🔻آیا محاکمه مشایی ، سالم است؟
۱.فیلمی از #دادگاه_مشایی پخش می شود که قاضی درباره ارتباط مشایی با سرویس جاسوسی انگلیس به او تفهیم اتهام می کند.بعد قاضی انواع اتهامات جاسوسی از قبیل ارتباط با زن تیمسار پاکروان ، ارتباط با پریوش سطوتی(این مورد زن نود و خرده ای ساله ی مرحوم دکتر فاطمی ست!) ، ارتباط با فردی به نام #گابریل و .... از مشایی توضیح می خواهد.مشایی اما مدام فریاد می زند : دادگاه صلاحیت ندارد!
قاضی می گوید : همه چیز برای من مشخص شده و نیازی به ادامه دادرسی نیست!
۲.در نهایت #مشایی محکوم می شود.منتها در حکم هیچ چیزی به نام جاسوسی وجود ندارد و اساسا جاسوس انگلیس و مرتبط با گابریل ! در سطح رییس دفتر رییس جمهور باید اعدام شود نه اینکه به شش سال زندان محکوم شود!
۳.قاضی دادگاه مشایی #موسی_غضنفر_آبادی ، رییس دادگاه انقلاب ست؛ نماینده ی سابق بم. فردی به شدت سیاسی که از سال هشتاد و شش علیه چیزی به نام جریان انحرافی و مشایی سخنرانی می کند.در واقع به نوعی رقیب سیاسی مشایی ست.نفس اینکه یک عنصر سیاسی و جناحی ، رییس دادگاه انقلاب شود جای ابهام دارد.چه برسد به اینکه همین فرد شخصا رقیب سیاسی خود را هم محاکمه کند!
من طرفدار مشایی نیستم.اما معتقدم اگر امروز شمر بن ذی الجوشن را هم محاکمه کردیم باید با رعایت اصول دادرسی باشد. عملا قوه قضائیه از دادگاه مشایی فیلم مستند مونتاژ شده و در صورت لزوم با حذف صدا پخش می کند.این اهانت به حیثیت کلمه ی مقدس قضاست. به چه حقی چنین رفتار غیر قانونی ولو درباره ی یک عنصر نامطلوب سیاسی صورت می گیرد؟ این قدر پسرفت کرده ایم که جلوی چشم هشتاد میلیون نفر این همه تخلف اتفاق بیفتد؟؟
۴.خبرگزاری میزان وابسته به دستگاه قضایی ، عکس هایی از مشایی را با بعضی افراد به عنوان سند ارتباط او با عناصر بیگانه منتشر می کند.جالب است که رییس دادگاه نیز در مقام نماینده ی مجلس با همان افراد که مهمانان خارجی بوده اند ، عکس دارد!
۵.یقین دارم این دادگاه بیشتر از مسئله قضایی ، مسئله سیاسی ست.من نه طرفدار جناح مشایی هستم و نه حتی مخالف جناح آقای قاضی. همه ی این جناح ها امتحان خود را پس داده اند و در اداره ی کشور مردود شده اند.حرف من این است که دستگاه قضایی باید سرسرای عدالت باشد ، نه پستوی نقشه های سیاسی. نوع محاکمه و محکومیت مشایی ، جای سوال و تاسف است.
💢zahrdaroo
@antioligarchie
۱.فیلمی از #دادگاه_مشایی پخش می شود که قاضی درباره ارتباط مشایی با سرویس جاسوسی انگلیس به او تفهیم اتهام می کند.بعد قاضی انواع اتهامات جاسوسی از قبیل ارتباط با زن تیمسار پاکروان ، ارتباط با پریوش سطوتی(این مورد زن نود و خرده ای ساله ی مرحوم دکتر فاطمی ست!) ، ارتباط با فردی به نام #گابریل و .... از مشایی توضیح می خواهد.مشایی اما مدام فریاد می زند : دادگاه صلاحیت ندارد!
قاضی می گوید : همه چیز برای من مشخص شده و نیازی به ادامه دادرسی نیست!
۲.در نهایت #مشایی محکوم می شود.منتها در حکم هیچ چیزی به نام جاسوسی وجود ندارد و اساسا جاسوس انگلیس و مرتبط با گابریل ! در سطح رییس دفتر رییس جمهور باید اعدام شود نه اینکه به شش سال زندان محکوم شود!
۳.قاضی دادگاه مشایی #موسی_غضنفر_آبادی ، رییس دادگاه انقلاب ست؛ نماینده ی سابق بم. فردی به شدت سیاسی که از سال هشتاد و شش علیه چیزی به نام جریان انحرافی و مشایی سخنرانی می کند.در واقع به نوعی رقیب سیاسی مشایی ست.نفس اینکه یک عنصر سیاسی و جناحی ، رییس دادگاه انقلاب شود جای ابهام دارد.چه برسد به اینکه همین فرد شخصا رقیب سیاسی خود را هم محاکمه کند!
من طرفدار مشایی نیستم.اما معتقدم اگر امروز شمر بن ذی الجوشن را هم محاکمه کردیم باید با رعایت اصول دادرسی باشد. عملا قوه قضائیه از دادگاه مشایی فیلم مستند مونتاژ شده و در صورت لزوم با حذف صدا پخش می کند.این اهانت به حیثیت کلمه ی مقدس قضاست. به چه حقی چنین رفتار غیر قانونی ولو درباره ی یک عنصر نامطلوب سیاسی صورت می گیرد؟ این قدر پسرفت کرده ایم که جلوی چشم هشتاد میلیون نفر این همه تخلف اتفاق بیفتد؟؟
۴.خبرگزاری میزان وابسته به دستگاه قضایی ، عکس هایی از مشایی را با بعضی افراد به عنوان سند ارتباط او با عناصر بیگانه منتشر می کند.جالب است که رییس دادگاه نیز در مقام نماینده ی مجلس با همان افراد که مهمانان خارجی بوده اند ، عکس دارد!
۵.یقین دارم این دادگاه بیشتر از مسئله قضایی ، مسئله سیاسی ست.من نه طرفدار جناح مشایی هستم و نه حتی مخالف جناح آقای قاضی. همه ی این جناح ها امتحان خود را پس داده اند و در اداره ی کشور مردود شده اند.حرف من این است که دستگاه قضایی باید سرسرای عدالت باشد ، نه پستوی نقشه های سیاسی. نوع محاکمه و محکومیت مشایی ، جای سوال و تاسف است.
💢zahrdaroo
@antioligarchie
#تلنگر
🔻جنگها جز کشمکش بینوایان نیست که از یک سو توسط زمینداران مثل گلههای گاو رَم داده میشوند و در مقابل آنها سربازهای پابرهنهای قرار دارند که آنها نیز به نوبهی خود توسط دولت رم داده میشوند.
📚 #عشق_سالهای_وبا
#گابریل_گارسیا_مارکز
@antioligarchie
🔻جنگها جز کشمکش بینوایان نیست که از یک سو توسط زمینداران مثل گلههای گاو رَم داده میشوند و در مقابل آنها سربازهای پابرهنهای قرار دارند که آنها نیز به نوبهی خود توسط دولت رم داده میشوند.
📚 #عشق_سالهای_وبا
#گابریل_گارسیا_مارکز
@antioligarchie
Forwarded from اتچ بات
❌ اسطوره «چه»
🔻 #فردی_آلبورتا، عکاس یک روزنامه محلی در بولیوی حتا فکرش را هم نمی کرد که عکس او از نعش #چه_گوارا به یکی از عکس های جاودانه تاریخ تبدیل شود. خود او در باره آن لحظه می گوید:
«وقتی چشمم به جسد #چه_گوارا افتاد حال غریبی داشتم. به نظرم آمد زنده است. با آن چشم های بازش به ما نگاه می کرد. نظامیان می خواستند من عکس مرده او را بگیرم اما واقعا نمرده بود. من هم او را آن طوری گرفتم که به نظرم می رسید. اول اش دستم میلرزید اما بعد۔ بر اعصابم مسلط شدم. در دل میگفتم یا مسیح. دایم به نظرم می آمد دارم عکس مسیح را می گیرم. خودش بود. فورا عکس ها را گرفتم و یواشکی صلیبی کشیدم».
#احمد_اخوت در کتاب دو بدن شاه فصل «بقایای چه گوارا» می نویسد:
شباهت عکس #چه_گوارا به تصویر مسیح (از نظر شمایل و اثر عکس نه تاریخی یا مسلکی) را اول بار «جان برجر» مطرح کرد اما پس از او، صاحبنظران دیگر نیز بر این شباهت شخصیتی - شمایلی تأکید کرده اند: این که هردو علیه بی عدالتی قیام کردند، در دهه سوم عمر از بین رفتند، شخصیتی اسطوره ای داشتند و خوش چهره بودند، آنها را بدون محاکمه و مظلومانه از بین بردند، هر دو با خیانت یار نزدیکشان به دست دشمن افتادند و بالاخره پیکرهای هردو پس از اعدام «ناپدید» شدند.
شباهت عکس آلبورتا به تابلوی« مسیح مرده و فرشتگان» اثر مانه محدود نمی شود . #رابرت_لاول در این باره سرود:
جسد آخرین پیامبرمسلح
در کلبه ای بر سکوی رختشورخانه
روشن از نور چراغ قوه ای
آماده برای نمایش
شعر #گابریل_گارسیا_مارکز برای #چه_گوارا (ترجمه احمد شاملو) هم رستاخیز مسیح را یادآور می شود:
و مرد افتاده بود...
هزاران تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
تمامی آن سرزمینیان گرد آمده اشکریزان خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد بهپای برخاست
نخستین کس را بوسهای داد
و گام در راه نهاد…
#چه_گوارا را می توان از بعد ایدئولوژیک نقد کرد، اعدام هایی که به دست او صورت گرفت یا مبارزاتش برای نفع فرودستان، هریک را از زاویه ای دید. برای نفی بعد مسیح وار یا اثبات تخیل شورشی اش لفاظی کرد و عرق ریخت، از بعد نوستالژیک برای روزهای سیگار برگ، سرودهای حماسی، گیتارنوازی با جان لنون و بحث با سارتر حسرت خورد، از بعد تجاری به تردستی نظام سرمایه داری تف و لعنت فرستاد که شمایل چپ ضد سرمایه داری را روی ودکا و فندک و فنجان نقش زد و چه و چه و چه اما واقعیت آن است که او سوای قضاوت تاریخی یا سیاسی یا اخلاقی، یک «اسطوره» بود و اسطوره باقی خواهد ماند ، چنانکه #پل_ریکور (از نظریه پردازان هرمنوتیک) گفت:
"انسان مدرن نه می تواند از اسطوره خلاص شود و نه می تواند آن را در شکل ظاهری اش بپذیرد. اسطوره همیشه همراه بشر خواهد ماند ."
#سهند_ایرانمهر
🔻مردمان شهر، برای آزادی تابوت ساختند؛
و برای عشق مرز!
غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا میگیرد،
و نه عشق مرز میشناسد...
#چه_گوارا
۱۴ ژوئن زادروز پزشک، چریک، سیاستمدار، آرژانتینی
"ارنست چه گوارا"
او یکی از شخصیتهای اصلی انقلاب کوبا بود. چهره و ظاهر او بهطور فراگیر به عنوان یکی از نمادهای انقلابی بشر دوستانه و به عنوان یک نشان جهانی شناخته شده در فرهنگ عامه بدل گشت.
@antioligarchie
🔻 #فردی_آلبورتا، عکاس یک روزنامه محلی در بولیوی حتا فکرش را هم نمی کرد که عکس او از نعش #چه_گوارا به یکی از عکس های جاودانه تاریخ تبدیل شود. خود او در باره آن لحظه می گوید:
«وقتی چشمم به جسد #چه_گوارا افتاد حال غریبی داشتم. به نظرم آمد زنده است. با آن چشم های بازش به ما نگاه می کرد. نظامیان می خواستند من عکس مرده او را بگیرم اما واقعا نمرده بود. من هم او را آن طوری گرفتم که به نظرم می رسید. اول اش دستم میلرزید اما بعد۔ بر اعصابم مسلط شدم. در دل میگفتم یا مسیح. دایم به نظرم می آمد دارم عکس مسیح را می گیرم. خودش بود. فورا عکس ها را گرفتم و یواشکی صلیبی کشیدم».
#احمد_اخوت در کتاب دو بدن شاه فصل «بقایای چه گوارا» می نویسد:
شباهت عکس #چه_گوارا به تصویر مسیح (از نظر شمایل و اثر عکس نه تاریخی یا مسلکی) را اول بار «جان برجر» مطرح کرد اما پس از او، صاحبنظران دیگر نیز بر این شباهت شخصیتی - شمایلی تأکید کرده اند: این که هردو علیه بی عدالتی قیام کردند، در دهه سوم عمر از بین رفتند، شخصیتی اسطوره ای داشتند و خوش چهره بودند، آنها را بدون محاکمه و مظلومانه از بین بردند، هر دو با خیانت یار نزدیکشان به دست دشمن افتادند و بالاخره پیکرهای هردو پس از اعدام «ناپدید» شدند.
شباهت عکس آلبورتا به تابلوی« مسیح مرده و فرشتگان» اثر مانه محدود نمی شود . #رابرت_لاول در این باره سرود:
جسد آخرین پیامبرمسلح
در کلبه ای بر سکوی رختشورخانه
روشن از نور چراغ قوه ای
آماده برای نمایش
شعر #گابریل_گارسیا_مارکز برای #چه_گوارا (ترجمه احمد شاملو) هم رستاخیز مسیح را یادآور می شود:
و مرد افتاده بود...
هزاران تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
تمامی آن سرزمینیان گرد آمده اشکریزان خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد بهپای برخاست
نخستین کس را بوسهای داد
و گام در راه نهاد…
#چه_گوارا را می توان از بعد ایدئولوژیک نقد کرد، اعدام هایی که به دست او صورت گرفت یا مبارزاتش برای نفع فرودستان، هریک را از زاویه ای دید. برای نفی بعد مسیح وار یا اثبات تخیل شورشی اش لفاظی کرد و عرق ریخت، از بعد نوستالژیک برای روزهای سیگار برگ، سرودهای حماسی، گیتارنوازی با جان لنون و بحث با سارتر حسرت خورد، از بعد تجاری به تردستی نظام سرمایه داری تف و لعنت فرستاد که شمایل چپ ضد سرمایه داری را روی ودکا و فندک و فنجان نقش زد و چه و چه و چه اما واقعیت آن است که او سوای قضاوت تاریخی یا سیاسی یا اخلاقی، یک «اسطوره» بود و اسطوره باقی خواهد ماند ، چنانکه #پل_ریکور (از نظریه پردازان هرمنوتیک) گفت:
"انسان مدرن نه می تواند از اسطوره خلاص شود و نه می تواند آن را در شکل ظاهری اش بپذیرد. اسطوره همیشه همراه بشر خواهد ماند ."
#سهند_ایرانمهر
🔻مردمان شهر، برای آزادی تابوت ساختند؛
و برای عشق مرز!
غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا میگیرد،
و نه عشق مرز میشناسد...
#چه_گوارا
۱۴ ژوئن زادروز پزشک، چریک، سیاستمدار، آرژانتینی
"ارنست چه گوارا"
او یکی از شخصیتهای اصلی انقلاب کوبا بود. چهره و ظاهر او بهطور فراگیر به عنوان یکی از نمادهای انقلابی بشر دوستانه و به عنوان یک نشان جهانی شناخته شده در فرهنگ عامه بدل گشت.
@antioligarchie
Telegram
attach 📎
#داستانک
🔻هدیه یِ انتخاباتی
«در پایان ایراد سخنرانی، سناتور مطابق معمول در میان ازدحام مردم در خیابانهای دهکده به گردش پرداخت و اهالی هر یک مشکلاتشان را برایش شرح میدادند. سناتور حرفهایشان را با رغبت گوش میداد و همگی را بدون دادن وعدههای غیرممکن راضی میکرد و تسلی میداد. زنی که روی یک خانه نشسته بود و شش فرزند کوچک او را احاطه کرده بودند موفق شد صدای خود را از میان سروصدا و ترق تروق آتش بازی به گوش او برساند. گفت سناتور تقاضای من چندان بزرگ نیست فقط یک خر میخواهم که از چاه دار زدن آب بیاورم. سناتور به شش بچه کثیف او خیره شد و پرسید مگر شوهرت چی شده؟ زن با خوش خلقی جواب داد به جزیره اوربا به دنبال سرنوشتش رفته است و تنها چیزی که پیدا کرده یکی از آن زنهای خارجی است که در دندانشان الماس میگذارند. جواب او همه را به خندا انداخت! سناتور گفت بسیار خوب میگویم یک خر به تو بدهند. چیزی نگذشت که یکی همراهانش یک خر به خانه زن برد که روی پشتش یکی از شعارهای انتخاباتی نوشته شده بود تا هیچکس فراموش نکند که آن خر هدیهای از جانب سناتور است!»
📚 مرگ مداوم در ماوراء عشق / #گابریل_گارسیا_مارکز
@antioligarchie
🔻هدیه یِ انتخاباتی
«در پایان ایراد سخنرانی، سناتور مطابق معمول در میان ازدحام مردم در خیابانهای دهکده به گردش پرداخت و اهالی هر یک مشکلاتشان را برایش شرح میدادند. سناتور حرفهایشان را با رغبت گوش میداد و همگی را بدون دادن وعدههای غیرممکن راضی میکرد و تسلی میداد. زنی که روی یک خانه نشسته بود و شش فرزند کوچک او را احاطه کرده بودند موفق شد صدای خود را از میان سروصدا و ترق تروق آتش بازی به گوش او برساند. گفت سناتور تقاضای من چندان بزرگ نیست فقط یک خر میخواهم که از چاه دار زدن آب بیاورم. سناتور به شش بچه کثیف او خیره شد و پرسید مگر شوهرت چی شده؟ زن با خوش خلقی جواب داد به جزیره اوربا به دنبال سرنوشتش رفته است و تنها چیزی که پیدا کرده یکی از آن زنهای خارجی است که در دندانشان الماس میگذارند. جواب او همه را به خندا انداخت! سناتور گفت بسیار خوب میگویم یک خر به تو بدهند. چیزی نگذشت که یکی همراهانش یک خر به خانه زن برد که روی پشتش یکی از شعارهای انتخاباتی نوشته شده بود تا هیچکس فراموش نکند که آن خر هدیهای از جانب سناتور است!»
📚 مرگ مداوم در ماوراء عشق / #گابریل_گارسیا_مارکز
@antioligarchie