#تلنگر
🔻بیادب با هزار کس تنهاست!
گفتار معتبری از قدیم آمده که میگوید:
«کشور با کفر بر جای میماند ولی با ظلم نمیماند.»
و این که ظلم را ویرانگرتر از کفر دانسته، برای آن است که ظلم، هم کُفرآور است و هم چیزی دیگر آور.
ادب نیز اگر از میان برداشته شود، آن هم در یک جامعهی فشرده و پُر جمعیت، تأثیر سوءَش نه از کفر کمتر است و نه از ظلم.
وقتی دنیای پُر مشغلهی امروز، بسیاری از دلخوشیها را گرفته، چگونه بشود زندگی کرد، بییک حدّاقل ادب، بییک لبخند؟
#سعدی فرمود:
"یکی را تب آمد ز صاحبدلان
کسی گفت شکّر بخواه از فلان
بگفت ای پسر تلخیِ مُردنم
بِه از جورِ روی ترش بردنم"
و #مولوی، قربانیِ بیادبی را كلّ عالَم دانسته :
"بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد"
مفهوم بیت #مولوی به تعبیر امروز آن است که آن همه دربارهی سلاح هستهای و فاجعهی هیروشیما حرف میزنید، ولی حرفی از این نیروی تخریبیِ دیگر در میان نیست که بیادبی باشد.
البتّه هیچکس بیجهت و رایگان، بیادب نمیشود، علّتهایی در میان است؛
باید ریشهها را نگریست : فشار اقتصادی، فشار روحی، زندگی در یک شهرِ پُر ازدحامِ بیقلب، شهر رها شده، و سِيل موتور و اتومبیل که به قول #سلمان_ساوجی:
"پای در زنجیر و کف بر لب، مگر دیوانه است؟
📚 #بازتابها/محمدعلی اسلامینُدوشن
@antioligarchie
🔻بیادب با هزار کس تنهاست!
گفتار معتبری از قدیم آمده که میگوید:
«کشور با کفر بر جای میماند ولی با ظلم نمیماند.»
و این که ظلم را ویرانگرتر از کفر دانسته، برای آن است که ظلم، هم کُفرآور است و هم چیزی دیگر آور.
ادب نیز اگر از میان برداشته شود، آن هم در یک جامعهی فشرده و پُر جمعیت، تأثیر سوءَش نه از کفر کمتر است و نه از ظلم.
وقتی دنیای پُر مشغلهی امروز، بسیاری از دلخوشیها را گرفته، چگونه بشود زندگی کرد، بییک حدّاقل ادب، بییک لبخند؟
#سعدی فرمود:
"یکی را تب آمد ز صاحبدلان
کسی گفت شکّر بخواه از فلان
بگفت ای پسر تلخیِ مُردنم
بِه از جورِ روی ترش بردنم"
و #مولوی، قربانیِ بیادبی را كلّ عالَم دانسته :
"بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد"
مفهوم بیت #مولوی به تعبیر امروز آن است که آن همه دربارهی سلاح هستهای و فاجعهی هیروشیما حرف میزنید، ولی حرفی از این نیروی تخریبیِ دیگر در میان نیست که بیادبی باشد.
البتّه هیچکس بیجهت و رایگان، بیادب نمیشود، علّتهایی در میان است؛
باید ریشهها را نگریست : فشار اقتصادی، فشار روحی، زندگی در یک شهرِ پُر ازدحامِ بیقلب، شهر رها شده، و سِيل موتور و اتومبیل که به قول #سلمان_ساوجی:
"پای در زنجیر و کف بر لب، مگر دیوانه است؟
📚 #بازتابها/محمدعلی اسلامینُدوشن
@antioligarchie