که اینگونه به دنبال انتقام از ایران و ایرانی است باید این را هم به خاطر داشته باشد که انتشار فیلم خصوصی هر سلبریتی در هر گوشه جهان باعث چنین جنجالی خواهد بود و این مسئله مختص ایران نیست. برای مثال اگر همین فردا فیلم خصوصی یکی از بازیگران هالیوود و بالیوود هم منتشر شود مردم آمریکا و هند با همان سرعت و ولع آن را انتشار داده و به استقبال آن خواهند رفت.

💢خرمگس



@antioligarchie
آنتی الیگارشی
⭕️امام جمعه زنجان: «در جنگ جهانی دوم رئیس‌علی دلواری در جنوب و میرزاکوچک خان در شمال در برابر اشغال‌گران ایستادند.»   / ایسنا - رئیس‌علی دلواری ۲۶ سال قبل از شروع جنگ دوم جهانی از دنیا رفته بود. - میرزا کوچک‌خان جنگلی ۲۰ سال قبل از شروع جنگ دوم جهانی از…
#یادداشت

.⭕️ کِی بود؟!


از نماینده  ولی‌فقیه در استان و امام جمعه زنجان نقل شده که در خطبه‌های دیروز نماز جمعه فرموده‌اند: «در سال ۱۹۹۷ میلادی در کشور اردن، در اردوگاه فلسطین نیز کشتار وحشتناکی انجام دادند و جمعه سیاه نامیده شد.»

لینک خبر 👇

www.irna.ir/xjRyMB


هر چه به حافظه و صفحات تاریخی رجوع کردم چیزی به عنوان "جمعه سیاه در اردن" پیدا نکردم.
با این حال "سپتامبر سیاه در اردن" وجود دارد و البته نه در سال ۱۹۹۷؛ ۲۷ سال جلوتر و در سال ۱۹۷۰!

در آن زمان درگیری بین دو گروه عمده جمعیت اردن یعنی فلسطینیان تحت عنوان سازمان آزادیبخش فلسطین (به رهبری یاسر عرفات) و نیروهای مسلح اردن (به رهبری ملک حسین) صورت پذیرفت که به شکست سنگین نیروهای عرفات منجر شد

حجت‌الاسلام و المسلمین علی خاتمی البته در نماز جمعه دیروز به طور ناگهانی از نمازگزاران خداحافظی کرده و حالا قرار است نفر جانشین معین و معرفی شود و احتمالا فرصت تببین افکار عمومی در این مورد از تریبون نماز جمعه مرکز استان از دست رفته است!

سه هفته پیش وقتی یادآور شدم میرزا کوچک‌جنگلی و رئیس‌علی دلواری به رغم ادعای امام جمعه، سال‌ها قبل از جنگ دوم جهانی از دنیا رفته بودند و لذا نمی‌توانستند علیه اشغالگران در سال ۱۳۲۰ مبارزه کنند .


حجت‌الاسلام و المسلمین علی خاتمی این تذکر بابت روایت نادرست از تاریخ را - در خطبه‌های هفته پیش - به تلاش برای تبرئه انگلستان از جنایت‌هایش در ایران منسوب کرد!


💢محمد معینی


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️سپتامبر سیاه

۵۳ سال پیش در چنین روزهایی جنگ داخلی اردن میان چریک‌های فلسطینی و ارتش اردن آغاز شد; درگیر‌هایی که به ‎#سپتامبر_سیاه مشهور شد و سرانجام به اخراج اعضای ‎#ساف (سازمان آزادیبخش فلطسین) از اردن در ژوئیه ۱۹۷۱ انجامید. جنگ ریشه در قدرت روزافزون گروه‌های فلسطینی در برابر دولت اردن هاشمی داشت.

کشور اردن از دل قرارداد ‎#سایکس_پیکو ۱۹۱۵ و فروپاشی امپراتوری عثمانی شکل گرفته بود; کشوری با مرزهای مصنوعی و مردمانی متشکل از طوایف بدوی و اعراب فلسطینی. بریتانیا امارت ‎#ماوراء_اردن (Trans-Jordan) را که تا آن زمان موجودیتی نداشت را در ۱۹۲۱ ایجاد کرده و تحت‌الحمایه خود قرار داد.
همچو عراق (و موقتا سوریه)، حکومتی سلطنتی ‎#هاشمی به رهبری عبدالله یکم، دومین فرزند ‎#شریف_حسین هاشمی (امیر حجاز)، در اردن برپا شد. در میانه دو جنگ جهانی، اردن زیر سلطه فلسطینِ  بریتانیا بود؛ هر چند که عملاً سیستم مجزایی داشت و بدان فلسطین شرقی می‌گفتند تا اینکه در ۱۹۴۶ مستقل شد.
پس از جنگ شش‌روزه اعراب و اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷، بیش از ۲۰۰ هزار آواره فلسطینی ساکن کرانه باختری رود اردن به کشور اردن پناهنده شدند. پیش از این، ۶۵۰ هزار فلسطینی نیز در این کشور کوچک زندگی می‌کردند. جای شگفتی نبود که توازن جمعیتی و سیاسی میان طوایف بدوی و فلسطینیان برهم‌خورد.
کشوری ضعیف بدون منابع زیرزمینی گسترده امنیت خود را از دست داده بود: ‎#فتح مهم‌ترین سازمان مقاومت فلسطینی٬ از خاک اردن حملات متعددی را علیه رژیم اسرائیل انجام می‌داد و اسرائیل نیز اردن را زیر حملات خود قرار می‌داد. شبه‌نظامیان فلسطینی نیز با پلیس و مردم عادی برخوردهای بدی داشتند.
با قدرت‌گیری روزافزون فتح در ‎#نبرد_کرامه (نخستین پیروزی فلسطینیان بر ارتش اسرائیل پس از شکست خردکننده ارتش‌های عربی در جنگ شش روزه ۱۹۶۷)٬ چریک‌های فلسطینی دولت مرکزی اردن را تضعیف کرده و مناطق حساس این کشور را به کنترل خود درآورده بودند به گونه‌ای که دولت در دولت شکل گرفته بود.

با شکست ترور ملک حسین بدست چریک‌های فلسطینی و ربایش سه هواپیما بدست گروه مارکسیستی «جبهه مردمی برای آزادی فلسطین»، حکومت نظامی در سپتامبر ۱۹۷۰ برقرار و جنگ داخلی آغاز شد; جنگی که به کشته‌شدن ۳۴۰۰ تا ۲۰ هزار نفر عمدتا فلسطینی غیر نظامی انجامید. سرانجام چریک‌ها از اردن اخراج شدند.
چریک‌های فلسطینی در ابتدا به سوریه و اندکی بعد به لبنان رفتند؛ به کشوری با ‎#دولت_درمانده و گرفتار رقابت سهمگین طوایف و مذاهب گوناگون. چریک‌های فلسطینی نیز رفته‌رفته درگیر صف‌بندی‌های سیاسی داخلی لبنان شدند و به عاملی مهم در آغاز ‎#جنگ_داخلی_لبنان در سال‌های ۱۹۷۵-۱۹۹۰ تبدیل شدند.

حضور شبه‌نظامیان فلسطینی در جنوب لبنان بحدی بود که آن را ‎#فتح_لند می‌خواندند. چریک‌ها نظم شکننده جنوب را که مرکز شیعیان لبنان بود برهم‌زده و حتی به دختران شیعی تجاوز می‌کردند. اینجا بود که تنش میان ‎#موسی_صدر و چریک‌های فلسطینی پدید آمد؛ تنشی که سرانجام به ناپدید شدن صدر انجامید.

در میانۀ تنش میان اردن و فلسطینیان، محمدرضاشاه در کنار ‎#ملک_حسین_هاشمی ایستاد و در سرکوب چریک‌های فلسطینی در ‎#سپتامبر_سیاه به اردن یاری رساند. ملک حسین نیز بدلیل پشتیبانی نافرجام بغداد از شبه‌نظامیان فلسطین در سپتامبر سیاه، به ‎#جنگ_کردی و زمین‌گیر کردن ارتش بعث در شمال عراق علاقمند گشت.
#ملک_حسین  جنگ‌افزارهای بدست‌آمده از چریک‌های فلسطین در ‎#سپتامبر_سیاه به یاری ‎#پیشمرگه های کردی واگذار کرد. آن روزها ایران متحد اردن بود؛ با هجوم عراق به ایران اما ملک حسین و سپس ‎#یاسر_عرفات در نوک پیکان حمایت اعراب از ‎#صدام_حسین در نابودی ایرانیان جای گرفتند....

[ منبع :شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه]

🀄️آرش رئیسی نژاد


#twitter

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️آقای دکتر پزشکیان در نیویورک با نس دیلی و ایلان ماسک دیدار کنید!

محمدرضا اسلامی( اصلاح طلب)

....هفته گذشته در خلیج سانفرانسیسکو نشستی درباره «کاربرد هوش مصنوعی در تولید محتوا» برگزار شد. خلاصه این نشست این بود که استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوا پدیده ای است که طی همین دو-سه سال اخیر رخ داده، ولی برگزارکنندگان این نشست تلاش کردند که در قالب سخنرانی برای نسل زد به آنها توضیح بدهند که هوش مصنوعی به تنهایی «باعث درآمدزایی پایدار» برایتان نمی شود بلکه برای خلق ثروت باید علاوه بر AI به جزئیات دیگری هم دقت کنید.
برگزار‌کننده این نشست، شرکت نس دیلی (NAS DAILY) بود و برایم جالب بود که بیش از هزار نفر از ایالت های غربی آمریکا در این نشست شرکت کرده بودند تا نس‌دیلی را ببینند و از تجارب او استفاده کنند! واژه NAS در ابتدای نام این شرکت از کلمه «ناس» از عربی گرفته شده به معنی مردم.

انتخاب نام "نس دیلی" خوش‌سلیقگی بنیانگذار این شرکت است. یک پسر عرب فلسطینی که نامش نصَیِّر یاسین است استارت آپ زده  و سه حرف ابتدای اسمش (یعنی کلمه نصیر) در نوشتار انگلیسی NAS را برای استارت آپ‌اش انتخاب کرده، تا اشاره ای باشد به مفهوم بین الملل. مردمان. جوامع.

استارت‌آپ این پسر جوان موفق شده و او اکنون ۶۸ میلیون فالوئر در دنیا دارد (در مجموع شبکه های مجازی‌اش). گردش مالی شرکت نس‌دیلی سال گذشته ۱۰ میلیون دلار بوده است.

جوانی یک لاقبا با یک دوربین و یک لپ تاپ، یک استارت آپ را راه اندازی کرده و الان صدای او در دنیا بیشتر از صدای فلان نماینده کنگره آمریکا شنیده می شود.

در میانه نشست و در هنگام ناهار به نس‌دیلی گفتم: تو تقریبا تمام کشورهای دنیا را رفته‌ای و درباره هر کشوری یک ویدئو ساخته‌ای. تو به دورترین نقطه جنوب رفته‌ای و درباره آن برنامه ساخته‌ای، ولی چرا به ایران نیامده‌ای؟ کشوری که تاریخ، موسیقی، ادبیات، شعر، فرش، معماری، هنر و... دارد؟
گفت: اگر به ایران بیایم دستگیر می شوم.
گفتم چرا؟ گفت: ما جزء اعرابی هستیم که در قسمت Arraba فلسطین بدنیا آمده ایم. لذا پاسپورت من اسرائیلی است. به محض ورود به کشورت دستگیر می شوم.
▪️▪️▪️

آقای دکتر پزشکیان
در سفر به نیویورک، وقت خود را فقط به دیدار با سیاستمداران سالخورده و مقامات حکومتی هدر ندهید. در دنیای امروز شخصیتهایِ اثرگذار فقط سیاستمدارانِ حکومتی نیستند. امور به سرعت تغییر کرده و ساختار جدیدی در جوامع بشری شکل گرفته است. در دنیای امروز صدای جوانان کارآفرین و صدای نسل جوانِ ایده‌پرداز بیشتر شنیده می شود. آنها موثرترند. با آنها دیدار کنید و با آنها گفتگو کنید. به مدیران برنامه‌ی سفرتان بگویید که برنامه دیدار شما با بنیانگذار مایکروسافت آقای بیل گیتس را تنظیم کنند. به آنها بگویید سال گذشته در همین روزها آقای کیشیدا نخست وزیر ژاپن با بیل گیتس دیدار کرد. در همین روزهای سال گذشته آقای اردوغان با ایلان ماسک دیدار‌کرد.

آقای کیشیدا فهمیده که دیدارش با بنیانگذار مایکروسافت چقدر برای ژاپن مهم است. آقای اردوغان فهمیده که در دنیای جدید، قدرت ایلان‌ماسک از قدرت بسیاری از رجال سیاسی کنگره آمریکا بیشتر است. اینها تغییرات دنیای جدید است. چرا دور برویم؟ در سال ۲۰۱۷ که هیات ایرانی به نیویورک آمدند در "دانشگاههای آمریکا" رویای پروژه استارلینک ایلان ماسک را مسخره می کردند. اما امروز استارلینگ هزاران ماهوارۀ در گردش بر مدار زمین دارد. آنچه که در ۲۰۱۷ حتی در دانشگاه «نشدنی» می نمود، امروز شده است!

عمر دونالد ترامپ و جو بایدن و سایر سالخوردگانِ وادی سیاست گذشته، اما ایام بالندگیِ جوانان ایده پرداز در حوزه تکنولوژی تازه شروع شده است. فردای بشر متعلق به استارت‌آپها و شرکتهای فنآوری است.
برنامه سفر خود را طوری تنظیم کنید که با اینها (با «آینده!») دیدار و گفتگو داشته باشید. ایلان ماسک را به تهران دعوت کنید. نگذارید که فقط رقبایِ ایران با او سخن بگویند. خودتان مستقیم و بی‌‌واسطه با نس‌دیلی و ایلان ماسک حرف بزنید. به مدیران سفرتان بگویید بن‌سلمان که به آمریکا رفت، مستقیما با زاگربرگ دیدار کرد. شما نیز با این نسل از جوانان دیدار کنید.

بگوئید ایران سرزمین شعر بوده و سرزمین موسیقی. بگویید سه‌تار ایرانی از مسیر راه ابریشم تا چین و ژاپن رفته بوده است. بگویید ذهن ایرانی خوشنویسی را بالنده کرده؛ بگویید درخشش برق ذهن حافظ شیراز، گوته آلمانی را شیفته و مسحور خود کرده بوده است. اینها را دعوت کنید تا به ایران امروز بیایند و با استارت‌آپهای ایرانی مستقیما دیدار کنند. از هوش مصنوعی با جوانان ایرانی سخن بگویند و «از جوانان ایرانی بشنوند». آقای دکتر پزشکیان! آینده را دریابید. جهان به سرعت در حال تغییر است. در نیویورک وقت خود را به دیدار با سیاستمداران سالخورده هدر ندهید.


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️جناب آقای ‎#پزشکیان
با سلام
بنده از دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی تا روحانی بواسطه کارم در اغلب همایش هایی که روسای جمهور حضور داشتند حاضر بودم و با اطلاع و اشراف کامل عرض می کنم که  دعوت از رییس جمهور برای شرکت و سخنرانی در همایش ها برای سخنرانی دامی است که سالهاست بورورکراسی کشور برای روسای جمهور پهن کرده  که اگر یک فایده داشته باشد -که من شک دارم- هزار و یک ضرر و هزینه های سرسام آور برای بیت المال دارد.  سخنان تکراری ،سهو لسانی ،اتلاف وقت رییس جمهور ،هزینه های میلیاردی حفاظت و تشریفات و پذیرایی و..از جمله آفات این جلسات است.
ضمن اینکه به تدریج رییس جمهور را به سمت سخنان عوامانه و وعده های پوچ سوق می دهد و به بدخواهان هم بهانه لجن پراکنی می دهد و از همه زیانبارتر کاستن از وقت رییس جمهور برای شنیدن و‌خواندن و فکر کردن به منظور تصمیم گیری های درست است . روسای جمهور کشورهای پیشرفته در طول سال  بیشتر از دو یا سه سخنرانی آن هم از روی متن انجام نمی دهند. بنابر این به جنابعالی توصیه می کنم این رسم غلط را بر اندازید و دعوت های مکرر را نپذیرید و به کارهایی بپردازید که مردم انتظار دارند که حتما سخنرانی در این فهرست نیست .

ایام عزت مستدام

🀄️امیر دبیری مهر


#twitter

@antioligarchie